به نام خدا

خب باز هم با يک مقاله ديگه در خدمت شما هستم از عنوان هم معلمومه در مورد چي هست
اين مقاله رو براي هر کسي پيشنهاد نمي کنم.راستش قرار بود ديروز قرار بگيره گفتم چارلز ديکنز رو بيشتر دوست دارم اول اون رو بزارم.

خب اما اصل مطلب:

خودکشي در تعريفي ساده:شخص به دلايل مختلف جان خود را مي گيرد.همين تعريف ساده ابهامات و مسائل مختلفي در خود دارد.



چه مي شود که افراد خودکشي مي کنند؟
چطور جلوي خودکشي را بگيريم؟
چرا نويسندگان آمار بالايي در خودکشي دارند؟
و.....

براي گرفتن پاسخ تمامي اين پرسش ها در ادامه با من همراه شويد.


تمامي ما از بچگي تا به اينجا بزرگ شده ايم و حدودا مي دانيم که در آينده چکار مي خواهيم بکنيم و بايد با چه مشکلاتي دست و پنجه نرم کنيم.
پس براي چه به خودمان سختي و مشقت اين کوله بار زندگي را بدهيم بياييد همين الان خودمان را خلاص کنيم،با اين تفکر خودکشي بسيار عاقلانه به نظر مي رسد.اينطور نيست؟



افسردگي:

افسردگي از موثر ترين عوامل در خودکشي است.افسردگي شامل حالاتي است که انسان به طور مثال دچار شکست در زندگي شده باشد به طوري که با مبتلا شدن به اين بيماري شخص مورد نظر هميشه حالاتي غمگين دارد و خود را در اوج شکست خوردگي مي بيند.البته بايد توجه داشت که افرادي که هميشه در زندگي خود موفق بود هاند هم به افسردگي دچار مي شوند.
در اين حالت فرد با خود مي گويد که چرا اين رنج و بدبختي را از خودم نگيرم و در امتداد اين افکار جان خود را مي گيرد.
اگر فردي را ميشناسيد که افسردگي دارد و حرف از مرگ و .... ميزند حرف هايش را جدي بگيريد چون اين افراد شوخي نمي کنند.
اما نشانه هاي اين افراد:
اين افراد سعي دارند آشکارا يا پنهان از نزديکان خود خداحافظي کنند.
مانند افراد شاد و بي دردسر خود را نشان مي دهند گويي قرار است به آرامش برسند.
و....

البته بدانيد افسردگي انواع مختلفي دارد و اگر شما افسردگي داريد اگر در کنار دوستان و پدر مادر خويش باشيد و از آنها کمک بخواهيد هرگز مشکلي برايتان پيش نخواهد آمد.




اگر توجه کرده باشيد آمار خودکشي نويسندگان بالا است.حال چرا؟
اکثريت نويسندگان هنگام بررسي و تحليل مطالبشان استرس زيادي مي گيرند که مثلا فلاني چه مي گويد و مردم چه فکري مي کنند؟ 
نوشتن کاري فوق العاده است اما در اوج اين لذت خطر هايي پنهان است.بنا به گزارشات اعلام شده نويسندگان زود تر از هر شخص ديگري احساسات را درک مي کنند و تغييراتي در احساسات خود دارند از اين رو در معرض خطر هستند.چرا راه دور برويم خود من.بنده هنگامي که عنوان داستاني طرد شده را تمام کردم بسيار خوشحال بودم اما مدتي بعد وقتي در وب سايت هاي مختلف قرار دادم کمي نگراني به سراغم آمد.البته اين نگراني ها توسط اطرافيان قابل دفع است.(البته من عددي نيستم)
پس در کل بايد گفت نويسندگان افکار منفي زيادي دارند.
يکي از اين نويسندگان ويرچينيا ولف بود که به افسردگي دچار بود و بعد از نوشتن يکي از کارهايش جان خود را گرفت.




