![]() |
اشتراک گذاشتن خاطرات زیبای بازی ها - نسخهی قابل چاپ +- Forum Gamefa | انجمن بازی های کامپیوتری گيمفا (https://forum.gamefa.com) +-- انجمن: انجمن های عمومی (https://forum.gamefa.com/Forum-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C) +--- انجمن: پاتوق (https://forum.gamefa.com/Forum-%D9%BE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%82) +--- موضوع: اشتراک گذاشتن خاطرات زیبای بازی ها (/Thread-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%87%D8%A7) |
RE: اشتراک گذاشتن خاطرات زیبای بازی ها - p.s - 09-29-2013 نقلقول:[img]images/smi/s0 (25).gif[/img] خدا رو شکر اون مال قبلا بوده الان دیگه هیچکی بهمون گیر نمیده راحت دارم جی تی ای وی رو بازی میکنم اقا اینجا یه چیزی هست نوشته رو میزاری توی کد مخفیه چیه نمیدونم نداره ؟ میخوام یه خاطره در مورد جی تی ای وی بگم میترسم برای بعضی ها اسپویل بشه [img]images/smi/s0 (60).gif[/img] RE: اشتراک گذاشتن خاطرات زیبای بازی ها - Amir Khomayezi - 09-29-2013 Smack down 2002 واسه PS1 داشتم! بعد تو اتاق داشتم بازی میکردمو بابامم کنار در واستاده بود ، سر لودینگ عکس X X X یه زن کشتی گیر اومدش ! هیچی دیگه بابام اون زمان خشک مقدس بود ، یهویی در دستگاهو اومد باز کرد CD رو شیکوند بعدشم گفت دفه بعدی اگه ازین چیزا ببینم دستگاهتو میشکونم ! ![]() بچه بودم. فک کنم کلاس پنجم اپتدایی بودم ! RE: اشتراک گذاشتن خاطرات زیبای بازی ها - one.aiden - 09-29-2013 اولین روزی که کنسول 13هزاری خریدم اون مرحله اژدها تو ماریو گیر کردم اعصابم خورد شد رفتم خوابیدم نزدیکای ساعت 3با سرصدا بیدار شدم دیدم بابام داره اون مرحله رو رد میکنه ینی اینجوری شدم[img]images/smi/s0 (5).gif[/img] RE: اشتراک گذاشتن خاطرات زیبای بازی ها - albert - 09-29-2013 بهترین خاطرات بچگی من با SEGA بود و یادمه 7 سالم بود و روزهای اول که SEGA خریده بودم، انقدر باهاش بازی کردم که یهو آداپتورش منفجر شد.که از اون به بعد یواش یواش ارتقا پیدا کردم که از SEGA به ps1 از ps1 به ps2 از ps2 به pc و تا حالا هم که pc من از همون اول هم با کنسول و یا چیزای که دسته دارن مشکل داشتم ولی بدترین خاطرم برای زمانی بود که داشتم یه بازی رو انجام میدادم که نمی دونم چی بود ولی فقط میدونم که مورد داشته و یهو یک صحنه چیز دار اومد، اونم از اون چیزاااا که چشمتون روز بد نبینه مادر بنده این صحنه رو دید. وای چه روزی شد هم cd بازی شکسته شد و هم خودم کتک خوردم و مادر گرام راضی نشد و یک ضربه محکم زد روی کیس و درجا گرافیک بدخت سوخت و از اون به بعد دیگه سیستم رو اوردم توی اتاق خودم چون اون موقع توی سالن بود البته این جریان برای 4 سال پیش هست که من تقریبا 14 سالم بود |