یک گیمر پر دردسر / فصل 2 قسمت 2 - نسخهی قابل چاپ +- Forum Gamefa | انجمن بازی های کامپیوتری گيمفا (https://forum.gamefa.com) +-- انجمن: انجمن های عمومی (https://forum.gamefa.com/Forum-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C) +--- انجمن: داستان نویسی| Game's Story (https://forum.gamefa.com/Forum-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-Game-s-Story) +--- موضوع: یک گیمر پر دردسر / فصل 2 قسمت 2 (/Thread-%DB%8C%DA%A9-%DA%AF%DB%8C%D9%85%D8%B1-%D9%BE%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%B1-%D9%81%D8%B5%D9%84-2-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-2) |
یک گیمر پر دردسر / فصل 2 قسمت 2 - Be the story - 09-09-2015 به نام خدا
یک گیمر پر دردسر قسمت 2 از فصل 2
اون خبر واقعا شوکه بر انگیز بود همه به مانیتور خیره شده بودن و پلک هم نمیزدند (یک سال بعد) باز هم پلک نمیزدند ناگهان گیمر یک پسگردنی به عقاب مخوف زد و گفت :
هی عمو چرا مثل سنجاب به مانیتور خیره شدی؟
عقاب : اح.مق خنگ کوری ؟ نمیبینی که چه اتفاقی افتاده؟
گیمر : به جان شصد تا بچه های نداشتم اتفاق مهمی نیوفتاده.
یک دفعه علی گفت صبر کنید من یه راه حل دارم ولی یکم درد داره.
عقاب گفت چه راه حلی؟
علی گفت صبر کن اون اسلحه رو بده به من
عقاب مخوف اسلحه رو داد بهش و سریع ماشه رو کشید و سه تا تیر توی سینه عقاب خالی کرد سپس دو تا تیر هم به گیمر زد و تفنگ رو گرفت سمت خودش و...
و یک تیر خالی کرد توی مغز خودش حالا اونا مرحله رو شکست خوردن و به سمت چک پوینت میرفتن که ناگهان اونا در جایی ظاهر شدن که قبلا بودن بله درسته اونادوباره پشت سیستم ظاهر شدن و باز هم صحنه تلخ سر دبیر شدن عیسی پور رو دیدن عقاب گفت فایده نداره باید خودمون رو از این مخمصه نجات بدیم .
گیمر گفت ببین ما میتونیم بریم توی خونه همسایه و مقداری ازش پول بگیریم و سپس ازش سوال کنیم که علم چقدر پیشرفت کرده.
رفتن و زنگ خونه همسایه رو زدن در که باز شد با صحنه عجیبی مواجه شدن اونا عیسی پور رو دیدن عقاب مخوف (برای کسایی که یادشون رفته عقاب مخوف اقای زاهدی هستن) بدون معطلی یقه عیسی رو گرفت و به روی زمین انداختش و با پا به شدت به صورت او ضربه میزد عیسی پور یه جیغ بلند کشید و چند تا ادم هیکلی (گفته شده هرکول نصف اونا نبوده) از خونه بیرون اومدن و تا میتونستن علی و گیمر و عقاب رو کتک زدن.
گیمپد به شدت میلرزید be the story ترسیده بود برای همین منو سوییچ رو اورد و بر روی مایکل سوییچ کرد از شانس خوبشون مایکل نزدیک محل بود وسریع خودشو رسوند وقتی به اونجا رسید دید که اون سه نفر ضخمی و داغون یک گوشه نشستن و عیسی پور داره بهشون میخنده سریع تفنگ خودش رو در ورد و به سمت عیسی پور رفت به چند تا تیر توی سرش خالی کرد اون چند تا هیکلی هم ترسیده بودن و جیغ کشان فرار میکردن مایکل اونا رو نجات داد و برد به خونش وقتی که سوال کرد که چه اتفاقی افتاده و شما اینجا چیکار میکنید با صدای بلند عقاب میخ کوب شد عقاب داد میزد میگفت ما تمام توان خود رو توی این ماموریت گذاشتیم چقدر تلاش کردم تا به درجه کاراگاهی رسیدم الان به خاک سیاه نشستم چقدر پول خرج گیمفا کردم الان اون رو از دست دادم.
در همین وضع گیمر یه فکری به سرش زد و علی و عقاب رو به سمت پنجره اورد و گفت اون مرد رو ببینید
اون یکی از پولدار ترین افراد روی کره زمینه که ما بتونیم 100 میلیون دلار ازش کش بریم میتونیم راحت به هدفی که توی ذهنمه برسیم
صبر کن یه لحظه اون هدف مسخره تو چیه؟
راستی عقاب راست میگه اصلا چطور 100 میلیون دلار از طرف بگیریم؟
گیمر گفت دنبال من بیاین تا بهتون بگم.
توی راه گیمر گفت من یه سیاه پوست رو میشناسنم که بهمون کمک میکنه فقط باید مایکل مارو به سمت اون ببره
باشه من حرفی ندارم سوار ماشین من بشید میرسونمتون
توی ماشین : گیمر : سلام ادی چطوری؟ یه کار برات دارم ما میخوایم از یکی از افراد پولدار 100 میلیون دلار بدزدیم تو هستی؟ خوبه بیا به این ادرسی که برات میفرستم.
خب بچه ها حواستون باشه این طرف یک خر هوش خفنه سرش کلاه نزارید اوکی؟
اوکی
اوکی
اوکی
توی رستوران :
گیمر : صبر کنید الان ادی میرسه اره خودشه هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی ادی ما اینجا ییم بیا.
ادی : سلام بچه ها من ادی هستم یک دزد حرفه ای که هیچ پولی نداره فهمیدین سریع میرم سر اصل مطلب نه یه لحظه وایسا اون غذا ها کجان؟
هی گارسون لعنتی بیا چند تا غذا برامون بیار پنج تا شماره 8 بیار با سس اضافه .
مایکل : همون جور که تو گفتی ما هم پولی نداریم چیکار کنیم ؟
ادی : خفه خون بگیر بچه سوسل من خودم یه کاریش میکنم
از اونجا که شما هیچ تجربه ای در دزدی ندارین من ازتون میخوام که .................
چطور بود داستان؟
راضی بودین؟
طنز بود؟
یا هنوز باید بیشتر کار کنم روش؟
نظر بدین خیلی خوشحال میشم راستی :heart: یادتون نره.
RE: یک گیمر پر دردسر / فصل 2 قسمت 2 - parda$ - 09-09-2015 عالی بود دادا فقط یکم طنزش رو بیشتر کن غلط املایی هم داشتی مثلا ضخمی=زخمی اما در کل، عالی بود.خسته نباشی ;) RE: یک گیمر پر دردسر / فصل 2 قسمت 2 - AMIR_PC - 09-09-2015 گذاشتن عکس توی مطلب عالی بود، ادامه بده RE: یک گیمر پر دردسر / فصل 2 قسمت 2 - Be the story - 09-09-2015 (09-09-2015, 05:11 PM)Big Snake نوشته است: عالی بود دادا فقط یکم طنزش رو بیشتر کن غلط املایی هم داشتی مثلا ضخمی=زخمی چون سریع تایپ میکنم و حوصله خوندن دوباره ندارم این مشکلات پیش میاد. فعلا که داریم تلاش میکنیم ببینم میتونم چیکار کنم (09-09-2015, 05:14 PM)AMIR_PC نوشته است: گذاشتن عکس توی مطلب عالی بود، ادامه بده من از قسمت 1 فصل اول همیشه عکس میذاشتم فقط قسمت اول فصل دو نشد RE: یک گیمر پر دردسر / فصل 2 قسمت 2 - Qeiji - 09-09-2015 (09-09-2015, 05:15 PM)Be the story نوشته است: چون سریع تایپ میکنم و حوصله خوندن دوباره ندارم این مشکلات پیش میاد. :D خودت حوصله خوندن مطلب خودت رو نداری، اونوقت انتظار داری بقیه بخوننش؟ RE: یک گیمر پر دردسر / فصل 2 قسمت 2 - Be the story - 09-09-2015 (09-09-2015, 10:00 PM)PWLG نوشته است:(09-09-2015, 05:15 PM)Be the story نوشته است: چون سریع تایپ میکنم و حوصله خوندن دوباره ندارم این مشکلات پیش میاد. خوب تو توی گرمای اهواز که باشی حوصله غذا خوردن رو نداری. خب وقتی خودم نوشتمش میدونم چی نوشتم حوصله ندارم چکش کنم . :-/ مگه داستان مشکلی داره که حوصله نکنم بخونمش؟ خودم چند شب پیش شروع کردم از اول داستان خودم رو خوندم و نکات جالبی توش دیدم که برای ادامه خوب بود. |