01-27-2013, 04:46 PM
از ماموریت های GTA 3 خیلی خوشم میومد ولی سن اندریاس هم خیلی جالب بود ولی الان هیچ علاقه ای به بازی کردن GTA V ندارم 43:
سپاس 74:
سپاس 74:
نقدی کوتاه از سری بازی های GTA
|
01-27-2013, 04:46 PM
از ماموریت های GTA 3 خیلی خوشم میومد ولی سن اندریاس هم خیلی جالب بود ولی الان هیچ علاقه ای به بازی کردن GTA V ندارم 43:
سپاس 74:
04-11-2020, 02:10 PM
(آخرین ویرایش: 04-11-2020, 02:10 PM، توسط peyman_eun.)
Grand Theft Auto
سری "Grand Theft Auto" یا به اختصار GTA بهترین سری اپنورلد/Open World در تاریخ بازیهای ویدیویی و بزرگترین دستاورد صنعت بازیهای ویدیویی محسوب میشود. سری "جی تی ای" تحول بزرگ و عظیمی در بازیهای سبک اپنورلد به وجود آورد. تأثیری که این سری بازی بر روی بازیهای بعد از خودش گذاشت حیرتآور و غیر قابل انکار است. واقعأ این سری بازی معنای حقیقی خلاقیت است. ایدهی خارقالعاده بازی کنار زدن تمام محدودیتها و شبیهسازی یک جهان گسترده و عظیم در قالب یک بازی ویدیویی بوده است. تقریبأ هر کاری که در زندگی واقعی میتوانید انجام بدید، در این سری هم میتوانید انجام بدهید و حتی گاهی میتوانید به آرزوهایی دست پیدا کنید که شاید در زندگی واقعی امکان دستیابی به آنها را نداشته باشید. گیمپلی این سری بازی به طرز دیوانهواری گسترده و شاهکار است. دوست دارید بدوید یا قدمزنی کنید و ول بچرخید؟ خسته شدهاید و میخواهید در اقامتگاه خود بخوابید؟ میخواهید در خانهتان لباستان را عوض کنید و کلاهی بر سر بگذارید؟ یا گرسنهاید و میخواهید در رستوران غذا سفارش بدهید؟ هوس سفر به سرتان زده است و میخواهید بروید در شهری دیگر برای خود خانهای بخرید؟ اما پول آن را ندارید و مجبورید یکسری مأموریت مثل تاکسیرانی، ترور! و ... انجام دهید تا پول خریدنش را به دست آورید؟ دوست دارید با مشت و لگد به جان مردم بیافتید؟ یا اسلحههای مختلف (از کُلت گرفته تا آر پی جی، بمب، اسلحههای خاص مثل اسنایپر و ... تنوع این اسلحهها خیلی زیاد هست ولی در نسخههای مختلف این سری تنوع و تعدادشان کمی متفاوت است که در ادامه به آن خواهم پرداخت) داشته باشید و مردم و پلیسها را تار و مار کنید؟ البته که دوست ندارید، دوست دارید سوار انواع ماشینها یا وسیلهی نقلیه دیگری مثل قایق، کشتی، هلی کوپتر، هواپیما، جت، تانک، موتور و ... شوید؟ یا آنها را منفجر کنید؟! پلیس هویت شما را فهمیده و مجبورید رنگ ماشین خود را جهت عدم شناسایی عوض کنید؟ یا باید ماشینی را برای ترور کسی بمبگذاری کنید؟ هوس کنترل ماشین کوکی یا هواپیمای کنترلی به سرتان زده است؟؟ دنبال یک ماشین فراری یا مسابقهای هستید ولی نمیدانید کجا آن را بیابید؟ دوست دارید چتربازی کنید؟ دوست دارید وقتی سوار ماشینی شدید رادیو را روشن کنید و آهنگ بشنوید؟ اگر هم خوشتان نیامد کانال رادیو را عوض کنید؟ دوست دارید با موتور تهچرخ بزنید؟ دوست دارید با ماشینهای دیگر کورس برگزار کنید و در مسابقات مختلف شرکت کنید؟ دوست دارید شرطبندی کنید؟ دوست دارید دختر (فاح...) سوار ماشینتان کنید؟ واقعأ که! دوست دارید وارد خانهها و یا مغازهها شوید و اسلحههای مختلف بخرید؟ دوست دارید بسیاری از ورزشها مثل گُلف، اسکیت برد و ... را تجربه کنید؟ اگر انجام بسیاری از این کارها برایتان لذتبخش است پس این سری بازی مختص شماست. البته نسخهها و قسمتهای مختلف این سری بازی ویژگیهای خاص خود را دارند و قابلیتها، امکانات و جزئیات آنها تفاوتهایی دارد. همهی این قابلیتها به کنار، به جرأت میگویم کدهای تقلب این سری بازی نیز خاطرات و تجربههای وصفناپذیری به گیمر انتقال میدهند! به این موضوع در ادامه خواهم پرداخت چون اکنون میخواهم به ترتیب قسمتهایی که از این سری تجربه کردهام را برایتان آنالیز و بررسی کنم. از بازی قدیمی "GTA 1997" شروع میکنم. فوقالعاده نوستالژیک، نزدیک است اشک شوق در چشمهایم جمع شود! در این بازی زاویه دوربین از بالا بود و طبق تماسهایی که در باجه تلفن صورت میگرفت، گیمر میباییست مأموریتهای مختلفی همچون دزدیدن خودروها و تغییر رنگ آنها جهت جلوگیری از شناسایی شدن توسط پلیس، کشتن یکسری افراد با اسلحه یا زیر کردن آنها یا با مشت و لگد و ...، تاکسیرانی، اتوبوسرانی، راندن آمبولانس و ...، راندن ماشین آتشنشانی و خاموش کردن محلهای آتش گرفته، فرار از دست پلیسها (و چقدر تلخ بود موقع دستگیر شدن توسط پلیس به اتهام تصادف، قتل و زیر کردن مردم بیچاره و پخش کردنشان روی زمین و ... و مشاهدهی آن کلمهی !BUSTED و شروع مرحله دوباره از اول) و ... همهی اینها اکثرأ در یک تایم مشخص باید انجام میشدند و در صورت موفقیتآمیز بودن مأموریت، مقداری پول کسب میکردید. در زمان خودش بازی بسیار فان و سرگرمکنندهای بود. ضمن اینکه تجربهی یک بازی اپنورلد با اینهمه ویژگی و امکانات در آن زمان بسیار لذتبخش بود. بازی "GTA II" بجز اندکی بهبود گرافیک بازی و کار کردن بیشتر روی جنبه دوبعدی بازی، تغییر آنچنانی دیگری انجام نشده بود و شاهد همان مأموریتهای مشابه با قسمت اول بودیم. اما سری جی تی ای آنجا غوغا کرد و بر سر زبانها افتاد که بازی سهبعدی "GTA III" منتشر شد. انقلابی در عرصهی بازیهای Open World که همگان را شگفتزده کرد! این بازی نه تنها در زمان خود شاهکار بود بلکه هنوز هم تجربهی آن لذتبخش است. به عبارت دیگر، اگر بخواهم خلاقانهترین و نوآورترین بازی اپنورلد تاریخ را نام ببرم آن قطعأ جی تی ای 3 خواهد بود. به این دلیل که این بازی چند نوآوری شگفتانگیز داشت یکی اینکه زاویه دید بازی از حالت دوبعدی دو قسمت قبل آن به حالت سهبعدی ارتقا یافته بود و دیگری اینکه این بازی در زمان خودش نمونهی بارز و کامل یک بازی Open World دارای جزئیات باورنکردنی و نقشهای بسیار گسترده و عظیم بود. گیمر میتوانست مراحل و مأموریتهای بازی را رها کند و هرجا دلش میخواست و هر کاری که امکانش وجود داشت و اراده میکرد را انجام میداد. خلاصه اینکه انقلاب اصلی سری بازیهای جی تی ای از GTA 3 شروع شد اما این بازی محدودیتهایی هم داشت، تعداد مغازهها و تنوع آنها و خانههایی که گیمر میتوانست وارد آنها شوند محدود بود اما در قسمتهای بعدی این سری محدودیتها کمتر و کمتر شد و تنوع مغازهها نیز بسیار بیشتر شد. بازی GTA 3 کدهای تقلب خاطرهانگیز زیادی هم دارد به عنوان مثال کدهای تقلب ظاهر شدن وسایل نقلیه خاص مثل تانک (چقدر تانکسواری و شلیک توپ تانک و منفجر کردن ماشینها لذتبخش بود به خصوص منفجر کردن ماشینهای پلیس! حس شاخ بودن به گیمر دست میداد!)، کدهای تقلب مربوط به ارتقا ویژگیها و امکانات خود همچون جان بینهایت! (هرگز نمیمردید مگر اینکه در دریا غرق میشدید یا پلیس شما را دستگیر میکرد)، خشاب بینهایت اسلحه، پول (پول زیادی که اصلأ تمام بشو نبود و هر خانه گران قیمتی که امکان خریدش وجود داشت را راحت میتوانستید بخرید)، ماهيچه! (میتوانستید برای مدت نامحدود بدوید بدون اینکه خسته شوید)، پلیس 5 ستاره (که اگر دنبالتان میافتادند به سرعت دخلتان را میآورند منتها اگر کد تقلب جان بینهایت را هم همزمان میزدید این شما میبودید که دخل تک تکشان را میآوردید!) و ... اما همهی این کدها به کنار... فکر میکنم حتمأ کد تقلب BANGBANGBANG در GTA 3 (و کد BIGBANG در GTA: Vice City) را تجربه کردهاید! باور کنید حس خوبی میداد! با نوشتن این کد... بوووم! هر وسیلهی نقلیهای که در اطرافتان بود منفجر میشد. این بازی خلاقیتها و جزئیات بسیار زیادی داشت مثلأ وقتی سوار ماشینی میشدید در حین رانندگی، رادیو پخش میشد و میتوانستید کانال آن را عوض کنید. در هنگام رانندگی و تعقیب و گریز یا تیراندازی و بسیاری از اعمال دیگر، هوش مصنوعی بالای آدمها، ماشینهای اطراف و پلیسها احساس میشد. ویژگی تخریبپذیری قابل لمس بود. در این بازی وسایل نقلیهای همچون قایق موتوری، ماشین کوکی، هواپیمای کوچک کنترلی، هواپیمای Dodo و ... نیز وجود داشتند اما به تعداد بسیار محدود و پیدا کردن آنها بسیار سخت بود و استفاده از بعضی از آنها مثل هواپیمای کنترلی فقط با طی مراحل بازی امکانپذیر بود. خلاصه جی تی ای 3 تحول بزرگی در بازیهای اپنورلد بعد از خودش به وجود آورد. به طوری که در "GTA: Vice City" بازی از جنبههای مختلف بهبود پیدا کرد و جزئیات و امکانات آن به مراتب بیشتر شد هرچند GTA: Vice City تحول یا انقلاب بزرگی در این سری محسوب نمیشود. دلیلش هم این است که این قسمت راه همان GTA 3 را ادامه داده بود و خوشبختانه روند رو به رشدی داشت اما ایدهی بزرگی نداشت. نقشهی بازی GTA: Vice City به مراتب وسیعتر و دارای جزئیات بسیار بیشتری نسبت به GTA 3 بود. اینبار وسایل نقلیه بسیار متنوعتر از قسمت قبل بودند، انواع قایقها، هواپیماها و تانک جنگی و ... به بازی اضافه شده بودند. حتی کدهای تقلب بازی هم به مراتب بیشتر از قسمت قبل بودند. مراحل و مأموریتهای بازی بیشتر و جذابتر شده بودند. بیشترین تحول بازی در تنوع و تعداد مغازهها (اسلحه فروشی، تعمیرکاری و ...) بود و همینطور مأموریتهای متنوع بازی (از جمله ترور، جا به جا کردن محمولهها یا افراد خاص و ...) و ارتباطی که کاراکتر اصلی با اشخاص و گروههای مافیایی برقرار میکرد، بیش از پیش به جذابیت بازی افزوده بود. در واقع این قسمت در زمینهی شخصیتپردازی هم موفق بود. اما سری جی تی ای واقعأ آنجا از حد و مرزها گذر کرد که راکاستار از بازی "GTA: San Andreas" رونمایی کرد. یک جهان آزاد به تمام معنا. در این بازی تنوع امکانات بازی تا حدی زیاد شده بود که سلاحهای جنگی خاص و وسایل نقلیهای مانند تانک، هواپیما، جت و ... که در قسمتهای قبلی این سری نایاب یا کمیاب بودند حال در GTA: San Andreas از هر کدام انواع مختلف این وسیلههای نقلیه با ویژگیها و قدرتهای متفاوت یافت میشد. تنوع مغازهها و امکان دسترسی به آنها تا حدی زیاد شده بود که گیمر احساس محدودیت نمیکرد هرچند انتظارات گیمرها روز به روز در حال بالا رفتن است و دنیای بازیهای ویدیویی به سمت حذف محدودیتها و نزدیک کردن این بازیها به سمت زندگی واقعی پیش میرود. نمیخواهم تکرار مکررات کنم فقط تا همین حد بگویم که وسعت بازی GTA: San Andreas تا حدی بالاست که گیمر میتواند با این بازی برای همیشه زندگی کند یعنی اینگونه نیست که پس از اتمام همهی مراحل، این بازی تمام شود نه! در واقع مدت زمان گیمپلی این بازی تقریبأ نامحدود است و خیلی طول میکشد تا بتوانید تمام مراحل اصلی و جانبی آن را تکمیل کنید. طراحی خودرو ها، موتورها و دیگر وسایل نقلیه بیش از قسمتهای قبلی به واقعیت نزدیک شده بود و تفاوتهای فنی آنها از منظر سرعت و خراب شدن قابل تحسین بود. یکی از مهمترین برتریهای بازی GTA: San Andreas بر قسمتهای قبلی سری جی تی ای، گرافیک بالای بازی بود. از طرف دیگر، گیمپلی به مراتب روانتر و متنوعتر شده بود. به عنوان مثال کاراکتر اصلی میتوانست ماهیچهاش را تقویت کند (مثلأ به دلیل ورزش در باشگاههای بدنسازی و ورزشی) و قابلیتهای ارتقایی دیگر در شنا و ... گیمر میتوانست در رستوران غذا سفارش دهد و گرسنگیاش را رفع کند! کدهای تقلب این قسمت صدها برابر بیشتر از قسمتهای قبلی بود! که از جمله محبوبترینهای آنها میتوانم به جت (JUMPJET) و کوله جت (ROCKETMAN) و ... اشاره کنم. طراحی مراحل بسیار متنوع صورت گرفته بود و این یکی دیگر از برتریهای این قسمت به قسمتهای قبلی بود. اگر GTA 3 فقط میتوانستید سوار قطار شهری شوید و در جاهای مشخص پیاده شوید باید بدانید که در GTA: San Andreas قطار در دستان شماست و این شمایید که آن را هدایت میکنید. اگر در قسمتهای قبلی این سری هواپیمای کنترلی یا هواپیماهای کوچک را کنترل میکردید باید بدانید که در GTA: San Andreas میتوانید سوار انواع هلی کوپترها، هواپیماها، جتها و ... شوید، از ارتفاع بپرید! و چتر نجات خود را باز کنید. اینها اندکی از قابلیتهایی بودند که این قسمت را بسیار محبوب و لذتبخش کرده بود. بازی "GTA: Liberty City Stories" یک عقبگرد کامل بود! و نه تنها هیچ برتری به GTA: San Andreas نداشت بلکه از نظر گرافیک و حتی وسعت بسیار ضعیفتر از آن بود. متأسفانه بنده هیچگاه بازی "GTA IV" که در زمان منتشر شدنش با بازخوردهای بسیار خوبی روبرو شد را تجربه نکردم ولی موفق به تجربهی بهترین قسمت سری جی تی ای یعنی "GTA V" نسخه PC شدم و اکنون میخواهم از این تجربهی لذتبخش و شگفتانگیز بگویم. خوشبختانه راکاستار سنگ تمام گذاشته است و روی گرافیک نسخه PC عالی کار شده است. در واقع همچین گرافیکی برای یک بازی Open World با این وسعتِ حیرتانگیز، بسیار بالا است و روی نورپردازی بازی هم عالی کار شده است. گیمپلی بازی نیز بسیار حرفهای تر و واقعگرایانهتر از قسمتهای پیشین این سری شده است. یکی از مهمترین نقاط قوت بازی GTA V جزئیات و ریزهکاریهای بسیار بالای آن است و عمق تصویر بسیار بالاست (نماهای دوردست به راحتی قابل مشاهده هستند) تا حدی که با یک کُلت ساده میتوانید رانندهی هلی کوپتر را هدف بگیرید! امکانات فان و جالبی هم در این قسمت اضافه شده مثلأ در GTA V قابلیت این وجود دارد که گالن بنزین را نزدیک ماشینتان یا هر وسیلهی دیگری خالی کنید و سپس یا یکی دو شلیک ساده آن را شعلهور کرده و منفجر کنید! همچنین به این بازی همانند بازیهای دیگر راکاستار قابلیت انجام مخفیکاری برای طی بسیاری از مراحل افزوده شده است (مثلأ در بوتهها میتوانید مخفی شوید) و بهتر است برای طی این مراحل از سلاحهای مجهز به صداخفهکن استفاده کنید. خوبی این بازی این هست که هم سومشخص دارد و هم میتوانید زاویه دوربین را به اولشخص تغییر دهید. کلأ سری جی تی ای هم شوتر محسوب میشود هم ورزشی، هم ریسینگ، هم اکشن، هم داستانی و هم یک شبیهسازی واقعی! و این ویژگیها در GTA V به اوج خود رسیده است. یادتان هست در بازی Commandos میتوانستید بین چند شخصیت مختلف هر زمانی که برایتان امکانش بود سوئیچ کنید؟ حال این ایده خلاقانه به GTA V راه یافته است. البته شما نمیتوانید در هنگام انجام دادن ماموریت با هر فرد، اقدام به عوض کردن شخصیت کنید. بنابراین خلاقیت و نوآوری اصلی بازی GTA V در این است که در این بازی امکان سوئیچ بین سه شخصیت مختلف وجود دارد: فرانکلین، مایکل و تِرِوِر. هر کدام از این سه شخصیت ویژگیهای اخلاقی بسیار متفاوتی دارند و این بازی در معرفی خصوصیات و ویژگیهای این سه شخصیت بسیار خوب عمل کرده است. به خصوص اینکه شخصیتپردازی شخصیت "تِرِوِر" (یک روانی تمام عیار) نیز بسیار عالی صورت گرفته است. از طرفی دیالوگهای بازی بسیار خوب نوشته شدهاند و به خصوص شوخیهای تِرِوِر بسیار سرگرمکننده است. هر کدام از سه شخصیت اصلی بازی، مهارتهای خاص و متفاوتی دارند. فرانکلین در اتومبیلرانی مهارت دارد و میتواند در حین رانندگی زمان را به مدت کوتاهی آهسته کند (راکاستار برخی از ویژگیهای بازی دیگرش یعنی مکسپین 3 همچون سکانسهای آهسته را به GTA V وارد کرده است)، مایکل در تیراندازی مهارت دارد و تِرِوِر هم در هواپیما رانی مهارت دارد و دارای مود دیوانگی است که با استفاده از آن میزان قدرت ضرباتش بر روی دشمنان دو برابر میشود. گیمر باید از مهارتهای آنها به طرز مناسبی برای انجام مراحلی همچون سرقت از بانک و ... استفاده کند و به عبارت دیگر این شما هستید که استراتژی استفاده از مهارتهای آنها را طرحریزی میکنید. در این بازی اینقدر روی جزئیات خوب کار شده که حتی از بسیاری از بازیهای شوتر و یا ریسینگ که فقط در یک زمینه تمرکز میکنند بهتر عمل کرده است. به عنوان مثال در هنگام رانندگی علاوه بر شنیدن آهنگهای بسیار لذتبخش رادیو، زمانی که زاویه دوربین را به درون ماشین (اولشخص) تغییر میدهید اگر شما تصادف کنید ممکن است شیشه ماشین بشکند و میبینید گاهی مثلأ شخصیت تِرِوِر (که حالت روانی دارد) مُشتش را بر روی فرمان میکوبد! و لعنت میفرستد! به عبارت دیگر در مقابل تصادف از خود واکنش نشان میدهد. اگر کمی به ریزهکاریهای بازی دقت کنید متوجه نکات خلاقانه بسیار زیادی در بازی میشوید مثلأ هنگام رانندگی دید دوربین را روی اول شخص بگذارید و سرعت ماشین را کم و زیاد کنید و ببینید چگونه و با چه ظرافتی عقربه سرعت نیز پایین و بالا میرود. میخواهم بگویم که سازندگان روی جزئیات به صورت دقیق تمرکز کردهاند. یکی از امکانات جالب بازی قابلیت کار با گوشی تلفن همراه هست، شما علاوه بر زنگ زدن میتوانید کارهای دیگری انجام دهید. مثلأ میتوانید با گوشیتان وارد اینترنت شوید و وبگردی کنید. به عنوان مثال، قیمت ماشینهای درون بازی را از اینترنت بخوانید و سپس در صورت داشتن پول کافی اقدام به خرید آنها کنید. گیمپلی این بازی نسبت به قسمتهای پیشین برتریهای زیادی دارد از جمله تنوع مکانها و امکانات آن همچون شهربازی، تله کابین، شکار حیوانات، ورزشهای مختلف مثل یوگا، تنیس و ... یکی از تجربههای ناب و هیجانانگیز بازی هم وقتی هست که سوار تِرَن بشوید و دوربین را در حالت اولشخص قرار بدید. یکی دیگر از تجربههای ناب بازی بالونسواری هست (بالون ATOMIC) و صد البته منظورم پریدن از بالون و باز کردن چتر نجات است (حتمأ این سقوط آزاد را تجربه کنید!). اسلحهها و ماشینهای بازی نیز بسیار متنوع هستند و در صورت داشتن پول کافی میتوانید انواع مختلف آنها را تهیه کنید. مثل در اسلحه فروشی ویترینی از انواع مختلف اسلحهها و امکانات جانبی دیگر همچون چتر نجات و ... را مشاهده میکنید. بازی صداگذاری خوب و موسیقی جذابی دارد به خصوص آژیر ماشینهای پلیس هیجان زیادی به گیمر منتقل میکند و همچنین صداگذاری شخصیتها به خصوص صداپیشهی شخصیت تِرِوِر خیلی خوب صورت گرفته بود. گیمپلی بازی هم در بخش شوتر و هم در بخش ریسینگ روان و واقعگرایانه است. روی انیمیشنهای بازی هم خوب کار شده است و روایت داستان به صورت سینمایی صورت گرفته است. در این قسمت روی تخریبپذیری محیط و هوش مصنوعی مردم و پلیسها نیز خیلی خوب کار شده است. خلاصه نسخه PC تجربهی فراموشنشدنی برای من رقم زد. در واقع به نظرم GTA V ضمن حفظ المانهای قسمتهای قبلی این سری، آنها را از نظر کیفی بسیار بهبود داده و نوآوریهای جدیدی همچون امکان سوئیچ بین سه شخصیت مختلف به آنها افزوده است.
|
|
موضوعهای مشابه… | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
بررسی بازی The Quarry : فیلم خوب، بازی معمولی | علی امینی | 0 | 1,112 |
06-14-2022, 03:46 PM آخرین ارسال: علی امینی |
|
زمین بازی خدایان،نقد بازی INJUSTICE GODS AMONG US | Funny Man | 29 | 14,692 |
11-28-2020, 06:39 AM آخرین ارسال: saeid15 |
|
دنیای خمیری (نقدی کوتاه از بازی بیاد ماندنی neverhood)+دانلود بازی | ALAN PAYNE | 14 | 9,577 |
04-11-2020, 02:31 PM آخرین ارسال: peyman_eun |
|
بیوگرافی کوتاه کرکتر های بازی | Lightninghero | 6 | 3,393 |
09-08-2017, 08:04 PM آخرین ارسال: Lightninghero |
|
مدیریت بازی مدیریت زندگی است .نقد بازی قهرمانان دیوار قرون وسطی | mghnlolo | 0 | 1,836 |
06-22-2017, 04:49 PM آخرین ارسال: mghnlolo |