ارسالها: 25
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Oct 2013
02-20-2015, 11:27 PM
(آخرین ویرایش: 02-20-2015, 11:28 PM، توسط FIRELION.)
من می رفتم با تمام شرکت ها حرف می زدم و همه رو با هم متحد می کردم و یک شرکت واحد می ساختم بعدش با این شرکت گسترده که داشتم و این همه سرمایه یک بازی می ساختم که کل کره زمین رو شبیه سازی کنه مثل gta فقط gta در جهان :D :D :D و با تمام شرکت های امنیتی حرف میزدم و چنان قفلی رو بازی می گذاشتم که هیچ کس نتونه براش کرک بزنه و بازی رو با قیمت ۵۰۰ دلار می فروختم و چون هیچ بازی با حال دیگه ای به جز این بازی در جهان وجود نخواهد داشت همه می خرند و بعد هورا همگی پولدار شدیم خخخخخ
اصن تخیل رو کیف کردید؟؟؟!!!!! :D
ارسالها: 625
موضوعها: 65
تاریخ عضویت: Nov 2014
پلتفرم های شما:
من یه بازی می ساختم مثل سیمز البته جهان باز مثلGta.میتونی داخلش زامبی بشی ابر قهرمان بشی هکر بشی کلا هرچی که تو واقعیت و تخیل هست.بعد ازدواج می کردی و به بچه هات قدرت هات به ارث می رسید و همین طوری ادامه داشتش.
ارسالها: 1,474
موضوعها: 140
تاریخ عضویت: Nov 2014
من بازی gta میساختم سر شار از راز های مخفی همین
ارسالها: 491
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Jan 2015
پلتفرم های شما:
- PC
- Playstation 3
- Playstation 4
- Mobile
با سپاس بسیار از دوستان
منتظر بقیه هم هستیم
دیدگاه و خلاقیت خودتون رو به ما هم بگید
ارسالها: 1,025
موضوعها: 14
تاریخ عضویت: Jan 2015
پلتفرم های شما:
- PC
- Xbox 360
- Playstation 4
- xbox one
- Wii U
- Mobile
من بازي نمي ساختم
به جاش يك نرم افزار تهيه مي كردم تا باگ ها را از بين ببره
فريم ريت رو روي ٣٠ يا ٦٠ ثابت كنه
بازي هارو روي ١٠٨٠p قفل كنه
اينم كاريه برا خودش :D
ارسالها: 502
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Dec 2014
پلتفرم های شما:
من یه بازی می ساختم به نام سربازان سگی
اکشن + ترس = انواع و اقسام تفنگ، انواع سلاح های سرد، محیط 100% تخریب پذیر ، اوپن وارلد، پر از استر اگ و
داخل جنگل های استرالیا و کلبه های چوبی و انواع ماشین و کلا همه چی رو آزاد می کردم دقیقا 100 برابر بهتر از
داینگ لایت
ناخدایی خسته در تسخیر طوفانم رفیق
در دل دریا اسیر مکر شیطانم رفیق
صخره ای هستم که سیلی میخورم از دست موج
امپراطوری غم از دست یارانم رفیق
کاش هرگز دل نمی بستم به مرجانهای آب
طعمه ای در کام خشک نارفیقانم رفیق
ارسالها: 642
موضوعها: 39
تاریخ عضویت: Feb 2015
پلتفرم های شما:
04-01-2015, 08:18 PM
(آخرین ویرایش: 04-01-2015, 08:34 PM، توسط Lamar Davis.)
من یه بازی مثه gta میسازم
یه فرد از افراد fbi میره تا باند قاچاق مواد مخدر رو منحل کنه. بعد میفهمه که رییس fbi رییس باند هم هست. بعد میره تا دستگیرش کنه. بعد از اعتراف میفهمه که رییسشم نفوذی هست و هدف بزرگتر از این حرف هاست. بعد از معامله های زیاد رییس باند رو پیدا میکنه. رییس یه بمب رو منفجر میکنه و جهان وارد جنگ میشه.
تو قسمت دوم بازی ما تو جهان جدیدیم. مثه سریال revelation. گروهی به اسم G-unit تشکیل شده تا جهان رو از دست اون رییسه نجات بده. آخر آخرم میفهمیم که همه ی این اتفاقات زیر سر بابای قهرمان اصلیه. این بازی آزادی عمل به معنا. واقعی کلمه وجود داره. جهانش خیلی بزرگه و امکان حمله به کاخ سفید، بانک، سوپرمارکت و... تو بخش آنلاین وجود داره.
روششم اینطوریه که باید یه گروه با دوستات راه بندازی و سرقت کنی.
کوجیما 2 :D. منم
راستی تنوع میحیطیش رو یادم رفت. با هواپیما به همه جا میتونی بری
ارسالها: 502
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Dec 2014
پلتفرم های شما:
داستان بازی سربازان سگی:
سال 2025 ــه در اسکاتلند جنگلی وجود داره که هر کس برای گردش به آن جا می ره ناپدید می شه گروهی آماده
شدن که برای مبارزه با دشمنان، قراره بعد از ظهر یکشنبه با هلیکوپتر با اون جنگل برن و دشمنان رو نابود کنند.
از هلی کوپتر پیاده میشن و راه می افتن به سوی اونطرف جنگل ساعت 7.30 شب پاییزه گروه گرسنه شدن میشینن
غذایی میخورن و بعد از دمویی به راه می افتن فرمانده دستور میده پخش بشید و بعد از جدایی گروه همه یک به یک
ناپدید میشن و شخصیت بازی (به نام آلکس)منوری رو میبینه و به سرعت میره اونجا بله فرمانده اونجا دل و رودش
ریخته بیرون و گروهی دیگه اونجا نشستند پیش فرمانده آلکس میرسه اونجا: فرمانده چی شده ؟ چی شده ؟
دشمن شکمم رو پاره کرد و... با اون گروه آشنا میشه فرمانده ی گروه دختری زیبا به نام الیه و تصمیم میگیرن که
کلبه ای برای پناهگاهشون پیدا کنند و راه می افتند از دست دشمنا فرار می کنند ویک ماشینی میبینند و سوار
اون میشن تا دنبال کلبه ای بگردند و بازی از این جا شروع می شود ...
در ضمن داستان بازی رمانتیک،اول شخص شوتر و ترسناکه و صد البته اکشن و سه قسمت به طول می انجامه.
ناخدایی خسته در تسخیر طوفانم رفیق
در دل دریا اسیر مکر شیطانم رفیق
صخره ای هستم که سیلی میخورم از دست موج
امپراطوری غم از دست یارانم رفیق
کاش هرگز دل نمی بستم به مرجانهای آب
طعمه ای در کام خشک نارفیقانم رفیق
ارسالها: 1,474
موضوعها: 140
تاریخ عضویت: Nov 2014
یه بازی میساختم عین اساسین باشه تو زمان گذشته مثلا قرون وسطایی بعد از همه مهم تر بازی سرشار از باگ باشه همیم