Forum Gamefa | انجمن بازی های کامپیوتری گيمفا
خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - نسخه‌ی قابل چاپ

+- Forum Gamefa | انجمن بازی های کامپیوتری گيمفا (https://forum.gamefa.com)
+-- انجمن: آژانس خبری (https://forum.gamefa.com/Forum-%D8%A2%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DB%8C)
+--- انجمن: نقد و بررسی (https://forum.gamefa.com/Forum-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C)
+--- موضوع: خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted (/Thread-%D8%AE%D9%88%D8%B4%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-uncharted)

صفحه‌ها: 1 2


خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - risenberg - 04-01-2014

به نام یکتایی 
نسل هفتم به پایان رسید. چه خوب چه بد. با تمامی تلخی ها و شیرینی هایش و تمامی خاطرات خوب و بدش به اتمام رسید (تقریبا!!) حال ما گیمران مانده ایم و یک نسل جدید و یک عالم از خاطرات محشر و تمام نشدنی از نسل هفتم . نسلی که بهتر از آن را صنعت بازی های رایانه ای به خود ندیده است و شاید هم نخواهد دید!در این نسل اتفاقات فراوانی افتاد. اتفاقاتی محشر و مافوق تصور که خیلی از گیمران را به شدید ترین شکل ممکن میخکوب کرد. از آن درگیری های جذاب و همیشگی  بین sony و Microsoft که حتی در حضور جمعیت کثیر گیمران در نمایشگاه های معتبر هم دستبردار نبودند تا درگیری بسیار باشکوهی که بین fifa و pes در میگرفت و در ایران هم همیشه نقل محفل گیمران هم است.از درگیری بین طرفداران battlefield و call of duty هم بهتر است صحبتی در میان نیاورم چون خودتان میدانیند که چه درگیری عظیمی بود و هست و خواهد بود(امیدوار هستم).در نسل هفتم شاهد تولد سری بازی های بسیار زیبا و شاهکاری بودیم که همه ی ما، چه طرفدار عنوان خاصی باشیم یا نباشیم این موضوع را به شکل 100 درصدی قبول داریم.این عناوین که در این نسل پر هیاهو چشم به جهان گشودند و دیسک هایشان در کنسولها به چرخش در آمد بدون شک 75 درصد از خاطرات محشر ما را از نسل هفتم می سازند که برخی از این بازی ها توانستند توجه منتقدان را به خودشان جلب کنند و برخی از آنها هم اصلا دیده نشدند و متاسفانه موجبات سقوط و ورشکستگی شرکت سازندشان را فراهم کردند که واقعا حیف شدند همچون سری بازی های خلاقانه darksiders . حال چشمانتان را ببندید(البته بعد از خواندن مقدمه!)و تمامی خاطرات خود را از این نسل بیاد ماندنی و محشردوره کنید..... صحنه مرگ جان مارستون.......لحظه مرگ سارا......موسیقی متن آنچارتد..... در آغوش گرفتن جنازه جوکر توسط بتمن...... پرتاب چاقو توسط مک تاویش.......آواز خواند کرولاین در پایان فرقه اساسین درفش سیاه و گل دادن ادوارد به فرزندش.......مرگ بوکر..........موسیقی متن آخرین ما ......پایان بیاد ماندنی متال گیر4 ......لحظات بیاد ماندنی که با مستر چیف داشتید....مرگ دام........ و صدها مثال دیگر که همگی و همگی فریاد میزنند که نسل هفتم محشر بود و دیگر هیچ..حال در این پرونده قصد داریم که یکی از باشکوه ترین بازی های متولد شده در این نسل را بازنگاری کنیم و نقاط ضعف و قوتش و و تاثیری را که در صنعت بازی های رایانه ای گذاشت را یاد آور شویم پس با من تا پایان این مقاله همراه شوید.[تصویر:  24240833196865499834.jpg][تصویر:  79218444680066663257.jpg][تصویر:  Uncharted-3-box-art.jpg]
نام بازی : سرزمین گمشده (uncharted)
تاریخ تولد:سال 2007
شرکت سازنده:*****
سبک: اکشن ماجرایی سوم شخص(TPS action advancer)
تعداد دفعات حضور در نسل هفتم:4 بار(3 بار در کنسول ها و یک بار در کنسول دستی سونی)
پلتفرم ها:ps3
بهترین افتخار: بهرتین بازی سال 2009 (Uncharted2:among thieves)
آنچارتد چیست و چرا؟؟؟
سری بازی های سرزمین گمشده (Uncharted) در سال 2007 و به عنوان یکی از عناوین لانچ کنسول قدرتمند ps3 عرضه شد. برخورداری این بازی از داستانی قوی و قدرتمند ، گیمپلی بسیار زیبا و عالی در سال عرضه شدن ، موسیقی شاهکار و بیاد ماندنی و گرافیک فنی و هنری محشر و عالی  باعث شد ساخته شدن این بازی توسط استدیوی ناتی داگ که پس از یک دوره سقوط و کار تقریبا ضعیف بر روی ps2 ، یک خیزش عظیم و قدرتمند محسوب شود. همان قبل از انتشار بازی هم انتظار میرفت که این سری بازی هم مانند دیگر سری بازی  های این شرکت با استقبال گسترده ای روبرو شود چون این شرکت همیشه به خلاقیت و کار های خلاقانه اش معروف است به همین خاطر عنوان آنچارتد با استقبال و محبوبیت حیرت انگیزی روبرو شد. در زمانی که این بازی ساخته و منتشر شد مجموعه فیلم هایی  به نام ایندیانا  جونز برروی پرده نقره ای در حال اکران بود پس انتظار میرفت که گیمران فکرشان به سمت بازی ای با همین سبک و سیاق یعنی یک گنج یاب چابک و حرفه ای با قابلیت مبارزه بالا در طول سفرش با ماجراهای فوق العاده عجیبی روبه رو شود برود.  بازی های بسیار زیادی با همین مظمون ساخته شدند اما  چون از بی ایدگی رنج میبردند به همین دلیل نتوانستند مخاطبان را راضی و خشنود نگه دارند. شرکت خلاق ناوتی داگ توانست عنوانی را به وجود بیاورد که هم به طوری نوعی ایندیانا جونز است وهم یک بازی مجزا یعنی بازی با استفاده از فرمولی که در فیلم های ایندیانا حونز استفاده شده بود یعنی یک کاراکتر چابک و مبارز و شوخ و شنگ و فرمول خود ناتی داگ یعنی استفاده از افسانه های دنیای واقعی مثل ال دورادو و چشمه حیاط و ..... توانست معجونی قدرتمند به گیمران سراسر دنیا هدیه کند که این معجون گران بها نه تنها توانست به عنوان نمادی برای شرکت ناتی داگ و سونی تبدیل شود بلکه توانست به نمادی برای کل صنعت بازی سازی تبدیل شود( جالب است بدانید که این بازی توسط  بازیگر نقش ایندیانا جونز یعنی  هریسون فورد هم بازی شده و از چهره متحیر و خندان ایشان میشود گمان کرد که از بازی لذت برده اند)شرکت ناتی داگ با پشت سر گذاشتن یک دوران تیره پس از عرضه PS3 (چون در آن اوایل نهوه کار با این کنسول را بلد نبودند به همین دلیل پس از عنوان جک و دکستر با شکست رو برو میشدند) توانست عنوان آنچارتد را خلق کنداین عنوان توانست با کسب جوایز مختلف و مورد تحسین قرار گرفتن توسط نشریه های مختلف  باعث شد که شرکت سازنده اش را مدعی  کسب عنوان بهترین شرکت بازی سازی در این نسل وخود را هم مدعی  بهترین بازی این نسل کند که برای شرکتی با چنین کارنامه درخشان در آینده موفقیتش تضمین شده خواهد بود.


خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!
همانطور که در بخش مقدمه ذکر گردید سری بازی های آنچارتد با استفاده از افسانه های بسیار جذاب که در بین ما انسان ها وجود دارد داستانی بسیار جذاب خلق کرده است که به همین علت موفقیت داستانی اش پس از قسمت اول همیشه تضمین شده بوده و هست.قسمت اول از سری بازی های آنچارتد رستگاری دریک نام دارد Uncharted :Drake furtuneدر این بازی ما با شخصیت اصلی بازی یعنی ناتان دریک(Nathan Drake) آشنا میشویم که نیّت خاصی را در ذهنش میپروراند و آن هم پرده برداری از اسرا جدش یعنی سر فرانسیس دریک(Sir Fransis Drake) است که در زمانی که عمر کرده بود یک گنج یاب پرکار و حرفه ای بوده و گنج های بسیار زیادی همچون الدورادو را یافته بود و در دفتر خاطراتش نوشته بود. ناتان هم با استفاده از همین دفترخاطرات در تلاش است تا دوباره این گنج هارا پیدا کند و پرده از اسرار جدش بردارد.همانطور که خواندید داستان دارای خلاقیت بسیار زیادی است و مخاطب را تا پایان بازی همراه خود میکند که برای بازی ای برای سال 2007 میلادی واقعا عالی است و جای تقدیر دارد.داشتن نویسنده ای عالی به نام امی هنینگ هم یکی دیگر از دلایل موفقیت داستان ای سری بازی ها است. ایشان با داشتن فکری باز و خلاق توانسته اند در قسمت اول بازی داستانی را خلق کنند که دارای شخصیت پردازی و گره گشایی و پیچیدگی های داستانی محشر استقسمت دوم بازی آنچارتد2:درمیان دزدان  (Uncharted2:Among Thieves) نام دارد.داستان این قسمت از سری بازی های آنچارتد باز هم در مورد ناتان دریک و ماجراهای او همراه با دوستان و همچنین خیانت ها و پیچیدگی و گره گشایی های محشر است که در ادامه با داستان این بازی همراه میشوید:حدود هفت صد سال پیش جهان گردی به نام مارکوپلو سفری را به دور دنیا آغاز کرد. او در این سفر به چیز هایی حیرت انگیز دست یافت و به افراد قابل اعتماد چنگیز خان مغول تبدیل شد. او در سفرش توانست 14 کشتی پر از طلا و جواهرات گران قیمت بدست بیاورد و همراه خود ببرد اما اکنون فقط یکی از انها سالم مانده است.حالا ناتان دریک جوان میخواهد تا با بدست اوردن آوردن این کشتی و این جواهرات پولدار شود و خوشبخت!! اما نمیداند که چه خطری در سر راهش قرار دارد. او برای بدست اوردن این این کشتی و جواهرات آن باید به شهری به نام شمبالا سفر کند و آن جواهرات را پیدا کند. یکی از همین جواهرات خنجری سیامانتی است که در افسانه ها آمده که این خنجر آرزوهای انسان را براورده میکند. حال فردی هم به نامLazarevic که فرمانده یک گروه شبه نظامی است بر سر راه ناتان و دوستانش قرار گرفته است و او نیز میخواهد تا آن گنج بزرگ و آن خنجر را بدست بیاورد و از چشمه حیاتی که در شمبالا وجود دارد بیاشامد و خود را رویین تن کندبا خواندن این داستان حتی اگر سنگ هم باشد به معجزه ی داستان سرایی ناتی داگ ایمان خواهد آورد و متلاشی خواهد شد! داستان این سری بازی در قسمت دوم به اوج بلوق خودش میرسد و کاملا عالی و محشرمیشود به طوری که کاملا درگیر آن میشوید.رابطه ی ناتان با دوستانش در این قسمت از تمامی قسمت ها بیشتر است و عالی و محشر کار شده است و واقعا شخصیت پردازی در این قسمت از بازی های آنچارتد موج میزند. در این قسمت شاهد حضور یک آنتاگونیست قوی و محشر هستیم که  واقعا مخاطب را تا حد جنون عصبانی میکند.این فرد اهل کشور روسیه است و کاملا لحجه ای روسی دارد، صورتش دارای سوختگی است و بدنی تنومند دارد و هر مانعی را از سر راهش برمیدارد که همین باعث میشود که مخاطب کاملا از او حساب ببرد ودر نهایت هم نبردی سرنوشت ساز با او داشته باشد. در این قسمت با باابعاد بیشتری از شخصیت ناتان و دوستانش آشنا میشویم که کاملا به بخش شخصیت پردازی اشاره دارد . همچنین در این قسمت مثلثی عشقی بین ناتان و النا و کلویی به وجود می آید که یک گره داستانی دارد که باعث کوبیدن سرتان به دیوار خواهد شد. با عرضه این قسمت از سری بازی های آنچارتد داستان سرایی در صنعت
گیم چندین پله به بالا نرفت بلکه جهید و پیشرفتی عظیم کرد
[تصویر:  hermeticorder610.jpg]


قسمت سوم بازی آنچارتد3:فریب دریک (Uncharted3:Drake Deception) نام دارد. در این قسمت از لحاظ داستانی نباید انتظار داستانی محشر همچون قسمت دوم داشته باشیم چون داستان بازی از شخصیت پردازی که در قسمت دوم بهره مند بود دیگر در این قسمت بهره نمی برد اما از لحاظ پرداختن به شخصیت های ناتان و سالی گل کاشته است و کاملا مخاطب را راضی خواهد کرد(از لحاظ شخصیت پردازی این دو نفر)داستان این قسمت از سری بازی های آنچارتد دوباره حول شخصیت های ناتان و ویکتور سالیوان میچرخد. در این قسمت ناتان  میخواهد کار ناتمام  فرانسیس دریک کبیر را تمام کند. فرانسیس دریک در آخرین سفرش به شهری به نام اوبار یا ارم شهر ستون ها یا آتلانتیس شنی  سفر کرد که همانطور که میدانید باز هم در این شهر گنجی وجود دارد که ناتان و همراهانش خواهان رسیدن به آن هستند. فرانسیس دریک هم در آخرین سفرش مختصات جغرافیایی این منطقه را در دستگاهی که با آن انگشتر مخصوص ناتان کار میکند ذخیره کرده است.در ابتدای بازی  ناتان و ویکتور سالیوان برای معامله کردن این انگشتر با مقدار زیادی پول به محل قرار میروند ولی پول ها تفلبی بوده و حاصل یک درگیری شدید میشود پس از این درگیری فرد خریدار از راه میرسد(کاترین مارلو) و انگشتر را از ناتان میگیرپس از آن ناتان  ویکتور سالیوان برای یافتن سرنخ ها به فرانسه سفر میکنند وهمراه با کلویی و چارلی کاتر(که از شخصیت های جدید این عنوان است) راهی سوریه میشوند. سرنخ های سالیوان و ناتان آنهارا به یمن و انا فیشر میرساند . پس از آن سالیوان گروگان گرفته میشود و ناتان هم برای آزاد کردن آو طی یک فصل حماسی وارد هواپیما مارلو میشود واز اینجاست که قسمت سوم به طور اصلی آغاز میشود طی یک درگیری پر زد و خورد هواپیما سقوط میکند و ناتان که چشم باز میکند همه جا را مملو از شن  میبیند........ او در روب الخالی سقوط کرده است.
[تصویر:  Nate_in_the_desert.jpg]
معلق در بینهایت ناتان هم درادامه و  طول داستان در جستجوی این انگشتر و این شهر گمشده به  دردسر های عجیب و غریبی میافتد.با خواندن همین بخش از داستان بازی فکر میکنم که شما هم  به پیچیدگی داستان بازی ایمان آورده اید. داستان در این قسمت از بازی واقعا از پیچیدگی های بسیار زیادی برخوردار است ولی در برخی از قسمت های آن لوس میشود یعنی در هر قسمت که ناتان یک چیز خاص که به حل کردن مسعله اش کمک میکند را پیدا میکند , سرو کله مارلو و همکارش تالبوت پیدا میشود که در مرور زمان این حقه در داستان بازی توسط مخاطب کاملا قابل پیش بینی خواهد شد.در داستان بازی دوباره شاهد حضور شخصیت هایی همچون النا فیشر و کلویی فریزر خواهیم بود ولی در این قسمت بیشتر شاهد مانور نویسنده روی رابطه عاطفی ناتان و النا و سالیوان بوده اند و  شاهد حضور افتخاری شخصیت هایی مثل کلویی فریزر یا چارلی کاتر خواهیم بود.از دیگر نکات خوب بخش داستانی بازی این است که شما با زوایایی دیگر از شخصیت های بازی آشنا خواهید شد مثلا شیوه آشنایی ناتان و سالیوان را به شیوه ای خیلی زیبا متوجه خواهید شد. واقعا نویسنده این عنوان یعنی امی هنینگ(AMY HENING) در داستان سرایی بازی گل کاشته
است بیوگرافی شخصیت های مهم:
[تصویر:  20701754059642812843.jpg]
ناتان دریک: پس از تولد مادرش میمیرد و به همراه پدر گنج یابش به ادامه زندگی میپردازد.پدرش گنج یاب بود و همیشه ناتان را همراه با خود میبرد و همین دلیل باعث میشود که ناتان در آینده به یک گینج یاب محشر تبدیل شود

[تصویر:  00180661313534591590.jpg]
النا فیشر:پس از فارق اتحصیل شدنش از دانشگاه به همراه ناتان به ماجراجویی های مختلف اعزام میشود و پا به پای ناتان می آید اما فقط از او فیلم برداری میکند چون خبرنگار هم هست. او همچون ناتان سرسخت است و هیچ وقت تسلیم نمیشود

کلویی فریزر: او برخلاف النا،همانند ناتان با سلاح می جنگد و به ناتان کمک های بسیاری می کند.او رابطه ی عاشقانه ای با ناتان دارد.او به فرد مورد اعتماد ناتان تبدیل شده است،اما کارهای او غیرقابل پیش بینیست.

[تصویر:  30256013009750007089.jpg]

ویکور سالیوان:به نوعی میتوان گفت که پدر خوانده ناتان است چون پس از مرگ پدر ناتان در نوجوانی ویکتور سالیوان است که از او مراقبت میکند.سالیوان در تمامی ماجراهای ناتان حصور دارد و پا به پای او میجنگد و همیشه کمک حال ناتان است.او مورد اعتماد ترین فرد ممکن برای ناتان است و در مورد بازار های فروش قاچاقی طلا و ... اطلاعات فراوانی دارد

کاترین مارلو: شخصیت منفی تمامی بازی های آنچارتد ایشان هستند. ایشان رئیس انجمن مخوفو 400 ساله  Hermetic Order هستند و هدفشان هم پیدا کردن شهر فوقالعاده زیبا و بزرگ اباراستالبته هدف دربار بریتانیا از تشکیل این سازمان حفاظت در برابر جاسوس ها بود اما از وقتی که حفظ و یافت برخی آثار باستانی هم به این سازمان مخفی محول شد، دارویی هم در اختیار آن ها قرار گرفت که باعث می شد تا دشمنان Hermetic Order در یک توهم درست و حسابی غرق شوند. بزرگترین اشتباه خانم مارلو این بود که در برابر Nathan Drake خوش اقبال ایستادگی کرد و در آخر هم سرنوشت ایشان را خواهید دید


زوران لازارویچرهبر یک گروه شبه نطامی.به نظر می آمد که در یک بمب گذاری مرده،اما جان سالم به در برده بود.(صورت او آسیب دیده) او دشمن اصلی ناتان است.او به خاطر کارهای خلافش معروف است.کار ناتان با وجود این آدم بسیار سخت خواهد بود


تکامل را تعریف کنید!اگر به دنبال معنی و مفهوم کلمه تکامل میگردید،مفتخر هستم که اینجا و این مقاله این مفهوم را به شکلی تمام و کمال به شما خواهد گفت.گیمپلی در سری بازی های آنچارتد در اولویت اول قرار دارد به طوری که در هر قسمت شاهد یک گیمپلی عالی و محشر هستیم. سری بازی های آنچارتد همیشه گیمپلی ای قدرتمند را به مخاطبان ارائه میکند به شکلی که هر بازی ای که پس از آنچارتد عرضه شد و دارای صحنه های سینمایی و عالی بود  را آنچارتد مینامیدند!!!! یا حتی به صحنه های تعقیب و گریز های مهیج صحنه های تعقیب و گریز آنچارتدی میگفتند و هنوز هم میگویند . بدون شک سری بازی های آنچارتد در کنار سری بازی های call of duty توانستند صحنه های از پیش تعیین شده یا صحنه های سینمایی را همه گیر کنند که بازی هایی همچون Resident evil6 هم نوعی آنچارتد یا کال او دوتی شوند!برای توضیح گیمپلی و چگونگی تکامل آن از قسمت اول شروع میکنم:قسمت اول:قسمت اول از بازی آنچارتد پایه ی گیمپلی تمامی  قسمت های این بازی است و شروعی است بر یک گیمپلی محشر که در قسمت های بعدی تکامل میابد.گیم پلی این عنوان تشکیل شده از سکو بازی , اکسن سریع و دیوانه وار و حل کردن معما هایی واقعا لذت بخش و مخصوص ناتی داگ است. اکشن بازی واقعا در زمان خودش خوب بود و هنوز هم عالی است. تمامی استاندارد های یک اکشن عالی در این قسمت از بازی های آنچارتد رعایت شده است از جمله سنگر گیری و شلیک،شلیک کورانه به صورت در حال دویدن و درحال سنگرگیری،درگیری تن به تن،تیراندازی در حالت رانندگی،تیراندازی در حالت آویزان از لبه!و....همه و همه عالی از آب درآمده اند و محشر هستند و مخاطب را کاملا تا انتهای بازی میخکوب میکنند و در انتها هم که افراد ماورائی وارد کار میشوند باز هم شاهد یک ریتم خوب و عالی هستیم. بخش های قایق سواری و دکمه زنی هم که دیگر گفتن ندارند و عالی هستنددر بخش معما هم سازندگان بازی گل کاشته اند. تمامی معمّاهای بازی محیطی هستند و حل کردنشان لذت بخش هستند و مخاطب از حل کردن آنها احساس رضایت خواهد کرد. معما های بازی تماما به وسیله دفترچه خاطرات سرفرانسیس حل میشودن البته فکر نکیند که در این دفترچه ها راه حل این معما ها وجود دارد بلکه در این دفترچه راهنمایی حل کردن این معما ها را با خلاقیت خواهید یافتسکو بازی هم کاملا عالی است و یک پاگرد خوبی برای استراحت بین فصول اکشن و داستان گویی محیطی استهمانطور که خواندید گیمپلی واقعا عالی در قسمت اول کار شده است و مخاطبان را راضی کرد
[تصویر:  94201444730729304311.jpg]
 قسمت دوم:گیمپلی در قسمت اول خیلی خوب بود اما نقص هایی هم داشت همچون اندازه زاویه پرتاب نارنجک به وسیله سنسوری که در کنترلر کنسول ps3 وجود داشت یعنی sixaxis باعث میشد که ریتم اکشن بازی خراب شود و ایراد های دیگر.سازندگان در قسمت دوم بازی توانستند که تمامی این ایراد  ها را جبران کنند و یک گیمپلی محشر خلق کنند که مخاطب را با خود همراه کند و در خود غرق کنددر این قسمت هم دوباره از همان معجون قبلی ناتی داگ خواهیم نوشید و دوباره به دنیای سریع و وحشیانه گیمپلی آنچارتد وارد خواهیم شد . در این قسمت دوباره شاهد یک اکشن سریع،معما و سکو بازی خواهیم بود.تمامی المان هایی که در گیمپلی قسمت گذشته ذکر کردم در این قسمت هم حضور دارند اما عالی تر و محشر. همچنین در این قسمت میتوانید بازی را به شکل مخفی کاری پیش ببرید و دشمنانتان را یکی پس از دیگری از پیش برداریددر این قسمت از لحاظ اکشن ایراد های قسمت قبلی رفع شده است و ایده های جدیدی هم به بازی اضافه شده است به طوری که گیمپلی بازی را متحول کرده است همچون سیستم نبرد تن به تن خیلی خوب که در آن فقط شما نیستید که دشمنانتان را میزنید بلکه آنها هم به شما ضد حمله خواهند زداز لحاظ بخش سکوبازی هم شاهد تغییرات خوبی هستیم؛مثلا شاهد مراحل و مکان های بسیار زیبا و متفاوتی هستیم مثل بخش افتتاحیه بازی که واقعا یکی از محشر ترین فصول افتتاحیه بود که در آن شما با یک صحنه عالی سکو بازی طرف میشوید:بالا رفتن از یک قطار برعکس شده! همین ایده هم آدم را به وحشت می اندازد. در قسمت دوم معما ها هم به قوّت باقی ماندند و چالش برانگیز بودند
[تصویر:  Uncharted-3-here-we-go.jpg]
here we goقسمت سوم:در این قسمت از سری بازی های آنچارتد گیمپلی بهترین بخش بود و فوق العاده ظاهر شد. تمامی ایراد هایی که در قسمت های قبلی در بخش اکشن و زد و خورد وجود داشت در این قسمت به طور کلی حذف شده و شاهد یک بخش اکشن محشر و فوق العده هستیم که مخاطب را کاملا درگیر خواهد کرد و همچنین هم در این قسمت از بازی های آنچارتد شاهد بخش هایی همچون رانندگی،اسب سواری و .... هستیم که واقعا محشر هستند. در این قسمت صحنه های از پیش تعیین شده(سینمایی) به بهترین شکل ممکن حضور دارند که مثال بارز آنها هم فصل TO CATCH A PLANE است که واقعا عالی کار شده است که مخاطب در این فصل شاهد یک سری درگیری و سپس تلاش برای رسیدن به هواپیما خواهد بود که واقعا عالی کار شده است و مو به تن سیخ خواهد کرد. از لحاظ تیر اندازی و سنگر گیری هم که این قسمت واقعا عالی کار کرده است . از لحاظ درگیری های تن به تن هم در این قسمت سازندگان تمامی ایراد ها را برطرف کرده اند و با استفاده از فرمول مبارزه آزاد بتمن شهر آرکام و اسپلینترسل محکومیت کاری بزرگ انجام داده اند که گیمپلی بازی را شاهکار کرده است. از لحاظ سکوبازی هم در این قسمت تغییر چندانی نداشتیم و همان سکوبازی عالی قسمت های گذشته به قدرت باقی مانده اند و از لحاظ معما هم در این قسمت با معما هایی بهتر و عالی تر رو به رو خواهیم بودهمانطور هم که خودتان در جریان هستید به وجود آمدن شبکه های اجتماعی و ..... باعث شده است که گیمران سراسر جهان با یکدیگر در ارتباط باشند و برای یکدیگر به نوعی خط و نشان بکشند. به همین علت در طی این سال های اخیر شرکت های بازی سازی بخش های چندنفره را برای بازی هایشان به وجود اورده اند که سری بازی های آنچارتد هم از این قائده پیروی میکندبخش چند نفره در سری بازی های آنچارتد بسیار زیبا و قوی است و صد البته اعتیاد آور هم است. قسمت اول از این بازی ها از این بخش بی بهره بود اما قسمت های دوم و سوم آن دارای بخش های عالی چند نفره بودند که واقعا شایسته ی تقدیر بودند که از بخش های زیر تشکیل شده اند:COOP: این بخش از بازی دارای 2 یا 3 نفر میباشد که در آن در یک بخش با داستانی جدا فعالیت خواهند کرد
THEAM DEATH MATCH:در این بخش گیمر ها به دو تیم 4 نفره تقسیم میشوند و هر تیمی که بیشترین راند را پیروز شود برنده است
CAPTURE THE TREASURE:مودی است دقیقا مانند مود CAPTURE THE FLAG که تمامی گیمران با آن آشنایی دارند


نغمه ای از آتش و برف!
[تصویر:  78918760285791221189.jpg]حماسه سازان( اعظم علی سمت راست و ادمنسون سمت چپ)

بدون شک یکی از بیاد ماندنی ترین موسیقی هایی که در دنیای بازی های رایانه ای به  گوش رسیده است همین موسیقی متن سری بازی های آنچارتد است که با ریتم محشری که داشت مخاطب را به طور کامل تحت تاثیر قرار میداد و در همان لحظات اول به اجرا در آمدن بازی در کنسول ، با به صدا در آمدن موسیقی بازی متوجه خواهیم شد که با چه ماجرایی طرف هستیم.آهنگ ساز سری بازی های آنچارتد گرگ ادمنسون (greg edmenson) است که در تمامی قسمت های این بازی وظیفه ساخت موسیقی متن بازی را بر عهده گرفته است. موسیقی متن در هر قسمت از سری بازی های آنچارتد دارای تمی اصلی است که هر بار بسته به آداب و رسوم منطقه ای که بازی در آن رخ میدهد تغییر میکند.قسمت اول از سری بازی های آنچارتد به علت داشتن تمی اسپانیایی و رخ دادن در کشور و جنگلهای اسپانیا ، دارای تمی اسپانیایی است که ساز غالبش هم گیتار اسپانیایی است که خیلی خوب و عالی کارشده استقسمت دوم هم به علت اینکه در منطقه تبت اتفاق میافتاد دارای تمی شرقی است و بسیار عالی ساخته شده است و واقعا به یاد ماندنی است.اما مهم ترین و شاهکار ترین بخش از موسیقی سری بازی های آنچارتد بر میگردد به قسمت سوم که دارای تمی ایرانی ، عربی و اسپانیایی است که توسط گرگ ادمنسون و آهنگ ساز ایرانی یعنی اعظم علی نواخته شده است که واقعا از بیاد ماندنی ترین کار های ساخته شده در صنعت بازی های رایانه ای است.گرگ ادمنسون:در شهر دالاس ایالت تگزاس بزرگ شد و در جوانی به نواختن گیتار پرداخت. او نواختن جاز را در دانشکده موسیقی دانشگاه تگزاس شمالی فراگرفت. بعدها، هنگامی که نوازنده استودیو شد، به موسسه تکنولوژی نوازندگان رفت. می توان گفت که او بعد از ساخت موسیقی متن سریال کرم شبتاببه شهرت رسید و از جمله تجربه های موفق او می توان به آهنگسازی سری بازی های موفق PS3 با عنوان "آنچارتد" اشاره کرد.ادمنسون پس از آهنگسازی بسیار موفقی که برای بازی آنچارتد ۱ داشت همراه با ناتان دریک بر روی ساخت موسیقی قسمت دوم این بازی مشغول شدند ، که نتیجه کار نت های بسیار غنی و با شکوهی بود که با محیط بازی کاملا تطابق داشت. در حالی که این بازی از تم بسیار زیبایی برخوردار بود احساس می شد که پس زمینه موسیقی ها تاکیدی بر ترک ها و آهنگ های قبلی می باشد و این در بازی فوق العاده موثر بود و شنیدن آن را بسیار لذت بخش می کرد. او درسش را نزد دکتر آلبرت هریس، کارگردان موسیقی شبکه NBC و مربی راهنمای ترکیب قطعات و مدرس موسیقی فراگرفت.
گریک ادمنسون در سال 2009 توانست عنوان Best Original Score – Video Game از The Hollywood Music in Media Awards را کسب کند.از لحاظ صداگذاری هم واقعا شاهد یک صداگذاری محشر بودیم . نولان نورث فردی بود که در این مدت واقعا برای این بازی زحمت کشید و عالی کار کردصداگذاری شخصیت اصلی این بازی یعنی ناتان دریک هم بر عهده جناب نورث بود که به نوعی میتوان گفت که بازی آنچارتد سکوی پرتابی برای نولان نورث  به سوی پیشرفت روز افزون بود که همانطور هم که شاهد هستید تقریبا بهترین صداگذار این صنعت هم هست. صداگذاری در سری بازی های آنچارتد به شکلی پویا و کاملا جالب انجام شده است به طوری که تمامی بازیگران در حین انجام دادن کارهایشان ( مثلا cinematicها) دیالوگ هایشان را هم ضبط کرده اند که واقعا کار زیبایی است مخصوصا در قسمت سوم.همچنین در قسمت دوم و سوم کلودیا بلک در نقش کلویی فریزر نقش آفرینی کرده بود.
[تصویر:  01433006842125334430.jpg]
طراحی محیط عالی استیکی از بزرگترین مشخصات بازی آنچارتد گرافیک محشر و خیره کننده آن است.در این سه قسمت که از بازی آنچارتد عرضه شد،گرافیک بازی هر بار پیشرفت بزرگتری میکرد که خیلی جالب است بدانید که موتور گرافیکی شرکت ناوتی داگ یعنی انجین ***** engine در طی این سه قسمت اصلا عوض نشد و کاملا ثابت ماند بلکه فقط سازندگان تغییراتی کوچک بر آن میدادند ولی نتیجه آن تغییرات کوچک،پیشرفتی چشم گیر و وحشت ناک بود که گیمران را مات و مبحوت میکرد و مشتری برای ps3 جذب میکرد!


[تصویر:  97027800646020937802.jpg]
در قسمت اول شاهد گرافیک خوبی بودیم. افکت ها خوب بودند و میدان دید(draw distant) عالی بود، افکت نور و پرتو نور عالی کار شده بود و مخاطب را مات و مبهوت میکرد ولی افکتی که سازندگان به عنوان امضای خود از آن در این قسمت به شکلی متفاوت و عالی استفاده کردند افکت آب بود. افکت آب در سری بازی های آنچارتد به عنوان امضائی برای شرکت ناوتی داگ محسوب میشود چون واقعا عالی کار شده است. خیس شدن و شکست نور و ..... به طور عالی و تحسین برانگیز در بازی کار شده بود و باعث شد که نمرات کامل به گرافیک بازی سرازیر شود.از نکات خیلی جالب قسمت اول بازی طراحی فوقالعاده جنگل بود که واقعا زیبا بود. جالب است بدانید که تمامی این شگفتی ها تنها از 30 درصد قدرت ps3 استفاده کرده است!در قسمت دوم سازندگان با تغییراتی که اعمال کردند توانستند که از 60 درصد قدرت ps3  استفاده کنند . حال شما تصور کنید که آن گرافیک عالی قسمت اول این بار2 برابر شود!!!گرافیک قست دوم مقدمه ای بود برای قسمت سوم. در قسمت دوم شاهد افکت برف بودیم که محشر کار شده بود. ریختن خون بر روی برف، ریختن برف بر روی صورت افراد ، برجاماندن رد پا بر روی برف، فرو رفتن برف در کفش شخصیت ها و..... از نکاتی است که در مورد برف در این قسمت صدق میکند. تمامی نکات قبلی که در قسمت اول دیدیم در این قسمت هم پیاده سازی شده است و 2 برابر بهتر شده است. از نکات جالب توجه طراحی محیط های مختلف است که واقعا جای تقدیر دارد . شهر هایی همچون تبت،نپال،استانبول و ......همگی در این قسمت حضور دارند وبه صورت عجیبی چشم نواز هستنددر قسمت سوم شاهد اوج گرافیک بازی و در کل سری بازی های آنچارتد بودیم. در این قسمت سازندگان توانستند از بیش از 90 درصد از توانایی کنوسل ps3 استفاده کنند و گرافیکی شاهکار تحویل مخاطبان دهند. امضای سازندگان در این قسمت شن است. شن در این قسمت مانند برف و آب در قسمت های قبلی عالی کار شده است . ریخت خون بر روی شن، ریختن شن روی صورت افراد ، فیزیک عالی شن، طوفان شن و ...... نکاتی هستند که در مورد شن در این قسمت صدق میکنند.از دیگر نکات مثبت گرافیک بازی پردازش عالی آن است که در قسمت سوم به حد کمال خود رسیده بود که مثال بارز آن مرحله تعقیب شدن ناتان توسط عنکبوت ها است.تخریب پذیری هم که دیگر تعریف ندارد! این عنصر گرافیکی به طرزی محشر در بازی پیاده سازی شده است به طوری که شن ها فرو میروند،سنگر ها میشکنند و .... و آن هم به صورت real time!اما مهم ترین نکته ای که در مورد گرافیک سه قسمت این بازی ها وجود دارد سیستم انیمیشن و motion capture آن است. در طی این سه قسمت انیمیشن های بازی به صورت motion capture ضبط شده است و در هر قسمت هم بهتر و بهتر شده است که در نهایت در قسمت سوم به حدّ اعلی خودش رسید به طوری که در هر لحظه شاهد انیمیشنی کاملا زیبا و real time  از ناتان و دیگر شخصیت ها هستیم که در گیمپلی و در سینماتیک ها کمک شایانی کرده است مثلا تلاش برای ایستادن در کشتی که در اثر تلاتم امواج در حال تکان خوردن است از این مثال های نقض برای توصیف سیستم انیمیشن بازی آنچارتد خواهد بود

مدال افتخارحال به افتخاراتی که سری بازی های آنچارتد کسب کرده است میرسیم که بیشترین آنها برای قسمت دوم است . قسمت دوم بازی های آنچارتد واقعا در نسل هفتم گل کاشت و مورد تقدیر قرار گرفت. این بازی نزدیک به 200 جایزه را پس از عرضه شدنش بدست آورد. در نمایش E3 که این عنوان در آن حضور داشت انقدر این بازی در آن خوش درخشید که تمامی جوایز E3 آن سال را از آن خود کرد. پس از عرضه جهانی این عنوان , این بازی توانست که در جوایز اسپایک عنوان بهترین بازی سال را کسب کند. پس از آن از سایتهای بسیار زیادی که رای گیری گذاشته بودند توانس عنوان بهترین بازی سال را کسب کند همچنین از مجله IGN هم تواست نمره کانل بگیرد و بهترین بازی سال شود. در ادامه بخش دیگر از افتخارات بازی را مشاهده کید:بهترین دیالوگ سال بهترین بازی سالبهترین بازیبهترین دموسالبهترین گرافیک سالبهترین بازی انحصاری سال  بهترین اکشن ماجرایی سال، بهترین موسیقی سالنامزد بهترین بازی سال از دید کاربراننامزد بهترین استدیوی بازی سازینامزد بهترین موسیقینامزد بهترین بازی اکشن ماجراییبرنده بهترین شخصیتبرنده بهترین بازیps3برنده بهترین گرافیک
حرف آخر: سری بازی های آنچارتد در نسل هفتم حضوری موفق و عالی داشتند و توانستند موفقیت های فراونی را کسب کنند. داشتن ایده هایی جذاب و خلاقانه ، داشتن تیمی کار کشته و بهره بردن از ناشری دلسوز و عالی باعث شده است که ای بازی یکی از بهترین سه گانه های تاریخ صنعت بازی های رایانه ای باشد. از آنجایی که در نسل هشتم قرار داریم و سری بازی های آنچارتد هم از برگ های برنده سونی است و با تایید 100 درصدی حضور آنچارتد به طور انحصاری برای پلتفرم ps4 پس میتوان اطمینان داشت که دوباره یکی از بهترین و خلاقانه ترین و جریان ساز ترین سه گانه های تاریخ بازی های رایانه ای در راه است و میخواهد داستان این گنج یاب معروف را ادامه دهد. پس تا آن روز که خیلی هم دیر نیست
 

 

 


RE: خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - Old Snake - 04-01-2014

زیباست[img]images/smi/s0 (62).gif[/img]
با بازیش کلی حال کردم. نمی دونی چه صفایی می کردیم[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
الان یک خورده کار دارم بعدن میام می خونمش و نظرم رو کامل می کنم[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
شرکت سازنده رو فارسی بنویس سانسور نشه[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

 


RE: خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - JOHN ABROZZI - 04-01-2014

بابا این دیگه کیه.....
ایول داش فکر کنم تا مارک خمیر دندونشم گفتی
 


RE: خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - The Last Guardian - 04-01-2014

تشکر مقاله خوبی بود. قسمت دوم رو از بقیه بیشتر دوست داشتم.


RE: خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - Daniel Sheykhi - 04-01-2014

می تونم بگم یکی از بهترین بازی هایی بود که تا الان تجربه کردم.
ممنون، موفق باشی. [img]images/smi/s0 (24).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]


RE: خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - John Watson - 04-01-2014

ایول داداش خیلی خوب بود![img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
من دارم تاریخچه این بازی رو در 3 قسمت برای سایت می نویسم. ولی به نظر من این تاریخچه ای که نوشتی خوب بود. خسته نباشی.[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]


RE: خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - Persepolis_FC - 04-01-2014

واسه منی که این بازی رو بازی نکرده بودم خوب بود. باهاش بیشتر آشنا شدم. البت چند تا ماله خوب هم فکر کنم ازش رووی سایت رفته.
موفق باشی. نیاز به تعریف نداری داش خودت این کاره ای دیگه[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]


RE: خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - ali_ya - 04-01-2014

مقاله ی بسیار مفصل و پرباری بود... خیلی ممنون [img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
سری Uncharted فراموش نشدنیه...


RE: خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - MICROSOFT - 04-01-2014

مقاله ی خیلی خوبی بود افرین[img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img]

من چون Xbox360 دارم نه این شاهکار و نه The last of us رو بازی کردم.[img]images/smi/s0 (41).gif[/img][img]images/smi/s0 (41).gif[/img][img]images/smi/s0 (41).gif[/img][img]images/smi/s0 (41).gif[/img]
به نظر من نسخه ی سومش قشنگتره چون تو بیابونه[img]images/smi/s0 (24).gif[/img]


RE: خوشبختی در میان دزدان خیانت کار!!!! تاریخچه uncharted - 313714 - 04-01-2014

آماده ای،الان میخوام بزنم شتکت کنمConfused25:

خب باید بگم که اصلا این حرفت رو قبول ندارم:

"نسلی که بهتر از آن را صنعت بازی های رایانه ای به خود ندیده است و شاید هم نخواهد دید!"

در بازی در درجه ی اول گرافیک حرف اول رو میزنه،اما اگه گیم ولی و داستان خوب نباشند،اون گرافیک به هیچ دردی نمیخوره...

این نسل هرچقدر گرافیک بازی ها پیشرفت کردند،گیم پلی و داستان اونها درجا زدند و پست رفت کردند....


بعد هم که یه مشت اسپویل رو گذاشتید اول کار،کلا حالم گرفته شد،خب من red dead:redemption رو هنوز بازی نکردم و دیگه پایان این بازی هم مثل خیلی بازی های دیگه که تو سایت و...غیره برام اسپویل شده،اسپویل شدConfused67:....

رفته بودم یه سایت خارجی بازی مال بالای20 سال پیش بود،یعنی اون جا نوشته بود که مثلا این قسمت حاوی اسپول هست!!!!اون وقت اینجا بعضی ها ....Confused67:

ههههی.... یعنی بعضی مواقع تصمیم میگیرم کلا دیگه ...بگذریمConfused67:

خب در مورد نقدتون باید بگم که به طور خلاصه:
آنچارتد1:گرافیگ قوی،بقیه عناصر خوب
آنچارتد 2:همه ی عناصر قوی!
آنچارتد3:گرافیک قوی گیم پلی خوب ولی بعد از چند شماره دیگه گیم پلی اون جذابیت گذشته رو نداشت و تکراری و حتی خسته کننده شده بود....

کلا آنچارتد نیاز به یک سری تغییرات اساسی داره تا دوباره روحی تازه پیدا کنه وگرنه همون تکرار مکرراتی بیش نیست،البته هر چی باشه خیییلی بهتر از gears of war هست.

در کل مقداری اغراق در تعریف از بازی داشتید،یک بازی اکشن هر کاری هم بکنه ولی اکشنش تکراری باشه از نظر من حتی ارزش وقت گذاشتن هم نداره،یعنی اگه گرافیک شماره 3 نبود،عمرا بازیش میکردمConfused43:

در کل ممنونConfused74:Confused25: