ارسالها: 6,662
موضوعها: 683
تاریخ عضویت: Sep 2013
07-09-2016, 10:31 PM
(آخرین ویرایش: 07-15-2016, 12:26 AM، توسط Tyrion.)
به نام خدا
هدف از "تاپیک معرفی فیلم"، آشنا کردن کاربران عزیز و کسانی که هنر سینما را دوست دارند با فیلمهای روز و فیلمهای قدیمیای است که به آنها کمتر پرداخته شده و برای عزیزان از شهرت کمتری برخوردارند.
تنها زمانی در این تاپیک پستی ارسال میشود که افراد مورد تایید توسط مدیریت انجمن سینما قصد داشته باشند؛ محدودیت زمانی برا اینکار وجود ندارد و هر وقت که این عزیزان فیلمی جالب توجه از هر سبک را مشاهده کردند میتوانند با متنی کوتا که شالودهای از عناصر مورد استفاده در فیلم، داستان یا توضیحات مورد نیاز را داراست، اثر مورد نظرشان را معرفی کنند.
همچنین اگر سوالی دارید و برای دیدن فیلمی نیاز به مشاوره دارید، میتوانید اینجا مطرح کنید تا دوستان به آنها در اسرع وقت پاسخ دهند. البته اگر پاسخ داده شده توسط دوستانی که نامشان در لیست نیست اشتباه باشد یا از ارزش کافی برخوردار نباشد، دیگر اجازه ارسال پست در این تاپیک را ندارند.
دیگر افرادی که نامشان در لیست نیست میتوانند با پیام خصوصی دادن به یکی از دو مدیر این انجمن، مدیران ارشد یا مدیر کل درخواست به ورود دهند و پس از تایید شدن کارشان را به عنوان فردی مورد تایید ادامه دهند.
همچنین دیگران هم برای امتیاز دادن و معرفی کردن فیلم میتوانند به تاپیک "امتیار و نمره به فیلمی که تماشا کردید" مراجعه کنند.
به امید روزهای بهتر
افراد مورد تأیید:
ارسالها: 24
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2016
پلتفرم های شما:
ببخشید بنده متوجه نشدم یعنی هر شخصی نمیتونه اینجا فیلمی معرفی کنه و باید مورد تایید مدیران باشه؟؟
ارسالها: 1,203
موضوعها: 77
تاریخ عضویت: Jan 2013
(07-10-2016, 07:41 AM)taun نوشته است: ببخشید بنده متوجه نشدم یعنی هر شخصی نمیتونه اینجا فیلمی معرفی کنه و باید مورد تایید مدیران باشه؟؟
درست متوجه شدید.
البته غرض از اینکار اینه که افراد حرفهای تر فیلمایی رو معرفی کنن تا دوستان دیگه توجهشون جلب بشه و توی انتخاب فیلم برای دیدن راحتتر باشن.
ارسالها: 523
موضوعها: 77
تاریخ عضویت: Feb 2015
07-10-2016, 01:44 PM
(آخرین ویرایش: 10-25-2016, 05:22 PM، توسط Mental Patient.)
ChinaTown
محله چینیها، اثری با پسزمینهای بیش از حد تاریک!
وقتی که خواستم یه متن در مدح محله چینیها بنویسم، هیچی به ذهنم نمیومد. کلمات عاجز بودن و از دستم فرار میکردن. نمیدونستم در مورد بازی استادانه جک نیکلسون بنویسم یا کارگردانی فوقالعاده خوب رومن پولانسکی. یا از فیلمنامه پر از تنش و کنش رابرت تاون! شدیداً تو فکر بودم، اما به این استدلال رسیدم که محله چینیها نیازی برای اثبات نداره. این اثر یه مورد غیرممکن و درونآزماست که همواره شخص رو با خودش همراه میکنه و اونارو تا سرحد مرگ، تحتِفشار قرار میده. سمبلیسم از ویژگیهای بارز فیلمه. نمادهایی که هرکدوم بهدرست و نادرست بودن راههای شخصیتهای اصلی اشاره دارن و همواره برای مخاطب سوالاتی رو بهوجود میارن... خب یه اشارهای هم بکنیم به رواعصاب ترین مورد فیلم! باندپیچی دماغ نیکلسن که اگه چیزی از فیلم یادتون بره، مطمئناً این مورد همیشه تو ذهنتون میمونه. متاسفانه، فیلم مورد بیمهری آکادمی اسکار قرار گرفت و حقش پایمال شد. البته بهکار بردن لفظ «پایمال» زیاد درست نیست؛ چراکه این اثر با شاهکار فورد کاپولا - پدرخوانده ۲- روبرو شد فیلمی که عملاً ترکوند! اما هرچی باشه، نمیشه از فیلمی گذر کرد که راجر ایبرت اون رو توی دو کلمه «تعلیق و شوک» توصیف کرده!
ارسالها: 1,203
موضوعها: 77
تاریخ عضویت: Jan 2013
(Cool Hand Luke (1967
برای توصیف لوک خوش دست، اولین کلمهای که به ذهنم میاد، «کتاب شعر» هست یا یهجور کتاب ادبی که دوست داری صفحه صفحهاش رو ورق بزنی و از شرح حال شخصیتا باخبر بشی یا از وزن و قافیه اشعارش لذت ببری. از اونجایی که فیلم از یک رمان اقتباس شده، این احساس رو کاملاً درک میکنید و متوجه میشید که عوامل سازنده فیلم تمام تلاششون رو کردن تا این اثر به رمان وفادار باشه.
پُل نیومن یه بازی موندگار کرده تو این فیلم، طوری که یادمون میندازه دهههای شصت و هفتاد چه بازیگرای افسانهای وجود داشت که در کنار اون کارگردانای افسانهای چه فیلمایی که نساختن.
داستان فیلم در مورد یه نفر به اسم لوک هست که به جرم آسیب رسوندن به اموال شهرداری میافته زندون و اونجا با شخصیتایی روبرو میشه که نه به هیچوجه سیاه هستن نه به هیچوجه سفید. توازن توی خاکستری بودن زندونیها به وضوح مشاهده میشه. از همه بهتر و مهمتر به شخصیت لوک پر و بال داده شده که با بازی فوقالعاده نیومن گره خورده و یکی از به یادموندنیترین شخصیتای تاریخ سینما شکل گرفته. لوک توی زندان با مشکلات زیادی روبهرو میشه و در راستای این مشکلات داستان شکل میگیره که دوست ندارم حتی یه زرهاش رو اسپویل کنم.
اگه بخوام با رستگاری در شاوشنک اورریت شده بهخاطر توی زندان بودن مقایسهاش کنم، خیلی فیلم بهتریه. و حتی برای من از فیلم پاپیون هم بهتره.
به لطف کارگردانی محشر استوارت روزنبرگ و فیلمنامه اقتباس شده از رمانی با همین اسمِ لوک خوش دست از دان پیرس لحظه به لحظه توی اتفافات فیلم غرق میشید و هر چی که بیشتر میگذره با شخصیتا بیشتر ارتباط میکنید، صحنههای موندگار بیشتری رو میبیند و آخر فیلم هم با اون پایان کامل تیر خلاص رو میخورید!
فیلم محصول سال 1967 هست ولی با اینحال مطمئن باشید چند ده برابر فیلمهای امروزی بهتون حال میده.
خلاصه این فیلم رو ببینید خودم کیفیتش رو تصمین میکنم.
ارسالها: 1,203
موضوعها: 77
تاریخ عضویت: Jan 2013
07-26-2016, 09:09 PM
(آخرین ویرایش: 07-26-2016, 09:21 PM، توسط Tyrion.)
(Scarlet Street (1944
سکارلت استریت یه اثریه که کمتر بهش پرداخته شده مطمئناً. خودمم همین الان از پاش بلند شدم و باید بگم یکی از بهترین تجربیاتم رو داشتم! چندمین اثری هست که از فریتز لانگ دیدم و باید بگم بهترینشون بوده (در کنار M ). نبردی که فریتز لانگ آلمانی (البته یه زمانی در تسخیر آلمان بوده. اسم کشورش در حقیقت وین بوده. حالا مرز خاکی مهم نیست، مهم دله.
) توی فیلمای دیگهاش با خودش داشت به این یکی هم راه پیدا کرده بود. نبردی برای به چالش کشیدن قانون. و نشون دادن اون به عنوان یه کلیّت خشک که فقط نگاه میکنه صورت مسئله به چه شکله و با همون به قضاوت میپردازه.
داستان در رابطه با پیرمردی هست که توی عمرش به هیچ وجه عاشق نشده و به زور برای خلاصی از تنهایی با زنش ازدواج کرده و از این وضع راضی نیست. بنابراین یه شب بعد از مهمونیِ رئیسش وقتی که در راه خونه بوده، با زن جوانی روبرو میشه که یه مرد دیگه در حال اذیت کردنشه. این پیرمرد که «کریستوفر کراس» اسمشه میره و زن جوان رو از دست اون مرد نجات میده و بعد از گذر زمان، حس میکنه که عاشق این زن جوان شده؛ ولی ای دل غافل که ایشون شیاد هستن.
فیلم کش و قوسهای جذاب زیادی داره و یه ثانیه هم از ریتم نمیوفته و مفاهیم بسیاری رو هم سعی میکنه به بیننده برسونه؛ مخصوصاً در سکانسهای آخر.
اگر M کاری میکرد که به معنای کلی قانون به چالش کشیده بشه و ذهن بیننده تا مدتها درگیرش بشه. خیابان سکارلت اون رو به پوست و استخوون بیننده وارد میکنه. سوالای زیادی بعد از دیدن این فیلم ممکنه براتون به وجود بیاد؛ مثلاً کسی که مجرمه واقعاً جرمش به مساوات مجازاتشه؟ مجرم واقعی چه کسیه؟ آیا به هر دلیلی فردی که دچار جرم و علی الخصوص قتل میشه، حق این رو داشته که به بقیه آسیب بزنه؟ باید با مجرم همزادپنداری کرد و بر اساس اون مجازاتش رو تعیین کرد؟ آیا وجدان این اجازه رو میده که جون فردی رو گرفت؟ در کل فیلم بسیار مفهومیه و شما و ذهنیتتون رو به چالش میکشه.
البته قبل از رسیدن به مسائل مفهومی که بیننده رو وارد هزارتویی پر از سوالات عجیب و غریب میکنه، خیابان سکارلت یه درام بسیار عالیه. و حتی اگر اون پایان به یاد ماندنی رو نداشت، باز هم به عنوان یه اثر بسیار دلنشین و لذتبخش میشد تلقیش کرد. بازی بازیگرا با اینکه آشنایی چندانی باهاشون نداشتم بسیار عالی بود. این بازی عالی بازیگرهای نه چندان معروف توی سالهای دور نشون میده چرا سینمای کلاسیک حداقل تویاین مورد صدها برابر بهتر از الانه!
اگر دوست دارید یه فیلم شما رو کاملاً در خودش غرق کنه و پس از تموم شدنش صدها سوال عجیب غریب براتون به وجود بیاره، این فیلم رو از دست ندید. اثر بسیار تأثیرگذاری بود. اگه بخام تو دو کلمه توصیفش کنم، دقیقاً همون توصیفی رو به کار میبرم که قبلاً برای M، Fury و بقیه فیلمای لانگ بردم؛ «چالشِ قانون».
پ.ن: چون M یه سری صحنههای معنوی و پیشبینیهای تاریخی -مث پیشبینی تشکیل حزب نازیسم- داشت هنوز برام ارجحیت داره نسبت به خیابان سکارلت، ولی در کل این بهترین فیلم لانگ هست از نظر من.
متروپولیس هم صامته حال ندارم ببینمش.
پ.ن2: زیرنویس فارسی نداره فیلم.
ارسالها: 523
موضوعها: 77
تاریخ عضویت: Feb 2015
مهر و موم هفتم/The Seventh Seal
شاهکارِ اینگمار برگمان که نامش برداشتهشده از «مکاشفه یوحنای رسول» است، داستان شوالیهای بازگشته از جنگهای چلیپایی را تعریف میکند که در سرزمینی بینامونشان درحال پیدا کردن خانه خودش به سر میبرد. شوالیه آنتونیوس بلوک، در میان راهاش با مرگ رویارو میشود که کاملاً سیاهپوش است و میخواهد «بلوک» را بهدنیای ابدیت ببرد. اما «آنتونیوس» برای نمایاندن خوبی انسانها، از مرگ قول یک مسابقه شطرنج را میگیرد و سرانجام سرنوشتاش را تا لحظه آخر مسابقه بهتعلیق میاندازد. مهر و موم هفتم، تضادی بین گرویدن و هیچانگاریست که تصویر مرگبارِ سرنوشت گریزناپذیر آدمیت را نشان میدهد. وقتی برای اولینبار میخواستم فیلم را ببینم، میدانستم دست از سرش بر نمیدارم. خب فیلم وجود خالق را زیر سوال میبرد و چشماندازی به تصویر غمبار طاعون در اورپا داشت. ناسلامتی آن حضرت (!) هم سکاندار فیلم بود. فکر نمیکنم شما هم دست از سرش بردارید. حداقل تا وقتی که منظور فیلم را بفهمید، نه!
ارسالها: 523
موضوعها: 77
تاریخ عضویت: Feb 2015
توت فرنگیهای وحشی/Wild Strawberries
محل رویش توتفرنگیهای وحشی که بهاشتباه در زبان فارسی و انگلیسی تحتِنام «توتفرنگیهای وحشی» شناخته میشود، فیلمی زیبا با شیوه روایت جریان سیال ذهن است که مغز شما را منفجر میکند. فیلم، سرگذشت «آیزاک بورگ» پزشکِ پا بهسن گذاشتهای را تعریف میکند که در کنار عروس و همگامش برای دریافت جایزهای افتخاری، عازم لوند میشوند. «آیزاک» در طی سفر و در باقی روزهای مانده به عمرش، فرصتی مییابد تا گریزی به یادمانهایش بزند، خاطراتی غمناک از گذشتهای پوچ و واهی! بهترین اثرِ اینگمار برگمان که تحتشعاع رابطه سرد این سکاندار سوئدی با خانوادهاش هم بوده؛ آینهای تمام نما از روابط انسانی در زوایایی متفاوت است. شاید روند کُلی فیلم کند باشد و نحوه داستانسرایی هم کمشتاب، اما داستان فیلم بهقدری مشابه روابط انسانی این روزهاست که حس همذات پنداری عجیبی با تمام کاراکتریهای مرموزش برقرار میشود. فیلم بهگونهای ساخته و پرداخته شده که روایتش با مهر و موم هفتم و برزخ درونی روایتی شفاهی پیدا میکند. «محل رویش توت فرنگیهای وحشی» تجلی بیقید و شرط هنر است. هنری بهمعنای ذاتی و پاک و مقدس که روح را نوازش میدهد و برگمان هم همان هنرمند چیرهدستِ تواناست!
ارسالها: 82
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Sep 2016
پلتفرم های شما:
سلام عزیزان چند تا سینمایی "درام_رمانتیک" معرفی کنید که سال ساختشون از 2015 به اینور باشه. فیلم هایی که مثل "سه متر بالاتر از بهشت" ارزش دیدن داشته باشن.
مرسی ♡♥♡♥♡
صبحدم چون کله بندد آه دود آسای من
چون شفق در خون نشیند چشم خون پالای من