از بعضی از آن ها متنفرید و برخی از آن ها را دوست دارید؛ گاهی اوقات ممکن است بسیار تاثیر گذار باشند، آنقدر تاثیر گذار که شاید شخصیت و افکار شما را تغییر دهند، اگر آن ها نبودند هرگز ابر قهرمانی پا به دنیای تخیلات انسان نمی گذاشت، ممکن است خود را یک دوست نشان دهند و حتی از همان اول با شما دشمن باشند، می توانند دیوانه تان کنند و شاید از چیزی که هستید عاقل تر، چرا آن ها را دوست دارید و یا از آن ها متنفرید؛ چون شما را آزار می دهند، چون دیوانه اند و یا اینکه از شما عاقل ترند، وجودشان برایتان سخت است؛ گاهی اوقات شما را به فکری وادار می کنند که پیش خود می گویید؛ تنها دلیل به وجود آمدن آن ها به زنجیر کشیدن روح شما و خورد کردن جمجمه تان است، بیایید کمی با دنیای پر رمز و راز آن ها  بیشتر از قبل آشنا شویم تا شاید بتوانیم درد و رنج آن ها را کمی درک کنیم و به وجود پلیدشان با عمق بیشتری خیره شویم.

به شهر دیوانگان خوش آمدید!

دیوانگی؛ ریشه و سرچشمه ی کار های پلید که به دست انسان هایی پلید انجام می شوند، شاید تصور شما از یک انسان دیوانه انجام کار های عجیب باشد، اما دیوانگی در همه ی ما وجود دارد، همه ی ما دیوانه ایم، مگر دیوانگی چیست؟

شاید تنها فرق بین ما با ضد قهرمان ها در رسیدن به اوج دیوانگی باشد، آن ها دیوانگی را به اوج خود رسانده اند چون آن را لذت بخش می دانند و به وسیله ی آن به هدف های خود نزدیک تر می شوند! گاهی اوقات کمی چاشنی دیوانگی لازم است...

بیایید با مثالی ساده این داستان پیچیده را آسان تر کنیم:

کمی به فیلم بتمن فکر کنید؛ چرا در نسخه ی "شوالیه ی تاریکی" نمره ی فیلم خیلی بیشتر از دیگر نسخه ها شد! این همان دلیلی است که ضد قهرمان ها را از خود قهرمان ها مهم تر می کند؛ وجودشان باعث هرج و مرج می شود، آن چیزی که همه ی ما دوست داریم.

راه را برای شما سخت می کنند، اگر آن ها وجود نداشتند واقعا چه لذتی در بازی های ویدیویی و فیلم های سینمایی وجود داشت؟ خیلی ساده بگویم؛ هیچ چیز

دشمنان شما، باعث بوجود آمدنتان می شوند، شما را بزرگ خواهند کرد؛ حتی بیشتر از آنچه که فکر می کنید! به همین دلیل است که ما وجود آن ها را دوست داریم و خیلی از آن ها را هرگز از یاد نخواهیم برد.

شجاعت؛ سرچشمه ی دیوانگی؛ تنها کسانی که شجاعت دارند، می توانند دیوانه باشند! کار هایی را انجام می دهند که هر کسی قادر به انجامشان نیست، کار هایی که ترس و دلهره را در جان شما می اندازند، تنها کافی است لحظه ای از کار خود غافل شوید؛ کارتان ساخته است! همین چالش ها هستند که زندگی را از آنچه که هست برای شما پر اهمیت تر می کند و باعث می شوند که قدر جان خود را بیش تر از پیش بدانید، زیرا؛ گرفتار یک انسان دیوانه ای شده اید که قادر به انجام هر کاری می باشد؛ پس باید خیلی بیشتر مراقب خود باشید. هیچ ترسی در دلشان وجود ندارد، کار هایی که برای شما هراس آور است برای آن ها سرگرمیست؛ شجاعتشان آن ها را دوست داشتنی تر می کند، چون باعث می شوند که شما از کار هایشان بترسید و هرازگاهی به فکر لحظه ی مرگ خود بیافتید.

از حرف های آن ها به شجاعتشان پی می برید، برایشان فرقی ندارد که عکس العمل شما در برابر سخنانشان چیست، هیچ هراسی از نتیجه ی حرف هایشان ندارند.

"مرا درون قلب خود جای بده. مرا به عنوان ناجی خود قبول کن. من را به صلیب لعنتی بکش و به من اجازه ی دوباره متولد شدن را بده."

شجاعت برای دیوانگی؛ همین کافیست که آن ها را محبوب تر از ابر قهرمان ها بدانیم، ما فقط یک انسان هستیم اما آن ها...

خیانت؛ یک زخم دردناک، زخمی که تا ابد درد آن را حس خواهید کرد، شاید هم دیگر دیر شده باشد، مرگ شما فرا رسیده است...

کاری که عموما انسان های بزدل و ترسو انجام می دهند، به همین دلیل است که بیشتر ناراحت می شوید، خاطره هایی که با اشخاص خیانت کار در بازی های ویدیویی داریم، بسیار تلخند، یک انسان عادی را به یک ابر قهرمان به یاد ماندنی تبدیل کرده اند، با جان و دل می جنگید تنها برای رسیدن به هدف، تمام توان خود را به استفاده می برید تا کلام موفقیت در لبانتان جاری شود، ولی درست در همان لحظه ای که طعم چشیدن موفقیت در دهانتان مزه مزه می کند، خیانت تمامی خیال هایتان را بر باد می دهد، همه ی تلاش های شما در یک لحظه خاکستر می شوند، آن هم به خاطر یک بزدل، به نظرتان همین یک دلیل برای به یاد آوردن این انسان های بزدل کافی نیست، آن هم وقتی که با فکر به آن لحظه های به یاد ماندنی؛ خشم و انتقام را در دل و جان خود حس می کنید.

ساعت 2 شب است، حوصله تان سر رفته، تصمیم می گیرید که بازی کنید، اما نمی دانید چه چیزی در انتظار شماست!

ترس؛ شاید در یک لحظه در بدنتان شکی وارد شود و تمام شب را با کابوس سپری کنید، نه می توانید داد بزنید و نه می توانید کاری انجام دهید، ترس را درون خود می ریزید، همین کافیست تا سال ها چهره های ترسناک بازی های ویدیویی در یادتان ماندگار شوند، تنها کاری که از دستمان بر می آید کمک گرفتن از ابرقهرمانمان است، ولی باز هم ترس از لحظه های هولناک در وجودتان پرسه می زند، ضد قهرمان های بازی های ترسناک؛ گاهی اوقات جسه ی کوچکی دارند و گاهی اوقات هم مانند یک غول هستند، فرقی نمی کند که چه هستند، یک کودک یا یک غول بی شاخ و دم، ممکن است در یک لحظه ی کوچک آنقدر شما را بترسانند که شاید هیچ وقت سراغ آن بازی نروید، تنها چیزی که مهم است، این است که شما از آن ها می ترسید، همین کافیست که هیچ وقت آن ها را از یاد نبرید و در لیست کاراکتر های به یادماندنی و محبوب خود آن ها را نیز اضافه کنید.

هوش؛ بزرگترین ویژگی که یک ضد قهرمان می تواند داشته باشد که همراه با چاشنی کوچکی از خلاقیت، بتواند قهرمان داستان بازی های ما را به خاک و خون بکشد، ویژگی که اگر در دام دیوانگی دچار شود، می تواند بسیار ترسناک باشد، می توان با آن دنیا را تسخیر کرد، می توان قهرمانان را نابود کرد و حتی می توان انسان ها را مال خود کرد، دیگر چه می خواهید؟

ویژگی که شاید قهرمان داستان نیز به اندازه ی دشمن خود آن را دارا نباشد، آن وقت است که بسیار ترسناک خواهد شد...

می توانند از هوش خود برای زجر کش کردن شما استفاده ببرند، اما آن ها به شما نیاز دارند زیرا؛ ضد قهرمان ها هستند که ابر قهرمان ها را کامل می کنند و یا شاید هم برعکس...

شاید یکی از جذاب ترین و به یاد ماندنی ترین عنصر ها در بازی های ویدیویی همین شخصیت های ضد قهرمان باشند که طعم واقعی ترسیدن و جنگیدن برای زندگی را در دهانتان مزه دار می کنند، آنقدر ویژگی در درون آن ها نهفته است که شاید در شخصیت اصلی بازی ها نباشد، دیوانه کننده است وقتی که با فردی مبارزه می کنید که از شما باهوش تر است، دیوانه تر است و هیچ چیز برایش مهم نیست، همین است که چرخه داستان را برای شما دوست داشتنی تر می کند، پس بیایید کمی بیشتر از وجود آن ها لذت ببریم، ضد قهرمان ها یک هدیه هستند، بیایید با آن ها بزرگ تر شویم، از آن ها یاد بگیریم و آن ها را دوست داشته باشیم.

"وقتی اوضاع خراب بشه، همین مردم متمدن همدیگه رو خواهند خورد. می بینی که، من یه هیولا نیستم. من فقط ..."