[align=start]داستان بازی در آینده رخ می دهد . جایی که شرکت های انرژی که تشنه قدرت هستند به تکنولوژی دست پیدا می کنند تا با استفاده ازان وارد زد و بند های سیاسی شوند. در ابتدا شما کنترل یک شخصیت زن را بر عهده دارید . او این توانایی را دارد که ذهن دیگران را کنترل کند.

[align=start][font]در نسخه دمو بازی شما کنترل شخصیت Nilin که شخصیت اصلی بازی است را به عهده می گیرید در ابتدا او در محلی شبیه به یک تابوت به بند کشیده شده است و سپس رها می شود و خود را در شهر پاریس جدید می بیند که در واقع نسخه ۲۰۸۴ شهر پاریس است . در ابتدا حافظه او پاک شده و او حتی نمی تواند به یاد بیاورد که کیست ولی مدام صدایی را در گوشش می شوند و صدا به او می گوید که او یک شکارچی ذهن است .[/font]

 

[font][/font]

 

[font]صدای داخل افکار Nilin مردی به نام Edge است که می خواهد به او کمک کند تا حافظه از دست رفته اش را بازیابی کند .در ابتدا او به خوبی نحوه شکست دادن دشمنانش را به یاد می اورند و سپس صدا یک مسیر راه به او می گوید و نیلین باید به دنبال شخصیتی به نام Tommy برود .[/font]

 

 

[font]در نهایت نیلین با راهنمایی های Edge به کافه Tommy می رسد . به نظر تامی نیلن را می شناسد اما در صورت نیلن هیچ نشانه ای از برخورد با یک فرد آشنا دیده نمی شود و حافظه او کاملا تامی را غریبه می پندارد . بعد از یک خوش آمد گویی گرم از طرف تامی ، نیلن به همراه او به سمت یک اتاقک مخصوص می روند جایی که او لباس شکارچی بودند خود را بدست می اود .لباس او یک لباس مخصوص بلند مشکی و سفیداست. او همچنین یک نوع دستکش ( یا چیزی  شبیه به دستکش ) مخصوص به دست می کند که به او کمک می کند حافظه گذشته مردم را مورد بررسی قرار دهد ،تغییر دهد و یا پاک کند  .[/font]

[font][/font]

 

[font]بعد از مدتی Tommy به نیلن هشدار می کند که ممکن است شکارچیان جایزه بگیر به دنبال او باشد و هر لحظه ممکند لبه تیز شمشیر آنها بر گردن نیلن قرار گیرد .[/font]

[font]یکی از این شکارچیان جایزه بگیر Olga Sedova نام دارد که یک اسلحه ساز قدیمی است که به صورت اجاره ای کار می کند .شوهر اولگا نیز یک پزشک است که در واقع کارفرمای سابق نیلن بوده است و کسی که مسئول پاک سازی حافظه نیلن نیز است .شوهر اولگا بیمار است و اولگا برای تامین مخارج درمان او جایزه بگیر شده است.[/font]

 

[font]در یک مبارزه بین نیلن و اولگا نیلن موفق می شود که با کمک دستکش مخصوص خود به بخشی از حافظه اولگا دست پیدا کند در این حافظه که به صورت فلاش بک است اولکا به یک تخت بیمارستانی بسته شده است و یک پزشک با لباس خاسکتری در نزدیکی او است در حالی که شوهر اولگا نیز در سمت دیگر تصویر دیده می شود . پزشک بخشی از حافشه شوهر اولگا که گویا بیمار است را به اولگا منتقل می کند .[/font]

 

[font][/font]

 

[font]دراینجا بازی به بازیکن ( نیلن ) این اجازه را می دهد که خاطرات اولگا را دست کاری کند و و تیلن در بخشی از خاطرات و حافظه او این هدف را قرار می دهد که شخصیت دکتر، همسر اولگا را به قتل رسانیده است و به نیلن در اهدافش باید کمک شود .[/font]

 

[font]بعد اولگا با جیغ هایی از بیهوشی خارج می شود و خود را بر وی تخت بیمارستان می بیند و با خاطره ای دستکاری شده مواجه می شود که کشتن نیلن باعث شکست ماموریت او خواهد بود و بازیکن با کمی دستکاری دیگر حافظه اولگا می تواند نحوه کشتن دکتر و حالات کشتن را نیز به حافظه اولگا منتقل کند مثلا اولگا دکتر را با دستانش خفه می کند  . در نهایت ماموریت با مرگ دکتر پایان می یابد .[/font]

[font]بعد از اینکه ماموریت تغییر حافظه پایان یافت به زمان حال باز می گردند و فلش بک تمام می شودو اولگا نیلن را رها می کند .در واقع شخصیتی که قبلا به دنبال شکار نیلن بود حالا با دستکاری حافظه به دوست و یار او تبدیل شده است و این بک برد دو طرفه برای نیلن است از یک سو از شر شکارچی جایزه بگیر خلاص شده است و از سوی دیگر یه یار قدرتمند برای خود پیدا کرده است .[/font]

 

[font][/font]

 

[font]بازی Remember Me به توجه به سیتم مبارزات نفس گیرش خود به تنهایی یک عنوان در خور توجه است اما این ایده تغییر حافظه ها و دستکاری ذهن کمی برای کپکامن جاه طلبانه است و در صورت موفقیت یکی از عناوین شگفت انگیز کپکام در گیم پلی خواهد بود .باید امید وار بود کپکام ایده های عالی خود را با تعداد کمی  مرحله دستاری ذهن ، اب بندی نکند .[/font]

[font]part 1[/font]

[font]part 2[/font]

[font]part 3[/font]

[font]part 4[/font]

[font]part 5[/font]

[font]part 6[/font]