07-29-2014, 03:14 PM
(آخرین ویرایش: 07-29-2014, 05:29 PM، توسط Mohammad saed.)
پس از ده سال باری دیگر Thief باز گشته است اما این بار با ریبوت خود به خانه های بازیبازان برگشته است. این عنوان ریبوتی از به یادماندنی ترین و به نوعی بهترین فرزندن استلماخ است، فرزندی که اکنون یتیم شده است و دور از آغوش خانواده اش روزگار می گذراند. وقتی دقیق تر به دنیای بازی های رایانه ای نگاه می کنیم می بینیم بعضی از بازی ها نیز مانند انسان ها یتیم و آواره ی خانه ی دیگران می شوند یکی از نمونه های بارز این بازی های همین عنوان Thief می باشد، عنوانی که بعد از کش مکش هایی به فرزند خواندگی استدیو جوان Eidos Montreal در آمد تا باری دیگر به دنیای بازی های رایانه ای بازگردد به امید اینکه جوایز زیادی را برای خانواده ی جدیدش بدزدد. موضوعی که علاوه بر Eidos Montreal آرزوی اکثر گیمر ها نیز بود، زیرا همه آرزو داشتند تا باری دیگر در نقش یک دزد قرار بگیرند و یک عنوان مخفی کاری ناب را تجربه کنند. اما هم اکنون که بازی منتشر شده است باید ببینیم که Thief توانسته است انتظارات را بر آورده کند و همانند اولین نمایش هایش بر روی PS 4 اکثر دوستداران مخفی کاری را مجاب به تحسین کند؟ پس با ما همراه باشید تا پاسختان را بگیرید.
برای بررسی بازی پیشینه داری همچون Thief لازم است از نخستین نکته ی مثبت بازی شروع کنیم. Thief یک بازی رایانه ای به منای واقعی کلمه است، عنوانی که با شایستگی سعی کرده است تا از کلیشته های مد روز و تکراری فاصله بگیرد. برخلاف بسیاری از عناوین نسل هشتمی / هفتمی Thief بسیار معقول و در عین حال ساده و سر راست شروع می شود و بازیبازان لازم نیست مانند اکثر عناوین روز که مانند یک فیلم سینمایی شده اند در ابتدای کار به نظاره ی یک فیلم ده، پانزده دقیقه ای بنشینند. در روزگاری که بازیسازان سعی بر نزدیکتر کردن عناوین خود به سینمایی تر شدن دارند و بازیبازان بخت برگشته در کسری از این عناوین به جای سهیم بودن دربازی مجبور به تماشای میان پرده های ملال آور بنشینند Thief خوش بختانه از این کار کیلیشه ای و حتی تا حدودی بی معنی فاصله گرفته است و یاد نیکاکان خود را به ذهن بازیبازان می آورد. در Thief نه هر چند دقیقه یکبار بلکه هرزمان لازم باشد میان پرده ها به نمایش در می آیند و این میان پرده ها کاملا مفید و مختصر می باشند تا به روایت هرچه بهتر بازی کمک کنند. در واقع در این عنوان شما بر خلاف برخی از عناوین پر زرق و برق شما بیشتر زمان خود را مشغول بازی کردن می باشید تا نگاه کردن به میان پرده ها و کلید زنی های بی مورد، به نوعی Thief در این زمینه توانسته است به برادران بزرگ تر خود! ( نسخه های اول سری ) وفادار بماند. حتی در بعد گیم پلی نیز می توان بعدی از این وفا دارای را ملاحظه کرد زیرا در ساختار گیم پلی Thief از ساده سازی های عناوین روز خبری نیست. اهداف هر مرحله تنها در نقشه ی کوچکی که در گوشه ی صفحه قرار دارد مشخص می شوند و به غیر از این هیچ راهنمایی خاصی در پیدا کردن مسیر ها به شما داده نمی شود. حتی این نقشه ی کوچک هم پس از هربار بار گذاری و ورود به مکان های جدید ناپدید می شود و در صورت تمایل دوباره باید آن را مجددا فعال کنید. نوار سلامتی شخصیت اصلی نیز همچون عناوین قدیمی تنها با یافتن بسته های سلامتی ترمیم می یابد و مانند اکثر عناوین جدید شاهد پر شدن خود به خودی این نوار نمی باشیم. به این ترتیب شما خود را در محیطی تاریک و نا آشنا می یابید و متوجه می شوید که مانند اکثر عناوین امروزی بازی سر راست و یک لقمه ی آماده نیست و برای رسیدن به هدف باید اندکی تامل کنید و اینجاست که استدیو Eidos با نکته بینی قابل تحسینی توانسته است حس تنهایی و جو سنگین بازی را بهتر به بازیبازان منتقل کند.
قهرمان داستان این نسخه نیز همان قهرمان قدیمی سری یعنی گرت می باشد. یک دزد ماهر و کار بلد که به نوعی شاه دزد شهر نیز هست، شما به تناسب توانایی خودتان در دزدی می توانید در پشت سر نگهبانان حرکت کنید و جیبشان را بدزدید و یا با خزیدن درون در های بسته و گشودن کشو های بسته جواهرات درون آنها را بدزدید. البته در این عنوان درهای بسته و گاوصندوق های رمزدار نیز مشکلی برای گرت نیستند زیرا تنها با انجام یک مینی گیم ساده می توانید به مقصود خود برسید. همچنین در این نسخه گرت توانایی های جدیدی نیز دارد به عنوان مثال او در این نسخه بسیار سریع تر از گذشته جلوه می کند. در اینجا ردپای سری Assassins Creed به خوبی احساس می شود. و اکنون قهرمان ما همانند آساسین ها قادر است سریع بدود و با چالاکی از در و دیوار بالا برود. البته در بالا رفتن از دیوار ها شما آن آزدی عملی که در سری AC مشاهده می شود ندارید و بازی تنها به شما اجازه می دهد تا از نقاط ثابت و از پیش تعیین شده بالا بروید. به طوری که آزادی عمل شما در این عنوان از آزادی بالا رفتن از موانع در بازی Dishonored نیز کمتر است. شاید حتی بتوان محیط های بازی را نیز نسبت به محیط های موجود در Dishonored کوچکتر و خلوت تر دانست، و این در حالی است که عنوان Dishonored تنها برای نسل هفتم عرضه شده است و در آن زمان خبری از نسل هشتم نبود. در اینجا دلیل ادعای سازندگلن مبنی بر جوابگو نبودن قدرت پلتفرم های نسل هفتمی برای به نمایش در آوردن اندیشه هایشان چندان درست به نظر نمی رسد زیرا در Thief ما شاهد یک بازی نسل هشتمی نیستیم چون ما هرچه که از گرت دیدیم پیش از این با کوروو در Dishonored دیده بودیم. همچنین یکی دیگر از ضعف های بازی بارگذاری های طولانی آن می باشند. بارگزاری ها هنگام شروع شدن هر مرحله طولانی تر از حد معمول می باشند و این مسله دقیقا در تضاد با وعده های توسعه دهندگان پیش از انتشار باز می باشد.
دزدی با طعمی متفاوت :
یکی دیگر از قابلیت های جدید گرت توانایی وی در حرکت سریع و گذر ناگهانی از مقابل نگهبانان و دشمنانش می باشد که؛ این قابلیت با نام Swoop در بازی گنجانده شده است. به کمک این قابلیت و با فشردن تنها یک دکمه شما می توانید به سرعت از جلوی نگهبانان بگذرید و چندین متر را در عرض یک ثانیه طی کنید! البته از آنجایی که نگهبانان به برخی از عوامل همچون صدا حساس هستند، استفاده از این قابلیت در نزدیکیشان ممکن است توجهشان را به شما جلب کند. همچنین بهره گیری از این قابلیت ممکن است موجب سر و صدای سگ ها یا پرندگان مبحوس در قفس موجود در آن محل شود که این امر مسلما شما را به درد سر خواهد انداخت. این ویژگی جدید در کنار امکان بالا رفتن از دیوار ها و یا سرک کشیدن از پشت دیوار ها موجب شده تا علاوه بر لذت بخش تر شدن گیم پلی بر هیجان آن نیز بیفزاید زیرا اگر توسط نگهبانی شناسایی شوید با بهره گیری از آن قابلیت ها آسان تر و سریع تر از گذشته می توانید از چنگشان بگریزید. در Dishonored و یا آخرین نسخه ی عرضه شده ی Hitman در صورت شناسایی توسط دشمنان می توانستید به آسانی آنها را نیست و نابود کنید و به راهتان ادامه دهید، اما توانایی های گرت در این عنوان به نحوی است که در نبرد های تن به تن کشتن بیش از یک نگهبان اگر کار محالی نباشد لااقل تا حدودی دشوار است. البته این امر تا حدودی به واقعی تر شدن بازی نیز کمک می کند زیرا شما نباید در مقابل نگهبانان تا دندان مسلح شانسی داشته باشید پس، این امر موجب می شود تا حد امکان از درگیری های تن به تن اجتناب کنید. از این گذشته در مبارزات رو در رو امکانات چندانی نیز در اختیار ندارید و به طور کلی باید گفت مبارزه با چند نفر در Thief لذتی ندارد و بر خلاف سری AC بیشتر درد آور است تا شادی آور! البته برای یک عنوان در سبک مخفی کاری این موضوع یک نکته ی منفی محسوب نمی شود، بلکه بیشتر موجب تشویق بازیباز به رفتار های بی سر و صدا و مخفی کاری می شود. به این منظور شما می بایست در سایه حرکت کنید و با راه رفتن پاورچین سعی کنید از ایجاد سر و صدا ممانعت کنید. یک الماس درخشان نیز در پایین صفحه حظور دارد که به شما گوش زد می کند که چقدر در تاریکی قرار دارد و یا اینکه محلتان امن می باشد یا خیر. در تاریکی ها شما واقعا بر حیفانتان مسلط هستید و با بهره گیری از ابزارتان می توانید دشمنانتان را نابود کنید. البته مانند برخی ویژگی های دیگر شما در استفاده از این ابزار نیز محدودیت هایی دارید. به عنوان مثال تیر های طناب دار گرت تنها بر روی برخی تیرک ها قابل استفاده می باشند تا با آویزان شدن طناب از تیرک مذکور از آن بالا رفته و به نقاط صعب العبور دست یافت. علاوه بر این تیر های آتشین گرت نیز تنها بر روی بشکه های نفتی که سوراخ شده اند کاربرد لازم را دارند و در غیر این صورت کاربرد دلخواه را ندارند. شاید برای کسانی که عناوین بتمن را تجربه کرده و در هر زمانی که تمایل داشته اند از امکانت بروس وین بهره برده اند این محدودیت های موجود برای گرت کمی آزار دهنده باشد.
شاید یکی از ضعف های گیم پلی بازی که بازیباز را به خود جلب می کن، مشکلات هوش مصنوعی باشد. این امر زمانی جلوه بیشتری می یابد که نخستین شماره های سری Thief در زمینه ی هوش مصنوعی پرچمداران این سبک در آن زمان بوده اند. اما متسفانه این پیشرو بودن در فرزند جدید Eidos Montreal به هیچ وجه تکرار نشده و است هوش مصنوعی دشمنان در برخی از مواقع بازی را دچار ضعف می کند، در کسری از مواقع شما از بیخ گوش یک نگهبان می گذرید بدون اینکه او نگاهی به روی ماهتان بیندازد درحالی که اگر در چک پوینت بعدی از همان مکان و موقعیت گذار کنید شناسایی خواهید شد! گذشته از این موضوع اکنون میزان حساسیت نگهبانان به میزان قایم شدن شما در سایه ها و روشنایی نیز کمتر شده است که این امر با توجه به نسل بعدی شدن بازی و پیشرفت های تکنیکی آن چندان قابل قبول نیست.
اصرار Thief به حرکات مخفیانه در محیط در ساختار مراحل فرعی و اصلی بازی نیز گنجانده شده است. در شرایطی که شما حتی امکان از بین بردن دشمنانتان را نیز دارید تا حد ممکن باید از حمله ی مخفیانه پرهیز کنید و سعی کنید همانند یک دزد واقعی تنها به گشودن گاوصندوق ها و به تاراج بردن جواهرات فکر کنید. به عنوان مثال در یکی از مراحل فرعی بازی گرت تمایز خود را با سایر قهرمانان نشان میدهد زیرا؛ در این مرحله شما می بایست در درون یک کمد مخفی شوید و وقتی که صاحبخانه اقدام به گشودن گاو صندق می کند رمز آن را به خاطر بسپارید و سپس به جان او و گاوصندوقش بیوفتید. زیرا اگر پیش از این کار صاحبخانه را از بین ببرید نه از رمز خبری خواهد بود و نه از جواهرات داخل گاوصندوق. پس با توجه به این نکات به خوبی می توان دریافت که در برخی از جاهای Thief نباید بی گدار به آب زد و مسلما باید قبل از دست به کار شدن اندکی تامل کرد.
گرت به روایتی دیگر :
به منظور تمایز این نسخه با نسخه های قبل گرت اکنون قابلیت های جدید دیگری نیز با نام Focus در اختیار دارد. قابلیت Foucus به شما این امکان را میدهد که، بتوانید محل قرار گیری آیتم های با ارزش و همچنین مکان حظور نگهبانان را تشخیص دهید و به نوعی این ویژگی یاد آور دید خفاشی بتمن یا دید ویژه ی Hitman می باشد. همچنین گرت با قابلیت فوکوس می تواند برای مدتی زمان را آهسته تر کند و به این شکل آسان تر به سوی اهدافش حرکت کند. با هر بار استفاده از قابلیت فوکوس از نوار فوکوس شما مقداری کاسته می شود و شما برای بازیابی این قدرت مجبور به پیدا کردن گل های خشخاش می باشید. البته شما برای پرکردن این نوار می توانید مقداری از طلا های سرقت شده را نیز به ملکه ی گداها بدهید و در مقابل از او گل خشخاش بگیرید و نوار فوکوستان را تکمیل کنید. البته اگر شما هم از طرفداران قدیمی سری باشید شاید این قابلیت ( فوکوس ) زیاد برایتان خوش آیند نباشد که در این حالت شما می توانید در طی مراحل از این قابلیت استفاده نکنید. البته طلاهای دزدیده شده تنها برای پر کردن نوار فوکوس نیستند بلکه برای خرید تیر کمان و بمب های آتش زا نیز می توان از آنها بهره جست. علاوه بر این قابلیت های گرت به تدریج افزایش می یابند و شما می توانید با پیشروی در بازی قابلیت فوکوستان را ارتقاء دهید و یا با بهبود دادن شیوه ی مبازاتتان ویژگی های جدیدی کسب کنید که توسط آنها بتوانید با خیالی آسوده تر نگهبانان مزاحم را از پای در بیاورید. به طور کلی باید گفت قابلیت های جدید گرت و ارتقا هایشان چندان قابل اعتنا نیستند و آن طور که باید تاثیر مثبتی بر روی گیم پلی ندارند. در واقع عنوانی که در نخستین نسخه هایش نوآوری های فراوانی را نثار بازیبازان کرده بود اینک نو آوری خاص و دندان گیری را در بعد گیم پلی برای عرضه ندارد تا جایی که می توان گفت در زمینه ی نوآوری بازی Thief اندکی از رقیبان نیز جا مانده است. ماجرا جویی های گرت نیز اینبار در همان شهر بی نام و نشان یعنی شهر! رقم خواهد خورد. شهری مرموز و تاریک که در بازی تنها با نام شهر خوانده می شود و اکنون تغییرات فراوانی را به خود دیده است و دیگر از آن دو گروه قدیمی یعنی همریت و پگان خبری نیست و کل شهر در زیر یوغ اشرف زاده ای فاسد با نام بارون قرار دارد. البته تنها مشکلی که مردم با آن دست و پنجه نرم می کنند ظلم و ستم های بارون نیست بلکه اینبار بیماری واگیری نیز با نام Gloom بر سر مردم نگون بخت شهر سایه افکنده است. در این بین عده ای از مردم مظلوم شهر تصمیم بر قیام علیه بارون را می گیرند و به همین دلیل و به دلیل اینگونه هرج و مرج ها اوضاع شهر بیش از پیش وخیم تر می شود. در ابتدای بازی گرت و Erin پس از یک دزدی به طور اتفاقی سر از یک خانه ی اربابی در می آورند که مردم در آن جا مشغول به انجام یک آیین خاص و جادویی هستند. در این میانه و به دلیل کش مکش های Erin با گرت، وی به پایین سقوط می کند و گرفتار جادو می شود و قابلیت فوکوس را نسیب خود می کند. در ادامه بازی ما را به یک سال جلو تر می برد، جایی که گرت از آن حادثه جان سالم به در برده است اما هنوز هم مردم شهر در فقر و بیماری دست و پا می زنند. در این میان گرت علاوه بر کشف راز چگونه نجات یافتن خود ، در درگیری های بارون و شورشیان نیز ایفای نقش می کند. به طور کلی اگر داستان عنوان Thief را به طور مستقل برسی کنیم مسلما در میابیم که داستان به راحتی می تواند مخاطب را با خود همراه کند و حس کجنکاوی را در بازیبازان تا پایان زنده نگه دارد و در این زمینه Thief را از بسیار، از عناوین موجود در بازار جلو بیندازد. اما اگر بازی جدید را از نظر داستانی با دو عنوان نخست سری مقایسه کنیم به مراتب با داستانی ضعیف تر و کم کشش تر رو به رو هستیم زیرا؛ در عناوین پیشین علاوه بر عناصر موجود در این نسخه کشمکش هایی بین گروه های همریت ها، پگان ها و تا حدودی نگهابانان نیز وجود داشت که باعث جذابیت بیشتر این قسمت از بازی می شد. گذشته از این موضوع دیگر شاهد آن غافلگیری های جالب نیستیم و داستان تا حدودی سر راست تر و قابل درک تر شده است. اما همچنان جو حاکم بر داستان و محیط موفق ظاهر شده است و علاوه بر پای بند بودن به عناوین پیشین اندکی گام را فراتر می گذارد و افسار گسیختگی جادو و تم تاریک محیط را به خوبی القا می کند.
نمایش نور و صوت در تاریکی :
شکل کلی گرافیک و گرافیک بصری عنوان Thief بسیار خوب از آب در آمده است. بازی با نسخه ی سوم موتور آنریل انجین توسعه داده شده است، و توانسته است نورپردازی ها و مدل سازی های شخصیت های بازی را در حد مطلوبی قرار دهد. نورپردازی و سایه زنی ها نیز در محیط های تاریک و نیمه تاریک خوب کار شده اند. اما بازی در زمینه ی انیمیشن ها تا حدودی دوگانه عمل می کنند زیرا؛ کیفیت انیمیشن های دستان گرت زیبا کار شده است ولی کیفیت انیمیشن های مربوط به افتادن نگهبانان ناکار شده چندان چشم نواز نیست. گرت می تواند با حرکت دادن دستان خود بر روی تابلو ها ی نقاشی و کنار قاب های آنها گاوصندوق های مخفی را بیابد، همچنین حرکت دستان وی بر روی این قاب ها و برداشتن آیتم های با ارزش و نهادن آنها در جیب گرت زیبا هستند و بازیبازان را راضی می کنند. با این وجود طراحی های هنری بازی می توانست اندکی بهتر از این ظاهر شود و اگر Thief را در کنار رقیبی نسبی اش یعنی Dishonored قرار دهیم، معماری ها و طراحی هنری ساخته شده توسط اعضای Arkane اندکی چشم نواز تر می باشد. ولی با این وجود طراحی هنری بازی به هیچ وجه ضعیف نیست و در کل قابل قبول به نظر می رسد. صداگذاری شخصیت ها نیز در این عنوان بسیار خوب انجام شده است و مشکل این بازی در زمینه ی صدا مربوط به دیالوگ ها می شود. به طوری که بازیباز با ورود به محیط قبلی آنها را به صورت چرخه وار می شنود. در واقع برای نگهبانان و برخی شخصیت های حاضر در بازی دیالوگ ها فراوانی، چندانی ندارند و برخی از آنها مدام تکرار می شوند. موسیقی های بازی به تناسب مکان هایی که گرت در آنها قرار می گیرد تغییر می کنند و در زمان لازم هیچان بازیباز را بالا می برد و در زمانی دیگر با نوایی آهسته تر محیط را آرام تر می کند. به طور کلی موسیقی بازی و افکت های صوتی به کار رفته ضعف چندانی ندارند و حتی می توان در برخی مکان ها آنها را جزو نکات مثبت بازی قلم داد کرد.
کلام آخر :
به طور کلی عنوان Thief را می توان عنوانی امیدوار کننده و جالب تلقی کرد. بازی که با گیم پلی جالب و دوست داشتنی اش به همراه تم تاریک محیط به خوبی بازی را به یکی از عناوین موفق مخفی کاری چند سال اخیر بدل می کند. اما به نظر مهم ترین علتی که باعث می شود تا اندکی هواداران از این بازی راضی نباشند بازی های فوق العاده ی پیشین سری می باشد، عناوینی که در زمان عرضه ی شان در زمره ی موفق ترین و محبوب ترین عناوین قرار گرفته بودند پس، همین موضوع منجر به بالا رفتن انتظارات از این عنوان می شود. در پایان باید گفت اگر بدون توجه به پیشینه و سابقه ی سری عنوان Thief را تجربه کنید باید بدانید که از این تجربه ی خود پشیمان نخواهید شد که هیچ، بلکه از انتخابتان نیز خوش حال می شوید.
نکات مثبت + : داستان خوب - برخی عناصر کلاسیک - گرافیک فنی مطلوب - گیم پلی جالب.
نکات منفی - : هوش مصنوعی دشمنان - بارگذاری های طولانی - برخی قابلیت های جدید هواداران قدیمی را ناراحت می کند - خلوت بودن محیط.
نمرات بازی :
گرافیک: 85 از 100
موزیک و صدا : 88 از 100
گیم پلی : 79 از 100
داستان 80 از 100
نمره ی کلی : 84 از 100
نام بازی : THIEF
استدیو توسعه دهنده : Eidos Montreal
سبک : Action / Adventure
ناشر : Square Enix
پلتفرم ها : PC / PS 4 / X one / PS 3 / X 360
روایت افول یک دزد : استدیو توسعه دهنده : Eidos Montreal
سبک : Action / Adventure
ناشر : Square Enix
پلتفرم ها : PC / PS 4 / X one / PS 3 / X 360
برای بررسی بازی پیشینه داری همچون Thief لازم است از نخستین نکته ی مثبت بازی شروع کنیم. Thief یک بازی رایانه ای به منای واقعی کلمه است، عنوانی که با شایستگی سعی کرده است تا از کلیشته های مد روز و تکراری فاصله بگیرد. برخلاف بسیاری از عناوین نسل هشتمی / هفتمی Thief بسیار معقول و در عین حال ساده و سر راست شروع می شود و بازیبازان لازم نیست مانند اکثر عناوین روز که مانند یک فیلم سینمایی شده اند در ابتدای کار به نظاره ی یک فیلم ده، پانزده دقیقه ای بنشینند. در روزگاری که بازیسازان سعی بر نزدیکتر کردن عناوین خود به سینمایی تر شدن دارند و بازیبازان بخت برگشته در کسری از این عناوین به جای سهیم بودن دربازی مجبور به تماشای میان پرده های ملال آور بنشینند Thief خوش بختانه از این کار کیلیشه ای و حتی تا حدودی بی معنی فاصله گرفته است و یاد نیکاکان خود را به ذهن بازیبازان می آورد. در Thief نه هر چند دقیقه یکبار بلکه هرزمان لازم باشد میان پرده ها به نمایش در می آیند و این میان پرده ها کاملا مفید و مختصر می باشند تا به روایت هرچه بهتر بازی کمک کنند. در واقع در این عنوان شما بر خلاف برخی از عناوین پر زرق و برق شما بیشتر زمان خود را مشغول بازی کردن می باشید تا نگاه کردن به میان پرده ها و کلید زنی های بی مورد، به نوعی Thief در این زمینه توانسته است به برادران بزرگ تر خود! ( نسخه های اول سری ) وفادار بماند. حتی در بعد گیم پلی نیز می توان بعدی از این وفا دارای را ملاحظه کرد زیرا در ساختار گیم پلی Thief از ساده سازی های عناوین روز خبری نیست. اهداف هر مرحله تنها در نقشه ی کوچکی که در گوشه ی صفحه قرار دارد مشخص می شوند و به غیر از این هیچ راهنمایی خاصی در پیدا کردن مسیر ها به شما داده نمی شود. حتی این نقشه ی کوچک هم پس از هربار بار گذاری و ورود به مکان های جدید ناپدید می شود و در صورت تمایل دوباره باید آن را مجددا فعال کنید. نوار سلامتی شخصیت اصلی نیز همچون عناوین قدیمی تنها با یافتن بسته های سلامتی ترمیم می یابد و مانند اکثر عناوین جدید شاهد پر شدن خود به خودی این نوار نمی باشیم. به این ترتیب شما خود را در محیطی تاریک و نا آشنا می یابید و متوجه می شوید که مانند اکثر عناوین امروزی بازی سر راست و یک لقمه ی آماده نیست و برای رسیدن به هدف باید اندکی تامل کنید و اینجاست که استدیو Eidos با نکته بینی قابل تحسینی توانسته است حس تنهایی و جو سنگین بازی را بهتر به بازیبازان منتقل کند.
قهرمان داستان این نسخه نیز همان قهرمان قدیمی سری یعنی گرت می باشد. یک دزد ماهر و کار بلد که به نوعی شاه دزد شهر نیز هست، شما به تناسب توانایی خودتان در دزدی می توانید در پشت سر نگهبانان حرکت کنید و جیبشان را بدزدید و یا با خزیدن درون در های بسته و گشودن کشو های بسته جواهرات درون آنها را بدزدید. البته در این عنوان درهای بسته و گاوصندوق های رمزدار نیز مشکلی برای گرت نیستند زیرا تنها با انجام یک مینی گیم ساده می توانید به مقصود خود برسید. همچنین در این نسخه گرت توانایی های جدیدی نیز دارد به عنوان مثال او در این نسخه بسیار سریع تر از گذشته جلوه می کند. در اینجا ردپای سری Assassins Creed به خوبی احساس می شود. و اکنون قهرمان ما همانند آساسین ها قادر است سریع بدود و با چالاکی از در و دیوار بالا برود. البته در بالا رفتن از دیوار ها شما آن آزدی عملی که در سری AC مشاهده می شود ندارید و بازی تنها به شما اجازه می دهد تا از نقاط ثابت و از پیش تعیین شده بالا بروید. به طوری که آزادی عمل شما در این عنوان از آزادی بالا رفتن از موانع در بازی Dishonored نیز کمتر است. شاید حتی بتوان محیط های بازی را نیز نسبت به محیط های موجود در Dishonored کوچکتر و خلوت تر دانست، و این در حالی است که عنوان Dishonored تنها برای نسل هفتم عرضه شده است و در آن زمان خبری از نسل هشتم نبود. در اینجا دلیل ادعای سازندگلن مبنی بر جوابگو نبودن قدرت پلتفرم های نسل هفتمی برای به نمایش در آوردن اندیشه هایشان چندان درست به نظر نمی رسد زیرا در Thief ما شاهد یک بازی نسل هشتمی نیستیم چون ما هرچه که از گرت دیدیم پیش از این با کوروو در Dishonored دیده بودیم. همچنین یکی دیگر از ضعف های بازی بارگذاری های طولانی آن می باشند. بارگزاری ها هنگام شروع شدن هر مرحله طولانی تر از حد معمول می باشند و این مسله دقیقا در تضاد با وعده های توسعه دهندگان پیش از انتشار باز می باشد.
دزدی با طعمی متفاوت :
یکی دیگر از قابلیت های جدید گرت توانایی وی در حرکت سریع و گذر ناگهانی از مقابل نگهبانان و دشمنانش می باشد که؛ این قابلیت با نام Swoop در بازی گنجانده شده است. به کمک این قابلیت و با فشردن تنها یک دکمه شما می توانید به سرعت از جلوی نگهبانان بگذرید و چندین متر را در عرض یک ثانیه طی کنید! البته از آنجایی که نگهبانان به برخی از عوامل همچون صدا حساس هستند، استفاده از این قابلیت در نزدیکیشان ممکن است توجهشان را به شما جلب کند. همچنین بهره گیری از این قابلیت ممکن است موجب سر و صدای سگ ها یا پرندگان مبحوس در قفس موجود در آن محل شود که این امر مسلما شما را به درد سر خواهد انداخت. این ویژگی جدید در کنار امکان بالا رفتن از دیوار ها و یا سرک کشیدن از پشت دیوار ها موجب شده تا علاوه بر لذت بخش تر شدن گیم پلی بر هیجان آن نیز بیفزاید زیرا اگر توسط نگهبانی شناسایی شوید با بهره گیری از آن قابلیت ها آسان تر و سریع تر از گذشته می توانید از چنگشان بگریزید. در Dishonored و یا آخرین نسخه ی عرضه شده ی Hitman در صورت شناسایی توسط دشمنان می توانستید به آسانی آنها را نیست و نابود کنید و به راهتان ادامه دهید، اما توانایی های گرت در این عنوان به نحوی است که در نبرد های تن به تن کشتن بیش از یک نگهبان اگر کار محالی نباشد لااقل تا حدودی دشوار است. البته این امر تا حدودی به واقعی تر شدن بازی نیز کمک می کند زیرا شما نباید در مقابل نگهبانان تا دندان مسلح شانسی داشته باشید پس، این امر موجب می شود تا حد امکان از درگیری های تن به تن اجتناب کنید. از این گذشته در مبارزات رو در رو امکانات چندانی نیز در اختیار ندارید و به طور کلی باید گفت مبارزه با چند نفر در Thief لذتی ندارد و بر خلاف سری AC بیشتر درد آور است تا شادی آور! البته برای یک عنوان در سبک مخفی کاری این موضوع یک نکته ی منفی محسوب نمی شود، بلکه بیشتر موجب تشویق بازیباز به رفتار های بی سر و صدا و مخفی کاری می شود. به این منظور شما می بایست در سایه حرکت کنید و با راه رفتن پاورچین سعی کنید از ایجاد سر و صدا ممانعت کنید. یک الماس درخشان نیز در پایین صفحه حظور دارد که به شما گوش زد می کند که چقدر در تاریکی قرار دارد و یا اینکه محلتان امن می باشد یا خیر. در تاریکی ها شما واقعا بر حیفانتان مسلط هستید و با بهره گیری از ابزارتان می توانید دشمنانتان را نابود کنید. البته مانند برخی ویژگی های دیگر شما در استفاده از این ابزار نیز محدودیت هایی دارید. به عنوان مثال تیر های طناب دار گرت تنها بر روی برخی تیرک ها قابل استفاده می باشند تا با آویزان شدن طناب از تیرک مذکور از آن بالا رفته و به نقاط صعب العبور دست یافت. علاوه بر این تیر های آتشین گرت نیز تنها بر روی بشکه های نفتی که سوراخ شده اند کاربرد لازم را دارند و در غیر این صورت کاربرد دلخواه را ندارند. شاید برای کسانی که عناوین بتمن را تجربه کرده و در هر زمانی که تمایل داشته اند از امکانت بروس وین بهره برده اند این محدودیت های موجود برای گرت کمی آزار دهنده باشد.
شاید یکی از ضعف های گیم پلی بازی که بازیباز را به خود جلب می کن، مشکلات هوش مصنوعی باشد. این امر زمانی جلوه بیشتری می یابد که نخستین شماره های سری Thief در زمینه ی هوش مصنوعی پرچمداران این سبک در آن زمان بوده اند. اما متسفانه این پیشرو بودن در فرزند جدید Eidos Montreal به هیچ وجه تکرار نشده و است هوش مصنوعی دشمنان در برخی از مواقع بازی را دچار ضعف می کند، در کسری از مواقع شما از بیخ گوش یک نگهبان می گذرید بدون اینکه او نگاهی به روی ماهتان بیندازد درحالی که اگر در چک پوینت بعدی از همان مکان و موقعیت گذار کنید شناسایی خواهید شد! گذشته از این موضوع اکنون میزان حساسیت نگهبانان به میزان قایم شدن شما در سایه ها و روشنایی نیز کمتر شده است که این امر با توجه به نسل بعدی شدن بازی و پیشرفت های تکنیکی آن چندان قابل قبول نیست.
اصرار Thief به حرکات مخفیانه در محیط در ساختار مراحل فرعی و اصلی بازی نیز گنجانده شده است. در شرایطی که شما حتی امکان از بین بردن دشمنانتان را نیز دارید تا حد ممکن باید از حمله ی مخفیانه پرهیز کنید و سعی کنید همانند یک دزد واقعی تنها به گشودن گاوصندوق ها و به تاراج بردن جواهرات فکر کنید. به عنوان مثال در یکی از مراحل فرعی بازی گرت تمایز خود را با سایر قهرمانان نشان میدهد زیرا؛ در این مرحله شما می بایست در درون یک کمد مخفی شوید و وقتی که صاحبخانه اقدام به گشودن گاو صندق می کند رمز آن را به خاطر بسپارید و سپس به جان او و گاوصندوقش بیوفتید. زیرا اگر پیش از این کار صاحبخانه را از بین ببرید نه از رمز خبری خواهد بود و نه از جواهرات داخل گاوصندوق. پس با توجه به این نکات به خوبی می توان دریافت که در برخی از جاهای Thief نباید بی گدار به آب زد و مسلما باید قبل از دست به کار شدن اندکی تامل کرد.
گرت به روایتی دیگر :
به منظور تمایز این نسخه با نسخه های قبل گرت اکنون قابلیت های جدید دیگری نیز با نام Focus در اختیار دارد. قابلیت Foucus به شما این امکان را میدهد که، بتوانید محل قرار گیری آیتم های با ارزش و همچنین مکان حظور نگهبانان را تشخیص دهید و به نوعی این ویژگی یاد آور دید خفاشی بتمن یا دید ویژه ی Hitman می باشد. همچنین گرت با قابلیت فوکوس می تواند برای مدتی زمان را آهسته تر کند و به این شکل آسان تر به سوی اهدافش حرکت کند. با هر بار استفاده از قابلیت فوکوس از نوار فوکوس شما مقداری کاسته می شود و شما برای بازیابی این قدرت مجبور به پیدا کردن گل های خشخاش می باشید. البته شما برای پرکردن این نوار می توانید مقداری از طلا های سرقت شده را نیز به ملکه ی گداها بدهید و در مقابل از او گل خشخاش بگیرید و نوار فوکوستان را تکمیل کنید. البته اگر شما هم از طرفداران قدیمی سری باشید شاید این قابلیت ( فوکوس ) زیاد برایتان خوش آیند نباشد که در این حالت شما می توانید در طی مراحل از این قابلیت استفاده نکنید. البته طلاهای دزدیده شده تنها برای پر کردن نوار فوکوس نیستند بلکه برای خرید تیر کمان و بمب های آتش زا نیز می توان از آنها بهره جست. علاوه بر این قابلیت های گرت به تدریج افزایش می یابند و شما می توانید با پیشروی در بازی قابلیت فوکوستان را ارتقاء دهید و یا با بهبود دادن شیوه ی مبازاتتان ویژگی های جدیدی کسب کنید که توسط آنها بتوانید با خیالی آسوده تر نگهبانان مزاحم را از پای در بیاورید. به طور کلی باید گفت قابلیت های جدید گرت و ارتقا هایشان چندان قابل اعتنا نیستند و آن طور که باید تاثیر مثبتی بر روی گیم پلی ندارند. در واقع عنوانی که در نخستین نسخه هایش نوآوری های فراوانی را نثار بازیبازان کرده بود اینک نو آوری خاص و دندان گیری را در بعد گیم پلی برای عرضه ندارد تا جایی که می توان گفت در زمینه ی نوآوری بازی Thief اندکی از رقیبان نیز جا مانده است. ماجرا جویی های گرت نیز اینبار در همان شهر بی نام و نشان یعنی شهر! رقم خواهد خورد. شهری مرموز و تاریک که در بازی تنها با نام شهر خوانده می شود و اکنون تغییرات فراوانی را به خود دیده است و دیگر از آن دو گروه قدیمی یعنی همریت و پگان خبری نیست و کل شهر در زیر یوغ اشرف زاده ای فاسد با نام بارون قرار دارد. البته تنها مشکلی که مردم با آن دست و پنجه نرم می کنند ظلم و ستم های بارون نیست بلکه اینبار بیماری واگیری نیز با نام Gloom بر سر مردم نگون بخت شهر سایه افکنده است. در این بین عده ای از مردم مظلوم شهر تصمیم بر قیام علیه بارون را می گیرند و به همین دلیل و به دلیل اینگونه هرج و مرج ها اوضاع شهر بیش از پیش وخیم تر می شود. در ابتدای بازی گرت و Erin پس از یک دزدی به طور اتفاقی سر از یک خانه ی اربابی در می آورند که مردم در آن جا مشغول به انجام یک آیین خاص و جادویی هستند. در این میانه و به دلیل کش مکش های Erin با گرت، وی به پایین سقوط می کند و گرفتار جادو می شود و قابلیت فوکوس را نسیب خود می کند. در ادامه بازی ما را به یک سال جلو تر می برد، جایی که گرت از آن حادثه جان سالم به در برده است اما هنوز هم مردم شهر در فقر و بیماری دست و پا می زنند. در این میان گرت علاوه بر کشف راز چگونه نجات یافتن خود ، در درگیری های بارون و شورشیان نیز ایفای نقش می کند. به طور کلی اگر داستان عنوان Thief را به طور مستقل برسی کنیم مسلما در میابیم که داستان به راحتی می تواند مخاطب را با خود همراه کند و حس کجنکاوی را در بازیبازان تا پایان زنده نگه دارد و در این زمینه Thief را از بسیار، از عناوین موجود در بازار جلو بیندازد. اما اگر بازی جدید را از نظر داستانی با دو عنوان نخست سری مقایسه کنیم به مراتب با داستانی ضعیف تر و کم کشش تر رو به رو هستیم زیرا؛ در عناوین پیشین علاوه بر عناصر موجود در این نسخه کشمکش هایی بین گروه های همریت ها، پگان ها و تا حدودی نگهابانان نیز وجود داشت که باعث جذابیت بیشتر این قسمت از بازی می شد. گذشته از این موضوع دیگر شاهد آن غافلگیری های جالب نیستیم و داستان تا حدودی سر راست تر و قابل درک تر شده است. اما همچنان جو حاکم بر داستان و محیط موفق ظاهر شده است و علاوه بر پای بند بودن به عناوین پیشین اندکی گام را فراتر می گذارد و افسار گسیختگی جادو و تم تاریک محیط را به خوبی القا می کند.
به عنوان مثال می توان به مرحله ای که در یک آسایشگاه تسخیر شده رقم می خورد اشاره کرد. مرحله ای که تا حدودی یاد و خاطر مراحل کلاسیک سری را نزد بازیبازان زنده می کند. علاوه بر این این مرحله را نیز می توان به نوعی یاد آور مرحله ی یتیم خانه در نسخه ی سوم دانست با اندکی تغییر و تمی متفاوت دانست.
نمایش نور و صوت در تاریکی :
شکل کلی گرافیک و گرافیک بصری عنوان Thief بسیار خوب از آب در آمده است. بازی با نسخه ی سوم موتور آنریل انجین توسعه داده شده است، و توانسته است نورپردازی ها و مدل سازی های شخصیت های بازی را در حد مطلوبی قرار دهد. نورپردازی و سایه زنی ها نیز در محیط های تاریک و نیمه تاریک خوب کار شده اند. اما بازی در زمینه ی انیمیشن ها تا حدودی دوگانه عمل می کنند زیرا؛ کیفیت انیمیشن های دستان گرت زیبا کار شده است ولی کیفیت انیمیشن های مربوط به افتادن نگهبانان ناکار شده چندان چشم نواز نیست. گرت می تواند با حرکت دادن دستان خود بر روی تابلو ها ی نقاشی و کنار قاب های آنها گاوصندوق های مخفی را بیابد، همچنین حرکت دستان وی بر روی این قاب ها و برداشتن آیتم های با ارزش و نهادن آنها در جیب گرت زیبا هستند و بازیبازان را راضی می کنند. با این وجود طراحی های هنری بازی می توانست اندکی بهتر از این ظاهر شود و اگر Thief را در کنار رقیبی نسبی اش یعنی Dishonored قرار دهیم، معماری ها و طراحی هنری ساخته شده توسط اعضای Arkane اندکی چشم نواز تر می باشد. ولی با این وجود طراحی هنری بازی به هیچ وجه ضعیف نیست و در کل قابل قبول به نظر می رسد. صداگذاری شخصیت ها نیز در این عنوان بسیار خوب انجام شده است و مشکل این بازی در زمینه ی صدا مربوط به دیالوگ ها می شود. به طوری که بازیباز با ورود به محیط قبلی آنها را به صورت چرخه وار می شنود. در واقع برای نگهبانان و برخی شخصیت های حاضر در بازی دیالوگ ها فراوانی، چندانی ندارند و برخی از آنها مدام تکرار می شوند. موسیقی های بازی به تناسب مکان هایی که گرت در آنها قرار می گیرد تغییر می کنند و در زمان لازم هیچان بازیباز را بالا می برد و در زمانی دیگر با نوایی آهسته تر محیط را آرام تر می کند. به طور کلی موسیقی بازی و افکت های صوتی به کار رفته ضعف چندانی ندارند و حتی می توان در برخی مکان ها آنها را جزو نکات مثبت بازی قلم داد کرد.
کلام آخر :
به طور کلی عنوان Thief را می توان عنوانی امیدوار کننده و جالب تلقی کرد. بازی که با گیم پلی جالب و دوست داشتنی اش به همراه تم تاریک محیط به خوبی بازی را به یکی از عناوین موفق مخفی کاری چند سال اخیر بدل می کند. اما به نظر مهم ترین علتی که باعث می شود تا اندکی هواداران از این بازی راضی نباشند بازی های فوق العاده ی پیشین سری می باشد، عناوینی که در زمان عرضه ی شان در زمره ی موفق ترین و محبوب ترین عناوین قرار گرفته بودند پس، همین موضوع منجر به بالا رفتن انتظارات از این عنوان می شود. در پایان باید گفت اگر بدون توجه به پیشینه و سابقه ی سری عنوان Thief را تجربه کنید باید بدانید که از این تجربه ی خود پشیمان نخواهید شد که هیچ، بلکه از انتخابتان نیز خوش حال می شوید.
نکات مثبت + : داستان خوب - برخی عناصر کلاسیک - گرافیک فنی مطلوب - گیم پلی جالب.
نکات منفی - : هوش مصنوعی دشمنان - بارگذاری های طولانی - برخی قابلیت های جدید هواداران قدیمی را ناراحت می کند - خلوت بودن محیط.
نمرات بازی :
گرافیک: 85 از 100
موزیک و صدا : 88 از 100
گیم پلی : 79 از 100
داستان 80 از 100
نمره ی کلی : 84 از 100