امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آخرین نفر از آخرالزمان | نقد و بررسی The Last of Us
#1
[تصویر:  The-Last-of-Us-cover-PS3-USA.jpg]

عنوان: The Last of Us

سازنده: N@ughty Dog

ناشر: Sony Computer Entertainment

پلتفرم: PlayStation 3

تاریخ انتشار: June 14, 2013

ژانر: Action-Adventure, Survival Horror

امروز روز عجیب و سرنوشت سازی است، امروز تولد Joel شده، جوئل بخاطر عشق به دخترش سریع به خانه می آید و زمانی که دخترش (Sarah) را می بیند از اینکه باز چشمش به جمال دخترش روشن شده است خوشحال می شود و لبخندی می زند، بر روی صندلی کنار دخترش می نشیند و دخترش به او یک ساعت به عنوان هدیه ی روز تولد می دهد، جوئل کمی حس شوخ طبعی اش گل می کند و می گوید ساعت خراب است! بعد از کمی گفتگو هر دو به خواب می روند، امروز همان روزی است که ویروس بر سطح تگزاس و کل آمریکا پخش می شود، صدای مهیبی به گوش می رسد، مردم کم کم به این ویروس مبتلا می شوند و در نهایت تبدیل به زامبی ها یا Clicker ها می شوند! ولی حومه ای از شهر هنوز ساکت است و مردم در آرامش به خواب رفته اند، اما آخرالزمان شیوع پیدا کرده است و کور است، می کشد و از بین می برد، فرقی ندارد مردم جزء چه قشری از جامعه باشند، پس اطراف خانه ی جوئل هم ویروس پخش می شود، سارا صدا های زیادی می شنود، بیدار می شود و با تعجب به خانه نگاه می کند و میبیند خانه کمی به هم ریخته شده است، پدرش را با هزار ترس و لرز صدا می زند، ولی جواب تنها سکوت است که ناگهان... جوئل وارد خانه می شود و کلیکری هم به همراه او! جوئل بیشتر به جای اینکه نگران خود باشد بیشتر به دخترش می نگرد، بخاطر حفط جان دخترش بعد از کشتن کلیکر، جوئل سریع به همراه برادرش (Tommy) سوار ماشین می شوند و سریع حرکت می کنند، شهر کاملا به هم ریخته و مردم در کنار خیابان منتظر مرگ خود هستند، در قسمت مرکزی شهر ترافیک بسیار زیاد است، کلیکر ها به سرعت حمله می کنند، تامی راه را کج می کند و بی پروا حرکت می کند تا اینکه با یک کامیون تصادف می کنند، جوئل زخمی شده و دخترش بسیار زخمی تر، سارا دیگر توان راه رفتن ندارد، جوئل او را بلند می کند و با تمام قدرتی که در توان دارد حرکت می کند، اما در جلوتر ماموری راه جوئل و دخترش را سد می کند، آن مامور به سمت جوئل و سارا تیراندازی می کند و سارا به شدت زخمی می شود، اما تامی از راه می رسد و آن مامور را از بین می برد و اینجا جوئل می ماند و دختر رو به مرگ خود و این جاست که یکی از احساسی ترین صحنه های تاریخ گیم رقم می خورد و متوجه شاهکاری دیگر از سوی N@ughty Dog می شویم.
[تصویر:  316px-Naughty_Dog.svg.png]

این شرکت تابعه Sony Computer Entertainment می باشد. (First-Party)

صنعت: بازی های ویدئویی، سرگرمی های تعاملی

تاسیس: 1985 (به عنوان Jam Software)
1989 (به عنوان N@ughty Dog)

موسسان: Andy Gavin, Jason Rubin

محل: Santa Monica, California, United States of America

افراد کلیدی: Evan Wells (رئیس شرکت)
Christophe Balestra (رئیس شرکت)
Amy Hennig (کارگردان هنری سری Uncharted)
Neil Druckmann (کارگردان هنری The Last of Us)
Justin Richmond (کارگردان سری Uncharted)
Bruce Straley (کارگردان The Last of Us)

فرنچایز ها: Crash Bandicoot, Jak & Daxter, Uncharted, The Last of Us

N@aughty Dog (که قبل از سال 1989 به عنوان Jam Software شناخته می شد) یک توسعه دهنده ی بازی های ویدئویی است که در سانتا مونیکای کشور آمریکا مستقر بوده و موسسان این کمپانی آقایان Andy Gavin و Jason Rubin می باشند که در سال 1985 به عنوان یک استودیوی مستقل N@ughty Dog را تاسیس کردند، اما بعد ها این کمپانی توسط سرگرمی های سونی خریداری شد، ناتی داگ در اوایل کار عناوین کم هزینه ولی قابل قبولی را ساخته بود (مانند: Keef The Theif, Rings of Power, Way of The Warrior). جالب است بدانید که آقای Mark Cerny (طراح و معمار کنسول نسل هشتمی سونی یعنی PlayStation 4) در ناتی داگ مشغول ساخت عنوان سه گانه ی Crash Bandicoot بوده است و اینجا بود که ناتی داگ اولین IP بسیار موفق خود را عرضه ساخت. اما بعد از فروخته شدن این سری به شرکت Activision ناتی داگ بیکار ننشست و در سال 2001 عنوان Jak & Daxter را خلق کرد که عنوان بسیار موفق تری را نسبت به بازی Crash Bandicoot ساخت، اما در سال 2004 آقای جیسون روبین یکی از بنیان گذاران این شرکت ناتی داگ را ترک کردند ولی ناتی داگ همچنان سر پا ایستاد و سه گانه ی فوق العاده ی Uncharted را برای کنسول نسل هفتمی سونی یعنی PlayStation 3 ساخت، اما بعد از ساخت نسخه ی دوم بازی Uncharted ناتی داگ به دو گروه تقسیم شد، گروه اول مشغول ساخت Uncharted 3 شد و گروه بعدی آماده ی ساخت عنوانی جدید به کارگردانی آقایان Neil Druckmann و Bruce Straley شد به نام The Last of Us که در اولین نمایش خود در مراسم Spike 2011 توانست با نمایش های خود نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کند، در حال حاضر جدیدترین پروژه ی ناتی داگ ساخت چهارمین نسخه از سری محبوب Uncharted می باشد که با تریلری مرموز در جشن لانچ کنسول PlayStation 4 معرفی شد.

[تصویر:  90062409511201326600.jpg]

آیا قبل از انتشار بازی به یاد دارید که ناتی داگ گفت در سه قسمت اشک شما را در می آوریم؟ اول بازی یکی از همان جا هایی می باشد که ممکن است اشک بریزید!
آخرالزمان با روایتی دیگر

داستان بازی The Last of Us بی شک یکی از بهترین داستان های ساخته شده تا به حال می باشد که دارای شخصیت پردازی بسیار عمیقی هم می باشد، شخصیت اصلی داستان یعنی Joel یک مرد جوان است که با دخترش زندگی می کند و تمام زندگی خود را وفق دخترش کرده، به طوری که او حتی وقت نکرد به کالج برود! در روز تولد Joel، ویروس عجیبی به نام Cordyceps بر سطح آمریکا پخش می شود و این ویروس باعث می شود درگیری های زیادی در شهر رخ بدهد و تنها چیزی که جوئل دارد یعنی دخترش از بین برود، در همین اول متوجه شخصیت پردازی فوق العاده ی The Last of Us می شویم! در صحنه های آغازین بازی دیالوگ ها بسیار زیبا هستند و شما فکر می کنید که دارید یک فیلم سینمایی مشاهده می کنید! اول بازی شخصیت پردازی سارا به قدری به آن پرداخته شده  که ممکن است بعد از دیدن مرگش بسیار ناراحت شوید و اینجاست که متوجه می شویم شخصیت پردازی این عنوان بسیار شاهکار است.
مرگ دختر جوئل آغازی بود برای شروع رنج و عذاب جوئل در بلند مدت. بیست سال از این ماجرا می گذرد و حال جوئل به همراه برادرش یعنی Tommy به منطقه ی قرنطینه شده ی نظامی در شهر Boston می روند، جوئل در حال حاضر با زنی به نام Tess در کار قاچاق سلاح هستند، قطعا کار قاچاق سلاح دردسر های خود را دارا می باشد و ممکن است در این بین خیانت هایی هم صورت گیرد! شخصی به نام رابرت به تس و جوئل خیانت کرده و حال این دو به سراغ او می روند برای پس گرفتن سلاح ها! اما در این بین اتفاق بسیار بزرگی می افتد که زندگی جوئل را دگرگون می سازد! تس و جوئل پس از بازجویی از رابرت می فهمند که او سلاح ها را به گروهی به نام کرم شب تاب "FireFlies" فروخته است، آنها به دنبال گروه FireFlies می روند و با زنی به نام مارلین رو به رو می شوند، مارلین به آنها پیشنهاد می کند برای پس گرفتن سلاح ها می توانند یک دختر را به مقصد اصلی FireFlies برسانند و به ازای آن سلاح های بیشتری دریافت کنند و با آزمایشاتی که بر روی دختر انجام می شود به کل ویروس Cordyceps را از بین ببرند، جوئل قبول می کند تا آن دختر یعنی همان Ellie را به مقصد FireFlies ها برساند تا هم ویروس را ریشه کن کند و هم سلاح های بیشتری دریافت کند.
Ellie بسیار ناگهانی وارد ماجرا می شود، برخلاف آنچه تصور دارید Ellie در اول کار بسیار روابط سردی با جوئل دارد و هر دو از یک دیگر متنفر هستند! ولی همین جاست که باعث می شود داستان The Last of Us نسبت به بقیه ی بازی ها متمایز شود، جوئل و الی که بسیار روابط سردی دارند شرایط سخت آخرالزمان آنها را کم کم به یک دیگر وابسته می کند، شخصیت پردازی اینجا و آشنا شدن این دو باعث می شود جوئل به الی به چشم سارایی جدید نگاه کند و الی به جوئل به چشم یک پدر نگاه کند و اینجاست که روابط پدر-دختری بین آنها شکل می گیرد، البته شخصیت پردازی در اینجا با زیرکی تمام کار شده و کم کم روابط پدر-دختری شکل می گیرد که این یکی از نقاط مثبت TLOU می باشد که باعث شده به داستان این عنوان بگوییم"آخرالزمان با روایتی دیگر".

[تصویر:  220px-Joel.png]

بیوگرافی Joel

جوئل شخصیت اصلی بازی The Last Of Us است، او یکی از بازماندگان بعد از شیوع قارچ های Cordyceps می باشد، صداپیشه ی جوئل صداپیشه ی بسیار معروف یعنی Troy Baker می باشد که کار های درخشانی در کارنامه ی خود دارد. جوئل در سال 1980 (1983 هم ممکن است) در تگزاس چشم به جهان گشود و با برادرش Tommy بزرگ شد. او در نوجوانی با زنی که نامش معلوم نیست ازدواج کرد و صاحب دختری به اسم سارا شد، جوئل بخاطر پدر شدنش هرگز فرصت نکرد به کالج برود، هیچ اشاره ای هم به سرنوشت یا محل زندگی مادر سارا نشد، محل زندگی دقیق آنها در اطراف Austin شهر تگزاس بود. جوئل در یک ساخت و ساز مشغول به کار بوده است، احتمالاً به عنوان یک نجار، زیرا در مقدمه ی بازی در طول یک مکالمه ی تلفنی بین جوئل و تامی او به شدت اشاره به این دارد شغل خود را با پیمانکاری حفظ کند، همچنین میتوانید نقشه ی ساختمانی را بر روی میز جوئل در کنار تختش ببینید، در بالای قفسه ی کتابخانه ی اتاق هم چند کتاب به اسم منطقه ی ساخت و ساز به چشم میخورد. جوئل به موسیقی قبل از وقوع اتفاقات علاقه ی خاصی داشت و گیتار مینواخت و مجموعه ای گسترده از موسیقی های Vinyl در اتاقش نگه داری میکرد، و در حین بازی هم می بینیم که به الی اشاره می کند دوست داشته است که در قدیم یک خواننده شود.

[تصویر:  220px-Ellie.png]

بیوگرافی Ellie

  الی یک دختر 14 ساله است، (در کمیک American Dreams 13 سال دارد) (صدا پیشگی او به دست Ashley Johnson انجام شده است) او بعد از شیوع ویروس ها به دنیا آمد، نام مادرش آنا بود، او در بوستون زندگی میکرد و زندگی بسیار سختی داشت، وی در آمریکا تنها کسی بود که بدنش در مقابل قارچ ها و ویروس ها اثری نداشت، برای همین دست به دست دیگران میگشت برای آزمایش های مختلف بر روی وی، به همین علت هیچوقت زندگی آرامی و وقف مرادی نداشت. او در یک یتیم خانه بزرگ شد، در یک منطقه ی قرنطینه شده، بعد از مرگ مادرش پرستاری به اسم Marlene سرپرستی الی را به عهده گرفت، او تعلیم هایی مانند اسب سواری دید و بعد از مدتی به دست جول سپرده شد تا او را به گروه Firefiles برساند تا از او واکسن بگیرند و بشریت را از این فلاکت به بیرون بکشند، او برخلاف نمایش ها و چهره اش که دیدیم دختری نسبتا پرخاشگر است و در اوایل آشنایی با جوئل با او روابط خوبی ندارد ولی الی به غیر از جول که دید کسی را ندارد کم کم آن دو روابطشان مانند پدر و دختر شد و در این دنیای بی رحم او کسی را به جز جول نداشت، الی موقعیت ها را به خوبی درک میکند و همیشه به جول کمک میکند و نقش بسزایی در بازی ایفا میکند.

[تصویر:  29871633.jpg]
گرافیک فوق العاده، تنوع محیط سرسام آور، قابل بازی بودن الی، بهترین فصل بازی و...

ماجراجویی در عمق آخرالزمان

گیم پلی TLOU از همان اول بازی شگفت انگیز است و نکات بسیار مثبتی را در خود جای داده است، محیط های بازی به شدت متنوع هستند و چرخش فصل باعث شده به هیچ وجه احساس نکنید مکان ها متنوع نیستند، در بازی هر چهار فصل سال وجود دارد و هر فصل نسبت به فصل دیگری تفاوت های بسیار فاحشی دارد، علاوه بر اینکه فصل تغییر می کند مکان ها هم بسیار فرق می کنند، در کل بخواهیم لوکیشن های بازی را نام ببریم شامل هفت شهر مختلف می شوند که عبارت اند از: Austin, Boston, Lincoln, Pittsburgh, Jackson County, Silver Lake و Salt Lake City می شوند، محیط های شهری وسیع هستند و به بسیاری از قسمت های آن سفر خواهید کرد، مانند خرابه های شهر، قبرستان شهر، بیمارستان ها، مراکز مختلف و... یکی دیگر از نکات مثبت TLOU به شمار می رود.
خوشبختانه جزئیات بازی اینقدر بالا است که تمامی شخصیت ها با عوض شدن فصل، لباس خود را متناسب با آن فصل عوض می کنند، به عنوان مثال در فصل زمستان جوئل و الی لباس های گرم و بیشتری می پوشند و در فصل بهار لباس های نازک و کمتر.
تنوع سلاح در بازی فوق العاده است و این سلاح ها به شش دسته ی مختلف و متفاوت تقسیم می شوند که شامل اسلحه های بزرگ مانند Shotgun, Hunting Rifle, Flametrowher, Assault Rifle, Brust Rifle, Semi Auto Rifle و Military Sniper می شوند و دسته ی دیگر شامل کلت ها مانند 9mm Pistol, Revolver, Shorty, El Diablo می شوند و دسته ی دیگر شامل اسلحه های سبک برای مبارزات تن به تن می شوند مانند 2x4, Baseball Bat, Pipe, Machete, Hatchet, Switchblade, Shiv می شوند و دسته ی آخر بمب ها هستند که شامل Molotov Cocktail, Nail Bomb, Smoke Bomb می شوند و باقی سلاح ها همچون تیروکمان، آجر و بطری وجود دارند، پس می توان گفت TLOU بالغ بر حدوداً 25 سلاح مختلف و متنوع را در خود جای داده است که برای عنوانی که سلاح یک المان اصلی می باشد بسیار زیاد است. البته باید گفت آجر و بطری در بخش مخفی کاری بسیار کاربرد دارند زیرا می توان با استفاده از آنها حواس دشمنان را پرت کرد.
دشمنان بازی هم انسان ها هستند و هم زامبی های مختلف، در بازی چهار نوع زامبی وجود دارد به نام های Runners, Clickers, Stalkers و Bloaters، هر کدام از زامبی ها قدرت های خاص و شکل های مختلفی دارند، به عنوان مثال Runners ها مانند همان زامبی های معمولی هستند که در حال تبدیل شدن به Clicker هستند، آنها نسبتاً سریع هستند، ولی برخلاف Runners ها Clickers ها زامبی های وحشتناک و کوری هستند که صدای کلیک دارند و از راه کلیک کردن کمی می توانند ببینند، آنها نسبت به Runners ها کند تر هستند ولی اگر شما را ببینند به راحتی شما را می کشند و برای مبارزه با آنها حتما باید از یک سلاح گرم یا سرد استفاده کرد، در اینجا به دشمنانی می رسیم که انسان هستند و به ویروس Cordyceps مبتلا نشده اند، آنها یا شکارچی ها هستند یا پلیس یا کسانی که دنبال غذا و... هستند، طبیعتاً در آخرالزمان انسان ها با قحطی های زیادی رو به رو می شوند و این امر باعث شده تا عده ای به مردم حمله کنن تا شاید غذایی یا آبی به دست آورند، جوئل و الی هم جزء دسته ی انسان های معمولی هستند، پس هنگامی که انسان ها این دو شخص را می بینند به سمت آنها حمله ور می شوند و برای خلاص شدن از شر دشمنان بازی دو راه را برای بازیباز به جا گذاشته است، یا به صورت مخفی از دشمنان فرار کند یا با استفاده از سلاح های خود به دل دشمن بزند و نبردی پر زد و خورد را به ارمغان آورد.

[تصویر:  29613778.jpg]
البته خوشبختانه یا متاسفانه ناتی داگ قصد داشت یک دنیایی را به تصویر بکشد که قحطی در آن موج می زند، پس تیر و فشنگ نسبتاً در بازی کم می باشد و این باعث شده تا حتی در نبرد های اکشن کمی هم از تاکتیک استفاده کنید.
یکی دیگر از نکات عطف بازی این است که الی در بازی علاوه بر اینکه در بعضی مواقع قابل بازی است در زمانی هم که همراه جوئل می باشد به وی کمک های زیادی می کند، به عنوان مثال ممکن است در یک مبارزه او با پرتاب یک آجر حواس دشمنان را پرت کند. خوشبختانه هوش مصنوعی دشمنان عالی کار شده است، دشمنان همیشه برای نابود سازی شما از راه های مختلفی استفاده می کنند اما هوش مصنوعی بازی هم همچنان بی نقص نیست، مشکلی که در هوش مصنوعی وجود دارد (که البته بیشتر در حالات آسان تر اتفاق می افتد) این است که بعضی مواقع دشمنان اصلا الی را نمی بینند! که البته این مورد زیاد به چشم نمی آید و در کنار نقاط مثبت هوش مصنوعی این مشکل اصلا مسئله ی مهمی نیست.
الی و جوئل در طول بازی و زمانی که در کنار هم هستند دیالوگ های زیبایی می گویند و جزئیات آن بسیار زیاد است و یکی دیگر از نقاط مثبت TLOU دیالوگ های رد و بدل شده بین جوئل و الی می باشد.
همچنین یکی از ویژگی های TLOU قابلیتی است که در بازی های امروزی زیاد دیده می شود، این ویژگی قدیمی همان ویژگیی است که قبلا در Batman: Arkham Series, Assassin's Creed Series, Hitman Absolution دیده ایم و با آن آشنا هستیم، این قابلیت برخلاف بعضی از بازی ها که فقط آن را بدون هیچ استفاده ای قرار دادند ناتی داگ این قابلیت را بسیار کاربردی در بازی گنجانده به طوری که در بسیاری مواقع بازیکن تشویق می شود تا از این ویژگی استفاده کند.
به لطف انیمشین های نرم و روان این عنوان، مبارزات تن به تن فوق العاده کار شده اند، بازیکن وقتی شروع به مبارزه ی تن به تن می کند، جوئل به صورت اتوماتیک وار از اشیای اطراف برای مبارزه استفاده می کند و هر چیز بدربخوری برای مبارزه پیدا کند بر می دارد و به بدن دشمن می زند!
مبحث آخر مربوط به سیستم Crafting بازی می شود که بسیار در بازی کاربرد دارد، بازیکن با استفاده از آیتم هایی که در طول بازی به دست می آورد می تواند چیز های جدیدی مانند بمب بسازد که کشت و کشتار با آن بسیار لذت بخش است، خوشبختانه سیستم کرفتینگ بازی برخلاف بعضی از بازی ها ساده طراحی شده است که باعث می شود اشتیاق بیشتری برای کرفت کردن وسایل به وجود آید. 
 
[تصویر:  30000677.jpg]
نکته ای که باعث شده آخرالزمان TLOU متفاوت باشد استفاده از معجزه ای به نام رنگ می باشد، پس باید گفت آخرالزمان TLOU زیباست!
شاهکاری دیگر از Gustavo Santaolla

آقای Gustavo Alfredo Santaolla (متولد 19 آگوست 1951) یک نوازنده ی اهل آرژانتین هستند که تا به حال برای فیلم های زیادی آهنگسازی کرده اند، آقای گوستاو در دو سال پیاپی برنده ی بهترین موسیقی برای فیلم های Brokeback Mountain در سال 2005 و فیلم Babel در سال 2006 شده اند.
ایشان به غیر از آن جوایز متعدد و بی شمار دیگری را درو کردند که از جمله ی این جوایز، برنده ی دو جایزه ی BAFTA برای فیلم Babel و The Motorcycle Diaries شدند، برنده ی جایزه ی Golden Globe بخاطر ساخت آهنگ "A Love That Will Never Grow Old" برای فیلم Brokeback Mountain شده اند، برنده ی دو جایزه ی Grammy، برنده ی 20 جایزه ی Latin Grammy و... نیز شده اند که همگی نشان از این می دهند که این آهنگساز بسیار هنرمند می باشد، تیم ناتی داگ خوشبختانه یک فرصت طلایی به دست آورد و در نهایت توانست آقای Gustavo را به عنوان آهنگساز این عنوان به ناتی داگ دعوت کند، با اینکه آقای گوستاو اولین بار بود برای یک بازی ویدئویی آهنگسازی می کردند باز آهنگ های بسیار فوق العاده ای را در بازی جای دادند که همگی دارای عمق و حسی خاص هستند و به جرئت می توان گفت TLOU در زمینه ی موسیقی چیزی کم نذاشته است.
ناتی داگ علاوه بر استفاده از آهنگسازانی معروف، از Voice Actor های معروف و خبره ای هم استفاده کرده است، مانند استفاده از آقای Troy Baker و خانم Ashley Johnson برای صداپیشگی جوئل و الی، هر دو صداپیشگی بی نقصی را انجام داده اند و مشکلی به بخش صدای شخصیت ها وارد نیست.
افکت های صداگذاری هم بدون مشکل انجام شده است و برای بسیاری از حرکات یک صدای مختلف صورت گرفته است، صدای اسلحه ها با واقعیت بسیار برابری دارد، صدای بارش باران بسیار زیبا کار شده، صدای بالا رفتن از یک شی بسیار با جزئیات کار شده و....
 
[تصویر:  119440699.jpg]
سر تا پا جزئیات!

آخرالزمان زیبا!

موتور گرافیکی TLOU انجین بسیار قدرتمند و اختصاصی خود شرکت N@ughty Dog یعنی N@ughty Dog Engine است، بازیکن وقتی وارد دنیای آخرالزمانی ناتی داگ می شود به سه علت حیرت زده می شود! علت اول جزئیات بسیار بالای محیط است، کنده کاری های روی زمین، جنازه های پخش شده، زباله های روی زمین ریخته شده، تکان خوردن برگ درختان به وسیله ی باد، خیابان های دست نخورده ای که از شکاف آنها گیاهان رشد کرده اند، وسایل خرابی که توی کوچه ها ریخته شده اند، آب هایی که در خیابان سرازیر شده اند، حرکت بر روی برف و بجای ماند رد پا و... همگی با جزئیات تمام کار شده اند و این همان علتی است که بازیکن را مات و مبهوت گرافیک خود می سازد.
دلیل دوم نورپردازی خارق العاده ی TLOU می باشد، مخصوصاً زمانی که در بین خرابه ها حرکت می کنید و نور از بین شیار ها و سوراخ ها وارد خرابه می شود و منظره ی زیبایی به وجود می آورد!
دلیل سوم استفاده ی طراحان گرافیکی بازی از رنگ های مختلف و زنده که باعث می شود آخرالزمان TLOU بسیار زنده به نظر برسد و این امر باعث شده شاهد یک گرافیک هنری شاهکار باشیم.
همچنین انیمیشن و فیزیک نیز خیلی خوب کار شده است، دویدن، پریدن، کاور گرفتن، به صورت نشسته راه رفتن، حرکت در برف و باران و... با جزئیات کار شده و هیچ عیبی به آن وارد نیست.
با توجه به اینکه TLOU در اواخر نسل بر روی کنسول هفت سال پیش و بر روی سخت افزاری پیچیده عرضه شد، گرافیک آن بوی یک گرافیک نسل هشتمی را می دهد که جزئیات بسیار بالایی در آن به کار رفته است.

[تصویر:  TheLastofUsPoster.jpg]
و در آخر

در پایان باید گفت TLOU عنوانی شاهکار و بی نقص بود که توانست حتی قبل از انتشارش منتقدان را انگشت به دهان بگذارد، عنوانی که در آخر نسل تحولی ایجاد کرد و باعث شد از نظر بسیار از منتقدان جهان بهترین عنوان سال شناخته شود! TLOU داستان زیبایی داشت، داستانی که آخرالزمانی و کلیشه ای بود ولی به لطف شخصیت پردازی آن، باعث شد داستان بی نظیری را ارائه دهد، TLOU نیز همچنان گیم پلی طولانی و خلاقانه ای داشت، گیم پلیی پر از جزئیات و ویژگی های مختلف مانند سیستم کرفتینگ و مبارزات تن به تن متفاوت و از همه مهم تر چرخش فصل که همه ی این نکات باعث می شود ارزش تکرار این عنوان فوق العاده زیاد شود، ناتی داگ در زمینه ی موسیقی و صداگذاری نیز از افراد کلیدی مانند آقای Gustavo Santaoalla استفاده کرد که امر باعث شد تا شاهد یکی از برترین موسیقی های سال باشیم! گرافیک TLOU با توجه به آنکه بر روی سخت افزاری محدود به هفت سال پیش پردازش می شود بی شک در لیست برترین گرافیک های جای بسیار ویژه ای دارد و باید گفت TLOU عنوانی است که ارزش یک بار تکرار را دارد و به همه این عنوان زیبا توصیه می شود.
 
نکات مثبت: داستان و شخصیت پردازی فوق العاده، فصل اختتامیه، گیم پلی عالی، صداپیشگی های جوئل و الی، موسیقی های زیبا، گرافیک پر جزئیات

نکات منفی: ندارد!

امتیاز کل: 10/10
مطلب حدوداً 3900 کلمه بوده و اختصاصی فروم گیمفا است.
منتظر نظرات ارزشمندتون هستم.
پاسخ
#2
واقعا خسته نباشید , آفرین[img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img]
امید وارم موفق باشید[img]images/smi/s0 (25).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
راجب بازی هم باید بگم فقط شاهکار بود و خیلی ناراحت شدم که جایزه vgx نگرفت ولی به جاش کلی جایزه گرفت[img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
[تصویر:  90062409511201326600.jpg]
 
پاسخ
#3
ممنون بابت مقاله، مثل همیشه عالی[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]فقط حواست هست که همین جور داری عقب میری! از اساسین شروع کردی بعد رسیدی به GTA V الانم آخرین ما، میترسم سر به ناکجا آباد بزنی:دی[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
مقاله از نظر حجمی ایده آل بود 3900 کلمه نسبتا خوبه ولی می تونه جمع وجور تر بشه البته بستگی به نگارش نویسنده و نوع مقاله داره!

دیگه هیچی و هیچی فقط یکسری مشکلات نگارشی که بماند برای بعد[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]بازی هم که عالی بود[img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
ممنون بابت مقاله عالیتون، پیشرفتتون رو آرزومندیم[img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
پاسخ
#4
دمت گرم خيلى با نقدت حال كردم البته هنوز كامل نقدت رو نخوندم هر چى ميخونم تموم نميشه[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
در كل خسته نباشى خيلى نقد زيبايى هست اطلاعاتى كه دادى درباره الى و جول و بعضى از اطلاعات بازى رو اصلاً نميدونستم.[img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
درباره بازى هم بايد بگم بهترين بازى عمرم بود. واقعاً باهاش زندگى كردم[img]images/smi/s0 (67).gif[/img]
ممنون آينده ى روشنى در نقد نويسى انتظار شما رو مى كشه![img]images/smi/s0 (24).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
پاسخ
#5
(12-28-2013, 10:49 PM)AMIR M13 نوشته است: ممنون بابت مقاله، مثل همیشه عالی[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]فقط حواست هست که همین جور داری عقب میری! از اساسین شروع کردی بعد رسیدی به GTA V الانم آخرین ما، میترسم سر به ناکجا آباد بزنی:دی[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]
مقاله از نظر حجمی ایده آل بود 3900 کلمه نسبتا خوبه ولی می تونه جمع وجور تر بشه البته بستگی به نگارش نویسنده و نوع مقاله داره!

دیگه هیچی و هیچی فقط یکسری مشکلات نگارشی که بماند برای بعد[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]بازی هم که عالی بود[img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
ممنون بابت مقاله عالیتون، پیشرفتتون رو آرزومندیم[img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

سلام
ممنون، خوشحالم از اینکه خوشتون اومده از مقاله[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]، فقط درباره ی اون تیکه ی قرمز رنگ بگم که بخاطر کمبود موضوع هست، چون دیگه بیشتر بازی ها روی کنسول های نسل هشتم میاد منم هیچ موضوعی نداشتم برای نقد کردن[img]images/smi/s0 (43).gif[/img][img]images/smi/s0 (67).gif[/img]
نقل‌قول: مقاله از نظر حجمی ایده آل بود 3900 کلمه نسبتا خوبه ولی می تونه جمع وجور تر بشه البته بستگی به نگارش نویسنده و نوع مقاله داره!
منظورتون رو دقیق از این قسمت متوجه نشدم[img]images/smi/s0 (60).gif[/img] منظورتون اینه که حجم مقاله باید بیشتر میشد؟ (یا کمتر؟)

در آخرم باز ممنون[img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
پاسخ
#6
نقل‌قول: سلام
ممنون، خوشحالم از اینکه خوشتون اومده از مقاله[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]، فقط درباره ی اون تیکه ی قرمز رنگ بگم که بخاطر کمبود موضوع هست، چون دیگه بیشتر بازی ها روی کنسول های نسل هشتم میاد منم هیچ موضوعی نداشتم برای نقد کردن[img]images/smi/s0 (43).gif[/img][img]images/smi/s0 (67).gif[/img]
منظورتون رو دقیق از این قسمت متوجه نشدم[img]images/smi/s0 (60).gif[/img] منظورتون اینه که حجم مقاله باید بیشتر میشد؟ (یا کمتر؟)

در آخرم باز ممنون[img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
 


اولین قسمت رو به عنوان شوخی عرض کردم والا واقعا این مشکل همگانیه و درد ما هم هست[img]images/smi/s0 (25).gif[/img]

درمورد قسمت دوم: شاید می دونید که قانون نویسندگان انجمن اینه که مقالات تا بیشتر از 3هزار کلمه مجاز نیست، من هم کلی گفتم چون شما از نویسندگان آینده سایت هستید، از قانون تبعیت کنید و زیاد خسته نشید [img]images/smi/s0 (25).gif[/img]البته اگه به زیاد نویسی علاقه دارید می تونید طولانی بنویسید چون وفتی مبتدی شدید، دیگه نمی تونید[img]images/smi/s0 (67).gif[/img]

[img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
 
پاسخ
#7
واقعا یکی از بیاد ماندنی ترین و شاهکار ترین بازی های عمرم هست و تا وقتی که زنده باشم شخصیت goel و بخصوص elli در قلبم میمانند[img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img]

و اما نقد:بسیار خوب نوشته شده بود و به نکات ریز و صدالبته جالب اشاره هایی کرده بودید که برای من که بیش از 4 بار این بازی رو تموم کردم هم تازگی داشت اما در بخش هایی به دفعات, اشتباهاتی را انجام داده اید مانند دو قسمت جوئل و الی که در قسمت جوئل دوبار از کلمه موسیقی بطور بدی استفاده کردید و در بخش الی نیز بجای وفق از وقف استفاده کردید که بخاطر دوباره نخوانی این اتفاقات روی میدهد...[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
منتظر کارهای زیبای دیگر از شما هستم[img]images/smi/s0 (60).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img]
IN GOD WE TRUST
&
WE ARE a LIVE

[تصویر:  51602927824159199521.jpg]
پاسخ
#8
(12-28-2013, 11:53 PM)VLAdMIR VAMpIRE نوشته است: واقعا یکی از بیاد ماندنی ترین و شاهکار ترین بازی های عمرم هست و تا وقتی که زنده باشم شخصیت goel و بخصوص elli در قلبم میمانند[img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img]

و اما نقد:بسیار خوب نوشته شده بود و به نکات ریز و صدالبته جالب اشاره هایی کرده بودید که برای من که بیش از 4 بار این بازی رو تموم کردم هم تازگی داشت اما در بخش هایی به دفعات, اشتباهاتی را انجام داده اید مانند دو قسمت جوئل و الی که در قسمت جوئل دوبار از کلمه موسیقی بطور بدی استفاده کردید و در بخش الی نیز بجای وفق از وقف استفاده کردید که بخاطر دوباره نخوانی این اتفاقات روی میدهد...[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
منتظر کارهای زیبای دیگر از شما هستم[img]images/smi/s0 (60).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img]

ممنون[img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
مشکلاتی رو که گفتین ویرایش کردم[img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
پاسخ
#9
نقد بسیار خوبی بود ممنون [img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (62).gif[/img]
حیف که فصل امتحانات لعنتی مدرسس وگر من هم میتونستم نقد بازی beyond و batman رو بنویسم [img]images/smi/s0 (41).gif[/img]
پاسخ
#10
مرسی، مثل همیشه عالی! [img]images/smi/s0 (24).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
فقط تنها مشکل نقدتون اینه که خیلی زیاد شبیه پیش نمایش هاست! [img]images/smi/s0 (43).gif[/img]
اینکه درباره استودیو سازنده توضیح بدیم، بیشتر شبیه طرز نوشتاری پیش نمایش ها هست. در اصل میشه گفت هدف اصلی نقد، بیان کاستی ها و نقاط قوت یک بازی هست که شما هم دربارش توضیح دادید.
البته منظورم به طور کامل این نیست که درباره استودیو سازنده حرفی زده نشه؛ بلکه منظورم اینه که می تونید تو بخشی مثل مقدمه درباره استودیو سازنده توضیح بدید، نه در بخشی مجزا! اون هم به طوریکه اصلاً از هدف اصلی خارج نشید و بیشتر تمرکز روی بازی مورد تمرکز داشته باشید. [img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
خسته نباشید. [img]images/smi/s0 (24).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
 
[تصویر:  h9pacwys58r03u326n3a.png]
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  نقد و بررسی بازی مافیا officialamir 1 1,807 05-10-2023, 04:01 PM
آخرین ارسال: برنا زرین
  بررسی بازی The Quarry : فیلم خوب، بازی معمولی علی امینی 0 968 06-14-2022, 03:46 PM
آخرین ارسال: علی امینی
  بررسی بازی Lego Star Wars: The Skywalker Saga ساسان گیمر 0 993 04-18-2022, 11:40 AM
آخرین ارسال: ساسان گیمر
  زنگ ورزش | نقد و بررسی FIFA 14 White Fang 23 7,950 02-28-2022, 03:36 PM
آخرین ارسال: alireza663
  نقد و بررسی گوشی سامسونگ a51 pishrotech 0 1,141 10-20-2021, 07:48 PM
آخرین ارسال: pishrotech

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان