02-23-2015, 10:58 PM
(آخرین ویرایش: 02-24-2015, 01:36 AM، توسط Lord Of Games.)
به نام خداوندگار بی همتا
نقد و بررسی بازی Assassins Creed IV. Black Flag
مقدمه:
سری بازی های "AC" را میتوان تحولی در قسمت بازی های کامپیوتری دانست که ایده های نوء و خلاقانه را به بخش بازی های رایانه ای افزود.
این IP شرکت یوبیسافت (UBSOFT) یکی از برترین های این شرکت و یا حتی جهان در قسمت بازی های کامپیوتری است که با گذشت چندین سال از چندین نسخه آن حالا به مرز تکامل رسیده و در بین بهترین های جهان جایگاه خود را پیدا نموده است.
این سری بدون در نظر داشت باقی بخش های خود در قسمت شخصیت سازی به بهترین شکل ممکن عمل کرده و شخصیت های پردازی را طوری انجام داده است که خاطره ای زیبا از هر قسمت آن برای بازیباز به ارمغان آورده و شخصیت های محبوب آن ها در سری بازی های کامپیوتری بیشتر از بین شخصیت های این بازی محبوب بوده و علاقه خاصی به آنها پیدا کرده اند.
و کلام آخر مقدمه اینکه از آغاز این IP توسط یوبی سافت (UBSOFT) تا به حال این شرکت هر روز رو به پیشرفت دیده شده و مشکلات قبلی خود را در هر قسمت جدید حل نموده است که یکی از دلایل محبوب شدن این IP همین بخش آن است.
داستان:
داستان این قسمت از بازی به سرگذشت ادوارد کنوی (Edward Kenway) که پدربزرگ کانر هست میپردازد.
ادوارد (Edward) که یک انگلیس هست و به پول شهرت علاقه نسبتا خوبی داره برای بدست آوردن این خواستش میزنه به دل دریا، نیروی دریایی انگلیس اونو به خودش جذب میکنه و چون سررشته ملوانی داره یکی از ملوانای گشتی های انگلیس میشه، اما دیری نمیپیماید که جنگ به اتمام میرسد ادوارد (Edward) و همکارانش میرن قاطی بیکارا (ببخشید اول متن منو گرفت اما خوشبختانه آخرش منو ول کرد :D ) خوب وقتی هم بیکاری میاد سراغ آدم فکر آدم هزار راه میره و این طرف هم که کشته مرده پوب و شهرته میره قاطی دزدای دریایی و مابقی داستان که رخ میده! مثل همیشه داستان در دو وحله زمانی رخ میده، حال و گذشته و شرکت آبسترگو....
بازی در قرن هفدهم سال (1715) و در سه جزیره زیبای هاوانا،کینگستون و ناسائو و دریای کارائیب و جزایر کوچک و بزرگ حاشیه اون اتفاق می افته.
ادوارد (Edward) داستان به صورتی بسیار اتفاقی وارد فرقه اساسین ها میشه، در یکی از جنگهای دریایی اون یه اساسین و میبینه و شیفته لباسش میشه و... خوب خیلی به جزئیات نمیپردازیم.
شخصیت های اصلی که در بازی وجود دارن بعضی شون از شخصیت های واقعی همون زمان هستند، مانند: ریش سیاه، بنجامین هورنیگولد، مری رید و آن بانی ( و البته اینا همه دزد دریایی هستن)
گرافیک:
بازی با موتور گرافیکی انویل نکست همانند دیگر سری "AC" ساخته شده که موتور گرافیکی بسیار عالی هست که همچنین بازی شاهزاده پارسی (Prance Of Persia) با همین موتور گرافیکی ساخته شده اما زیر نام دیگری به نام (AnvilNext).
گرافیک بازی الحق و والنصاف مثل خورشید تو بازی های هم نسلش خودش میدرخشه!
جزئیات عالی،نورپردازی عالی،بافت ها عالی، شخصیت ها عالی و خلاصه تو همه چی بیست از بیست.
وقتی تو دنیای "AC".BF پا میزاریم با محیطی منحصر به فرد روبه رو میشیم که مجبورمون میکنه انگشتمونو تو دهنمون ببریم. (والا)...
جزیره ها طوری طراحی شدن که به منه بازیباز این حس و القاح میکنه که انگاری دارم یه مستند حیات وحش نیگاه میکنم.(بخداااا)...
نور با اندازه،بافت که دیگه خفن، رنگ ها به مقدار لازم ( :D ) و واقعآ اگه از حق نگذریم وقتی بالای یه درخت میریم و به اطرافمون نگاه میکنیم با یه منظره عالی روبه رو میشیم.
اون معبدها و آثار تاریخی رو تو جزیره ها که دیگه اصلا نگو...!
وقتی از کشتی مون به دریا و شهرها و جزیره های دور و برمون نگاه میکنیم ما رو مجبور به ادامه بازی میکنه حتی وقتی که کار داریم یا خواب داریم یا حتی اون موقع که از بس بازی کردیم خسته ایم...!
به دنیای زیر آب به بهترین نحو پرداته شده، موجودات و جزئیات زیر آب به اندازه کافی براشون زحمت کشیده شده و دیگه جایی واسه حرف باقی نمیذاره.
خوب میرسیم به بحث شهر نشینی که همه باید آداب شو یاد بگیرن( :D )
شهرها با شباهت به زمان و موقعی که بازی در اون اتفاق می افته تناسب کافی داره، شخصیت ها در مبحث گرافیکی میدرخشند، تکسچرها واقعآ خوب کار شده، شخصیت های اصلی و فرعی به یک اندازه روشون زحمت کشیده شده و خوب هم کار شده و حس یه آدم واقعی رو به بازیباز میده، وقتی به شهرها نگاه کنین می بینین که هیچی کم نداره، حتی اگه رو در و دیوارها با اسنایپر هم زوم کنین هیچ عیبی پیدا نمیشه ((البته به شرطی و لحاظا! یعنی اینکه باید با یه سیستم که کیپ این بازی باشه بازیش کنین نه هر طور سیستمی! چون شاید اون موقع منه نقد کننده رو به دروغ گویی متهم کنین، بله اینجوریاست... :dodgy: ))
خوب بخش گرافیکی دیگه واقعا حرفی واسه گفتن باقی نمی ذاره...
گیم پلی:
خوب رسیدیم به بخش مورد علاقه بنده و اون چیزی نیست جز گیم پلی...
خوب سبک بازی که دیگه معلومه همون (مخفیکاری در دنیای باز است که به صورت زاویه دید سوم شخص قابل انجام است)
گیم پلی تقریبآ به صورت خیلی زیاد به اجداد خودش احترام گذاشته و تغییری نکرده مگر اینکه بهبهود پیدا کرده! (بله!)
خوب شخصی سازی که در مورد خودمون نداریم ولی در مورد کشتیمون داریم که بازی بهش میپردازیم (خوب البته بی شخصی و شخصی سازی هم نیستیم، لباس،شمشیر و اسلحه مون و میتونیم عوض و بدل کنیم، منظور بنده از لحاظ کلی بود)
خوب آپگرید هم که داریم هم در مورد خودمون هم کشتی، خودمون که همون میزان سلامتی و تعداد اسلحه و گلوله و... ، از کشتی هم که باز بهش میپردازیم.
سبک گیم پلی بازی یه استاندار خاصی داره که خسته و کسل کننده نیست و دکمه ها همشون در جای درست تعبیه شدن که کا رو راحت تر کنه، خوب به از کنترل شخصیت بازی کنترل کشتی شخصیت اصلی رو هم بدست داریم که یکی از جذابیت های بازی محسوب میشه، رنگ کشتی و مسافرت های دریایی تو این قسمت بیشتر شده، خیلی هم بیشتر شده، به مبارزات دریایی اهمیت بیشتری داده که رنگ و بوی دزد دریایی بودن برای من و شما خفن تر بشه (واقعا هم خفن شده).
خوب این کشتی اسم هم داره، اسمش (Jackdaw) یا همون زاغچه خودمون.
تو بخش کشتی دل و جونم واستون بگه که:-
کشتیه ما مثل یه تیکه گوشت خام هست که کا هر جور دلمون بخواد میتونیم درستش کنیم، مثلآ سرخش کنیم،آب پزش کنیم،خورشت درست کنیم و غیره...
خوب شاید با خودتون بگید نقد بازی چه به ربطی با آشپزی یا گوشت داره؟ ای بابا! صبر کنید واستون توضیح میدم!
کشتی با یه امکانات ساده به دست ما سپرده میشه و ما در طول بازی میتونیم اونو آپگریت کنیم، یعنی تعداد توپ های چهار اطراف کشتی رو بیشتر و قدرشون و بیشتر کنیم و همچنین میزان سلامتی شو افزایش بدیم و همچنین تعداد سکنه داخل کشتی رو، که همه این کار ها رو میتونیم از فروشنده های لبه اسکله کمک بگیریم و بخریم و همچنین میتونیم تغیراتی در بادبان و ستوان اون هم بدیم به باز هم همون فروشنده های لبه اسکله به کمک مون میرسن، و همچنین لباس،شمشیر و اسحه هامون و رو هم از فروشگاه های داخل شهر تهیه کنیم و از بعد از خریداری از داخل کابین ملوان در داخل کشتی میتونیم اونارو عوض و بدل کنیم.
و مراحل فرعی گنجانیده شده در بازی خالی از لطف نیست و به اندازه مراحل اصلی جذابن و تقریبا 50 درصد از مراحل بازی رو تشکیل میدن.
و همچنین قابلیت Fast Travel نیز از خوبی های بازی محسوب میشه.
این قسمت مثل گرافیک جای بحث زیادی داره که صد صفحه هم واسش کمه و اما خلاصش (عالیه).
صداگذاری
صداگذاری که نگو و نپرس...! آخ آخ چه کرده این یوبی سافت با ما و خودش!
صدای شخصیت ها عالی و زنده،صدای محیط اطراف گیرا و شمشیر و توپ و بزن بزن هم که صداشون در حد تیم ملی...
صدای شخصیت ها واقعا به هم میان و این احساس به آدم به دست میده که این شخصیت ها واقعی اند و صدا از خودشونه (البته نه که واقعی نباشه ها! ولی بازم... :cool: )
صدا پیشه ها هم که مثل باقی عوامل در حد تیم ملی کار کردن.
صدای توپ ها، تپانچه ها و شمشیرها و داد و فریادها در موقع نزاع پرفکت کار شده و واقعا طبیعی شده و موقعی که تو میدون نبرد هستین ازش لذت می برین و اگه کسی صدا شو بشنوه و تصویر و نبیته فکر میکنه داری فیلم سینمایی نگاه میکنی.(والله این و راست میگم...!) (البته BF خودش از صدتا فیلم سینمایی بهتره، خوب گفتم که گفته باشم باز نگید نگفته! :dodgy: ).
وقتی تو جنگل راه میرید صدای آبشار،حیوونای ریز و درشت و راه رفتن توی آب،علف،زمین و... عالی کار شدن و حس واقعی بودن به آدم دست میده، اینقده باحالهههه...
توی شهر هم صداگذاری خوب کار شده،صدای مردم، آواز و بگومگو و... جالب کار شده و حس یه شهر خفن واقعی رو به آدم میده، و یکی از بهترین قسمت های صداگذاری توی کشتی هست که وقتی دارین با کشتی سفر میکنید و صدای دلنواز دریا و مرغای دریایی رو میشنوین یه صوت دل انگیز دیگه میاد و حس جذابیت بازی رو هزار برابر میکنه، آره همون دیگه! همون صدای آواز کارکنان روی عرشه که انتخابش با خوده مون هست که همیشه من خواستم که بخونن و هم من حال کنم هم اونا...
خوب اینم از صداگذاری...
و کلام آخر:
"AC".BF یک بازی با سطح حرفه ای و تناسبی عالی هست، همه چیز با هم جوره مثل اون مثال (در و تخته که میگن با هم جوره) اینجا هم الحق یوبی سافت در و تخته "BF" را با هم خوب جور در آورده.
گرافیکی زیبا و هنری،صداگذاری گیرا و زنده و گیم پلی روان و عالی همه و همه دست به دست هم دادن تا ساعات خوبی رو واسه من و شمای بازیباز رقم بزنن و همچنین یک {خاطره} خوب! (این خاطرهه خیلی معنی داره ها! اونایی که میدونن میفهمن چی میگم)
و در آخر این بازی اوج هنر و خلاقیت یوبی سافت رو به نمایش میذاره و ارزش چندین بار بازی کردن و داره...!
نمرات بازی:-
داستان:- 10/10
گرافیک:- 10/10
گیم پلی:- 9.5/10
صداگذاری:- 9.5/10
امتیاز کل:-(با شما)
خوب من که رفتم دوباره بازی و از صفر شروع کنم با اجازه...
البته امیدوارم نقد خسته کننده ی نبوده باشه و تشکر بابت وقتی که برای خوندن این مطلب گذاشتید.
مثل همیشه منتظر پیشنهادها و نظرات سازنده شما خوبان هستم.
(علی یارتون)
(پایان)
نقد و بررسی بازی Assassins Creed IV. Black Flag
مقدمه:
سری بازی های "AC" را میتوان تحولی در قسمت بازی های کامپیوتری دانست که ایده های نوء و خلاقانه را به بخش بازی های رایانه ای افزود.
این IP شرکت یوبیسافت (UBSOFT) یکی از برترین های این شرکت و یا حتی جهان در قسمت بازی های کامپیوتری است که با گذشت چندین سال از چندین نسخه آن حالا به مرز تکامل رسیده و در بین بهترین های جهان جایگاه خود را پیدا نموده است.
این سری بدون در نظر داشت باقی بخش های خود در قسمت شخصیت سازی به بهترین شکل ممکن عمل کرده و شخصیت های پردازی را طوری انجام داده است که خاطره ای زیبا از هر قسمت آن برای بازیباز به ارمغان آورده و شخصیت های محبوب آن ها در سری بازی های کامپیوتری بیشتر از بین شخصیت های این بازی محبوب بوده و علاقه خاصی به آنها پیدا کرده اند.
و کلام آخر مقدمه اینکه از آغاز این IP توسط یوبی سافت (UBSOFT) تا به حال این شرکت هر روز رو به پیشرفت دیده شده و مشکلات قبلی خود را در هر قسمت جدید حل نموده است که یکی از دلایل محبوب شدن این IP همین بخش آن است.
داستان:
داستان این قسمت از بازی به سرگذشت ادوارد کنوی (Edward Kenway) که پدربزرگ کانر هست میپردازد.
ادوارد (Edward) که یک انگلیس هست و به پول شهرت علاقه نسبتا خوبی داره برای بدست آوردن این خواستش میزنه به دل دریا، نیروی دریایی انگلیس اونو به خودش جذب میکنه و چون سررشته ملوانی داره یکی از ملوانای گشتی های انگلیس میشه، اما دیری نمیپیماید که جنگ به اتمام میرسد ادوارد (Edward) و همکارانش میرن قاطی بیکارا (ببخشید اول متن منو گرفت اما خوشبختانه آخرش منو ول کرد :D ) خوب وقتی هم بیکاری میاد سراغ آدم فکر آدم هزار راه میره و این طرف هم که کشته مرده پوب و شهرته میره قاطی دزدای دریایی و مابقی داستان که رخ میده! مثل همیشه داستان در دو وحله زمانی رخ میده، حال و گذشته و شرکت آبسترگو....
بازی در قرن هفدهم سال (1715) و در سه جزیره زیبای هاوانا،کینگستون و ناسائو و دریای کارائیب و جزایر کوچک و بزرگ حاشیه اون اتفاق می افته.
ادوارد (Edward) داستان به صورتی بسیار اتفاقی وارد فرقه اساسین ها میشه، در یکی از جنگهای دریایی اون یه اساسین و میبینه و شیفته لباسش میشه و... خوب خیلی به جزئیات نمیپردازیم.
شخصیت های اصلی که در بازی وجود دارن بعضی شون از شخصیت های واقعی همون زمان هستند، مانند: ریش سیاه، بنجامین هورنیگولد، مری رید و آن بانی ( و البته اینا همه دزد دریایی هستن)
گرافیک:
بازی با موتور گرافیکی انویل نکست همانند دیگر سری "AC" ساخته شده که موتور گرافیکی بسیار عالی هست که همچنین بازی شاهزاده پارسی (Prance Of Persia) با همین موتور گرافیکی ساخته شده اما زیر نام دیگری به نام (AnvilNext).
گرافیک بازی الحق و والنصاف مثل خورشید تو بازی های هم نسلش خودش میدرخشه!
جزئیات عالی،نورپردازی عالی،بافت ها عالی، شخصیت ها عالی و خلاصه تو همه چی بیست از بیست.
وقتی تو دنیای "AC".BF پا میزاریم با محیطی منحصر به فرد روبه رو میشیم که مجبورمون میکنه انگشتمونو تو دهنمون ببریم. (والا)...
جزیره ها طوری طراحی شدن که به منه بازیباز این حس و القاح میکنه که انگاری دارم یه مستند حیات وحش نیگاه میکنم.(بخداااا)...
نور با اندازه،بافت که دیگه خفن، رنگ ها به مقدار لازم ( :D ) و واقعآ اگه از حق نگذریم وقتی بالای یه درخت میریم و به اطرافمون نگاه میکنیم با یه منظره عالی روبه رو میشیم.
اون معبدها و آثار تاریخی رو تو جزیره ها که دیگه اصلا نگو...!
وقتی از کشتی مون به دریا و شهرها و جزیره های دور و برمون نگاه میکنیم ما رو مجبور به ادامه بازی میکنه حتی وقتی که کار داریم یا خواب داریم یا حتی اون موقع که از بس بازی کردیم خسته ایم...!
به دنیای زیر آب به بهترین نحو پرداته شده، موجودات و جزئیات زیر آب به اندازه کافی براشون زحمت کشیده شده و دیگه جایی واسه حرف باقی نمیذاره.
خوب میرسیم به بحث شهر نشینی که همه باید آداب شو یاد بگیرن( :D )
شهرها با شباهت به زمان و موقعی که بازی در اون اتفاق می افته تناسب کافی داره، شخصیت ها در مبحث گرافیکی میدرخشند، تکسچرها واقعآ خوب کار شده، شخصیت های اصلی و فرعی به یک اندازه روشون زحمت کشیده شده و خوب هم کار شده و حس یه آدم واقعی رو به بازیباز میده، وقتی به شهرها نگاه کنین می بینین که هیچی کم نداره، حتی اگه رو در و دیوارها با اسنایپر هم زوم کنین هیچ عیبی پیدا نمیشه ((البته به شرطی و لحاظا! یعنی اینکه باید با یه سیستم که کیپ این بازی باشه بازیش کنین نه هر طور سیستمی! چون شاید اون موقع منه نقد کننده رو به دروغ گویی متهم کنین، بله اینجوریاست... :dodgy: ))
خوب بخش گرافیکی دیگه واقعا حرفی واسه گفتن باقی نمی ذاره...
گیم پلی:
خوب رسیدیم به بخش مورد علاقه بنده و اون چیزی نیست جز گیم پلی...
خوب سبک بازی که دیگه معلومه همون (مخفیکاری در دنیای باز است که به صورت زاویه دید سوم شخص قابل انجام است)
گیم پلی تقریبآ به صورت خیلی زیاد به اجداد خودش احترام گذاشته و تغییری نکرده مگر اینکه بهبهود پیدا کرده! (بله!)
خوب شخصی سازی که در مورد خودمون نداریم ولی در مورد کشتیمون داریم که بازی بهش میپردازیم (خوب البته بی شخصی و شخصی سازی هم نیستیم، لباس،شمشیر و اسلحه مون و میتونیم عوض و بدل کنیم، منظور بنده از لحاظ کلی بود)
خوب آپگرید هم که داریم هم در مورد خودمون هم کشتی، خودمون که همون میزان سلامتی و تعداد اسلحه و گلوله و... ، از کشتی هم که باز بهش میپردازیم.
سبک گیم پلی بازی یه استاندار خاصی داره که خسته و کسل کننده نیست و دکمه ها همشون در جای درست تعبیه شدن که کا رو راحت تر کنه، خوب به از کنترل شخصیت بازی کنترل کشتی شخصیت اصلی رو هم بدست داریم که یکی از جذابیت های بازی محسوب میشه، رنگ کشتی و مسافرت های دریایی تو این قسمت بیشتر شده، خیلی هم بیشتر شده، به مبارزات دریایی اهمیت بیشتری داده که رنگ و بوی دزد دریایی بودن برای من و شما خفن تر بشه (واقعا هم خفن شده).
خوب این کشتی اسم هم داره، اسمش (Jackdaw) یا همون زاغچه خودمون.
تو بخش کشتی دل و جونم واستون بگه که:-
کشتیه ما مثل یه تیکه گوشت خام هست که کا هر جور دلمون بخواد میتونیم درستش کنیم، مثلآ سرخش کنیم،آب پزش کنیم،خورشت درست کنیم و غیره...
خوب شاید با خودتون بگید نقد بازی چه به ربطی با آشپزی یا گوشت داره؟ ای بابا! صبر کنید واستون توضیح میدم!
کشتی با یه امکانات ساده به دست ما سپرده میشه و ما در طول بازی میتونیم اونو آپگریت کنیم، یعنی تعداد توپ های چهار اطراف کشتی رو بیشتر و قدرشون و بیشتر کنیم و همچنین میزان سلامتی شو افزایش بدیم و همچنین تعداد سکنه داخل کشتی رو، که همه این کار ها رو میتونیم از فروشنده های لبه اسکله کمک بگیریم و بخریم و همچنین میتونیم تغیراتی در بادبان و ستوان اون هم بدیم به باز هم همون فروشنده های لبه اسکله به کمک مون میرسن، و همچنین لباس،شمشیر و اسحه هامون و رو هم از فروشگاه های داخل شهر تهیه کنیم و از بعد از خریداری از داخل کابین ملوان در داخل کشتی میتونیم اونارو عوض و بدل کنیم.
و مراحل فرعی گنجانیده شده در بازی خالی از لطف نیست و به اندازه مراحل اصلی جذابن و تقریبا 50 درصد از مراحل بازی رو تشکیل میدن.
و همچنین قابلیت Fast Travel نیز از خوبی های بازی محسوب میشه.
این قسمت مثل گرافیک جای بحث زیادی داره که صد صفحه هم واسش کمه و اما خلاصش (عالیه).
صداگذاری
صداگذاری که نگو و نپرس...! آخ آخ چه کرده این یوبی سافت با ما و خودش!
صدای شخصیت ها عالی و زنده،صدای محیط اطراف گیرا و شمشیر و توپ و بزن بزن هم که صداشون در حد تیم ملی...
صدای شخصیت ها واقعا به هم میان و این احساس به آدم به دست میده که این شخصیت ها واقعی اند و صدا از خودشونه (البته نه که واقعی نباشه ها! ولی بازم... :cool: )
صدا پیشه ها هم که مثل باقی عوامل در حد تیم ملی کار کردن.
صدای توپ ها، تپانچه ها و شمشیرها و داد و فریادها در موقع نزاع پرفکت کار شده و واقعا طبیعی شده و موقعی که تو میدون نبرد هستین ازش لذت می برین و اگه کسی صدا شو بشنوه و تصویر و نبیته فکر میکنه داری فیلم سینمایی نگاه میکنی.(والله این و راست میگم...!) (البته BF خودش از صدتا فیلم سینمایی بهتره، خوب گفتم که گفته باشم باز نگید نگفته! :dodgy: ).
وقتی تو جنگل راه میرید صدای آبشار،حیوونای ریز و درشت و راه رفتن توی آب،علف،زمین و... عالی کار شدن و حس واقعی بودن به آدم دست میده، اینقده باحالهههه...
توی شهر هم صداگذاری خوب کار شده،صدای مردم، آواز و بگومگو و... جالب کار شده و حس یه شهر خفن واقعی رو به آدم میده، و یکی از بهترین قسمت های صداگذاری توی کشتی هست که وقتی دارین با کشتی سفر میکنید و صدای دلنواز دریا و مرغای دریایی رو میشنوین یه صوت دل انگیز دیگه میاد و حس جذابیت بازی رو هزار برابر میکنه، آره همون دیگه! همون صدای آواز کارکنان روی عرشه که انتخابش با خوده مون هست که همیشه من خواستم که بخونن و هم من حال کنم هم اونا...
خوب اینم از صداگذاری...
و کلام آخر:
"AC".BF یک بازی با سطح حرفه ای و تناسبی عالی هست، همه چیز با هم جوره مثل اون مثال (در و تخته که میگن با هم جوره) اینجا هم الحق یوبی سافت در و تخته "BF" را با هم خوب جور در آورده.
گرافیکی زیبا و هنری،صداگذاری گیرا و زنده و گیم پلی روان و عالی همه و همه دست به دست هم دادن تا ساعات خوبی رو واسه من و شمای بازیباز رقم بزنن و همچنین یک {خاطره} خوب! (این خاطرهه خیلی معنی داره ها! اونایی که میدونن میفهمن چی میگم)
و در آخر این بازی اوج هنر و خلاقیت یوبی سافت رو به نمایش میذاره و ارزش چندین بار بازی کردن و داره...!
نمرات بازی:-
داستان:- 10/10
گرافیک:- 10/10
گیم پلی:- 9.5/10
صداگذاری:- 9.5/10
امتیاز کل:-(با شما)
خوب من که رفتم دوباره بازی و از صفر شروع کنم با اجازه...
البته امیدوارم نقد خسته کننده ی نبوده باشه و تشکر بابت وقتی که برای خوندن این مطلب گذاشتید.
مثل همیشه منتظر پیشنهادها و نظرات سازنده شما خوبان هستم.
(علی یارتون)
(پایان)
سواره سرنوشتم کجا؟ نمیدونم؟
یه جا نمیمونم!
یه باک پر دارم یه راه که پر پیچه!
تمام لحظه هام دنبال اکسیژن و جای آزاد!
یه جا نمیمونم!
یه باک پر دارم یه راه که پر پیچه!
تمام لحظه هام دنبال اکسیژن و جای آزاد!