03-06-2018, 03:19 PM
بازی Uncharted 4: A Thief’s End با داستان سرایی، دیالوگ ها و ترکیب آن ها با گیم پلی لذتی به کاربر خود بدهد تا وارد عصر جدیدی از بازی ها شویم
آنچارتد 4 را می توانید بهترین و شیرین ترین 60 دلاری بدانید که در زندگی خود خرج کرده اید. A Thief’s End می تواند هر فرد را یک عاشق گیم سازد. آنچارتد 4 ارزش این همه صبر را داشت زیرا هیجان انگیز، داستان محور، سینمایی و یکی از ماندگار ترین بازی های نسل هشتم در ذهن مخاطبان دانست که می تواند سالیان دراز در ذهن کاربران باقی بماند. بازی که توانایی این را دارد در آینده روی بازی های دیگر تاثیر بگذارد و باعث پیشرفت بخش اکشن-ماجرایی سوم شخص شود. ناتی داگ با آنچارتد 4 نشان داد که چطور می توان بازی طراحی کرد که روایت و داستانی بی نقص داشته باشد و در عین آرامش، پر آشوب باشد، آنچارتد نشان می دهد چقدر می توان دوستدار خانواده بود و برای آن ها هر کاری کرد.
هنگامی که به گذشته فکر می کنیم و سراغ بازی های آن دوران می رویم، میبینیم که استودیو ناتی داگ نقش چشم گیری در آن داشته است و در واقع خاطره ساز دوران گذشته ما دوباره دست به کاری جدید زده است و می خواهد یک دگرگونی دیگر در بین هم نسل های خود ایجاد کند. کِراش همان باندیکوت دوست داشتی و یا جک و دکستری که تمامی آن ها با سبک های خودشان، خود را در دل ما نهادینه کردند.
نیتن شخصیت اصلی سری بازی های Uncharted نه قهرمان محسوب می شود و نه آشوب گر بلکه او را نمی توانیم در هیچ کدام از این دو دسته قرار دهیم. نیتن بیشتر شبیه به یک شخصیت خاکستری است که در لحظه می تواند خوب یا بد باشد. نیتن دریک در ذهن طرفداران خود شخصیت خوبی دارد، اگر چه بدون هیچ درنگی دست به کشتار دشمنان خود می زند و دنبال به سرقت بردن گنج های معروف دنیا است اما دربین طرفداران خود محبوب است شخصیتی نترس و دوست داشتنی. هنگامی که در سری اول بازی نیتن سراغ گنج اِلدواردو رفت و داستانی که با گشت و گذار برای یافتن تابوت جد خود یعنی سِر فرانسیس دریک آغاز شد اینقدر محبوب شود و به یکی از بهترین بازی ها در نسل هفتم کنسول های خانگی تبدیل شود.
زمانی که آنچارتد 4 شروع شد، دیگر نشانی از آن نیتن سابق نبود. نه شوقی، نه هیجانی، نه گنجی و نه حتی اسلحه واقعی! حال او به همراه النا فیشر که در سری های مختلف بازی نقش یک روزنامه نگار مستقل را ایفا می کرد، در سری جدید نقش همسری را برای نیتن دریک بازی می کند که خاطرات زیادی با او داشته است. شاید آغاز آنچارتد 4 هیجان سابق خود را نداشته باشد، شاید داستان بازی روال قبل را طی نخواهد کرد اما باید به نیتن دریک فرصت داد چون حالا دیگر او یک کار روزمره دارد، رئیس دارد، همسر دارد و در یک خانه بزرگ زندگی می کند. ولی تمامی این آرامش زمانی بر هم زده می شود که فردی که همه فکر می کردند 15 سال گذشته مرده است باز می گردد نام او سم (برادر نیتن) است، نیتن او را می بیند و داستان آغاز می شود.
داستان سرایی و نحوه ارتباط شخصیت های اندک بازی با کاربر آن چنان محکم و پا بر جاست که نمی توان هیچ ایرادی از آن گرفت. شاید سم، نیتن، ویکتور و النا شخصیت های پیچیده با دیالوگ های سنگین نباشند اما یک احساسی نسبت به هم دارند و نحوه ارائه آن که توسط کارگردان های بازی انتخاب شده است، باقص شده تا همه چیز دقیق پیش رود. این طرز روایت داستان در تمام قسمت های بازی هیچ زمان از آب و تاب خود نمی افتد و تکراری نمی شود.
تمامی این موارد لحظات شخصی بسیاری را در طول دنیای پر آشوب بازی رقم می زند. لحظاتی که در دیگر بازی ها کمتر به چشم می خورد که تا اینقدر احساس نزدیکی به کاراکتر اصلی بازی کنیم. شما در واقع خود را در نقش نیتن دریک می دانید و مشکلات او مشکلات شما نیز است و احساس عجیبی در طول بازی همراه شماست.
حرکات دوربین در طول بازی و سکانس های مختلف با تمام دقت و جزئیات کامل، باعث شده آخرین روایت نیتن دریک هیچ دست کمی از فیلم های سینمایی نداشته باشد . این موضوع در سکانس های داستانی میان بازی بیشتر خود را نشان می دهد. نمایش محیط و منظره هایی که با دقت طراحی شده اند به جذابیت آن می افزاید و نشان می دهد که در سری جدید استودیوی ناتی داگ تمام تلاش خود را در نقش و چهره پردازی شخصیت ها کرده اند تا به بهترین نحو ارائه داده شوند تا کاربر بتواند به درک کاملی از بازی برسد.
تنوع در محیط های بازی گرچه زیاد نیست و بیشتر در محیط جنگلی گذر می کند، اما با این حال این محیط های اندک آنقدر بزرگ و خوب طراحی شده اند که نمی توانید ایرادی از آن ها بگیرید. آنچارتد 4 بر خلاف سری های پیشین خود دیگر یک بازی کاملاً خطی نیست و تنها یک مسیر وجود ندارد. در سری جدید محیط بازی به قدری بزرگ و عظیم طراحی و ساخته شده که گاهی مبهوت آن می شوید. وقتی بالای برج ها و یا صخره ها می ایستید، می توانید راحت تا دوردست ها را مشاهده کنید که شما بار ها با این صحنه ها در طول بازی مواجه خواهید شد.
گیم پلی آنچارتد 4 همانند سری های پیشین خود، در سری بازی های اکشن-ماجرایی سوم شخص قرار میگیرد که مملو از معماها، تیراندازی ها و البته مخفی کاری ها است. البته این بدین معنا نیست که آنچارتد 4 را جزء بازی های سبک مخفی کاری قرار دهیم بلکه مخفی کاری تنها جزئی از اجزاء گیم پلی بازی است. یکی جالب ترین صحنه های بازی برای ما ایرانیان اشاره به تخت جمشید (پرسپولیس) است.
کشتن بی سروصدای دشمنان و استفاده از طناب و قلاب بازی از دیگر لذت های آن است، که به شما کمک می کنند روند بازی را به راحتی ادامه دهید، از راه های صعب العبور گذر کنید، از افتادن خود به دره ها جلوگیری کنید و یا با استفاده از طناب رو سر دشمنان خود فرود بیایید و آن را را نابود سازید. با استفاده از قلاب خود نیز می توانید اشیای مختلف را جابهجا و یا پاز های بازی را حل کنید.
گرچه یک گیم پلی خوب، بی ایراد و لذت بخش می تواند موجب موفقیت یک بازی شود اما آنچارتد 4 پا را فراتر از آن نهاده. یکی از اصلی ترین خصوصیت های مجموعه آنچارتد همان Set Piece یا همان پی ریزی صحنه های اکشن است. که گاهی این صحنه ها آنقدر عظیم و پرجزئیات است که نمی توان کمترین ایرادی در آن ها گرفت.
حل معما نیز همچنان جزء مهم و جدانشدنی از ماجراجویی های نیتن هستند. بی شک نمی توان بدون عبور از تله های خطرساز و یا حل کردن معما های سخت و دشوار به گنجی بزرگ رسید. در این سری بازی نیز برای رسیدن به میراث دزد دریایی معروف یعنی هِنری اِوری، باید از معماهای سخت و دشوار عبور کنید. نکته ای که در آنچارتد 4 وجود دارد، کم شدن تعداد معما های این سری به نسخه های پیشین است، البته همین تعداد کم بسیار زیبا طراحی شده اند و تعداد معما ها در سری جدید جای خود را به درگیری های فیزیکی با دشمنان داده است.
در این سری نیز فقط نیتن نیست که به دنبال این گنج است، بلکه در این راه با دشمنان زیادی رو به رو خواهید شد که در واقع بیانگر بخش اکشن این سری و ایفا نقش بخش اکشن است.
اما بخش بزرگی از لذت و خاطرات عظیم بازی از جمله جلوه های بصری چشم نواز و گیم متنوع را موسیقی و صداگذاری بازی به دوش می کشد. گشت و گذار در محیط های تاریخی برای پیدا کردن گنج را موسیقی ها لذت بخش می کنند. موسیقی ها با محیط و وضعیتی که در لحظه در آن قرار دارید تطابق دارد که با آوای دل نشین و یا هراسان این ریتم از بازی را حفظ خواهد کرد.
افرادی همانند نولان نورث، تروی بیکر و اِمیلی ژز که مسئولیت صداپیشگی شخصیت های تیتن، سم و اِلنا را برعهده داشتند این کار را به نهو احسن انجام داده اند. صداگذاری اسلحه ها نیز به خوبی کار شده اند و مشکلی در این رابطه نیز احساس نمی شود. تمامی این موارد باعث شده است تا صحنه های اکشن و محیط بازی آنقدر واقعی به نظر برسد که همانند تماشای فیلم های مطرح هالیوود باشند.
پس از پایان بخش داستانی بازی و دیدن صحنه پایانی این سری کار شما با آنچارتد 4 تمام نخواهد شد. بخش مولتی پلیر بازی با تغییرات ریز و درشتی که نسبت به سری های پیشین داشته می تواند مدت ها شما را سرگرم خود کند. بخش چند نفره بازی از چهار حالت در مقیاس های 5 در 5 و 4 در 4 تشکیل شده است. در این بخش می توانید شخصیت های آنچارتد را ملاقات کنید. یکی از مواردی که به تازگی به بخش مولتی پلیر سری آنچارتد اضافه شده، توانایی استفاده از قدرت ها ماوراطبیعت است. به طور مثال می توانید دشمنان اطراف خود را از بین ببرید و یا هم تیمی خود را مداوا کنید.
آنچارتد 4 را می توانید بهترین و شیرین ترین 60 دلاری بدانید که در زندگی خود خرج کرده اید. A Thief’s End می تواند هر فرد را یک عاشق گیم سازد. آنچارتد 4 ارزش این همه صبر را داشت زیرا هیجان انگیز، داستان محور، سینمایی و یکی از ماندگار ترین بازی های نسل هشتم در ذهن مخاطبان دانست که می تواند سالیان دراز در ذهن کاربران باقی بماند. بازی که توانایی این را دارد در آینده روی بازی های دیگر تاثیر بگذارد و باعث پیشرفت بخش اکشن-ماجرایی سوم شخص شود. ناتی داگ با آنچارتد 4 نشان داد که چطور می توان بازی طراحی کرد که روایت و داستانی بی نقص داشته باشد و در عین آرامش، پر آشوب باشد، آنچارتد نشان می دهد چقدر می توان دوستدار خانواده بود و برای آن ها هر کاری کرد.