مصرف مواد مخدر.
تمامي مواد توهم زا حتي ارامش بخش موجب خودکشي مي شوند.جالب است بدانيد هروئين تاثير بسيار بالاتري بر خودکشي نسبت به ساير مواد دارد.
حتي اعلام شده است افرادي که سيگار مي کشند هم ممکن است در اثر اختلالات رواني و مشکلاتي که برايشان پيش مي ايد دست به خودکشي بزنند.




يکي ديگر از عوامل مهم و تاثير گذار بر خودکشي روابط اجتماعي افراد مي باشد.
افراد در صورتي که حتي در بهترين وضعيت رفاهي ممکن باشند اما از زندگي لذت نبرند جان خود را مي گيرند.و حتي برعکس فقر نيز باعث خودکشي مي شود.افرادي که در وضعيت اقتصادي بدي باشند مي خواهند خود را از اين بدختي خلاص کنند پس جان خود را مي گيرند.اگر فرد بابت مسئله اي مانند دوري از کسي يا مثلا از دست دادن عزيزي هم دچار افسردگي بشود يا نشود هم ممکن است اين افکار به سراغش بيايند.
در اين موارد مي توان شنيدن اخبار بد را هم گنجانيد.(مثلا اين که پنجشنبه ها ديگه تعطيل نيست.)

شايد شما افرادي را ديده باشيد که هنگام منتقل شدن به زندان يا دستگير شدن هم خود را بکشند.اين هم از ديگر موارد خودکشي به حساب مي آيد.
 از ديگر موارد خودکشي مي توان جذب شدن به خودکشي را نام برد.مثلا کودکان اگر فيلمي را ببيند که هنر پيشه مورد نظر در آن بيرون از جسمش است و.... شايد بلايي سر خود بياورند تا روح آن ها هم خارج شود.(در طي پخش يک سريال ايراني هم يک نوجوان اين کار را انجام داده بود.)



در ادامه بحث بايد به از خود گذشتگي نه خودکشي پرداخت.
افراد زيادي هستند که براي نجات جان ديگران خود را به خطر مي اندازند.تمامي شهيدان ميهن ما در جنگ با عراق خودشان با پاي خودشان رفتند جنگيدند و اين واقعا مثل يک خودکشي بود.



راه هاي خودکشي:
معمولا هر شخص با هر چيزي که دم دست داشته باشد جان خود را مي گيرد و حتي مي توان گفت کشوري عواملي مختلفي براي خود دارد.
انداختن خود از ساختمان يا بلندي.
استفاده از اسلحه ي گرم يا سرد.
خوردن قرص.
خود را با طناب آويزان کردن.



از بين تمامي اين روش ها خود را با طناب آويزان کردن رايج ترين راه است.البته اين حالات در زن و مرد متفاوت است.

بايد بدانيد که خودکشي مردان در جهان آمار بسيار بالاتري از زنان را دارا است.

اما چطور جلوي يک فرد در حال خودکشي را بگيريم:
در اينگون موارد بايد سعي کرد با فرد مورد نظر صحبت کرد و توجه او را جلب نمود و روحيه دادن نيز يکي از نکات مهم اين کار است.
دوري از مواد مخدر،الکل و ساير مواد ترحم زا و داشتن روحيه از نکات مهم در پيشگيري نيز مي باشند.

خودکشي ممکن است در بعضي موارد موفق باشد و در بعضي موارد نا موفق

اگر فردي که در حال خودکشي است کاملا بتواند جان خود را بگيرد حال از هر راهي آن وقت گفته مي شود خودکشي موفق بوده است.
و اگر فرد از خودکشي جان سالم به در ببرد حال به هر طريقي گفته مي شود خود کشي ناموق بوده است.

در اکثريت کشور ها آمار خودکشي براي جوانان است اما بايد در نظر داشت آمار خودشي افراد مسن هم بالا است.


اين را هم بدانيد که خودکشي در تمامي اديان گناه است.



نويسنده و محقق:هامون حمزه

تمامي مطالب اين متن توسط بنده ازوبسايت هاي مختلف انگليسي زبان و فارسي زبان جمع آوري شده است.

دوستان مقاله ی بعدی من هم اکنون در حال نوشته شدن است منتظر باشید.[img]images/smi/s0 (29).gif[/img]