Forum Gamefa | انجمن بازی های کامپیوتری گيمفا

نسخه‌ی کامل: نوآوری، فرمول موفقیت | نقد و بررسی Resident Evil 4
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2
مقدمه
به شهری عجیب، بی روح وکم سروصدا رسیدیم. چه می‌توان کرد، باید وارد شد. دستیاران خود را ترک می‌کند و وارد می‌شود. صدای کلاغ ها به گوش می‌رسد. حس غربت، بیداد می‌کند. کلبه ای قدیمی از دور پیداست. باید مسولیتی که به من داده شده را، به خوبی انجام دهم. آیا پاسخ تمامی سوالات در این دهکده است؟ 
هنوز چهره ترسناک "Nemesis" از یادمان نرفته بود که "Capcom[font=sans-serif]" خبری از بازی جدید خود داد. این شرکت هر سال با انتشار بازی های خاص خود، توانست محبوبیت ویژه‌ای را میان بازیبازان بدست آورد. همگی ما می‌دانیم وقتی خبر از ساخت سری جدید یک بازی به گوش می‌رسد، سوالاتی پیش می آید؛ برای مثال آیا می تواند موفقیت های عنوان قبل را کسب کند؟ می‌رویم که به تمام سوالات بوجود آمده، پاسخ دهیم. [/font]

[تصویر:  d4b03607639bb179f7314dac7670327e7adaec08.jpg]
[font=Tahoma, Verdana, Arial, sans-serif][font=sans-serif](Box Art رسمی بازی)[/font][/font]

نام بازی:[font=Tahoma, Verdana, Arial, sans-serif] [/font]Resident Evil 4
ژانر: Survival Horror
سازنده: Capcom production
ناشر: Capcom
حالت ها: Single Player
پلتفرم ها: PC- PS2-Wii- Game Cube- GCN
تاریخ انتشار: Januray 2005

سرنوشت شوم | داستان

یک نویسنده خوش ذوق، همیشه می‌تواند با خلق یک داستان جذاب وگیرا، بیانگر خلاقیت خودش در امرنویسندگی باشد. نویسنده‌ی این شماره از بازی آقایان Noboru Sugimura و Shinji Mikami می‌باشند. هر دو در ساخت بازی های بزرگی شرکت داشته‌اند. Shinji Mikami، به عنوان کارگردان این سری و ملقب به" پدرسبک ترس" بازگشته تا باردیگر قدرت خود را در عرصه بازی‌سازی به همگان نشان دهد. ایشان که تجربه   ساخت بازی هایی همچون: Daino Crisis، Devil May Cry و Onimusha را دارد، توانایی خود در ساخت بازی، اثبات کرده. آقای Sugimura Noboru، به عنوان نویسنده اصلی بازی دارای سابقه درخشانی است. او نویسنده سری های قبلی Resident Evil ،Onimusha و همچنین نویسندگی فیلم های سینمایی ژاپنی را در کارنامه خود دارد. زیباترین احساسات را کسانی دارند که زندگی شخصی را از مرگ نجات می‌دهند.   این حس را بارها و بارها Leon Scott Kennedy  تجربه نموده است. 6 سال پیش بود که "Racon City" توسط دکتر William Berkin آلوده و سپس نابود شد. آخرین ماموریت وی، نابودی او  و از بین بردن  "ویروس G" که توسط این دانشمند ساخته و توسعه داده شده بود می‌باشد. علم و دانش اغلب به کمک انسان آمده، اما میدانیم اگر به دست افرادی که برای منافع خود، از آن استفاده می‌کنند بیفتد، علم باعث بدبختی یک ملت خواهد شد. متاسفانه دانش ساخت ویروس "Las Plagasبدست گروهی در شهر مادرید اسپانیا، موسوم به " Los Illuminados" (برترین روشن‌فکران)، افتاده بود. Osmund Saddler، ره.بری این گروه را بر عهده داشت. این ویروس، می‌توانست تفکر و حرکات افراد مبتلا را تحت اختیار خود قرار دهد! در همین هنگام Ashley Graham، فرزند رئ.یس جمهور ایالات متحده، ربوده می‌شود. شخصیت اصلی بازی، Leon Scott Kennedy که چند وقتی پیش به پلیس ایالات متحده ملحق شده بود، ماموریت نجات او را بر عهده داشت. پس از گذشت چندین روز، اطلاعاتی از طرف سازمان جاسوسی مبنی بر این که Ashley Graham در دهکده ای در مادرید اسپانیا دیده شده، منتشر می‌شود. این دهکده شروع تمام سردرگمی ها است. حال این سوال پیش میاید که چرا Ashley؟ هدف Osmund Saddler از این کار، آلوده کردن تمامی دنیا برای گسترش قلمرو و مذهب خود و شناخته شدن تهدیدی بزرگ برای امریکا، بود. شخصیت اصلی بازی به همراه دستیاران خویش به اسپانیا سفر می‌کند و وارد دهکده می‌شود و با دنیایی وحشت انگیز، ترسناک و پرماجر رو به رو می‌شود! یکی از نقاط قدرت سری بازی های Resident Evil، شخصیت پردازی بسیار خوب آن است. یک داستان برای بی‌نقص نشان دادن، باید از شخصیت پردازی قوی برخوردار باشد. مرتبط  بودن شخصیت های درون بازی به یک دیگر و نحوه عملکرد آنها درون بازی، خود گویای این سخنان است. حال به بررسی برخی از آنان می‌پردازیم.

1. Leon Scott Kennedy   
[تصویر:  b5bf1848877fe38168853e0f36f9ffdfd387e386.jpg]
شخصیت اصلی داستان و یکی از پر طرفدارترین شخصیت های این بازی است. او که 27 سال سن داشت، ماموریت نجات Ashley Graham را بر عهده گرفت. عبور کردن از تمام این سختی ها، فقط به دست وی ممکن می‌باشد. 

2. Ashley Graham



[تصویر:  40f811b3d1e05b7a61f0875bfee5912c985b2948.jpg]
دختری کم و سن وسال و ربوده شده اهل ایالات متحده می‌باشد. او که در راه برگشت از دانشکده ربوده شده، به روستایی در اسپانیا انتقال داده می‌شود. در طول بازی وی با شما همراه است و وظیفه نگهداری و نجات او از این دنیا، بر عهده شماست.

3. Albert Wesker
                                                                                             [تصویر:  ca5a9e39faa3b00bb9c6dd64362f0261743ff8d9.png]
جزء کلیدی ترین شخصیت های بازی Resident Evil می‌باشد. وی که یکی بازمانده از حادثه Racon City است، شرکتی خصوصی که هیچ کس از نحوه عملکرد آن باخبر نیست، را تشکیل داده. پس از رویداد های 1 Resident Evil، او به همگان وانمود کرد که مرده‌ است اما حقیقت این نبود، او زنده بود و در این شرایط ویژه، تلاش کرد تا خود را به هدف‌هایش نزدیک کند. Albert Wesker، بیشترین تعداد حضور در سری بازی Residengt Evil و اصلی‌ترین دشمن این سری از بازی‌هاست.  

4. Eyda Wang



[تصویر:  2678d6f3162e2abe9e802f25f7828e7a9bd3ead5.jpg]
دیگر شخصیت مرموز سری ResidentEvil می‌باشد. وی بازگشته تا نمونه ای از ویروس را برای سازمانی به ره.بری Albert Wesker تهیه کند. او در سال 1974 از پدر و مادری چینی متولد شده و به دلیل اینکه جان خود را به Wesker مدیون بود، به سازمان جا.سوسی پیوست. 

5. Luis Sera
[تصویر:  082bae2e948e6d27febdff01ac609b97c1d19915.jpg]
یک پلیس قدیمی، اهل شهر مادرید و دانشمندی با سواد است. Luis، پس از بوجود آمدن ویروس با Saddler، همکاری نمی‌کند. و از گروه LosGanados اخراج می‌شود.این گروه هر چند این ویروس را دارند، ولی هنوز قدرت تفکر خود را از دست نداده اند! او در طول بازی به شما کمک می‌کند و راه را به شما نشان می‌دهد.

6. Osmund Saddler




[تصویر:  50facdefccdb4e8cae915f026085815c2bafb700.jpg]
اصلی ترین دشمن شما و سردسته گروه Los Illuminados می‌باشد. هدف او، بدست گرفتن قدرت سرتا سر دنیاست. این شخصیت بارها سد راه شما شده و می‌بایست با او مبارزه کنید. 
7. Jack Krozer



[تصویر:  c0f32f8fb43faa0397445e87cce9c4c298957678.jpg]   
یکی ازدوستان قدیمی Leon، که در ماموریت خاویر با وی همراه بوده و رفته رفته به شخصیتی منفی  تبدیل شده است. وی، کسی است که Ashley را دزدیده و به اسپانیا برده است. هدفش برای این‌کار  بدست آوردن ویروسی بود که به او قدرت فراوانی می‌داد. Leon، فکر می‌کرد که او در یکی از پروازهای تمرینی که برای سازمان انجام می‌داد کشته شده، اما اینگونه نبود. 

8. Ramon Salazar



                        [تصویر:  a9a81b0f0c06d66e8f1d3534f52522cd8d689442.jpg]
دشمنی آزار دهنده و هشتمین رئیس خاندان Salazar است. ماموریت وی در آوردن Ashley از دستان شما است. سالازار، خانواده ای اشرافی بودند که از قرن ها پیش بر سرزمین های اسپانیا حکومت می‌کردند.   قلعه‌ی معروف آنها بر ناحیه‌ای در اسپانیا، حکومت می‌کرد. پدر و مادر او در همان ابتدا بوجود آمدن ویروس، او را ترک می‌کنند.

9. Bitores Mendez
                                                                                                                     [تصویر:  6327fe23561e4440d931eaef06799e2454836c1d.jpg]
کسی که کنترل روستا را بر عهده دارد و اصتلاحا به او "کدخدا" گفته می‌شود! او مبتلا به ویروس شده. این شخصیت دارای یک چشم مصنوعی می‌باشد. در حقیقت او رهبر روستاییان است و تنها کسی است که  مقدار اندکی تسلط به زبان انگلیسی دارد.  

10.  The Merchant   
                                                                                             [تصویر:  01dc78bae70494646ae2041b2df07bad6a33efbc.jpg]   



مرموز ترین شخصیت سری Resident Evil است. به شما اسلحه می‌فروشد، میخرد و آنرا ارتقا میدهد. او هم به این ویروس مبتلا شده، اما اثر کاملی بر بر روی او به جای نگذاشته است. هدف وی از این کار    مشخص نیست، وظاهرا با هیچ کس رابطه‌ای ندارد.

سنت شکنی | گیم پلی

همیشه گیم پلی روان و هیجان انگیز، می‌تواند حسی را به بازیباز انتقال دهد که هیچ یک از عناصر دیگر توانایی چنین کاری را ندارند. گیم پلی، این اجازه را به شما خواهد داد که یک بازی را از تمامی جهات امتحان کنید. هرچه گیم پلی یک بازی وسیع تر باشد و از امکانات ویژه‌ای برخوردار باشد، می‌تواندارتباط خوبی را با بازیباز برقرار کرده و طبیعتا، موفقیت آینده خود را نیز تضمین کند. استاد Mikami، توانسته بود با تغییرات کلی گیم پلی سری بازی های Resident Evil تمامی این ویژگی ها را برای عنوان خود رقم بزند. ایشان پس از ساخت چند سری از بازی‌های Resident Evil  دست به تحول عظیمی زد و آینده این بازی را به کل تغییر داد. البته شایان ذکر است که شرکت Capcom، در تغییر سبک بازی نقش بسزایی داشته است. این شرکت پس از وقفه ای 4 ساله و با انجام 4 نوع ویرایش، دوباره ساخت بازی را دنبال گرفت و با سبکی جدید نسبت به نسخه‌های پیشین، دنیایی جدید را خلق کرد.اگر بخواهیم یک بازی را مورد بررسی قرار دهیم، برایمان مهم است که بازی در چه سبکی و با چه نوع دوربینی طراحی شده است. آیا می‌تواند ارتباطی که   میان یک بازی و بازیباز برقرار میشود را حفظ کند؟

سری بازیهای Resident Evil از قدیم الایام دارای دوربینی بود که متناسب با مکان شخصیت در بازی، زاویه ان تغییر میکرد‌ و شاید حس ترس بیشتری را به بازیباز انتقال می‌داد. این بار شاهد تحولی عظیم و بسیار جالب نسبت به دوربین بازی هستیم. دوربینی که توانست نظر بسیاری از منتقدین و کارگردان های بزرگ را به خودش جلب کند و آنها را به تشویق وا دارد. این سبک جدید، طبیعتا در ایجاد حس رعب و وحشت تاثیر بسیار زیادی دارد، که با قرار گرفتن دوربین بر پشت سر او و نشان دادن فضای باز روبه‌روی خود، از حس ترس آن می‌کاهد و باعث می‌شود که عده‌ای کثیر از طرفداران قدیمی این بازی، رنجیده شوند. 
قطعا اتمام خط داستانی هر بازی، هرچند که دارای داستانی قوی و طولانی باشد کافی نیست! شما هنوز تشنه‌ی تجربه‌ای متفاوت‌ تراز قبل خواهید بود. بازی [font=Times New Roman]Resident Evil[/font]، علاوه بر خط داستانی، دارای مینی گیم ها و رقابت های رکوردی جالب بود که پس از اتمام بازی، باز خواهند شد. یکی دیگر از نقاط قوت بازی، طراحی مینی گیم های جذاب و درگیر کننده می‌باشد که شرکت [font=Times New Roman]Capcom[/font] در این امر بسیار موفق بیرون آمده. در این مبارزات شما می‌توانید در قالب شخصیت هایی که درون خط داستانی وجود داشتند، ظاهر شوید؛ مثلا کنترل شخصیت هایی نظیر: [font=Times New Roman]Ayda Wang ، Krozer[/font] و... را در دست بگیرید و در پایان هر کدام از این مراحل   جوایزی دریافت کنید.یکی دیگر از دیگر خصوصیات این بازی، نحوه عمل کردن سلاح ها، تنوع آنها و میزان مهمات درون بازی می‌باشد. مهمات به اندازه کافی در بازی وجود دارند. سیستم بازی به گونه ای طراحی شده که پیش از رسیدن به مناطقی که موجودات زیاد و سرسختی وجود دارند مهمات بیشتری در اختیار شما قرار بگیرد؛ برای مثال اگر بازی را روی درجه سختی آسان بازی کنید، قطعا مهمات بیشتری در اختیار شما قرار خواهد گرفت. همان گونه که قبل تر هم گفتیم، تنوع اسلحه ها بسیار حائز اهمیت است، به گونه‌ای که بتوان متناسب با زمان های خاص از آنها استفاده کرد. برخلاف سری های قبلی بازی که از محدودیت سلاح رنج می‌برد، این‌بار سلاح ها چند برابر و هر کدام کاربردی مختلف را از خود به نمایش می‌گذارند. چند نمونه از سلاح های درون بازی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

