بسم الله رحمن الرحیم
==============================
در طول سال های متعدد بازی و بازی سازی عناوین جدید بزرگ و کوچک زیادی که بر پایه و اساس کشت و کشتار و یا خوشنت امیز بودن ساخته شده اند به انتشار میرسند و برخی از آن ها هم با وجود تکراری بود اساس ساختشان مانند GTA V به یک اسطوره میان گیمر ها و منتقدین تبدیل شده و شانس بهترین بازی سال را به خود اختصاص میدهند . ولی در بین این سالها کمتر عناوینی با اساسی نوین مانند BEYOND TWO SoULs عرضه میشوند که برای بعضی فوق العاده و برای برخی دیگر خسته کننده به نظر می اید ، ولی همین بازی ها هستند که مرز بین احساس و بازی را کم کرده و به بازیباز اجازه ورود به دنیایی پر از جذابیت و نوآوری را میدهند . عنوان BEYOND TWO SoULS جدید ترین بازی ساخته شده توسط نویسنده،طراح بازی و مویسقیدان مورد تحصین دنیای بازیهای ویدئویی یعنی دیوید کیج و استدیو خوش نام Quantic Dream میباشد که باتوجه به نو اوری های زیادی که در بازی مخصوصا در گیم پلی داشت نتوانست انطور که باید توجه گیمرین و منتقدین بنام این عرصه را به خود جلب کند . به این رو تصمیم من بر ان شد تا در جدید ترین مقاله خود به انتقاد و نقد از این بازی بپردازم . امیداورم تا از خواندن این مقاله لذت کافی را ببرید![[تصویر: 53580521825438354207.jpg]](http://upload7.ir/images/53580521825438354207.jpg)
==============================
نام : BEYOND TWO SoULS
پلفترم : PS3
سبک : اکشن اول شخص
ناشر : SONY COMPUTER INTERTAINMENT
تاریخ انتشار : 8 اکتبر
==============================
معرفی مختصری از نویسنده بازی دیوید کیج :
دیوید د گروتولا که با نام دیوید کیج نیز شناخته میشود یک موسیقی دان ، نویسنده و طراح بازی های ویدئویی فرانسوی تبار میباشد . وی کار خود را با تک نوازی و ساخت موسیقی متن شروع نمود و در سال 1993 شرکت توتم اینتر اکتیو را تاسیس و به عنوان یک اهنگساز کارمزدی برای چندیدن برنامه تلوزیونی ، فیلم و بازی ویدئویی مشغول به کارشد . بعد از 4 سال شرکت کوانتوم دریم حول بازی های ویدئویی تاسیس نمود که بعد از چند سال به یکی از بهترین شرکت های بازی سازی تبدیل و به محبوبیت قابل قبولی از سوی گیمرین رسید . از جمله کار های وی میتوان به چهار عنوان فارنهایت ، امیکرون : روح ، باران شدید ، ایدوس و ماوارء دو روح که اخرین کار وی میباشد اشاره نمود . قابل ذکر است دیوید کیج در اوقات فراغت خود به نوشتن داستان های علمی و تخیلی نیز میپردازد .![[تصویر: 17170745494230827785.jpg]](http://upload7.ir/images/17170745494230827785.jpg)
==============================
داستان سرایی به سبک دیوید کیج و دیگر هیچ ...
بسیاری از بازی هایی که دیوید کیج داستان سرایی ان را بر عهده داشته است با عنوان داستان سرایی تعاملی شناخته میشوند . برای تعریف این عنوان میبایستی توضیح دهیم داستان سرایی غیر تعاملی یا معمولی به معنی این میباشد که داستان فیلم ، بازی و ... ای که در حال مشاهده یا بازی کردن ان میباشید دارای داستان یک نواختی نیست و اواسط و پایان ان به گونه ای متفاوت برای هر شخص به پایان میرسد ولی در داستان سرایی تعاملی اینگونه نیست و فرد میتواند ادامه ای را به دلخواه خود برای عنوان بازی ای که در دست دارد داستانی را روایت کند . این گونه داستان سرایی بسیار عالی و در عین حال جذاب میباشد زیرا بازیباز تمام داستان بازی را حس کرده و به تامل فرو میرود که هم اکنون باید چه کنم ؟ در ادامه چه کاری بهتر است ؟ و ... ، سوالاتی که در قبل ذکر کردم تنها بخش کوچکی از لذت های داستان سرایی تعاملی در این سبک عناوین میباشد .داستان بازی روایت کننده 15 سال از زندگی دختری جوان با نام جودی هلمز از 8 سالگی تا 23 سالگی وی میباشد که باتوجه به اینکه دارای قدرت هایی ماورائی میباشد ، قادر به انجام فعالیت هایی عجیب است که انسان های معمولی قادر به انجام انها نمی باشند بنابر این خوانواده وی اعم از پدر ، مادر و ... وی را ترک میکنند . در ابتدای بازی شما در قطاری که پلیس ها به دنبالتان میباشند قرار دارید ، درابتدای شروع مرحله فکر میکنید در حال کنترل شخصیت اصلی بازی یعنی جودی هلمز میباشید ولی بعد از مدتی متوجه این میشوید که کاملا در اشتباه بوده و روح جودی را کنتریل میکنید . بعد از گذشت مدتی از گیم پلی بازی میبایستی لیوان ابی را به دلیل مطلع ساختن وی از اینکه پلیس ها به دنبالش هستند روی پای جودی ریخته و وی را بیدار سازید تا گرفتار دام پلیس ها نشود !!! در این عنوان دیوید کیج قصد دارد با داستان سرائی مقتدرانه اش معنی زنده بودن و مرگ رابه بازیباز بفهماند . ماورا: دو روح به شما نشان خواهد داد که مرگ و زندگی چقدر به هم نزدیک هستند و در حالی که شما اخرین نفس هایتان را می کشید ممکن است دوباره امید به زنده بودن پیدا کنید و زنده بمانید . تنها هدف ماوراء دو روح رساندن حس امید به بازیباز میباشد که همین عمر او این عنوان را بیشتر به فیلم یا رمان های تعاملی تشبیه کرده است به جای یک بازی ویدئویی !!! ... به هر حال مهم ترین و مورد توجه ترین بخش بازی داستان سرایی
ان میباشد که توانسته یکی از ناب ترین داستان سرایی های نسل را تحویل بازیبازان و منتقدین دهد ...
![[تصویر: 41107093387908731528.jpg]](http://upload7.ir/images/41107093387908731528.jpg)
==============================
گرافیک ، ماورای نسل هفت ...
یکی از محبوب ترین و مورد تحصین ترین بخش های موجود در بازی گرافیک ان میباشد که به لطف تکنولوژی موشن کپچر (motion capture) که از عنوان فارنهایت به بعد مورد استفاده کوانتوم دریم قرار گرفت و موتور گرافیکی نسل بعدی اش که دارای بیش از 300000 توانست مورد تحصین و تمجید بسیاری از گیمرین و منتقدین قرار گیرد و یکی از بهترین گرافیک های نسل هفتم را داشته باشد !!! . شاید تا قبل از عرضه این بازی با خود میگفتید بهترین گرافیک این نسل را the last of us شرکت ناتی داگ داشت باشد ولی اگر این عنوان را تجربه کنید نظر شما 180 درجه تفییر پیدا کند . در این بازى تمام سایه ها، نور پردازى ها و بافت ها بسیار حرفه اى کار شده اند و کاملاً بى نقص هستند . تمام اشیاء داراى انیمیشن هاى کار شده و طبیعى هستند که با کلمات قابل توصیف نیست
![[تصویر: 55834241294266793187.jpg]](http://upload7.ir/images/55834241294266793187.jpg)
=================================
تکراری ، تکرای و باز هم تکراری ...
