خط مقدم خطی با بوی مرگ:تحلیل بازی SPEC OPS THE LINE

[Mahdi.AC4]

امروزه عناوین متعددی در صنعت گیم ساخته میشوند که هر کدام از تکنولوژی پیشترفته تر و سطح بالایی بهره میبرند و این پیشرفت ها مدام در حال افزایش است و در مدت زمانی که میگذرد عناوین متفاوتی به یاد میمانند. عناوینی که بیشتر گیمر ها با آن ها خاطراتی گذرانده اند و برخی عناوین هم براثر نارضایتی مانند بادی میگذرند و به یاد نمیمانند. بیشتر گیمر ها از عناوینی که منتشر میشوند خواسته ی  چندانی ندارند و فقط به این فکر میکنند که این عناوین رضایتشان را جلب کند و عناوینی که با گرافیک فوق العاده ساخته میشوند و خرج زیادی برای ساختنشان به دوش سازندگان قرار میدهند بیشتر باشند. این بیشتر بودن مربوط به رضایت بخش بودن بازی میشود و رضایت بخش بودن به هیچ وجه مربوط به پرخرج بودن نمی شود.بله بازی هایی که روز به روز پشت سر هم عرضه میشوند تمام تلاششان را میکنند که از عناوین ماندگار الگو حاصل کند و به دنبال موفقیتشان باشند  و این موفقیت به سادگی به دست نمی آید. یکی از عواملی که به این موفقیت را ساده میکند الگو گرفتن است,الگو گرفتن از بازی هایی که یک شاهکار در تاریخ صنعت گیم بودند و زمانشان گذشت.بله داستان...درست است,داستان یکی از کم خرج ترین عوامل در بازیست که میتواند به تنهایی یک بازی را شاهکار کند.بعضی از سازندگان به این گنجینه دست پیدا کردند و تلاش زیادی برای یافتنش انجام دادند .عناوین رضایت بخش مطمئنا مورد تحسین خیلی از افراد قرار میگیرند. حالا این افراد چه یک منتقد باشند و چه.... . از مقدمه که بگذریم به بخش  اصلی داستان امروزمان میرسیم. اگر گیمری باشید که به دنبال عناوینی میگردید که از دیگر بازی ها یه سر و گردن بالا باشد مطمئنا بازی SPEC OPS THE LINE را تجربه کرده اید.    

                    ناشر: 2K Games

                    سازنده: Yager Development
                      سبک:Third Person Shooter
                       پلتفرمها: PC | PS3 | X36     
                          تاریخ انتشار: June 26, 2012 
  

  بازی که با انتشارش سر و صدای زیادی را بر پا کرد, بازی که یک تجربه ی خاص و دلپذیر را به گیمر ها القا کرد. یاد کردن از این عناوین, شیرینی خاص خودش را دارد و شاید این یادآوری کردن ها برای بعضی ها جلوه ی خوبی را نداشته باشد اما بهتر است برای این عناوین اهمیت قائل شویم و با یاد کردن از آنها باعث تازه شدن زحمات سازندگان آن شویم. این عنوان با معرفی شدنش همه را مشتاق ساخت تا به سمت این بازی بروند و از روندش باخبر شوند و به تجربه ی این بازی بسیار زیبا بپردازند چون از جذابیت خاصی بر خوردار بود و با زبان بی زبانی یک داستان فوق العاده را روایت می کرد که همه را مجذوب خود می ساخت. وجود محیط جنگ با همراهانی که هرکدام به سرنوشتی دچار میشوند باعث میشد که جلوه ی یک بازی با داستانی که انتظار همه را برآورده میکرد به همه نشان بدهد. سرنوشت داستان بازی ما در دستان شماست اینکه چه کار هایی در بازی انجام دهید و یا اینکه از انجام کار هایی صرف نظر کنید و این مسئله به عهده ی شماست پس داستان اصلی را شما روایت می کنید. داستان این عنوان داستانیست که ذره به ذره جذابیتش افزایش پیدا میکند و بازیکن را مشتاق به ادامه ی داستان میکند داستانی که با ذهن بیننده بازی میکند و ذهن او را مبهم میکند تا به ریشه بازی رجوع کند و اجزای بازی  را آشکار کند. داستان بازی از جایی آغاز می شود که طوفان شن شهر دبی را فرا میگیرد و بیشتر قسمت های شهر زیر شن های انبوه مدفون میشود و این شهر به قتلگاهی آن هم قتلگاهی با طعم شن تبدیل میشود و مقامات و مردمی که جان سالم به در برده اند از شهر فرار میکنند و شهر خالی از سکنه و با انسان هایی گرفتار و منتظر کمک باقی میماند. در همین جاست که گروهی از نظامیان آمریکا تحت فرماندهی سرهنگ John Konrad به دبی اعزام میشوند تا از وضعیتی که این شهر در خود دارد با خبر شوند و با یاری آمریکا افرادی برای کمک به مردم به دبی اعزام شوند ولی در بین راه ارتباط با سرهنگ قطع شده و راهی برای  با خبر شدن از وضعیت شهر و گروه نظامی وجود ندارد و همه چیز در هاله ای از ابهام قرار دارد تا اینکه شخصیت اصلی داستان بازی ما فرماندهی شجاع به نام Captain Walker برای با خبر شدن از وضعیت همه چیز اعم از نیرویهای نظامی و وضعیت شهر که گزارش آن بر عهده ی سرهنگ John Konrad بود و اینکار ناتمام مانده بود با دو نفر از افراد کار کشته ی  ارتش به سمت دبی حرکت میکنند و بر خلاف سرهنگ با پشت سر گذاشتن طوفان ها سر انجام به مقصد خود میرسند.

کاپیتان بوی مرگ را در شهر حس میکرد. بر خلاف انتظار همه ی  شهر در زیر شن مدفون شده و انگار که در سرانجام این ماموریت نتیجه ای جز مرگ وجود ندارد چون با وجود چهره ی ظاهری شهر همه انتظار کشیدن مرگ را شاهد بودند.از این مسائل باید گذشت کاپیتان این ماموریت را پذیرفته بود و با وجود تجربه ی او ترسیدن از مرگ برایش نتیجه ای جز مرگ نداشت ولی ترس و دلهره ای که در دل افراد وجود داشت سرانجام کار دست خودشان داد. بگذریم...کاپیتان و افرادش در جست و جوی نظامیان اعزام شده به دبی بودند که به منطقه ای رسیدند. ماشین هایی که در آنجا وجود داشت شک و تردید گروه سه نفره ی داستان درگیر کننده ی این بازی را به وجود افراد در آن منطقه افزایش میداد. کاپیتان به همراه افرادش به جست و جوی آن منطقه مشغول شدند که یکی از افراد به نام لوگو  با باز کردن در یک ماشین اجساد افراد ارتش را پیدا می کنند. بله همه بر اثر عاملی نامعلوم مرده بودند و گروه سه نفره در مقابل مشکلات عظیم که در پیش رو داشتند قرار گرفتند و راه برگشتی وجود نداشت و کاپیتان داستان به عقاید خود رجوع کرد.درست است وقتی راهی برای بازگشت نیست بهتر است به دل دشمن زد. گروه سه نفره ی ما به راه خود ادامه دادند و چیزی از سرانجام کارشان نمیدانستند و درواقع کسی چیزی نمیدانست.! شهر زیر شن مدفون شده ی بازی در دست افراد شورشی که از این موقعیت سو استفاده کرده بودند قرار داشت و وظیفه کاپیتان حمله به آن ها برای نابودیشان و کمک به مردم بود. در اولین برخود با دشمن یکی از افراد سعی در قانع کردن شورشیان داشت ولی کاپیتان و افرادش از هدف شورشیان خبری نداشتند و شورشیان به کاپیتان و افرادش حمله کردند ولی با مهارتی که گروه داشتند بر آن ها چیره شدند. در واقع بر کل دشمنان موجود در بازی!!! از روند عادی داستان بازی که بگذریم به یکی از صحنه های دراماتیک بازی خواهیم رسید کاپیتان و افرادش به یک منطقه ی نظامی تحت تسلط شورشیان رسیدند و در همان موقع بود که متوجه وجود یک بمب در آن منطقه شدند که یکی از افراد دشمن به شدت از آن محافظت میکرد. افراد با شکستن محافظت هایی که از آن بمب میشد به آن دست یافتند... بله آن بمب فسفر سفید بود  بمبی که اگر قدرتش در حد بمب اتم باشد کمتر نیست و فکری به ذهن کاپیتان رجوع کرد که با وجود نیروی کم در مقابل محافظت هایی که از آن منطقه میشد  بهترین راه استفاده از آن بمب بود تا یک مانع سخت را از پیش رو بردارد. سرانجام در این قسمت کاپیتان با موافقت هم گروهی هایش از آن بمب استفاده کرد و هر چیزی را که در آن منطقه وجود داشت نابود کرد و برای یک لحظه این فکر به ذهن کاپیتان نرسید که آیا در آن منطقه فقط افراد شورشی وجود دارد. اصلا شاید از بی تجربگی کاپیتان این فاجعه به وجود آمده باشد اما...کاپیتان به هر صورتی که شده به آن منطقه رسید و با صحنه ای مواجه شد که یک صحنه نبود بلکه یک فاجعه بود. علاوه بر نیرو های شورشی مردمان بی گناه و گروگانی هم در اثر آتش سوخته بودند و کاپیتان با صحنه ای که یک مادر فرزندش را در آغوش گرفته بود مواجه شد که در اثر آتش کاپیتانی که قصدش کمک به آن مردم بود سوخته بودند و از اینجای داستان بود که کاپیتان در اثر عذاب وجدان خودش را گم کرده بود و ادامه ی کار برایش سخت شده بود. همچنین این خبر به گوش باقی مردمان رسیده بود و از این به بعد چهره ی بدی از نیرو های آمریکایی که قصد کمک به آنها را داشتند در ذهنشان به وجود آمده بود و آنها را به جای یک ناجی, یک دشمن میدانستند دشمنی که در واقع دشمن نبود. از اینجا بود که بازی یک چهره ی خشک به خود گرفت و صدمات زیادی به افراد زده شد از جمله صدمات این بود که در قسمتی از بازی سه نفر افراد طی یک اتفاق از هم جدا میشوند و شما با کاپیتان تنها به ادامه ی داستان میپردازید البته فقط در یک مرحله کاپیتان یکی از افرادسیاه پوستش به نام آدامز را پیدا کرد و هیچ خبری از لوگو نبود.

 

. سرانجام سر نخ هایی از مکان لوگو  به دست آمد و کاپیتان به همراه آدامز به دنبال او بودند تا ادامه ی راه را سه نفری طی کنند اما با صحنه ای مرگبار روبه رو شدند بله صحنه ای دیگر که اشک را در چشمانتان جمع میکند .لوگو به دست مردمان عادی که چهره ی منفی از نیرو های آمریکایی داشتند به دار آویخته شده بود و با صحنه ی بسیار دردناک روبه رو میشوید.! پس از این مسئله ی سختی ادامه ی راه دو برابر شد و توهمات کاپیتان نسبت به مسیری که پیش رو داشت بیشتر شد و در آخر همین توهمات باعث شد که کاپیتان شجاع داستان به شیوه ی مبهمی کشته شود و در آخر داستان شاهد مرگ او هستید. باید بگوییم چیزی که از همه بیشتر در این عنوان منحصر به فرد خودش را نشان میداد داستان بیش از انتظار است که سازندگان به این مسئله توجه زیادی داشتند و چیزی که در بازی از اهمیت خاصی برخوردار است به نحو احسن انجام شد. داستانی که فروپاشیدن یک فرمانده را جلوی چشمانتان می آورد. نکته ی دیگری که در مقابل داستان شگفت انگیز این عنوان نقشش را ایفا میکرد گیم پلی در حد عالی بود. وجود گیم پلی بسیار جذاب در بازی همه را مشتاق تجربه ی این عنوان کرد. نکات ظریفی که در گیم پلی وجود داشت بیش از انتظار بود. نحوه ی پریدن از روی مانع ها تخریب پذیری بسیار فوق العاده و دلچسب, وجود آسمان خراش هایی که نقش عظیمی را در بازی ایفا میکرد.طراحی محیط که بعد از طوفان شن ساخته شده بود, تیر اندازی بسیار دقیق, وجود سلاح های جذاب, وجود قابلیت کمک خواستن از افراد همگروه و نکات کوچک بسیار عالی که نوید یک گیم پلی کامل را به گیمر ها میداد و با انتشار این عنوان انتظارات همه برآورده شد. یکی از نکات بسیار مهم سخت کردن شرایط جنگیدن با استفاده از تخریب پذیری محیط بود. جنگیدن در طوفان شن دید شما و دشمن را نصف میکرد و شما فقط امکانات حفاظتی از شخصیت را به همراه داشتید و بدون سلاح های پیشرفته باید در طوفن شن به جنگ با دشمنان میپرداختید و این قسمت قسمتی است که در بیشتر بازی ها دیده نمیشود و وجودش در عناوین متعدد باعث افزایش شور و شوق بازی نسبت به عناوین دیگر میشود. هوش مصنوعی بسیار قوی دشمنان که جنگیدن را هرچه جذاب تر میکرد و این هوش مصنوعی بی جا و ناشایست نبود و باعث افزایش هیجان بازی و جذب کردن بازیکن به ادامه ی بازی میشد و این یکی از نکات قوت بازی در بخش گیم پلی بود. وجود محیط های بسیار جذاب و غیر تکراری در بازی اعم از هواپیما , ساختمان های بزرگ و مکان هایی که محال بود آن را در قسمت دیگری از بازی دیده باشید بسیار خوب کار شده بود. مکان هایی که حس جنگیدن را به شما القا میکرد و تیر انداری را برای شما راحت تر میکرد.                                                

. بخش های جذاب و غیر منتظره ای در این مکان ها دیده میشد  برای مثال شما در یکی از محیط های بازی شاهد خاموش و روشن شدن چراغ ها میشدید که به محض روشن شدنشان فرصت تیر اتدازی را پیدا میکردید که یکی از جزئیات قدرتمند موجود در بازی بود که همه را برای ادامه ی کار میخکوب میکرد.
همکاری بین افراد در بازی به نحو احسن انجام میشود و این مربوط به هوش مصنوعی قدرتمند بازی است که خیلی از کار هایی را که شما در بازی قادر به انجام آن نیستید با استفاده از کمک گرفتن از یارانتان حل میشود.ذره ذره نکاتی که در گیم پلی بازی وجود دارد مورد تحسین قرار میگیرد چون در سال انتشار این عنوان وجود همچین گیم پلی یک پیشرفت به تمام عیار برای این بازی محسوب میشد.طراحی مراحل یکی از مهم ترین عوامل در بازی هاست شما در بازی با پشت سر گذاشتن مراحل بسیار که هر کدام از این مراحل ریشه ای از داستان را برایتان بازگو میکند همراه هستید. باید بگوییم هر مرحله پشت سر هم محیط جذابی را برایتان به نمایش میگذاشت که در مطالب فوق شاهد تنوع مراحل بودید.نکات گرافیکی موجود در بازی زیاد هستند نکاتی که در شهری که تبدیل به یک بیابان شده است نقش بسیار مهمی دارد. این نکات گرافیکی شهری را که بعد از طوفان شن به وجود آمده است به نحو احسن به تصویر می کشند. نور پردازی بسیار قوی, گرد و غباری که بعد از طوفان شن هنوز در هوا پخش شده است حس و حال شهری مدفون در بین موجی از شن را به شما هدیه میدهد.

علاوه بر رنگ بندی محیط بیرون از محیط بسته که همان اجزای داخل ساختمان ها است نیز نباید غافل شد که در آن جزئیات محیط بسیار عالی کار شده است. نکته ی منفی موجود در گرافیک این عنوان ضعیف بودن بافت های بازی است که در سال انتشار این بازی این مشکل چندان دیده نشد اما حال با پیشرفت های گرافیکی موجود در این صنعت این مشکلات نمایان شده است و همچنین نکات ظریف موجود در شکل ظاهری شخصیت ها مانند مو های کاپیتان و یا لباس های سه نفر از افراد که بعد از صدمات زیاد شاهد پارگی و خاکی شدن آن بودیم نیز بسیار زیبا در آمده بودند.انفجار های موجود در بازی اعم از انفجار هلیکوپتر و یا انفجار بشکه های قابل انفجار در حد خوبی بود و حس حال جنگ را بیشتر برای بازیکن به ارمغان می آورد اما سازندگان میتوانستند با تمرکز زیاد به این جزئیات نیرو ببخشند و یک شاهکار از هر لحاظ را در سال 2012 عرضه کنند اما با کم کاری در جزئیات گرافیکی کمی از ارزش گرافیک این بازی کم شد اما گذشتن از کلیات گرافیکی اصلا کار سنجیده ای نیست بلکه در پایان این بازی گرافیک فوق العاده ای را به نمایش گذاشت.در کل سازندگان یعنی استدیو Yager Development با افزایش قدرت بخش های مهم گرافیکی کاری کردند که ضعف های بازی نمایان نشود و این بازی نمره های خوبی از لحاظ گرافیکی صاحب شود اما نباید زود تصمیم گرفت این بازی در سال 2012 عرضه شد و وجود همچین گرافیک فوق العاده ای با وجود جزئیاتی ضعیف چیز بزرگی حساب نمیشد و در سال انتشارش این بازی از لحاظ گرافیکی مورد تقدیر خیلی از منتقدین قرار گرفت.طراحی گرافیکی سلاح ها بسیار عالی بود و ضعفی در ساختار سلاح ها  دیده نمیشد و نکات قوت بازی در این جزئیات بسیار خوب دیده میشد. نکات قوت گرافیکی بازی بیشتر از نکات منفی است و این عدم توازن موجود مشکل بزرگی در سال انتشار بازی نبود.بازتاب نور از اجسام و سایه ی آن ها بر روی زمین باعث جلوه دادن واقعی بودن  بازی میشود زیرا نورپردازی بسیار عالی در این بازی شوتر با سایه های موجود در بازی باعث واقعی تر شدن محیط میشود و با دقت در اجسام محیط شاهد گرافیک فوق العاده ای که بر روی آن ها کار شده است خواهید بود و مطمئنا اگر SPEC OPS را تجریه کرده باشید نکات ظریف موجود در گرافیک را مورد تحسین قرار میدهید.مطمئنا اگر نگاه عمیقی به سطح گرافیک بازی کنید جلوه های بصری زیادی را شاهد خوهید بود که با دیدن اطرافتان متوجه این جلوه های بصری زیاد و جذاب خواهید شد.در بازی شخصیت های زیادی نسبت به بازی های دیگر و هم سبک این عنوان دیده نمیشود اما همین شخصیت های کم با فکر دقیق طراحی شده است که وجود این شخصیت ها در اتمسفر داستان ما فضای قهرمانانه ای را برایتان به اجرا خواهد گذاشت که شاهد آن هستید که این شخصیت ها مناسب داستان این عنوان است و در واقع تکمیل کننده ی داستان ماست و شاهد  نکته ی منفی در شخصیت پردازی بازی نخواهید بود چون بازی از داستان به تمام عیاری بهره میبرد که شخصیت پردازی بسیار قوی بخشی از داستان جذاب این بازی است و این عنوان توانسته با شخصیت های کم داستانی را ارائه دهد که با فکر گیمر بازی خواهد کرد و او را در هاله ای از ابهام قرار میدهد!وجود صحنه های اکشن,دراماتیک و سینماتیک موسیقی های خاص خودش را دارد که سازندگان بر روی این مسئله نهایت تمرکز را داشتند که در این مسئله موفق شدند و موسیقی هایی را در بازی قرار دادند که گاهی اوقات اشکتان را در صحنه های دراماتیک در می آورد و گاهی اوقات خشم شما را در بخش های اکشن بازی افزایش میداد و در کل موسیقی هایی در بازی شنیده میشد که حس حال جنگیدن را برای گیمر به وجود می آورد و دقت او را برای تیر اندازی افزایش میداد و سازندگان در بخش موسیقی که گاهی اوقات یکی از بخش های مهم بازی شمارده میشود نقش بسزایی را ایفا کرده اند. Nolan North صدا پیشه ی معروفی که سر زبان های همه است اینبار صداپیشگی شخصیت اصلی داستان SPEC OPS را بر عهده داشت از سوابق این صدا پیشه ی معروف میتوان صدا پیشگی کارکتر هایی چون Nathan Drake در بازی های Uncharted و شخصیت Desmond در سری بازی های معروف Assassin’s Creed را یاد کرد که همه صدای او را با صداپیشگی این کارکتر ها میشناسند.
SPEC OPS THE LINE یکی از این بازی هایی است که به عنوان یک الگوی قوی در بازی های چند سال اخیر شناخته میشود و این بازی از جمله بازی هایی است که بازیکن ها خاطرات زیادی را با این عنوان دارند و داستان فوق العاده ی این عنوان همیشه به یاد میماند.همه بر این امیدوارند که عناوین مثل SPEC OPS یک بار دیگر در این صنعت پیدا شوند و به یادگار بمانند. 

توجه:حمایت از مطالبی که در انحصار فروم سایت گیمفا قرار دارد بر ارزش مطالب این سایت می افزاید پس حمایت خود را از این مطالب نشان دهید و با تمام تلاشتان اعتبار سایت را افزایش دهید.با تشکر

[MICROSOFT]

عالی نوشتی من عاشق این بازی هستم مخصوصا اونجایی که  تو برج خلیفه میره[img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img][img]images/smi/s0 (29).gif[/img]

[Javad Rahimi]

من عاشق این بازیم اونجا هایی که مردم  فارسی حرف میزنند خیلی قشنگه من چندین بار این بازی رو تموم کردم .
بهترین مرحلش هم مرحله ای هست که سره دو راهی هستی[img]images/smi/s0 (29).gif[/img]
ممنون بابت مطلب زیباتون[img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img][img]images/smi/s0 (74).gif[/img

[lord of shadow]

من بازیشو نکردم ولی نقدت حرف نداشت.

[mohammadjavad]

این عنوان بازی بود فوق العاده تاثیر گزار...یادش به خیر اونجایی که به اشتباه به روی مردم بمب انداختیم...باید ا میانشون رد میشدیم بعد تازه فهمیدیم مردم رو کشتیم...مادری که فرزندشو توی بغلش گرفته بود که اون صحنه های دلخراش رو نبینه...هنوز از یادم نرفته...[img]images/smi/s0 (41).gif[/img]
اون سربازی که پاش قطع شده بود خودشو به زور می کشید روی زمین؛ بهمون گفت چرا؟"ما که داشتیم کمک میکردیم" هرگز از یادم نمیره...[img]images/smi/s0 (41).gif[/img]
دستت درد نکنه[img]images/smi/s0 (41).gif[/img]

[xbox infinity]

من این بازیو با هیچی عوض نمیکنم از همه لحاظ کامل بود
با پایان های متفاوتش
با شخصیت پردازی فوق العاده ای که داشت

[PicaSSO]

باید بگم من این بازی رو بیشتر از ندای وظیفه و میدان نبرد دوست دارم.
ممنون[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[Ronan]

ممنون مهدی جان نقد زیبایی بود،از قسمت داستانیش بیش تر خوشم اوومد،واقعا مفصل و جامع بود،نمره بهش میدادی شاید بهتر میتونستم درباره ی بازیش قضاوت کنم ولی با این حال بازی جالبی باید باشه[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[ali_ya]

آفرین واقعا قلم شیوایی داری لذت بردم[img]images/smi/s0 (74).gif[/img]

[Amir Knight]

این بازی واقعا زیبا و فوق العاده بود و یکی از بهترین های سوم شخص.[img]images/smi/s0 (74).gif[/img] من که به شخص عاشق این بازی هستم.[img]images/smi/s0 (74).gif[/img] نقد خوبی بود.[img]images/smi/s0 (24).gif[/img]