1. Hand Cannon 
[تصویر:  39a86c35f9360ca8136b60e356adf58e50a7ea8f.png] 

در چنین بازی‌هایی، باتوجه به روند بازی و متناسب با موقعیت مکانی و تعداد دشمنان بی شک این سلاح و سلاح هایی نظیر ان از اهمیت ویژه ای برخوردار می‌باشند. قدرت پرتاب تیر این اسلحه در همان ابتدا، 30.0 متر می‌باشد و می‌توانید قدرت آن را به وسیله بازگان که شخصیت او را قبل تر معرفی کردیم، با دادن جواهرات و پول هایی که در طول بازی بدست می‌اید، می‌توانید ان را ارتقاء دهید.


2. Red 9  
[تصویر:  9c96493417daeb6d90e4adea355b466ef2edc7fe.jpg]

یکی از کارآمد ترین اسلحه های درون بازی می‌باشد؛ زیرا که تیر های ان نسبت به سلاح های دیگر بیشتر است. در همان ابتدای بازی ظرفیت گلوله های آن  8 عدد می‌باشد و با ارتقاء دادن، به عدد 16 نیز می‌رسد.
3. TMP
[تصویر:  5d2d63af7f3c48ee113c42cf2b72315f523715bc.jpg]

جزء یکی از قدرتمند ترین سلاح های بازی می‌باشد. اسلحه ای دارای قدرت پرتاب تیر 10.10، سرعت تعویض خشاب ان 2.37 ثانیه و در ابتدا دارای 6 گلوله می‌باشد. این اسلحه، در طول بازی یافت نمی‌شود و فقط از طریق بازرگان قابل خدیداری است. همچنین کروزر، از این سلاح استفاده می‌کند.
4. Rifle

[تصویر:  4cd7d2cf723ca8bd8d29eb006b08ac155cbf7219.jpg]

 مواقعی که در روبروی شما دشمنان قوی وجود دارد و فاصله انها از شما زیاد است، یکی از کار امد ترین سلاح ها به شمار می‌آید. می‌توان آن را با یک دوربین که در اواسط بازی به شما داده می‌شود ترکیب کرد. و سلاحی قدرتمند ساخت. قدرت پرتاب شلیک در همان ابتدا بازی 4.0 است و سرعت تعویض خشاب ان 4.00 می‌باشد.
5. Striker
[تصویر:  95da7aa6e67bc358f2c1d93df0d2a6640fefa516.jpg]
سلاحی بسیار پر قدرت، سریع وکار آمداست. سرعت و قدرت بسیار بالای این سلاح می‌تواند، دشمنان را از راه دور قبل از اینکه به شما برسند از پای در اورد. تهیه کردن این سلاح بوسیله بازگان و با قیمت 43.000 PTs  صورت می‌گیرد.قدرت پرتاب ان در ابتدا 6.0 ودر حالت اخرین ارتقاء به 12.034 خواهد رسید. همان گونه که گفتیم سلاح های زیادی دربازی وجود دارند از جمله: Chicago Typewriter، Riot Shotgun[font=sans-serif] و ... که فقط تجربه می‌توان به آن پی برد.[/font]بازی Resident Evil 4، که با تغییر سبکی کاملا جدید ظاهر شد، یک چیز را از یاد برده بود. در منوی انتخاب سلاح ها تغییر چندانی ایجاد نشده بود. کسانی که تجربه سری های قبلی این بازی را دارند این  امر را به خوبی متوجه می‌شوند. این سیستم، به مانند بقیه ارکان می‌توانست تغییر کند. سیستم نشانه گیری در روند بازی تاثیر خیلی مهمی دارد. اگر سیستم نشانه گیری به خوبی طراحی نشده باشد و در طول بازی دچار مشکل شود، شما را دل سرد خواهد کرد و هیچ وقت از ان لذتی نخواهید برد. استاد Mikami همانند بقیه ارکان سیستم نشانه گیری را هم دستخوش تغییرات کرده بود. سیستم نشانه گیری که توسط لیزی قرمز رنگ که در زیر تمامی سلاح ها طراحی شده است، قرار دارد. این نوع نشانه تاثیر زیادی بر روی مورد هدف قرار دادن دشمن داشت. یکی دیگر از عواملی که  حس تجربه ای تکرار نشدنی را به شما می‌دهد، عکس العمل های خاص موجودات و شخصیت اصلی بازی به هنگام انفجار یا مواجه شدن با وقایع غیر منتظره می‌باشد. همچنین نبرد های تن به تن و سینماتیک که طرفداران بازی های ویدئویی به ان بسیار علاقه‌مند هستند، در این بازی وجود دارد. از جمله این صحنه ها، می‌توان به درگیری Leon و kruser، که با حرکاتی دیدنی، هیجان آور و تکرار نشدنی همراه است اشاره کرد. 

