Forum Gamefa | انجمن بازی های کامپیوتری گيمفا

نسخه‌ی کامل: اشنایی با ویتو اسکالتا
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
به نام خدا
سلام بنده تصمیم گرفتم که زندگی‌نامه افراد مهم سری بازی مافیا را برای شما توضیح بدهم و هر چقدر هم که بتوانم اینکار را میکنم پس اگر مشکلی وجود داشت به بزرگی خودتان ببخشید.
ویتو اسکالتا
 ویتوریو انتونیو اسکالتا معروف به ویتو شخصیت اول نسخه دوم مافیا بود که خطرناکترین فرد توی Empier bay و یکی از  افراد مهم خانواده Falcone بود.

گذشته ویتو
[تصویر:  340?cb=20101009054808]
ویتو در سال ۱۹۲۵ در شهر سن مارتینو٫سیسیل در یک خانواده بسیار فقیر به دنیا امد . چند سال بعد پدر تصمیم میگیرد که خانواده را به امریکا منتقل کند تا بتوانند زندگی بهتری داشته باشند (American dream)  متاسفانه حتی در Empier bay هم نتوانستند زندگی بهتری برای خود درست کنند .
چند روز پس از مهاجرت ویتو با جو اشنا می‌شود و سریع تبدیل به بهترین دوستان یکدیگر می‌شوند.
[تصویر:  340?cb=20100930044017]
بعد از اولین دستگیری ویتو در سال ۱۹۴۳ او می‌توانست به زندان برود یا به ارتش امریکا ملحق شود.او ارتش را انتخاب کرد و به جوخه ۵۰۴ ملحق شد.
در اولین ماموریت ویتو به همراه جوخه خود به سیسیل میرود و پشت خط دفاعی دشمن قرار میگیرد و در همین مواقع دو کالو به ارتش می‌آید و می‌گوید که این کار خارج از احترام هست و من میخواهم کمک شما بکنم و در همین حین ارتش حمله میکند و طی یک ماجرا ویتو مصدوم میشود و بعد از چند روز در بیمارستان ماندن برای یک ماه استراحت به Empier bay بازمیگردد.
وقتی جو میفهمد که ویتو می‌خواهد برگردد تمام کار ها را بر عهده می‌گیرد و با جعل اسناد کاری میکند که ویتو به جنگ باز نگردد و پیش خانواده باقی بماند.
سه ماه بعد جنگ جهانی دوم پایان میابد .

مقدمه

وقتی ویتو به خانه میرود متوجه میشود که پدرش فوت کرده و دو هزار دولار بدهی بالا اورده است . در حالی که ویتو به پول نیاز داشت به سمت جو رفت و از او کمک خواست.
جو بدون معطلی او را پیش مایک بروسکی میبرد و با اسقاط ماشین مقداری پول بدست می اورند.
ویتو تصمیم میگیرد که کار پیدا کند و مادرش به او توصیه میکند که پیش دریک پاپالاردو برود او رئیس اسکله بود و پدر ویتو هم قبلا برای وی کار میکرد او پیش دریک رفت و دید که پول کافی نمیتواند بدست بیاورد و به دریک گفت من اگر برای جو کار کنم چند برابر پول تو را بدست می اورم دریک در جواب به جو باربارو زنگ میزد و متوجه قضیه میشود و پیشنهاد بهتری برای ویتو اماده میکند اما او رد میکند.

ملاقات با کلامنته
 
ویتو چندی بعد با هنری تاماسینو یکی از شرکای کلامنته اشنا میشود او یه ماموریت به ویتو می‌سپارد.
ماموریت سخت بود به عنوان اولین کار جدی ویتو او می‌بایست اسناد محرمانه پمپ بنزین ها را که در اداره اسناد دولتی امریکا بود را میدزدید
او با کمک ماریا انجلو(که توضیحاتی درموردش چندی پیش دادم)  موفق به دزدیدن اسناد می‌شود و هنری متوجه میشود که اسناد دارای تاریخ انقضا هستن و محلت انها تا بامداد امشب استکه
ویتو انها را با عجله میفروشد و با خستگی فراوان به خانه میرود.

زندان

ویتو به دلیل فروش اسناد محرمانه پمپ بنزین ها به ده سال زندان محکوم میشود . بعد از منتقل شدن به زندان وی با یک خلافکار حرفه ای به نام اونیل اشنا می‌شود او به ویتو یک درس درست و حسابی میدهد حالا ویتو تنها بود اما جو او را فراموش نکرد وبه ویتو گفت که به دنبال  لئو گالانته بگردد او یکی از رئسای خانواده وینچی بود .
ویتو و لئو سریع با هم دوست شدند و لئو او را زیر بال و پر خود گرفت و نزدیک به ۵ سال کنار یکدیگر بودند و لئو هنر بکس زنی را به ویتو اموخت و او را یکی از بهترین بکسور ها کرد.
ویتو بالاخره با مهارت هایی که کسب کرده بود توانست از مصدومیت په په استفاده کند و اونیل را در باشگاه به قتل برساند.
حالا اونیل رفته بود و ویتو با خیال راحت میتوانست استراحت بکند و ۵ سال زندان را بگذراند در همین وضع او همیشه در سلول گالانته بود و یاد میگرفت که چگونه یک گروه مافیایی هدایت میشود با کمک لئو ٫ ویتو توانست قدرت بالایی پیدا کند و یک رهبر در حد هیتلر بشود !! 
لئو از زندان ازاد شد و با قدرتی که داشت ویتو را در سال ۱۹۵۱ از زندان بیرون اورد .
[تصویر:  340?cb=20110825190959]

بازگشت به جنایت

بالاخره او از زندان به بیرون امد و با قدرتی بیشتر به گروه های مافیایی برگشت ویتو و جو به ادی اسکارپا رئیس فالکائونه پیوستند به عنوان  اولین ماموریت می‌بایست سیگار بفروشند!!!!!
بعد از اینکه گروهی از خلافکاران کامیون سیگار را منفجر کردند ویتو با ادی تماس گرفت و به عنوان اولین ماموریت بزرگش باید اون خلافکاران را نابود میکرد و اگر این کار را میکرد یکی از رئسای خانواده میشد.
بعد از پایان ماموریت ویتو از احترام و ارزش بالایی برخوردار شد و زندگی او روز به روز بهتر میشد تا اینکه یک ماموریت دشوار مقابل ویتو قرار گرفت اونا می‌بایست وارد هتل امپایر ارمز بشن و در یکی از طبقه ها که البرتو کلامنته در اون حضور داشت بمبی رو بگذارند . خوشبختانه کار اسان شده بود چون یک ملاقات خانوادگی برای کلامنته وجود داشت و با یک تیر تمام فاز هجومی دشمن را نابود میکردند. انفجار خوب بود اما کلامنته به سرویس بهداشتی رفته بود و کشته نشد و توانست فرار کند ویتو و جو با کشتن افراد کلامنته به پارکینگ رفتند و در پارکینگ دیدند که مارتی جوان ۱۷ ساله کشته شده و با ماشین جو به دنبال کلامنته رفتند و طی یک تعقیب و گریز توانستند کلامنته را گیر انداخته و جو یک خشاب از تامپسون خود را روی کلامنته خالی کرد.
بعد از برخورد هنری به صورت صمیمانه ای از ویتو تشکر کرد چون توانسته بود از چنگال کلامنته خلاص شود . ویتو با پارتی بازی هنری را وارد گروه خود کرد و ادی به هنری ماموریت داد تا لئو گالانته رو بکشد و ویتو پافشاری کرد که اینکار صورت نگیرد اما موفق نشد و هنری به سراغ لئو رفت اما ویتو زود به انجا رسید و به لئو گفت که باید سریع از lost heaven خارج ضود اما لئو مخالفت کرد و به چنگال هنری افتاد هنری بخاطر دوستی که با ویتو داشت لئو را نکشت و به ویتو گفت که لئو را از ایالت lost heaven دور کند.
[تصویر:  340?cb=20100919070647]

کار جدید

ویتو بعد از فراری دادن لئو به ویلای خود میرود و شب افراد اونیل به سرپرستی مایکی دزموند ویلای وی را به اتش میکشند و ویتو به خانه جو فرار میکند انتقام افراد اونیل کار ساز نبود زیرا برایان اونیل کشته شده بود و مغز متفکر گروه غایب بود سپس جو و ویتو به کافه اونیل حمله میکنند و همه را میکشند و ویتو انتقام خونه خود را از اون گروه ایرلندی میگیرد.
حالا ویتو بدبخت شده بود و مجبور شد به خانه دوران کودکیش برگردد یک خونه کوچک و درختی ویتو برای حفظ زندگی‌اش مجبور شد به فروش مواد به همراه جو و هنری فکر کند بعد از نقشه کشی و گرفتن پول از تریاد(مافیای چینی) به سر قرار رسیدند وقتی قرار انجام شد و مواد را گرفتند در هنگام برگشت پلیس حمله کرد و در اخر معلوم شد که انها افراد فالکائونه بودند و جنگی میان ژاپنی ها و ویتو و افراد فالکائونه صورت گرفت که ویتو و جو و هنری با پول ها فرار کردند انها قرار گذاشتند که در لینکلن پارک پول ها را تقسیم کنند اما تریاد فهمید که هنری با FBI کار میکرد و به ژو یون وانگ دستور داد تا هنری را بکشند و پول را پس بگیرند در واقع سهم تریاد نصف پول ها بود ولی انها تمام پول های حاصل از مواد را دزدیدند.
ویتو و جو به صحنه تیر اندازه رسیدند اما هنری کشته شده بود و انها به تعقیب ژو یون وانگ رفتند و در اخر او را در رستوران‌اش به قتل رساندند .
حالا ویتو و جو بدبخت تر از همیشه شده بودند چون پول های هر دو پیش ویتو بود و ادی هم در بدترین شرایط خودش بود چون یک جنگ بزرگ بین تریاد و خانواده مافیایی رخ داده بود.

به دنبال کارلو فالکائونه

بعد از همه اتفاقات خانواده سالیاری با جو تماس میگیرند و می‌گویند که یک کار باید انجام بدهند اون هم کشتن توماس انجلو بود ٫ در ابتدا جو مخالفت میکند اما پس از دیدن مبلغ کار را قبول میکند و به همراه ویتو به سمت تام میروند و اورا میکشند و کل پلیس ها به دنبال ویتو و جو می‌افتند.
حالا آندو توانستند که نصف پول مورد نیاز تریاد را بدست بیاورند بنابراین ویتو به سمت دریک میرود تا در اسکله کار مفیدی انجام دهد و دریک به او میگوید اگر کارگرانم را تربیت کنی یک مبلغ خوبی بهت پرداخت میکنم .
وقتی ویتو و دریک به سمت کارگران میروند طی یک مکالمه ویتو میفهمد که دریک پدر او را کشته و به کمک کارگران دریک را میکشد و اسکله را بدست میگیرد.
سپس به سمت جو میرود تا به او بگوید که ما توست خانواده فالکائونه محاصره شدیم و اونها به دنبال ما هستند ولی دیر میرسد و جو از قبل توسط فالکائونه گرفتار شده است. ویتو به سمت رستوران فالکائونه میرود و از او میخواهد اورا پیش جو ببرد و او هم قبول میکند.
در ادامه زندگی نامه ویتو ما میبینیم که ویتو و جو به کمک یکدیگر فرار کرده و با کمک لئو گالانته٫ فالکائونه را میکشد و ویتو نحات میابد اما درومد جو هیچکس اطلاعی ندارد.
امیدوارم از زندگی نامه ویتو که تقریبا ۴ ساعت نوشتنش طول کشید خوشتان امده باشد.
با تشکر
قبل از هر نظری از مسعود تشکر میکنم بابت نقد خوبش .
ویتو یکی از شخصیت هایی بود که من خیلی خوب باهاش تونستم ارتباط برقرار کنم ... یک جورایی عصبانیت اون عصبانیت من هم بود !
کلا اگه بخوام شخصیت ها رو دسته بندی کنم یک A+ هست که ویتو توی این دسته هست  S0 (2)
در مورد مقاله هم باید بگم خوب بود و خوشم اومد . منتظر کار های دیگت هستم  S0 (29)
درود بر تو ونقدت


بسیار عالی بود
خیلی خیلی خوب بود
از اینکه وقت گذاشتید و این همه نوشتید واقعا ممنونم
با خوندن این نقد وسوسه شدم برم دوباره نصبش کنم و تمومش کنم  S0 (2)
خیلی خوب بود ويتو واقعا کرکتر خاص خوبیه به موقع میخندید به موقع عصبانی میشد بی دلیل دست به کاری نميزد خیلی دوست دارم ببینم تو مافیا ۳ چجوریه ويتو ولی با همه اینا من خودم رفیقش جو رو بیشتر دوست دارم
(12-05-2015, 12:23 AM)white.wolf نوشته است: [ -> ]خیلی خوب بود ويتو واقعا کرکتر خاص خوبیه به موقع میخندید به موقع عصبانی میشد بی دلیل دست به کاری نميزد خیلی دوست دارم ببینم تو مافیا ۳ چجوریه ويتو ولی با همه اینا من خودم رفیقش جو رو بیشتر دوست دارم

نکته قابل توجه اینکه ویتو کارکتری بود که شوخی کردنش خیلی زیبا بود.
مثلا‌ گفت میخوای با سیبیل حمله کنیم؟
توی مافیا ۳ تنها ۴۳ سال سن داره یعنی ۱۷ سال بعد از کشتن فالکائونه S0 (24)