امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ارزشمند، مانند پلاتینیوم | پرونده استودیوی پلاتینیوم گیمز -قسمت1
#1
در دنیای بازی‌های ویدویی، این سازندگان هستند که باید بیش از بازی ساخته شده مورد توجه قرار بگیرند. اگر از گرافیک خیره کننده و صحنه‌های سینمایی آنچارتد خوشتان می‌آید، اگر با کلمنتاین هم‌ذات پنداری کردید و همراه با او اشک ریختید، اگر در شهر لوس‌سانتوس زندگی کردید و اگر با اکشن‌های دیوانه‌وار و سریع بایونتا از زمین جدا شدید، همه و همه به خاطر خالقان این عناوین بوده است. خالقانی که تکه‌های وجودشان را درون بازی‌هایشان می‌گذارند و به بازی خود جان می‌دهند.

سلام گیمفایی‌های عزیز! عیدتان مبارک! ضمن آرزوی یک سال نوی خوش و پر از سلامتی، امیدوارم سال خوب و شادی را تا به این لحظه که یکی دو روزی از آغاز سال ۹۵ می‌گذرد، پشت سر گذاشته باشید. در آغاز سال نو با یک پرونده ویژه نوروزی که وعده ان را داده بودیم به سراغ شما آمده‌ایم. پرونده‌ای که حاصل تلاش سعید آقابابایی، سامرند قهرمانی و بنده حقیر است. حتما می‌پرسید که این پرونده راجع به چیست. این پرونده درباره پلاتینیوم است، البته آن را با فلز پلاتینیوم اشتباه نگیرید! منظور بنده استودیوی پلاتینیوم است. معرفی کامل استودیو و بررسی تک تک بازی‌های ساخته شده به‌ وسیله این استودیوی ماهر را برای شما آماده کرده‌ایم. از صمیم قلب می‌گوییم که این کار تنها به عشق شما انجام شده و برای جلب رضایت شما است. پرونده‌ای که هرچند آماده‌سازی آن زمان بسیار زیادی را گرفت اما در برابر شایستگی و لطف و محبت شما کاربران عزیز گیمفا و حمایتی که همواره از ما داشته‌اید هیچ محسوب می‌شود. باشد که این پرونده ویژه مورد قبول شما واقع شود و از آن لذت ببرید.

در ابتدا، پرونده را با تاریخچه استودیوی پلاتینیوم گیمز آغاز می‌کنیم:

استودیویی از جنس پلاتینیوم | تاریخچه استودیوی پلاتینیوم گیمز                    سامرند قهرمانی

کمپانی Platinum Games، یک شرکت بازی سازی ژاپنی بزرگ و موفق است. این شرکت اولین بار تحت اسم Seeds, Inc در ۱ آگست سال ۲۰۰۶ توسط شینجی میکامی، آتسوشی اینابا و هیدکی کامیا، اعضای سابق استدیو Clover که یکی از استدیو های شرکت Capcom است و به همراه تعدادی دیگر از افراد استدیو مذکور، تاسیس شد. افراد مذکور، از تواناترین بازی سازان ژاپنی می باشند که عناوین مختلفی را در سبک های مختلف در کارنامه‌های درخشان خود دارند. کمتر بازیبازی است که موفق به تجربه حداقل یک عنوان از ساخته های شگفت انگیز این نوابغ دنیای گیم نشده باشد و اگر شرکتی توسط این افراد تاسیس شود، مطمئناً آینده‌ و عناوین درخشانی پیش رو خواهد داشت.

استدیو Clover مسئول ساخت عناوین بزرگ و پرمدعایی مانند Viewtiful Joe و Okami بود. در ماه اکتبر سال ۲۰۰۶، مدیران شرکت Capcom تصمیم به تعطیل کردن استدیو در مارس ۲۰۰۷ و نیز نگه داری IP های بزرگ آن ها مانند Viewtiful Joe, Okami و God Hand برای خود، گرفتند. این تصمیم ناگهانی آن ها، برای بسیاری سخت بود. ساخت این عناوین بدون خالقان آن ها، کاری سخت و حتی غیر ممکن به نظر می رسید و تصمیم عجیب Capcom، مبنی بر تعطیل کردن این استدیو در اوج، نیز تصمیمی عادی نبود، زیرا استدیو مذکور، یکی از بهترین و قوی ترین استدیو های Capcom بود که با ساخت عناوینی که موفقیت های بزرگی در پی داشتند، باعث معروف تر شدن و موفق تر شدن شرکت Capcom شده بود. به این استودیوی توانا، استودیوی شماره ۴ کپکام نیز گفته می‌شد.
[تصویر:  Untitled-1.jpg]
سه ضلع اصلی استودیوی پلاتینیوم گیمز… البته شینجی میکامی از این تیم جدا شد و استودیوی خود را تاسیس کرد.

[font=tahoma]کمپانیSeeds, Inc در ماه اکتبر سال ۲۰۰۷ با ODD Incorporated ادغام شد و سرانجام نام واقعی خود یعنی Platinum Games را یافت. در ماه می سال ۲۰۰۸ کمپانی پلاتینیوم گیمز، ۴ بازی را توسط  شرکت SEGA که ناشر آن ها بود، معرفی کرد. این عناوین شامل Bayonetta (یک عنوان اکشن مبارزه ای) که برای PS3 و Xbox 360 که توسط هیدکی کامیا کارگردانی شده بود، یک عنوان علمی تخیلی در سبک JRPG به نام Infinite Space و عنوان MadWorld، یک اکشن پر از خشونت برای کنسول Wii با گرافیک سیاه و سفید (مانند Sin-City) بودند. این عناوین با استقبال عالی بازی‌بازان رو به رو شد و هر کدام توانستند موفقیت‌هایی بزرگ را در نوع خود، رقم بزنند. عنوان چهارم، Vanquish بود که توسط شینجی میکامی کارگردانی شده و در ۱۹ اکتبر سال ۲۰۱۰ به بازار عرضه شد. بالاخره استاد سبک وحشت، عنوانی جدید ساخته بود. این عنوان نیز، مانند دیگر عناوین آقای میکامی به نام عنوانی موفق در کارنامه ایشان ثبت شد. بعد از عرضه Vanquish، آقای میکامی جدایی خود را از PlatinumGames اعلام کرد تا به استدیو تازه تاسیس خود، Tango Gameworks، شکل و نامی بدهد. بعد از جدایی ایشان، آقای آتسوشی اینابا اعلام کرد که همکاری با چنین فردی واقعاً عالی بوده و نیز از زحمات ایشان در ساخت عناوین متعدد در شرکت قدردانی نمود.

در ماه اکتبر سال ۲۰۱۰، آتسوشی اینابا اعلام کرد که می خواهند همکاریشان با شرکت SEGA را گسترش دهند زیرا همکاریشان تا به الان، به عناوینی بسیار موفق ختم شده است. در دسامبر همان سال، معاون فروش و بازاریابی شرکت SEGA تایید کرد که عنوان پنجمی نیز به لیست همکاری آن ها اضافه شده است و بعد از آن اطلاعات دیگری از عنوان مذکور درج نشد. بازی‎بازان زیادی حتی توسط این حرف، هیجان زده شدند و برای معرفی عنوان پنجم لحظه‌شماری می کردند. این عنوان در ژانویه ۲۰۱۱ مشخص شد که Anarchy Reigns می باشد، عنوانی در سبک Beat’em Up که تمرکز زیادی بر روی بخش چند نفره داشته و برای عرضه در جولای ۲۰۱۲ برنامه ریزی شده بود. متاسفانه این عنوان پس از عرضه، نتوانست به موفقیتی که انتظارش می رفت برسد، کم کاری در زمینه گیم پلی و داستان و نیز بی کیفیت بودن میان پرده‌ها و کم کاری در جزییات گرافیکی، از دلایل افول این عنوان بودند. در مراسم Spike Video Game Awards در ژانویه ۲۰۱۱، مشخص شد که Platinum Games سازنده عنوان Spin-Off شرکت کونامی، Metal Gear Rising: Revengeance است. خوشبختانه، این نسخه توانست به خوبی دیگر نسخه های سری Metal Gear تحسین منتقدان را برانگیزد. گرافیک زیبا، گیم پلی بسیار سریع، دیدنی و لذت بخش از نقاط قوت آن محسوب می شوند. متاسفانه داستان ضعیف این عنوان نیز سبب ایراداتی در تجربه آن می شود، اما توسط گیم پلی زیبا به خوبی جبران شده است. گیم پلی هیجان انگیزی که در آن باید به تکه تکه کردن و از بین بردن دشمنان بپردازید! در نمایشگاه E3 سال ۲۰۱۲، شرکت Nitendo تایید کرد که آن ها نیز با Platinum Games یک عنوان مشترک خواهند ساخت که اسم رمز آن “Project P-100” بود که بع‌ها معلوم شد اسم واقعی این عنوان، The Wonderful 101 بوده است. در سپتامبر ۲۰۱۲، ادامه عنوان Bayonetta، تحت نام Bayonetta 2 برای عرضه بر روی کنسول Wii U معرفی شد. این بار آتسوشی اینابا خود کارگردانی را بر عهده دارد و Nitendo کار سرمایه گذاری و نشر عنوان را بر عهده خواهد داشت. Bayonetta 2 توانست از نسخه اول نیز موفق تر واقع شود و طیف گسترده‌ای از بازی‌بازان را به خرید کنسول Wii U و نیز تجربه این شاهکار دعوت کند.Bayonetta 2 هم از نظر گرافیکی و داستانی و هم از نظر گیم پلی، نسبت به نسخه اول پیشرفت بسیاری کرده بود که باعث لذت بخش تر شدن تجربه آن می‌شد. زیبایی بازی با پیشرفت گرافیکی و سیستم مبارزات آن، بیشتر حس می شد و جزئیات در آن بیداد می‌کرد. چنین موفقیتی، عنوان Bayonetta 2 را به یکی از برترین‌ بازی‌ها در سبک H & S بدل کرد.
[تصویر:  rdn_55768793c977a.jpg]این تیم دوست‌داشتنی…[/font]


[font=tahoma][font=tahoma]در یک پست تویتر در ۲۳ ژانویه سال ۲۰۱۳، آقای اینابا علاقه خود را به داشتن فرنچایز Darksiders استدیو Vigil Games و ناشر ورشکسته قبلی آن یعنی THQ اعلام کرد. این فرنچایز، مشخص است که با بودن در دستان فردی توانا مانند آقای اینابا می توانست به فرنچایزی بسیار بهتر از آن چه هست تبدیل شود. ولی متاسفانه این گونه نشد و این فرنچایز پس از نسخه دوم، تا به حال ادامه‌ای نداشته است. در E3 2014، اعلام شد که Platinum Games بر روی یک عنوان جدید به نام Scalebound که در انحصار کنسول Xbox One شرکت Microsoft است، کار می کند و این عنوان، شخصاً توسط آقای کامیا کارگردانی می شود.با توجه به نمایش‌های این عنوان، باید منتظر یک شاهکار دیگر، مانند عناوین قبلی این استدیو باشیم. عنوان Scalebound عنوانی است که از یک ایده خارق العاده و گرافیکی دیدنی استفاده می کند. قطعاً چنین ایده کمیابی، می تواند زیبایی این عنوان را ۲ چندان کند و نیز انحصاری بودن آن، می تواند بازی‌بازان زیادی را به خرید کنسول Xbox One و تجربه این عنوان زیبا مجبور کند، و نیز موفقیتی دیگر برای استدیو همیشه موفق Platinum Games شود. این عنوان خیره کننده می‌تواند در میان انحصاری کنسول های مایکروسافت سری در سرها در آورد.
[/font]
[/font]

در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۴ و در یکی از مصاحبه‌های وب‌سایت انگلیسی با کارگردان عنوان Bayonetta 2، آقای یوسوکه هاشیموتو، اعلام کردند که اگر موقعیتش به وجود بیاید، به ساخت ادامه سری Bayonetta با همکاری Nitendo علاقه بسیار دارد. قابل ذکر است که اگر چنین چیزی صورت بگیرد، باز هم شاهد موفقیت عنوان جدید و نیز موفقیت بیشتر کنسول‌های Nitendo خواهیم شد. در E3 سال ۲۰۱۵ شرکت Platinum Games اعلام کرد که در انجام چند پروژه دخیل است که این پروژه‌ها، Transformers Devastation‌ (با همکاری اکتیویژن)، Neir Automata (با همکاری اسکوئر انیکس) و Star Fox Zero و Project Guard (با همکاری نینتندو) هستند. این عناوین نیز، مطمئناً به عناوینی درخشان و زیبا تبدیل خواهند شد، زیرا این شرکت هرگز عنوانی نا امید کننده ارائه نداده است
[font=tahoma][font=tahoma]در پایان، قابل ذکر است شرکت PlatinumGames مانند بسیاری شرکت ها و بازی سازان ژاپنی دیگر، در راستای کاری خود، همواره موفقیت هایی بزرگ را در پی داشته که باعث علاقمند شدن بازی بازانی از هر قشر، به خود شده و نیز علاقه و توجه دیگر نوابغ صنعت گیم را بر خود معطوف کرده است. عناوین و شرکت های ژاپنی، برای ساخت یک عنوان، سعی در فروش ندارند؛ فروش حداقل چیزیست که به آن فکر می کنند. شرکت هایی مانند Platinum Games می توانند کلاس درسی برای شرکت هایی باشند که با معرفی IP های بزرگ، انتشار تریلر ها و نمایش های گوناگون از آن ها، سعی در خالی کردن جیب بازی باز داشته و هیچ گونه اهمیتی به لذت یک بازی باز از عنوانشان نمی دهند.
[تصویر:  fxf1ml5omkz84q7u6xnv.jpg][/font]
[/font]

[font=tahoma][font=tahoma]حاصل ۱۰ سال زحمت استودیوی پلاتینیوم گیمز…[/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]در هم شکشتگی | Vanquish                    سعید آقابابایی               

برخی کارگردانان آن قدر بزرگ و نابغه هستند که در هرسبکی که قصد کنند عنوانی را بسازند می توان مطمئن بود یک بازی عالی و خوش ساخت از کار در خواهد آمد. حال می خواهد یک بازی وحشت بقای خوفناک و بی‌نظیر باشد و یا یک شوتر بسیار بسیار سریع و انفجاری و هیجان انگیز. این کار از عهده هر کسی بر نمی آید و فقط برخی سازندگان در ساختن یک سبک و یک نوع بازی استاد هستند. صنعت بازی های رایانه ای افراد کمی را مثل استاد Shinji Mikami به خود دیده است و خواهد دید. مردی که بی شک پدر سبک وحشت بقاست و عناوین Resident Evil وی تا ابد فراموش نخواهند شد. در سال های اخیر نیز وی عنوان “شیطان درون” را ساخت که این بازی نیز یکی از برترین عناوین وحشت بقاست که در نسل‌های جدید بازی‌های رایانه‌ای منتشر شده است. اما سال ۲۰۱۰ و در نسل هفتم بود که عنوانی توسط وی و استودیو موفق و توانمند Platinum Games منتشر شد که نشان داد ترکیب یک کارگردان فوق العاده و یک استودیو قدرتمند و کاربلد، منجر به یک بازی بی‌نظیر خواهد شد. نام این بازی Vanquish بود و شبیه هیچ یک ازساخته های قبلی Mikami و حتی استودیو Platinum نبود. این بازی که توسط کمپانی Sega برای پلتفرم های پلی‌استیشن۳ و اکس‌باکس‌۳۶۰ منتشر گردید، یک شوتر سوم شخص بسیار هیجان انگیز و سریع بود که مهمترین خصیصه آن منحصر به فرد بودن آن بود. در واقع کمتر عنوانی تا آن زمان شبیه به Vanquish با آن استایل خاص گیم‌پلی ساخته شده بود و همین تک بودن بازی را به یکی از برترین تجربه های بازی بازان و منتقدان در سال ۲۰۱۰ تبدیل کرد. Vanquish هنر سازندگی Mikami و سبک سرعتی و دیوانه وار عناوین Platinum Games را با هم یکجا داشت و تبدیل به یکی از بهترین ساخنه های این استودیو در کارنامه پر بار خود شد.
[تصویر:  vanquish_wp_1080p_by_brunoz_mendes-d3apu6p.png][/font]
[/font]
[/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]طراحی محیط‌ها و پوشش شخصیت‌ها و دشمنان بازی فوق‌العاده است.[/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]Vanquish به سرعت روند موفقیت را طی کرد و مورد تحسین اکثر منتقدان و وبسایت‌های معتبر بازی‌های رایانه‌ای در سراسر دنیا قرار گرفت و در نهایت با امتیاز متای ۸۴/۱۰۰ به کار خود پایان داد و البته نمره ۹ از وبسایت Gamespot و Game trailers و Eurogamer و ۸٫۵ از وبسایت IGN را دریافت کرد تا ثابت شود یکی از برترین بازی‌های سال ۲۰۱۰ و همچنین یکی از برتربن شوترهای سوم شخص نسل هفتم است. در آینده ای نزدیک جمعیت زمین به طرز وحشتناکی رو به افزایش است و کشورها بر سر منابع باقی‌مانده مشغول جنگ هستند. کشور ایالات متحده آمریکا در تلاش است تا به وسیله یک ایستگاه فضایی به نام O’Neill Cylinder که دارای ژنراتوری برای تبدیل انرژی خورشیدی می باشد بتواند تا از یک منبع جدید انرژی استفاده کند ولی گروهی در روسیه که کنترل این کشور را به دست گرفته اند، به این ایستگاه فضایی حمله می‌کنند و آن را در اختیار می گیرند و به سرکردگی Victor Zaitsev سان فرانسیسکو را هدف قرار می دهند و تهدید می‌کنند که در صورت تسلیم نشدن دولت مردان آمریکا، نیویورک را نیز مورد حمله قرار خواهند داد. داستان بازی همان طور که مشاهده می کنید واقعا جذاب و زیبا است و توانایی جذب کردن بازی باز را داراست مخصوصا به دلیل روایت خوبی که دارد و موفق می‌شود تا داستانی نسبتا کلیشه ای را به خوبی به خورد بازی باز دهد. در این بازی شما کنترل Sam Gideon را که یکی از بهترین نیروهای DARPA و مجهز به یک لباس ویژه و به قول خودمان خفن است را بر عهده دارید. وقتی بازی باز زیاد ضربه می خورد لباس به طور خود به خود به حالت (Augmented Reaction mode (AR mode می رود که زمان آهسته می شود و به ما کمک می کند تا از مردن جلوگیری کنیم. همچنین خود باز باز نیز می تواند به طور دلخواه به این حالت منتقل شود و به راحتی دشمنان مد نظر را هدف بگیرد. باز باز می تواند تعداد زیادی Booster های مختلف را بر روی لباس خود نصب کند و مثلا به سرعت در منطقه بازی جابجا شود. البته اگر خیلی زیاد از این موارد استفاده کنید لباس به حالت Overheat می رود و باید مدتی صبر کنید تا خنک شود و دوباره بتوانید از آن موارد استفاده کنید. اسلحه خانه شما در این لباس شامل یک سیستم Blade و دو نوع نارنجک است. سیستم یاد شده توانایی استفاده همزمان از ۳ اسلحه (از ۸ نوع اسلحه کلی) را به بازی باز می‌دهد و تمام این اسلحه ها و نارنجک ها قابل ارتقا یافتن نیز هستند. در درجه سختی های معمولی و بالاتر اسلحه ها با مرگ بازی باز Downgrade می شوند و روند را سخت تر می‌کنند. به طور کلی بازی گیم پلی بسیار سرعتی و فوق جذابی را شامل می‌شود که بالاترین درجه از سرگرمی و لذت را برای بازی باز به همراه می‌آورد و کمتر عنوانی تا به امروز چنین نوعی از گیم پلی را برای ما عرضه کرده است.[/font][/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][تصویر:  free-vanquish-hd-desktop-wallpaper.jpg][/font][/font][/font][/font]
[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]اکشن‌های بازی به طرز وحشتناکی پویا است. جلو‌ه‌های بصری در سال ۲۰۱۰ عالی بودند.[/font][/font][/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]به طور کلی و با توضیحات اندکی که در مورد بازی Vanquish خدمت شما عزیزان ارائه کردیم گمان می کنم که شما هم با من هم عقیده باشید که این عنوان یکی از برترین و جذاب ترین عناوین شوتر سوم شخصی است که در سال های اخیر منتشر شده است و برگ زرین دیگری را در کارنامه پربار و قدرتمند استودیو Platinum Games رقم زده است. اگر تاکنون این عنوان را تجربه نکرد‌ه‌اید و قصد بازی کردن یک شوتر سوم شخص عالی و سریع و جذاب را دارید اصلا به سال انتشار بازی نگاه نکنید و هم اکنون Vanquish را بر روی پلی‌استیشن۳ یا اکس‌باکس‌۳۶۰ خود تجربه کنید.[/font][/font][/font][/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]بی‌رنگ رنگارنگ | Madworld                     اشکان عالی‌خانی              

اگر استودیوی پلاتینیوم را با عناوین منحصر به فرد و دیوانه وار می‌شناسیم، Madworld یکی از دیوانه‌وار ترین و منحصر به‌فرد ترین عناوین این استودیو است. در Madworld باید خودتان را به دست جریان شلوغ و خشن بازی بسپارید تا می‌توانید از حس خشونت و انتقام خود بهره ببرید. Madworld در سال ۲۰۰۹ و با همکاری Sega برای کنسول Wii منتشر شد. داستان عنوان Madworld از یک زندگی آرام در شهر Varrigan آغاز می‌شود اما دیری نمی‌پاید که گروهی ناشناخته به نام The Organizers این زندگی را به «دنیایی دیوانه» تبدیل می‌کنند. این سازمان اقدام به پخش ویرویسی خطرناک در شهر Varrigan می‌کند. ویروسی که فرصت زنده ماندن برای شهروندان را تنها به ۲۴ ساعت محدود می‌کند. با وجود ضعف دولت و ارتش برای سر و سامان دادن به وضعیت شهر، فردی با نام رمز Agent XIII دست به کار می‌شود و با استخدام ماموری حرفه‌ای و کار بلد به نام Jack دست به بهبود اوضاع می‌زند. Jack همان قهرمان سیگار بر لب بزن بهادر بازی است که عاشق سلاخی کردن دشمنان خود است. داستان بازی با اینکه شروع خیلی جالب و جذابی ندارد اما هر چه در بازی جلو می‌روید، اهمیت آن را بیشتر درک می‌کنید. با پیشروی در بازی درمی‌یابید که سازمان‌های دولتی و وابسته به دولت، از این وضعیت بحرانی شهر سود می‌برند و نه تنها علاقه‌ای برای بهبود وضع ندارند، بلکه فکر آشوب بیشتر را در سر می‌پرورانند. حال، کنترل Jack را عهده دارید و باید با دشمنان مبارزه کنید. اما عناصر فانتزی بازی از جایی آغاز می‌شوند که یک شبکه تلویزیونی به نام Shock Wave TV با پخش کردن مبارزات و رقابت بین Jack و The Organizers، آن را به یک مسابقه کشت و کشتار تبدیل می‌کند. مردم شهر دیوانه وار یکدیگر را به قتل می‌رسانند، مسابقه خونریزی در شهر برگزار شده است و شهر، جلوه‌ای آخرالزمانی به خود گرفته است؛ از این بهتر نمی‌شود، نه؟
[تصویر:  Mad-World-Wallpaper.jpg][/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]در دنیای دیوانه، باید به دیوانگی تن داد.[/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]گیم‌پلی‌ بازی به غیر از پشت سر گذاشتن چالش‌های Shock TV، به کشت و کشتار و خون‌ریزی خلاصه می‌شود. شما در نقش Jack باید در نقشه‌های بازی تا هر چقدر که می‌توانید آدم بکشید و نظر دیگران را به خود جلب کنید. سپس با از بین بردن دشمنان هر منطقه (دنیای بازی منطقه‌ای است و به نوعی هر غولآخر برای خود قلمرو دارد) نیز باید با غولآخر آن قسمت مبارزه کنید. هر غولآخر سبک مبارزه خاصی دارد که مبارزه با آن‌ها را لذت بخش و غافلگیر کننده می‌کند. نکته جالب در مورد مبارزات Madworld، خشونت بی حد و مرز آن است. در هنگام مبارزه با دشمنان، علاوه بر اره برقی مشهور Jack و اسلحه‌های معمولی، از هر روشی می‌توانید استفاده کنید. به سیخ کشیدن دشمنان، فرو کردن چراغ راهنمایی در سر آن‌ها، نصف کردنشان با اره برقی و بسیاری از کارهای خشن دیگر که در هر عنوانی نمونه آن را نمی‌بینید. سازندگان سعی کرده‌اند سیستم مبارزات بازی را به خوبی با وی‌موت و نانچاک پیوند دهند تا تجربه‌ای به یاد ماندنی را برای بازی خود بوجود آورند. اگر بخواهیم به نکته ضعیفی از گیم پلی بازی اشاره کنیم، دوربین بازی و کنترل را هدف قرار می‌دهیم. البته کنترل Jack بسیار خوب و استاندارد است اما دید ضعیفی که دوربین بازی به بازی‌باز می‌دهد، کنترل شخصیت را نیز به چالش کشیده است. پلاتینوم گیمز برای حل این مشکل، سیستم قفل کردن برروی هدف را در بازی گنجانده که کمک بزرگی در اکشن‌های بازی است. اما شاید جالب ترین نکته درباره Madworld که به شدت خودنمایی می‌کند، جلوه‌های بصری آن است. در این عنوان همه چیز به صورت سیاه و سفید است و تنها رنگ خون است که بازی را سه رنگ کرده است؛ سیاه، سفید و سرخ. این ایده خلاقانه با اینکه پس از مدتی تکراری و خسته کننده می‌شود (فکر کنید که در طول بازی تنها این سه رنگ را می‌بینید) اما جلوه خاصی به بازی بخشیده است. جلوه‌ای که داد می‌زند: «من منحصر به فرد هستم». در حین مبارزه‌ها نیز موسیقی فوق‌العاده Hip Hop به شدت خودنمایی کرده و آدرنالین خون بازی‌باز را افزایش می‌دهد.[/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][تصویر:  large.jpg][/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font]
[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]این تیر چراغ را در سر دشمن فرو ببرید و از تماشای خون ریزی او به وجد آیید.[/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]Madworld یکی از بازی‌های موفق استودیوی پلاتینیوم گیمز است. با اینکه این بازی تنها برای کنسول Wii منتشر شده اما با این حال، طرفدران زیادی دارد. خشونت دیوانه‌وار و استایل گرافیکی خاص این عنوان همیشه در یاد بازی‌بازی‌بازان می‌ماند.[/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]فضای بی‌نهایت | Infinite Space                     سامرند قهرمانی

عناوین JRPG عناوینی هستند که سبک نقش آفرینی ( RPG) را در قالب روایتی ژاپنی ارائه می دهند؛ اما مسئله بررسی این سبک نیست، مسئله این است که چه کسی می تواند عنوانی در خور این سبک عرضه کند که هم برای خود و هم برای بازیبازان بسیار لذت بخش و به یاد ماندنی باشد؟پلاتینوم گیمز یکی از مطرح ترین سازنده در این سبک است که با عرضه عناوین رنگارنگ و زیبای خود توانسته است نام خود را در ذهن بازیبازان حک کند. حال به بررسی یکی از ساخته های زیبا این استدیو برای کنسول Nitendo DSیعنی عنوان Infinite Space  می پردازیم.
[تصویر:  infinite_space_wallpaper_by_budokai01.jpg][/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]

یک بازی تمام ژاپنی و دل نشین

[font=tahoma]Infinite Space یک نقش آفرینی نوبتی است که با گرافیکی بسیار درخشان و دیدنی بر روی کنسول Nitendo DS عرضه شد و به عنوانی بسیار موفق تبدیل شد. در عناوین JRPG داستان نقش بسیار مهمی دارد و این نکته در Infinite Space به خوبی کار شده است، گرچه دارای مشکلاتی نیز می باشد اما در مقایسه با دیگر عناوین این سبک در کنسول Nitendo DS بسیار عنوان درخشان و کاملی است. شخصیت اصلی یعنی Yuri، به مسافرت میان دریای عظیم و درخشان ستاره ها می پردازد تا پرده از راز Epitaph که از پدرش به او رسیده بردارد و حقیقت پنهان آن را کشف کند. داستان در نگاه اول چیزی بسیار ساده به نظر می رسد اما Yuri در میان این سفرش شخصیت های متنوع با داستان و گذشته ای متنوع را ملاقات می کند و نیز با آن ها دوست شده یا به دشمنی می پردازد.دشمنان بازی تنوع بسیاری دارند، از کشتی های فضایی کوچک و کم قدرت گرفته تا کشتی های عظیم و بزرگ که از بین بردن آن ها نیاز به استراتژی و فکر زیادی دارد. زیبایی هرچه تمام تر این عنوان در گیم پلی آن است که بسیار وسیع ساخته شده. در بازی بازیباز می تواند کشتی خود را ساخته، که حتی آن نیز خود به مانند یک مینی گیم عظیم است و می توان هر بخش از آن را شخصی سازی نمود و حتی می توان برای آن اسم دلخواه خود را نیز تعیین کرد. در بازی بیشتر از ۱۰۰ نوع کشتی مختلف و قطعات آن وجود دارد، همچنین کشتی ها کلاس های مختلفی نیز دارند که هرکدام کار خاصی را انجام می دهند؛ برای مثال کشتی کلاس Destroyer کشتی پرقدرتی است که مخصوص جنگ، مبارزات نفس گیر و طاقت فرسای بعضی مراحل بازی است. می توان با ترکیب کشتی های مختلف حتی ناوگان فضایی خود را نیز ساخت و با آن به جنگ دشمن رفت که در این صورت به استراتژی قوی نیاز است زیرا با از بین رفتن کشتی هایتان هم خدمه تان کم می شود و هم پولتان نیز بی جهت مصرف می شود. می توانید با بیش از ۱۰۰ شخصیت مختلف با حرفه و مهارت مختلف آشنا شده و با توجه به مهارت هایشان آنها را برای هدایت بخش های مختلف کشتی های ناوگانتان انتخاب نمایید.[/font]
[font=tahoma][تصویر:  infinitespace_ships.jpg][/font]
[font=tahoma][font=tahoma]دشمنان بازی تنوع بسیاری دارند، از کشتی های فضایی کوچک و کم قدرت گرفته تا کشتی های عظیم و بزرگ که از بین بردن آن ها نیاز به استراتژی و فکر زیادی دارد[/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]گرافیک بازی حالتی انیمه مانند داشته که زیبایی به بازی بخشیده و روایت داستان بازی را همانند یک انیمه ژاپنی ساخته که در نوع خود بی نظیر می باشد. بخش گرافیک مشکلاتی از قبیل باگ های مختلف نیز دارد که گاه اعصاب خوردکن و گاه مفید هستند. سازندگان متاسفانه به بخش گرافیک مانند دیگر بخش ها توجه نکرده اند که به همین دلیل است که ما شاهد کم کاری های مختلفی در بعضی از قسمت های بازی هستیم. عنوان Infinite Space توانسته است قدمی پیش بگذارد و مرزهای عناوین JRPG نوبتی را گسترش بدهد. ساخته های پلاتینوم گیمز معمولاً ساخته های درخشانی هستند که بسیار دقیق و ریزبینانه بر روی آن ها کار شده و داستان های شگفت انگیزی دارند که Infinite Space نیز از این قاعده مستثنی نیست. در کل Infinite Space عنوانی شایان قدردانی است که توانسته بسیار خوب در زمینه های مختلف عمل کند و تجربه ای ناب را برای بازیبازان علاقمند به سبک JRPG فراهم سازد.[/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]تبدیل آهن به پلاتینیوم | Teransformers: Devastation                  اشکان عالی‌خانی             

پلاتینیوم این بار به سراغ دنیای تبدیل شوندگان می‌رود. شاید پیش از این کمتر کسی فکرش را می‌کرد که یک Hack &Slash به این سرعت و اینگونه از سری Teransformers درآورده شود اما پلاتینیوم گیمز نا ممکن‌ها را به ممکن تبدیل می‌کند. عنوان Teransformers: Devastation در سال ۲۰۱۵ و با همکاری Activision منتشر شد. داستان بازی از جایی آغاز می‌شود که در یک روز آرام و آفتابی شهر نیویرک، ناگهان زمین به لرزه در می‌آید. ساختمان‌ها و آسمان خراش‌های زیبای شهر به راحتی ویران می‌شوند. مردم با ترس و وحشت شهر را تخلیه می‌کنند و ترس بر شهر سایه می‌افکند. این‌ها کلیشه‌هایی هستند که همیشه در مجموعه‌های تبدیل‌ شوندگان (فیلم، بازی یا انیمیشن) شاهد آن‌ها بوده‌ایم. داستان Transformers: Devastation نیز طبق معمول با همین کلیشه‌ها آغاز می‌شود و مقدمه می‌سازد.اما حقیقت و عمق داستان، همین کلیشه‌ها است. ربات‌های فضایی هوشمند و تبدیل شونده وارد شهر می‌شوند؛ یکی از این گروه‌ها که «دسپتیکان‌»ها (Decepticons) نام دارند قصد نابودی زمین و استفاده از منابع آن را دارند و گروه دیگر «آتوبات‌»ها (Autobots) نام دارند که دوست‌دار بشر و انسان‌ها بوده و از زمین در برابر حملات دسپتیکان‌ها محافظت می‌کنند. داستان در Transformers: Devastation (مانند بسیاری از بازی‌های پلاتینوم گیمز)، کم اهمیت ترین عنصر آن است.
[تصویر:  982885.jpg][/font]
[/font]
[/font]
[/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]دیدن روبات‌های مشهور سری تبدیل شوندگان با طراحی عالی، یکی از نقاط قوت بازی است.[/font][/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]به مهم ترین بخش بازی Transformers: Devastation، یعنی بخش گیم‌پلی و روند بازی رسیدیم. گیم‌پلی در این بازی حرف اول را می‌زند و به‌تنهایی جور دیگر بخش‌ها را می‌کشد. سیستم مبارزات بازی مانند تمام ساخته‌های قبلی استودیوی پلاتینوم گیمز، فوق‌العاده است. اگر بازی‌های پلاتینیوم گیمز را تجربه کرده باشید، حتما می‌دانید که هنگام مبارزه‌ها به هیچ عنوان نباید پلک بزنید و تمام حواستان باید به اتفاقات میدان مبارزه باشد. مبارزه‌های بازی، مبارزه در لحظه‌ها است. لحظه‌ای از جاخالی دادن غافل شوید تا در همان ابتدا مبارزه را واگذار کنید، زیرا روبات دشمن با همان ضربه اول، یک چند ضرب طولانی برروی شما اجرا می‌کند و با خط جان کمی که برایتان باقی مانده دیگر امیدی به ادامه مبارزه ندارید. در مبارزه‌ها چشم‌هایتان فقط باید دشمن را ببیند. برق چشمان دشمن را که دیدید، یعنی باید تا لحظه‌ای دیگر جاخالی بدهید(مانند عناوین پیشین استودیوی پلاتینوم گیمز). در یک لحظه دشمن اقدام به حمله می‌کند و در لحظه بعد این شما هستید که باید جاخالی بدهید. بعد از «جاخالی دادن به موقع»، زمان برای مدتی آهسته می‌شود و آن زمان است که باید چند ضرب خود را برروی دشمن پیاده کنید. در واقع کلید پیروزی در مبارزات Transformers: Devastation، همین است؛ به موقع جاخالی دادن. عکس این مساله نیز کاملا صدق می‌کند؛ یعنی اگر لحظه‌ای در جاخالی دادن تاخیر کنید، دشمن حسابتان را می‌رسد. اما این سریع عمل کردن و پلک نزدن تنها برای جاخالی دادن و فرار نیست بلکه برای حملات شما نیز وجود دارد؛ اگر بتوانید یک چند ضرب را به‌صورت کامل برروی دشمن پیاده کنید، بازی به شما فرصتی می‌دهد که بتوانید حرکت تمام کننده بزنید و در واقع دشمن را زمین گیر کنید. البته توجه داشته باشید که این فرصت نیز مانند فرصت جاخالی دادن، بسیار سریع از دست می‌رود و برای اجرای آن باید سرعت عمل زیادی به خرج دهید. به غیر از مبارزات تن به تن، در بعضی از مراحل با دشمنان تیرانداز و پرنده مواجه می‌شوید که باید از اسلحه دور برد خود استفاده کنید و برای استفاده از اسلحه دور برد خود نیاز به «انرژی» دارید که می‌توانید آن‌ها را در سطح شهر و با از بین بردن دسیپتیکان‌ها به‌دست آورید.  مبارزه از راه دور قطعا در مقایسه با مبارزات تن به تن سطح پایین‌تری دارند اما برای تنوع در روند خطی گیم‌پلی، عنصری ضروری هستند. اما این عنوان تنها نکته مثبت ندارد. محیط‌های بازی که بیشتر در خیابان‌های شهر نیویرک جریان دارند، به زودی برای بازی‌باز تکراری و خسته کننده می‌شوند و شوق او را برای ادامه دادن بازی از بین می‌برند. جلوه‌های بصری بازی به صورت سل‌شید است. با اینکه گرافیک بازی از نظر فنی حرفی برای گفتن ندارد، اما از لحاظ هنری طرفداران را راضی می‌کند. طراحی ربات‌های مشهور سری تبدیل شوندگان بسیار خوب انجام شده و مطمئنا با توجه به کنترل‌های خوب و روان آن‌ها، مشکلی در این بخش پیدا نمی‌شود.[/font][/font][/font][/font][/font]
[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][تصویر:  Transformers-Devastation-Revealed-8_1434187568.jpg][/font][/font][/font][/font][/font]
[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]مبارزات بسیار سریع هستند و شلوغی آن‌ها با رنگ پردازی عالی و تند بازی، میدان‌های نبرد را به خوبی شکل می‌دهند.[/font][/font][/font][/font][/font][/font]

[font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma][font=tahoma]Teransformers: Devastation را نمی‌توان یک عنوان عالی و بی نقص خواند اما قطعا اقتباس از سری محبوب Transformers ایده جالبی است و سیستم مبارزات این عنوان مانند عنوان‌های دیگر پلاتینیوم استادانه طراحی شده است.[/font][/font][/font][/font][/font][/font][/font]
[تصویر:  y0m7deepvqx6.jpg]

Darkness travels along my sight...Opening the windows to reveal the light
BAT#
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  به زیبایی یک رویا | بررسی دموی پلاتینیوم عنوان Final Fantasy XV B.A.T 1 1,510 04-19-2016, 11:55 PM
آخرین ارسال: Lightninghero
  ارزشمند، مانند پلاتینیوم | پرونده استودیوی پلاتینیوم گیمز- قسمت 2 B.A.T 0 1,219 04-03-2016, 07:16 PM
آخرین ارسال: B.A.T
  توقف زمین و زمان | مصاحبه با توماس پوها، رئیس روابط عمومی استودیوی Remedy B.A.T 0 999 03-16-2016, 06:17 AM
آخرین ارسال: B.A.T
  پایان ماجراجویی های Nathan Drake | پرونده کامل عنوان Uncharted 4: A Thief’s End Mohammad Reza Sahraee 3 2,044 10-21-2015, 09:56 PM
آخرین ارسال: Geralt-Of-Rivia
  پرونده مخفی/نقد و برسی The Bureau:xcom Declassified Mohammad.Hl.. 3 1,316 07-07-2015, 02:11 AM
آخرین ارسال: Old Snake

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان