06-26-2016, 04:58 PM
(06-26-2016, 02:20 PM)سجاد محمدی پور نوشته است:سلام به شما. وقت بخیر.سلام خدمت نویسنده محترم و عزیز پست.واقعا نمیدونم چی بگم! یک سری از دوستان یا دارن زیادی از حد نسبت به رسالتی که تو گیمفا دارن مایه میذارن، یا بیش از حد سطح و درک جامعهی بازیباز هارو نسبت به مفاهیم بکار رفته تو مقاله دارن میسنجند! با دوستانی که اومدن و تعریف و تمجید کردن از مقاله اصلا کاری ندارم، چون بدون شک و تردید این دوستان به خودشون حتی زحمت خوندن «مقدمه» رو هم ندادن و با خوندن متن زیر عکسها چنان «بَه بَه و چَه چَهی» راه انداختن که واقعا جای تعجب داره برام! استاد بهرامی هم که اصولاً با انتقادات سازگاری ندارن و با من و شمای منتقد کلاً راه نمیان! اینکه ایشون دایره واژگان بسیار گستردهای دارن واقعاً خوبه و باید بهشون تبریک گفت، اما اینکه بیاین متنی رو بر اساس سطح دانش شخصی خودتون بنویسید مثل این میمونه که دارین وقت خودتون و خواننده رو تلف میکنید. آقا اشکان عزیز هم براش احترام زیادی قائلم، اما کاملاً با حرفاشون مخالفم!یه نگاه به مقدمه مقاله بندازین:نقلقول: آن رسالتی که قرار است یک بازی ویدئویی برای کاربرش انجام دهد این است که او را «سرگرم» کند و تردیدی در این قضیهی لازمالتباع نیست. ولی در اینکه چگونه خالق اثر میخواهد مخاطبش را سرگرم کند حداقل در فرنامها و اسمهایی که بهتازگی جوانه زدهاند دچار کجتابی شده، و حقیقتاً که مفهوم و معنای سرگرمی در مقام «هجو» و «هوچیگری» قرار گرفته است. سرگرمی یک مقولهی جداست و هجو هم مقولهای دیگر که نباید بهقصد تجارت یا هر چیزی دیگری کنار هم قرار گیرند. سرگرمیای که اکنون در هنر هشتم میشناسیمش خیلی سال پیش به مدد پیشرفتهای دمدمیاش با حضور م*****ای نبوغآمیز به سطح و سطوح جدیدی راه پیدا کرده است، و دشوار است اگر بازیها را بعد از فرگشتها و تکوینهای دمادمش دوباره به همان عصری برد که تنها بهجهت سپری کردن اوقات و فراغت ساخته شده بود. این بار میشود این نگارهی بلوغیافتهی سرگرمی را مالک مباحثی مثل «فلسفه» و «هنر» قلمداد کرد. قسمت قبل بیشتر در باب کشمکشهای این سؤال مهم بودیم که آیا واقعاً میشود بازیها را هم به حتمیت جزو دنیای هنر بهشمار آورد؟ اکنون بعد از ارائهی یک جواب محکمهپسند به این پرسش، میخواهیم استنتاج و استدلالهایمان را با ارائهی چند مثال محکمهپسندتر کنیم. در ادامه با گیمفا همراه باشید.خدا گواهه بنده شخصاً کوچکترین برداشتی نتونستم از متن بالا بکنم! نه اینکه دانش فنیم پایین باشه و این حرفا، اما همون دکتر عزیزی که این همه وقت سر تحصیلاتش کرده هم اونقدر بیکار نشده که بیاد 2000 و خوردهای کلمه، با مغزش کلنجار بره که آی این چی بود و آن چی میشذ! آقا اصلا کلماتش به کنار! مشکلات نگارشی هم بیداد میکنه این وسط!این تعداد اشکالات رنگارنگی که در متن بالا میبینید همه و همه مربوط به مقدمهست. کاری نداریم آقا... میرم سر اصل مطلب که همون انتقاد بنده نسبت به اینجور مقالات فلسفیه: ما قبلاً میومدیم از کاربران انجمن و یک سری دوستان ایراد میگرفتیم که دوست محترم، تکلف نکن! فعلها رو «خز» نکن برادر! از کلمات عربی تو فارسی استفاده نکن! علائم نگارشی رو درست استفاده کن برادر! حروف ربط را در جای خود استفاده کن برادر و هزاران کارهای دیگری که قرار بود «برادرانِ» هم سطح بنده انجام بدن و حالا که فکر میکنم وضعیت اساتید هم بهتر از ما نیست!کلمات قلمبه سلمبه رو که کاریش ندارم؛ چرا که قبلاً گفتیم و گوش ندادید! اما منِ خواننده، خداشاهده هیچ برداشتی نتونستم از 90% حرفاتون بکنم. اصلا که چی این همه تکلف و جملات پیچ تو پیچ؟ اصلا هدف چیه آقای بهرامی؟ فکر کنم بعضی وقتها باید یادآوری کنیم که آقا بخدا بچهی 10 ساله هم میاد داخل سایت و مطالب شمارو میخونه، اون هم با نصف اطلاعاتی که من و شما داریم (شایدم کمتر!). حالا تکلف بسیـــــــــــــــــــار اعصاب خوردکن مقاله بهکنار! مشکلات نگارشی هم کم نیست در این وسط! تکرر افعال در همین مقدمه اون هم در یک نیمجمله دیده میشه و خب زیبا نیست! و اکثراً میشه فعلها رو به قرینه حذف کرد (حالا به همون دو طریقی که خودتون بهتر بلدید).مورد بعدی در مورد استفاده از حروف ربطه! فکر کنم میدونید که بعد از ویرگول هیچوقت از حروف ربط نباید استفاده کرد؛ چرا که این دسته از حروف برای این ساخته شدن که دو جمله رو به هم متصل کنن، نه اینکه بین اونها وقفه ایجاد کنن. این مشکل هم دوبار در مقدمه دیده شد...و اما در مورد واژهی «سرگرمیای» باید بگم که استفاده از این کلمه هم کاملاً نادرسته. در کلماتی که به «ی» ختم میشن به هیچوجه از «ای» نمیشه استفاده کرد و برای اینکه مفهوم جمله آسیب نبینه، همیشه «ای» رو به کلمه قبلی اضافه میکنیم و اگر بازهم نشد، کلاً ساختار اون جمله رو تغییر میدیم. علت اینکه نمیشه از اینجور واژگان استفاده کرد اینه که این دسته از واژگان از دو حرفی تشکیل شدن که «واجگاه» یکسانی دارن! این مورد خوشبختانه فقط یکبار وجود داشت...در مورد کلمهی «سطح و سطوح» هم باید بگم که اینجور واژگان حشو محسوب میشن و هر جفت یک معنی رو میدن. البته استفاده کردن از این مورد مشکل بزرگی نیست اما بهتر بود که استفاده نمیکردید.«حتمیت» هم که کلاً ساختارش اشتباهه. چون یک واژه عربی رو با جمع عربی در زبان فارسی استفاده کردین که رسماً غلطه. واژهی «حتم» از حروف عربی تشکیل شده ولی تو زبان فارسی کاربرد داره (تمام کلماتی که از انواع مختلفی از «ح» بغیر «ه» تشکیل شده باشن عربی هستن و به همین روال در مورد مابقی حروف همتلفظی)دو کلمهی «اوقات و فراغت» هم اشتباهن و باید نوشته بشه «اوقاتِ فراغت»! چرا که در اون صورت معنی مبهم و اشتباهی داره. اوقات یعنی «وقتها» و فراغت یعنی «سرگرمی»! و اگه بنویسیم «اوقات و فراغت» معنی «وقتها و سرگرمی» میده که اشتباهه. ولی «اوقاتِ فراغت» یعنی «وقتهای سرگرمی»...در کل مقدمه مقاله شما اصلاً به دل بنده ننشست و درکش برام خیلی سخت بود. توضیحاتی رو هم که دادم مربوط به شما نیست؛ چرا که مطمعنم روی اکثر اینها تسلط دارین و عمدتاً از روی سهلانگاری بوجود اومدن. اینها رو خطاب به دوستانی گفتم که اومدن ابراز رضایت و در مواقعی از اصطلاح «بینقضترین» استفاده کردن! شاید کلیت مقاله خیلی محتوای خوبی داشت ولی من نتونستم از اون محتوا بهره ببرم و کلاً یک ساعت وقتمو الکی صرف کردم که در این بین مغزم هم حسابی خسته شد خداشاهده برای ما هم کاری نداره بیایم اینهمه جمله سر هم کنیم تا ایرادات نویسنده رو بگیم، ولی هم من و هم خیلی از دوستان دیگه تقریباً مطمعنیم که زیر بار این انتقادات نخواهید رفت!! ولی خب از ما گفتن بود...دوست ندارم هربار بیام اینجا و جملات زد نقیض و گاهاً انتقادی بزنم، اما واقعاً این راهی که دارید میرید اشتباهه و خودتون رو دارین کوچیک میکنید. برای آقای بهرامی هم آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم سطح این مقالات فلسفی رو کمیش کنن. چون حقیقتاً مابقی مقالاتتون خیلی عالیه و کلاً نمیدونم چرا بعضی اوقات اینجوری میشه... برای تک تک گیمفاییها آرزوی موفقیت دارم. روز خوش...
از انتقادتون متشکریم و حتماً مسئله رو بررسی میکنیم. منکر برخی ایرادات مقاله نیستیم و حتماً مسئله پیگیری میشه. فقط بهتره اگر انتقادی هم هست با بیان کاملاً جدی و به دور از هرگونه طنز و تمسخر مطرح بشه. به هر حال هرقدر هم که نویسنده مقصر باشه درست نیست با استفاده از طنز و متاسفانه تمسخر زحمتش رو به حاشیه ببریم. اینجوری "انتقادتون هم جدیتر گرفته میشه."
متاسفانه این مسئله در سایت باب شده که با تیکه انداختن و تمسخر میشه بهتر از خجالت نویسنده دراومد (!) و حرف رو بهتر به کرسی نشوند، ولی این کاملاً اشتباهه و امیدوارم همه یاد بگیرن به دور از این حواشی انتقاد خودشون رو به گوش مسئولین برسونن. منظورم جناب محمدی پور نیست (که با احترام انتقاد کردن) و کلاً در سایتهای مختلف اخیراً این مسئله شایع بوده.
باز هم از انتقاد سازنده شما تشکر میکنم و امیدوارم موفق باشید و ما هم هرچه بهتر بتونیم در راستای خدمت رسانی به جامعه بزرگ گیمینگ قدم برداریم.
پ.ن: لطفاً پست دیگهای در این رابطه داده نشه.
Life begins at the end of your comfort zone