04-11-2020, 03:03 PM
Shadow of Destiny
بازی ماجراجویی "سایه تقدیر/Shadow of Destiny" که با نام "سایه خاطرات/Shadow of Memories" نیز شناخته میشود یک اثر داستانی با شخصیتپردازیهای بینظیر است. شخصیت آنتاگونیست این بازی بسیار جذاب است. شخصیتپردازی کاراکترها به گونهایست که شما گاهی با داستان گذشتهی یک کاراکتر نیز روبرو میشوید و با دستکاری اتفاقات گذشته میتوانید تقدیر آینده خود و دیگران را تغییر دهید. در این بازی محدودیت زمانی وجود دارد و اگر زمان را از دست بدهید و نتوانید معمای زمان خود را حل کنید باید با تقدیر (مرگ!) روبرو شوید.
شروع بازی بسیار جذاب و افسانهایست! بازی در مورد پسری به اسم آيک/Eike هست که در همان سکانس اول بازی به طور مخفیانه توسط قاتلی مرموز و ناشناس و بدون هيچ دليلی به قتل میرسد! آيک پس از مرگ به برزخ میرود و در آنجا صدایی میشنود که به اون میگوید که به دلايلی نامعلوم ميخواهد امکان زندگی مجدد را به او دهد و وسیلهای که امکان سفر در زمان را مهیا میکند را نیز به او میدهد. پس از آن آیک را به ساعتی قبل از اتفاق رخداد قتل برمیگرداند و حالا گیمر در نقش آيک بايد از وقوع مرگ خود جلوگيری کند و تقدیر خود را تغییر دهد.
داستانسرایی این بازی خارقالعاده است و داستان این بازی جزو زیباترین داستانهای تاریخ بازیهای ویدیویی است. شخصیتپردازی این بازی به گونهایست که شما عاشق دختری میشوید، به گذشته میروید و دختری شبیه دختر مورد علاقهتان پیدا میکنید و به اینکه این همان دختر است یا خیر شک میکنید، به خانه او میروید و با مادر بیمار و برادر باهوش او آشنا میشوید. از حرفهای برادرش متوجه میشوید که پدر او کیمیاگر بوده و خلاصه بسیاری از حقایق را با گفت و گو با مردم کشف میکنید. از طرف دیگر، کاراکتر اصلی (آیک) همواره با خطر روبرو شدن با مرگ (تقدیر) روبرو است و گیمر مردد میماند که چه قضیهای پشت این حوادث است. به عبارت دیگر روایت داستان این بازی خلاقانه است و شما را وادار به مشکوک شدن میکند. این عمل از همان اوایل بازی شروع میشود که در حال تماشای دختری بسیار زیبا هستیم. در این بازی به معنای واقعی تقابل عشق و مرگ پی میبرید. در واقع در این بازی شما به دنبال قاتلِ خودتان هستید!!
از خلاقیتهای داستانی بازی همین بس که به یک سکانس اشاره کنم! آنجا که دختری را که قبلأ در کافه دیدهایم به سوی ما میآید و از ما میپرسد که یک الماس و یک فندک در کافه جا نگذاشته بودیم؟ میگوییم الماس از ما نیست و فندک از ماست و بالافاصله یک نفر ناشناس از درون درخت بیرون میآید و ما با تقدیر خود (مرگ) روبرو میشویم و وارد برزخ میشویم! دوباره فرصت زندگی مجدد به ما داده میشود تا تقدیر خود را تغییر دهیم و هر دفعه دیالوگها تغییر میکند و این عمل مرگ و برگشت از مرگ اینقدر تکرار میشود که بالاخره تصمیم درست را میگیریم و تقدیر خود را تغییر میدهیم. حتی پایانبندی بازی نیز خلاقانه است به طوری که شما با تصمیمات خود میتوانید حدود هشت نوع پایان مختلف را رقم بزنید.
همانطور که اشاره کردم، این یک اثر داستانی است، فیلمبرداری مناسبی دارد و زاویههای چرخش دوربین آن بسیار دلنشین است. این بازی ماجراجویی توسط شرکت کونامی اولین بار برای پلی استیشن 2 ساخته شد و بعدها شاهد حضور آن در کنسولهای دیگر نیز بودیم. گرافیک بازی در زمان خود بسیار خوب بود و از بازیهای زمان خود جلوتر بود. من مدت زیادی دنبال اسم این بازی بودم! چندی پیش پس از بیش از 10 سال دوباره آن را کشف و تجربه کردم. جادوی این بازی آنچنان بود که باز هم از تجربه آن بسیار لذت بردم و سایهای که خاطراتم را از این بازی پوشانده بود کنار زدم! هرچند مدت زمان گیمپلی بازی کوتاه است و گیمپلی بسیار سادهای دارد و بیشتر شما به دنبال کشف معماها و پیدا کردن اماکن، وسایل و افراد مختلف هستید اما اشتباه نکنید معماهای این بازی آنچنان آسان نیستند و گاهی پیچیدگی معماهای بازی با اعصاب و روانتان بازی میکند! پیچیدگی این بازی در حد پیچیدگی بازی افسانه زلدا: اکارینای زمان بود. در این بازی شاهد دیالوگهای بسیار جذابی هستیم. صداگذاری بازی توسط صداپیشگان بسیار حرفهای صورت گرفته و موسیقی بازی نیز بسیار زیباست ولی موسیقی نیز گاهی تکراری میشود.
شما در بازی صاحب دو نقشه مختلف از یک منطقه میشوید، یکی نقشه قدیمی و دیگری نقشه جدید و زمانی که به گذشته سفر میکنید باید از نقشه قدیمی استفاده کنید. این بازی در 10 فصل روایت میشود و در هر کدام از آنها شما به دنبال سرنخهایی برای کشف ماهیت اصلی قاتلِ خودتان هستید! گیمپلی بازی در نسخه کامپیوتری روانتر شده است زیرا برای حرکت کردن علاوه بر کلیدهای جهتدار میتوانید جهت دوربین را با ماوس تغییر دهید. البته درون خانهها امکان چرخش دوربین با ماوس وجود ندارد اما با کلیدهای جهتدار به راحتی میتوانید در درون خانه حرکت کنید. رنگپردازی و گرافیک بازی دلنشین است و گاهی هنگامی که به گذشته دور سفر میکنید رنگپردازی بازی کاملأ متحول و دگرگون میشود و فضای بازی تغییر میکند. تجربه این بازی به مانند دیدن یک فیلم سینمایی بسیار جذاب است.