03-31-2015, 02:30 PM
(آخرین ویرایش: 03-31-2015, 05:17 PM، توسط Mohammad-A₩$N78.)
غم، ترس، روحی افسرده، خشم از کاری که نباید اتفاق می افتاد، همه ی این ها او را به آتش کشیدند.
مردی که برای خود جنگجوی دلیری بود و با تمام وجود دشمنان خود را راهی جهنم می کرد، این بار قرار است با چهره ای متفاوت برگردد، این اتفاقی بود که در Ascension"عروج" رخ داد، پس از سری های متوالی از خدای جنگ، در واپسین لحظات پایان یافتن نسل هفتم، سانتامونیکا تصمیم به عرضه ی نسخه ای دیگر گرفت، نسخه ای که جان دوباره ای به کنسول نسل هفتمی سونی داد. اما یک نسخه ی متفاوت، عنوانی که در 12 مارچ 2013 منتشر شد.
این قسمت به دورانی باز می گردد که کریتوس دچار اشتباهی بزرگ شده و خانواده اش را با دست های خود به نابودی کشانده بود، و در این نسخه وی می خواهد که خود را از این کابوس اسفناک رها کند. روح او پر از آتش است، آتشی که هرگز خاموش نخواهد شد.
این بار باید، دید خود را تغییر دهید، کریتوس را در آتش ببینید، دیگر خبری از توانایی های خارق العاده ی وی نمی باشد، فقط خشم او سرپوش همه ی این رنج ها می باشد، شمشیر وی فقط خشم است، پس از انتشار نسخه ی سوم از این سری و پایان یافتن آن، به نظر می آمد که دیگر خبری از نسخه ی جدید نیست و قرار است که گذشته ی کریتوس همچنان دست نخورده باقی بماند، ولی سانتامونیکا تصمیم گرفت که در سال 2013 نسخه ی "عروج" را منتشر کند، که می توان گفت فلش بکی به زندگی این مرد بوده است. نسخه ای که بُعد دیگری از شخصیت کریتوس را به نمایش گذاشت، با نام "God Of War Ascension"
این بار کریتوس را بیشتر در قالب یک انسان می بینیم تا یک موجود سنگدل، احساسات او دیگر خود را نشان داده اند. او دیگر یک سلاح کشتار نمی باشد، شاید پشیمان است، شاید روحش او را آزار می دهد، هیچ کس درد او را درک نمی کند.
چگونه می خواهد از این درد رهایی یابد...
مردی که برای خود جنگجوی دلیری بود و با تمام وجود دشمنان خود را راهی جهنم می کرد، این بار قرار است با چهره ای متفاوت برگردد، این اتفاقی بود که در Ascension"عروج" رخ داد، پس از سری های متوالی از خدای جنگ، در واپسین لحظات پایان یافتن نسل هفتم، سانتامونیکا تصمیم به عرضه ی نسخه ای دیگر گرفت، نسخه ای که جان دوباره ای به کنسول نسل هفتمی سونی داد. اما یک نسخه ی متفاوت، عنوانی که در 12 مارچ 2013 منتشر شد.
این قسمت به دورانی باز می گردد که کریتوس دچار اشتباهی بزرگ شده و خانواده اش را با دست های خود به نابودی کشانده بود، و در این نسخه وی می خواهد که خود را از این کابوس اسفناک رها کند. روح او پر از آتش است، آتشی که هرگز خاموش نخواهد شد.
این بار باید، دید خود را تغییر دهید، کریتوس را در آتش ببینید، دیگر خبری از توانایی های خارق العاده ی وی نمی باشد، فقط خشم او سرپوش همه ی این رنج ها می باشد، شمشیر وی فقط خشم است، پس از انتشار نسخه ی سوم از این سری و پایان یافتن آن، به نظر می آمد که دیگر خبری از نسخه ی جدید نیست و قرار است که گذشته ی کریتوس همچنان دست نخورده باقی بماند، ولی سانتامونیکا تصمیم گرفت که در سال 2013 نسخه ی "عروج" را منتشر کند، که می توان گفت فلش بکی به زندگی این مرد بوده است. نسخه ای که بُعد دیگری از شخصیت کریتوس را به نمایش گذاشت، با نام "God Of War Ascension"
این بار کریتوس را بیشتر در قالب یک انسان می بینیم تا یک موجود سنگدل، احساسات او دیگر خود را نشان داده اند. او دیگر یک سلاح کشتار نمی باشد، شاید پشیمان است، شاید روحش او را آزار می دهد، هیچ کس درد او را درک نمی کند.
چگونه می خواهد از این درد رهایی یابد...
سری: God Of War
سازنده : Santa Monica Studio
ناشر : Sony Computer Entertainment
سبک : Action/Advanture/Hack & Slash
پلتفرم: Playstation 3
سازنده : Santa Monica Studio
ناشر : Sony Computer Entertainment
سبک : Action/Advanture/Hack & Slash
پلتفرم: Playstation 3
زنجیری از آتش جهنم
کریتوس حال بنده ی خدای جنگ "اریس" می باشد و این خدا می خواهد به کمک توانایی های وی، خدایان المپوس را نابود کند، در همین راستا "هیدیس" برای جلوگیری از کار های شوم "اریس" تصمیم به فرستادن سه خواهر خشم برای به زنجیر کشیدن کریتوس می گیرد تا اینکه وی را به زندان “Aegaeon" بفرستند. این حرکت هیدیس با از بین بردن کریتوس آغاز می شود، زیرا که وی بنده ی اریس می باشد، اما داستان گره می خورد، کریتوس بعد از افتادن در تله ی اریس که منجر به کشته شدن خانواده اش شد، تصمیم می گیرد که دیگر خود را از این رنج و بردگی رها کند، در همین راستا از خدای جنگ جدا شده و تصمیم به پیدا کردن رازهایی می گیرد که نیاز دارد جواب آن ها را بداند، او دیگر تنها است...
کریتوس در خانه ی خود که دیگر خرابه ای شده، به کمک "Orokos" متوجه می شود که فرشتگان عذاب به دنبال وی می باشند تا او را به زندان نفرین شده بیاندازند. متاسفانه کریتوس مرتکب گناه بسیار بزرگی شده است، و شکستن پیمان با خدایان موجب خشم آن ها شده و حال که خدای جنگ می خواست به کمک کریتوس خدایان المپ را نابود کند، دیگر اوضاع خیلی بدتر می باشد.
در همین راستا کریتوس سفر دور و دراز خود را برای رسیدن به هدف و جواب سوالاتی که در ذهن دارد آغاز می کند، اما به همین سادگی ها نیست، او باید فیوری ها(فرشتگان عذاب) را از بین ببرد و راه آزادی و رهایی از رنج را بیاید، و تازه داستان آغاز می شود...
این نسخه دیگر بر پایه ی انتقام جویی نمی باشد، این بار ما به دنبال رستگاری و آزادی از رنج ها می باشیم، کریتوس در این قسمت عواطف انسانی خود را به نمایش می گذارد و دیگر مانند قبل یک سلاح کشتار جمعی نمی باشد، و به نظر می آید که این بار سانتامونیکا توانسته است، بُعد انسانی او را به خوبی به نمایش بگذارد.
کریتوس دیگر خشم خود را کلید همه چیز نمی داند، تعامل بهتری با اطرافیان دارد و از عقل خود برای رسیدن به هدف استفاده می کند. باید به سانتامونیکا حق دهیم که شخصیت کریتوس را به این شکل در آورده است، زیرا او فرمانده ی اسپارتا بوده و برای خود خانواده ای داشته است، نباید هم از او انتظار رفتار همانند نسخه ی سوم را داشته باشیم که فقط خون جلوی چشمانش را گرفته بود، زیرا عواطف و احساساتی نیز در این انسان بسیار خشن وجود دارد که شاید تا بدین لحظه هیچ وقت آن ها را نشان نداده بود.
کریتوس در خانه ی خود که دیگر خرابه ای شده، به کمک "Orokos" متوجه می شود که فرشتگان عذاب به دنبال وی می باشند تا او را به زندان نفرین شده بیاندازند. متاسفانه کریتوس مرتکب گناه بسیار بزرگی شده است، و شکستن پیمان با خدایان موجب خشم آن ها شده و حال که خدای جنگ می خواست به کمک کریتوس خدایان المپ را نابود کند، دیگر اوضاع خیلی بدتر می باشد.
در همین راستا کریتوس سفر دور و دراز خود را برای رسیدن به هدف و جواب سوالاتی که در ذهن دارد آغاز می کند، اما به همین سادگی ها نیست، او باید فیوری ها(فرشتگان عذاب) را از بین ببرد و راه آزادی و رهایی از رنج را بیاید، و تازه داستان آغاز می شود...
این نسخه دیگر بر پایه ی انتقام جویی نمی باشد، این بار ما به دنبال رستگاری و آزادی از رنج ها می باشیم، کریتوس در این قسمت عواطف انسانی خود را به نمایش می گذارد و دیگر مانند قبل یک سلاح کشتار جمعی نمی باشد، و به نظر می آید که این بار سانتامونیکا توانسته است، بُعد انسانی او را به خوبی به نمایش بگذارد.
کریتوس دیگر خشم خود را کلید همه چیز نمی داند، تعامل بهتری با اطرافیان دارد و از عقل خود برای رسیدن به هدف استفاده می کند. باید به سانتامونیکا حق دهیم که شخصیت کریتوس را به این شکل در آورده است، زیرا او فرمانده ی اسپارتا بوده و برای خود خانواده ای داشته است، نباید هم از او انتظار رفتار همانند نسخه ی سوم را داشته باشیم که فقط خون جلوی چشمانش را گرفته بود، زیرا عواطف و احساساتی نیز در این انسان بسیار خشن وجود دارد که شاید تا بدین لحظه هیچ وقت آن ها را نشان نداده بود.
در این نسخه، ما شاهد پازل هایی می باشم که باید به کمک کریتوس آن ها را حل کنیم و به هدف خود نزدیک تر شویم، این خود یکی از نشانه های تعامل بیشتر کریتوس با محیط اطرافش است. کریتوس در طول مراحل بازی به مجسمه ی از بین رفته ی آپلو می رود، جایی که چشمان اوراکل در آن جا قرار دارد و وی باید با استفاده از آن کثیفی ها را از حقیقت بشوید، در همین راستا به قصر اوراکل سفر کرده و با از بین بردن نگهبان آن جا، موفق به بدست آوردن وسیله ای می شود که با آن می تواند سازه هایی را که نابود شده است دوباره مانند روز اولش کند، تا به وسیله ی آن به هدف خود نزدیک و نزدیک تر شود.
شاید بعضی ها پیش خود بگویند که دیگر خشم پایه ی اصلی بازی نمی باشد ودیگر کشتار دشمنان مانند نسخه های قبل لذت بخش نیست؛ اما باید بگویم که کریتوس همچنان دشمنان خود را، دشمنان خود می بیند، و هیچ لطفی به آن ها نمی کند و با نهایت خشم آن ها را راهی جهنم می کند. کریتوس در هنگام مبارزه تبدیل به خشن ترین فردی می شود که تا به الان دیده اید، البته از هوش و زکاوت خود نیز کمک می گیرد تا بتواند در آخر یک جنگجوی به تمام معنا و شکست ناپذیر را خلق کند.
شاید راه رسیدن به رستگاری و عروج بهترین داستان سرایی در سری بازی خدای جنگ نباشد، اما به عنوان یک فلش بک و بازگشتی به زندگی کریتوس برای یافتن جواب راز هایی که شاید با نبود این نسخه دست نخورده باقی می ماندند، بسیار خوب جلوه کرده است. این نسخه برای یافتن پاسخ، سوالاتی بود که در ذهن بسیاری نقش بسته بوده اند و به نظر می آید که این فلش بک ها و سفر به آینده در این نسخه، آن چه که نیاز داشته را ادا کرده است. درست است که این نسخه دارای ایده ی خاصی نبوده و ما ادامه ی همان داستانی را دیدیم که شاید در گذشته آن را شنیده بودیم و می توان گفت که در این نسخه، عظمت داستان سرایی به علت نبود ایده مانند سری های قبل نیست ولی این داستان لباس بازی را به خوبی به تن کرده است.
شاید این چیز که برایتان می گویم عجیب باشد، اما واقعیت است؛ کریتوس در این نسخه می خندد...یا... لبخند می زند(بی خیالش)
بله درست شنیده اید، کریتوس که کم کم داشت خنده را فراموش می کرد، در این نسخه وقتی که به گذشته سفر می کند و خانواده ی خود را در آغوش می کشد، لبخند می زند، کریتوسی که حالا دیگر نمی خندد، زیرا درد او خیلی بیشتر از آن چیزی است که شما فکر می کنید.
ویژگی این نسخه وجود بُعد دیگری از شخصیت کریتوس می باشد که به دنبال آزادگی و رهایی از آتش و جدایی از بند همه ی این عذاب ها بوده است که سانتامونیکا به عنوان یک فلش بک آن را به خوبی در طی بازی پیاده کرده و به زبان آورده است، شاید تصمیم این شرکت برای ساخت این نسخه کمی عجیب بوده باشد و فقط بهانه ای بوده برای ساخت یک نسخه ی دیگر، اما در هر صورت "عروج" به آن جایی که می خواسته است رسیده و توانسته کریتوس متفاوتی را در دل هواداران جای کند.
شاید این چیز که برایتان می گویم عجیب باشد، اما واقعیت است؛ کریتوس در این نسخه می خندد...یا... لبخند می زند(بی خیالش)
بله درست شنیده اید، کریتوس که کم کم داشت خنده را فراموش می کرد، در این نسخه وقتی که به گذشته سفر می کند و خانواده ی خود را در آغوش می کشد، لبخند می زند، کریتوسی که حالا دیگر نمی خندد، زیرا درد او خیلی بیشتر از آن چیزی است که شما فکر می کنید.
ویژگی این نسخه وجود بُعد دیگری از شخصیت کریتوس می باشد که به دنبال آزادگی و رهایی از آتش و جدایی از بند همه ی این عذاب ها بوده است که سانتامونیکا به عنوان یک فلش بک آن را به خوبی در طی بازی پیاده کرده و به زبان آورده است، شاید تصمیم این شرکت برای ساخت این نسخه کمی عجیب بوده باشد و فقط بهانه ای بوده برای ساخت یک نسخه ی دیگر، اما در هر صورت "عروج" به آن جایی که می خواسته است رسیده و توانسته کریتوس متفاوتی را در دل هواداران جای کند.
شمشیرهای آتشین
یکی از جذاب ترین سبک های بازی که به خاطر سرعت پیشروی بالا مورد استقبال قرار گرفته است، در این سری به اوج خود رسیده، شمشیر های کریتوس که با خشم او و گرافیک هنری بسیار جذاب همراه است، باعث شده که این سری پادشاه سبک h&s باشد، بزرگ مرد و ابر قهرمان این سبک.
سانتامونیکا به خوبی توانسته است که این سبک را در سری بازی "خدای جنگ" پیاده کند، یکی از علل های موفقیت این سری گرافیک هنری، گیم پلی حماسی و پر از خون آن است که خشم کریتوس را به دنبال دارد، خشمی که در هر سری به اوج خود می رسد، که مانند یک نقاشی بی مانند است. در نسخه ی عروج نیز با تغییرات جالب و بنیادی که در این بخش داده شد ما همچنان شاهد گیم پلی ناب و بی نظیر هستیم و هر لحظه با بازی کردن، سرعت، قدرت و زیبایی آن را تحسین می کنیم. بخشی که به سزاوارترین قسمت تبدیل شده و تا بدین لحظه بی همتاست؛ از همان شروع بازی شما را مجذوب خود می کند، وقتی که با فرار کردن خود، همه جا را به لرزه در می آورید واقعا پرشور است و آدرنالین بسیاری در شما تولید می شود. از همان افتتاحیه ی بازی به خود می گویید: بی نظیر است...
در همان دقایق اول بازی آنقدر در آن فرو می روید که شاید فکر شما از هر چیزی غافل شود، واقعا متحیر کننده است و شما را در خود غرق می کند.
به طور کلی وقتی که با یک فلش بک همراه هستیم، انتظار داریم که خیلی از موارد را دیگر در آن نبینیم و پیشرفت ها، حذف شده باشند، اما سانتامونیکا مثل همیشه دوست دارد متفاوت باشد و دست به ریسک جالبی می زند، نه تنها چیزی از بازی کم نمی کند، بلکه به آن اضافه هم می کند، ما در این نسخه نیز شاهد شمشیر های کریتوس هستیم که توسط اریس به او داده شده بود. در این نسخه سلاح های اضافه وجود ندارد، اما چهار عنصر اصلی در بازی گنجانده شده اند که هر کدام دارای ویژگی های خاص می باشند، کریتوس این بار با استفاده از این عنصر ها شکست ناپذیرتر شده است.
به طور کلی وقتی که با یک فلش بک همراه هستیم، انتظار داریم که خیلی از موارد را دیگر در آن نبینیم و پیشرفت ها، حذف شده باشند، اما سانتامونیکا مثل همیشه دوست دارد متفاوت باشد و دست به ریسک جالبی می زند، نه تنها چیزی از بازی کم نمی کند، بلکه به آن اضافه هم می کند، ما در این نسخه نیز شاهد شمشیر های کریتوس هستیم که توسط اریس به او داده شده بود. در این نسخه سلاح های اضافه وجود ندارد، اما چهار عنصر اصلی در بازی گنجانده شده اند که هر کدام دارای ویژگی های خاص می باشند، کریتوس این بار با استفاده از این عنصر ها شکست ناپذیرتر شده است.
Fire Of Ares: این قدرت خدای اریس است، خدای آتش، با این شمشیر می توانید دشمنان خود را به آتش بکشید و آن هارا نابود کنید.
Light Of Zeus: این قدرت خدای زئوس است، خدای صاعقه، شمشیر شما دارای قدرت صاعقه می شود و می تواند بخش بزرگی را با استفاده از امواج خود نابود کند.
Ice Of Poseidon: این قدرت خدای پوسایدن است، خدای امواج و یخ، شما با استفاده از این قدرت می توانید زیر آب تنفس کنید و دشمنان خود را به یخ تبدیل کنید و آن هارا خاکستر کنید.
Soul of Hades: این قدرت خدای هیدیس است، خدای ارواح، شما با این قدرت می توانید با کمک ارواح دشمنان را نابود کنید و از دست های جهنمی استفاده کنید.
در این نسخه ما شاهد سلاح های فرعی مانند نیزه و پتک هستیم که به صورت موقتی در دست کریتوس قرار دارند و در نبودشان می توانید از ضربات پا و مشت بهره مند شوید.
یکی دیگر از بخش های بسیار زیبا، مبارزه های سینماتیک جذاب می باشد، که مانند یک فیلم اکشن هستند و شما را در خود غرق می کنند، البته شما هم باید دست به کار شوید و با دکمه زنی دشمنان خود را به خاک بسپارید. هوش مصنوعی دشمنان نیز به خوبی هر چه تمام تر کار شده است تا احساس نکنید که دارید با تعدادی مترسگ چوبی مبارزه می کنید.
یکی دیگر از بخش های بسیار زیبا، مبارزه های سینماتیک جذاب می باشد، که مانند یک فیلم اکشن هستند و شما را در خود غرق می کنند، البته شما هم باید دست به کار شوید و با دکمه زنی دشمنان خود را به خاک بسپارید. هوش مصنوعی دشمنان نیز به خوبی هر چه تمام تر کار شده است تا احساس نکنید که دارید با تعدادی مترسگ چوبی مبارزه می کنید.
تفریحات کریتوس هم که طبق معمول مانند گذشته در بازی گنجانده شده اند، تا این مرد کمی از خستگیش را با این تفریحات نه چندان جالب(البته برای ما که در خانه نشسته ایم) بدر کند. امان از کریتوس...
گیم پلی این نسخه، هر چه را که یک بازی در سبک h&s نیاز دارد را در خود گنجاده است و حتی شاید اضافه بر آن، برای همین است که سزاوارترین و بی مانند ترین بازی در سبک خود است و لقب پادشاهی را به یدک می کشد.
گیم پلی این نسخه، هر چه را که یک بازی در سبک h&s نیاز دارد را در خود گنجاده است و حتی شاید اضافه بر آن، برای همین است که سزاوارترین و بی مانند ترین بازی در سبک خود است و لقب پادشاهی را به یدک می کشد.
خدای جنگ، این بار در بخش چند نفره
ما هیچ وقت شاهد بخش چند نفره در این بازی نبوده ایم، اما سانتامونیکا تصمیم گرفت که بخش چند نفره را در این نسخه بگنجاند، به طوری که به قسمت تکنفره هیچ آسیبی نرسید. بخش چند نفره نیز، جذاب، پر هیجان و پر شور می باشد، شما می توانید شخصیت خود را هر طور که دوست دارید، بسته به لولتان بپوشانید و آن را مسلح کنید، و جلوی دوستانتان قد علم کنید و نابودشان کنید.
در بخش چند نفره افراد می توانند به صورت گروهی و تکنفره در لوکیشن های مختلف به بازی بپردازند، در این نسخه Co-op نیز وجود دارد که شما می توانید با دوستان خود تا جایی که می توانید در برار دشمنان مقاومت کنید. بخش چند نفره به دلیل اینکه اولین بار است در این سری قرار داده شده است، نشان از آن است که سانتامونیکا ریسک بزرگی برای ساخت آن کرده و توانسته به موفقیت برسد، زیرا بخش چند نفره دارای نقشه ها و حرکات سینماتیک، همانند بازی می باشد که واقعا بی نظیر کار شده اند و می توانند شما را تا مدت ها سر گرم کنند.
هنر، در دستان کریتوس
گرافیک، گرافیک و گرافیک...
واقعا ستودنی است، آنقدر مجذوب آن می شوید که شاید خود بازی را فراموش کنید، همراه یک گیم پلی روان آنقدر زیبا می باشد که حس می کنید به یک نقاشی از پیکاسو خیره شده اید، ما در قسمت "3" این سری نیز شاهد گرافیک بسیار زیبایی بودیم که به خودی خود فک انداز بوده است و واقعا تمام و کمال قدرت ps3 را استفاده کرده بود، حال باز هم در "عروج" ما شاهد گرافیکی ستودنی و جذاب، با جزییات بسیار بالا هستیم، طراحی بدن کریتوس واقعا چشم نواز است، به طوری که از همان لحظه که وارد بازی می شوید، دهانتان باز می ماند، خود من الان هم که به گرافیک این نسخه فکر می کنم واقعا مبهوت شده ام، مانده ام که چطور توانسته اند از کنسولی که دیگر آخرتش رسیده بود چنین گرافیک نابود کننده ای را پدید آوردند. افکت های نور، برق، آتش و ... کاملا بی نقص کار شده اند، وقتی که در قصر های اوراکل به قدم زدن می پردازید و به تابلو های نقاشی خیره می شوید و انعکاس نور را در کف راهرو نگاه می کنید، به فکر فرو می روید و با خود می گویید: چطور ممکن است...
واقعا ستودنی است، آنقدر مجذوب آن می شوید که شاید خود بازی را فراموش کنید، همراه یک گیم پلی روان آنقدر زیبا می باشد که حس می کنید به یک نقاشی از پیکاسو خیره شده اید، ما در قسمت "3" این سری نیز شاهد گرافیک بسیار زیبایی بودیم که به خودی خود فک انداز بوده است و واقعا تمام و کمال قدرت ps3 را استفاده کرده بود، حال باز هم در "عروج" ما شاهد گرافیکی ستودنی و جذاب، با جزییات بسیار بالا هستیم، طراحی بدن کریتوس واقعا چشم نواز است، به طوری که از همان لحظه که وارد بازی می شوید، دهانتان باز می ماند، خود من الان هم که به گرافیک این نسخه فکر می کنم واقعا مبهوت شده ام، مانده ام که چطور توانسته اند از کنسولی که دیگر آخرتش رسیده بود چنین گرافیک نابود کننده ای را پدید آوردند. افکت های نور، برق، آتش و ... کاملا بی نقص کار شده اند، وقتی که در قصر های اوراکل به قدم زدن می پردازید و به تابلو های نقاشی خیره می شوید و انعکاس نور را در کف راهرو نگاه می کنید، به فکر فرو می روید و با خود می گویید: چطور ممکن است...
گرافیک این نسخه مانند نسخه های پیشین به زیبایی درون بازی پیاده شده است و هیچ افت فریم و لگی در آن دیده نمی شود، حتی کوچکترین نقصی از آن نمی توانم بگیرم، به جز باگ های گرافیکی بسیار کوچکی که می توان به راحتی از آن چشم پوشید. آنقدر محیط بازی وسیع است که داشتن چنین گرافیکی واقعا هنرمندانه است، وقتی که به مجسمه های غول آسا خیره می شوید و صدای امواج را می شنوید، آنوقت است که می فهمید شاهکار چیست!
هنگامی که خون دشمنان، بر روی بدن کریتوس می ریزد، هنگامی که شمشیر ها را به زمین می کوبید و هنگامی که از زوایای دور به دنیای اطراف خیره می شوید، این گرافیک است که شما را در خود غرق می کند، واقعا گیج کننده است.
هنگامی که خون دشمنان، بر روی بدن کریتوس می ریزد، هنگامی که شمشیر ها را به زمین می کوبید و هنگامی که از زوایای دور به دنیای اطراف خیره می شوید، این گرافیک است که شما را در خود غرق می کند، واقعا گیج کننده است.
شاید تنها مواردی که باعث شوند ازشیوایی این بخش کاسته شود، بارگذاری و لودینگ های طولانی و زاویه دور دوربین در بعضی از صحنه ها باشد!
گرافیک این بازی، الگویی می باشد برای بازی هایی که تا به الان منتشر شده اند و یا قرار است منتشر شوند، زیرا نشان از آن است که سانتامونیکا با قدرت های کنسول Playstation 3 آشنایی کامل داشته و از آن بهترین استفاده را برده است، به قول دوستمان، کلمات در وصف آن ناکامند، اما، واقعا زیباست...
گرافیک این بازی، الگویی می باشد برای بازی هایی که تا به الان منتشر شده اند و یا قرار است منتشر شوند، زیرا نشان از آن است که سانتامونیکا با قدرت های کنسول Playstation 3 آشنایی کامل داشته و از آن بهترین استفاده را برده است، به قول دوستمان، کلمات در وصف آن ناکامند، اما، واقعا زیباست...
ندای المپوس
موسیقی، یکی از عناصر اصلی همه ی بازی ها که در سری خدای جنگ به اوج زیبایی و گوش نوازی خود رسیده است، البته در همه ی نسخه های این عنوان همیشه موسیقی های ستودنی را شنیده ایم، که در نسخه ی "عروج"، باز هم آواهایی به گوش می رسند که مانند صدای امواج دریا شنیدنی هستند، یکی از نقاط قوت این سری که بسیار هنرمندانه در بازی پیاده شده و بی نقص می باشد.
این بازی از آن دسته بازی هایی است که از همان لحظه که وارد منوی آن می شوید دوست دارید به موسیقی حماسی آن گوش فرا دهید؛ واقعا گوش نواز است. صدای محیط به خوبی کار شده است، حتی با کوچکترین حرکتی صدای مورد نیاز شنیده می شود، وقتی که تغییر محیط می دهید صدا بدون هیچ مشکلی به زیبایی تغییر می کند، صدای اسلحه ها بسیار عالی کار شده اند و هنگام استفاده از آن ها واقعا باعث می شود که انرژی گرفته و با قدرت هرچه تمام تر دشمنان را نابود کنید. در بعضی مراحل، صدای موسیقی آرامش بخش همراه صدای زیبا باد ها و رودخانه ها بسیار شنیدنی هستند.
این بازی از آن دسته بازی هایی است که از همان لحظه که وارد منوی آن می شوید دوست دارید به موسیقی حماسی آن گوش فرا دهید؛ واقعا گوش نواز است. صدای محیط به خوبی کار شده است، حتی با کوچکترین حرکتی صدای مورد نیاز شنیده می شود، وقتی که تغییر محیط می دهید صدا بدون هیچ مشکلی به زیبایی تغییر می کند، صدای اسلحه ها بسیار عالی کار شده اند و هنگام استفاده از آن ها واقعا باعث می شود که انرژی گرفته و با قدرت هرچه تمام تر دشمنان را نابود کنید. در بعضی مراحل، صدای موسیقی آرامش بخش همراه صدای زیبا باد ها و رودخانه ها بسیار شنیدنی هستند.
صدا پیشه ی کریتوس (Tc Carson)
صدای کریتوس هم که دیگر آشنایی دارید، صدای خشن و بسیار مناسب وی که به کمک جناب "Tc Carson" به این جا رسیده است و هیچ نقصی در صدای این دوبلر بسیار خوب دیده نمی شود و می توان گفت در بخش صدا گذاری، این بازی تقریبا بی نقص است.
سخن آخر
می توان گفت یکی از هنری ترین و جذاب ترین نسخه ها، همین "عروج" بوده است، که با داستان شیوای خود و گرافیک هنری و ستودنی توانسته است که بسیاری را مجذوب خود کند و افکار خیلی ها را به خود درگیر کند.
شاید این قسمت سخت ترین نسخه ی این سری باشد که می بایست یک بازی تمام و کمال برای پایان خوش کنسول های نسل هفتمی بوده باشد، و به این موفقیت هم رسید و توانست نسل هفتم را با پاسخ دادن به سوالاتی که در ذهن کریتوس و یا شاید خیلی از شما بوده است، ترک کند. این بازی هیچ چیز کم نداشت و با یک وداع بسیار بزرگ از نسل هفتم خداحافظی کرد، وداعی که در ذهن همه باقی ماند، وداعی که کریتوس را جاودانه کرد. اسطوره ی سبک h&s در ذهن همگی باقی ماند تا شاید دوباره به کنسول های نسل هشتمی هواداران باز گردد.
شاید این قسمت سخت ترین نسخه ی این سری باشد که می بایست یک بازی تمام و کمال برای پایان خوش کنسول های نسل هفتمی بوده باشد، و به این موفقیت هم رسید و توانست نسل هفتم را با پاسخ دادن به سوالاتی که در ذهن کریتوس و یا شاید خیلی از شما بوده است، ترک کند. این بازی هیچ چیز کم نداشت و با یک وداع بسیار بزرگ از نسل هفتم خداحافظی کرد، وداعی که در ذهن همه باقی ماند، وداعی که کریتوس را جاودانه کرد. اسطوره ی سبک h&s در ذهن همگی باقی ماند تا شاید دوباره به کنسول های نسل هشتمی هواداران باز گردد.
همه ی این ها را مدیون خلاقیت جناب Todd Papy هستیم که توانست عنوانی را خلق کند که شاید خیلی ها را متحول کرد، عنوانی که با پایان یافتن آن، نسل هفتم سونی نیز پایان یافت، عنوانی به یاد ماندنی که شاید در آینده ی نه چندان دور ادامه ی آن را بهتر از قبل دنبال کنیم، کسی چه می داند!
این بازی، بی نظیر است...
این بازی، بی نظیر است...
نویسنده: محمد امین (محمد امین 78)
با تشکر بسیار فراوان از گیمفا به خاطر این فرصت و یک تشکر از دوستانی که بسیار به بنده کمک کردند.
امیدوارم از این نقد نهایت لذت رو برده باشید.
پایان.