زمین آخرین روزهای خود را سپری می کند و در تاریکی مطلق فرو رفته است. دنیا توسط ویروسی آلوده شده و معدود افرادی که باقی مانده اند، با جنگ بر سر منابع، وسایل و... جو خشونت باری را پدید آورده اند. بچه ها هر از گاهی کتاب های تاریخ خود را ورق می زنند و دوره های تاریخی بد را مرور می کنند و آن گاه با آه و افسوس می گویند: "هر چه بود، از الآن بهتر بود!" وضعیت کنونی زمین را می توان در یک جمله خلاصه کرد: "هم اکنون، آخر الزمان است!" در میان این همه بدبختی، مرد و دختری هستند که هنوز امید خود را از دست نداده اند و هنوز رویای داشتن زندگی بهتری را در ذهن می پرورانند.

آن ها از افرادی خام و بی تجربه، به دنیا دیده هایی تبدیل شدند و فهمیدند که باید تحت هر شرایطی خود را وفق دهند. آن ها برای فرار از مرگ از خانه ای به خانه دیگر، از منطقه ای به منطقه دیگر و از شهری به شهر دیگر می روند تا علاوه بر اینکه خود را نجات دهند، شانس داشتن زندگی خوب را در آن شهر محک بزنند. آن ها نمی خواهند و نمی توانند خود را گول بزنند و می دانند که در این دنیا با هر شرایطی، یک روزنه امید وجود خواهد داشت. آن ها از آرمان های خود دفاع می کنند و در این راه، جان خود را نیز به خطر می اندازند. The Last of Us عنوانی بود که در مراسم VGA 2011 با تریلر کوتاهی از روند گیم پلی اش معرفی شد و به یک خواب عمیق تا E3 2012 فرو رفت.

در آن زمان بود که نمایش های بی نظیرش عطش هر مخاطبی را به حداکثر رسانید. ساخت بازی بر عهده تیمی است که قوی ترین سری محبوب Sony در نسل هفتم یعنی Uncharted را خلق کرد. آری، Naughty Dog آمده که باز هم ما را با شاهکاری بی نظیر روبرو کند. داستان در مورد دنیایی است که از مشکلات زیست محیطی متعدد به وجود آمده و اینبار قارچ ها و گیاهان سمی خطرناک بوده اند که باعث جهش در اکثر موجودات و تبدیل آن ها به هیولاهای بسیار غاصب شده اند. بازمانده ها نیز با سرمشق قرار دادن جمله "بکش تا کشته نشوی" دنیا را به ویرانه ای تبدیل کردند که در هیچ دوره ای نظیرش را ندیده بودیم.

در قصه تاریک ما 2 شخصیت وجود دارند که امید برای زندگی بهتر قلبشان را پر کرده و آن ها عقیده دارند که می توانند این وضعیت را تغییر دهند. یکی از آن ها که کنترلش بر عهده بازیکن قرار می گیرد، مردی دنیا دیده به نام جوئل (Joel) است که شرایط را در روزهای اول درک کرد و توانست خود را با آن وفق دهد. او مردی است که در این دنیا چیزی برای از دست دادن ندارد و تنها رویایش تغییر زمین است. شخصیت دیگر که کنترل آن به دست هوش مصنوعی است، دختری نوجوان به نام الی (Ellie) است که بعد از مدت ها همراهی با مرد بد اخلاقی مثل جوئل، روحیه نرم و لطیف دخترانه اش را از دست نداده، اما شجاعت جوئل را قرض گرفته است.

همان طور که در نمایش های بازی بارها دیدیم، سبک بازی اکشن سوم-شخص است و مکانیک های متنوع و تازه ای برای آن طراحی شده اند که قرار است این سبک را چند قدمی به جلو ببرد. سازندگان قول داده اند تا در طول مراحل شما بتوانید استراتژی خاص خود را تعیین کنید و با همکاری هر 2 شخصیت، بازی را با تاکتیکی 2 نفره پیش ببرید. البته استفاده از تاکتیک خود باعث جهت دار شدن تاکتیک دشمنان هم می شود. برای مثال، در لحظه ای که کنترل جوئل را بر عهده دارید، به الی دستور می دهید تا با سنگ دشمن را مورد حمله قرار دهد. دشمن که تا آن لحظه به دنبال شما بود، اکنون به سمت الی می رود و این فرصت بسیار خوبی است تا با یک حمله سریع از پشت سر، دشمن بخت برگشته را بکشید.

در پشت صحنه بازی، ما شاهد حضور تیم دوم Naughty Dog به عنوان سازنده بازی هستیم. یکی از آن ها بروس استرالی (Bruce Straley) است که قبلاً از اعضای کلیدی در ساخت بازی Enslaved: Odyssey to the West بوده است. وجود چنین تیم مجربی در کنار کنسول قدرتمند Sony که دست کم تا 2014 دوام خواهد آورد، نوید یک عنوان فوق العاده فنی را می دهد. همان طور که قبلاً اشاره شد، بازی در فضایی آخر الزمانی رخ می دهد. یکی از الگوهای اصلی ساخت محیط ها، مستند سیاره زمین BBC بوده است. The Last of Us از فیلم هایی مانند No Country for Old Men ،I Am Legend و The Walking Dead نیز الهام گرفته است.

شهری که علف های هرز آن را احاطه کرده با ساختمان های خالی و جاده های بی پایان همگی عناصری هستند که در بازی وجود دارند. The Last of Us یک بازی با تم ترسناک، تیره و خشن است. عنوانی که قرار است روابط بین جوئل و الی را به خوبی شرح دهد و لحظه به لحظه احساسات آن ها را برای ما بازگو کند. در این راه، آهنگسازی که 2 بار جایزه اسکار را بدست آورده، می تواند با آهنگ های خود نقش بسزایی در این موفقیت ایفا کند. گوستاوو سانتائولالا (Gustavo Santaolalla) که 2 بار به خاطر فیلم های Brokeback Mountain و Babel اسکار گرفته، قول یک موسیقی تمام عیار را داده که هر لحظه بسته به احساسات جوئل و الی متغیر است. تیم دوم Naughty Dog می گوید: "ما از معدود اشتباهات همکاران خود در Uncharted درس گرفته ایم و اکنون بازی ای را خواهیم ساخت که مطلقاً نقصی ندارد." چنین جمله ای از زبان اعضای این تیم انتظارات را دوچندان می کند، اما آیا این بازی می تواند تمامی انتظارات را برآورده کند؟ دست کم باید تا سال 2013 صبر کرد.