دلیل اصلی نمرات ضعیف ماورائ دو روه گیم پلی ان بود . این بخش از بازی یعنی گیم پلی هم مانند خود بازی متفاو کار شده است برای مثال در این عنوان قابلیت تیر اندازی و کشتن افراد دیگر وجود ندارد که یکی از ضعاف گیم پلی به حصاب می اید . البته گیم پلى بازى با باران سنگین و فارنهایت تفاوت زیادی پیدا کرده و نسبت به آن دو عنوان پیشرفت چشمگیرى داشته است. اگر باران سنگین را بازى کرده باشید، شاهد این بودید که حتى راه رفتن هم روان نبود و بسیار آزار دهنده بود اما خوشبختانه راه رفتن در این عنوان بهبود یافته و مانند عناوین دیگر شده است. روش گیم پلی در این عنوان به روش کلیک زنی اختصار یافته است که برای تعریف ان میبایستی بگویم این روش از گیم پلى را فقط مى توان در بازى هاى دیوید کیج دید. این روش گیم پلى براى بازى هایى مناسب است که چندین پایان دارند و هر حرکت در پایان بازى تاثیر دارد. البته این گیم پلى فقط براى زمانى است که جودى هولمز را حرکت مى دهیم. البته این بخش نقاط قوتی هم دارد . از نقاط قوت گیم پلی این بازی میتوان به این اشره کرد که وقتی بازیباز به هدایت ایدن میپرازد با گیم پلیی بسیار باز و ازاد تر موجه میشود که این عمر بسیار عالی به نظر میرسد . برای مثال وقتی جمعیتی از سربازان پلیس شمارامحاصره میکنند میتوانید با کنترل یکی از سربازان جمعیت را به هم زده و پا به فرار بگذارید !!! در کل گیم پلی بازی را میتوان ضعیف ترین بخش در این بازی دانست که نقاط ضعفش از قوتش بیشتر بود !!!![[تصویر: 07155863985471195325.jpg]](http://upload.htmliha.ir/images/07155863985471195325.jpg)
===============================
صدا گزاری این بار به روش هانس زیمر ...
همانطور که میدانید اقای کیج در بیشتر عناوین خود با اقای نورمان کوربی در حیطه صدا گزاری کار میکرد اما پس از مرگ وی اقای کیج به سراغ هانس زیمر معروف که لور بالفه نیز در برخی از سکانس های ویدئویی بازی به ان کمک کرده بود رفت تا با توحه به نبود اقای کوربی به یک صدا گزاری ناب دیگر دست پیدا کند . صداگذارى شخصیت اصلى بازى یعنى Jodie Holmes را بازیگر هالیوودی و معروف یعنى Ellen Page بر عهده داشته و Nathan Dawkins هم که شخصیت دوم بازى به حساب مى آید را آقاى Willem Dafoe صدا پیشگى کرد . افکت های صوتی دیگر در این عنوان نیز کاملا طبیعی و خوب کرا شده اند و جای ایراد گرفتن ندارند . البته صداى محیط در هنگام کنترل
آیدن تغییر مى کند و صدا ها به شکل ممتد و با امتداد به گوش مى رسند که بدین معناست که آیدن یک روح است و وجود مادى ندارد! در کل این بخش از بازی نیز بخ خوبی کار شده است ...![[تصویر: 31523542419741741724.jpg]](http://upload7.ir/images/31523542419741741724.jpg)
==============================
سخن اخر ...
باز شاهد عنوانی جاه طلبانه ، داستان محور و .. که یک پیوند عمیق بین صنعت سینما و بازی به شمار میرفت بودیم . Beyond: Two Souls مانند عناوین قبلی استودیوی Quantic Dream و دیوید کیج ، به همان سبک، با همان محتوا، یک درام تعاملی با رویکرد غیر متعارف برای داستان‌گویی که هدف اصلیش به چالش کشیدن ذهنیات مخاطب است . پس اگر این سبک خاص از بازی‌ها را به رسمیت نمی‌شناسید (!)، این بازی هیچ جذابیتی برای شما نخواهد داشت، اما اگر طرفدار ساخته‌های قبلی آقایCage هستید، خود را برای داستانی ماورایی آماده کنید.
==============================
نکات مثبت :
صدا گزاری نسبتا خوب
داستانی عالی
پیوندی عمیق بین صنعت سینما و بازی های ویدئویی
نکات منفی :
گیم پلی تکراری که باعث و بانی نمرات نه ندان خوب بازی بود
==============================
نمرات ما :
صدا گزاری : 8.75
داستان : 9.5
گرافیک : 9.5
گیم پلی : 8.5
کل : 9
============================
نمرات وبسایت های معتبر این عرصه :
گیم اسپات : 9
گیم اینفورمر : 7.8
گیم فرانت : 5.5
ادج:5
ویدئو گیمر : 4
============================
متای بین المللی بازی : 72.59
============================
توجه:این مقاله اختصاصی فروم گیمفا نوشته و هرگونه کپی برداری از ان بدون ذکر دقیق منبع بالینک و نام نویسنده ممنوع و شرعا حرام میباشد .
============================
این نوشته را مزین نظرات ارزشمند خود کرده و مارا شاد سازید ...
==============================
در طول سال های متعدد بازی و بازی سازی عناوین جدید بزرگ و کوچک زیادی که بر پایه و اساس کشت و کشتار و یا خوشنت امیز بودن ساخته شده اند به انتشار میرسند و برخی از آن ها هم با وجود تکراری بود اساس ساختشان مانند GTA V به یک اسطوره میان گیمر ها و منتقدین تبدیل شده و شانس بهترین بازی سال را به خود اختصاص میدهند . ولی در بین این سالها کمتر عناوینی با اساسی نوین مانند BEYOND TWO SoULs عرضه میشوند که برای بعضی فوق العاده و برای برخی دیگر خسته کننده به نظر می اید ، ولی همین بازی ها هستند که مرز بین احساس و بازی را کم کرده و به بازیباز اجازه ورود به دنیایی پر از جذابیت و نوآوری را میدهند . عنوان BEYOND TWO SoULS جدید ترین بازی ساخته شده توسط نویسنده،طراح بازی و مویسقیدان مورد تحصین دنیای بازیهای ویدئویی یعنی دیوید کیج و استدیو خوش نام Quantic Dream میباشد که باتوجه به نو اوری های زیادی که در بازی مخصوصا در گیم پلی داشت نتوانست انطور که باید توجه گیمرین و منتقدین بنام این عرصه را به خود جلب کند . به این رو تصمیم من بر ان شد تا در جدید ترین مقاله خود به انتقاد و نقد از این بازی بپردازم . امیداورم تا از خواندن این مقاله لذت کافی را ببرید
==============================
نام : BEYOND TWO SoULS
پلفترم : PS3
سبک : اکشن اول شخص
ناشر : SONY COMPUTER INTERTAINMENT
تاریخ انتشار : 8 اکتبر
==============================
معرفی مختصری از نویسنده بازی دیوید کیج :
دیوید د گروتولا که با نام دیوید کیج نیز شناخته میشود یک موسیقی دان ، نویسنده و طراح بازی های ویدئویی فرانسوی تبار میباشد . وی کار خود را با تک نوازی و ساخت موسیقی متن شروع نمود و در سال 1993 شرکت توتم اینتر اکتیو را تاسیس و به عنوان یک اهنگساز کارمزدی برای چندیدن برنامه تلوزیونی ، فیلم و بازی ویدئویی مشغول به کارشد . بعد از 4 سال شرکت کوانتوم دریم حول بازی های ویدئویی تاسیس نمود که بعد از چند سال به یکی از بهترین شرکت های بازی سازی تبدیل و به محبوبیت قابل قبولی از سوی گیمرین رسید . از جمله کار های وی میتوان به چهار عنوان فارنهایت ، امیکرون : روح ، باران شدید ، ایدوس و ماوارء دو روح که اخرین کار وی میباشد اشاره نمود . قابل ذکر است دیوید کیج در اوقات فراغت خود به نوشتن داستان های علمی و تخیلی نیز میپردازد .
==============================
داستان سرایی به سبک دیوید کیج و دیگر هیچ ...
بسیاری از بازی هایی که دیوید کیج داستان سرایی ان را بر عهده داشته است با عنوان داستان سرایی تعاملی شناخته میشوند . برای تعریف این عنوان میبایستی توضیح دهیم داستان سرایی غیر تعاملی یا معمولی به معنی این میباشد که داستان فیلم ، بازی و ... ای که در حال مشاهده یا بازی کردن ان میباشید دارای داستان یک نواختی نیست و اواسط و پایان ان به گونه ای متفاوت برای هر شخص به پایان میرسد ولی در داستان سرایی تعاملی اینگونه نیست و فرد میتواند ادامه ای را به دلخواه خود برای عنوان بازی ای که در دست دارد داستانی را روایت کند . این گونه داستان سرایی بسیار عالی و در عین حال جذاب میباشد زیرا بازیباز تمام داستان بازی را حس کرده و به تامل فرو میرود که هم اکنون باید چه کنم ؟ در ادامه چه کاری بهتر است ؟ و ... ، سوالاتی که در قبل ذکر کردم تنها بخش کوچکی از لذت های داستان سرایی تعاملی در این سبک عناوین میباشد .داستان بازی روایت کننده 15 سال از زندگی دختری جوان با نام جودی هلمز از 8 سالگی تا 23 سالگی وی میباشد که باتوجه به اینکه دارای قدرت هایی ماورائی میباشد ، قادر به انجام فعالیت هایی عجیب است که انسان های معمولی قادر به انجام انها نمی باشند بنابر این خوانواده وی اعم از پدر ، مادر و ... وی را ترک میکنند . در ابتدای بازی شما در قطاری که پلیس ها به دنبالتان میباشند قرار دارید ، درابتدای شروع مرحله فکر میکنید در حال کنترل شخصیت اصلی بازی یعنی جودی هلمز میباشید ولی بعد از مدتی متوجه این میشوید که کاملا در اشتباه بوده و روح جودی را کنتریل میکنید . بعد از گذشت مدتی از گیم پلی بازی میبایستی لیوان ابی را به دلیل مطلع ساختن وی از اینکه پلیس ها به دنبالش هستند روی پای جودی ریخته و وی را بیدار سازید تا گرفتار دام پلیس ها نشود !!! در این عنوان دیوید کیج قصد دارد با داستان سرائی مقتدرانه اش معنی زنده بودن و مرگ رابه بازیباز بفهماند . ماورا: دو روح به شما نشان خواهد داد که مرگ و زندگی چقدر به هم نزدیک هستند و در حالی که شما اخرین نفس هایتان را می کشید ممکن است دوباره امید به زنده بودن پیدا کنید و زنده بمانید . تنها هدف ماوراء دو روح رساندن حس امید به بازیباز میباشد که همین عمر او این عنوان را بیشتر به فیلم یا رمان های تعاملی تشبیه کرده است به جای یک بازی ویدئویی !!! ... به هر حال مهم ترین و مورد توجه ترین بخش بازی داستان سرایی
ان میباشد که توانسته یکی از ناب ترین داستان سرایی های نسل را تحویل بازیبازان و منتقدین دهد ...
==============================
گرافیک ، ماورای نسل هفت ...
یکی از محبوب ترین و مورد تحصین ترین بخش های موجود در بازی گرافیک ان میباشد که به لطف تکنولوژی موشن کپچر (motion capture) که از عنوان فارنهایت به بعد مورد استفاده کوانتوم دریم قرار گرفت و موتور گرافیکی نسل بعدی اش که دارای بیش از 300000 توانست مورد تحصین و تمجید بسیاری از گیمرین و منتقدین قرار گیرد و یکی از بهترین گرافیک های نسل هفتم را داشته باشد !!! . شاید تا قبل از عرضه این بازی با خود میگفتید بهترین گرافیک این نسل را the last of us شرکت ناتی داگ داشت باشد ولی اگر این عنوان را تجربه کنید نظر شما 180 درجه تفییر پیدا کند . در این بازى تمام سایه ها، نور پردازى ها و بافت ها بسیار حرفه اى کار شده اند و کاملاً بى نقص هستند . تمام اشیاء داراى انیمیشن هاى کار شده و طبیعى هستند که با کلمات قابل توصیف نیست
=================================
تکراری ، تکرای و باز هم تکراری ...
دلیل اصلی نمرات ضعیف ماورائ دو روه گیم پلی ان بود . این بخش از بازی یعنی گیم پلی هم مانند خود بازی متفاو کار شده است برای مثال در این عنوان قابلیت تیر اندازی و کشتن افراد دیگر وجود ندارد که یکی از ضعاف گیم پلی به حصاب می اید . البته گیم پلى بازى با باران سنگین و فارنهایت تفاوت زیادی پیدا کرده و نسبت به آن دو عنوان پیشرفت چشمگیرى داشته است. اگر باران سنگین را بازى کرده باشید، شاهد این بودید که حتى راه رفتن هم روان نبود و بسیار آزار دهنده بود اما خوشبختانه راه رفتن در این عنوان بهبود یافته و مانند عناوین دیگر شده است. روش گیم پلی در این عنوان به روش کلیک زنی اختصار یافته است که برای تعریف ان میبایستی بگویم این روش از گیم پلى را فقط مى توان در بازى هاى دیوید کیج دید. این روش گیم پلى براى بازى هایى مناسب است که چندین پایان دارند و هر حرکت در پایان بازى تاثیر دارد. البته این گیم پلى فقط براى زمانى است که جودى هولمز را حرکت مى دهیم. البته این بخش نقاط قوتی هم دارد . از نقاط قوت گیم پلی این بازی میتوان به این اشره کرد که وقتی بازیباز به هدایت ایدن میپرازد با گیم پلیی بسیار باز و ازاد تر موجه میشود که این عمر بسیار عالی به نظر میرسد . برای مثال وقتی جمعیتی از سربازان پلیس شمارامحاصره میکنند میتوانید با کنترل یکی از سربازان جمعیت را به هم زده و پا به فرار بگذارید !!! در کل گیم پلی بازی را میتوان ضعیف ترین بخش در این بازی دانست که نقاط ضعفش از قوتش بیشتر بود !!!
===============================
صدا گزاری این بار به روش هانس زیمر ...
همانطور که میدانید اقای کیج در بیشتر عناوین خود با اقای نورمان کوربی در حیطه صدا گزاری کار میکرد اما پس از مرگ وی اقای کیج به سراغ هانس زیمر معروف که لور بالفه نیز در برخی از سکانس های ویدئویی بازی به ان کمک کرده بود رفت تا با توحه به نبود اقای کوربی به یک صدا گزاری ناب دیگر دست پیدا کند . صداگذارى شخصیت اصلى بازى یعنى Jodie Holmes را بازیگر هالیوودی و معروف یعنى Ellen Page بر عهده داشته و Nathan Dawkins هم که شخصیت دوم بازى به حساب مى آید را آقاى Willem Dafoe صدا پیشگى کرد . افکت های صوتی دیگر در این عنوان نیز کاملا طبیعی و خوب کرا شده اند و جای ایراد گرفتن ندارند . البته صداى محیط در هنگام کنترل
آیدن تغییر مى کند و صدا ها به شکل ممتد و با امتداد به گوش مى رسند که بدین معناست که آیدن یک روح است و وجود مادى ندارد! در کل این بخش از بازی نیز بخ خوبی کار شده است ...
==============================
سخن اخر ...
باز شاهد عنوانی جاه طلبانه ، داستان محور و .. که یک پیوند عمیق بین صنعت سینما و بازی به شمار میرفت بودیم . Beyond: Two Souls مانند عناوین قبلی استودیوی Quantic Dream و دیوید کیج ، به همان سبک، با همان محتوا، یک درام تعاملی با رویکرد غیر متعارف برای داستان‌گویی که هدف اصلیش به چالش کشیدن ذهنیات مخاطب است . پس اگر این سبک خاص از بازی‌ها را به رسمیت نمی‌شناسید (!)، این بازی هیچ جذابیتی برای شما نخواهد داشت، اما اگر طرفدار ساخته‌های قبلی آقایCage هستید، خود را برای داستانی ماورایی آماده کنید.
==============================
نکات مثبت :
صدا گزاری نسبتا خوب
داستانی عالی
پیوندی عمیق بین صنعت سینما و بازی های ویدئویی
نکات منفی :
گیم پلی تکراری که باعث و بانی نمرات نه ندان خوب بازی بود
==============================
نمرات ما :
صدا گزاری : 8.75
داستان : 9.5
گرافیک : 9.5
گیم پلی : 8.5
کل : 9
============================
نمرات وبسایت های معتبر این عرصه :
گیم اسپات : 9
گیم اینفورمر : 7.8
گیم فرانت : 5.5
ادج:5
ویدئو گیمر : 4
============================
متای بین المللی بازی : 72.59
============================
توجه:این مقاله اختصاصی فروم گیمفا نوشته و هرگونه کپی برداری از ان بدون ذکر دقیق منبع بالینک و نام نویسنده ممنوع و شرعا حرام میباشد .
============================
این نوشته را مزین نظرات ارزشمند خود کرده و مارا شاد سازید ...
![[تصویر: 716478_20130820_screen004.jpg]](http://s61.uploadboy.com:8080/d/xbnmibbfjdfx3pohyerg7v6y4ej372h2lwtxj7psh6ah5e4rfa24qrkl/716478_20130820_screen004.jpg)
![[تصویر: 90062409511201326600.jpg]](http://upcity.ir/images2/90062409511201326600.jpg)
