کریتوس روح اسپارتا جنگجویی پوشیده شده از خاکستر یک افسانه کسی که توسط خدایان قدرت گرفت و تجربه آموخت و حالا در پی به زیر کشیدن تمامی آنان است ! فقط به یک دلیل آن هم انتقام ، انتقام تمام کسانی که در راه خدمت به خدایان از دست داد اما نه فقط به دلیل از دست دادن آنها بلکه مجبور شد تا آخر عمر غم و اندوه آنان را به دوش بکشد و شاید انتقام تنها راه فرار از این زجر باشد. در این مقاله قصد داریم این بازی رو نه تنها به عنوان یک بازی ریمسترد بلکه تمام جنبه های آن را بررسی کنیم پس با ما همراه باشید.
سری god of war از معدود بازی هایی است که توانست به خوبی شخصیتی پر ابهت را بین افسانه های یونانی بگنجاند و حتی در بین جوانان نسل حاضر از قهرمانان آنان نیز پیشی بگیرد . مردی که نه یک قهرمان و نه یک ضد قهرمان بلکه فقط دنبال هدف بود و هر کس و هر چیزی که که بخواهد مانعی برایش ایجاد کند کشته و نابود خواهد شد ! چه انسان های فناپذیر یا خدایان و تایتان های فنا ناپذیر و یا حتی مرگ !
داستان god of war 3 به طور کل دنباله نسخه ی دو آن می باشد و هیچگونه خط داستانی مجزایی ندارد در آخر نسخه دو پس از آنکه آتنا جان خود را فدای زئوس پدرش می کند تا از چرخه ی کشته شدن پدر به دست پسر و یا بالعکس! جلوگیری کند اما این متوقف کننده ی خشم پایان ناپذیر کریتوس نشد.
پس از فرار زئوس کریتوس نیز با استفاده از دستگاه ریسندگی زمان که توسط خواهران سرنوشت چرخانده می شد! زمان را به جنگ بزرگ بین تایتان ها و خدایان باز می گرداند. همان جنگ عظیمی که در نهایت با شکست تایتان ها تمام شد اما آیا با حضور کریتوس در این جنگ این روند باز تکرار خواهد شد؟!
بازی دقیقا از اینجا شروع میشود جایی که تایتان ها در حال بالا کشیدن از کوه المپ اند و کریتوس سوار بر گایا تایتان مادر فریاد زنان کل المپ و سرنشینانش را به نابودی فرا می خواند. از همان ابتدا بازی به قدری حماسی شروع می شود که هر نوع گیمر و حتی بیننده ای رو جذب خود میکند و باعث بالا رفتن آدرنالین و هیجان بالا در گیمر می شود. به طوری که در همان بیست دقیقه ابتدایی بازی و جنگ با خدای دریاها یعنی پوسایدون به خودتان میگویید آیا زیباتر از این بازی در تاریخ صنعت گیم ساخته شده است یا خیر ؟!
زئوس پسرت برگشته ،من نابودی المپوس رو با خودم آوردم !
در این بازی شما تمامی عناصری را که در افسانه های یونان موجودند خواهید یافت و حتی برخی بحث های فلسفی مربوط به امید نیز در قسمت های پایانی بازی چارچوب اصلی داستان بازی را شکل خواهند داد. بازی از نظر تنوع و البته زیبایی یا به اصطلاح گرافیک هنری کم نزاشته به خوبی می توان در معابد و یا شهر های بنا شده بر روی کوه سبک معماری یونانی را مشاهده کرد. چیزی که در زمان انتشار نسخه اصلی بازی در سال 2010 مورد انتقاد برخی قرار گرفت این بود که بازی برعکس نسخه های قبل فقط در یک منطقه آن هم کوه المپ جریان دارد به این صورت که شما در جریان بازی از ابتدا تا انتها فقط در حال بالا و پایین رفتن از این کوه هستید!
پس به طور کل داستان بازی و شیرازه ی اصلی آن بر انتقام کریتوس استوار است و آن هم نه هر نوع انتقامی بلکه انتقام پسر پادشاه خدایان از تمامی المپیان!
درباره ی گیم پلی بازی حرف های زیادی برای گفتن هست چون با یک از بهترین های سبک hack and slash طرف هستیم سبکی که برپایه مبارزات سریع و دکمه زنی های و کمبو های پی در پی بنا شده است که البته نسخه یک god of war نه تنها پیرو این سبک نبود بلکه خود از بنیان گذاران h&s بود! مبارزات اصلی بازی همچون دو نسخه قبل با سه دکمه مربع دایره و مثلث و ترکیب آنان با هم و البته L1 یعنی گارد میتوانید انواع و اقسام فن ها و کمبود هارا بر روی دشمنان خود پیاده کنید و صحنه ی مبارزه رو به خون بکشید! برای مثال اگر دشمنان زیادی شما رو احاطه کرده باشند با زدن ترکیب دو دکمه L1 و مربع ضرباتی سریع با شعاع بالا وارد کرد و یا اگر تعداد دشمنان کم باشند و یا حرکت آنان کند می توان با ترکیب L1 و مثلث ضرباتی هرچند آرام اما بسیار قدرتی وارد کرد و یا اگر اینها شما را راضی نمی کنند می توان با زدن دایره و سپس یکسری دکمه زنی های پیشفرض یا به اصطلاح QTE (که مورد انتقاد زیادی قرار گرفت از این که یکی سری دکمه زنی های آسان و بی هدفند! اما باور کنید که یک از زیبایی های سری gow همین QTE ها هستند) بسته به نوع دشمنان آنان را با خونین ترین و خشن ترین حالت ممکن بکشید که بستگی به دلرحمی شما دارد! و در بعضی مواقع انیمیشن های مرتبط با آن انقدر حماسی میشوند که آدنالین خون به سقف می رسد! و به مانند ده ها فیلم اسلشر برای شما عمل می کنند!
از طرف دیگر انواع سلاح های سبک سنگین و سریع در بازی گنجانده شده اند که البته معروف ترین سلاح که همان سلاح زنجیردار کریتوس است و کمی از معروفیت خود او ندارد! نیز حضور دارد. در این نسخه در ابتدای بازی کریتوس blade of athena را حمل می کند که در پایان نسخه یک به او داده شد اما در همان اوایل بازی به دلیل افتادن در رودخانه styx و از دست دادن قدرت آن، آتنا (یا بهتر بگیم روح آتنا!) به او blade of exile را داد که روح جنگجویان اسپارتا یا به قول آتنا برادران کریتوس در ان قرار دارد و با زدن دکمه R2 که هر اسلحه در بازی خشم مخصوص به خود را دارد دیواری از سپر و نیزه های اسپارتا دور کریتوس را احاطه کرده و آسیب نسبتاََ زیادی وارد می کند. علاوه بر این اسلحه صحبت کردن در مورد سلاح های دیگر ممکن است اسپویل محسوب شود! ولی از جمله سلاح ها و آیتم های دیگر بازی می توان به clans of hades ،nemean cestus و یه سری آیتم ها مانند کمان آپولو و ... اشاره کرد که کریتوس آنان را با رد شدن از جنازه ی باس فیت های اصلی بازی به دست می آورد!
در بازی سه خط و نوار مربوط به ایتم هایی اشک مانند که orbs خوانده میشوند وجود دارد که رنگ سبز مربوط به سلامتی قرمز مربوط به اپگریت تجهیزات و زرد هم مربوط به محدودیت استفاده از آیتم هاست. که هر کدوم از این نوار هارا با جمع آوری اشیایی شبیه گوی پر یا چیزی شبیه شاخ! میتوان افزایش داد.
سیستم آپگریت بازی بسیار ساده است که برای این کار نیاز به orb های قرمز دارید که می توان از کشتن دشمن ها گرفته تا شکستن اشیا و یا باز کردن جعبه هایی که به اصطلاح orbs chest خوانده میشود آن هارا جمع آوری کرد. که در کل کار ساده ای هست و با کمی جستجو و گرفتن بیشتر orb ها می توان سلاح ها و آیتم ها را تا آخرین حد آپگریت کرد که نه تنها باعث قدرتمندتر شدن سلاح می شود بلکه باعث افزوده شدن چند فن ترکیبی و یا حتی زیباتر شدن آنان نیز میشود! البته ناگفته نماند که با آپگریت هر سلاح خشم مربوط به آن هم گسترده تر و قوی تر می شود.
همچنین یک سری آثار و قدرت ها نیز که کریتوس در نسخه ی دو به دست آورد این بار هم او را همراهی می کنند مانند بال های ایکاروس که قدرت اوج گرفتن به او می دهند و یا سپر طلایی که توانایی دفع ضربات سبک و انواع جادو هارا دارد و البته شمشیر قدرتمند المپوس که خدایان به وسیله ی ان تایتان ها را شکست دادن و همچنین با آن می توان خدایان را کشت اینبار در دستان کریتوس و آماه برای سلاخی خدایان است.
می رسیم به بخش گرافیک بازی جایی شاید برای یک بازی ریمسترد شده مهمترین جنبه نقد به حساب بیاید! اما اگر بخواهیم به عنوان بازی که در سال 2010 عرضه شده به آن نگاه کنیم بازی از نظر نورپردازی و جزئیات محیط و طراحی شخصیت ها حرفی برای گفتن نزاشته است به طوری که در زمان عرضه سطح جزئیات (level of detail) و تعداد ذره ها یا به اصطلاح polygons هایی که برای ساخت کریتوس استفاده شده بود رکوردی تا آن زمان محسوب می شد که برای چنین شخصیت پر ابهتی کمتر از این هم انتظار نمی رفت!همچنین موتور بازی سازی نیز همانی است که ساخت دو نسخه قبل با آن انجام شده بود که با پیشرفت دادن برای ساخت نسخه ی 3 نیز مورد استفاده قرار گرفت و باعث شد فیزیک حرکت کریتوس و همچنین صحنه های حماسی بازی به شکل هر چه روون و گسترده تر از دو نسخه قبل در آیند. اما اگر بخواهیم به عنوان یک نسخه ریمسترد به بازی نگاه کنیم جزء افزایش رزولوشن به 1080p و فریم ریت به 60 پیشرفت آنچنانی در بخش جزئیات گرافیکی دیده نمی شود مگر کمی شفاف تر شدن قسمت های تاریک! و البته اضافه شدن قابلیت photo mode به بازی.
و در آخر می پردازیم به بخش صداگذاری و البته موسیقی که نقش به بسزایی در هر چه حماسی تر شدن بازی داشته اند. صداگذاری کریتوس در این نسخه نیز بر عهده ی ترنس کانر کارسون است کسی که کاراکتر کریتوس با صدای او خلق شد و معنا پیدا کرد. همچنین صداگذاری بقیه کاراکتر های بازی نیز کاملا مناسب شخصیت آن کاراکتر انتخاب شده اند. برای مثال از صدای خش دار و دلهره آور هیدیس گرفته تا صدای کلفت و بم هرکول صداگذاری کاملا کارشده و اصولی صورت گرفته است.
در بخش آهنگ سازی در این بازی از تقریباََ 5 آهنگساز برای خلق آهنگ و موسیک مناسب با حال و هوا و تم بازی در جای جای محیط های آن کمک گرفته شده است که از معروف ترین های آنان می توان به کریس ولاسکو و جرارد مارینو اشاره کرد که از همان نسخه ی یک نیز در خلق موزیک های حماسی و دیوانه کننده ی این بازی نقش داشته اند. در بازی انواع و اقسام موزیک ها را می توان شنید موزیک هایی سریع و حماسی یا زربتی و کند و یا ملایم و دلنشین در قلب محیط هایی مرده و تاریک که باعث به یادماندنی شدن هر چه بیشتر آنان خواهند شد. برای مثال موزیک حماسی و ابتدایی بازی (the rapture of war) و یا نوای زیبای یک دختر در دنیای تاریک و مرده هیدیس (melody of pandora) باور کنید که باعث می شوند که آلبوم بازی را گرفته و بارها به یاد سکانس های زیبای آن گوش دهید.
در کل god of war 3 remastered بازی می باشد که بعید می دانم کسی که کنسول ps4 را داشته باشد مجاب به خرید آن نشود چه کسانی که نسل قبل با آن زندگی کرده! و چه کسانی که تازه می خواهند این سری را تجربه کنند. god of war سری افسانه ای بود که توسط دیوید جف خلق، توسط کوری بارلوگ بال و پر گرفت، ودر آخر توسط استیگ اسموزن به اوج رسانده شد! امیدوارم در نسخه ی جدید و اینبار در دل افسانه هایی تازه کوری بارلوگ بتواند دوباره این فرمول را خلق و تکرار کند.
نکات مثبت: گیم پلی سریع و به شدت سرگرم کننده ، گرافیک بی همتا در نسخه اصلی و نه چندان متفاوت در نسخه ریمسترد ! ، شخصیت پردازی و صداگذاری استادانه و از بهترین های حال حاضر ، موسیقی های متنوع و کاملا متناسب با محیط
نکات منفی: نبود تنوع محیط و یک نوع تم تاریک در کل بازی
امتیاز : 9.9
این اولین مقاله ی جدی و نسبتا کاملی بود که بنده نوشتم ! امیدوارم مورد پسند واقع شه خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم
بابت عکسها عذر می خوام چون از روی لینک اصلی کپی کردم واسه دیدنشون باید از هیتلر شکن استفاده کرد
سری god of war از معدود بازی هایی است که توانست به خوبی شخصیتی پر ابهت را بین افسانه های یونانی بگنجاند و حتی در بین جوانان نسل حاضر از قهرمانان آنان نیز پیشی بگیرد . مردی که نه یک قهرمان و نه یک ضد قهرمان بلکه فقط دنبال هدف بود و هر کس و هر چیزی که که بخواهد مانعی برایش ایجاد کند کشته و نابود خواهد شد ! چه انسان های فناپذیر یا خدایان و تایتان های فنا ناپذیر و یا حتی مرگ !
داستان god of war 3 به طور کل دنباله نسخه ی دو آن می باشد و هیچگونه خط داستانی مجزایی ندارد در آخر نسخه دو پس از آنکه آتنا جان خود را فدای زئوس پدرش می کند تا از چرخه ی کشته شدن پدر به دست پسر و یا بالعکس! جلوگیری کند اما این متوقف کننده ی خشم پایان ناپذیر کریتوس نشد.
پس از فرار زئوس کریتوس نیز با استفاده از دستگاه ریسندگی زمان که توسط خواهران سرنوشت چرخانده می شد! زمان را به جنگ بزرگ بین تایتان ها و خدایان باز می گرداند. همان جنگ عظیمی که در نهایت با شکست تایتان ها تمام شد اما آیا با حضور کریتوس در این جنگ این روند باز تکرار خواهد شد؟!
بازی دقیقا از اینجا شروع میشود جایی که تایتان ها در حال بالا کشیدن از کوه المپ اند و کریتوس سوار بر گایا تایتان مادر فریاد زنان کل المپ و سرنشینانش را به نابودی فرا می خواند. از همان ابتدا بازی به قدری حماسی شروع می شود که هر نوع گیمر و حتی بیننده ای رو جذب خود میکند و باعث بالا رفتن آدرنالین و هیجان بالا در گیمر می شود. به طوری که در همان بیست دقیقه ابتدایی بازی و جنگ با خدای دریاها یعنی پوسایدون به خودتان میگویید آیا زیباتر از این بازی در تاریخ صنعت گیم ساخته شده است یا خیر ؟!
زئوس پسرت برگشته ،من نابودی المپوس رو با خودم آوردم !
در این بازی شما تمامی عناصری را که در افسانه های یونان موجودند خواهید یافت و حتی برخی بحث های فلسفی مربوط به امید نیز در قسمت های پایانی بازی چارچوب اصلی داستان بازی را شکل خواهند داد. بازی از نظر تنوع و البته زیبایی یا به اصطلاح گرافیک هنری کم نزاشته به خوبی می توان در معابد و یا شهر های بنا شده بر روی کوه سبک معماری یونانی را مشاهده کرد. چیزی که در زمان انتشار نسخه اصلی بازی در سال 2010 مورد انتقاد برخی قرار گرفت این بود که بازی برعکس نسخه های قبل فقط در یک منطقه آن هم کوه المپ جریان دارد به این صورت که شما در جریان بازی از ابتدا تا انتها فقط در حال بالا و پایین رفتن از این کوه هستید!
پس به طور کل داستان بازی و شیرازه ی اصلی آن بر انتقام کریتوس استوار است و آن هم نه هر نوع انتقامی بلکه انتقام پسر پادشاه خدایان از تمامی المپیان!
درباره ی گیم پلی بازی حرف های زیادی برای گفتن هست چون با یک از بهترین های سبک hack and slash طرف هستیم سبکی که برپایه مبارزات سریع و دکمه زنی های و کمبو های پی در پی بنا شده است که البته نسخه یک god of war نه تنها پیرو این سبک نبود بلکه خود از بنیان گذاران h&s بود! مبارزات اصلی بازی همچون دو نسخه قبل با سه دکمه مربع دایره و مثلث و ترکیب آنان با هم و البته L1 یعنی گارد میتوانید انواع و اقسام فن ها و کمبود هارا بر روی دشمنان خود پیاده کنید و صحنه ی مبارزه رو به خون بکشید! برای مثال اگر دشمنان زیادی شما رو احاطه کرده باشند با زدن ترکیب دو دکمه L1 و مربع ضرباتی سریع با شعاع بالا وارد کرد و یا اگر تعداد دشمنان کم باشند و یا حرکت آنان کند می توان با ترکیب L1 و مثلث ضرباتی هرچند آرام اما بسیار قدرتی وارد کرد و یا اگر اینها شما را راضی نمی کنند می توان با زدن دایره و سپس یکسری دکمه زنی های پیشفرض یا به اصطلاح QTE (که مورد انتقاد زیادی قرار گرفت از این که یکی سری دکمه زنی های آسان و بی هدفند! اما باور کنید که یک از زیبایی های سری gow همین QTE ها هستند) بسته به نوع دشمنان آنان را با خونین ترین و خشن ترین حالت ممکن بکشید که بستگی به دلرحمی شما دارد! و در بعضی مواقع انیمیشن های مرتبط با آن انقدر حماسی میشوند که آدنالین خون به سقف می رسد! و به مانند ده ها فیلم اسلشر برای شما عمل می کنند!
از طرف دیگر انواع سلاح های سبک سنگین و سریع در بازی گنجانده شده اند که البته معروف ترین سلاح که همان سلاح زنجیردار کریتوس است و کمی از معروفیت خود او ندارد! نیز حضور دارد. در این نسخه در ابتدای بازی کریتوس blade of athena را حمل می کند که در پایان نسخه یک به او داده شد اما در همان اوایل بازی به دلیل افتادن در رودخانه styx و از دست دادن قدرت آن، آتنا (یا بهتر بگیم روح آتنا!) به او blade of exile را داد که روح جنگجویان اسپارتا یا به قول آتنا برادران کریتوس در ان قرار دارد و با زدن دکمه R2 که هر اسلحه در بازی خشم مخصوص به خود را دارد دیواری از سپر و نیزه های اسپارتا دور کریتوس را احاطه کرده و آسیب نسبتاََ زیادی وارد می کند. علاوه بر این اسلحه صحبت کردن در مورد سلاح های دیگر ممکن است اسپویل محسوب شود! ولی از جمله سلاح ها و آیتم های دیگر بازی می توان به clans of hades ،nemean cestus و یه سری آیتم ها مانند کمان آپولو و ... اشاره کرد که کریتوس آنان را با رد شدن از جنازه ی باس فیت های اصلی بازی به دست می آورد!
در بازی سه خط و نوار مربوط به ایتم هایی اشک مانند که orbs خوانده میشوند وجود دارد که رنگ سبز مربوط به سلامتی قرمز مربوط به اپگریت تجهیزات و زرد هم مربوط به محدودیت استفاده از آیتم هاست. که هر کدوم از این نوار هارا با جمع آوری اشیایی شبیه گوی پر یا چیزی شبیه شاخ! میتوان افزایش داد.
سیستم آپگریت بازی بسیار ساده است که برای این کار نیاز به orb های قرمز دارید که می توان از کشتن دشمن ها گرفته تا شکستن اشیا و یا باز کردن جعبه هایی که به اصطلاح orbs chest خوانده میشود آن هارا جمع آوری کرد. که در کل کار ساده ای هست و با کمی جستجو و گرفتن بیشتر orb ها می توان سلاح ها و آیتم ها را تا آخرین حد آپگریت کرد که نه تنها باعث قدرتمندتر شدن سلاح می شود بلکه باعث افزوده شدن چند فن ترکیبی و یا حتی زیباتر شدن آنان نیز میشود! البته ناگفته نماند که با آپگریت هر سلاح خشم مربوط به آن هم گسترده تر و قوی تر می شود.
همچنین یک سری آثار و قدرت ها نیز که کریتوس در نسخه ی دو به دست آورد این بار هم او را همراهی می کنند مانند بال های ایکاروس که قدرت اوج گرفتن به او می دهند و یا سپر طلایی که توانایی دفع ضربات سبک و انواع جادو هارا دارد و البته شمشیر قدرتمند المپوس که خدایان به وسیله ی ان تایتان ها را شکست دادن و همچنین با آن می توان خدایان را کشت اینبار در دستان کریتوس و آماه برای سلاخی خدایان است.
می رسیم به بخش گرافیک بازی جایی شاید برای یک بازی ریمسترد شده مهمترین جنبه نقد به حساب بیاید! اما اگر بخواهیم به عنوان بازی که در سال 2010 عرضه شده به آن نگاه کنیم بازی از نظر نورپردازی و جزئیات محیط و طراحی شخصیت ها حرفی برای گفتن نزاشته است به طوری که در زمان عرضه سطح جزئیات (level of detail) و تعداد ذره ها یا به اصطلاح polygons هایی که برای ساخت کریتوس استفاده شده بود رکوردی تا آن زمان محسوب می شد که برای چنین شخصیت پر ابهتی کمتر از این هم انتظار نمی رفت!همچنین موتور بازی سازی نیز همانی است که ساخت دو نسخه قبل با آن انجام شده بود که با پیشرفت دادن برای ساخت نسخه ی 3 نیز مورد استفاده قرار گرفت و باعث شد فیزیک حرکت کریتوس و همچنین صحنه های حماسی بازی به شکل هر چه روون و گسترده تر از دو نسخه قبل در آیند. اما اگر بخواهیم به عنوان یک نسخه ریمسترد به بازی نگاه کنیم جزء افزایش رزولوشن به 1080p و فریم ریت به 60 پیشرفت آنچنانی در بخش جزئیات گرافیکی دیده نمی شود مگر کمی شفاف تر شدن قسمت های تاریک! و البته اضافه شدن قابلیت photo mode به بازی.
و در آخر می پردازیم به بخش صداگذاری و البته موسیقی که نقش به بسزایی در هر چه حماسی تر شدن بازی داشته اند. صداگذاری کریتوس در این نسخه نیز بر عهده ی ترنس کانر کارسون است کسی که کاراکتر کریتوس با صدای او خلق شد و معنا پیدا کرد. همچنین صداگذاری بقیه کاراکتر های بازی نیز کاملا مناسب شخصیت آن کاراکتر انتخاب شده اند. برای مثال از صدای خش دار و دلهره آور هیدیس گرفته تا صدای کلفت و بم هرکول صداگذاری کاملا کارشده و اصولی صورت گرفته است.
در بخش آهنگ سازی در این بازی از تقریباََ 5 آهنگساز برای خلق آهنگ و موسیک مناسب با حال و هوا و تم بازی در جای جای محیط های آن کمک گرفته شده است که از معروف ترین های آنان می توان به کریس ولاسکو و جرارد مارینو اشاره کرد که از همان نسخه ی یک نیز در خلق موزیک های حماسی و دیوانه کننده ی این بازی نقش داشته اند. در بازی انواع و اقسام موزیک ها را می توان شنید موزیک هایی سریع و حماسی یا زربتی و کند و یا ملایم و دلنشین در قلب محیط هایی مرده و تاریک که باعث به یادماندنی شدن هر چه بیشتر آنان خواهند شد. برای مثال موزیک حماسی و ابتدایی بازی (the rapture of war) و یا نوای زیبای یک دختر در دنیای تاریک و مرده هیدیس (melody of pandora) باور کنید که باعث می شوند که آلبوم بازی را گرفته و بارها به یاد سکانس های زیبای آن گوش دهید.
در کل god of war 3 remastered بازی می باشد که بعید می دانم کسی که کنسول ps4 را داشته باشد مجاب به خرید آن نشود چه کسانی که نسل قبل با آن زندگی کرده! و چه کسانی که تازه می خواهند این سری را تجربه کنند. god of war سری افسانه ای بود که توسط دیوید جف خلق، توسط کوری بارلوگ بال و پر گرفت، ودر آخر توسط استیگ اسموزن به اوج رسانده شد! امیدوارم در نسخه ی جدید و اینبار در دل افسانه هایی تازه کوری بارلوگ بتواند دوباره این فرمول را خلق و تکرار کند.
نکات مثبت: گیم پلی سریع و به شدت سرگرم کننده ، گرافیک بی همتا در نسخه اصلی و نه چندان متفاوت در نسخه ریمسترد ! ، شخصیت پردازی و صداگذاری استادانه و از بهترین های حال حاضر ، موسیقی های متنوع و کاملا متناسب با محیط
نکات منفی: نبود تنوع محیط و یک نوع تم تاریک در کل بازی
امتیاز : 9.9
این اولین مقاله ی جدی و نسبتا کاملی بود که بنده نوشتم ! امیدوارم مورد پسند واقع شه خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم
بابت عکسها عذر می خوام چون از روی لینک اصلی کپی کردم واسه دیدنشون باید از هیتلر شکن استفاده کرد