02-09-2015, 11:52 PM
(آخرین ویرایش: 05-24-2015, 02:58 AM، توسط BadBoy4Ever.)
نویسنده : کسری کاظمی ملقب به
.......................................................................................................
ایده ی بازگشت در زمان شاید از زمان های قدیم در بسیاری از فیلم ها و سریال های مشهوره هالیوود رواج داشته. از فیلم هایی مانند بازگشت به آینده تا ترمیناتور و سریال های معروفی چون دکتر هو. این موضوع همیشه بین مردم محبوبیت خاصی داشته ولی آیا در میان گیمرها هم همچنین است؟ قطعا بازی های زیادی با موضوع بازگشت به گذشته وجود ندارند که جاودان شده باشند و بازی سازان هم جرعت دست زدن به این ریست را ندارند ولی در این بین استودیوی dontnod Entertainment سازنده ی بازی remember me دست به این آزمون بزرگ زد ولی آیا از آن سربلند بیرون آمد؟
باکس آرت رسمی بازی
عنوان : life is strange
سازنده: dontnod Entertainment
ناشر: Square Enix
پلتفرم: PlayStation 4 ،Xbox One ،PS3 ،Xbox 360 و PC
رده سنی: +16
تاریخ انتشار: ۳۰ ژانویه (مصادف با ۱۰ بهمن)
سازنده: dontnod Entertainment
ناشر: Square Enix
پلتفرم: PlayStation 4 ،Xbox One ،PS3 ،Xbox 360 و PC
رده سنی: +16
تاریخ انتشار: ۳۰ ژانویه (مصادف با ۱۰ بهمن)
مقدمه
اینجا دیگه کجاست؟ من چطوری از اینجا سر درآوردم؟چه طوفان عجیبی
کمی که او را به جلو هدایت میکنیم ناگهان صاعقه به فانوس دریایی عظیم برخورد کرده و قطعه ای بزرگ از آن با شدت به مکس برخورد میکند و...
همه ی این ها رویایی بیش نبود که سر کلاس عکاسی داشتم میدیدم ولی چقدر واقعی بود آیا بود؟
اوه پسر کلاس خیلی خسته کننده بود به شدت نیاز دارم به دستشویی برم.
اوه چه پروانه ی قشنگی توی دستشویی داره پرواز میکنه خوراک یه عکس عالیه.
ها...؟ این چه صداییه بهتره قایم شم.
یه پسر و دختر داخل دستشویی شدنند. آن ها با صدای بلند مشغول دعوا و جر و بحث با همدیگرند. من نمیفهمم مگه اینجا دستشویی دخترها نیست پس چطور یه...
چی اون پسره یه اسلحه به سمت اون دختر بیچاره گرفته،نکنه...؟
دقیقا همون چیزی که میترسیدم پیش اومد. اون پسر به دخترک شلیک کرد.
نهههههه این نمیتونه اتفاق بیافته.... ها چی شد من دوباره برگشتم سر کلاس عکاسی ؟ یعنی چی ؟ زمان چطوری به عقب برگشت یعنی اون دختره هنوز زندس ؟ یعنی میتونم نجاتش بدم؟؟؟
اگه ما هم به گذشته برگردیم و نگاهی به بازی شاهکار the walking dead بیاندازیم شاید ایده ی اصلی سازندگان life is strange را بهتر درک کنیم.
این بازی با مخلوت کردن بسیاری از سبک های مختلف تصمیم به خلق یک عنوان جدید گرفته که با دقت در المان های بازی میتوان به شباهت بینقص آن با بازی های استودیوی telltale پی برد. از تصمیم های سرنوشت ساز گرفته تا آنچه در قسمت بعد میبینید و 5 قسمتی بودن بازی.
البته نمیتوان گفت که بازی بدی از آب در اومده ولی کاملا اصیل هم نیست.
داستان زندگی مکس
خب وقتی از یک سریال خوب انتظار میره که خسته کننده و چرت نباشه از یک بازی سریالی خوب هم همین انتظار میره
داستان بازی تا اینجای کار شروع خوبی داشت. عالیه عالی نبود ولی ناامید کننده هم نبود. برای قضاوت کامل درباره ی داستان بازی باید تا پایان قسمت پنجم صبر کنیم.
بهر حال ایده ی خوب دنبال خودش داستان خوب هم میاره دیگه مگه نه ؟
داستان بازی درباره ی دختری 18 ساله به نام مکس کالفیلد است که عاشق حرفه ی عکاسیه و تو دبیرستان بلکوود آکادمی تحصیل میکنه.
پس از حادثه ای که تو دستشویی رخ میده و مکس پی به قدرت خارق العاده ی خود میبره ماجراهای جدید و عجیبی رو که تا حالا حتی خوابش رو هم نمیدید تجربه میکنه.
از نجات دادن بقیه تا انتقام گرفتن از دشمن خونیش. داستان یه نمه تخیلی میزنه و با فضای واقعی بازی سازگار نیست. شاید سورپرایزهایی از طرف شرکت سازنده در قسمت های بعدی منتظرمون باشه...
مکس و کلویی، دوستانی ابدی
بهتره چند نکته رو هم درباره شخصیت مکمل داستان یعنی کلویی اضافه کنم، او و مکس از دوران کودکی با هم دوستنند و همواره به این دوستی پایبندند تا اینکه به دلایلی راه این دو از هم جدا میشه و مدت ها هم دیگر رو نمیبینند. تا اینکه در جریان بازی این دو یار قدیمی دوباره به هم میرسند و دوستیشونو دوباره تشکیل میدهند.
باید اعتراف کنم برای اولین بار که کلویی رو دیدم ناخودآگاه یاد شخصیتی از یک فیلم رومانتیک به نام blue is the warmest color افتادم که شباهت ظاهری و اخلاقی بسیار نزدیکی به کلویی داره فکر کنم سازنده ها خیلی ناجور از اون فیلمه اسکی رفتند و به خیالشون چون فیلمه زیاد معروف نیست و ماله فرانسست زیاد به چشم نمیاد...به هر حال کاری نداریم.
دنیای زیبای من
گرافیک این عنوان برای یه بازی تقریبا مستقل خوبه ولی اصلا درحد عناوین نسل هشت نیست فکر کنم برای همین هم بود که استودیوی سازنده بازی رو برای نسل هفت هم ریلیز کرد
البته نسبت به بازی های هم قطارش مثل واگینگ دد که از گرافیک کمیکی بهره میبرند وضع بهتری رو داره.
موتور مورد استفاده unreal engine 3 میباشه که پروندش تو نسل هفت تقریبا بسته شد و نسخه ی قدرتمند چهارم الان در بیشتر استودیو ها استفاده میشه.
طراحی هنری محیط نظیر درختان و فضای سبز بسیار زیبا و دلنشینه و حس آرامش خاصی به آدم دست میده.
طرف از دستم ناراحت شد...عیب نداره به عقب برمیگردم و درستش میکنم
بحث گیم پلی بازی که میرسه ورق برمیگرده اگه تو the walking dead یادتون باشه از خیلی از انتخاب های اشتباهتون ناراحت میشدید و برای تغییر آن ها مجبور به شروع دوباره بازی بودید،خب این جا دیگه لازم به اینکار نیست فقط کافیه دکمه ی کلیک راستو چند لحظه نگه دارید تا به عقب برگردید و انتخابتونو عوض کنید. البته اگه زیاد به عقب برگردید مکس دچار سردرد میشه و تا چند لحظه نمیتونید به ابتدا برگردید. این ویژگی در نوع خودش خیلی جالب و بعضی وقتا باعث آسون شدن بازی میشه بهر حال خلاقیته دیگه باید یه جایی بره.
آوای گوش نواز زندگی
حالا میرسیم به بهترین قسمت بازی مثبت ترین نکته درباره بازی همین موسیقیه دلنشینشه که ترکیبی از سبک R&B و متال میباشد و در قسمت های مختلف بازی و در شرایطی که اصلا انتظارشو نداریم پخش میشه البته غیرقابل تحمل نیست و باز هم حس خوبی به آدم میده.
تجدید دیدار کلی
شاید این بازی نیز به مانند بسیاری از بازی های حال حاضر باید یه تاخیر چند ماهه میخورد تا بیشتر روش کار بشه البته هنوز هم ازش ناامید نشدم و امیدوارم در قسمت های بعدی خودش رو در حد یه شاهکار مثل twd بالا بکشه (بهتره دست از اسکی کردن از بازی ها و فیلم ها هم برداره)
نکات مثبت: گیم پلی خلاقانه،موسیقی دلنشین،طراحی های زیبای محیط
نکات منفی: داستانی ناموزون،گرافیک تاریخ مصرف گذشته
امتیازات
داستان: 6.5/10
گرافیک: 6/10
گیم پلی: 8/10
موسیقی: 8.5/10
امتیاز کلی: 7.5/10
تست شده بر روی pc