[تصویر:  5e64180d37241e6bd617c0b02b55f2e31ae50209.jpg]  
(به یاد ماندنی ترین صحنه، بازی های ویدئویی)

در کنار همه‌ی ویژگی هایی که ذکر کردیم، سیستم سلامتی بازی به مانند گذشته بسیار جالب طراحی شده است. درطول بازی سر راه شما گیاه هایی به رنگ‌های: سبز، قرمز و زرد نیز وجود دارند که با ترکیب کردن آنها می‌توانید میزان سلامتی خود را افزایش دهید. علاوه بر این گیاهان نوعی اسپری وجود دارد که وقتی سلامتی شما در خطر می‌باشد، با استفاده از این اسپری می‌توانید مقدار ان را به حداکثر برسانید. 
همیشه و هر زمان، هنگامی که اسم سری بازی‌های Resident Evil به گوش می‌رسد، همگی ما یاد زامبی ها می‌افتیم. اما این‌بار استاد Mikami به مدت 6 سال به این موجودات استراحت مطلق داد! Los Ganados  ویروسی بود که می‌توانست قدرت تفکر اسنان ها را ازشان بگیرد و انها را تحت اختیار خود قرار دهد. همین موضوع و روند نوشته شدن داستان، باعث شد که مسیر بازی از حالتی به حالت دیگر تغییر کند که باعث رنجیده شدن بسیاری از طرفداران این سبک شد و انها به این باور رسیده بودند که دیگر زامبی در کار نیست.قطعا برای یک بازیباز مهم است که سیستم [font=Times New Roman]Save[/font] یک بازی به چه شکل است. سیستم این بازی که توسط یک ماشین تحریر صورت می‌گیرد که متناسب با موقعیت مکانی شما، طراحی و قرارگرفته شده است؛ برای مثال قبل ار رسیدن به مناطق حساس که دشمنان زیادی در انتظار شما هستند قرار داده شده است. 

متفاوت تر ازهمیشه | گرافیک
گرافیک، یکی از مهمترین ویژگی که یک بازی باید از آن برخوردار باشد. در واقع یکی از عواملی که باعث شد این بازی مورد توجه قرار بگیرد، گرافیک بی‌نظیر آن با توجه به سال انتشار، بود. عنوان Resident Evil، در زمینه گرافیک حرف های زیادی را برای گفتن داشت. تیم سازنده تمام تلاش خود را برای خوب جلوه دادن این عنوان ارائه کرد و سرانجام به موفقیت رسید.همیشه طراحی فوق‌العاده محیط و ساختمان، قدرت بازی را از نظر گرافیک اثبات می‌کند. اگر می‌خواهید به این موضوع پی ببرید کافیست به کلیسا‌ها، ساختمان‌ها و دهکده ها نگاهی بیندازید؛ برای مثال می‌توان به صراحی فوق العاده قلعه Salazar اشاره کرد. علاوه بر این خصوصیاتی که ذکر کردیم، بافت ها،   تکسچرها و اجسام ثابت درون بازی کاملا بی نقص و قابل تحسین می‌باشد. ساخت چنین بازی ان هم در سال 2005، عملی بسیار سخت و مشکل است. یکی دیگر از عواملی که بازی Resident Evil 4 را از دیگر بازی ها متمایز می‌کردقدرت نورپردازی بسیار بالای آن بود. سایه زنی‌های فوق‌العاده که یکی از زیرمجموعه های اصلی بخش گرافیک به شمار می‌اید، بسیار خودنمایی می‌کنند. نور پردازی در شب بسیار چشم نواز است. جدا از همه ی تعریف و تمجید ها، نور پردازی نسخه PC  بازی ضعیف تر از نسخه های کنسولی است، که یکی از نقاط ضعف بازی به شمار می‌آید. اگر بخواهیم در یک کلام گرافیک بازی را توصیف کنیم،  باید بگوییم "محشر" است. در سال 2005 و در حضور عناوینی همچون: Call Of Duty 2 و F.E.A.R، این بازی توانست عنوان بهترین گرافیک سال را به خود اختصاص دهد. پیشرفت نسبت به نسخه های قبل بسیار زیاد دیده می‌شد و Capcom توانسته بود راه را برای تاریخ ساز شدن بازی هموار کند. 
 [تصویر:  aad83023c515582bec7df51006cb0595d7f14139.jpg]

(به طراحی بسیار زیبای این مکان دقت کنید! )

حس ترس | موسیقی و صدا گذاری

موسیقی در بازی‌های ترسناک، عنصر اصلی در القای ترس به شمار می‌آید. موسیقی هیجان انگیز متناسب با محیط بازی می‌تواند طعم تجربه ای تکرار نشدنی را به شما بدهد. قطعا این موزیک ها از نوازنده هایی باتجربه بهره می‌برند. نوازنده های این سری اقایان Misao Senbongi و Shusaku Uchiyama می‌باشند. موسیقی متن این بازی در22 سپتامبر سال 2005 در ژاپن منتشر شد. این آلبوم شامل 62 موسیقی و 113 ساعت به  طول می‌انجامید. صدای جذاب شخصیت های درون بازی، حس تجربه ای تکرار نشدنی را به شما هدیه می‌کند. صدا پیشه های بازی هر کدام با صدای زیبای خود، بر ارزش های این سری می‌افزایند. صداپیشه‌گی شخصیت Leon را آقای Paul Mercier که صداپیشه ای باتجربه می‌باشد، برعهده دارد. از کارهای ایشان می‌توان به صداپیشگی شخصیت Private Miller دربازی COD: World At War و صدای شخصیت اصلی بازی Shadows of The Damned، اشاره کرد. همچنین صداپیشگی شخصیت Ashly Graham را خانم Carolyn Lawrence بر عهده دارد. از کارهای زیبای او می‌توان به صدای شخصیت "Sandy" در انیمیشن محبوب Spoge Bob Square Pants اشاره  کرد.

نتیجه گیری

عنوان Resident Evil 4، با نمایش بسیار عالی خود، همه‌ی طرافداران این سری را به وجد آورد. شرکت بزرگ Capcom با ارائه دادن بازی‌های بی نظیر در سبک های مختلف نشان داد که توانایی ساخت  هر نوع بازیی را دارد اما این افتخارات همیشگی نبود و با رفتن استاد Mikami  از این شرکت پرونده موفقیت های این بازی و Capcom به تدریج بسته شد. بازی Resident Evil 4 با تغییر سبک خود توانست عنوان بهترین بازی سال را به خودش اختصاص دهد و تنها فرمول موفقیت خود را "نوآوری" نام گذاری کرد، چیزی که در بازی‌های امروزی به ندرت دیده می‌شود. اگر به دنبال تجربه ای متفاوت می‌گردید، بدون شک این بازی را انتخاب کنید و از ان لذت ببرید.


(+)نکات مثبت: گیم پلی بسیاز جذاب- شخصیت پردازی عالی- گرافیک چشم نواز در زمان خود- صحنه های سینماتیک هیجان انگیز- نوآوری و تغییر سبک به جا.
(-)نکات منفی: موسیقی نسبتا ضعیف- نورپردازی ضعیف بر روی PC 
                                                                                                         
     داستان: 10
     گیم پلی: 10
     گرافیک:10
                   موسیقی و صداگذاری: 9

[font=B Nazanin]*این نقد با توجه به نسخه‌ی [/font]PC  که در سال 2005 به بازار عرضه شد، صورت گرفته است.[font=B Nazanin]*    
[/font]
در کل از مقاله رضایت دارم ولی نکاتی داره که در زیر بهش اشاره می کنم :

1- مقدمه رو خوب شروع کردی ولی خوب تموم نکردی. اول مقدمه فضا سازی خوبی کردی ولی یدفعه ازش خارج شدی و رفتی سراغ کپکام و غیره.

2 - دو جمله ی زیر رو می تونستی به یک جمله تبدیل کنی اونم فقط با یک حرف اضافه :


نقل‌قول: نویسنده‌ی این شماره از بازی آقایان Noboru Sugimura و Shinji Mikami می‌باشند. هر دو در ساخت بازی های بزرگی شرکت داشته‌اند.

نقل‌قول: نویسنده‌ی این شماره از بازی آقایان Noboru Sugimura و Shinji Mikami می‌باشند که هر دو در ساخت بازی های بزرگی شرکت داشته‌اند.

در ضمن سعی کن تا حد امکان از فعل می باشد استفاده نکنی چون از لحاظ دستوری درست نیست. بهتره از فعل است استفاده کنی ولی مواقعی که دیدی زیادی داری از فعل است استفاده میک نی و نوشته تکراری شده، از می باشد هم استفاده کن تا تنوع بدی به نوشته ات.

3 - زیاد تو نقد نیاز نیست بیای بیوگرافی بزنی بهتره که پردازش شخصیت ها و نقششون تو روند داستان را نقد کنی ولی با این حال بیوگرافی نکته ی منفی حساب نمیشه. زیاد داستان رو نقد نکردی و اومدی شرحش دادی بیشتر. سعی کن داستان رو نقد کنی و با دلیل بگی کجاش خوبه و کجاش بد

4- سایر بخش ها به ویژه بخش گیم پلی رو خیل خیلی خوب شرح دادی و به حیطه ی نقد کشیدی.

در کل عمده مشکلت سر نقد بخش داستانی هست که البته اکثر بچه ها هم این مشکل رو دارن که با خوندن مقالات نویسنده های خوب و تمرین به تدریج رفع میشه
خیلی ممنونم از انتقادتون.
1- درسته، یکم از روندش خارج شدم و باید به همون زیبایی تمامش میکردم.
2-اینم تو ویراستاری از دستم در رفت!
3-خواستم کسایی که این بازی رو تجربه نکردن یه جیزایی بفهمن.
نقد خوبی بود و در کل حرف هایی رو برای گفتن داشت
اما چند نکته:
داستان بازی خوب بررسی نشد ولی با این حال راضی کننده بود. در پایین یه سری توضیحاتی رو برات می گم که راحت بتونی داستان بازی رو نقد کنی
داستان یک بازی خودشون به دو دسته تقسیم می شن:
1- هسته اصلی داستان
2- روایت داستان
هسته اصلی داستان رو که خب همه ی ما می دونیم چیه. اما روایت داستان؛ روایت داستان خودش هم به چند دسته تقسیم میشه:
1- روایت ابتدا، اواسط و انتهای بازی. در این قسمت مثلاً بررسی می کنی که بازی شروعش خوبه یا نه و بعد از اون شرح میدی که مثلاً اگه خوبه آيا این خوبی رو تا انتها داره؟ یا به عبارتی اون انسجام خاص خودش داره؟ بعد ازون انتهای بازی رو بررسی می کنی و می گی من باب مثال گنگ هستش یا قابل فهم

2- نقاط فراز و نشیب مثل غافلگیری ها
3- شخصیت پردازی. شخصیت پردازی خیلی به روایت داستان سمت و سو می ده و از این رو می تونیم اون رو یکی از زیر مجموعه های روایت داستات بدونیم

نکته بعدی اینه که توضیح اکثر شخصیت ها جایز نیست. اگر علاقه ای به شرح شخصیت ها دارید برای اینکه متنتون اون انسجام خودش روداشته باشه توضیح در مورد دو یه سه شخصیت موثر مثل شخصیت منفی و شخصیت های دوست و همراه تاثیر گذار کافیه

توضیح گیم پلی خوب بود اما بازم توضیحات زیاد در خصوص اسلحه ها جایز نبود

در خصوص گرافیک هم می تونستید بیشتر در خصوص ویژگی ها توضیح بدهید مثل انیمشن ها، طراحی ظاهری زامبی ها و صد البته بحث فنی گرافیک مثل افت فریم و باگ
یک نکته ای که باید سعی کنید اون رو رعایت کنید اینه که سریع زمانیکه می خواید یک بخش رو نقد کنید باید از حاشیه بپرهیزید.  مثلاً در سه خط اول بخش گرافیک گفتید که:
نقل‌قول: گرافیک، یکی از مهمترین ویژگی که یک بازی باید از آن برخوردار باشد. در واقع یکی از عواملی که باعث شد این بازی مورد توجه قرار بگیرد، گرافیک بی‌نظیر آن با توجه به سال انتشار، بود. عنوان Resident Evil، در زمینه گرافیک حرف های زیادی را برای گفتن داشت. تیم سازنده تمام تلاش خود را برای خوب جلوه دادن این عنوان ارائه کرد و سرانجام به موفقیت رسید.

خب مفهوم این متن شما رو خیلی از گیمر ها الان می دونند. می دونند که گرافیک یکی از ویژگی های قابل توجه بازی. می دونند که باید مورد توجه قرار بگیره. این قسمت ها به نظرم اضافی و اگه نباشه یک انسجام خوبی رو نوشتتون می ده

خسته نباشید و بهتون تبریک می گم بخاطر نقد خوبتون نسبت به تجربه کمی که در اختیار دارید
نقد خوبی بود
اشکالاتی که داشت کم بود ولی اندکی اشکال داشت
1- ویرگول رو در بعضی از جا ها اشتباه میزاری
2-یکمی مطالبت در باره ی معرفی شخصیت ها اشتباه هست
ولی در کل خوب بود
سلام دانیال جان
نقد بسیار عالی و خوبی بود خیلی خوشم اومد به خصوص با قسمت معرفی شخصیت های بازی خیلی اطلاعات خوبی را منتقل کرد.
فقط یک چیزی اونم این که حرف آ را به صورت ا نوشته بودی و این موضوع باید در مورد علائم نگارشی رعایت بشه.
در کل بسیار عالی بود لذت بردم و خیلی ممنون بابت زحمتی که کشیدی.
پیروز و سربلند باشی.
دانیال عزیز، سلام. می بینم که دست روی سری محبوب من گذاشتی! 

چرا برای چنین عنوان مشهوری به یک مقدمه کوتاه بسنده کردی؟ وای بر من! اگر جای شما بودم تنها برای شروع در بدترین حالت ممکن 800 کلمه را به فضاسازی اختصاص می دادم تا حال و هوای ورود به مقالم رو در مغز مخاطب آماده کنم.

فضاسازی نسبتا قابل قبولی در آغاز مقاله انجام دادی اما یک سری مشکلات نگارشی به چشم می خوره. اینکه اتمسفر حاکم بر محیط رو از زبان شخصیت اصلی بازی "لیان اسکات کندی" نوشتی، قابل تحسینه. در جمله اول از زبان لیان یعنی اول شخص نوشتی اما در جمله دوم، به یک باره از زبان راوی در خصوص محیط توضیح دادی و سپس دوباره به حالت اول برگشتی! چنین کاری نادرست هست و نباید زوایای دید در تعریف ماجرا رو مداوم عوض کنی.

نقل‌قول: به شهری عجیب، بی روح وکم سروصدا رسیدیم.چه می توان کرد باید وارد شد (اول شخص) دستیاران خود را ترک می‌کند و وارد می‌شود.(از زبان راوی) صدای کلاغ ها به گوش می‌رسد. حس غربت، بیداد می‌کند. کلبه ای قدیمی از دور پیداست. باید مسولیتی که به من داده شده را، به خوبی انجام دهم. آیا پاسخ تمامی سوالات در این دهکده است؟ ( اول شخص)


هر چه قدر که در مقدمه کم و کاری و بی سلیقگی نشون دادی، در روایت داستان عالی ظاهر شدی و در کنار معرفی عوامل و خط داستانی، نگاهی به شخصیت ها نیز انداختی که امری قابل ستایش هست.
در کل خوب بود ولی باید دانش ادبیت برای مقدمه رو ارتقا بدی.
خسته نباشی
نقل‌قول: چرا برای چنین عنوان مشهوری، به یک مقدمه کوتاه بسنده کردی؟ وای بر من! اگر جای شما بودم تنها برای شروع در بدترین حالت ممکن 800 کلمه را به فضاسازی اختصاص می دادم تا حال و هوای ورود به مقالم رو در مغز مخاطب آماده کنم.


فضاسازی نسبتا قابل قبولی در آغاز مقاله انجام دادی اما یک سری مشکلات نگارشی به چشم می خوره. اینکه اتمسفر حاکم بر محیط رو از زبان شخصیت اصلی بازی "لیان اسکات کندی" نوشتی، قابل تحسینه. در جمله اول از زبان لیان یعنی اول شخص نوشتی اما در جمله دوم، به یک باره از زبان راوی در خصوص محیط توضیح دادی و سپس دوباره به حالت اول برگشتی! چنین کاری نادرست هست و نباید زوایای دید در تعریف ماجرا رو مداوم عوض کنی.


نقل قول: نوشته است:به شهری عجیب، بی روح وکم سروصدا رسیدیم.چه می توان کرد باید وارد شد (اول شخص) دستیاران خود را ترک می‌کند و وارد می‌شود.(از زبان راوی) صدای کلاغ ها به گوش می‌رسد. حس غربت، بیداد می‌کند. کلبه ای قدیمی از دور پیداست. باید مسولیتی که به من داده شده را، به خوبی انجام دهم. آیا پاسخ تمامی سوالات در این دهکده است؟ ( اول شخص)


هر چه قدر که در مقدمه کم و کاری و بی سلیقگی نشون دادی، در روایت داستان عالی ظاهر شدی و در کنار معرفی عوامل و خط داستانی، نگاهی به شخصیت ها نیز انداختی که امری قابل ستایش هست.
در کل خوب بود ولی باید دانش ادبیت برای مقدمه رو ارتقا بدی.
خسته نباشی
 خیلی ممنونم از اینکه نظر دادین و من رو خوشحال کردین.
درسته، باید بیشتر می‌نوشتم مقدمه رو ولی احساس میکردم کمی خواننده رو برای ادامه خسته میکنه.
درباره اون قضیه هم باید بگم که انشالله با بدست آوردن تجربه بیشتر به مرور زمان حل می‌شه.  
نکات ریز و درشت شما باعث پیشرفت همهی ما میشه. بازم تشکر میکنم.
نقد خوبیه  S0 (62)
میشه ایراد خاصی بهش وارد کرد 
نتنها مشکل استفاده زیادت از فعل بود اکثرا جمله هات یک خطیه و بعدش فعل قرار داره که باعث تیکه تیکه بودن نقد میشه و خوندنش هیلی روون نیست 
ببا این حال نقد جالب و خوبی بود 
ا آرزوی موفقیت
با توجه به صحبت هایی که داشتیم، میدونم وقت زیادی روی این مقاله گذاشتی و واقعا یکی از قوی ترین نقد های آکادمی رو ارائه دادی
یک سری مسائل جزئی از جمله همون مقدمه که از فضاسازی خودت پریدی به توضیح در مورد سازنده بازی، وجود داره که امیدوارم در مقاله بعدی بهتر باشه
خسته نباشید
صفحه‌ها: 1 2