امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 2.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
از جنس فراموشی:نقد برترین عنوان ترسناک در بین بازی های رایانه ای
#1
[تصویر:  Amnesia_Title.jpg]
تاکنون بازی های ویدئویی بسیاری با سبک و سیاق هایی متفاوت آن هم در ژانر ترس و وحشت ساخته شده اند که شامل سری های محبوبی هم چون  resident evil  ، dead spase و ... می باشند.سبک Survival در این عناوین به خوبی احساس می شود وتمامی تمرکز گیمرهمواره بروی مقدار مهمات می باشد،مهماتی که به محض به اتمام رسیدنشان دیگر شانسی برای گیمر آن هم در جهت رسیدن به اهداف بازی نخواهد بود.اخیرا شاهد ترکیب ژانر ترس و وحشت با اکشن در عناوینی همچون Dead Spase 3,Metro Last Light,Resident evil 6 بوده ایم،این ترکیب نچندان جذاب همواره نتایج مخربی را به دنبال داشته است،موفقیت این عناوین بسیار کمتر از حد انتظار گیمر ها می باشد.عملا دو ژانر ترس و اکشن با یکدیگردر تضادی مخفی و غیر قابل احساس هستند اینکه چرا این دو ژانر با یکدیگر ناسازگاری غیر قابل احساسی دارند را باید در عناوین انحصاریشان جویا شد.بعید نیست که بتوانیم با بررسی عناوین ژانر ترس خالص و یا اکشن خالص به این مسئله جواب بدهیم.

شکی نخواهد بود که موفق ترین عنوان در ژانر ترس عنوان amnesia the dark descent می باشد.عنوانی سراسر ترس که سبکی متفاوت از ترس را برای یک گیمر به ارمغان می آورد،سبکی که تاکنون شاهد آن در کمتر عنوانی بودیم و عملا به آن بی توجهی محض می شود.در عناوین ترسناک مختلف گیمر با بهمراه داشتن سلاح عملا ترس از مهاجم را به خوبی احساس نمی کند،حتی اگر مشکل کمبود مهمات وجود داشته باشد باز هم ترس معنای واقعی خود را پیدا نمی کند چرا که همواره شما قادر به مقابله با عامل وحشت زا خواهید بود و بالاخره پس از بارها تلاش آن را به خاک سیاه خواهید نشاند اندکی بعد هم به خود افتخار می کنید که چه کار بزرگی را به اتمام رسانده اید!
[تصویر:  Amnesia-The-Dark-Descent-Trailer-5_2.jpg]
عنوان amnesia the dark descent از محدود عناوینی می باشد که توانسته است ترس محض را به گیمر هدیه کند.
مهم ترین عامل وحشت زای این عنوان ترسی می باشد که شما قادر به مقابله با آن نخواهید بود،عامل وحشت زایی که شما را بر رویه صندلیتان در حالی که باحالتی متمرکز به صفحه نمایشگراتان خیره شده اید میخکوب کرده است و هر ثانیه تپش های قلبتان را افزایش می دهد عاملی معمولی و مانند آنچه که شما قبلا تجربه کرده اید نخواهد بود.کنترل چنین ترسی به هیچ وجه میسر نمی شود چرا که شما وسیله ی کنترل و افسار محارش را در دست نخواهید داشت.علت اصلی این ترس متفاوت را می توانید در بررسی این عنوان متوجه شوید:

از جنس فراموشی:

در حال قدم زدن در سالن قدیمی و طویلی هستید که به علت تاریکی هیچ گونه تسلطی بر محیط اطراف خود نخواهید داشت،اندکی که به کمک نور اندک فانوس رو به موت خود به راهتان ادامه می دهید ناگهان صدای ضربه زدن به دری از نزدیکیتان را می شنوید،شیون دختری را می شنوید و در کمال تعجب محل در را جویا می شوید،دلتان به حالش می سوزد و در را باز می کنید که ناگهان موجودی با دهانی کج که شبیه به هیچ بشری که تاکنون مشاهده کرده اید نمی باشد در جلوی چشمانتان ظاهر می شود.عکس العمل گیمر در چنین موقعیتی بستن در و پناه بردن به سمت تاریکی می باشد و نه چیز دیگر!

منشاء فراموشی:
[تصویر:  amnesia-dd-0.jpg]
در اواخر آگوست سال 1938 مردی با نام  Daniel که یک جوان اهل لندن می باشد در راهرو های تنگ و تاریک قلعه ی Brennenburg  به هوش می آید در حالی که از خود و گذشته اش چیزی را به خاطر نمی آورد و فقط و فقط نامش و اینکه اهل May Fair بوده است را به یاد می آورد، Danielمعتقد است که توسط فردی ناشناس شکار شده است.اندکی بعد از اینکه Daniel به هوش می آید نوشته ای را می یابد که برطبق آن Daniel عمدا حافظه خود را پاک کرده است!در این نوشته ذکر شده است که او باید به داخل قسمتی از قلعه با نام Sanctum وارد شود و کسی به اسم   Alexander را به قتل برساند.
جست و جو در عمق تاریکی های قلعه در حالی که او از رنگ های صورتی ای که بر زمین برای راهنماییش قرار داده شده اند تبعیت می کند یک سفر برای کشف خاطرات فراموش شده اش نیز می باشد.او در این سفر نه تنها نوشته هایش را در گوشه و کنار مکان های درون قلعه می یابد همچنین پی به اتفاق های مخوفی که برای ساکنان آن قلعه رخ داده است می برد.در حالی که Daniel به سفرش در قلعه Brennenburg  ادامه می دهد متوجه حضور یک نوع انرژی مخوف و عجیب درون قلعه می شود که به شکل گوشت های فاسد شده در حال پیشرفت در قلعه و فرارگیری تمامی نقاط آن می باشد. Danielقبلا بعنوان یک باستان شناس خبره به آفریقا فرستاده شده بود و سعی در نفوذ در معبدی با نام The Tomb of Tin Hinan را داشته است،او از میان گوی اسرار آمیزی که درون معبد ویرانه قدیمی قرار داشته عبور کرده است و قطعات شکسته آن را به اینگلند آورده است که توانسته به خوبی آنها را به هم متصل کند.
Daniel شروع به تحقیق درباره ی گوی کرده است و از یک باستان شناس و یک پروفسور برای پیشرفت کار خود دیدن کرده است.بعد از مدتی Daniel به طور مکرر کابوس های وحشتناکی می بیند و بدتر از همه اینکه گوی اسرار آمیز در اثر تاریکی ای ناشناخته و مخوف میمیرد.بعد از مدتی او یک نامه از فردی ناشناس با نام Alexander دریافت می کند.کسی که قول می دهد تا Daniel را از نیروهای اهریمنی محافظت کند اگر او برای مدتی به قلعه متروکه اش بیاید. Danielراهی دیگر برای نجات خودش نمیاد و به ناچار به قلعه Brennenburg  می رود.وقتی که Daniel به قلعه می رسد Alexander و پیش خدمتانش استقبال گرمی از او می کنند، Alexander به نظر می رسد که از آمدن Daniel فوق العاده شادمان و خوشحال است!
اما Daniel از نیرو های مخوفی که بر قلعه Brennenburg  احاطه داشتند کاملا بی خبر بود، Alexander از این موضوع باخبر بود و به خوبی می دانست که چه خطری در پیش روی Daniel است،اما به او قول داده بود که با آمدن به قلعه Brennenburg  برای همیشه می تواند از شر کابوس های وحشتناک رهایی یابد. Alexanderتمام اطلاعاتی را که راجع به گوی می دانست به Daniel گفت. Daniel  از ماهیت شیطانی گوی متنفر شد و گفت که باید هرچه سریعتر گوی را از بین برد. Alexander  به Daniel گفت که تو هم اکنون جزئی از گوی شده ای و گوی هم به تسخیر تاریکی ها در آمده و او نباید به گوی صدمه ای بزند چرا که می تواند همه چیز را به حالت اولیه خود بازگرداند. Danielبا خوشحالی گفت که نامه ای که برایش فرستاده بود را خوانده و هم اکنون حاضر است تا از شر گوی و تاریکی نجات یابد.اما Alexander در جواب او گفت که این کار برایت هزینه ای دارد.
Alexander  تمامی قسمت های قلعه را به Daniel  نشان داد مثل محل بایگانی،پالایشگاه و زندانی که در آن افرادی را با نام criminals به زنجیر کشیده بود. Alexander  یک حیوان خانگی محبوب هم با نام Chancel داشت،در نهایت ورودی محلی با نام Sanctum  را به Daniel  نشان داد که می توانست با ورود به آنجا از شر تاریکی ها خلاص شود.هنگامی که آن دو در حال قدم زدن در قسمت Sanctum  بودند Daniel  گوی ارزشمند را بعنوان مزد کار Alexander  پیشنهاد کرد که ناگهان نیروی فاسد مخوفی که در آن قلعه وجود داشت بیدار شد و به خشم آمد. Alexander  به سرعت گوی را پنهان کرد و به Daniel  گفت که فرصت بسیار کم است و باید هرچه سریعتر فرایند رهاسازیش از تاریک را شروع کند.بعد از مدتی Alexander  گفت که رهاسازی Daniel  از تاریکی محال است و تنها راهش این است که به Alexander  کمک کند تا بتواند به دنیای دیگری که قصد دسترسی به آن را دارد برسد و برای این کار او احتیج به یک ماده با نام vitae دارد که فقط می توان آن را از خون انسان هایی با نام عذاب دیده گان برداشت کردو همچنین او نیاز به یک گوی کارنکرده دارد.پس Alexander  Daniel  را به وسیله ای برای انجام اهداف پلید خودش تبدیل کرد و پیش خدمتان سابق خودش رابه موجودات مخوفی تبدیل کرد که Daniel  باید از آنها فراری می بود. Alexander  به Daniel  قول داد که با انجام این کار او را از دست تاریکی ها برای همیشه نجات دهد. Daniel  در ابتدا این مسئولیت را پذیرفت مخصوصا هنگامی که Alexander  به او گفت که انسان ها مبدل به موجوداتی مخوف و آدم خوار شده اند. Alexander  به زندانی های خود زهری خوراند که سبب می شد شکنجه های که روی آنها اعمال شده بود را از خاطر ببرند برای اینکه Daniel  بتواند نمونه خون آنها را بگیرد. Alexander  به مرور زمان از انجام آزمایش ها زده می شد مخصوصا هنگامی که Alexander  دخترک کوچکی را هنگام فرار از زندان در نهایت بی رحمی به قتل رساند. Alexander  متوجه شد که آزمایشات عوارض مخربی را بر رویه مغز Daniel  گذاشته اند.در همین حین Alexander  بهمراه گوی به Sanctum  رفت و Daniel  را با موجودات اهریمنی تنها گذاشت. Daniel  گرفتار عذاب دیگری شده بود،عذاب ناشی از گناهانش که بخاطر حیله گری های Alexander  مرتکب شده بود.او تصمیم میگیرد تا برای فراموش کردن گناهان وحشت ناک خود از آن زهر بخورد و دچار فراموشی شود،اما برای خودش یک سری یادداشت هایی قرار می دهد تا محل Alexander  را پیدا کرده و او را به قتل برساند و ...

نتیجه این کار چه خواهد بود و آیا Daniel  می تواند به اهدافش برسد را فقط می توانید با تجربه این عنوان جالب متوجه شوید.
نه سلاح سردی و نه سلاح گرمی در کار است،همه ی داراییتان فانوسیست که هر لحظه ممکن است سوختش به اتمام برسد.
[تصویر:  ss_db5cf1ca6aa0198d45b9ea892c202bd2bb451...1363726339]
کارایی فانوس روشن کردن مسیر فوق العاده تاریک پیش رویه شماست که از حوادثی که در آن برایتان رخ می دهد بی خبر هستید.برای روشن نگاه داشتن فانوس مجبور به گشتن در هر کنج و گوشه ای از این محیط تنگ و تاریک بازی هستید تا خدای ناکرده نورتان به اتمام نرسد،اما این شما نیستید که نیازمند به این نور می باشید،بلکه این کاراکتر اصلی بازی می باشد که به شدت به نور نیاز دارد به گونه ای که اگر برای مدتی کوتاه در تاریکی قرار بگیرید به راحتی می توانید صدای به هم سابیدن دندانهایش را بشنوید و ترس را در عمق وجودش احساس کنید،در محیط های تاریک به مرور زمان دیدتان تیره تر و تیره تر می شود.

همان گونه که در داستان بازی نمایان است اصلی ترین عامل شکل گیری ترس در این عنوان فراموشی می باشد.همان گونه که گفته شد شما فقط یک عدد فانوس و آن هم برای دیده شدن محیط تاریک اطراف خود دارید،در گوشه و کنار های محیط اطرفتان نیز شمع ها و مشعل های ثابتی قرار دارند که با روشن کردن آنها توسط قوطی خاصی که حاوی مواد آتش زاست می توانید به بهترین نحو محیط اطرف خود را روشن کنید و از ترسیدن Daniel  و آسیب دیدن سیستم عصبی او جلوگیری کنید.دشمنان شما همواره آسیب ناپذیر هستند و شامل نیروهای مخوف و اشباح و یک موجود به ظاهر آدم با لبی کج و آویزان می باشند که شما راهی جز فرار از دسترس آنها را ندارید.
هنگامی که گیمر با موجود کج لب روبرو می شود به ناچانار از ترس این هیولای تاریکی باید به تاریکی پناه ببرد!به گونه ای که اگر در معرض کوچکترین روشنایی قرار بگیرد عملا یک مرده بحساب می آید.
[تصویر:  Amnesia-screenshot-1-590x368.jpg]
در بازی پارامتر های مختلفی برای ایجاد ترس در بازی وجود دارد:

1- میزان سوخت فانوس که همواره باید مراقب آن باشید تا  به اتمام نرسد تا بتوانید استفاده بهینه از آن را داشته باشید.
2- قوطی های حاوی مواد آتش زا که برای روشن کردن مشعل ها و شمع ها و روشنایی مسیرتان فوق العاده مفید هستند.
3- سلامت جسمانی که یکی از پارامتر های مهم می باشد که در اثر موارد مختلفی به خطر می افتد و باید از طریق استفاده از بطری های مخصوصی  آن را همیشه به حالت اول برگردانید.
4- سلامت سیستم عصبی که فوق العاده مهم است و در صورت افت این مورد کنترل کاراکتر اصلی سخت تر و احتمال افتادن به دام موجودات مخوف بازی بیش تر می شود،لازم به ذکر است که این مورد هیچ گونه راه درمانی جز مراقبت نخواهد داشت و می تواند Daniel  را تا مرض دیوانگی ببرد.
5- صحنه سازی های مختلف که گاهی با دیدن تکه ای از بدن یک انسان یا سر سگ مرده ای بر ترس شما افزوده می شود.
تاریکی را باید هم دوست خود و هم دشمن خود دانست چرا که در بعضی مواقع به شما کمک می کند تا مخفی شوید و در بعضی مواقع سبب پنهان شدن موجودات اهریمنی بازی می شود.
[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcS9RCPFoIbO6tHtzzvbuFS...d54-Ibptk2]
برخورد مستقیم بین شما و ارواح بسیار کم خواهد بود مگر اینکه هیچ گونه توجهی به صداهای اخطار دهنده محیطی نداشته باشید:
در ته سالنی ترسناک و تاریک صدای زوزه ای را می شنوید و سایه ای ناواضح به سمت شما می آید و پس از مدتی به راه خود ادامه می دهد و شما و ترس و تاریکی بی نهایت بازی می مانید.
محیط های بازی همواره بسته و بدون راه دررو می باشند به گونه ای که در شرایط حساس یک گیمر به کلی میخکوب خواهد شد.موسیقی بازی فوق العاده زیبا و تاثیر گذار می باشد،همواره موسیقی ترسناک و دلهره آور و ملایمی شما را همیاری می کند و هر لحظه بر شدت ترس شما از در های بسته و صدا های بی معنی محیطی می افزاید.
بیش از حد فکری بودن بعضی از قسمت های بازی نهایت ترس را در گیمر القاء می کند،عملا هیچ گونه راهنمایی خاصی برای شما در حالت های پیچیده ی بازی وجود نخواهد داشت و همواره باید مستقل عمل کنید.در محیط هیچ گونه موجود زنده ای وجود ندارد و فقط شما هستید و Alexander  و موجودات اهریمنی،هیچ گاه در محیط بازی احساس آسایش و راحتی نخواهید کرد خطر موجودات وحشی بازی همواره شما را تهدید خواهد کرد.
علی رغم گرافیک نه چندان زیاد این عنوان به خوبی صحنه ها و اتفاقات بازی ترس لازم را به گیمر القاء می کنند و جای هیچ نگرانی ای برای گرافیک تا حدودی ضعیف بازی وجود ندارد.

ذکر این نکته که نحوه بازی کردن یک عنوان ترسناک تاثیر بسزایی در میزان ترس شما از آن دارد کاملا بجاست:
شما با تعدادی از دوستان خود در حال بازی کردن یک عنوان ترسناک هستید،احتمال ترسیدن شما فوق العاده کم خواهد بود به گونه ای که حتی در بیش تر مواقع به صحنه های ترسناک بازی می خندید و آنها را به تمسخر میگیرد.
تنهای تنها هستید اما روز روشن است و آفتاب در حال داغ کردن مغز مبارک است و تاحدودی چشمانتان را هم اذیت می کند،ترس از بازی در این گونه مواقع وجود دارد ولی نه به حد کافی که لذت کافی را از ترس بازی ببرید.
شب است و شما تنهای تنها هستید و هدفون مناسبی را رو یه سرخود گذاشته اید که صداهای بازی را به گوش های خوبی به شما منتقل می کند.در این گونه مواقع ترس از بازی به حد اعلای خود می رسد،اگر طرفدار عناوین ترسناک و دلهره آور هستید این عنوان فوق العاده را تهیه کرده و در چنین موقعیت لذت نهایی ترس و وحشت خالص را احساس کنیدريا،یقینا تجربه ای ناب و بی مانند را از ترس به شما هدیه خواهد کرد.
پاسخ
#2
بازیش تموم نکردم تای جاهایی رفتم خیلی سخت بود سرم درد گرفت . [img]images/smi/s0 (29).gif[/img]
پاسخ
#3
آخه این چیه آدم سکته می کنه [img]/images/smi/new/121.gif[/img][img]/images/smi/new/217.gif[/img][img]/images/smi/new/217.gif[/img][img]/images/smi/new/40.gif[/img][img]/images/smi/new/40.gif[/img][img]images/smi/s0 (56).gif[/img] ولی ممنون برای نقد 
واز این که به قولت وفا کردی[img]images/smi/s0 (24).gif[/img][img]images/smi/s0 (24).gif[/img][img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
پاسخ
#4
نقد خوبی بود. نشون میده داری خیلی پیشرفت میکنی[img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
پاسخ
#5
من که بازی نکردم.ولی ممنون بابت نقد.این بازی برای ایکس باکس هم هست؟
    

[تصویر:  26055552758238308166.jpg]\cell \lastrow\row}
 
پاسخ
#6
(06-18-2013, 04:55 PM)'HUNTER68' نوشته است: من که بازی نکردم.ولی ممنون بابت نقد.این بازی برای ایکس باکس هم هست؟
نه انحصاری PC هستش[img]images/smi/s0 (29).gif[/img] حالا کیه که فقط PC داره[img]/images/smi/new/111.gif[/img]نسخه جدیدشم که اسمش هست a mashine fo pigs اونم انحصاری PC هستش[img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
اگه خواستید یه پیش نمایشم برای نسخه جدیدش می نویسم[img]images/smi/s0 (60).gif[/img]
 
پاسخ
#7
ممنون؛ برای من که این بازی رو تجربه نکردم، مفید بود.[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
من تو سبک ترسناک عاشق Alan Wake هستم. چیزی که این بازی ارائه میده، ترس از موجودات یا کمبود مهمات نیست. بلکه یک نوع ترس روانی یا پارانوئید حاد رو به گیمر القا میکنه. حسی که با اینکه نیمه دوم بازی کسل کنندست ولی به واسطه اون حس تا آخرین سکانس شما رو پای بازی میخکوب میکنه.
داستان فوق العاده و روانشناسانه ای داره و توصیه میکنم در مورد Alan Wake و Alan Wake's American Nightmare هم یه تحلیلی بنویسی.
موفق باشی.[img]images/smi/s0 (24).gif[/img]
[تصویر:  t1698_alan1.jpg]
!Video Games ruined my life, Good thing I have two extra

[تصویر:  p2zgsueqyro65v5fsqse.jpg]
پاسخ
#8
سلام.عالی بود.اتفاقا من عاشق بازی های ترسناکم چون هیجانش زیاده.ممنون از نقد خوبتون[img]images/smi/s0 (62).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img]
پاسخ
#9
amnesia  بازیش  فوقالعاده  بود.  من  وستاش  دو  هفته  از  ترسش  بازیش  رو  ول  کردم  و  بازی نکردم[img]images/smi/s0 (43).gif[/img]
[تصویر:  63972110648605793199.jpg]
پاسخ
#10
نقدت خیلی خوب بود! داری پیشرفت میکنی! آورین...[img]images/smi/s0 (62).gif[/img]
weep not for roads UNTRAVELLED
weep not for paths left ALONE
 cause beyond every BEND
is a log blinding END
...i'ts the worst kind of PAIN i've known
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  بررسی بازی The Quarry : فیلم خوب، بازی معمولی علی امینی 0 946 06-14-2022, 03:46 PM
آخرین ارسال: علی امینی
  زمین بازی خدایان،نقد بازی INJUSTICE GODS AMONG US Funny Man 29 13,650 11-28-2020, 06:39 AM
آخرین ارسال: saeid15
  دنیای خمیری (نقدی کوتاه از بازی بیاد ماندنی neverhood)+دانلود بازی ALAN PAYNE 14 9,132 04-11-2020, 02:31 PM
آخرین ارسال: peyman_eun
  [مقاله] قاب‌های مینیمال | برترین بازی‌های اندروید و iOS (قسمت اول) White Beard 0 1,431 08-24-2019, 11:03 PM
آخرین ارسال: White Beard
  مدیریت بازی مدیریت زندگی است .نقد بازی قهرمانان دیوار قرون وسطی mghnlolo 0 1,722 06-22-2017, 04:49 PM
آخرین ارسال: mghnlolo

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان