ارتباط با اعضای تحریریه

[Punished Snake]

با تمام احترام...
قسمت اول هم بنظرم کمی اضافه بود
تمام اون کلمات جملات بازی با کلمات و....
بنظرم ایشون هر چقدر هم نویسنده خوبی باشن اگر در کاری به این صورت تخصصی میخوان کار کنند از کسایی که در این زمینه اطلاعات دارن درباره متال یا هر بازی دارن استفاده کنند بجز خودم که داستان متال رو میدونم تو بارت اول مقاله هدف به این میخواست به این جمله برسه:اسماعیل کیست؟از مقدمه تا نتیجه گیری در مقاله کلا در یک جمله خلاصه میشد
بهتره اگه میخوان واقعا تخصصی کار کنند امیدوارم همه ی نکات بازی رو زیر ذره بین ببرند در قسمت اول به بسیاری از نکات که ابید اشاره میشد نشد بنده همین چند وقت تو یک بست اهنگ The man who sold the world رو که بررسی کردم نه در قالب یک مقاله و...فقط بررسی کردم کلا داستان بازی در ابیزود اول و دوم در این اهنگ گفته میشه حتی بایان بازی هم تاحدودی مشخص میشه 
امیدوارم قسمت دوم تامل تر باشه 

مشخصاً شما وقتی مقدمه‌ی مقاله رو خوندید و دیدید براتون گنگه بی‌خیالش شدید و عدم تسلط‌ کافی‌تون رو داستان متال گیر و این‌که مقصود مقاله رو نگرفتید رو می‌خواین بندازید گردن منِ بی‌چاره! شاید بهتر باشه یه بار اون مقاله رو دربارش شفاف‌سازی کنم، اون‌وقت اگه شما دیدید بازم هدف کلی مقاله هویت اسماعیل بوده، حرف شما رو بی‌بروبرگرد قبول می‌کنم.

بخش مقدمه که حتی یه کلمه هم از اسماعیل حرفی زده نشده. بخش بعدی هم تشریح پایان بازی هست و وقتی قراره پایان گنگ بازی رو تشریح کنم باید بگم اسماعیل کی بود، که اونم بدون هیچ کش دادن اضافه عرض کردم. قسمت بعدی هم اقتباس از آنالیز چهار ساعته‌ی کانال PythonSelkanHD بود که اگه با این کانال آشنایی داشتید و ویدئوشون رو می‌دیدید متوجه می‌شدید خیلی هم گذرا به اسماعیل اشاره می‌کنه. اون بخش صرفاً بازگویی تناقض‌های بازی بود و این‌که چرا نباید این پارادوکس‌ها رو ازش گذشت. قسمت بعدی هم دوباره واضحه؛ فلسفه‌ی زبان. خب تو فلسفه‌ی زبان حتی از اسم اسماعیل هم استفاده نشده. اون قسمت همون‌طور که نوشته شده حول‌وحوش ارتباط بین اشیا فیزیکی و مفاهیم انتزاعی می‌چرخه؛ یعنی تمایز بین «معنی و ایده‌های بیان شده از طریق نماد و متمایز از شکل فیزیکی که می‌بینیم» و «شکل فیزیکی نماد»ها. به زبون ساده‌تر این بخش درباره‌ی واکاوی مفهوم زبان داخل فانتوم پین هست. پس باز این هم ربطی به اسماعیل نداره. بخش‌های پایانی هم درباره‌ی پایان مخفی و بمب‌های اتمی هستش که من باز هم جز پارت «متافوری از مردی که دنیا را فروخت» دیگه جایی رو نمی‌بینم که روی هویت اسماعیل تمرکز کرده باشم. من از همون زمان تاْسیس ساب‌ردیت NeverBeGameOver مدام تئوری‌های بازی رو دنبال کردم و بعد از ده ماه پیگیری اونجا به هیچ فرضیه‌ای اعتقاد ندارم که درباره‌ی هویت اسماعیل بحث زیادی انجام بدم. چون اسماعیل همون بیگ باسه و کل اشاره‌ی من به اسماعیل تو همین جمله خلاصه می‌شد. با همه این تفاسیر باز هم کل مقاله تو چهار-پنج بند جا می‌شد و همه‌ش درباره‌ی اسماعیل بود؟ نه، اون همه نوشته بود برای رسیدن به مفهومی که خود بازی و نیچه به ما می‌گه؛ یعنی تاْیید فراسوی نیک و بد و رد کردن چیزهایی که چشم‌بسته از روی بازی پذیرفتیم‌شون. فکر می‌کردم احیاناً کسی متوجه‌ی مقاله نشه، ولی فکر نمی‌کردم عین یه کیک و پایان باز برای خودش برداشت اشتباه کنه. امیدوارم ابهامات رو رفع کرده باشم دوست گرامی. 

قسمت دوم مقاله هم سعی می‌شه هر لغت گنگی که استفاده می‌شه رو طی پاورقی یا هر چیز دیگه‌ای توضیح کافی بدم تا بهتر متوجه شید. موفق باشید