بیوگرافی کاراکترهای DMC

[Tidus]

[align=center]


DANTE

دانته
دانته شخصیتی دوست داشتنی برای گیمر ها بوده و در سه سری بازی نقش اول بوده به غیر از 4 .شخصیتی قهرمان در سری های DEVIL MAY CRYو یک اسطوره برای شرکت کپکام بوده است.در سال 2008 این بازی توانست بیشترین فروش خود یعنی نه میلیون داشته باشد.این شخصیت در رمان های DEVIL MAY CRY و در مانگا ها حضور داشته است.دانته یک نیمه شیطان است متولد شده از نسل انسان و شیطان.پدر دانته کسی جز اسپاردا نبود.کسی که توانست یک نفره بر علیه ارتش خود شورش کند.در ابتدا دانته قرار بود یکی از کراکتر های RESIDENT EVILباشد اما هیدیکی کامیا خالق دانته یک بازی جدیدی را بنام DEVIL MAY CRYخلق کرد و تا زمان 2001یکی از مشهور ترین بازی ها DEVIL MAT CRYبود نه تنها در ژاپن بلکه در تمام دنیا!!این خود موفقیتی برای یک بازی جدید به حساب می امد.مبنی بر فکر هیدیکی کامیا دانته با موهای سفید و کت قرمز بلند وبرخلاف کاراکتر ریبوت شده این بازی سالم خلق شد و حتی کامیا گفته بود دانته به عنوان یک شخصیت به راحتی میتواند بیرون برود و نوشیدنی بنوشد و...کامیا شخصیت دانته را برای جلوه ای برتر به شخصیتی شوخ طبع تبدیل ساخته اند دلیل را که از سازندگان بازی پرسیده اند گفته است قصد داشته دانته را شخصیتی اشنا برای گیمر ها جلوه دهد.دانته مزدوری است با مو های سفید وچشمانی به رنگ ابی یخی و کت های قرمز دیده میشود.دانته دارای دو کلت و یک شمشیر میباشد مهارتهای دانته در این زمینه قابل تحسین است به نحوی که سازندگان بازی دانته را قدرتمند تر از اسپاردا معرفی کردند دلیل بخاطر مهارت دانته از استفاده ترکیبی سلاح های گرم و سرد است.دانته دارای توانای های مافوق انسانها است این نشان میدهد دانته دارای مقاومت بیشتر و سرعت و تحمل کردن نسبت به هر انسانی برتری دارد.دانته برادر دو قلو ورجیل و فرزند اوا واسپاردا محسوب میشود و از کودکی در و پدر خود را از دست داده است.این رویداد ها باعث شد دانته به یک شکارچی شیاطین تبدیل شود.
خلاصه داستانها از دیروز تا 2008:
DMC1:دانته با شیطانی بنام تریش اشنا میشود . چهره تریش کاملا شبیه مادر مرحوم دانته بود در حالی که تریش قصد خیانت به دانته و تحویل وی به موندوس داشت از کرده خود پشیمان میشود و در اخر به دانته بر علیه موندوس کمک میکند.دانته در طول بازی با برادر خود یعنی ورجیل میجنگد .ورجیل در ینجا در نقش مزدور موندوس قرار دارد ولی در نهایت دانته در نبرد با برادر خویش پیروز میشود.
DMC2:در اینجا لوسیا دانته را به ماوریتی اجیر میکند در این ماموریت بایستی مانع فردی به نام اریوس که یک بازرگان بود و قصد داشت به قدرت شیطانی برسد و دروازه جهنم را باز کند بگیرد در میان این کشمکش ها لوسیا متوجه میشود ساخته شده توسط اریوس است و پس از مدتی به شیطانی تحت فرمان اریوس تبدیل خواهد شد در طی این ماجرا دانته اریوس را میکشد لوسیا از دانته میواهد او را بکشد اما دانته از این کار امتنا میکند.
DMC3:ارخام در جلوی مغازه دانته ظاهر میشود و دانته را به مبارزه فراخون توسط برادرش ورجیل اگاهی میده در این میان دانته با دختر جوانی بنام لیدی اشنا میشه لیدی در پی انتقام مادر خود از پدر بوده از ان به بعد دشمن شیاطین شده و متوجه میشود پدر قصد باز کردن دروازه جهنم رو داره از این پس به جستجو میپردازه و در اخر میتونه پدر جاه طلب خود را بکشد و دانته هم بدنبال برادر خود و در صدد این بوده تا مانع ورجیل شود اما موفق نمیشود بلکه ورجیل در اخرین شکست به دروازه جهنم میره و با موندوس مبارزه میکنه که در نهایت ورجیل شکست میخورد.
DMC4:اولین سری از بازی که دانته نقش اول نبوده بلکه شخصیتی جدید بهبازی اضافه میشود او کسی جز نیرو نبود .داستان از اینجا شروع میشود لیدی دانته را برای گروه محفل شمشیر که به جمع اری دویل ارم میپردازند اجیر کرده تا اطلاعاتی در ین گروه بدست اورد در ابتدا دانته رهبر این گروه را میکشد و به دنبال ان سربازان محفل به دانته حمله میبرند اما دانته انهارا بدون هیچ زحمتی میکشد و در این میان کایری که به سمت برادر خود رفته در جلوی دانته ظاهر میشود و مبارزه بین نیرو و دانته از اینجا شروع میشود و در نهایت نیرو از اهداف شیطانی گروه با خبر میشود و در نهایت با دانته همدست شده و توانستند این گروه را بطور کلی منحدم سازند.
DMC REBOOT:با برگزار شدن TGS2010همه منتظر سری جدید DMCبودند و تمام گیمر ها با دیدن تریلر منتشر شده بطور کلی متعجب شدند دانته با مو های مشکی و صورت کبود همراه با سیگار موجود در دهانش!!داستان بازی هم بطور کامل نورسانی شده بود و دانته کم سن وسال را درون تیمارستانی نشان میدهد هنوز هیچ خبری از دیگر کاراکتر ها و داستان و گیم پلی بازی نیست اما به گفته سازندگان بازی از شرکت نینجا تئوری بلزی برای دو کنسولXBOX360,PS3عرضه خواهد شد اما به تازگی خبر امدن بازی بر روی PCنیز نتشر شده است.با دیدن دانته جدید بیشتر گیمر ها نظر منفی دادند اما کپکامهنوز سر حرف خود ایستاده یعنی دانته ریبوت در ئصف شخصیت این فرد باید بگویم نوجوانی ناراضی و کم تجربه هست و البته گفته شده اخلاق این دانته جدید شبیه به دانته DMC1هست.باید منتظر اطلاعاتی دیگر از TGS2011برای اطلاعات بیشتر باشیم.
خصوصیات اخلاقی وی:شخصیتی شوخ طبع ودوست داشتنی وبیخیال و کمی شکمو و.........دانته در بیشتر امور خود را خونسرد جلوه میدهد اما در اصل دانته واقعا احساساتی بوده است مخصوصا برای خانواده اش .
دانته عاشق مادر خود بوده و حتی عکس مادرخود را سر میز کار گذاشته.او اهل شرط بندی است و شانس خوبی هم در شرط بندی ندارد و مرتبا شکست میخورد و دانته عاشق پیتزا و بستنی توت فرنگی هست..........دانته از شیاطین متنفر است مخصوصا هیولای سه چشمی یا همون موندوس که موجب مرگ مادرش و تباهی برادرش شده بود.
دانته علاقه ای به دانستن گذشته پدرش اسپاردا رو ندارد. برعکس ورجیل که همیشه قصد داشت از گذشته پدرش اسپاردا اطلاعات بدست بیاره
در کل باید بگم دانته شخصیت نسبتا پیچیده ای دارد که با اومدن هرdmcجدید این خصوصیات خودشونو نشان میدهند.اولین سازنده بازی یعنی هیدیکی کامیا دانته را نوعی خوشتیپ و سرد و احساساتی طراحی کرده است .دانته به غیر از بازی dmcدر جا های دیگری هم حضور داشته مثلا بازی marvel vs capcomدانته یکی از کاراکتر های قابل بازی بوده است.
castدانته در همه ی dmcها به عهده اقای Reuben Langdonبوده است

NERO


نرو شخصیت اول dmc4هست و یه شخصیت تازه وارد به حساب میاد.ر کنار دانته نیرو هم قهرمان شماره چهار بازی محسوب میشود.نیرو یتیم در شهر کوچک و کم جمعیت فورتیونا همرا با کایری و کریدو بزرگ شد.یک نکته جالب که ممکنه تا به حال نشینیده باشید بخاطر اینکه نیرو همیشه مورد تیکه دیگران قرار میگرفت هیچوقت علاقه ای به کار گروهی نداشت.در اصل خون اسپاردا در بدن نیرو وجود دارد به عبارتی نسبت فامیلی با اسپاردا دارد.نیرو از سه سلاح استفاده میکند:یک تفنگ(رز ابی)و یک شمشیر(ملکه سرخ)و دست شیطانی خود.نیرو یک شوالیه مقدس عضو گرو محفل شمشیر بوده که در این گروه اسپاردا مورد پرستش قرار میگیرد.این گروه دنیا را از شیاطین نگاه میدارند البته در اخر داستان مشخص شد قصد این گروه فقط جاه طلبی بوده.داستان دست نیرو اینگونه بیان شده:روزی نیرو و کایری به همراه چند نفر دیگر به جنگل میروند اما در ان موقع شاطین به جنگل مله میکنند نیرو توانسته همه شیاطین را نابود کند اما دس راست او جروح شده پس از مدتی زخم دست نیرو بزرگ و بزرگتر میشد نیرو فکر میکرد فقط یک عفونت معمولی دستش را گرفته اما پس از مدتی فهمید دست وی دارای قدرت شیطانی شده.ملکه قرمز شمشیر نیرو در طی این جنگ خراب شد و برای تعمیر فرستاده شد.نیرو اهل جنگ و کاملا شبیه دانته و اسپاردا است.نیرو همیشه برای جنگیدین اماده بوده کار شخصی را ترجیح بر کار گروهی میدهد.او به دوستانش مخصوصا کایری وفا دار است و از دیدن بازی متوجه میشویم نیرو بسیار احساساتی است و در عین حال به سرعت عصبی میشود.نیرو از دانته جدیتر است به خصوص زمانی که دوستانش در خطر می افتند.نیرو اصلا اهل عبادت نیست و این کار را امری بیهوده میشماردو در بیشتر مواقع علاقه به گوش دادن موزیک دارد.نیرو همیشه در کت بلند سرمه ای رنگ که بر روی ان ام محفل شمشیر زده به همراه کت زیپ دار قرمز رنگ و به همراه شلوار جین میپوشد.نیرو دارای دو انگشتر ات یکی نشان دهنده محفل شمشیر اسپاردا و دیگری رزی است که علامت ان بر روی کمربند نیرو دیده میشود . نیرو با موهای سفید و چشمانی ابی همه را به یاد دانته و ورجیل می ندازد.اگر دقت کرده باشید و ببنید نیرو یاماتو را به سمت خود جذب کرد و روحی در بدن وی زنده شد این روح نیلو انجلو نیست بلکه این روح شیطانی وجود نیرو بوده که برای دفاع از نیرو فعال شده.توانایی های نیرو سبب شده تا نیرو بتواند به راحتی شیاطین را نابود کند.اگنوس مرتبا در تلاش بوده تا شمشیر یاماتو را فعال کند اما هیچ کس بجز نیرو نتوانست این مشکل را حل کند و شمشیر یاماتو را برای بار دیگر فعال کند!تنه ها و کنایه های نیرو به دانته خیلی جالب است و نوعی داستان بازی را از خشکی در اورده مثلا نیرو به دانته میگوید بیا باهم برقصیم !نیرو و دانته از لحاظ قدرت و چابکی و قدرت های مافوق انسانی شبیه به همدیگر هستند.نیرو هم نامیر مسوب میشود این نکته را میتوان از موشن شش فهمید با اینکه نیرو اسیب بدی دید اما زنده ماند.بعضی افراد فکر میکنند قدرت نیرو فقط در دستان اوست اما واقعیت غیر از این است چه بسا در مرحله اول دیدم نیرو بدون دست شیطانی هم توانست هیولا ها رو نابود کنه.نیرو در حالت دویل تایگر را ببینید چنین را مشاهده خواهید کرد:چشمانی قرمز و حاله از نور ابی پشت سر او در دست چپ حاله نور دقت کنید غلاف شمشیر را میبینید به نظر میرسه این غلاف یاماتو باشه در فن های نیرو هنگامی که از یاماتو استفاده میشود خواهید دید که پس از حمله روح شمشیر را در غلاف میگذارد و یا اینکه میگویدdust to dustمعنی این اصطلاح خاک در خاک است اما باید دقت داشته باشیم این حرف ها معنی و مفهومی را میرساند.نیرو ایتالیایی هست و اگر در سخنان نیرو هنگامی که به روح شیطانی تبدبل شده کاملا بیاد سخنان ورجیل در dmc3می افتیم.
نرو به معنی سیاه و معلم پرورشگاه این اسمو برای وی گذاشتن دلیلش هم بخاطر این بود که نرو در پارچه ی سیاهی در پرورشگاه گذاشته بودن
پس از مدتی خانواده ی کایری که افرادی نیکو کار بودن نرو رو به فرزند خوندگی خو انتخاب کردند شباهت نرو به اسپاردا به عبارتی خدای اون ها سبب شد نرو رو به جمع خودشون بپذیرن
مادروپدر کایری توسط شیاطینی در عروج روح موفق نشده بودن کشته شدن و از اون به بعد نرو وجود خدا انکار میکرد چون به نظر نرو اگه خدایی وجود داشته باشه نباید بنده هاییش که اونو دوست داشتن و میپرستیدند اینطور کشته میشدند
خصوصیات نرو:شخصیتی جدی که زود عصبی میشه اما در عین حال خیلی احساساتی و مهربونه و این عصبیتش بخاطر کم سن سالی و بی تجربگی نرو هست اما در کل شخصیت جالبی رو داره
نرو در بیشتر حرفهاش از گوشه و کنایه استفاده میکنه و تقریبا میشه گفت تو همه ی حرف هاش یه تیکه میندازه نرو بسیار غد هست بطوری که ا همه ی قوانین گروهی که در او عضویت داره زیر پا میذاره مثل همیکه گرو سلاح سرد رو مجاز میدونن اما نرو به این موضوع اعتقاد نداره و از سلاح گرم استفاده میکنه
کپکام نرو پسر ورجیل معرفی ردن و هنوز اطلاع دیگری نذاشته.
داستان بازی از نگاه نیرو:پس از کشتن شیاطین نیرو موفق میشود خود را در اخر کنسرت اپرا کایری حاضر کند کایریبا دیدن نیرو شاد شده و به طرف نیرو میرود نیرو در کنار خود هدیه ای برای کایریگذاشته کایری با دیدن ان خوشحال میشود و با خرسندی در کنار نیرو مینشیند.نیرو نسبت به سخنرانی ها کاملا بی اعتنا است و پس از مدتی از این سخن رانی و دعا خسته میشود و میخواست از مجلس بیرون رود کایری از او میپرسد چکار میکنی؟نیرو میگوید:بیرون میرم.کایری دوباره میگوید:مراسم تمام نشده.نیرو در پاسخ میگوید دعا کردن مرا خسته میکند.همان لحظه دست راست نیرو بدرد می اید و در همان لحظه مردی با کت قرمز به سرعت میاید و ساکنوس را میکشد ان کسی جز دانته نبود در این لحظه نیرو از مجلس فرار کرده و کایری را همراه خود میبرد . اما کایری به دنبال برادر خود میرود و نیرو برای دفاع از کایری با دانته مشول دوئل میشود در اخر نیرو دانته راکتک زده و بر دیوار میحکوب میکن اما میفهمد دانته نمرده بلکه زنده است و یک شیطان به حساب می اید نیرو متعجب شده و میگوید تو انسان نیستی مگه نه؟دانته جواب میدهد من و تو و اونها(شوالیه ها)هگی شیطانیم دانته از چیز هایی سخن میگویداما نیرو متوجه نمیشود و میگوید راجب چه چیزی حرف میزنی دانته با نیرو خداحافظی میکند و از دادن جواب امتنا میکند و میرود.همان موقع بقیه شوالیه ها میرسند و نیرو دست خود را میپوشاند.کریدو نیرو را به ماموریت گرفتن دانته فرستاده.در طی این داستان نیرو به سرنخ های کاملی از گروه میرسد نگام روبهرو شدن با اگنوس ازمایشگاه اورا مورد تمسخر قرار میدهد ولی اگنوس عصبانی شده و شیاطین دست ساخته اش را سراغ نیرو میفرستد اما نیرو همه انهارا میکشد و سراغ اگنوس میرود اگنوس از قدرت نیرو متعجب شده ناجوانمردانه شمشیری را در دل نیرو فرو میکند نیرو برای مدتی شیطان درونش را فعال میکند و همراه با یاماتو به بیرون از ازمایشگاه میرو در این موضوع بطور کلی نیرو قصد این گروه را می فهمد اما کمی دیر شده بود چون کایری گرفتار شده این گروه شده بود نیرو ابتدا اسیر ساکنوس شده اما بعد به کمک دانته نیرو از مجسمه رهایی میابد و کایری را نجات داده و در پی ان ساکنوس را میکشد و در اخر نیرو و کایری به همدیگر میرسند نیرو متوجه شده دانته یک دشمن شیاطین است و تصمیم میگیرد دانته را بیشتر بشناسد این نکته را میتوان از سخن نیرو در پایان داستان فهمید که میگفت میتوانیم همدیگر را ببینیم دانته و دانته هم میپذیرد و میرود.
بازیگری نرو به عهده اJohnny Yong Bosch



VERGIL



فرزند اسپاردا و برادر دو قلو دانته ورجیل در شماره های 1و3 حضور داره.ورجیل دشمن اصلی دانته در dmc3بوده ودر حالی که دانته جوان و کم سن وسال است و مرتبا به ورجیل کنایه میزند اما ورجیل با سردی تمسخر پاسخ دانته را مدهد.ورجیل همشه در طلب بدست اوردن قدرت اسپاردا بوده و حتی برای بدست اوردن قدرت بیشتر ببه برادر خود یعنی دانته پیشنهاد جنگ میده و در اولین بار دانته رو میکشه اما شیطان درونی دانته بیدار میشه و دانته نمیمیره.ورجیل یک گردنبند و یک شمشیر بنام یاماتو در اختیار داره و همیشه و همه جا از این شمشیر برای کشتن دشمنان خود استفاده میکند.ورجیل همیشه خود را میخواسته از بردرش دانته متمایز سازد و فرم موها خود را بالا میزند .او برای خود اسطوره ای قرار داده و ان کسی نیست جز اسپاردا.ورجیل همیشه رنگ مقابل برادر خود را پوشیده و بطر کلی ورجیل را با این ویژگی ها میشناسیم:کت ابی رنگ بلند ابی که بر روی استین های ان ماری رسم شده است.موقعی که ورجیل دگرگون شد لباس(زره)سنگینی میپوشید.زره وی شامل یک کلاه خود با دو شاخ بوده است هنگامی که ورجیل کلاه خود خود را برمیدارد به مان چهره است تفاوت ان در سردتر شده چهره ان و قرمز شدن چشم هایش میتوان مشاهده کرد.ورجیل علاقه به خواندن کتابها رو داره او ساکت و ارام است و شمشیر رو تنها سلاح خوب برای مبارزه میداند و او سلاح های گرم را فاقد استفاده میداند.هرگز برای چیزی از خود ترس نشان نمیدهد و خون سردی تمام را میتوان در وی حس کرد.با وجود شخصیت سردش میتوان دو چیز را در ورجیل میتوان فهمید که برای ورجیل خیلی عزیز بودند:
-یاماتو یادگاری ورجیل از پدرش
-گردنبند جادویی یادگار مادرش
ورجیل هم مانند دانته یک نیمه شیطان به حساب می اید و قدرت و تحمل و سرعت این دوبرادر تقریبا به اندازه هم است.ورجیل با داشتن سلاح سرد به تنهایی توانسته است تمام استیل های خوبی را داشته باشد.بعد از اینکه ورجیل توسط موندوس فاسد شد(شیطان شد)یاماتو دیگر سلاح ورجیل نبوده و هوز هم بطور رسمی مشخص نشده چگونه سلاح ورجیل شکسته و به دست اگنوس افتاده بود.ورجیل یک شمشیر زن واقعی است .مهارت استفاده از شمشیر ورجیل بیشتر از دانته است.هنوز هم ورجیل فرد مناسبی برای بدست گرفتن یاماتو هست اما حیف که ورجیل زود کشته شد و در سری های دیگر حضور نداشت.در مانگا متوجه میشویم اوا مادر دانته و ورجیل گردنبند جادویی رو به عنوان یادگاری به ان دو هدیه داد.در همان روز ها بود که موندوس حمله کرد و زندگی اسپاردا را از هم پاشید تنها نشان دو برادر گردنبند یادگاری جادویی بود.در حقیقت اوا برای نجات جان فرزندانش توسط موندوس کشته شد.
خصوصیات ورجیل:شخصیتی دل سنگ و قدرت طلب و بیرحم که برای بدست اوردن قدرت و باز کردن دروازه جهنم دست به هر کاری میزنه حتی حاضر به کشتن برادر دوقلو خود یعنی دانته میشه.
ورجیل خصلت های شیطانی بیشتری نسبت به دانته داره و همیشه در حال تحقیق هست که چطور دروازه جهنم رو میشه باز کرد و میخواد درباره ی گذشته پدرش اطلاعات بدست بیاره
در کل ورجیل شخصیت اروم و سردی رو داره و زیاد اهل حرف نیست برخلاف دانته که خیلی پر حرفه.
ورجیل در شماره ی 1 از موندوس شکست میخوره و تبدیل به نیلو انجلو میشه و در همین شماره توسط دانته کشته میشه
بازیگری ورجیل به عهده اقای Daniel Southworthهست

LADY


لیدی یکی از شخصیت های زن dmcبه شمار میاد یه توضیحی دربارش مینویسم. خانمی اولین حضورش در dmc3بوده و در عناوین دیگر بازی نیز مانند انیمه dmcکه در سال 2007حضور پررنگی رو داشته.در اولین ملاقاتی که با دانته داشت ابتدا با دانته به ناسزگاری و نبرد پرداخت اما پس از مدتی متوجه شد دانته درسته یک شیطان هست ام در اصل دانته دمن شیاطین هست لیدی در اخر(dmc3) از دانته درخواست کرد پدر خود را از این خمصه نجات دهد.
نام اصلی لیدی مری بوده و این نام را پدرش ارخام برای او برگزیده اما در هنگام کشتن پدر خود اسم خود را تغییر داد.هنگامی که دانته از لیدی اسمشو پرسید لیدی در جواب گفت :هر چی میخوای منو صدا کن و دانته او را با نام لیدی خطاب کرد.لیدی هم نام جدید خود را همین گذاشته و گذشته خود را به دست فراموشی سپرده است.رنگ چشم های لیدی کاملا شبیه پدرش ارخام بوده.اما خود لیدی دوست داشت رنگ دو چشمش یک رنگ باشد و لیدی در واقع بر عکس ورجیل مهرت بالایی در استفاده از سلاح های گرم دارد و تمام دفاع لیدی و حملات او توسط سلح های گرم انجام میشود.قدرتمند ترین سلاح لیدیKalina Annبوده.این اسلحه یک موشک انداز ما فوق قوی بوده که مطابق سفارش لیدی ساخته شده و گلوگله های این سلاح پیشرفته بصورت مجهز تر از مشک نداز های دیگر کار کرده و قابلیت حرکت های ماپیچ را نیز دارد. لیدی در اولی بار نشان داده شد با شیاطین روبه رو شده اما به راحتی انها را کشت و به همه ثابت کرد این موجودات تا ان حدی که همه انتظار دارند وحشتناک و قدرتمند و ترسناک نیستند.مادر لیدی به دلایل مرموزی توسط پدرش به طرز وحشتناکی به قتل رسید و لیدی در صدد انتقام از پدر خود بوده است.اولین دیدار دانته و لیدی جایی بود که دانته پس از کشتن سگ سه سر به داخل برج شیطانی میرفت که ناگهان با لیدی رو به رو شد لیدی در ابتدا موشکی به طرف دانته پرتاب کرد اما دانته با خیالی اسوده بر روی موشک سوار شد و بهتره بگم برای دانته سرگرمی جالبی بود.یک بار دیگر دانته با ورجیل برخورد میکند هنگامی که ارخام لیدی را به پایین پرتاب کرد دانته از پا لیدی را میگیرد لیدی به دانته میگوید مرا رها کن اما دانته از این کار اجتناب میکند لیدی تیری به سمت مغز دانته شلیکمیکند دانته لیدی را ره میکند و لیدی کمی پایی تر خود را نگه میدارد دانته را میبیند که نمرده و هنوز صحیح و سال حرف میزند لیدی بار دیگر تریری به طرف دانته شلیک میکند اینبار دانته تیر را از دهانش به بیرون پرتاب کرده و باز هم سخن میگوید از همین جا لیدی متوجه میشود دانته شیطانی بیش نیست.وقتی ارخام وسط ورجیل کشته شد دانته از ان مکان عبور میکرد ناگهان لیدی رسید و فکر کرد دانته پدرش را کشته و از دانته پرسید تو پدر مر کشته ای دانته در پاسخ میگوید اگر من کشته باشم و....مبارزه کوتاهی بین دانته و لیدی روی میدهد اما در نهایت دانته به راحتی لیدی را شکست میدهد.پس از ان لیدی از دانته درخواست میکند او را تنها بگذارد در ان میان ارخام زنده میشود و به کار خود یعنی به قتل رساندن همسرش اعتراف میکند و از لیدی میخواهد انتقام مردی بنام ورجیل رل بگیرد و عامل بدبختی و تباهی خویش را ورجیل نامید و لیدیی درصدد کشتن ورجیل به راه خود ادامه میدهد.در طی نبرد دانته با ورجیل لیدی حضوذ پیدا کرد و به ورجیل حمله ور شد اما ورجیل با یک حرکت لیدی را زمین می اندازد ولی دانته دوباره به طرف ورجیل میرود و با شمشیر باهم به مبارز ادامه دادند در این حین جستر (دلقک)میرسد و در طی این ماجرا مشخص میشود جستر و ارخام یک نفر نبودند ارخام به نحوی همه افراد میدان را کنر زده و برای باز کردن دروازه جهنم خون لیدی را میریزد و همه را به پایین پرتاب میکند و خود به تنهایی دروازه جهنم را میگشاید. اخرین مبارزه دانته و لیدی در کتابخانه رخ یدهد اینبار باز هم دانته پیروز میدان میشود و لیدی فقط تیر ها و نارنجک هایخود را به هدر میدهد دانته نزدیک لیدی شده اما قصد دنته کشتن لیدی و یا اهداف خطرناک نبود بلکه میخواست به لیدی اثبات ند برادر او هم در این ماجراست و او قصد دارد مانع کار برادرش شودلیدی وقتی دانته را شناخت اسلحه موشک انداز خود را به دانته به عنوان قرض داد و دیگر هیچ قصد دشمنی با دانته نداشت.پس از اینکه ارخام خود را شبیه اسپاردا کرد و تبدیل به موجود ژله ای مانند شد دانته و ورجیل با اتحاد توانستند ارخام را شکست دهند و از جهنم بیرون سازند.ارخام ضعیف گوشه ای افتاده بود لیدی ارخام را دید و او را در اخر کشت و توانست انتقام مادر خود ر بگیرد.مثل اینکه هم شاد و هم اندوهگین بود.خوشحال برای اینکه توانست انتقام مادر رو بگیره و ناراحت برای اینکه پدر خود را به قتل رسانده بود.در اینجا دوباره لیدی و دانته باهم روبهرو میشوند لیدی دانته رو در حال گریه دید و از دانته پرسید گریه میکنی؟دانته پاسخ داد فقط بارونه!!شیاطین گریه نمیکنند در همون موقع شیاطین دانته و لیدی را محاصره میکنند اگر 100شیطان بکشید میتوانید سکان اخر که ورجیل برای حمله به موندوس اقدام میکند را ببینید. در اینجا دانته برای مغازه خود نامی انتخاب کرده همه نام مغزه دانته رو میدانیم و میگوییمdevil may cry..در اینجا لیدی و دانته به شکار شیاطین میپردازند.در انیمه لیدی به عنوان یک شکارچی شیاطین کار میکند .لیدی بعضی اوقات برای دادن ماموریت به دانته و بعضیاوقات برای گرفتن بدهی خود به دانته سر میزند.اولین باری که لیدی با تریش اشنا میشو قصد کشتن این زن شیطانی را داشت اما در اخر فهمید تریش هم شکارچی شیاطین و همدست دانته بوده.اما در طول این ماجرا کشیشی که با لیدی مشورت میکرده شیطانی بیش نبوده و قصد داشته لیدی و تریش را به مقابله هم بریزند و در این میان او به راحتی به هدف هایش برسد اما سرنوشت این کشیش شیطانی چیزی جز مرگ توسط دانته و لیدی و تریش نبود.در اخر نشان میدهد تمام حسابهای خرید لباس به گردن دانته افتاده و تریش و لیدی خندان به راه خود ادامه میدهند.لیدی بسیار خشن و عصبی است و هنگامی که دانته استراحت میکند براحتی میتواند از دانته دفاع کند.هنگامی مه دانته با تریش خوب میشود اوین حسودی را لیدی میکند.لیدی دانته را به عنوان یکدوست یا بهتر است بگوییم یک عشق نگاه میکند با اینکه لیدی از شیاطین تنفر خاصی داشت.
دختری با چشم دورنگ یعنی چشم راست ابی و چشم چپ قرمز یکی از همکاران دانته که تو کشتن شیاطین دانته به اون کمک میکنه لیدی که اسم اصلی اون مری هست بخاطر اتفاقات ناگواری که که بر سرس رخ داد سوگند خورد همیشه با شیاطین بجنگد و پس از کشتن پدرش ارخام تصمیم گرفت اسمی که دانته اونو خطاب میکرد روی خودش بذاره یعنی لیدی
لیدی مرتبا دانته رد به ماموریت های سخت میفرسته و در نهایت دستمزد خیلی کمی رو میپردازه
خصوصیت لیدی:جدی و اصلا نباید باهاش شوخی کرد و در عین حال فرض!
بازیگری لیدی به عهده خانمKari Wahlgrenهست

TRISH


تریش هم یکی از شخصیت های مهم زن در devil may cryبه حساب میاد وی در dmc1,dmc4حضور داشته ست.شبی تریش وارد مغازه دانته شده و سعی کرد دانته را به قتل برساند اما دانته تریش را شکست داد تریش در پاسخ عملش گفت:فقط میخواستم شما را امتحان کنم.بعد از ان دانته را پی ماموریتی در جزیره مالت میبرد و به دانته میگوید موندوس قصد باز کردن دروازه جهنم را دارد باید جلوی انرا بگیری.پس از دتی معلوم میشود تریش یکی از موزدوران موندوسبوده اما بعد ها عاشق دانته میشود و در کشتن موندوس به دانته کمک میکنداولین دیدار دانه با موندوس در مرله اخر انجام میشود وندوس با دو ضربه تیر دانته را مجروح میکند اما در ضربه نهایی تریش پیش مرگ داته میشود و پس از ان دانته با موندوس نگیده و در نهایت توانست موندوس را بکشد . دانته دوباره به سراغ تریش میرود و گردنبند و شمشیر اسپاردا را کنار تریش به عنوان یاد بود میگذارد و میرود و ولی تریش هم نمرده بود هنگمی که دانته در نبرد سوم از موندوس نزدیک به شکست بود تریش قدرت الکتیریسیته خود را در اختیار دانته قرار میدهد و دانته رات وندوس را دوباره به جهنم یفرستد.پس از ان تریش گریهمیکند و از اینکه شیطانی بیش نیست احساس نفرت میکند اما دانته اشک های تریش را پاک میکند و میگوید شیاطین هرگز گریه نمیکنند.از این به بعد دانته و تریش ا همکاری هم به کار خود یعنی شکار شیاطین ادامه میدهند.تریش در انیمه در اصل یک شکارچی ازاد به حساب میاید.تریش در اولین دیدار با لیدی به مبارزه با او برمیخیزد در حالی که لیدی قصد کشتن تریش را داشت اما تریش قصد کشتن یک انسان را نداشت.پس از خرید تریش و لیدی همه حساب ها گردن دانته افتاد.در طی جنگ نهایی Abigalتریش و لیدی در حال کشتن شیاطین بودند و منتظر بودند تا دانته دوباره زنده شود.در dmc4با ماموریت لیدی دانته به تریش گفت :تریش تو مراقب مغازه باش اما تریش زودتر از دانته دست به کار شده بود و پیغامی برای دانته گذاشته بود.تریش خود را به شکل گلوریا کرده و خود را عضو گروه محفل شمشیر میکند و خود را یک عضو وفادار به گروه نشان میدهد.او خود را نوعی در گروه جلوه میدهد که اشق کار و گروه خویش است.در اتمام جنگ نیرو و دانته دوباره شاهد حضور تریش میشویم. او لباس مبدل خود را عوض میکند و میفهمیم گلوریا کسی جز تریش نبوده.بعد از اینکه سیور فعال شده و دانته در حال نجات نیرو بوده تری مسئولیت نجات مردم را بر عهده میگیرد.پس از شکست سیور و کشتن تمام شیاطین تریش دوباره به مغازه دانته برمی گرددو هنگامیکه لیدی دستمزد را می اورد تریش با او دعوا میکند.اما دانته مخالفتی نمیکند.تریش یکی از جاسوس هایقابل اعتماد و با وفای موندوس بوده و در ارتش موندوس خدمت میکذده.موندوس برای اینکه تریش نظر دانته را جلب کند تریش را کاملا شبیه مادر دانته میسازد.موندوس بیرحم وظالم تریش را به عنوان عروسک خیمه شب بازی خود قرار داده و انرا برای بدست اوردن دانته فقط میخواست.موندوس قصد داشت تریش و دانته به عنوان دوست صمیمی و شریک هم شوند و در اخر بتواند با کمک تریش دانته را از بین ببرد.تریش سبک جنگ سریعی را دارد چه با سلاح سرد و چه با سلاح گرم.تریش ترکیبی از نیرو صاعقه و قدرت جادویی خود را در هم امیته و قدرتی نوین را پدید اورده.سبک جنگیدن تریشبطور کامل مشخص نشده است.در لباس گلوریا تریش با استفاده از دو تیغه میجنگد.اما تریش در حالت عادی از دو اسلحه استفاده میکند.تریش در بازی3 marvelvs capcomحضور داشته است.تریش علاقه زیادی به شلیک فوق العاده و انفجار ناگهانی است.
تریش در واقع یکی از جاسوسان نزدیک موندوس بوده و به فرمان موندوس قصد داشته تا تا دانته را پیش موندوس ببرد (dmc1)در ابتدا تریش با موتور در مغازه شیطان کشی دانته رو میشکنه دانته هم که روی صندلی نشسته بوده بهش میگه اروم عزیزم.....
تریش ابتدا دانته با ضرباتی ناگهانی یا همون قدرت صاعقه میزنه و میینه دانته نمرده و متوجه میشه پسر اسپارداهست و در طی dmc1نوعی رابطه ی عاطفی بین تریش و دانته اتفاق میفته که منجرو به این میشه تریش از کارش علیه دانته صرف نظر کنه و به دانته علیه کشتن موندوس کمک میکنه.
ظاهر تریش کاملا شبیه مادر دانته هست بطوری که وقتی تریش هنگامی که عینکشو برمیداره دانته کاملا متعجب میشه که شباهت های زیاد بین تریش و مادرش رو میبینه.
در کل تریش یکی از دستیاران دانته بوده و تریش هم یک شکارچی شیاطین به حساب میاد.تریش یک انسان و یا یک نیمه شیطان نیست بلکه یک شیطان است.
خصوصیات اخلاقی تریش:
شخصیتی اروم و کم حرف در عین حال دلسوز و مهربان اگه دقت کرده باشین میبینین بعضی موقع ها تریش دانته رو نصیحت میکنه که همون موقع دانته به تریش میگه دوباره مثل مادرم با من حرف میزنی؟
بازیگری تریش به عهده خانم Danielle Burgioبوده:


SPARDA


اسپاردا شخصیتی از بازی هست که همه فن های DMCاونو بطور کامل میشناسن بدون اینکه حتی در یکی از قسمت های DMCحضور داشته باشه!!
اسپاردا معرف به شوالیه تاریکی یکی از سرداران سپاه موندوس بوده و تاثیر به سزایی در پیروزی شیاطین بر دنیای انسانها داشته اما بعد از مدتی از کرده خود پشیمان میشود و بر علیه سپاه خود یک تنه مبازه میکند و پس از 2000سال توانست همه شیاطین را از کره خاکی محو کندو سلطان شیاطین یعنی موندوس را به سیاه چال موجود در جهنم بفرستد(در رابطه با اینکه اسپاردا 2000سال جنگید در انیمه ها مشاهده خواهید کرد)
تمام انسانها اسپاردا را تحسین کردند و او را به عنوان قهرمان در بین خود برگزیدند.اسپاردا پس از جنگ با موندوس خود را شبیه انسانها کرد.چهره اسپاردا کاملا شبیه دانته و ورجیل است اما از لحاظ اخلاقی اسپاردا کاملا شبیه ورجیل برادر دانته بوده است.اسپاردا به شکل انسانی با مو ها سفید که به مدل بالا زده شده و با چشمان ابی طراحی شده است.همه ما اسپاردا را با کت بنفش و شمشیر مخصوص خود میشناسیم.ظاهر اسپاردا به شکل شیطانی را به خوبی در dmc1,dmc3دیدیم اسپاردا هیکلی شیطانی و بزرگ را دارد و سیاهی تمام وجودش را گرفته است دلیل اینکه اسپاردا را شوالیه تاریکی نامیده اند.بر روی سر اسپاردا دو شاخ بزرگ قرار دارد و او دارای دو بال است . اسپاردا یکی از فرماندهان با وفای موندوس در زمان خود ومشاورBaulو برادر دو قلوی موندوس بود و در زمینه هایی به موندوس اموزش هایی را از اموخته هایش داد.پس از جنگ سخت اسپاردا تمام سلاح های خود را در جایی گذاشت.هدف او از این کار به این منظور بود که او نهمیخواست فرزندانش سرنوشت او را داشته باشد و در صلح و ارامش بتواند به زندگی خود ادامه دهد و راه و روش شیاطین را برای همیشه ببندد.اسپاردا دروازه جهنم را با استفاده از خون خودش و خون یک زن روحانی به همراه شمشیر خود بست و این ماجرا ابتدا برای مردم اسظوره ای عظیمبود رفته رفته این حرکت دلاورانه اسپاردا به یک داستان واقعی تبدیل شد و کم کم به افسانه ها پیوست.ارخام قصد شبیه شدن به اسپاردا را دات اما این ارزو را به دست مرگ سپرد زیرا مدتی که شبیه اسپاردا شده بود دوامی نداشت و ارخام شبیه یک موجود ژله ای بی مصرف شده بود که با کمک دانته و ورجیل کشته شد.اسپاردا با اینکه حضور چندانی در بازی نداشته اما همیشه نقش پررنگی را به خود میگرفته مثلا در dmc1هنگامی دانته با موندوس در حال جنگ بود به فروم اسپاردا شیطانی ظاهر میشود در این قسمت پس از زدن شهاب سنگ به دانته دوباره به فروم خود ظاهر میشود و تلاش زیادی برای از بین بردن اسپاردا کرده است.این بطور کلی اشکار شده اسپاردا به موندوس و برادر دو قلو مونوس امزشهایی رو میداده است.اگر در قسمت چهارم بازی دقت کرده باشید اولین باری که بریال غول اتشین به نیرو برخورد کرده از 2000سال پیش گفته است کهاسپاردا با او مبارزه کرده و او را شکست داده و در under worldزندانی کرده است.هنگامی که بریال از نیرو شکست خورد به نیرو گفت تو کاملا شبیه اسپاردا هستی!این نشان میدهد اسپاردا ممکن است الان بهفروم انسانی زنده باشد علت ان هم میتوان گفت تمام قدرت اسپاردا صرف عشق شده و هیچ قدرت توان مقاومت در برابر عشق را ندارد.اختیارات موندوس در زمان خود وسعت زیادی داشته حتی از اختیارات موندوس بیشتر بوده.هنگامی که ارخام که یک انسان معمولی بود خود را شبیه اسپاردا کرد این قدرت دوامی نداشت این خود نشان میدهد به غیر از فرزندان اسپاردا کسی قادر نیست قدرت اسپاردا را داشته باشد.دانته و ورجیل و نیرو هم فرزندان اسپاردا میشوند و هرکدام دلیلی قانع کننده برای خود دارند اما با این حال قدرت فرزندان اسپاردا ترکیبی از قدرت شیطان وانسان توانایی های مافوق اسپاردا را دارند بطوری که دانته یا فرزندان اسپاردا میتوانند اسپاردا را شکست دهند.
اسپاردا عاشق دختری بنام اوا شد و پس از مدتی اسپاردا و اوا ازدواج کردند و حاصل از انها دو فرزند دو قلو همسان بنامهای دانته و ورجیل شد.انها زندگی خوشی را در کنار همدیگر داشتند که اما این فقط ارامش قبل از طوفان بود زیراکه موندوس سلطان شیاطین توانست از سیاه چال جهنم بگریزد و به طور ناگهانی به خانواده اسپاردا حمله کرد و اسپاردا را برای انتقام جویی خودش به همان سیاه چالی انداخت که اسپاردا وی را در ان زندانی کرده بود ولی این برای موندوس کافی نبود موندوس همسر اسپاردا را در جلوی چشم او به قتل رساند و قصد کشتن دانته و ورجیل را داشت که دانته گریخت و موندوس از کشتن ورجیل منصرف شد و تصمیم گرفت ورجیل را نوچه خود بار بیاورد و.................
هنوز بطور کامل و رسمی مشخص نشده که اسپاردا زنده است یا مرده و یا در کجا زندگی میکند؟ایا او هنوز در همان زندان تاریکی است؟
امید وارم کپکام این مسایل رو مشخص کنه.....
KYRIE

کایری شخصیت جدید و بازیگری نقش اول زن رو در DMC4به عهده داره و نقش معشوقه نیرو ایفا میکنه.
خصوصیات اخلاقی کایری:اروم و ساکت و به نظر میاد معصوم و منظلوم باشه ولی سازنده ی سری DMC4کایری رو شیر زنی معرفی کرده(البته ما این رو ندیدم)
کایری ایمان قوی نسبت به اسپاردا رو داره و به گروه اسپاردا پرست اعتقاد و اعتماد کامل رو داره اما پس از قضیه ای که در DMC4رخ میده میفهمه هدف اصلی گروه فقط برای بدست اوردن قدرت و باز کردن دروازه جهنم بوده.
فعلا کایری تونسته اعتماد و عشق نیرو نسبت به خودش جلب کنه ولی هنوز کاملا مشخص نیست که این ابراز علاقه کایری از صمیم قلبه یا اینکه نقشه ای برای نیرو کشیده.کایری در فورتیونا متولد و بزرگ شده خواهر کوچکتر خانواده بوده یکی از اپرا خوان ها در قصر فورتیونا هستنیرو دوست کودکی کایریبوده از این رو نیرو و کایری دوستان صمیمی بودند کایری از نیرو گردنبندی را به عوان هدیه میگیرد به نظر میرسد عشق کایری و نیرو قبل از دویل می کری چهار بوده است در ابتدا داستان بازی کایری در حال خواندن منتظر نیرو است در حالی که نیرو در حال جنگیدن با شیاطین استو پس از ان نیرو خود را با سرعت به قصرفورتیونا میرساند کایری پس از دیدن نیرو خوشحال به طرفش میرود و در کنار نیرو هدیه ای را میبیندو کنار نیرو مینشیند رهبر گروه ساکنوس از جنگ اسپاردا و موندوس سخنرانی میکرده و و همه به سخنان کشیش گوش میدادند جز نیرو پس از مدتی نیرو از این سخنرنی خسته شده اما ناگهان دانته از بالای برج حمله ور شده و ساکنوس را به قتل میرساند همه مردم وحشت کرده بودند و نیرو و کایری در حال تر کردن کاخ بودند هدیه کایری در همان موقع از دستش می افتد کایری میخواست ان را بردارد اما نیرو جلو کایری را میگیرد کریدو ساکنوس را گرفته بود کایر نیرو را رها کرده و طرف برادرش میرود کایری به سربازی برخورد کرده و در جلو دانته ظاهر میشود ونیرو برای دفاع از کاری با دانته به نبرد میپردازد در این میان کایری به بیرون قصر رفته و کریدو شمشیر نیرو را می اورد.پس از این داستان و بعد ها اگنوس با چهره شیطانی خود کایری را دنبال میکند کایری از ترس خود به گوشه ای پناه میبرد و کریدو میخواهد ان را گیر بیندازد اما در نهایت اگنوس کایریه را گروگان گرفته و با این کار قصد داشت نیرو و یاماتو بطرف ان بیاید.نیرو برای نجات کایری تلاش زیادی کرد اما فقط توانست گردنبند کایری را بگیرد در این بین کریدو برای نجات نیرو با ساکنوس میجنگد اما کشته میشود و در نهایت با حقه ساکنوس نیرو به دام سیور مجسمه غول پیکر می افتد اما درون مجسمه نیرو به سمت کایری رفته و میگوید من نتوانستم تو را نجات دهم . کایری در پاسخ گفت نیرو ممنون.ناگهان کایری ناپدید شده و در پی ان اطراف نیرو سیاه شده و سیاهی ها نیرو در خود میگیرند.کریدو قبل از مرگ از دانته درخواست میکند نیرو و کایری را نجات دهد د دانته قبول میکند.در اخر کایری درون مخزن گوشتی شکل زندانی شده و نیرو پس از نجات پیدا کردن واسطه دانته سریع خود را به ساکنوس میرساند ولی ساکنوس کایری را تهدید به مرگ میکند.نیرو سریعا ساکنوس را کشته و کایری را نجات میدهد دانته در بیرو مشغول جنگیدن با مجسمه بوده که ناگهان مجسمه ثابت میشود و پس از ان نیرو از سر مجسمه بیرون می اید ناگهان مجسمه تغییر شکل داده و به شکل ساکنوس میشود نیرو به راحتی صورت مجسمه را منفجر میکند و پس از صحبت نیرو و دانته دانته میرود.در اخر نیرو با کایر صحبت کرده نیرو میگوید:کایری من یک شیطانم ین برای تو مهم نیست.کایری میگوید:نیرو تو مثل همه انسانها برای من هستی و ....
بازیگری کایری بعهده خانم Laura Napoliاست

GLORIA

گلوریا یا به عبارتی تریش که چهره خود را تغییر داده برای اینکه بتونه خود رو عضو گروه اسپاردا پرست کنه بدون اینکه کسی اون رو بشناسه(البته بگم سکنسوس وقتی تریش رو دید به تریش اینجوری گفت:تو هستی گلوریا؟؟!!)
ظاهر گلوریا رو در یک نگاه ببینیم به نظر یه شخصیت عجیبی میاد با پوست سیاه و مو ها سفید رنگ و لباس های گلوریا بسیار عجیب و غریب و مزحک اند.
گلوریا به تازگی عضو فرقه اسپاردا پرست شده و برای همین کسی گلوریا رو به تازگی ندیده این مطلب رو میشه از حرف نیرو فهمید که میگفت:هرگز شما رو قبلا ندیده بودم!!
گلوریا در کشتن شیاطین مهارت خوبی رو داره بطوری که تونست در مدت کم تعداد شیاطین بسیاری رو بکشه.
اما بازهم برای گلوریا یه سری خصوصیات اخلاقی معرفی شده اما خیلی جالبه یک نفر با دوشخصیت متفاوت:
گلوریا به گفته سازندگان بازی شخصیتی هست ش.ه.و.ت طلب و متفاوت معرفی کردند در حالی که در تریش چنین خصوصیتی یافت نمیشه!!!
بازیگری گلوریا بعهده خانم Danielle Burgioبوده:

CREDO

کریدو برادر کایری و دوست نیرو در DMC4بوده و یکی از سرداران فرقه اسپاردا پرست هم و یک سرباز وفاداری برای فرقه اسپاردا پرست بوده.کریدو یک فرمانده این گروه بطوری که صدها شوالیه از کریدو اطاعت میکنند.کریدو از تمامی اسرار این گروه خبر داشته اما تا به حال راز دار خوبی بوده و از اهداف این گروه هیچ چیزی را اطلاع نداده.هنگامی که دانته در ابتدای بازی(dmc4)هنگامی که دانته به سمت ساکنوس تیر اندازی میکنه کریدو به شوالیه های زیر دستش دستر حمله میده.کریدو مکان را ترک نکرد بلکه جسد ساکنوس را گرفته بود و معلوم نیست ان را کجا برد اما در اصل کریدو موجب درگیری میان نیر و دانته به حساب می اید.هنگامیکه دانته و نیرو در حال دوئل بودند کریدو کاری را از قصر به بیرون اورد.ساکنوس در کنار کرید در موشن پنج به طرز عجیبی زنده شد و این بیانگر عروج روح در ساکنوس بود . کریدو به ساکنوس گفت :من نیرو را برای یافتن دانته فرستادم .ساکنوس با این کار کریدو موافق نبود و میدانست نیرو برای گروه دردسر ایجاد میکند.اما کریدو به این موضوع توجهی نکرد.در مشن 7هفت جلسه ای بین گلوریا و ساکنوس و کریدو برکزار میشه ناگهان اگنوس میرسد و با فریاد میگوید نیرو یاماتو را دزدید. اما گلوریا که تازه وارد گروه شده بود گفت من دانته را میگرم و رفتهدف از این کار گلوریا یا به عبارتی تریش این بود اعضای گروه بتوانند به راحتی حرف بزنند اما خود گلوریا در پشت ستونی رفته و ادامه حرفهای انهارا گوش کرده.ساکنوس به کریدو وظیفه گرفتن نیرو و شمشیر را را واگذار میکند.کریدو به سراغ نیرو میرود نرو از کریدو سوالاتی را میپرسد اما کریدو بدون هیچ حرفی شمشیرا با نیرو مبارزه میکند پس از شکست کریدو توسط نیرو کایری را نشان میده او از دست نیرو ترسیده و به عقب رفته در همان موقع اگنوس میاید.اگنوس به کریدو میگوید تو دیگر برای ساکنوس مهم نیستی و به کار نمی ایی.و در همان موقع تغییرشکل داده و کایری را همراه خود برد.اخرین بارکه کریدو میبیند به او خیانت کرده اند علیه ساکنوس حمله کرد تا بتواند نیرو را نجات دهد اما ساکنوس یاماتو را در بدن وی فرو برد و کریدو را پایین جسمه پرتاب مکند دانته همان لحظه میرسد و کریدو را مییرد.کریدو از تمام اهداف ساکنوس و گروه را میگوید و خواستار نجات دوست و خواهر خود میشود و سپس ناپدید شده و میمیرد
کریدو در مراسم عروج روح ها(همین اسم ها بود انگار)شرکت میکنه وتبدیل به یک شیطانی بنام انجل کریدو تبدیل شده در حالی که خود کریدو اینجور فکرمیکردکه یک فرشته هست و برای خدمت به ساکنوس اینکارو میکنه.
باید گفت کریدو مهارت استفاده از شمشیر رو به نیرو اموخت و در کل کریدو و نیرو دوستای صمیمی به حساب میومدن.
کریدو شخصیت جدی وخشن داره و اصلا اهل شوخی نیست و خیلی اخلاق شکی رو داره .در تمام DMC4کریدو با چهره عبوسی دیده شده!!
اما با اینکه کریدو بای این فرقه حتی حاضر شد از رفیق صمیمی خودش بگذره اما سکنوس رهبر این فرقه به راحتی کریدو رو کشت بخاطر اینکه دیگه کریدو برای اونها منفعت و سودی نداشت.
بازیگری کریدو اقای Daniel Southworthهستند ایشون بازیگر ورجیل در DMC3هم بودن:

ARKHAM



پدر لیدی و همکار و همدست ورجیل در DMC3حضور داشته.ارخام در ابتدا همکار ورجیل بوده اما پس از مدتی تبدیل به دشمن خونین ورجیل تبدیل میشود.یک مرد مرموز با ویژگی هی تقریبا شیطانی. ارخام در اصل یک انسان معمولی بوده اما بعد ها به دلیلی نامشخص تبدیل به یک نیمه انسان میشود. هنگامیکه او به شیطان تبدیل شده به همسر خود حملهکرده و ان را به قتل میرساند ارخام بسیار ظالم و ستمگر و در جستجوی یافتن قدرت اسپاردا بوده و قصد داشته تا به قدرت اسپاردا برسد و در این زمینه با برادر دانته یعنی ورجیل هم نظر بوده است .از این رو ورجیل با ارخام اشنا میشود این دو نفر به کمک همدیگر برج شیانی را از زیر زمین بیرون میکشند اولین دیدار ورجیل و ارخام در کتابخانه ای بود ارخام شروع به صحبت درباره اسپاردا کرد ورجیل شمشیر را بر طرف ارخام گرفت و گفت تنهام بذار.اما ارخام ورجیل را راضی میکند تا همراه او باشد.
طی صحبتهای لیدی و ارخام لیدی متوجه میشود ارخام گاهی اوقات اختیارات و احساسات خود را از دست داده و تبدیل به یک شیطان میشود که حتی دختر و همسر خو را نیز نمیشناسد.ارخام فقط به خود فکر میکرد در این راه قصد داشتدانته و ورجیل و لیدی را از سر راه خود بردارد اما موفق نشد.او طعنه های زیادی به لیدی در زمینه کشته شدن مادرش میزند و با این کار لیدی را بسیار خشمگین میکند.قصد همکاری ارخام با ورجیل در اصل این بوده تا ورجیل تمام لوازم مورد نیاز برای باز کردن جهنم را اماده کند و ورجیل را هم کنار بگذارد.او با استفاده از طلسم گردنبند و شمشیر اسپاردا تبدیل به اسپاردا شده اما از بد خواهی ارخام شبیه یک ژله با مار هایی عجی و غریب میشود.ارخام تا حدی به ارزو هایش میرسد لی این موضوع زیاد ادمه نداشت هنگامی که دانته با ارخام مبارزه میند پس از مدتی خسته میشود اما در همان موقع ورجیل میرسد و با اتحاد ورجیل و دانته ارخام به سهولت کشته میشود.ارخام با جراحت عمیقی از دیمن ورلد می افتد همان موقع لیدی حاضر شده و ارخام را با یک ضربه تیر به اغوش مرگ میفرستد. ارخام یک شخصیت دلقک مانند را هم داشته و در

[AMIR-GAMER]

هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟05:

---

الآن اومد مرسی62:

[roommate]

خیلی ممنون پس بالاخره گذ اشتی25:25:25:62:62:خواهشا یه کاری کن که عکس ها نمایش داده بشن..بازم ممنون29: