طعم تلخ سرنوشت | تحلیل بخش داستانی عنوان The Last Of Us

[Be the story]

هر چقدر که فکر میکنم به این نتیجه میرسم که سارا لباس تیم ملی آرژانتین و پیراهن ماسکرانو رو پوشیده

[Tomb Raider A]

درود
خسته نباشی سجاد جان.من این بازی رو تجربه نکردم ولی ناراحت شدم اگه خود بازی رو تجربه کنم داغون میشم.پس بی دلیل نبوده این همه تحسین و جایزه یعنی از همین اول داستان میشه فهمید که داستانش عالی بوده

[سجاد محمدی پور]

درود
خسته نباشی سجاد جان.من این بازی رو تجربه نکردم ولی ناراحت شدم اگه خود بازی رو تجربه کنم داغون میشم.پس بی دلیل نبوده این همه تحسین و جایزه یعنی از همین اول داستان میشه فهمید که داستانش عالی بوده

سلام.
ممنون از اینکه با نظراتتون باعث دلگرمی می‌شید. جالبه بدونید که این سکانس، فقط و فقط گوشه‌ای از داستان این بازیه. با ورود شخصیت Ellie به روند داستانی، بازی به طرز عجیبی احساسی میشه! اما فعلا چیزی نمی‌گم و واگذار می‌کنم به قسمت بعدی این مقاله که انشالله مثل همیشه راضی کننده باشه.

ممنون بابت نظر. موفق باشید

[Geralt-Of-Rivia]

زیبا بود سجاد جان.
منم تصمیم گرفتم مطلبی در مورد داستان تلو از زبان الی بنویسم
معذرت میخوام اگر بی کیفیته.
 

تا حالا به این فکر کردید که از چه چیزی ‌می‌ترسید؟من یک مقدار به این موضوع فکر کرده‌ام.

من از عقرب های زهرآگین می‌ترسم . نه صبر کن ببینم،من از تنهایی می‌ترسم.

چیزی که مثل سایه به دنبال من است. می‌دانید چرا؟

چون من در سرزمینی بی رحم زندگی می‌کنم. در سرزمینی که خورشید حدود بیست سال پیش با منفجر شدن کامیون حاوی قارچ غروب کرد و دیگر خبری از طلوع نشد. طلوعی که شاید به خیلی ها امید می‌داد.امید به زندگی،امید به عشق و امید به بقا.

من دنیایی دارم که قانون جنگل بر آن حاکم است . درسته منظورم همان بکش تا کشته نشی هست.

البته اگر واقعا در این دنیا بودید چیزی جز یک مشت حیوان انسان نما نمی‌دیدید.

حیوان هایی که سر چیزهایی بی ارزش مانند مهمات یا شایدم بی دلیل به جون هم می‌افتند و همه دیگر را تیکه پاره می‌کنند.

بعضی وقت ها از خودم می‌پرسم انسانیت کجاست؟شاید انسانیت از ترس حیوانیت این دنیا را ترک کرده.

دگر امید در قلب مردم جایی ندارد.همیشه سعی می‌کردم با فرار از تنهایی امید را در قلبم وارد کنم.

ولی بعد از مدتی متوجه شدم که تنهایی جزوی از زندگی من است ، یک جزو جدا ناشدنی.

حال دیگر بیخیال امید و انسان بودن شده ام،حال فقط سعی می‌کنم زنده بمانم.یک زندگی بدون امید.

من حتی مهر مادری هم درک نکردم،مهری که تقریبا همه آن را درک کرده اند. من از اول تنها بوده ام.

درسته ، من در دنیای پس از آخرالزمان زندگی می‌کنم

[سجاد محمدی پور]

زیبا بود سجاد جان.
منم تصمیم گرفتم مطلبی در مورد داستان تلو از زبان الی بنویسم
معذرت میخوام اگر بی کیفیته.

سلام.
ممنون. خوشحالم که خوشتون اومده.
متن شمارو مطالعه کردم. ایده‌ی جالبی بود که از نگاه شخصیت "Ellie" داستان بازی رو شرح دادید. بنظر بنده همین ایده می‌تونه یه مقاله‌ی جداگونه بشه، چون حسابی قابل پردازشه. بنظر بنده نوشتن یک داستان با چنین دیدی می‌تونه نظر کاربران رو نسبت به خودش جلب کنه. اما درکل متن زیبایی بود
به هر حال از اینکه زحمت کشیدید و چنین متنی رو برامون آماده کردید ازتون ممنونم و امیدوارم مقاله بنده هم از دید شما راضی کننده بوده باشه.
موفق باشید

[mohamad edzio]

ممنون سجاد جان.
فکر کنم یه 4-5 باری تا اخرش رفته باشم این بالا تر از شاهکارو.یعنی واقعا کلمه شاهکارم واسش کمه به خدا.یکی این بازی اشکمو در اورد یکی هوی رین.
تو اون لحظه ای که سارا تو دستای جوئل جون میده یکی از احساسی ترین و غم ناک ترین سکانس ها تو تمام بازی های رایانه ایه.


البته ناتی داگ همون طور که میدونید از خیلی وقت پیش با فرانچایز کراش قدرت خودش رو نشون داده بود ولی تو این چند سال دیگه  به عنوان یه شرکت حرفه ای خودش رو ثابت کرد.

[سجاد محمدی پور]

ممنون سجاد جان.
فکر کنم یه 4-5 باری تا اخرش رفته باشم این بالا تر از شاهکارو.یعنی واقعا کلمه شاهکارم واسش کمه به خدا.یکی این بازی اشکمو در اورد یکی هوی رین.
تو اون لحظه ای که سارا تو دستای جوئل جون میده یکی از احساسی ترین و غم ناک ترین سکانس ها تو تمام بازی های رایانه ایه.


البته ناتی داگ همون طور که میدونید از خیلی وقت پیش با فرانچایز کراش قدرت خودش رو نشون داده بود ولی تو این چند سال دیگه  به عنوان یه شرکت حرفه ای خودش رو ثابت کرد.

با سلام.
جالبه بدونید که بنده هم نظرم خیلی شبیه به دیدگاه شماست. The Last Of Us یکی از بازی‌های ابر شاهکار (!) توی این صنعته. ناتی‌داگ  در گذشته توانایی‌هاشو به رخ کشیده بود و با عرضه‌ی این عنوان خیلی زود خودشو در دل هوادارا جا کرد. امیدواریم که با عرضه‌ی Uncharted4 تراژدی بزرگی رقم بخوره و نام ناتی‌داگ در صنعت بازی‌سازی جاودانه بشه (اگرچه تا همین الان هم چنین اتفاقی افتاده!)...

به هرحال بابت نظر از شما ممنونم. موفق باشید