مترو ها زمانی برای تردد مردم بودند،زمانی برای دیدار انسان های خونگرم و مهربان درون مترو.زمانی متروها برای بسیاری از مردم بی اهمیت بودند و مردم زیادی از آنها استفاده نمی کردند.چه دورانی بود اما هم اکنون... مترو ها محلی برای بقا هستند،محلی برای زندگی،محلی برای کشتن،محلی برای نفس کشیدن،محلی برای تصرف.بله تصرف دیگر زمینی وجود ندارد... زمین توسط بیگانگان تصرف شده و هم اکنون که انسان ها بیش از هر وقتی نیاز به کمک یکدیگر دارند، در مترو ها با یکدیگر میجنگند تا متروها را از رقبای خود پس بگیرند،تا به بقای خود ادامه دهند. ضعیف ها و کسانی که با محیط سازگاری ندارند از بین می روند و قدرتمندانی که خود را با محیط وقف می دهند، برجای می مانند.این است قانون بقای داروین اما کودکان ما چگونه باید این چیزها را متوجه شوند؟ زمان قتل و خونریزیست نه زمان فراگیری علم.کودکانی که فکر می کنند متروها توسط خدا ساخته شده و هیچ خبری ندارند که چه میگذرد. گرگانی که مادر و پدرشان را جلوی چشم کودک تکه تکه میکنند.چه انتظاری از کودک می رود؟ قطعا با دنیایی وحشی رو به رو می شود که از انسان ها بیشتر از بیگانگان می ترسد.او نمی داند در بالای متروها چه چیزیست و فکر می کند که آن دنیای بالای سرش از اول در تسخیر بیگانگان بوده و همانطور خراب و نابود بوده است.این است سرنوشت کودکی که در متروهای تاریک بزرگ شود و متروها را به عنوان پاداشی از خدا می داند.اما زمانی که همان کودک بزرگ شود،وقایع تلخی را متوجه می شود که زندگی او را متحول می کند.فکر انتقام ذهنش را آسوده نمی گذارد و به کوچکترین محبتی توسط افراد دیگر مترو دل میبندد و به سادگی به آنها اعتماد می کند و ضرر آن را بعدا میبیند...زندگی در متروها باعث این وقایع است.به مترو و آخرین امیدی که موجود است در آن متروها سلام کنید.
1.نام:Metro The Last Light
2.پلتفرم ها:Xbox 360،PS3،PC
3.سبک:اکشن اول شخص
4:سازنده:4A Games
5:ناشر:Deep Silver
![[تصویر: 52356180847662718796.jpg]](http://upcity.ir/images2/52356180847662718796.jpg)
آخرین امید مردم در متروها
در متروها شما حتی فکر به اینکه یک روز از مشکلات خلاص خواهید شد را هم نمی کنید اما ناگهان جرقه ای از امید به وجود می آید.یک Dark one.یک کودک که می تواند زندگی بشری را تحول بدهد.آرتیوم،شخصی که شما او را کنترل می کنید، یک ماموریت دریافت می کند و آن پیدا کردن آخرین Dark one که بعد از حمله موشکی انسان ها به محل زندگی بقیه ی Dark one ها،هنوز زنده است.پس شما به سطح زمین می روید و فیلترهای اکسیژن خود را نیز بر می دارید چراکه در سطح زمین دیگر اکسیژنی باقی نمانده است.بعد از حمله بیگانگان به زمین،اکثر شهرها از بین رفت و تمام ساختمان ها نابود شدند.انسان های فراوانی کشته شدند و بازمانده ها به متروها پناه بردند.زندگی مردم در متروها ادامه پیدا کرد اما بیگانگان راهی برای نفوذ به متروها هم پیدا کردند و متروها را نیز مکانی ناامن برای مردم کردند.به تدریج خون خواری در متروها رواج پیدا کرد و گروه های مختلفی تشکیل شدند.هر گروه در تلاش برای گسترش فرمانروایی خود بود پس گروه ها در مترو ها به جنگ با یکدیگر پرداختند و بعد از مدتی یک جنگ مترویی شروع شد و گروه ها با یکدیگر برای غلبه بر رقیب هایشان، متحد شدند ولی عده ای نیز مستقل برای پیدا کردن راهشان بودند.آنها معمولا کشته می شدند چراکه در مترو ها هیچ جای امنی نبود.از یک طرف مورد حمله انسان ها قرار می گرفتند و از طرف دیگر مورد حمله بیگانگان قرار می گرفتند.پس بقا در بین متروها به دور از پایگاه ها، امکان پذیر نبود و برای همین عده ی بیشتری از مردم از بین رفتند.جو زمین کم کم از بین رفت و اکسیژن در روی زمین و بعضی از قسمت های متروها کم شد و تقریبا از بین رفت.پس فیلتر های اکسیژن از مهمترین ابزار سربازان در جنگشان در بیرون از متروها بود و فیلتر اکسیژن از داشتن اسلحه نیز ضروری تر بود به طرزی که به سربازان آموزش داده شده بود که اگر قرار است فیلتر اکسیژن را از دست بدهید یا اسلحه را از دست بدهید و قادر برای نجات یکی از آندو هستید، صد در صد فیلتر را انتخاب کنید که دلیل واضح است چراکه بعد از چند ثانیه نداشتن فیلتر، زندگی شخص پایان می یابد.
آرتیوم بر روی زمین می رود و بعد از تعقیب Dark one و از بین بردن تعدادی از بیگانگان، به دست دشمنان گیر می افتد و با همکاری یک شخص از مقر دشمنان خارج می شود و در بین مسیرش واقعیت های سختی را متوجه می شود.او باید ماموریت خود را به اتمام می رساند و سپس به مقر خودشان باز می گشت اما به دلیل ضرورت برای بازگشتش، چندین بار سعی در رسیدن به نیروهای خودی کرد اما هردفعه مشکلی پیش می آمد.آرتیوم به دلیل اعتماد به افراد ضررهای بزرگی می کند و وقایع جالبی را می یابد و مسیر داستان بعد از هر ماموریت عوض می شود.
داستان بازی مترو،به خوبی بیان می شود ولی در اواسط پیچیدگی های خودش را پیدا می کند و این باعث می شود، داستان بازی شما را جذب کند و انتخابات شما در پایان بازی تاثیر دارد.داستان بازی بسیار زیبا نیز روایت می شود و شما هیچ موقع نمی توانید حدس بزنید در مرحله بعد چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد چراکه در هر مرحله شما غافلگیر خواهید شد و این مورد توانسته بازی را بسیار قدرتمند کند.داستان توسط خود آرتیوم بیان می شود و به طرزی میتوان گفت که در قبل از زمان انجام ماموریت که می بینید آرتیوم سخن می گوید و وقایع مرحله قبل و هدفش از این مرحله را می گوید، موقعی است که آرتیوم در حال نوشتن خاطراتش است چراکه صدای خودکاری که بر روی کاغذ کشیده می شود می آید و اگر کسی این دفتر خاطرات را پیدا کند، به سختی هایی که این مرد کشیده است پی می برد و زندگی پردردش را می بیند.قبل از بحث در مورد گیم پلی نگاهی بر گروه ها داشته باشیم.
Nazis:قاتلان مترو ها که تقریبا هرکسی را که در مترو ببینند را می کشند و مبارزات بزرگی را برای تصرف متروها انجام داده اند و سعی دارند از بیگانگان فاصله گیرند. در بازی ما خیلی به این گروه بر نمی خوریم.
Red Line:اصلی ترین دشمن ما در بازی هستند که بیشتر مواقع با آنها مبارزه می کنیم. آنها بسیار باهوشند و سیاست های قدرتمندی دارند و در تلاشند که با ایجاد جنگ ها داخلی بین احزاب، فکر آنها را درگیر کنند و کنترل متروها را در دست بگیرند که از قدرتمند ترین ها نیز هستند.
Bandits:فقط افرادی هستند که قصد از بین بردن امنیت مترو ها را دارند و اهداف خاص و مهمی را دنبال نمی کنند و فقط به فکر کشتار هستند و قدرت زیادی ندارند و قصد تصرف متروها را نیز ندارند.
![[تصویر: 58665516348590272544.jpg]](http://upcity.ir/images2/58665516348590272544.jpg)
یا بکش با بمیر
در بازی مترو، شما تقریبا هرکسی را که در مسیرتان می بینید را از بین می برید مگر اینکه خود آن افراد اظهار صلح کنند.در متروها بیگانگان گرگ مانند نیز بسیار فراوانند و به صورت گروهی حمله می کنند.آنها از هوش مصنوعی بالایی برخوردارند چراکه دائما سرجای خود نیستند و از یک طرف به طرف دیگر می پرند و از جهت های مختلف شما را مورد حمله قرار می دهند.کشتن آنها به خصوص اگر پرتعداد باشند، کار آسانی نیست و نیاز به آرامش دارد یعنی اگر در حین حمله آنها هیجان زده شوید و استرس بگیرید ، حتما کاری از پیش نخواهید برد و داشتن آرامش در حین بازی، از ابزار مهم برای رد کردن مراحل و از بین بردن دشمن هاست.در متروها شما در اکثر مواقع از مسیری رد می شوید که یکی از گروه ها در آنجا مشغول فعالیت است و شما را در صورت مشاهده می کشند.در این نوع از مراحل شما می توانید ماموریت را به دو روش مخفی کاری یا کشتن همه به صورتی که همه متوجه شوند، به پایان برسانید. مخفی کاری در این قسمت ها بسیار لذت بخش است چراکه در نور کم متروها، مخفی کاری تا حدی آسان می شود اما در بعضی مواقع تعداد بسیاری از چراغ ها و لامپ ها در یک منطقه وجود دارد که اگر شما بدون خاموش کردنشان از کنارشان عبور کنید، توسط دشمن شناسایی خواهید شد.پس یا لامپ ها را نابود کنید یا آنها را خاموش کنید و در مواردی با غیر فعال کردن فیوز، میتوانید بخش عظیمی از لامپ ها را خاموش کنید که در این صورت نگهبانان فکر می کنند که این اتفاقی رخ داده چون رفتن برق ها برایشان معمول است و به صورت نوبتی، هر دفعه که چراغ ها خاموش شوند، یکی به کنار جعبه فیوز رفته و دوباره آن را درست می کند.کشتن سربازان با چاقو در تاریکی مطلق ، یکی از آسان ترین کار هاست چراکه اگر هم تقریبا به جلوی سرباز بروید و با او چشم در چشم شوید هم ممکن است او از وجود شما مطلع نشود و با ضربه ی چاقو می توانید او را از پای در بیاورید. سازندگان یا خواسته اند نشان دهند که محیط بیش از حد تاریک است (که از نظر من وقتی رو به روی سرباز باشید او حتما به تاریکی عادت کرده و شما را شناسایی می کند) یا یکی از مشکلات هوش مصنوعی سربازان است. باید ذکر شود که هوش مصنوعی سربازان در هنگامی که از وجود شما مطلع می شوند، به طرز زیبایی بالا می رود.اگر یک دفعه جلوی شما ظاهر شوند با حرکت کردن و تکان دادن بدنشان به چپ و راست، مانع از آن می شوند که شما به راحتی آنها را هدشات کنید یا به راحتی آنها را بکشید.نور انداختن و لیزر انداختن دشمنان در چشم هایتان، باعث می شود که دیدتان کم شود و صفحه نمایش را به درستی نبینید و باعث می شود که در نهایت شما متوجه نشوید در اطرافتان چه می گذرد.پس دشمنان از این موقعیت استفاده می کنند و به جلوتر می آیند تا از نزدیک به شما شلیک کنند و صدمه بیشتری به شما بزنند.در جنگ ها ، هوش مصنوعی دشمنان بسیار بالاست و از هر طریقی میخواهند شما را از میان بردارند و فکر نکنید که اگر انبوهی از دشمنان در مقابل شما کاور گرفته اند و باید به مسیری بروند که با شما رو به رو شوند و شما بتوانید آنجا بنشینید و هرکس آمد را بکشید نه چنین نیست.وقتی دشمنان متوجه می شوند اگر از این راه بیایند در معرض تیربار شما هستند، از راه های پشتی می آیند و از پشت سرتان به شما حمله می برند.در این حالت تا شما روی خود را به عقب بر میگردانید، باقی سربازان از جلو می آیند و شما را تیرباران می کنند. پس رفتن ماموریت ها به صورت مخفی بسیار بهتر است اما فیلتر اکسیژن بیشتری می طلبد.همانطور که گفته شد به دلیل نبود اکسیژن کافی، شما مجبورید که فیلتر اکسیژن به ماسک خود وصل کنید و ادامه بقا دهید که در همینجا دو چالش بزرگ به شما سلام می کند.اول آنکه ماسک شما ضربه پذیر است و اگر ضربات زیادی به آن وارد شود، ماسک میشکند و حتی اگر هزاران فیلتر هم داشته باشید بدون ماسک فایده ای ندارد و در نهایت اگر نتواندی به موقع ماسکی را پیدا کنید ، کشته خواهید شد.دومین چالش فیلترهای اکسیژن است. شما در بازی باید حواستان به همه جا باشد تا اگر یک فیلتر در روی زمین دیدید، سریع بروید و آن را بردارید به هر قیمتی که هست چراکه دیگر چنین فرصتی برایتان پیش نمی آید! نداشتن فیلتر کافی باعث می شود که اکسیژن تمام کنید و حتی وقتی بازی به آخرین Save می رود، فیلترهایتان زمان کمتری دارند و اگر متوجه هستید که نمی توانید با آن مقدار اکسیژن مرحله را به پایان برسانید، مجبورید ماموریت را از اول شروع کنید اما تمام کردن اکسیژن به راحتی می تواند پایان رساندن بازی را برایتان شکنجه کنید. در مواردی حتی خودم دیده ام که فرد مجبور به بازی کردن از اول شده و بازی را از اول شروع کند! اگر فکر می کنید با داشتن ماسک سالم و فیلتر کافی دیگر خیالتان راحت است کاملا در اشتباه هستید! تیر اسلحه چیزیست که در متروها از طلا مهمتر است و اجناس با نوعی تیر خاص خرید و فروش می شوند ولی همان تیر اسلحه که شلیک می شود نیز بسیار ارزشمند است چراکه پیدا کردن تیر در محیط بازی حتی از پیدا کردن فیلتر هوا سخت تر است! پس مواظب باشید تیرتان را چگونه مصرف می کنید و در موارد غیر ضروری بجای کشتن دشمنتان با تیر، او را با چاقوی خود از بین ببرید.شما دارای یک چراغ قوه که روی کلاهتان است، دفتری که ماموریت را نشان می دهد و فندکی که راه را نشانتان می دهد هستید. چراغ قوه روی کلاهتان بسیار مهم است و قابل شارژ است چراکه در حین بازی نور آن کم می شود و با شارژ آن دوباره پرنور می شود.شما می توانید عده ای از بیگانگان(عقرب مانندها) را با انداختن نور رویشان بترسانید و آنها را به عقب نشینی وا دارید و تیر زدن به آنها فقط یک کار بیهوده می باشد چراکه قدرت بدنی آنها بالاست و شما با استراتژی های خاصی باید از دست این موجودات فرار کنید.پرتاب بمب های آتش زا در این موارد می تواند بسیار مفید باشد.راستش را بخواهید از نظر من فندکی که دست شماست تا راه را نشانتان بدهد کاملا بیهوده است چراکه راه دقیق را نشان نمی دهد و یک راهنمایی می کند که راهی را که باید پی کنید تا ماموریت را تمام کنید از این طرف است که حال راهی که برای رسیدن به آن مکان است ممکن است دقیقا در متضاد مسیری باشد که فندک نشان می دهد پس فندک از نظر من برای پیدا کردن راه ، یک کار بیهوده می باشد و اگر بدون کمک آن فندک بازی کنید مطمئنا راهتان را سریعتر پیدا می کنید! گیم پلی بازی تقریبا بی نقص است.اگر کمی بالاتر را خوانده اید متوجه شدید که گفتم هوش سربازان در هنگامی که متوجه حضورتان هستند بسیار بالاست اما این چنین معنی ندارد که هوش مصنوعی دشمنان در زمانی که در خفا هستید، دشمنان به اطراف خودآگاهند و اگر حتی از دور سر دشمن به سمت شما باشد با تکان دادن سرش به بالاتر و نگاه به محل استقرار شما، به شما اعلام می کند که به محلتان شک شده و اگر حرکت نکنید و یا پنهان نشوید دشمنان از وجودتان آگاه می شوند اما این مورد به شما تذکر داده نمی شود یعنی اینکه اگر متوجه شدید که نگهبان مشکوک شده که هیچ اما اگر متوجه نشدید تاوانش را سنگین پس خواهید داد.
گیم پلی بازی بسیار روان است و صد در صد گیمر را مجذوب خودش می کند.
![[تصویر: 08316357565321204708.jpg]](http://upcity.ir/images2/08316357565321204708.jpg)
آخرین نور در آخرین نور به خوبی نمایش داده شده!
نورپردازی و گرافیک بازی از قدرتمندترین قسمت های بازی هستند و نورپردازی قدرتمند باعث شده که نورهای چراغ ها در محیط، شما را مجذوب خود کند و باعث شود با خود بگویید که این طراحی چگونه اینقدر واقعیست؟!؟ نورپردازی چراغ قوه ها نیز زیباست چراکه با کمتر شدن شارژ آنها، تفاوت به خوبی حس می شود و چراغ قوه کم شارژ، نور بسیار کمی می دهد که حتی از نورقدرتمند بهتر طراحی شده است.بهتر است بگوییم نورپردازی آنقدر زیبا و واقعی طراحی شده و تاثیر به سزایی بر گیم پلی دارد که باعث شده سازندگان نام Last Light را برای این نسخه از این عنوان انتخاب کنند. البته این کلمه خیلی به معنی نورپردازی بازی نیست چراکه یک ایهام است که نیازی نمی بینم که توضیح دهم چراکه نقد تبدیل به ادبیات فارسی می شود! به طور کلی بگویم که ترجمه آخرین امید برای این کلمه زیباتر و پرمعناتر است.
می رسیم به گرافیک بازی که بیشتر در خارج و بر روی زمین خودنمایی می کند.نمای نابود شده ای از زمین و نمای ساختمان ها مخروبه و وسایل نقلیه ای که بر روی زمین نابود شده اند از مثالهاییست که اوج گرافیک را نشان می دهد.طراحی دقیق و زیبای انواع بیگانگان و طراحی محیط های پرگرافیک نیز از مثال هایی از خودنمایی گرافیک در متروهاست. یکی از نکاتی که در بازی بسیار زیاد ایفای نقش می کند آب ها هستند.وجود آب ها در متروها و هم در زمین، قصد دارد که زیبایی طراحی آب را هم به گیمر نشان دهد.گرافیک و نورپردازی در این بازی به یکدیگر وابسته اند و هریک بدون دیگری ناقص هستند یعنی اگر یکی از آنها قدرت پایین تری نسبت به دیگری داشت، نظم و تعادل را به کلی به هم می زد و سازندگان با توجه کردن به این موضوع، بازی را در حد والای خود رساندند.
![[تصویر: 44416828010130380729.jpg]](http://upcity.ir/images2/44416828010130380729.jpg)
موسیقی یا دلهره؟!؟
موسیقی در حین گیم پلی به شدت دلهره آور است و موسیقی به شما بیش از پیش استرس می دهد که بازی را بسیار هیجان انگیز می کند و عناصر ترسناکی را در بازی بیشتر می کند.حتی اگر از موجودات بازی نترسید، موسیقی بازی طوری طراحی شده که شما را مجبور کند که از آن موجودات و حملات ناگهانیشان بترسید و شکه شوید! موسیقی بازی فوق العاده است و شما را غرق در بازی می کند و در این موارد حتی اگر هم فریادی سرتان بکشند به سختی متوجه می شوید! بازی طوری طراحی شده که موسیقی ها نقش اساسی را ایفا کنند.در بعضی موارد موسیقی آرامش آور که شما حس می کنید در این محل اتفاقی نمی افتد و با حمله گروهی از بیگانگان مواجه می شوید و موسیقی سریع تغییر می کند و ناگهان شما را مجبور می کند با سرعت خود را آماده کنید و حتی بعضی مواقع ممکن است بازی را نگه دارید و بعد نفسی عمیق بکشید و به بازی ادامه دهید که از میزان هیجان می کاهد ولی اگر حوصله بازی کردن در حالت شوک را ندارید این کار به شما شدیدا توصیه می شود! صداگذاری اشخاص در بازی نیز بسیار زیباست و صدا گذاری بیگانگان متناسب با هیکل و نوع آنهاست.در بین راه حتما صدای بیگانگان گرگ شکل را می شنوید اما چیزی نمی بینید و چیزی هم حمله نمی کند و فقط به طور ناگهانی یک نعره بلند را می شنوید که شما را حول می کند و سریع سلاح هایتان را آماده می کنید اما چند دقیقه بعد متوجه می شوید که این فقط عنصری از ترس بود.اما این همیشه صدق نمی کند پس اگر نعره ای شنیدید اینطور هم نباشد که خیالتان راحت باشد وگرنه یکی از آنها جلوی آنها می پرد و هوش از سرتان را می برد.در کل باید گفت که موسیقی و صداگذاری در بازی نیز در همه بخش های بازی نیز تاثیر می گذارد.
در آخر باید گفت که بازی Metro LL از شاهکار های دنیای گیم است و اگر هنوز آن را تجربه نکرده اید، سریعا اقدام به خرید آن کنید چراکه حتی اگر شخصی باشید که از بازی های ترسناک خوشتان نمی آید، بازی کردن این عنوان شروع خوبیست و با آسانتر کردن درجه سختی، ترسناکی بازی نیز به نسبت بالایی کمتر می شود. در نهایت باید گفت که بازی کردن این عنوان اصلا خالی از لطف نیست.
![[تصویر: 48152151248505074052.jpg]](http://upcity.ir/images2/48152151248505074052.jpg)
نمرات:
داستان:10/10
گیم پلی:9/10
موسیقی:9.5/10
گرافیک و نورپردازی:10/10
نمره کل به بازی:9.75/10
نویسنده و منتقد:کیوان آمیرزاده
کلمات ستاره دار:ف--ی--ل--ت--ر این سانسور کردن ها نوشته ها رو همینطوری خیلی بی ارزش میکنه...
1.نام:Metro The Last Light
2.پلتفرم ها:Xbox 360،PS3،PC
3.سبک:اکشن اول شخص
4:سازنده:4A Games
5:ناشر:Deep Silver
آخرین امید مردم در متروها
در متروها شما حتی فکر به اینکه یک روز از مشکلات خلاص خواهید شد را هم نمی کنید اما ناگهان جرقه ای از امید به وجود می آید.یک Dark one.یک کودک که می تواند زندگی بشری را تحول بدهد.آرتیوم،شخصی که شما او را کنترل می کنید، یک ماموریت دریافت می کند و آن پیدا کردن آخرین Dark one که بعد از حمله موشکی انسان ها به محل زندگی بقیه ی Dark one ها،هنوز زنده است.پس شما به سطح زمین می روید و فیلترهای اکسیژن خود را نیز بر می دارید چراکه در سطح زمین دیگر اکسیژنی باقی نمانده است.بعد از حمله بیگانگان به زمین،اکثر شهرها از بین رفت و تمام ساختمان ها نابود شدند.انسان های فراوانی کشته شدند و بازمانده ها به متروها پناه بردند.زندگی مردم در متروها ادامه پیدا کرد اما بیگانگان راهی برای نفوذ به متروها هم پیدا کردند و متروها را نیز مکانی ناامن برای مردم کردند.به تدریج خون خواری در متروها رواج پیدا کرد و گروه های مختلفی تشکیل شدند.هر گروه در تلاش برای گسترش فرمانروایی خود بود پس گروه ها در مترو ها به جنگ با یکدیگر پرداختند و بعد از مدتی یک جنگ مترویی شروع شد و گروه ها با یکدیگر برای غلبه بر رقیب هایشان، متحد شدند ولی عده ای نیز مستقل برای پیدا کردن راهشان بودند.آنها معمولا کشته می شدند چراکه در مترو ها هیچ جای امنی نبود.از یک طرف مورد حمله انسان ها قرار می گرفتند و از طرف دیگر مورد حمله بیگانگان قرار می گرفتند.پس بقا در بین متروها به دور از پایگاه ها، امکان پذیر نبود و برای همین عده ی بیشتری از مردم از بین رفتند.جو زمین کم کم از بین رفت و اکسیژن در روی زمین و بعضی از قسمت های متروها کم شد و تقریبا از بین رفت.پس فیلتر های اکسیژن از مهمترین ابزار سربازان در جنگشان در بیرون از متروها بود و فیلتر اکسیژن از داشتن اسلحه نیز ضروری تر بود به طرزی که به سربازان آموزش داده شده بود که اگر قرار است فیلتر اکسیژن را از دست بدهید یا اسلحه را از دست بدهید و قادر برای نجات یکی از آندو هستید، صد در صد فیلتر را انتخاب کنید که دلیل واضح است چراکه بعد از چند ثانیه نداشتن فیلتر، زندگی شخص پایان می یابد.
آرتیوم بر روی زمین می رود و بعد از تعقیب Dark one و از بین بردن تعدادی از بیگانگان، به دست دشمنان گیر می افتد و با همکاری یک شخص از مقر دشمنان خارج می شود و در بین مسیرش واقعیت های سختی را متوجه می شود.او باید ماموریت خود را به اتمام می رساند و سپس به مقر خودشان باز می گشت اما به دلیل ضرورت برای بازگشتش، چندین بار سعی در رسیدن به نیروهای خودی کرد اما هردفعه مشکلی پیش می آمد.آرتیوم به دلیل اعتماد به افراد ضررهای بزرگی می کند و وقایع جالبی را می یابد و مسیر داستان بعد از هر ماموریت عوض می شود.
داستان بازی مترو،به خوبی بیان می شود ولی در اواسط پیچیدگی های خودش را پیدا می کند و این باعث می شود، داستان بازی شما را جذب کند و انتخابات شما در پایان بازی تاثیر دارد.داستان بازی بسیار زیبا نیز روایت می شود و شما هیچ موقع نمی توانید حدس بزنید در مرحله بعد چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد چراکه در هر مرحله شما غافلگیر خواهید شد و این مورد توانسته بازی را بسیار قدرتمند کند.داستان توسط خود آرتیوم بیان می شود و به طرزی میتوان گفت که در قبل از زمان انجام ماموریت که می بینید آرتیوم سخن می گوید و وقایع مرحله قبل و هدفش از این مرحله را می گوید، موقعی است که آرتیوم در حال نوشتن خاطراتش است چراکه صدای خودکاری که بر روی کاغذ کشیده می شود می آید و اگر کسی این دفتر خاطرات را پیدا کند، به سختی هایی که این مرد کشیده است پی می برد و زندگی پردردش را می بیند.قبل از بحث در مورد گیم پلی نگاهی بر گروه ها داشته باشیم.
Nazis:قاتلان مترو ها که تقریبا هرکسی را که در مترو ببینند را می کشند و مبارزات بزرگی را برای تصرف متروها انجام داده اند و سعی دارند از بیگانگان فاصله گیرند. در بازی ما خیلی به این گروه بر نمی خوریم.
Red Line:اصلی ترین دشمن ما در بازی هستند که بیشتر مواقع با آنها مبارزه می کنیم. آنها بسیار باهوشند و سیاست های قدرتمندی دارند و در تلاشند که با ایجاد جنگ ها داخلی بین احزاب، فکر آنها را درگیر کنند و کنترل متروها را در دست بگیرند که از قدرتمند ترین ها نیز هستند.
Bandits:فقط افرادی هستند که قصد از بین بردن امنیت مترو ها را دارند و اهداف خاص و مهمی را دنبال نمی کنند و فقط به فکر کشتار هستند و قدرت زیادی ندارند و قصد تصرف متروها را نیز ندارند.
یا بکش با بمیر
در بازی مترو، شما تقریبا هرکسی را که در مسیرتان می بینید را از بین می برید مگر اینکه خود آن افراد اظهار صلح کنند.در متروها بیگانگان گرگ مانند نیز بسیار فراوانند و به صورت گروهی حمله می کنند.آنها از هوش مصنوعی بالایی برخوردارند چراکه دائما سرجای خود نیستند و از یک طرف به طرف دیگر می پرند و از جهت های مختلف شما را مورد حمله قرار می دهند.کشتن آنها به خصوص اگر پرتعداد باشند، کار آسانی نیست و نیاز به آرامش دارد یعنی اگر در حین حمله آنها هیجان زده شوید و استرس بگیرید ، حتما کاری از پیش نخواهید برد و داشتن آرامش در حین بازی، از ابزار مهم برای رد کردن مراحل و از بین بردن دشمن هاست.در متروها شما در اکثر مواقع از مسیری رد می شوید که یکی از گروه ها در آنجا مشغول فعالیت است و شما را در صورت مشاهده می کشند.در این نوع از مراحل شما می توانید ماموریت را به دو روش مخفی کاری یا کشتن همه به صورتی که همه متوجه شوند، به پایان برسانید. مخفی کاری در این قسمت ها بسیار لذت بخش است چراکه در نور کم متروها، مخفی کاری تا حدی آسان می شود اما در بعضی مواقع تعداد بسیاری از چراغ ها و لامپ ها در یک منطقه وجود دارد که اگر شما بدون خاموش کردنشان از کنارشان عبور کنید، توسط دشمن شناسایی خواهید شد.پس یا لامپ ها را نابود کنید یا آنها را خاموش کنید و در مواردی با غیر فعال کردن فیوز، میتوانید بخش عظیمی از لامپ ها را خاموش کنید که در این صورت نگهبانان فکر می کنند که این اتفاقی رخ داده چون رفتن برق ها برایشان معمول است و به صورت نوبتی، هر دفعه که چراغ ها خاموش شوند، یکی به کنار جعبه فیوز رفته و دوباره آن را درست می کند.کشتن سربازان با چاقو در تاریکی مطلق ، یکی از آسان ترین کار هاست چراکه اگر هم تقریبا به جلوی سرباز بروید و با او چشم در چشم شوید هم ممکن است او از وجود شما مطلع نشود و با ضربه ی چاقو می توانید او را از پای در بیاورید. سازندگان یا خواسته اند نشان دهند که محیط بیش از حد تاریک است (که از نظر من وقتی رو به روی سرباز باشید او حتما به تاریکی عادت کرده و شما را شناسایی می کند) یا یکی از مشکلات هوش مصنوعی سربازان است. باید ذکر شود که هوش مصنوعی سربازان در هنگامی که از وجود شما مطلع می شوند، به طرز زیبایی بالا می رود.اگر یک دفعه جلوی شما ظاهر شوند با حرکت کردن و تکان دادن بدنشان به چپ و راست، مانع از آن می شوند که شما به راحتی آنها را هدشات کنید یا به راحتی آنها را بکشید.نور انداختن و لیزر انداختن دشمنان در چشم هایتان، باعث می شود که دیدتان کم شود و صفحه نمایش را به درستی نبینید و باعث می شود که در نهایت شما متوجه نشوید در اطرافتان چه می گذرد.پس دشمنان از این موقعیت استفاده می کنند و به جلوتر می آیند تا از نزدیک به شما شلیک کنند و صدمه بیشتری به شما بزنند.در جنگ ها ، هوش مصنوعی دشمنان بسیار بالاست و از هر طریقی میخواهند شما را از میان بردارند و فکر نکنید که اگر انبوهی از دشمنان در مقابل شما کاور گرفته اند و باید به مسیری بروند که با شما رو به رو شوند و شما بتوانید آنجا بنشینید و هرکس آمد را بکشید نه چنین نیست.وقتی دشمنان متوجه می شوند اگر از این راه بیایند در معرض تیربار شما هستند، از راه های پشتی می آیند و از پشت سرتان به شما حمله می برند.در این حالت تا شما روی خود را به عقب بر میگردانید، باقی سربازان از جلو می آیند و شما را تیرباران می کنند. پس رفتن ماموریت ها به صورت مخفی بسیار بهتر است اما فیلتر اکسیژن بیشتری می طلبد.همانطور که گفته شد به دلیل نبود اکسیژن کافی، شما مجبورید که فیلتر اکسیژن به ماسک خود وصل کنید و ادامه بقا دهید که در همینجا دو چالش بزرگ به شما سلام می کند.اول آنکه ماسک شما ضربه پذیر است و اگر ضربات زیادی به آن وارد شود، ماسک میشکند و حتی اگر هزاران فیلتر هم داشته باشید بدون ماسک فایده ای ندارد و در نهایت اگر نتواندی به موقع ماسکی را پیدا کنید ، کشته خواهید شد.دومین چالش فیلترهای اکسیژن است. شما در بازی باید حواستان به همه جا باشد تا اگر یک فیلتر در روی زمین دیدید، سریع بروید و آن را بردارید به هر قیمتی که هست چراکه دیگر چنین فرصتی برایتان پیش نمی آید! نداشتن فیلتر کافی باعث می شود که اکسیژن تمام کنید و حتی وقتی بازی به آخرین Save می رود، فیلترهایتان زمان کمتری دارند و اگر متوجه هستید که نمی توانید با آن مقدار اکسیژن مرحله را به پایان برسانید، مجبورید ماموریت را از اول شروع کنید اما تمام کردن اکسیژن به راحتی می تواند پایان رساندن بازی را برایتان شکنجه کنید. در مواردی حتی خودم دیده ام که فرد مجبور به بازی کردن از اول شده و بازی را از اول شروع کند! اگر فکر می کنید با داشتن ماسک سالم و فیلتر کافی دیگر خیالتان راحت است کاملا در اشتباه هستید! تیر اسلحه چیزیست که در متروها از طلا مهمتر است و اجناس با نوعی تیر خاص خرید و فروش می شوند ولی همان تیر اسلحه که شلیک می شود نیز بسیار ارزشمند است چراکه پیدا کردن تیر در محیط بازی حتی از پیدا کردن فیلتر هوا سخت تر است! پس مواظب باشید تیرتان را چگونه مصرف می کنید و در موارد غیر ضروری بجای کشتن دشمنتان با تیر، او را با چاقوی خود از بین ببرید.شما دارای یک چراغ قوه که روی کلاهتان است، دفتری که ماموریت را نشان می دهد و فندکی که راه را نشانتان می دهد هستید. چراغ قوه روی کلاهتان بسیار مهم است و قابل شارژ است چراکه در حین بازی نور آن کم می شود و با شارژ آن دوباره پرنور می شود.شما می توانید عده ای از بیگانگان(عقرب مانندها) را با انداختن نور رویشان بترسانید و آنها را به عقب نشینی وا دارید و تیر زدن به آنها فقط یک کار بیهوده می باشد چراکه قدرت بدنی آنها بالاست و شما با استراتژی های خاصی باید از دست این موجودات فرار کنید.پرتاب بمب های آتش زا در این موارد می تواند بسیار مفید باشد.راستش را بخواهید از نظر من فندکی که دست شماست تا راه را نشانتان بدهد کاملا بیهوده است چراکه راه دقیق را نشان نمی دهد و یک راهنمایی می کند که راهی را که باید پی کنید تا ماموریت را تمام کنید از این طرف است که حال راهی که برای رسیدن به آن مکان است ممکن است دقیقا در متضاد مسیری باشد که فندک نشان می دهد پس فندک از نظر من برای پیدا کردن راه ، یک کار بیهوده می باشد و اگر بدون کمک آن فندک بازی کنید مطمئنا راهتان را سریعتر پیدا می کنید! گیم پلی بازی تقریبا بی نقص است.اگر کمی بالاتر را خوانده اید متوجه شدید که گفتم هوش سربازان در هنگامی که متوجه حضورتان هستند بسیار بالاست اما این چنین معنی ندارد که هوش مصنوعی دشمنان در زمانی که در خفا هستید، دشمنان به اطراف خودآگاهند و اگر حتی از دور سر دشمن به سمت شما باشد با تکان دادن سرش به بالاتر و نگاه به محل استقرار شما، به شما اعلام می کند که به محلتان شک شده و اگر حرکت نکنید و یا پنهان نشوید دشمنان از وجودتان آگاه می شوند اما این مورد به شما تذکر داده نمی شود یعنی اینکه اگر متوجه شدید که نگهبان مشکوک شده که هیچ اما اگر متوجه نشدید تاوانش را سنگین پس خواهید داد.
گیم پلی بازی بسیار روان است و صد در صد گیمر را مجذوب خودش می کند.
آخرین نور در آخرین نور به خوبی نمایش داده شده!
نورپردازی و گرافیک بازی از قدرتمندترین قسمت های بازی هستند و نورپردازی قدرتمند باعث شده که نورهای چراغ ها در محیط، شما را مجذوب خود کند و باعث شود با خود بگویید که این طراحی چگونه اینقدر واقعیست؟!؟ نورپردازی چراغ قوه ها نیز زیباست چراکه با کمتر شدن شارژ آنها، تفاوت به خوبی حس می شود و چراغ قوه کم شارژ، نور بسیار کمی می دهد که حتی از نورقدرتمند بهتر طراحی شده است.بهتر است بگوییم نورپردازی آنقدر زیبا و واقعی طراحی شده و تاثیر به سزایی بر گیم پلی دارد که باعث شده سازندگان نام Last Light را برای این نسخه از این عنوان انتخاب کنند. البته این کلمه خیلی به معنی نورپردازی بازی نیست چراکه یک ایهام است که نیازی نمی بینم که توضیح دهم چراکه نقد تبدیل به ادبیات فارسی می شود! به طور کلی بگویم که ترجمه آخرین امید برای این کلمه زیباتر و پرمعناتر است.
می رسیم به گرافیک بازی که بیشتر در خارج و بر روی زمین خودنمایی می کند.نمای نابود شده ای از زمین و نمای ساختمان ها مخروبه و وسایل نقلیه ای که بر روی زمین نابود شده اند از مثالهاییست که اوج گرافیک را نشان می دهد.طراحی دقیق و زیبای انواع بیگانگان و طراحی محیط های پرگرافیک نیز از مثال هایی از خودنمایی گرافیک در متروهاست. یکی از نکاتی که در بازی بسیار زیاد ایفای نقش می کند آب ها هستند.وجود آب ها در متروها و هم در زمین، قصد دارد که زیبایی طراحی آب را هم به گیمر نشان دهد.گرافیک و نورپردازی در این بازی به یکدیگر وابسته اند و هریک بدون دیگری ناقص هستند یعنی اگر یکی از آنها قدرت پایین تری نسبت به دیگری داشت، نظم و تعادل را به کلی به هم می زد و سازندگان با توجه کردن به این موضوع، بازی را در حد والای خود رساندند.
موسیقی یا دلهره؟!؟
موسیقی در حین گیم پلی به شدت دلهره آور است و موسیقی به شما بیش از پیش استرس می دهد که بازی را بسیار هیجان انگیز می کند و عناصر ترسناکی را در بازی بیشتر می کند.حتی اگر از موجودات بازی نترسید، موسیقی بازی طوری طراحی شده که شما را مجبور کند که از آن موجودات و حملات ناگهانیشان بترسید و شکه شوید! موسیقی بازی فوق العاده است و شما را غرق در بازی می کند و در این موارد حتی اگر هم فریادی سرتان بکشند به سختی متوجه می شوید! بازی طوری طراحی شده که موسیقی ها نقش اساسی را ایفا کنند.در بعضی موارد موسیقی آرامش آور که شما حس می کنید در این محل اتفاقی نمی افتد و با حمله گروهی از بیگانگان مواجه می شوید و موسیقی سریع تغییر می کند و ناگهان شما را مجبور می کند با سرعت خود را آماده کنید و حتی بعضی مواقع ممکن است بازی را نگه دارید و بعد نفسی عمیق بکشید و به بازی ادامه دهید که از میزان هیجان می کاهد ولی اگر حوصله بازی کردن در حالت شوک را ندارید این کار به شما شدیدا توصیه می شود! صداگذاری اشخاص در بازی نیز بسیار زیباست و صدا گذاری بیگانگان متناسب با هیکل و نوع آنهاست.در بین راه حتما صدای بیگانگان گرگ شکل را می شنوید اما چیزی نمی بینید و چیزی هم حمله نمی کند و فقط به طور ناگهانی یک نعره بلند را می شنوید که شما را حول می کند و سریع سلاح هایتان را آماده می کنید اما چند دقیقه بعد متوجه می شوید که این فقط عنصری از ترس بود.اما این همیشه صدق نمی کند پس اگر نعره ای شنیدید اینطور هم نباشد که خیالتان راحت باشد وگرنه یکی از آنها جلوی آنها می پرد و هوش از سرتان را می برد.در کل باید گفت که موسیقی و صداگذاری در بازی نیز در همه بخش های بازی نیز تاثیر می گذارد.
در آخر باید گفت که بازی Metro LL از شاهکار های دنیای گیم است و اگر هنوز آن را تجربه نکرده اید، سریعا اقدام به خرید آن کنید چراکه حتی اگر شخصی باشید که از بازی های ترسناک خوشتان نمی آید، بازی کردن این عنوان شروع خوبیست و با آسانتر کردن درجه سختی، ترسناکی بازی نیز به نسبت بالایی کمتر می شود. در نهایت باید گفت که بازی کردن این عنوان اصلا خالی از لطف نیست.
نمرات:
داستان:10/10
گیم پلی:9/10
موسیقی:9.5/10
گرافیک و نورپردازی:10/10
نمره کل به بازی:9.75/10
نویسنده و منتقد:کیوان آمیرزاده
کلمات ستاره دار:ف--ی--ل--ت--ر این سانسور کردن ها نوشته ها رو همینطوری خیلی بی ارزش میکنه...
![[تصویر: vdy6nrznnj8ruqar5rh7.jpg]](http://*****/images/vdy6nrznnj8ruqar5rh7.jpg)
![[تصویر: 294dxew37ccjntoem8fj.gif]](http://moviefa.biz/images/294dxew37ccjntoem8fj.gif)
![[تصویر: h9pacwys58r03u326n3a.png]](http://*****/images/h9pacwys58r03u326n3a.png)