the last of us 2 - نسخهی قابل چاپ +- Forum Gamefa | انجمن بازی های کامپیوتری گيمفا (https://forum.gamefa.com) +-- انجمن: انجمن های عمومی (https://forum.gamefa.com/Forum-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C) +--- انجمن: داستان نویسی| Game's Story (https://forum.gamefa.com/Forum-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C-Game-s-Story) +--- موضوع: the last of us 2 (/Thread-the-last-of-us-2) صفحهها:
1
2
|
the last of us 2 - ALIREZA A.T.A - 09-26-2015 سلام دوستا با شما هستیم و داستان ساختگی the last of us 2 توسط خودم. last of us یگی از بازی هایی بود که ادم رو تا اخر بازی جذب خودش میکرد و بعد پایان بازی هم نمیتونستیم ازش دل بکنیم این شاهکار توانست متای 95 را از ان خودش کند و رقابت سختی با gta v در گوتی شدن داشت. پایان نسخه یک بازی به این گونه بود که جوئل حاضر نبود به خاطر درست کردن پادزهر الی جون خودشو از دست بده برای همین با برداشتن الی و کشتن رییس گروه کرم شبتاب از انجا فرار کرد و به دروغ به الی گفت که انها نتوانستند از تو پادزهر رو بگیرن و ان دو باهم به پیش برادر جوئل رفتند و زندگی کردند که....................... 10 سال از اتفاق بیمارستان گذشت و الی و جوئل به خوبی در کنار هم زندگی میکردند تا اینکه یک روز گروه غارت گری به پناهگاه ان ها حمله کرد. ساعت 3 صبح بود و جوئل همچنان بیدار بود ولی نه مثل همیشه اروم. حس شبی رو داشت که بیماری همه جارو فرا گرفته بود. جوئل روی صندلی نشست و در یکی از دستانش عکس سارا و در دست دیگرش عکس همسرش بود. تا اینکه چند نور رو در اعماق جنگل دید و اسلحه خودش رو برداشت و به سمت جنگل رفت. چند قدمی بیرون از محدوده رفت که ناگهان ضربه ای به سرش خورد و بیهوش شد!!! چند ساعتی گذشت و جوئل بهوش امد ولی در در سد اب پشت پناهگاه افتاده بود با هزار جور بدبختی اومد بیرون. در حین بالا رفتن از نردبان چند کلیکر به سمتش حمله میکند و با اسلحه دخلشون رو میاره و به سمت پناهگاه میره. در حین رفتن به سمت کمپ دود سیاهی رو میبینه که داره از کمپ میاد !!! دوان دوان به سمت کمپ میره ولی دیگه کمپی وجود نداره همه جا اتیش گرفته بود. به سمت اتاقی الی رفت ولی الی در انجا نبود. صدای ناله ای شنید به سمت صدا رفت ، با بدترین صحنه عمرش رو به رو شد. بدن تیکه تیکه شده ی برادرش tommy رو دید که انگار غارت گران با ساتور به جونش افتاده بودن و یک جای سالم هم در بدنش نگزاشته بودند. دوباره تاریخ تکرار میشه ولی اینبار جوئل برادرش tommy رو در اغوش داره که در همین حین جان به جان افرین تسلیم میشود. جوئل رد پای کفش الی را روی زمین میبیند و به دنبال رد پا میرود که..... امیدوارم که راضی بوده باشید در صورت حمایت ادامه داده میشود RE: the last of us 2 - Yves Guillemot - 09-26-2015 عالیه ایده ی جالبیه ادامه بده RE: the last of us 2 - ALIREZA A.T.A - 09-26-2015 (09-26-2015, 09:37 PM)amir23189 نوشته است: عالیه ایده ی جالبیه ادامه بده ممنون دیگه باید ببینیم اوضاع حمایت چطوره؟ :D RE: the last of us 2 - Funny Man - 09-26-2015 خوب بود ولی خیلی کوتاه بود.شروعش هم طوفانی بود ولی سعی کن یکم به داستانت پر و بال بدی. مثلا اونجا که نوشتی جویل بیهوش شد میتونستی بنویسی جویل حس کرد کسی پشت سرش است ولی قبل از اینکه بتواند واکنش نشان دهد ضربه ای به سرش خورد. در کل خوب بود RE: the last of us 2 - isapor123 - 09-26-2015 اگه یخورده بیشتر می نوشتی خیلی بهتر می شد و همچنین اگه یه عکس ساختگی هم میذاشتی هم باز بهتر میشد اصلا اگه یدونه عکس هم میزاشتی خیلی خوب میشد :blush: RE: the last of us 2 - Venom snake - 09-26-2015 زیبا بود فقط اگه تیتر دیگه ای انتخاب کنید بهتره چون موضوع رو به خوبی نمیرسونه. RE: the last of us 2 - ALIREZA A.T.A - 09-26-2015 ممنون از همه نظرها چشم حتما رسیدگی میشه در رابطه با تیتر احتمالا عوض شه عکس هم در حال ساخت هستم باید ببینم چیه میشه اگه کسی ایده ای هم داره و میتونه کمک کنه در ساخت عکس ساختگی ممنون میشم :angel: RE: the last of us 2 - Arash-Fire - 09-26-2015 جالب بود! من نمیدونم چرا اونایی که داستان مینویسن، پاراگراف بندی نمیکنن، یک خط مینوسین میرن پایین و این همینطور ادامه پیدا میکنه! در ضمن سعی کنید علاوه بر شرح دادن، تعداد دیالوگها رو نیز افزایش بدید. چند تا اشکال رو بهت میگم نقلقول: 10 سال از اتفاق بیمارستان گذشت و الی و جوئل به خوبی در کنار هم زندگی میکردنداین دو جمله باید یکی باشه، چون از "تا" استفاده کردی و "تا" هم حرف ربط هست و دو جمله رو به هم میچسبونه! سعی کن نیم فاصله رو رعایت کنی اینطوری باید باشه 10 سال از اتفاق بیمارستان گذشت و الی و جوئل به خوبی در کنار هم زندگی میکردند تا اینکه یک روز گروه غارت گری به پناهگاه آنها حمله کرد. نقلقول: چند قدمی بیرون از محدوده رفت که ناگهان ضربه ای به سرش خورد و بیهوش شد!!!چرا "!!!" ی "!" هم کافیه! چند قدمی بیرون از محدوده رفت که ناگهان ضربه ای به سرش خورد و بیهوش شد! نقلقول: همه جا آتیش گرفته بود. ی پیشنهادی هم دارم! به نظرم وقتی داری داستان رو شرح میدی به صورت رسمی بیان کن ولی تو دیالوگ ها به صورت عامیانه و همونطور که گفتم دیالوگ ها رو افزایش بده RE: the last of us 2 - ALIREZA A.T.A - 09-26-2015 (09-26-2015, 10:08 PM)Neil Druckmann نوشته است: جالب بود!بسیار ممنون همه ی این هارو در قسمت دوم اگه خدا بخواد و حمایت شه پیاده میکنم RE: the last of us 2 - Mohammad.Hl.. - 09-26-2015 خیلی خوب بود ولی کنار The last of us 2 یه چیزی هم مینوشتی که قشنگتر بشه خسته نباشی |