امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 3.45
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تاپیک جامع اسپویل داستان بازی های ویدیویی
#75
به دلیل تقاضای بالای دوستان 
اسپویل داستان بازی The Last of Us
[تصویر:  The_Last_of_Us_Remastered_box_art.jpg]
   
   ساعت نزدیک 12 است. دختری به نام Sara منتظر رسیدن پدرش (Joel) به خانه است تا او را به خاطر جشن تولدش غافلگیر کند. نهایتا جوئل به خانه می رسد و با تبریک و کادوی دخترش رو به رو می شود. چند ساعت بعد، تمام شیرینی های این شب رویایی رنگ عوض می کند. سکوت شب با انفجاری عظیم شکسته می شود. هرج و مرج کل شهر را فرا می گیرد. همه ی این مشکلات ناشی از نوعی انگل قارچی  است که باعث اختلال در سیستم عصبی بدن و از خود بی خود شدن میزبان - که انسانی بخت برگشته است - می شود. جوئل و سارا خانه ی خود را ترک می کنند تا خود را به مکان امنی برسانند. در میانه ی راه، Tommy - برادر جوئل - به آنها ملحق می شود. آن ها سوار بر ماشین می شوند و راه خود را به سمت خارج شهر ادامه می دهند، اما در میانه ی راه تصادف سختی می کنند. به خاطر آسیبی که پای سارا می بیند، جوئل، او را در آغوش می گیرد و ادامه ی مسیر را پیاده طی می کنند. ناگهان یکی از مامور های امنیتی آنها را می بیند و با  دیدن زخم سارا، تصور می کند که او هم آلوده به قارچ شده است. پس به طرف آنها شلیک می کند. جوئل جان سالم به در می برد، اما سارا به دلیل برخورد گلوله در آغوش پدرش جان می دهد و برای همیشه با او خداحافظی می کند.
   20 سال از تمام این قضایا می گذرد. محیطی آخر الزمانی که بیشتر جمعیتش را Clicker ها (همان انسان های مبتلا به انگل قارچی) احاطه کرده اند و سایر انسان ها یا در منطقه ی قرنطینه شده که نوعی حکومت نظامی ناظر آن است زندگی می کنند یا در جهان وحشی، راهی برای بقا پیدا کرده اند. جوئل به همراه زنی به نام Tess برای امرار معاش مشغول قاچاق اسلحه به خارج از قرنطینه است و به معامله با گروه های مختلف می پردازد. همه چیز طبق روال عادی اش پیش می رود تا اینکه فردی به نام Robert تمام اسلحه های انبار شده ی جوئل و تس را می فروشد. جوئل و تس پس از مدت کوتاهی رابرت را پیدا می کنند و متوجه می شوند که او اسلحه ها را به گروه Firefly یا کرم شب تاب فروخته است. گروهی که به ر.هبری شخص به نام Marlene، سعی در مبارزه با حکومت نظامی و بازگرداندن دو.لت آمریکا دارند. تس با شنیدن این حرف ها از کوره در می رود و رابرت را روانه ی دیار باقی می کند. در همین لحظه مارلین - رهبر گروه کرم شب تاب - از راه می رسد. او به جوئل و تس پیشنهاد دو برابر اسلحه ی اولیه شان را می دهد و در ازا از آن ها درخواست قاچاق دختری 14 ساله را می کند تا او را به مقر اصلی گروه برسانند. جوئل و تس این پیشنهاد را قبول می کنند. آنها به همراه الی سفر دور و دراز خود را آغاز می کنند. در راه خروج از شهر، چند مامور امنیتی به سالم بودن الی شک می کنند. جوئل، الی و تس با مشقت از دست آن ها فرار می کنند. در راه جوئل متوجه زخمی رویی دست الی می شوند و فکر می کنند که او آلوده به انگل شده است، اما الی به آنها توضیح می دهد که این زخم ها برای 2 هفته پیش است، در حالیکه این زخم افراد را در کم تر از 2 روز تبدیل به Clicker می کند. جوئل و تس متوجه می شوند که الی نوعی مصونیت در برابر این بیماری دارد و به همین دلیل مارلین خواهان او است تا با آزمایش بر روی وی، واکسنی برای تمام این مشکلات بیابد. آنها راه خود را ادامه می دهند، اما مشکلی دیگر از راه می رسد. تس متوجه می شود که آلوده به انگل شده است، پس از الی و جوئل می خواهد تا او را تنها بگذارند و به مسیر خود ادامه دهند. آنها می روند و تس به وسیله ی ماموران امنیتی محاصره می شود. صدای گلوله به گوش می رسد که نشان از وداع تس با این دنیای نفرین شده دارد، اما ماجرای الی و جوئل همچنان ادامه دارد.
   بعد از مرگ تس، جوئل تصمیم می گیرد تا از برادرش تامی که عضو سابق کرم شب تاب است، کمک بگیرد. پس به سمت شهری که تامی به همراه همسرش و گروهش در آن اقامت دارد، حرکت می کند. بعد از رسیدن، جوئل ماجرا را با برادرش درمیان می گذارد و نوعی تصمیم می گیرد تا بقیه ی مسیر را به او محول کند؛ اما پس از حمله ی گروهی راهزن و صحبت هایی که بین او و الی رد و بدل می شود، از تصمیم خود بر می گردد و مجدادا برای پایان این ماموریت مصمم می شود. تامی، جوئل و الی را به دانشگاهی که آخرین بار رم خاکی در آن مستقر بود، می برد؛ اما آنها متوجه می شوند ه گروه خیلی وقت است که این مکان را به مقصد بیمارستان "Salt Lake City" ترک کرده اند. جوئل با تامی خداحافظی می کند و از او می خواهد تا نزد همسر و گروهش بازگردد. در عین خروج از دانشگاه، گروهی از راهزنان به الی و جوئل حمله می کنند. در این درگیری جوئل به شدت آسیب می بیند، اما با کمک الی از مهلکه جان سالم به در می برد.
   زمستان فرا می رسد. جوئل در خانه ای کوهستانی به سر می برد و از شدت جراحت توان سرپا ایستادن را ندارد. این جاست که الی تبدیل به ناجی او می شود. در یکی از روز ها الی موفق به شکار گوزن می شود، اما زمانی که بالای سر گوزن می رود، با دو مرد غریبه با نام های David و James رو به رو می شود. آن ها پیشنهاد می دهند تا الی گوزن را به آن ها واگار کند و در عوض آنها به او دارو می دهند. الی دارو ها را می گیرد و شتابان خود را به جوئل می رساند و با محبت تمام از او پرستاری می کند تا سلامت خود را بدست آورد. روز بعد الی متوجه می شود که افراد دیوید او را تعقیب کرده بودند. پس از خانه بیرون می رود و افراد دیوید را گمراه می کند. نهایتا آنها الی را می گیرند و پیش دیوید می برند. دیوید از او می خواهد تا به گروه آنها ملحق شود، ولی الی زیر بار نمی رود؛ پس دیوید او را زندانی می کند. بعد از مدتی الی موفق به فرار می شود. الی در حین فرار در یک رستوران گیر میوفتد. در سوی دیگر جوئل که اکنون دوباره سر پا شده است، از اوضاع پیش آمده با خبر می شود. جوئل در حالی وارد رستوران می شود که الی در حال کشتن دیوید است. الی با دیدن جوئل به سمت او می دود و جوئل هم او را در آغوش می گیرد و صحنه ی احساسی زیبایی در جلوی چشمانتان رقم می خورد.
   سر انجام جوئل و الی به شهر Salt Lake City می رسند. طی اتفاقاتی جوئل بی هوش می شود. وقتی به هوش می آید، خود را در بیمارستانی که محل استقرار کرم شب تاب است، می یابد. مارلین به گرمی از او استقبال می کند و به نظر می رسد ه کار دیگر تمام شده است. مارلین به جوئل می گوید که پژشکان در حال آماده سازی الی برای عمل هستند. عملی که امکان ندارد الی از زیر آن زنده بیرون بیاید. جوئل با شنیدن این حرف، پریشان می شود. بعد از خلاص شدن از دست نگهاب خود و کشتن تعداد زیادی از اعضای کرم شب تاب، الی را که بی هوش است، در آغوش می گیرد و به وسیله ی آسانسور خود را به پارکینگ می رساند. در همین حال مارلین از راه می رسد و سعی در منصرف کردن جوئل می کند، اما جوئل به هیچ وجه از تصمیم خود باز نمی گردد و سر انجام مجبور می شود مارلین را بکشد. 
   جوئل، الی را سوار بر ماشین می کند و به سمت قرارگاه تامی حرکت می کند. در میانه های راه الی به هوش می آید. جوئل به او توضیح می دهد که گروه کرم شب تاب - قبل از الی - افراد زیادی را که در برابر بیماری مصون بوده اند، زیر تیغ جراحی برده است، اما در تمام آنها شکست خورده و همه ی آن افراد مرده اند. جوئل حتی برای از بین بردن عذاب وجدان الی به او می گوید، گروه کرم شب تاب پروژه ی جستوجو برای واکسن بیماری را متوقف کرده است.
   در سکانس پایانی بازی، الی و جوئل نزدیک قرارگاه تامی از ماشین پیاده می شوند. الی در حالی که همچنان احساس گناه می کند، از جوئل می خواهد تا قسم بخورد تمام گفته هایش حقیقت است. جوئل از روی عشقی که به الی داشت و برای تسکین عذاب هایش به دروغ قسم می خورد و اینجاست که بازی به اتمام می رسد.
پایان شاهکار
[تصویر:  peter_popken_03.jpg]
!Praise Prince of Persia
پاسخ


پیام‌های داخل این موضوع
RE: تاپیک جامع اسپویل داستان بازی های ویدیویی - توسط Devil Prince - 01-29-2016, 08:27 PM

موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  بررسی بازی The Quarry : فیلم خوب، بازی معمولی علی امینی 0 1,092 06-14-2022, 03:46 PM
آخرین ارسال: علی امینی
  زمین بازی خدایان،نقد بازی INJUSTICE GODS AMONG US Funny Man 29 14,458 11-28-2020, 06:39 AM
آخرین ارسال: saeid15
  ویدیوی بررسی تاریخچه و داستان بازی هیتمن به زبان فارسی mrdot2010 0 1,902 11-05-2020, 01:54 AM
آخرین ارسال: mrdot2010
  دنیای خمیری (نقدی کوتاه از بازی بیاد ماندنی neverhood)+دانلود بازی ALAN PAYNE 14 9,483 04-11-2020, 02:31 PM
آخرین ارسال: peyman_eun
  داستان بازی Silent Hill 1 Ali726 9 12,254 10-27-2019, 12:55 AM
آخرین ارسال: Ali726

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان