05-20-2016, 12:21 PM
باورم نمیشد! سرانجام میتوانستم عنوانی را که مدت زیادی منتظرش بودم در دست گرفته و از فاصله چند سانتیمتری به آن نگاه کنم و مانند کودکان ذوق کنم (جا دارد یادی هم از عبارت خ.. کیف بکنیم!). چه کاور زیبایی! چه پرابهت ایستاده است نیتن دریک دوستداشتنی و جذاب ما بر روی کاور بازی. گویا از قبل میدانسته که قرار است با ورودش غوغایی به پا کند و طوری در قاب کاور ایستاده است که انگار تمام قدرت ناتیداگ افسانهای را در خود جمع کرده است و آماده فوران و منفجر کردن نسل هشتم است. شاید بسیاری از شما حس و حال آن لحظه من را زمانی که بازی را خریداری کردهاید کاملا درک کرده باشید و خیلیها هم خیر. اما مهم این است که چه خوشمان بیاید و چه نه، یکی از برترین شوترهای سوم شخص تاریخ (اگر نگوییم برترین آنها تاکنون) اکنون منتشر شده است. نام آن نیز Uncharted 4: A Thief’s End است. عنوانی ارزشمند و درخشان از ناتیداگ، این استودیوی با صلابت…
همانطور که مطلع هستید چند روز قبل عنوان Uncharted 4: A Thief’s End منتشر شد و در همان روزهای اول انتشار نتوانستم دوری آن را تاب بیاورم و سریعا بازی را خریداری کردم تا وجدانم راحت باشد! مدام در ذهنم لحظههای جذابی که قرار بود پیش رو داشته باشم را تصویرسازی میکردم. شک نداشتم، هیچ شکی نداشتم که این بازی یکی از برترینهایی خواهد بود که تاکنون در زندگی تجربه کردهام. شاید باور نکنید، ولی اشتباه میکردم! هرچه در مورد بازی میپنداشتم اشتباه بود و بازی اصلا آن چیزی نبود که فکر میکردم. میدانید چرا؟ به این دلیل که Uncharted 4 چند برابر بزرگتر و بهتر و زیباتر بود از تصاویری که در ذهن داشتم و ویدئوهایی که از بازی دیده بودم. این عنوان حتی از بازی بینظیری که در ذهن من بود نیز فراتر است.
Uncharted 4: A Thief’s End یکی از برترین شوترهای سومشخصی است که تاریخ به خود دیده است…
ناتیداگ باز هم کاری کرده است کارستان (یکی نیست بگوید مگر این بیچاره تاحالا کاری هم کرده است غیر کارستان!) و عنوانی را ساخته که قدرت و شکوه یک نسل را به همراه خود دارد. سونی با این بازی خیلی بیشتر از قبل قدر چنین فرنچایزی که مانند الماسی برای این شرکت محسوب میشود را میداند و از آن مهمتر ارزش و منزلت تاجی که این الماسها یکییکی بر روی آن سوار میشوند، یعنی استودیو ناتیداگ را نیز بیشتر خواهد دانست. کمتر استودیویی میتواند عنوانی و فرنچایزی را خلق کند که یکتنه فروش کنسول را کلی بالاتر ببرد و از منتقدینی که جدیدا بسیار سختگیر شدهاند و گاها انگار مرض خودبزرگبینی دارند پشت سر هم امتیازات ۱۰۰ را دریافت کند. سونی باید خیلی خوشحال باشد که از این استودیوهای شاهکارساز یکی از بهترینهایش را داراست.
در این مطلب قصد داریم تا به بررسی دقیق و جزء به جزء عنوان Uncharted 4: A Thief’s End پرداخته و نکات قوت و ضعف آن را با هم بررسی کنیم تا شما عزیزان هر چه بیشتر با زوایای مختلف این بازی و یکی از برترین عناوین نسل هشتم بازیهای رایانهای آشنا شوید. البته قطعا میدانید که خرید عناوینی مثل Uncharted 4 نیازی به خواندن نقد برای تصمیمگیری در باره خرید یا عدم خرید آن ندارد زیرا که خودش مقیاس و معیاری است برای سنجیدن یک عنوان شوتر سوم شخص و بیچاره شوتر سومشخصی که بخواهند قدرتش را در مقایسه با Uncharted 4 بسنجند زیرا که کار بسیار سختی دارد، درست مانند عنوان جهان آزاد و سندباکسی که بخواهد با GTA V مقایسه شود. در ادامه این نقد و بررسی با من و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه باشید.
ناتیداگ، استودیویی از سیارهای دیگر و از نسلهای بعد…
این شخصیتهای دوستداشتنی…
در مورد داستان بازی از آنجا که بسیاری از شما هنوز این عنوان را تجربه نکردهاید به هیچ وجه قصد ندارم تا آن را برایتان اسپول کنم و به صورت کلی به این مبحث میپردازیم. برخی از طرفداران قبل از عرضه بازی نگران این موضوع بودند که چون نیل دراکمن سابقه ساخت The Last of Us را دارد، مبادا با خود داستانی تاریک و سیاه را به بازی Uncharted 4 نیز آورده باشد. اما نه تنها این اتفاق نیافتاده است بلکه برعکس آن به وقوع پیوسته و کاملا میتوان اذعان داشت که Uncharted 4، پرهیجانترین و به نوعی دوستداشتنیترین داستان را در بین تمامی عناوین این فرنچایز بینظیر دارد.
داستان Uncharted 4: A Thief’s End بسیار متین و با طمانینه آغاز میشود که دلیل اصلی این موضوع آن است که بازی و داستان آن برای کسانی که برای اولین بار است پای به دنیای این سری گذاشتهاند نیز قابل درک باشد و ناگهان با حجم عظیمی از اطلاعات روبرو نشوند. بازی پس از آغاز با فاصله کوتاهی ما را به بخش یادگیری یا Tutorials میبرد که شامل تعداد کمی Chapter است و کار را برای بازیبازان تازه وارد راحتتر میکند. الته باید گفت که بخش اعظم این آموزشها شامل چگونگی تنظیم صحنه و … هستند تا اکشن و مبارزات.
پس از این بخش یک مرحله ویژه وجود دارد که در آن یک سورپرایز باورنکردنی وجود دارد. این سورپرایز به قدری شگفتنگیز و بزرگ است که اگر یک میلیون بار هم بازی کنید نمیتوانید آن را حدس بزنید. در اینجا بازی کاملا به شما یادآوری میکند که کل سری Uncharted در مورد چیست و بر چه پایه و اساسی بنا شده است. این داستان نیتن دریک است. قهرمانی که انسان است اما با این حال یک سوپرهیرو هم هست، قوی و سخت است ولی همانقدر هم احساساتی و نرم، در درونش غمگین هم که باشد در ظاهر و چهرهاش همان مرد جذاب و خوشتیپ و شوخ همیشگی است. بله این داستان نیتن دریک است. باید اعتراف کنم یکی از برترین و زیباترین صحنههایی که در تمام این سالها در بازیهای رایانهای مشاهده کردهام بدون شک همین صحنهای که از آن یاد کردم (و به شما نمیگویم چیست) در بازی Uncharted 4: A Thief’s End است.
چه زوج محبوب و پرخاطرهای هستند این دو… النا واقعا دوستداشتنی است و نیتن هم که…
داستان Uncharted 4: A Thief’s End از هر نظر یک داستان بسیار درگیر کننده، فوقالعاده جذاب و پرهیجان و البته بسیار دوستداشتنی و پرکشش است. در بازی کلی پیچ و تاب و چرخشهای داستانی را شاهد هستیم. همچنین داستانسرایی و روایت داستان نیز به بهترین شکل ممکن انجام میشود و باید به کسانی که نگران جدا شدن امی هنینگ از این سری بودند اطمینان خاطر بدهم که اصلا دلواپس و نگران نباشید، چرا که نیل دراکمن کاملا و به عمیقترین شکل این سری را درک کرده است و نسخه چهارم این سری نیز از هر لحاظ یک Uncharted محض است. حتی باید گفت در این نسخه شاهد یک روایت رو به رشد و بلوغیافته تر از تمامی عناوین قبلی این سری هستیم.
شخصیتها در سری Uncharted همواره باورپذیر و عمیق بودهاند ولی در نسخه چهارم باز هم شاهد پیشرفت و عمیقتر شدن شخصیتپردازی نیتن دریک و دیگر شخصیتها هستیم و در واقع در این عنوان تمامی شخصیتها به بلوغ و تکامل نهایی خود رسیده اند. شاید آنها به مانند بنیان و اساس همیشگی این سری بازهم فقط درگیر یک ماجرای شکار گنج باشند، ولی این مشکلاتی که با پیشروی داستان خود را در مسیر این شخصیتها نمایان میکنند هستند که باعث عمق بخشیدن به داستان و شخصیتهای جذاب این بازی میشوند و در این زمینه سازندگان و نویسندگان بازی به بهترین شکل هنر خود را آشکار ساختهاند. نهایتا باید بگویم من به طور کامل از روند پیشروی داستان، داستانسرایی، پیچشهای داستانی و نتیجهگیری آن خشنود و راضی هستم و واقعا باید بگویم از این بهتر نمیشد.
3 تفنگدار!
زیباترین، چشمنوازترین … بدون شک
قطعا همگی شما تریلرها و ویدئوهای مختلفی را از زمان معرفی Uncharted 4: A Thief’s End تا زمان انتشار بازی مشاهده کردهاید و میدانید که بیشترین سوالی که در این مورد مطرح شده این است که “آیا Uncharted 4 کیفیت نمایشها و تریلرهایش را داراست یا خیر؟”. بگذارید رک و پوستکنده بگویم “نه”. میدانید چرا؟ زیرا Uncharted 4 بسیار بسیار بهتر از تمامی آنچه است که قبل از انتشار بازی از آن دیده بودیم. جلوههای بصری بازی به قدری زیباست که تاکنون چیزی مانند آن را در هیچ عنوان کنسولی دیگری ندیدهاید و نوابغ ناتیداگ زیباترین بازی کنسولی از لحاظ گرافیک تا به امروز را ساختهاند و به هبچ وجه هیچگونه نگرانی در مورد گرافیک بازی نداشته باشید.
بازی از لحاظ گرافیک فنی و هنری بینظیر است و به قدری زیبا و چشمنواز است که جای هیچگونه حرف و حدیثی را باقی نمیگذارد. سازندگان به طرز وحشتناکی بر روی تمامی جزئیات گرافیکی بازی اعم از تکسچرها و طراحی چهرهها و … وقت گذاشتهاند و با وسواسی خاص آنها را به بهترین شکل در بازی پیاده کردهاند. جزئیات صورت شخصیتها و حالات چهره آنها هنگام صحبت کردن و گشت و گذار در محیط فوقالعاده دیدنی از کار درآمدهاند. افکتهای نورپردازی به قدری بینقص و طبیعی و در اوج زیبایی کار شدهاند که گاهی در بازی میایستید و به تلالو اشعههای نور از بین شاخ و برگ درختان و یا تابیدن آنها بر روی صورت شخصیتهای جاافتاده و پختهتر شده شخصیتهای بازی مینگرید و کار سازندگان را تحسین میکنید.
یکی از نکات ضعف بازی این است که از بس زیباست مدام بازی را متوقف میکنید تا اسکرینشات بگیرید!
علاوه بر این صحنههای آرام و زیبا و احساسی، بازی در مقیاس بسیار بالاتر، پر است از صحنههای جذاب و اکشن و هیجانی، که در آنها برادران دریک (که گویا یک عدد از آنها کافی نبوده است!) با در و دیوار و پنجره و تصادف ماشین و در یک کلام با همه چیز و در همه جا دست و پنجه نرم میکنند. از لحاظ جنبههای بصری، بازی Uncharted 4 بی عیب و نقص، بکر و پر زرق و برق است، کاتسینهای بازی مستقیما به گیمپلی آن وصل میشوند تا هر چه بیشتر قدرت بازی را حس کنیم، تکتک تکسچرها و حتی جزئیات بسیار ریز گرافیکی بازی با دقت فراوان طراحی شده و هر یک با وسواس خاصی در بازی قرار گرفتهاند.
بازی از لحاظ ثبات در نرخ فریمریت نیز بسیار مقتدر عمل میکند و به هیچ وجه در بازی با افت فریم مواجه نخواهید شد. از دیگر جهات فنی نیز بازی در بهترین کیفیت ممکن قرار دارد و هیچ گاه مواردی مثل دیر لود شدن برخی تکسچرها که امروزه گریبانگیر بسیاری از بازیهای بزرگ دنیا نیز هست را مشاهده نمیکنید. از لحاظ “عمق دید” نیز بازی فوقالعاده زیبا عمل میکند و شاهد مناظر بسیار زیبا و چشمنوازی در دوردستها هستیم.
یکی از نکات واقعا منفی بازی این است که از بس زیبا و چشمنواز است دلتان نمیآید هر ۳۰ ثانیه یکبار نایستید و از منظره و محیط اطراف خود اسکرینشات نگیرید! اگر بخواهید این کار را بکنید که مدام باید گیمپلی را متوقف کنید و اگر هم این کار را نکنید عذاب وجدان میگیرید که چنین مناظر و محیطهایی را که در هیچ بازی دیگری تاکنون ندیدهاید از دست بدهید و از آنها اسکرینشات نگیرید. وقتی ناتیداگ بازی بسازد دردسرها و نکات منفی بازی هم این میشود که از زیبایی ندانیم چکار کنیم!
در مجموع و به طور کلی هیچگونه ایرادی به جلوههای گرافیکی بازی چه از لحاظ فنی و تکنیکی و چه از لحاظ طراحی هنری وارد نیست و سازندگان بازی حق مطلب را در این مورد مانند سایر بخشها ادا کردهاند تا یک بازی بینقص به دست ما برسد. از لحاظ تکنیکی و فنی و همینطور از لحاظ هنری عنوان Uncharted 4: A Thief’s End یک technical masterpiece (شاهکار تکنیکی) است و بس.
تفاوت کیفیت به اندازه یک نسل که چه عرض کنم، به اندازه ۲ نسل است.
اکشنماجرایی خالص = Uncharted 4
گیمپلی بازی هم به مانند سایر بخشهای آن از نکات قوت پرتعداد Uncharted 4: A Thief’s End محسوب میشود و باید حسابی خود را برای انجام بازی آماده کنید زیرا این عنوان همهجور اکشن و هیجان و جذابیت و لذت را برای شما با گیمپلی بینظیر و فوق متنوعش در نظر گرفته است. لحظهای در بازی وجود ندارد که بخواهید احساس خستگی کنید زیرا هر لحظه و در بخشهای مختلف بازی تنوع بسیار بالایی را در اکشن بازی شاهد هستیم که باعث میشود تپش قلب شما شدیدتر شده و آدرنالین خونتان بالا برود.
تنوع مراحل و محیطهای بازی و طراحی مراحل آن چیزی فراتر از فوقالعاده است و هرگز، به معنای واقعی هرگز احساس تکراری شدن یا بازی کردن در بخشهایی مانند هم به شما دست نخواهد داد. انواع و اقسام محیطها از جنگلی و سرسبز (که امضای آنچارتد هستند) گرفته تا محیطهای گرم و استوایی و عمارتها و فروشگاه و زندان و ….
هدفگیری، تیراندازی و کاورگیری در بازی بسیار لذتبخش و خوشدست از کار درآمدهاند.
تنوع اسلحهها کاملا مناسب است و گانپلی بازی نیز به مانند همیشه جذابیت بسیار بالایی دارد. مکانیسم شلیک و هدفگیری در بازی به بهترین و خوشدستترین شکل انجام میشود و همچنین سیستم کاورگیری بازی نیز حتی از همیشه هم بهتر است و کاملا درست و به موقع و بدون کوجکترین حرکت اضافی عمل میکند. مبارزات بازی نیز به دلیل بالاتر رفتن هوش مصنوعی دشمنان چالشبرانگیزتر و جذابتر شده است و کار خیلی آسانی در به پایان رساندن برخی از مبارزات بازی نخواهید داشت. سازندگان بازی موفق شدهاند تا بالانس بسیار مناسبی را بین اکشن و بخشهای گشت و گذار و اکتشاف و پلتفرمینگ در بازی ایجاد کنند تا به هیچ وجه باعث خستگی و بیحوصلگی بازیباز نشود.
یکی از نکات بسیار عالی و مثبت بازی این است که با وجود کیفیت گرافیکی بسیار بالا و سنگین بودن آن، هیچ گونه صفحه بارگزاری بین زمانهایی که بازیباز میمیرد و شروع مجدد وجود ندارد و بازی به سرعت ریتم خود را از سر میگیرد و این باعث میشود تا هیجان گیمپلی اصلا پایین نیاید و جذابیت آن حفظ شود و کار سازندگان در این مورد بسیار قابل تحسین است.
باز هم بالا رفتن از در و دیوار و صخره و… این بار با کیفیتی استثنائی…
هوش مصنوعی بازی چه در بخش یارهای خودی و چه در بخش دشمنان فوق العاده عالی است. مثلا در یک مبارزه با مشت و تن و به تن زمانی که یکی از دشمنان شما را بگیرد یارهای خودی سریعا به کمک شما میآیند و کاری میکنند تا وی شما را رها کند و حتی دشمنان را برای شما میگیرند تا بتوانید آنها را راحتتر بزنید. دشمنانی که اسلحه دارند به قدری حرکت میکنند و این طرف و ان طرف میروند که کار شما برای کشتن آنها بسیار سختتر شود و این مبارزات بازی را چالشبرانگیز و جذاب کرده است و البته گاهی شما را به این سمت سوق میدهد که از برخی درگیریها اجتناب کنید و به صورت مخفیانه کار را پیش ببرید. چمنها و گیاهان بلند میتوانند شما را دار خود پنهان کنند تا هدف خود را از بین ببرید ولی نکته اینجاست که ممکن است ۱۰ نفر دیگر هم در همان نزدیکی مشغول پرسه زدن باشند و کار به این راحتیها نیست. بنابراین اگر قصد دارید که تمام آنها را به صورت بیسروصدا و مخفیانه از بین ببرید باید از لبهها، گیاهان بلند، آب و دیگر مواردی که میتوانند شما را در محیط پنهان کنند استفاده بهینه کنید و همچنین سرعت عمل بالایی نیز از خود نشان دهید تا شناسایی نشوید. زمانی که بتوانید این کار را با موفقیت انجام دهید و مدیریت کنید، حس رضایت بسیار شیرینی به شما دست خواهد داد. البته مواردی هم در بخش مخفیکاری وجود دارند که شاید گاهی عجیب به نظر برسند مثلا وقتی که از بغل به سمت یک دشمن که ایستاده است میدوید تا او را از پای درآورید تا دیگران را صدا نزند، برایتان کمی عجیب به نظر میرسد که چگونه وی متوجه شما که از کنارش به سمت وی میرفتید نشد؟! البته ما که ناراحت نیستیم!
تکتک مکانیکهایی که در بازی قرار دارند به بهترین شکل بهینه شدهاند
از جمله مواردی که در این شماره به بازی اضافه شده است وجود دیالوگهای انتخابی در طول گیمپلی بازی است که مستقیما از شاهکار The Last of Us گرفته شدهاند و به تر و تازهتر کردن دنیای بازی و القای حس یک تجربه جدید در این سری کمک زیادی میکنند. مثلا شما میتوانید با یک نفر در مورد این که چگونه در فلان موقعیت گرفتار شدهاید و یا مثلا دشمنان چگونه بر سرتان ریختهاند صحبت کنید و این گونه این حس به شما دست میدهد که دنیای بازی کاملا واقعی است.
باید به این نکته اشاره کنم که بازی برخلاف این که بسیاری از افراد پیش از انتشار آن نگرانیهایی در بخش انتخاب دیالوگها و زیاد شدن این قبیل موارد در بازی داشتند، اصلا مملو از گزینههای انتخاب کردن مکالمه و… نیست (البته برای من از آغاز مسجل بود که همینگونه خواهد بود زیرا ناتیداگ باهوشتر از این حرفهاست و میداند که یک نقشآفرینی نمیسازد).
ببین یعنی اگه بزنی میزنم دخلت رو میارم ها… از من گفتن بود!
لحظات بسیار بسیار کمتعدادی در بازی وجود دارد که شما بتوانید دیالوگی را در طول پخش یک کاتسین انتخاب کنید ولی این را بدانید که این لحظات تنها برای افزودن لایهای جدید از تعامل به بازی در طول کاتسینهای طولانی افزوده شدهاند و هر گزینه و هر دیالوگی که انتخاب کنید، نهایتا هیچ تاثیری در روند داستان و وقایع آن به هیچ وجه نخواهد داشت.
همچنین در این شماره به نظر میرسد که گویی تعداد کشت و کشتارها کمتر از نسخههای قبلی شده است، البته اصلا نگران نباشید زیرا کلی شلیک و مبارزه و …. در بازی وجود دارد ولی در کنار اینها بخشها و مراحلی نیز هستند که خیلی بیشتر به اکتشاف و گشت و گذار و پلتفرمینگ میپردازند. در واقعا به جای این که بگویم شاید تعداد مبارزات و کشت و کشتارها کمتر شده است بهتر است گفته شود که تعداد گشت و گذارها و اکتشافها و پلتفرمنوردیها بیشتر شده است.
خودمانیم، پدر سالی را در این چهار شماره در آوردیم ها!
نتهایی که با ما ماجراجویی میکنند…
در بخش صداگذاری و موسیقی میتوان گفت که امکان انجام کاری با کیفیتتر از آنچه صداگذاران و سازندگان موسیقی Uncharted 4: A Thief’s End انجام دادهاند وجود ندارد و کار آنها در بالاترین سطح کیفیت عناوین روز دنیا قرار دارد. در وهله اول نولان نورث دوستداشتنی را داریم که باز هم در قالب شخصیت نیتن دریک محبوب ما خوش درخشیده است و بهترین عملکرد اجرا و صداگذاری را داشته است. تروی بیکر نیز که شاید تنها حضور در یک عنوان از سری Uncharted را در کارنامه پرافتخارش کم داشت، این بار در نقش برادر بزرگتر نیتن، به نام سم ایفای نقش کرده است و با اجرای عالی خود، یکی از ارکان اصلی بازی در این نسخه محسوب میشود. علاوه بر این دو نفر که به بهترین شکل و بالاترین کیفیت کار صداگذاری بازی را انجام داده اند، دیگر شخصیتها و صداگذاران نیز در قالب نقشهای دیگر مثل النا و سالی و …. حداکثر قدرت و کارایی خود را در بازی پیاده کردهاند و شاهد هیچ ایفای نقش ضعیف و حتی معمولی در بازی نیستیم.
در بخش موسیقی همانطور که میدانید در نسخه چهارم دیگر Greg Edmonson کار ساخت و تنظیم موسیقیها را پس از سالها افتخارآفرینی در این فرنچایز، بر عهده نداشته است و Composer جدیدی برای این عنوان استفاده شده است که Henry Jackman نام دارد و سابقه ساخت موسیقی در فیلمهایی مثل X-men 1st Class را بر عهده داشته است. به شخصه باید بگویم که اصلا دلیل این تصمیم ناتیداگ را نفهمیدم و برایم قابل توجیه نیست که شخصی مانند Greg Edmonson که برخی از برتربن موسیقیهایی که در تاریخ بازیهای رایانهای شنیدهایم برای ما به ارمغان آورده است را کنار بگذارد. تنها شنیدن قطعه اصلی سری Uncharted یعنی Nate’s Theme که شاهکاری از وی است برای غرق کردن ما در دنیای این سری و زنده کردن کلی خاطرات شیرین و دوستداشتنی برای ما کافی است. البته بحث دیگری نیز در اینجا مطرح است که شاید خود Greg Edmonson این تصمیم را گرفته است و ترجیح داده تا با همان ۳ گانه اولیه کار خود را در این سری به پایان برساند. اما به هر حال بایستی از او تشکر کرد و به احترام وی کلاه از سر برداشت.
بیدلیل نبود که سم لیک و کلیف بلزینسکی لب به تحسین بازی گشوده بودند. این بازی واقعا فراتر از این حرفهاست…
با این که با حس نسبتا موضوعگیرانهای به استقبال موسیقی Uncharted 4: A Thief’s End رفتم و زیاد از نبودن Greg Edmonson راضی نبودم، ولی هر چه گذشت و موسیقیهای بازی را بیشتر گوش دادم مشاهده کردم که الحق والانصاف ناتی داگ میداند دارد چکار میکند و موسیقیهای بازی به قدری عالی و مناسب بازی هستند که جای هیچ گله و شکایتی را باقی نمیگذارند. باید اعتراف کرد که Henry Jackman کار خود را بینقص انجام داده است و انتخاب بسیار درستی برای نسخه چهارم بازی و ایجاد یک تحول در موسیقی این سری با بالارفتن یک نسل بوده است و روحی تازه و نو در کالبد این فرنچایز دمیده است.
تمامی قطعات، موسیقیها و به طور کلی ساندترک بازی به مانند همیشه در این فرنچایز، بسیار عالی، روحنواز، زیبا و با کیفیت Compose شدهاند و حال و هوای بازی را در هر لحظه و بسته به موقعیت خاص بازی در آن صحنه به خوبی به ما منتقل میکنند و کاملا با جو بازی همخوان و سازگار هستند. موسیقی زیبا از اولین شماره تاکنون همواره به عنوان یکی از برترین نقاط قوت فرنچایز Uncharted محسوب شدهاند و باید گفت Henry Jackman هم در نسخه چهارم این میرات ارزشمند را حفظ کرده و ادامه داده است..
کیفیت یعنی این… و دیگر هیچ…
نقش خاطره میزند…
Uncharted 4: A Thief’s End عنوانی است که جای نسخه دوم را به عنوان برترین نسخه این سری میگیرد و ورود خود به نسل هشتم را به قدرتمندترین شکل ممکن اعلام میکند. set pieceهای بازی بسیار به یادماندنی و زیبا هستند، تا میخواهید از یک نوع اکشن و هیجان در بازی خسته شوید نوع دیگری از اکشن به سراغتان میآید و سطح هیجانتان را به طور مداوم بالا میبرد.
باید بگویم این محبوبترین بازی من در تمام سری Uncharted و همینطور زیباترین و چشمنواز ترین عنوان از لحاظ گرافیک که تاکنون بازی کردهام نیز هست. از آن مهمتر این که Uncharted 4 سرگرمکنندهترین و برترین شوتر سومشخصی است که طی ۲۲ سال تجربه بازیباز بودن خود داشتهام. من از همان زمان آغاز این فرنچایز عاشق آن بودم ولی باید بگویم که نسخه چهارم استانداردهای این سری را باز هم به بالاتر برد و دقیقا با تغییر از نسل هفت به هشت، سری Uncharted نیز به اندازه یک نسل کیفیت خود را بالاتر برده است. ناتیداگ افسانهای و نوابغ حاضر در آن بار دیگر نشان دادند که چطور باید بازی ساخت و موفق شدهاند تا یک عنوان یه یادماندنی دیگر را برای دوستدارارن پلیاستیشن به ارمغان آورده و برگ زرین دیگری را نیز در کارنامه پر از افتخار خود رقم بزنند.
آخرین ماجراجویی قهرمان خوشتیپ و بذلهگوی ما قطعا بهترین آنها نیز هست.
عنوانی در خور تحسین، استودیویی شایسته تعظیم…
اگر پلیاستیشن ۴ داشته باشید و Uncharted 4: A Thief’s End را تجربه نکنید، همان بهتر که این کنسول را نداشته باشید زیرا قدرت اصلی آن را هنوز ندیدهاید و نمیدانید که این کنسول وقتی به دستهایی توانا سپرده شود چهکار میتواند بکند و چه بازیهایی را بر روی آن میتوان ساخت و اجرا کرد. هیچ عذر و بهانهای برای بازی نکردن این عنوان پذیرفته نیست و اگر همیشه در نقدها به شما گفتهام که “اگر فلان سبک را دوست ندارید بازی را تجربه نکنید”، این بار باید بگویم هر نوع سلیقهای دارید و هر سبکی را که دوست دارید و دوست ندارید، کنار بگذارید و Uncharted 4 را تجربه کنید زیرا اگر ذرهای ذات هنردوستی داشته باشید فقط و فقط عاشقش خواهید شد و این بازی گزینه دیگری را برایتان باقی نمیگذارد.
Uncharted 4: A Thief’s End برای من نماد نسل هشتم است و به قدری زیبا و جذاب است که به هیچ وجه دلم نمیخواست بازی به پایان برسد و به قدری از تجربه آن لذت میبردم که همواره و با رد کردن هر مرحله استرس داشتم که یک قدم دیگر به پایان بازی نزدیک میشوم و این بسیار ناراحتکننده بود. Uncharted 4: A Thief’s End مانند هدیهای است که از نسلهایی جلوتر برای ما فرستاده شده است و بار دیگر من را به صحت فرضیهام در مورد ناتیداگ تشویق میکند که “اعضای ناتیداگ متعلق به سالهای آینده هستند”.