08-26-2016, 08:47 PM
به نام خدا
نام انیمه: Charlotte
دوران دبیرستان است و اتفاقات عجیب و غریبی که برای ادم میافتد. به شخصه تا به الان یکی از عجیبترین دورانهایی که در زندگیم تجربه کردهام، دوران دبیرستان است. رفیقهایی پیدا میکنید که با رفقای قبلتان فرق دارند_ خود بنده با شخصی دوست هستم که رویای تولید گلوله و دینامیت در خانه را دارد_ حال تصور کنید شما دارای یک مورد عجیب نیز باشید، بر فرض مثال دارای قدرتهای عجیب باشید، مطمئنا عجیبترین برهه زندگی خود را تجربه خواهید کرد، زیرا میتوانید خود را خاص نشان دهید زیرا شخص دیگری قدرتهای شما را ندارد! ولی ناگهان این حقیقت که افراد دیگری نیز قدرتهایی مانند قدرت شما دارند برای شما اشکار شود، و توسط انها تحتتعقیب قرار بگیرید. داستان پسرک انیمه شارلوت((Charlotte)) نیز همین است، او قدرتی دارد و از ان سوءاستفاده میکند و عاقبت روزی گرفتار میشود.
داستان
همه چیز با توضیحی از قابلیت Yu Otosaka از زبان خودش شروع میشود. یو پسری خوشقیافه است که یک قابلیت عجیب دارد، ان قابلیت این است که او میتواند به مدت 5ثانیه بدن شخص دیگری را تسخیر کند و سپس به بدن خودش برگردد، البته در این 5ثانیه او به صورت کامل بیهوش میشود و به همین خاطر احتمال اسیب دیدنش بسیار میشود. البته با بیشتر شدن سنش او یاد میگیرد تا از این قابلیت بهتر استفاده کند. به طور مثال شخصی او را اذیت کرده و او زورش به ان فرد نمیرسد پس به بدن دوست فرد زورگو میرود با مشت به صورتش میکوبد، البته استفاده اصلی که او از قدرتش میکند، تقلب کردن در امتحانها است. او بدن افراد باهوش کلاس را تسخیر میکرد و سپس جوابها را حفط کرده و در برگه خودش مینوشت. به این ترتیب او تبدیل به پسر خوشتیپ و نابغه مدرسه شد. البته او یک برنامه مهم برای دوران دبیرستانش نیز دارد، او تصمیم دارد تا در یک دبیرستان به شدت سطح بالا ثبتنام کند ولی یک مشکل اساسی وجود دارد، او نمیداند در امتحان ورودی چه کسی شاگرد زرنگ است و چه کسی شاگرد سطح پایین! اما یو برای این اتفاق نیز نقشهای کثیف در سر دارد، او با کمی تغییر چهره به مدرسههای دیگر و محلهای تجمع دیگر سال اخریها میرود و درباره اینکه کدام شاگردها قرار است به همان دبیرستانی که او میخواهد برود میروند و سطح درسیشان در چطور است، به همین ترتیب و با استفاده از این حقه کثیف او تبدیل میشود به رتبه اول ازمون یکی از بهترین دبیرستانهای موجود در کشور ژاپن و بسیاری را شیفته خود میکند.
شما هم اگر دشمنان خونیتان در کلاس ببینید به این شکل در میایید!
البته دوران دبیرستان جایی است که مشکلات جدی یو شروع میشود. او به دلیل زیبایی فیزیکی که دارد و همچنین به خاطر نمرات عالیش به طور مداوم از دختران دبیرستانش پیشنهادهایی برای دوستی میگیرد، البته تا این جای این کار چنین اتفاقاتی برای یو حکم نوعی تفریح دارد، او با طاقچه بالا گذاشتن برای دختران دبیرستانش انها را کنف میکند. مشکل اصلی از جای دیگری شروع میشود. مدتی که از مدرسه میگذرد، بعد از یکی از امتحانات که طبق معمول یو در ان نمره عالی میگیرد، از طریق شورای دانشاموزی اسم او را پیج میکنند که باید به دفتر شورای دانشاموزی برود. وقتی که وارد میشود، متوجه میشود که در امتحان قبلی که در ان 98 گرفته است، به او تهمت تقلب زدهاند. پس او باید دوباره ان امتحان را انجام بدهد و اگر نمره کمتری بگیرد اخراج میشود، یو که متوجه میشود تمامی این اتفاقات با مدیر مدرسه نیز هماهنگ شده است، چارهای پیش روی خود نمیبیند و و مجبور به امتحان دادن میشود. یو متوجه میشود که رییس شورا جوابها را در دستانش دارد پس بدن او را تسخیر میکند تا بتواند جوابها را ببیند. اما متوجه میشود که بر روی جوابها یک عکس قرار دارد و او قادر نیست که جوابها را ببیند! یو که به شدت عصبانی شده است و خود را در مخمصهای میبیند که هیچ راه فراری از ان وجود ندارد. ناگهان دختری با یک دوربین و موهای سفید در کنارش ظاهر شده و میگوید گرفتمش![font=Arial, sans-serif] [/font]
منتظر چنین صحناتی باشید.
دختر خود را (( ((Tomoriمعرفی کرده و میگوید که از شورای دانشاموزی یک مدرسه دیگر امده است. توموری با اوردن دلایلی محکم اثبات میکند که یو دارد از قدرتی استفاده میکند و میخواهد از او پرسجو کند، یو که دیگر کاملا متوجه شده است که در درسر بزرگی افتاده است، پا به فرار گذاشته ولی در حین فرار توسط اوتاکاجو_ دانشاموزی دیگر که همکار توموری است و قابلیت اصلیش تلهپورت کردن است_ دستگیر میشود. یو که خود را اسیر توموری و اوتاکاجو میبیند، مجبور به گوش دادن به حرف انها میشود. در اینجاست که یکی از گرههای بزرگ داستانش باز میشود، افراد دیگری نیز وجود دارند که از این قدرتها استفاده میکنند و یو تنها فرد نیست. انها به مدرسه ((هوشونیومی)) منتقل میشوند. جایی که تمام شاگردانش یا دارای قدرتهای فراطبیعی هستند یا احتمال بروز دادن ان قدرت را انرا دارند.
[font=Arial, sans-serif]
[/font]چیزی به یک مهر نمونده!!
[/font]چیزی به یک مهر نمونده!!
البته یک نکته مهم درباره این مدرسه وجود دارد، این مدرسه توسط یک فرد ناشناخته ساخته شده است که تنها چیزی که از او متوجه میشوید این است که او تنها کسی که توموری توانسته بهش اعتماد کند و ستونی در زندگی توموری بوده است. همچنین این قدرتها دارای محدودیت زمانی نیز هستند، انها در دوران نوجوانی ناگهان در افرادی خود را نشان داده و سپس در دورانی که تقریبا فرد 18 ساله شده است محو میشوند. البته این افراد برای دانشمندان حکم موش ازمایشگاهی را داشته، این افراد به قدری ازمایش میشوند تا عقل خود را از دست داده و سپس به مانند باطری که انرژیش تمام شده است دور انداخته میشوند. پس این نکته خیلی مهم است که این افراد تا زمانی که حامل این قدرتها هستند به دست پلیس نیفتند زیرا عاقبتی جز جنون و دیوانگی ندارند.
اولین دیدار 2عاشق
خلاصه کلی داستان این است و به نوعی همه چیز از این نقطه از داستان شروع به کار میکند و ماجراجویی قهرمانان داستان برای رسیدن به رستگاری در این نقطه شروع میشود و در اخر با یک پایان بندی نهچندان مناسب با سر زمین میخورد. ببینید شروع و اغاز انیمه به خوبی کار شده است و هیچ نقصی در ان دیده نمیشود، شخصیتها به موقع وارد میشوند و نقش خود را انجام میدهند. اما پایانبندی انیمه به قدری عجلهای کار شده است که شما را ناامید میکند. یکی از این دلایل کوتاه بودن داستان و کم بودن اپیزودها است، انیمه در قسمت 9ام تازه به اوج خود و میرسد و گرههای داستانی یکی پس از دیگری دارند باز میشوند که به قسمت اخر میرسیم و یو عمل قهرمانانه خود را انجام میدهد و همه چیز ناگهان تمام میشود. به همین دلیل سازندگان بهتر بود تا در نقطه عقبتری گرههای داستانی را باز میکردند یا تعداد بیشتری اپیزود به انیمه اضافه میکردند.
اتاکاجو، شخصیتی که بسیار کلهشق و بیکله است.
انیمه کاملا از قید و بند کلیشهها نیز ازاد نیست و تعدادی کلیشه به قول معروف نخنما نیز مشاهده خواهید کرد. به مانند اعتراف کردن یو به عشق اتشین خود نسبت به توموری در دقایق اخر یا کشته شدن یکی از شخصیتهای داستان به دلیل یو چیزی است که بارها در انیمههای دیگر مشاهده کردهایم و به نوعی سازندگان میتوانستد از ایدهها و اتفاقات بهتری برای به تصویر کشیدن این اتفاقات استفاده کنند. در رابطه با شخصیت پردازی نیز باید بگویم در رابطه با تعدادی از شخصیتها کاری قابل تحسین را شاهد هستیم، به مانند شخصیتپردازی یو و توموری اما در تعدادی از شخصیتها کم کاری را شاهد هستیم. در طرف دیگر ترازو، ما شاهد هستیم تمام شخصیتهایی که قرار است با مرگشان و اسیب دیدنشان صحنات احساسی ایجاد کنند، کمترین و ضعیفترین شخصیتپردازی را دارند که واقعا جای تاسف دارد، زیرا انیمه پتانسیل ایجاد یکسری از بهترین صحنات احساسی درون خود را دارد.
یکی از دیگر اشکالاتی که متوجه ان شدم وجود یک صحنه کاملا غیرضروری بود، جالب اینجاست که در کل طول انیمه هیچ اشارهای نیز به ان نمیشود! و واقعا متوجه نشدم چرا باید صحنه کتک خوردن توموری توسط دیگر دختران دبیرستان در انیمه باشد، در حالی که پیشزمینه هیچ اتفاق دیگری نیز نمیشود.
واقعا وجود این صحنه را درک نکردم
طراحی
طراحی انیمه در یک کلمه عالی است. رنگپردازیها به خوبی کار شده است و همچنین وقتی که شخصیتها در جنگل هستند، درختها و طبیعت به زیبایی طراحی شده است. البته در مواقعی که طرحی 3بعدی در انیمه میخواهد به نمایش در بیاید کار بیکیفیتی را مشاهده میکنیم. صحنات خشن و دارک انیمه به صورت کامل و بی هیچ نقصی طراحی شدند و از این حیث نیز کار خوبی را مشاهده میکنیم. طراحی اوپنینگ نیز به خوبی انجام شده است و برای پی بردن به اتفاقات و معنای ان حتما باید یکبار انیمه را از اول تا اخر ببینید تا متوجه تعدادی از صحنات اوپنینگ شوید. اندیدنگ انیمه نیز بیشتر بر روی شخصیت توموری تمرکز دارد و به نوعی یک روز عادی از او را توصیف میکند.
صداگذاری نیز کامل صورت گرفته است، تقریبا هیچگونه اشکالی در ان دیده نمیشود. در رابطه با اهنگهایی که در طول انیمه نیز پخش میشود نیز باید بگویم بی نقص هستند. به خصوص اهنگهای گروه Zhienhead که با اینکه طولانی نیستند اما به خوبی کار شدهاند و حس بسیار خوبی به شما خواهند داد.
تقابل 3قهرمان برای اولین بار
[font=Arial, sans-serif]
[/font]
نمره نهایی: 6.5
به صورت کلی شارلوت انیمه متوسطی هست. یک انیمه با ایده و پتانسیل خوب که اکثر ان را سوزانده است و به خوبی از ایدهاش استفاده نکرده است. شارلوت در لیست انیمههایتان جایگاه مهمی را دریافت نمیکند و شاید به راحتی داستان شخصیتهای ان و سختیهایشان را یادتان برود ولی مطمئنا باشید هنگامی که انیمه خاصی برای دیدن نداشتید این انیمه 13 قسمتی با ایده جالب خودش شما را سرگرم خواهد کرد.
نکات منفی: وجود صحنات غیر ضروری، پایانبدی عجلهای، شخصیت پردازی نه چندان جالب
نکات مثبت: داستان خلاقانه، طراحی زیبا، موسیقی بی نقص
[/font]
[b] [/b]