Games Inc 505 ناشری تازه کار می باشد و می توان 505 Games را یک کمپانی بزرگ با فعالیت های بلند پروازانه توصیف کرد! ناشری بیشتر از هر چیز دیگر از بازی های مستقل حمایت میکند. با این حال بازی های بزرگی همچون سری Sniper Elite یا سری بازی های Pay Day را به انتشار رسانده است. اینبار نیز این کمپانی همانند سنت های دیرینه ی خود، حمایت خود از یازی های مستقل را ادامه داد و اینبار هدف این کمپانی نشر عنوان Brothers: A Tale Of Two Sons بود؛ عنوانی که توسط استودیوی خلاق و بلند پرواز StarBreeze ساخته می شد. عنوان BATOTS اولین عنوان این استودیو نبود. StarBreeze با کسب کردن تجربه از عناوین قبلی، ایده های بسیار ریز و درشتی را در عنوان BATOTS گنجانده بود که احتمال داشت ایده های این بازی نقش بر آب شود و یا به یک بازی بزرگ تبدیل شود و نام و آوازه اش سر خط خبر های رسانه ی های گیم شود. آیا این استویوی نو پا جواب 505 Games را به خوبی داده است؟ آیا این استودیو خلاقیت های خود را به جهان گیم نشان داده است؟ آیا این عنوان یک پروژه ی موفق بوده است؟
نقلقول:
نام: Brothers: A Tale Of Two Sons
سازنده: StarBreeze
ناشر: 505 Games Inc.
سبک: ادونچر یا ماجراجویی
پلتفرم های مقصد: PC, XBOX 360, PS3
تارخ انتشار: 3 سپتامبر 2013
انجین ساخت بازی: Unreal Engine 3
داستان بازی تراژدی یک پدر مریض که یک بیماری ناعلاج گرفته است را روایت میکند. دو فرزند این پدر نیز برای ادا کردن دین فرزندی خود باید به دنبال آب حیات بروند! آنگونه که طبیب گفته است آنها باید مسیری طولانی و پر چالش را برای یافتن این آب طی کنند. مسیر بس خطرناک است و دور، امّا چه باید کرد؟ پدر را رها کرد که به خودیِ خود جان به جان آفرین تسلیم کند؟ هر فرزند سنگدلی هم باشد هرگز چنین کاری نخواهد کرد، چه برسد به این دو پسر دل رحم و دوست داشتنی این مرد! پسران شجاع که یک بار رنج دیده ی این دنیا بوده اند؛ اینبار را هرگز کاری نخواهد کرد که باز آرد پشیمانی. این دو بدون حتی یک کلمه اعتراض راهی این سفر میشوند، راهی که مسیرش بسیار پر تلاطم و بیثبات است؛ مسیری که گاهی اوقات خوی وحشی دارد و گاهی نیز آرام است و همدم شماست.
قصهی بازیه ما همانگونه که دیدید بر پایه ای قدیمی بنا شده است؛ با این که داستانی کاملا نو را شاهد هستیم امّا از دوردست ها داستان پیدا کردن یک چیز خاص و یا به دنبال هدفی رفتن، مورد توجه عامهی نویسندگان بوده است. سناریوی این عنوان به صورت کلی با تمی غمانگیز آغاز میشود و با تمی غمانگیز ادامه پیدا میکند و در طول بازی با NPC های زیادی رروبرو میشوید که آن ها نیز دارای مشکلاتی هستند و اینگونه تم غمگین بازی سنگین تر نیز میشود. بازی صحنه های غم انگیز و سر شار از احساسات را به گونه ای به شما تعبیه میکند که حال و هوای گریه نیز امکان دارد به شما دست دهد.
در طول بازی باید با دو پسر به صورت همزمان به راه خود ادامه داد، در تمام بازی هیچ نام و نشانی از آنها نمیتوان یافت و به طور کلی با نام های برادر بزرگتر و کوچکتر معرفی میشوند؛ یا راحت تر بگویم، بازی با زبانی دیگر روایت میشود که در هیچ کجای زمین دیده نشده است. دو برادر شخصیتی کاملاً مجزا از یکدیگر دارند؛ برادر کوچکتر شخصیتی پر جنب و جوش دارد و مردم را مورد آزار و اذیت قرار میدهد ولی بر خلاف وی برادر بزرگتر کاملاً پخته به نظر میرسد و شخصیتی آرام و با انگیزه دارد. یکی از نکاتی که با ریزه کاری فراوان در طول بازی گنجانده شده است؛ تغییر کردن شخصیت این دو پسر است. همین طور که داستان پیش میرود، برادر بزرگتر نیز پخته تر میشود و الگویی کامل و نمونه بر برادر خود میگردد. برادر کوچکتر نیز به مرور زمان، از شخصیت بچه گانهی خود فاصله میگیرد و به سوی بالغ شدن بالهای خود را میگشاید و از برادر خود کارهای ریز و درشت را میآموزد.
در طول بازی هیچ شخصیتی با زبانی که کسی بفهمد صحبت نمیکند. پس با خود میگویید: چگونه داستان را میتوان فهمید؟ در جواب این سوال ارزشمند باید گفت که شخصیت ها با اشاره کردن و حرکات خود منظور را تا حدودی میرسانند امّا محیط بازی، کار اصلی را میکند. داستان این عنوان با تطابق دادن محیط و داستان کاری کاملاً نو را انجام داده است و به صورتی نیز میتوان گفت، داستان توسط گیم پلی روایت میشود.
قصهی بازیه ما همانگونه که دیدید بر پایه ای قدیمی بنا شده است؛ با این که داستانی کاملا نو را شاهد هستیم امّا از دوردست ها داستان پیدا کردن یک چیز خاص و یا به دنبال هدفی رفتن، مورد توجه عامهی نویسندگان بوده است. سناریوی این عنوان به صورت کلی با تمی غمانگیز آغاز میشود و با تمی غمانگیز ادامه پیدا میکند و در طول بازی با NPC های زیادی رروبرو میشوید که آن ها نیز دارای مشکلاتی هستند و اینگونه تم غمگین بازی سنگین تر نیز میشود. بازی صحنه های غم انگیز و سر شار از احساسات را به گونه ای به شما تعبیه میکند که حال و هوای گریه نیز امکان دارد به شما دست دهد.
در طول بازی باید با دو پسر به صورت همزمان به راه خود ادامه داد، در تمام بازی هیچ نام و نشانی از آنها نمیتوان یافت و به طور کلی با نام های برادر بزرگتر و کوچکتر معرفی میشوند؛ یا راحت تر بگویم، بازی با زبانی دیگر روایت میشود که در هیچ کجای زمین دیده نشده است. دو برادر شخصیتی کاملاً مجزا از یکدیگر دارند؛ برادر کوچکتر شخصیتی پر جنب و جوش دارد و مردم را مورد آزار و اذیت قرار میدهد ولی بر خلاف وی برادر بزرگتر کاملاً پخته به نظر میرسد و شخصیتی آرام و با انگیزه دارد. یکی از نکاتی که با ریزه کاری فراوان در طول بازی گنجانده شده است؛ تغییر کردن شخصیت این دو پسر است. همین طور که داستان پیش میرود، برادر بزرگتر نیز پخته تر میشود و الگویی کامل و نمونه بر برادر خود میگردد. برادر کوچکتر نیز به مرور زمان، از شخصیت بچه گانهی خود فاصله میگیرد و به سوی بالغ شدن بالهای خود را میگشاید و از برادر خود کارهای ریز و درشت را میآموزد.
در طول بازی هیچ شخصیتی با زبانی که کسی بفهمد صحبت نمیکند. پس با خود میگویید: چگونه داستان را میتوان فهمید؟ در جواب این سوال ارزشمند باید گفت که شخصیت ها با اشاره کردن و حرکات خود منظور را تا حدودی میرسانند امّا محیط بازی، کار اصلی را میکند. داستان این عنوان با تطابق دادن محیط و داستان کاری کاملاً نو را انجام داده است و به صورتی نیز میتوان گفت، داستان توسط گیم پلی روایت میشود.
تعامل مستقیم داستان با محیط، این عنوان را کاملا مجزا از هر عنوان دیگری میکند. همانگونه که گفتهشد، بازی دارای دوشخصیت اصلی میباشد که توسط آنها میتوانید سبک ادونچر بازی را با معما ها و کارکشیدن از فسفر های مغزتان درنوردید. برادران قصهی ما ویژگی های خاص خود را دارند و به گونه ای مکمل یکدیگر هستند؛ به عنوان مثال برادر بزرگ میتواند اهرم های بزرگ را تکان دهد و دری را باز کند، برادر کوچکتر نیز میتواند از میان نرده ها عبور کرده و خود را به آن طرف برساند. پازل ها مهمترین و اساسی ترین بخش گیم پلی را تشکیل میدهند که از همان ابتدا باید با اینگونه پازل ها رودررو شوید. با توجه به این که بازی دارای دو شخصیت میباشد، سازنده ها نیز از این عامل در معماها به خوبی استفاده کردهاند. در طول بازی پازل های بسیار جالبی که باید توسط هر دو نفر حل شوند انتظار شما را میکشد.
عنوان BATOTS، در بخش گیم پلی کاری را انجام داد که یک کتاب با هزاران صفحه نیز از توصیف آن عاجز میماند. این عنوان با تعریف المان های جدید در سبک ادونچر، آن را فراتر از حد ممکن برده است و سبب شده که داستان این عنوان به هیچ وجه تکراری نشود. شاید قبل از این فکر کنید که در این عنوان شاهد یک بازی با اِلمان های ادونچر و بخش CO-OP زیبا و کم نظیر طرف هستید. اگر اینگونه فکر میکنید باید بگویم سخت در اشتباه هستید؛ این عنوان به هیچ وجه بخش Co-Op ندارد و بلکه در طول مسیر شما باید به صورت خلاقانه ای، خلاقیت های StarBreeze را به تنهایی انجام دهید! بله، در طول بازی شما باید دو شخصیت را به صورت همزمان کنترل کنید؛ اینگونه بازیکردن باعث میشود که چالش ها، بیش از پیش سخت تر شوند. در ابتدای بازی شاید کمی برایتان این جور کنترل کردن شخصیتها سخت باشد امّا سازندگان نیز به گونه ای فضا سازی و مراحل را برای شما آماده کرده اند که تا کامل با آن آشنا نشدهاید یا به قول معروف جا نیافتاده اید، چالش های سخت را قرار ندادهاند. این بازی با فضا سازی های عالی پازلها و خلق محیطی عالی توانسته است که تجربه ای بینظیر از یک عنوان Arcade را به شما دهد؛ در ابتدای بازی شاید مسیر و فضا سازی ها کمی تکراری شود امّا پس از گذشت تنها چند دقیقه محیط به خارج از شهر میرود و به طور عجیبی محیط ها با انسجام خاصی تغییر میکند، که مطمئناً با خود میگوئید: به این میگویند خلاقیت!
به دنبالِ یافتن آب حیات مسیری دراز انتظار شم را میکشد و همچنین چالش های سخت زیادی پیش روی شماست. در طی این مسیر NPC های زیادی موجود است و در عین حال رفتاری کاملاً غیر پیشبینانه دارند؛ به عنوان مثال در طول بازی به یک موجود غول پیکر میرسید، مطمئناً فکر خواهید کرد که این غول نیز همانند غول های دیگر بازی ها بسیار بیرحم است و باید با وی به مبارزه بپردازید، امّا به هیچ وجه اینگونه نیست، او بسیار بیآزار است و هنگامی که شما از او کمک میخواهید او نیز با کمال میل قبول میکند وشما را تا قسمتی از مسیر همراهی میکند. تنوع NPC ها نیز در بازی بسیار زیاد است به صورتی که به هیچوجه در طول بازی به تکراری بودن آنها شکهم نخواهید کرد.
شاید انتظار یک عنوان با مبارزه های نفسگیر به اضافهی پازل های جالب داشته باشید؛ همین الان باید بگویم که اگر منتظر عنوانی با مبارزه های نفسگیر هستید، به دنبال این عنوان نروید! صحنههای مبارزه در بازی به هیچوجه وجود ندارد؛ به جز چند مورد که باید با چند باسفایت به مبارزه بپردازید. البته مبارزه که چه عرض کنم، باید با هوش و ذکاوت خود آن ها را گیر بیاندازید؛ بدون هیچ درگیری و مبارزهای. در این عنوان همواره با بخش ها و قسمت هایی کاملا غیر منتظره روبهرو خواهید شد؛ به عنوان مثال در یک قسمت از بازی برای بالا رفتن از کوه، بز سواری انتظار شما را میکشد. یا در بخشی دیگر باید یک پاراگلایدر را بگیرید و بر فراز آسمان و در میان کوهها به گردش بپرازید. مهمترین مسئلهی این قسمت، انتقال حس بازی به گیمر میباشد! محیط بازی دائماً درحال تغییر میباشد و همواره در حال نشان دادن پازل های کاملاً متنوع و خلاقانه است.
تنها ایرادی که میتوان به بخش گیمپلی گرفت، کوتاه بودن بیشازحد کوتاه بودن آن است؛ با این حال نباید فراموش کرد که هدف سازندگان از ساخت این عنوان، تجربهی گیمپلیِ خلاقانه این عنوان است که شاید طولانی بودنش صدمه ای تکرار ناشدنی به این بازی میزد.
به دنبالِ یافتن آب حیات مسیری دراز انتظار شم را میکشد و همچنین چالش های سخت زیادی پیش روی شماست. در طی این مسیر NPC های زیادی موجود است و در عین حال رفتاری کاملاً غیر پیشبینانه دارند؛ به عنوان مثال در طول بازی به یک موجود غول پیکر میرسید، مطمئناً فکر خواهید کرد که این غول نیز همانند غول های دیگر بازی ها بسیار بیرحم است و باید با وی به مبارزه بپردازید، امّا به هیچ وجه اینگونه نیست، او بسیار بیآزار است و هنگامی که شما از او کمک میخواهید او نیز با کمال میل قبول میکند وشما را تا قسمتی از مسیر همراهی میکند. تنوع NPC ها نیز در بازی بسیار زیاد است به صورتی که به هیچوجه در طول بازی به تکراری بودن آنها شکهم نخواهید کرد.
شاید انتظار یک عنوان با مبارزه های نفسگیر به اضافهی پازل های جالب داشته باشید؛ همین الان باید بگویم که اگر منتظر عنوانی با مبارزه های نفسگیر هستید، به دنبال این عنوان نروید! صحنههای مبارزه در بازی به هیچوجه وجود ندارد؛ به جز چند مورد که باید با چند باسفایت به مبارزه بپردازید. البته مبارزه که چه عرض کنم، باید با هوش و ذکاوت خود آن ها را گیر بیاندازید؛ بدون هیچ درگیری و مبارزهای. در این عنوان همواره با بخش ها و قسمت هایی کاملا غیر منتظره روبهرو خواهید شد؛ به عنوان مثال در یک قسمت از بازی برای بالا رفتن از کوه، بز سواری انتظار شما را میکشد. یا در بخشی دیگر باید یک پاراگلایدر را بگیرید و بر فراز آسمان و در میان کوهها به گردش بپرازید. مهمترین مسئلهی این قسمت، انتقال حس بازی به گیمر میباشد! محیط بازی دائماً درحال تغییر میباشد و همواره در حال نشان دادن پازل های کاملاً متنوع و خلاقانه است.
تنها ایرادی که میتوان به بخش گیمپلی گرفت، کوتاه بودن بیشازحد کوتاه بودن آن است؛ با این حال نباید فراموش کرد که هدف سازندگان از ساخت این عنوان، تجربهی گیمپلیِ خلاقانه این عنوان است که شاید طولانی بودنش صدمه ای تکرار ناشدنی به این بازی میزد.
عناوینی که این روزها روی گرافیک تکنیکی خود مانور زیادی میدهند و میخواهند با زیبایی سرمایهای برای سازندگان خود جمع کنند کم نیستند ولی در میان تمام این عناوین، بازی هایی نیز هستند که با گرافیک هنری خود، میخواهند زیبایی را از نگاهی دیگر معنا کنند. این عنوان نیز بر پایه گرافیکی هنریمانند با جلوه های بصری بنا شده است. انجین ساخت بازی Unreal Engine 3 است؛ این موتور پیش از این امتحان خود را در طول یک نسل، چه از لحاظ تکنیکی و چه از لحاظ هنری پس داده است. در این عنوان نیز کمی تا قسمتی موفق بوده است. انیمیشن های بازی همواره نرم و قابل انعطاف هستند و بیشتر اوقات درختان کوهستان را در حال تکان خوردن میبینید. اگر تصویر بالا را ببینید صحنه های دور دست چندان جالب به نظرتان نمی آیند و باید گفت در بخش Draw Distance کمی کم کاری شده است. علاه بر Draw Distance، عنوان BATOTS در بخش تکسچر ها نیز نتوانسته چنگی به دل بزند و بیشتر تکسچر های بازی کم کیفیت اند؛ به خصوص برگ های درختان. به جزء این دو بخش میتوان گفت این عنوان گرافیکی چشم نواز را به نمایش گذاشته است که از مهمترین آن ها میتوان به؛ افکت های آب و آتش زیبا، طراحی زیبای سنگها و گرافیک هنری خلاقانهی آن اشاره کرد. همچنین این عنوان در محیط های بسیار زیادی؛ اعم از برفی، جنگل، شب، شهر و... جریان دارد که در هر کدام شاهد گرافیکی بسیار زیبا هستیم.
اصلی ترین عاملی که باعث میشود که حِس بازی به بازیباز القاء شود، بدون شک موسیقی آن خواهد بود. عنوان BATOTS، در بخش موسیقی به راحتی حس داخل بازی را به بازیباز منتقل میکند و حتا در صحنههای احساسیاش، شاید دانههای بلورین اشک را از گونههایتان به پایین هدایت کند. در این عنوان موسیقیها به سبک خاصی ساخته شده اند تا لحظه به لحظهی بازی تم غمناک محیط را به درونتان انتقال دهد و به گونهای حال و روز این دوبرادر تنها را درک کنید. با این که موسیقی های بازی کاملاً متفاوتاند، امّا چیزی که شاید بار ها با خود بگویید، این جمله است: باز هم این آهنگ؟ در حالی که آهنگ کاملاً متفاوت است اما قسمتی از بیشتر آهگ ها در تمام آنها پخش میشود و آن هارا شبیه به یکدیگر میکند.
با این که شخصیتها در طول بازی کم با یکدیگر در حال صحبت و مشاجره میکنند و با توجه به این که با زبان خاصی نیز صحبت نمیکنند، صداگذاران به نحو احسن تمام این قسمت ها را صداگذاری کردهاند و کمک شایانی به انتقال حس صدا به بازی به بازیباز کردهاند. محیط ها نیز با دقت هرچه تمام تر صدا گذاری شده اند؛ به عنوان مثال اگر شما به داخل آب بروید صدا پاشیدن آب طبیعی است. صدای پرندگان، آبشار ها، گرگها و... شباهت بسیار زیادی به طبیعت دارند و حس پویایی خوبی به شما دست خواهد داد.
با این که شخصیتها در طول بازی کم با یکدیگر در حال صحبت و مشاجره میکنند و با توجه به این که با زبان خاصی نیز صحبت نمیکنند، صداگذاران به نحو احسن تمام این قسمت ها را صداگذاری کردهاند و کمک شایانی به انتقال حس صدا به بازی به بازیباز کردهاند. محیط ها نیز با دقت هرچه تمام تر صدا گذاری شده اند؛ به عنوان مثال اگر شما به داخل آب بروید صدا پاشیدن آب طبیعی است. صدای پرندگان، آبشار ها، گرگها و... شباهت بسیار زیادی به طبیعت دارند و حس پویایی خوبی به شما دست خواهد داد.
عنوان Brothers: A Tale Of Two Sons به گونهای توانست تجربه ای بینظیر از گیمپلی خاص خود برای گیمران به ارمغان آوَرَد. با این که در بخش هایی ضعف های ریز و درشتی دیده میشد، اما سازندگان که هدف ساخت گیمپلی ای ناب و جدید را داشتند به هدف خود رسیدند و تجربه ای ناب برای گیمران به ارمغان آوردند. به شخصه پیشنهاد میدهم که این عنوان را برای یک بار هم که شده تجربه کنید تا خلاقیت را در یک کلام متوجه شوید.
نکات مثبت:
روایت عالی داستان توسط گیمپلی!
خلاقیت در هر ثانیهی بازی
گیمپلی ناب و تکرار نشدنی
گرافیک هنری زیبا
موسیقی های شنیدنی
القای حس بازی به بازیباز
نکات منفی:
مشکلاتی جزئی در بخش گرافیک
بعضی اوقات احساس تکراری بودن موسیقیها به شما دست میدهد
نمره کل: 90/100