10-10-2015, 11:38 PM
بنام خدا.
سلام به همه دوستان خوبم، خیلی از شماها میتونید که من عاشق شخصیت جوکر هستم، و خواستم بیوگرافی این شخصیت هوشیار-دیوانه رو براتون بذارم.بریم سراغ بیوگرافی:
اسم (مستعار):
جوکر
روپوش قرمز
طراح شخصیت:
باب کین
جری رابینسون
همدستان:
هارلی کویین
تاریخچه خلق این شخصیت:
{باب کین} سازنده کمیک های بتمن، برای اولین بار جوکر را در سال 1940 وارد کمیک خود کرد. {جری رابینسون} یک کارد جوکر و عکس {کنراد ویت} (شخصیت اصلی فیلم مردی که میخندد) را برای {باب کین} برد و اینگونه منبع الهام جوکر به وجود آمد.
داستان فیلم {مردی که میخندد} از این قرار است که، دو تا از اوباشها، در دو طرف دهان یک کودک (شخصیت اصلی) زخمی ایجاد میکنند، و اینگونه این کودک تا ابد بروی لبهایش لبخندی وجود دارد.
{کنراد هیت} در فیلم {مردی که میخندد}
در مورد خانواده و دیگر چیزهای شخصی این شخصیت، {باب کین} هیچ حرفی نزده است، و تاهنوز هم کسی از زندگی خانوادهگی و شخصی او اطلاعی ندارد.
نام:
در بیشتر کمیکها، بازیها و فیلم ها نام اصلی او جوکر ذکر نشده، و جوکر فقط و فقط بخاطر همان گریم اوست.
در بعضی از کمیک ها بتمن نام او {روپوش قرمز یا Red-Hood} ذکر شده است.
در فیلم {بتمن} که در سال 1989 منتشر شد، او را {جک سنایپ} خطاب کرده اند.
و در آخرین فیلمی که جوکر حضور داشت یعنی {شوالیه تاریکی} که در سال 2008 منتشر شد، {جیم گوردون} میگوید:«نه اسمی، و نه اسم مستعاری»
گذشته کاری:
در کمیک {شوخی مرگبار یا The Killing Joke} معرفی کوتاهی از سابقه کاری او شده است.
جوکر قبلا در یک کارخانه شیمیای کار میکرده، و بعد هم استعفاء داده و، به مجری گری برنامه کمدی رو آورد، که مردم از او استقبالی نکردند.
در ادامه جوکر میخواهد از یک کارخانه شیمیایی (به احتمال زیاد کارخانهی که قبلا خودش کار میکرده) سرقت کنه، ولی بتمن جلو سرقت رو میگیره، و جوکر هم خودش رو توی حوض پر از مواد شیمیای میندازه.
مشخصات ظاهری:
بیشتر اوقات، جوکر یک کت و شلوار ارغوانی رنگ به تن میکنه.
رنگ صورتش سفید، لبهاش سرخ و موهای سبز رنگی داره.
در بعضی از کمیکها دلیل این جوری بودن صورتش رو به همون، حادثهی که خودش رو توی حوض پر از مواد شیمیای پرت کرد، ربط میدن، اما در بیشتر بازیها، فیلمها و کمیکها گفته شده که این فقط یک گریم ساده است.
در بیشتر بازیها، فیلمها و کمیکها دو طرف دهان جوکر زخمی وجود دارد که شبیح لبخند است. در بعضی از کمیکها دلیل این زخمها، به بتمن ربط داده شده، که وقتی جوکر با بتمن، مبارزه میکرده، بتمن با Batarang به دهان او محکم میزند، و دندانهای او را از جا در می آورد.
ولی در فیلم {شوالیه تاریکی} خود جوکر در دو صحنه متفاوت قضیه این زخمها رو میگه.
اولی مربوط به صحنهی میشه که جوکر چاقو رو توی دهان Gambel میذاره، و بعدش میگه:
میدونی چطوری این زخمها به وجود اومدن؟
پدر من یه معتاد و یه الکلی بود، یه شب که بیشتر از دیگه شبها دیوونه شده بود اومد خونه،
مامان من چاقو آشپز خونه رو برداشت، تا از خودش دفاع کنه،
من داشتم تماشا میکردم، که وقتی که مادرم رو کشت میخندید، و بعدش اومد طرف من و گفت:
چرا اینقدر جدی هستی؟
تیغه چاقو رو گذاشت توی دهانم و دوباره گفت:
چرا اینقدر جدی هستی؟
بیا یه لبخند روی اون صورت بذارم.
و در صحنه دیگر وقتی که دنبال {Harvey Dent یا همون Two-Face} میگرده، {ریچل} نامزد {هاروی} رو میگره و میگه:
میدونی چطوری این زخم ها به وجود اومدن؟
من یه خانم خشگلی مثل تو داشتم، ولی اون یه قمار باز بود،
و یه دفعه خیلی بدهی داشت، و طلبکارا صورتش رو خط خطی کردن،
ما پولی نداشتم تا زنم رو پیش دکتر ببرم و من با خودم اینکارو کرد،(منظورش پاره کردن دهان بود)
و بعدش اون نتونست تحملم کنه و منو ترک کرد.
خب دوستان امیدوارم خوشتون اومده باشه.
در ضمن سپاس و اعتبار فراموش نشه.
سلام به همه دوستان خوبم، خیلی از شماها میتونید که من عاشق شخصیت جوکر هستم، و خواستم بیوگرافی این شخصیت هوشیار-دیوانه رو براتون بذارم.بریم سراغ بیوگرافی:
اسم (مستعار):
جوکر
روپوش قرمز
طراح شخصیت:
باب کین
جری رابینسون
همدستان:
هارلی کویین
تاریخچه خلق این شخصیت:
{باب کین} سازنده کمیک های بتمن، برای اولین بار جوکر را در سال 1940 وارد کمیک خود کرد. {جری رابینسون} یک کارد جوکر و عکس {کنراد ویت} (شخصیت اصلی فیلم مردی که میخندد) را برای {باب کین} برد و اینگونه منبع الهام جوکر به وجود آمد.
داستان فیلم {مردی که میخندد} از این قرار است که، دو تا از اوباشها، در دو طرف دهان یک کودک (شخصیت اصلی) زخمی ایجاد میکنند، و اینگونه این کودک تا ابد بروی لبهایش لبخندی وجود دارد.
{کنراد هیت} در فیلم {مردی که میخندد}
در مورد خانواده و دیگر چیزهای شخصی این شخصیت، {باب کین} هیچ حرفی نزده است، و تاهنوز هم کسی از زندگی خانوادهگی و شخصی او اطلاعی ندارد.
نام:
در بیشتر کمیکها، بازیها و فیلم ها نام اصلی او جوکر ذکر نشده، و جوکر فقط و فقط بخاطر همان گریم اوست.
در بعضی از کمیک ها بتمن نام او {روپوش قرمز یا Red-Hood} ذکر شده است.
در فیلم {بتمن} که در سال 1989 منتشر شد، او را {جک سنایپ} خطاب کرده اند.
و در آخرین فیلمی که جوکر حضور داشت یعنی {شوالیه تاریکی} که در سال 2008 منتشر شد، {جیم گوردون} میگوید:«نه اسمی، و نه اسم مستعاری»
گذشته کاری:
در کمیک {شوخی مرگبار یا The Killing Joke} معرفی کوتاهی از سابقه کاری او شده است.
جوکر قبلا در یک کارخانه شیمیای کار میکرده، و بعد هم استعفاء داده و، به مجری گری برنامه کمدی رو آورد، که مردم از او استقبالی نکردند.
در ادامه جوکر میخواهد از یک کارخانه شیمیایی (به احتمال زیاد کارخانهی که قبلا خودش کار میکرده) سرقت کنه، ولی بتمن جلو سرقت رو میگیره، و جوکر هم خودش رو توی حوض پر از مواد شیمیای میندازه.
مشخصات ظاهری:
بیشتر اوقات، جوکر یک کت و شلوار ارغوانی رنگ به تن میکنه.
رنگ صورتش سفید، لبهاش سرخ و موهای سبز رنگی داره.
در بعضی از کمیکها دلیل این جوری بودن صورتش رو به همون، حادثهی که خودش رو توی حوض پر از مواد شیمیای پرت کرد، ربط میدن، اما در بیشتر بازیها، فیلمها و کمیکها گفته شده که این فقط یک گریم ساده است.
در بیشتر بازیها، فیلمها و کمیکها دو طرف دهان جوکر زخمی وجود دارد که شبیح لبخند است. در بعضی از کمیکها دلیل این زخمها، به بتمن ربط داده شده، که وقتی جوکر با بتمن، مبارزه میکرده، بتمن با Batarang به دهان او محکم میزند، و دندانهای او را از جا در می آورد.
ولی در فیلم {شوالیه تاریکی} خود جوکر در دو صحنه متفاوت قضیه این زخمها رو میگه.
اولی مربوط به صحنهی میشه که جوکر چاقو رو توی دهان Gambel میذاره، و بعدش میگه:
میدونی چطوری این زخمها به وجود اومدن؟
پدر من یه معتاد و یه الکلی بود، یه شب که بیشتر از دیگه شبها دیوونه شده بود اومد خونه،
مامان من چاقو آشپز خونه رو برداشت، تا از خودش دفاع کنه،
من داشتم تماشا میکردم، که وقتی که مادرم رو کشت میخندید، و بعدش اومد طرف من و گفت:
چرا اینقدر جدی هستی؟
تیغه چاقو رو گذاشت توی دهانم و دوباره گفت:
چرا اینقدر جدی هستی؟
بیا یه لبخند روی اون صورت بذارم.
و در صحنه دیگر وقتی که دنبال {Harvey Dent یا همون Two-Face} میگرده، {ریچل} نامزد {هاروی} رو میگره و میگه:
میدونی چطوری این زخم ها به وجود اومدن؟
من یه خانم خشگلی مثل تو داشتم، ولی اون یه قمار باز بود،
و یه دفعه خیلی بدهی داشت، و طلبکارا صورتش رو خط خطی کردن،
ما پولی نداشتم تا زنم رو پیش دکتر ببرم و من با خودم اینکارو کرد،(منظورش پاره کردن دهان بود)
و بعدش اون نتونست تحملم کنه و منو ترک کرد.
خب دوستان امیدوارم خوشتون اومده باشه.
در ضمن سپاس و اعتبار فراموش نشه.