02-25-2011, 04:18 PM
روزی روزگاری در سرزمینی مرموز و افسانهای به نام سوری (Surrey) یک گونی پاره و سرگردان در خیابانهای شهر زندگی میکرد. گونی هیچ استعداد خاصی نداشت، شجاع نبود، هیچ پیشگویی و یا نکتهای که آن را از دیگر گونیهای شهر متمایز کند نیز در کار نبود. در واقع گونی داستان ما تنها "گونی" خالی بود. اما سرنوشت، داستان دیگری برای گونی سرگردان ترتیب داده بود. گونی آنقدر به دست باد رفت و رفت تا خسته و غمگین به در شرکتی کوچک به نام Media Molecule رسید. کارمندان MM وقتی گونی سرگردان را دیدند آن را به داخل شرکت آوردند. گونی آنقدر خسته بود که به سرعت خوابش برد اما کارمندان شرکت بیدار بودند و تمام شب را بر روی آن کار کردند. صبح گونی از خواب بیدار شد اما گونی ما دیگر یک گونی نبود! او اکنون به دست پدرانش تبدیل به یک Sackboy زیبا و شاد شده بود! موجودات جذاب و بینهایت دوست داشتنی که اکنون بالاتر از Rabbids های خرابکار به محبوبترین شخصیتهای فانتزی دنیای بازیهای رایانهای تبدیل شدهاند!