کابین پایین کشتی، محل استراحت ملوان ها است؛ جای کثیفی است ولی دیگر همه به آن عادت کرده اند. هنگامی که امواج دریا به کشتی می خورد، صدایی مانند تق تق همه جا را فرا می گیرد. تخت خواب های توری معلق ملوان ها نیز شلخته بود و ملوان های کشتی آن ها را به هر جایی که امکانش بود، وصل می کردند. عده ای در انتهای کشتی، دور یک جعبه جمع شده اند و به صحبت کردن می پردازند. تمامی ملوان ها شلخته بودند؛ انگاری از جنگی بزرگ برگشته اند. یکی از ملوانان از افراد حاضر می پرسد: "ما در اینجا چه کار می کنیم؟" ملوان مسن تر پاسخ می دهد: "ما دزدیم! نمی توانیم جایی ساکن باشیم زیرا روزگار ما را این طور انتخاب کرده است" ملوان مسن نگاهی به بقیه می اندازد و چاقویی کوچک در می آورد و با حالتی عصبی سخن خود را ادامه می دهد: "ما را کسی دوست ندارد؛ خیلی هم به دنبال ثروت نیستیم." همان طور که حرف می زد، مشغول حک کردن شکلی با چاقوی خود بر روی جعبه بود. ملوان جوانی می پرسد: "پس چی؟" صدای خش خش آزار دهنده و عصبی کننده از کشیدن چاقو بر روی جعبه چوبی به گوش می رسد؛ پس از چند ثانیه سکوت همه جا را فرا می گیرد. تمامی ملوان ها با کنجکاوی به هم دیگر نگاه می کنند. ملوان مسن همانطور که چاقو را با دقت بر روی جعبه می چرخاند با نیشخندی پاسخ جوان را می دهد: "ما دزدیم ... هدف ما این است که این کار را به بهترین نحو انجام دهیم ... به گونه ای که اسم ما بر زبان ها بیافته ... اگر از ما بترسند، ثروتشان را می دزدیم، هویتشان را می دزدیم ... قدرت برای ما است ... ثروت برای ما است و افتخار برای ما است." ملوان مسن دستش را از روی جعبه بر می دارد؛ تمام ملوانان به سمت شکل حک شده خیره می شوند؛ تصویر اسکلت سر انسانی همه را مجذوب خود می کند. همان علامت دزدان دریایی. سری های ASSASSIN'S CREED از آن دسته بازی هایی است که مورد توجه منتقدین قرار گرفت و هنگامی که می خواهیم درباره عناوین پر طرفدار صحبت کنیم، نام ASSASSIN'S CREED می درخشد. Ubisoft برای اولین بار در سال 2006 و در نمایشگاه E3 از ASSASSIN'S CREED پرده برداری کرد؛ سر انجام این بازی در سال 2007 منتشر گشت و نظر بیش تر منتقدین و بازیبازان را به خود جلب کرد. داستان زیبا، گرافیک قوی، گیم پلی جذاب و موسیقی حماسی از خصوصیات بازی به شمار می روند. Ubisoft پس از مشاهده موفقیت های بسیار بازی، تصمیم بر ساخت نسخه دوم گرفت . ASSASSIN'S CREED II: این نسخه نیز توانست نظر منتقدین و گیمران را به جلب کند؛ مطمئنا موفقیت های نسخه دوم را همه به یاد دارند. چندی بعد دو نسخه فرعی به نام های Brotherhood و revelations منتشر شدند که آن ها نیز موفقیت های خود را داشتند. در حقیقت توانستند داستان را باز هم بهتر و زیباتر به تصویر بکشند و به زندگی یک قهرمان شناخته شده پایان بدهند. حال دیگر نوبت ASSASSIN'S CREED III و قهرمانی دیگر شده بود. این نسخه خوبی هایی را به همراه داشت که گیمر را به خود جذب می کرد اما بدی هایی نیز به همراه داشت که موجب نارضایتی بازیبازان می شد؛ بازی موفقیت هایی کسب کرد ولی آنطور که باید، خود را نشان نداد. در آخر ASSASSIN'S CREED BLACK FLAG عرضه شد. این نسخه نیز خوبی ها و بدی هایی دارد. اما ایده ای ناب را به هراه خود داشت. این بار شما نجات دهنده بشریت و فردی بسیار بزرگ و پولدار یا یک اساسین همیشگی نیستید. داستان این بار گونه ای دیگر روایت می شود. این بار شما هستید و کارائیب و دزد هایش. نه اشتباه نکنید! این بار شما همان دزد هستید و هدف شما غارت کردن است. در ادامه با نقد و بررسی ASSASSIN'S CREED BLACK FLAG با ما همراه باشید ...
![[تصویر: abv76p1ea2lrijvt9st4.jpg]](http://uploadco.ir/uploads/abv76p1ea2lrijvt9st4.jpg)
نام بازی: ASSASSIN'S CREED BLACK FLAG
سازنده: Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft
سبک: اکشن/ماجراجویی/مخفی کاری/ جهان آزاد
پلتفرم: PS4،PS3،Xbox360،Xboxone،PC
داستان. همه چیز را غارت کنید ...
شروع بازی هیچ سنخیتی با اصالت این عنوان ندارد ولی پایان فوق العاده قوی و آرامش بخش آن، یکی از نکات مثبت به حساب می آید. اتفاقاتی که در بازی پیش می آید متناسب با داستان است. شخصیت کاملا معرفی می شود، در دریا های بسیار طوفانی و خشمگین پا می گذارد، ماجراجویی های بسیار می کند و در آخر به آرامش خاطر می رسد. پس از به پایان رساندن بخش داستانی، دیگر با ماجراجویی ها، اتفاقات هیجان انگیز و خطرات فاصله می گیرد و بی هدف در دریا ها پیش می رود. با اینکه ارتباط های داستانی با نسخه های دیگر و جزئیاتی از این دست حفظ شده ولی داستان ادوارد خیلی متفاوت تر از یک عضو فرقه ی اساسینز بیان می شود. او واقعا یک دزد تمام عیار است و ورود شخصیت های فرعی کاملا به پیشبرد داستان کمک می کنند؛ هر چند روند حضور آن ها تکراری و قابل پیشبینی است! شخصیت هایی مختلف می آیند، با ادوارد درگیر ماجراجویی می شوند، عده ای به او خیانت می‌کنند و عده ای در راه هدف کشته می شوند. داستان پیچ و خم مناسبی دارد. از طرفی شاید ریتم و پیوستگی خود را به دلیل وقت گذرانی در بین ماموریت های فرعی و کشتیرانی از دست دهد. به نوعی روند داستان گم نمی شود، فقط به تاخیر می افتد. بازی با اصالت گذشته ی خود فاصله دارد اما باید قبول کرد، روند داستان متناسب با دوره ی تاریخی مورد نظر انتخاب شده است. در نسخه ی قبلی این سری، کانر نه قهرمان بود، نه شور خاصی برای انتقام داشت، به عقیده بسیاری وی حتی در ابعاد یک عضو فرقه ی اساسینز جای نمی گرفت؛ اما ادوارد وضعیتش فرق می کند و او یک دزد است. کاراکتر اصلی با تصمیماتی که می گیرد و نوع تفکرش، ما را از کار هایی که می خواهیم در آینده انجام دهیم، خبردار می کند. از شروع آشنایی ما با ادوارد، او یک دزد است و هدفش غارت کردن ثروت دیگران است. در طول مسیر بازی اجازه می دهد به هر چیزی بر روی آب ها حمله شود. با اینکه تغییرات شخصیتی وی در طول بازی روند مثبتی را به خود می گیرد اما با پایان دراماتیک داستان نیز دزد بودن ادوارد فراموشتان نمی شود. از سوی دیگر او در بر قراری حس مناسب با گیمرها بسیار موفق است. به راحتی شخصیت ادوارد را درک می‌کنید و این، نقطه ی قوت اوست. ادوارد برعکس کانر، هیچ وقت نمی خواهد کار بزرگی انجام دهد و قهرمان باشد؛ اما در حرفه خود یعنی دزدی، خوب به نظر می رسد. شروع داستان ادوارد پایانی مناسب و شیرین دارد اما باز هم نمی توانید او را حتی شبیه اعضای دیگر فرقه ی اساسینز بنامید. او سود جوست و بعید به نظر می رسد، دیگران را به خود ترجیح دهد. داستان بازی روایتگر مردی تاثیر‌گذار در دنیای اساسینز ها است که با دیگر اساسین ها متفاوت است. ادوارد و داستان او می تواند جزئی تاثیر گذار در دنیای AC باشد. آن ها در لابه لای داستان ادوارد، شما را در نقش فردی در زمان حال قرار می دهند که نه حرف می زند، نه اطلاعات خاصی از گذشته اش بیان می‌شود! او به عنوان کارمند به یکی از شرکت های تحت پوشش تمپلارها نفوذ کرده است. تمپلارها تحت پوشش شرکتی فعال در عرصه ی سرگرمی به دنبال مقاصد گذشته ی خود پیش می روند و فرد مذکور برای دریافت اطلاعاتی از دزموند و دیگر اهداف شرکت وارد این ماجرا می شود. داستان این بخش به شدت کم حجم و سوال برانگیز است. فقط شما را برای آینده آماده می کند و با انتخاب نمای اول شخص برای پیگیری این بخش وجهه ی جدیدی را به گیم پلی بازی اضافه می‌کند. شما در این چند مرحله با بعضی معما های ساده ای رو برو می شوید تا با هک کامپیوتر های شرکت به اطلاعات متعددی دست یابید. این قسمت از داستان به سادگی طراحی شده و اصلا شما را درگیر خود نمی کند. فقط به خاطر اهمیت و سوال بر انگیز بودن داستان مطمئنا به صورت موقتی شما را با خود همراه می سازد. در حقیقت در نگاه ابتدایی داستان زمان حال این نسخه کمی پوچ است اما حقیقت این است که این داستان ساده نشان می دهد که شما در نسخه های آینده داستانی بسیار زیباتر از نسخه های قبلی را برای زمان حال مشخص می کنید. داستانی که همه چیز آن برای شما گنگ است...
اما اگر بخواهم نگاهی به داستان زمان گذشته این بازی بیندازم و این دزد دریایی را نظاره کنم به جز تحسین چه خواهم گفت؟ آری این عنوان داستانی بسیار خاص و زیبا را یدک می کشید. داستانی که به همه چیز یک بازی اصالت و ارزش می بخشد و همواره داستان های عالی از نقاط قوت سری اساسینز بوده است. نمی دانم چه شد و که خواست که داستان این بار از همیشه جدی تر باشد. دقیقا سازندگان گفته بودند که داستان این نسخه همانند سریال های HBO خواهد بود و من در لحظه ای که ریش سیاه کشته شد ناباورانه نگاه می کردم و به آن موسیقی دردناک گوش می دادم. این بازی استاندارد های بسیاری را برای بخش داستانی معرفی کرد. در سری گذشته با فردی طرف بودیم که در لحظه به لحظه بازی مشخص می شد توانایی پیوستن به فرقه قاتلان را ندارد اما ادوارد چه زیبا تغییر کرد و چه قدر فوق العاده توانست یک داستان را به تصویر بکشد. داستانی که متفاوت شدن های انسانی را نشان می دهد و هر کس که این عنوان را تجربه کرده باشد و این داستان عالی را درک کرده باشد قطعا در صحنه هایی از این بازی به عمق داستان فرو رفته و به مثل من به سازندگان برای خلق این داستان عالی تبریک گفته است. به طور کلی داستان این بازی از بخش های ساده و پیچیده تشکیل شده است. این سخنم یک حرف ساده نیست. منظور بنده این است که شما در تمام مراحل بازی به علت جذابیت داستان همراه با ادوارد بودید اما در بعضی زمان ها دیگر داستان به قسمت پیچیده و اصلی خود وارد میشد و در همان زمان ها بود که این عنوان قدرت خود را در روایت داستانی نشان می داد. داستان کسل کننده نبود و بلکه تمی نو را یدک می کشید و همه ما از همراهی ادوارد در رنج و سختی لذت بردیم و با او مدتی را گذراندیم و خندیدیم و گریه کردیم تا در نهایت با یک پایان زیبا با او خداحافظی کنیم. به شخصه امیدوارم شخصیت ادوارد هنوز هم در این سری بازی حضور داشته باشد و باز هم او را ملاقات کنیم؛ به کسانی که این عنوان را تجربه نکرده اند نوید یک داستان عالی را میدهم و علتی نمی بینم که بدون جهت برایتان داستان را کامل شرح دهم. خودتان تجربه اش کنید. پشیمان نخواهید شد.
در ادامه با معرفی شخصیت ها همراه باشید... ![[تصویر: 92411768614300620273.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-04/92411768614300620273.jpg)
![[تصویر: 73728334.png]](http://guides.gamepressure.com/assassinscreediv/gfx/word/73728334.png)
Edward Kenway: ادوارد کنوی شخصیت اصلی بازی است و همچنین ادوارد پدربزرگ کانر و پدر Haytham kenway است. پدر ادوارد هم کسی نیست جز Brnard Kenway. او در ابتدا یکی از فرمانده های ارتش بریتانیا است که در یک جنگ پس از اعلام آتش بس، ادوارد بیکار شده و برای بیرون آمدن از بیکاری و به دست آوردن پول، به دزدان دریایی می پیوندد. او بعد ها توسط اساسینز ها آموزش های لازم را می بیند و کاپیتان کشتی می شود. قدرت مبارزه و بی رحم بودن او، سبب ترسیدن دیگر دزدان دریایی از او شده است.
![[تصویر: 73728350.png]](http://guides.gamepressure.com/assassinscreediv/gfx/word/73728350.png)
Blackbeard: یکی از معروف ترین و قوی ترین دزدان دریایی در تاریخ، Blackbeard است. او در سال 1680 در انگلستان متولد شد و در سال 1718 در یک دعوا در گذشت؛ در بازی او یک همراه، همدم و دوست برای Edward kenway است و در یک درگیری در کشتی از دنیا می رود.
![[تصویر: 73728365.png]](http://guides.gamepressure.com/assassinscreediv/gfx/word/73728365.png)
Rekham: یکی دیگر از دزدان دریایی معروف است؛ او در سال 1682 متولد شده و تا سال 1718 به چارلز پره خدمت کرده است. سرانجام او محکوم به قتل و در سال 1720 به قتل رسید.
![[تصویر: 73728381.jpg]](http://guides.gamepressure.com/assassinscreediv/gfx/word/73728381.jpg)
چارلز پره: او یکی از همراهان ادوارد کنوی است؛ چالز در سال 1720 و در یک طوفان، کشتی خود را از دست می دهد. پس از مدت ها چارلز را در جزیره ای کوچک پیدا می کنند و به عنوان یک دزد دریایی شناخته شده، دار می زنند.
![[تصویر: 73728396.jpg]](http://guides.gamepressure.com/assassinscreediv/gfx/word/73728396.jpg)
Anne Bonny: او در سال 1702 و در Kinsale به دنیا آمد؛ او در نقش معشوقه ادوارد کنوی می باشد و سرانجام در سال 1720 دستگیر می شود اما به دلیل بارداری حکم مجازاتش به تعویق می افتد.
![[تصویر: 14891128239124617174.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-04/14891128239124617174.jpg)
گرافیک
بخش بصری بازی از لحاظ هنری قابل تامل است. به کار بردن رنگ های گرم متناسب با اتمسفر بازی، لذت دوچندانی را در بازی زنده می کند. طراحی کاراکتر اصلی بازی با دقت فراوان انجام شده است؛ چهره ها به صورتی بسیار خوب مورد طراحی قرار گرفته است تا به واقعیت نزدیک باشد. طراحی لباس ها در سطح بسیار بالایی قرار دارد، این لباس ها به صورت چند تکه طراحی شده اند و روی یکدیگر قرار می گیرند. این موضوع در زمانی که شخصیت بازی در حال دویدن و راه رفتن است به خوبی قابل مشاهده است و لباس شخصیت نسبت به حرکات وی، تکان می خورند. شهر های بازی ضعیف و ساده طراحی شده اند اما جزایر و مناطق دریایی به خصوص مراحل فرعی زیر دریا، بسیار عالی طراحی شده اند؛ در طراحی کشتی ها، کم کاری دیده می شود برای مثال شباهت آن ها با یک دیگر کاملا احساس می شود؛ اما با وجود چند مدل کشتی تکراری، جزئیات به کار رفته در آن ها بسیار است. شاید بگوییم که این چیز یا آن چیز کمی بد یا کمی خوب بود ولی در کل طراحی محیط کارائیب در چنین فضایی به شکلی عالی انجام گرفته است. ساخت موجودات زیر آب و محیط زیر دریا، به خوبی انجام داده شده است ولی انیمیشن های بازی تغییر زیادی با نسخه های قبلی نکرده اند. در سمت دیگر این بار یوبیسافت تا حدودی ایرادات تکنیکی موتور خود را رفع نموده است و برای مثال باید پذیرفت که باگ ها به شدت کم شده و بعضی اتفاقات عجیب فیزیک بازی، دیگر دیده نمی شود. بافت ها به سادگی بارگذاری می‌شوند، لودینگ ها کمتر از گذشته طول می‌کشند و آبجکت ها کیفیت مناسبی دارند. با اینکه جهشی در این زمینه دیده نمی شود، اما یوبیسافت برای رفع مشکلات گذشته قدم های مثبتی برداشته است، با وجود اینکه هنوز گاهی باگ های اعجاب انگیز در بازی به چشم می خورد. فیزیک بازی جای حرف بسیاری دارد. بازی از فیزیک پیچیده ای بهره نمی برد ولی جزئیات قابل قبول است؛ انفجارها، تخریب ها و یا آتش و دود ناشی از شلیک گلوله سلاح ها، بسیار خوب طراحی شده اند؛ نورپردازی به شکلی بسیار زیبا طراحی شده است و یکی از نکات مثبت بازی به حساب می آید. محیط های جنگلی و برفی، درختان، شهرها، مغازه ها، مکان های تاریک و روشن به دلیل نورپردازی بسیار طبیعی، حیرت آور هستند. همین موضوع سبب به وجود آمدن سایه های بی نظیر شده است؛ از سایه اشیا تا سایه موجودات زنده به خوبی کار شده است. طراحی دریا و رود ها نیز از دیگر قسمت های شگفت انگیز این بازی به حساب می آید و نسبت به سری های گذشته خیلی بهتر شده است. در کل یوبیسافت قدم های برای پیشرفت در گرافیک برداشته که راضی کننده بوده اند. در حقیقت آن ها شرط هایی لازم بوده اند اما کافی نیستند. طراحی خود دریا در این بازی واقعا عالی انجام شده است و همچنین نقشه بازی نیز تا حدودی خوب مورد طراحی قرار گرفته است؛ نقشه خیلی بزرگ نیست ولی بزرگ به نظر می رسد.
![[تصویر: 13346467497308432631.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-04/13346467497308432631.jpg)
گیم پلی
بر روی گیم پلی این عنوان نسبتا خوب کار شده است. در بازی با شهرهای عظیم و بناهای تاریخی چشم نواز رو به رو نیستید. تمام شهرهای بازی به نوعی بندرگاهایی کوچک به شمار می‌روند. حتی بزرگترین شهر بازی نیز چیز خاصی جزء کلیسایی قدیمی و چند ساختمان حکومتی ندارد. ساختمان های بلندی در کار نیست و گاهی اوقات فکر می کنید، دلیل به وجود آمدن این شهر ها چیست؟! مطمئنا سازندگان با چند بندرگاه کوچک نیز می توانستند مراحل بخش های مختلف خود را سرهم بیاورند. در عوض طراحی راه های آبی و جزایر بسیار خوب انجام گرفته است. جزایری با رازهای گوناگون! جزایری پر از گنج های مختلف و ماجراجویی های سرگرم کننده! مراحل فرعی و آیتم های مخفی نیز مثل همیشه جزء جدا ناپذیر از AC به شمار می روند. طراحان ASSASSIN'S CREED BLACK FLAG در این زمینه خوب کار کرده اند تا برای گیمران قسمت های مختلفی را فراهم سازند؛ قسمت های زیر آب و صندوقچه های گنج تا پیدا کردن آیتم های مخفی به وسیله ی نقشه های رمز آلود. از طرف دیگر شما به عنوان کاپیتان کشتی دزدان دریایی همواره آماده ی حمله به باقی کشتی ها، به ویژه مجموعه ناو های اسپانیایی و انگلیسی هستید. با توجه به انتخاب آن دوره زمانی، اسپانیایی ها و انگلیسی ها بر سر مرزهای آبی خود درگیری بسیاری دارند و دزدان دریایی نیز به عنوان ضلع سوم، همیشه با ناو ها و کشتی های جنگی این دو حکومت درگیر هستند. بندرگاه ها و شهرها پر از ماموریت های فرعی مختلف است. البته به نظر می رسد، یوبیسافت از لحاظ تنوع انتخاب این ماموریت ها کم کاری کرده است و چیز جدیدی به مردم ارائه نکرده است. ماموریت های فرعی درون دریاها، اتمسفر و جو جدیدی را ارائه می دهند و تمامی بازیبازان را مجذوب خود می کند. از سوی دیگر می توانید بدون دنبال کردن ماموریت خاصی در دریاها پیش بروید، مناطق جدیدی را بیابید، قعله های دریایی حکومت ها را فتح کنید و نهایتا باعث رشد مالی خود بشوید. با توجه به حجم بالای قیمت های آپگرید ها و آیتم ها، نیاز به این گشت زنی و دزدی ها کاملا احساس می شود. سیستم آپگرید، خرید و فروش بازی نیز به مانند گذشته توسط مغازه ها و فروشگاه ها درون شهرها انجام می پذیرد. در اوایل بازی نیز شما بندرگاهی مختص خود را در یکی از جزایر مخفی شمالی نقشه به دست می آورید؛ می‌توانید با امتیازات و پول های به دست آمده، به توسعه ی بندرگاه مذکور و ساخت مغازه های مختلف اقدام کنید. با این کار دسترسی شما به بعضی مراحل فرعی نیز باز می‌شود؛ البته بندرگاه تحت تسلط شما چیز جدیدی به ارمغان نمی آورد و به واقع چیزی به نام سلطه ی شما بر دزدان دریایی وجود ندارد. نه کشتی هایی که فتح می کنید، نه آپگرید بندرگاه اصلی و نه حتی خانه ی قدیمی و اشرافی که نسیب شما می شود. هیچ یک به شما حس ریاست بر گروهی از دزدان دریایی را نمی دهد. علت این امر عدم توجه بازیساز به قابلیت ایده های موجود است. آن ها تنها از چند ایده ی ساده بهره برده‌اند و گیم پلی با اتمسفر متفاوت را ارائه داده اند. احتمال می رود سازندگان به علت محدودیت زمان ساخت و توسعه، ایده های بزرگ تر را کنار گذاشته و به همان ایده های کوچک تر بسنده کرده اند. نقشه ی بازی از لحاظ بصری و جغرافیایی به آن صورت وسیع و متنوع نیست. فقط بزرگ تر از گذشته به نظر می‌رسد. با اینکه مراحل فرعی و آیتم های زیادی به جای آن قرار دارد اما نمی توان گفت رمز و راز های گوناگونی، متناسب با داستان دزدان دریایی در گوشه کنار آن نهفته شده است. جزیره ای با صندوقچه ی گنج راز و رمز عجیبی نیست؛ اما مراحل فرعی، به دست آوردن اچیومنت ها و درگیری های دریایی می تواند، شما را وادار به گشت گذار کند. شکار حیوانات و موجودات در این عنوان نیز وجود دارد؛ با شکار کردن حیوانات می توانید اعضای بدن آن ها را بفروشید و پول به دست آورید. شکار کردن یک حیوان در این بازی به هیچ وجه ساده نخواهد بود اگر آنقدر سریع نیستید که نمیتوانید در صورت فرار حیوان به او برسید باید از فکر خود بهره ببرید و به شکل مخفیانه و با سلاح های کم سر و صدا به شکار آن بپردازید. دنبال کردن حیوان از بالای درختان یا لا به لای بوته ها، بهترین روش برای شکار است. یکی از مهم ترین مشکلات سری های ASSASSIN'S CREED به وجود بعضی باگ های آن باز می‌گردد. با گذر زمان، یوبیسافت تصمیم به ساده سازی بعضی موارد مخصوصا برای قسمت های پارکور و آکروبات ها گرفت. تا حدی نیز موفق بود اما هنوز بعضی مشکلات کوچک، گیمر ها را آزار می داد. سازندگان در Black Flag تغییر آن چنانی در این بخش به وجود نیاورده اند، هر چند به نظر می رسد مشکلات و باگ های آن به مراتب کمتر از نسخه ی قبلیست و گیمر به راحتی با آن ارتباط بر قرار می‌کند. کنترل حرکات ادوارد در ابتدا کمی مشکل به نظر می آید ولی به مراتب کنترل ادوارد نیز آسان تر می شود. نحوه ی کنترل کشتی تحت فرمان شما نیز بسیار کار آمد است؛ به طوری که کاملا بر روی کشتی خود تسلط دارید و به راحتی با آن در دریا ها پیشروی می‌کنید. در این نسخه خبری از هوش مصنوعی پیچیده ای برای مردم نیست؛ در Black Flag آن ها کاری به کار شما ندارند، گاهی می ترسند و گاهی به حرکات ادوارد واکنش های کوچک نشان می دهند ولی دیگر از این حد بیش تر پیش نمی روند. در جهت دیگر هوش مصنوعی برای NPC های دشمن بهتر از قبل شده است. در مراحل مخفی کاری با توجه به حساسیت آن ها نسبت به محیط، زودتر به ادوارد مشکوک می‌شوند البته به همان سرعت هم می‌توانید از دید آن ها خارج بشوید و از دست آنان فرار کنید. در هنگام جنگ با این که می توانید به تنهایی عده ی بسیاری از دشمنان مسلح را نابود سازید، اما به دلیل هوش مصنوعی بالا تیرندازان و طراحی درست حملات دشمنان، مبارزه با آنان سخت تر از قبل به نظر می‌رسد. این پیشرفت ها در قسمت مخفی کاری بازی بیش تر احساس می شود. مخصوصا زمانی که NPC ها احساس خطر کنند و در نزدیکی همدیگر باشند. اما تعامل کشتی های دیگر با کشتی تحت فرمان ادوارد طراحی بسیار خوبی دارد. دشمنان قوی تر، خوب می جنگند و با گلوله های بی پایان توپ، برایتان خطر ساز می شوند. به همین علت بهتر است، آپگرید های کشتی خود را جدی بگیرید. در محدوده های خطر (قرمز) نیز احتملا با کمی بی دقتی در بین کشتی های جنگی لو می روید اما نگران نباشید! زیرا فرار کردن از دست کشتی های جنگی هم کار چندان سختی نیست ولی اگر آن ها شما را محاصره کنند، احتمال نابود کردنتان زیاد است. به طور کلی تعامل هوش مصنوعی در بخش های مختلف، قابل قبول است و در کنار دردسر ساز بودن، شما را راضی نگاه می دارد؛ البته به نکات منفی و ضعف هوش مصنوعی دشمنان در جلو تر می پردازیم اما این بخش با وجود همان مشکلات نابخشودنی، نمره ی قابل قبولی می گیرد و کار خود را به خوبی انجام می دهد. یکی دیگر از نقاط منفی بازی ASSASSIN'S CREED BLACK FLAG طراحی مراحل آن است؛ برای توضیح این بخش، باید کمپینگ بازی را به دو دسته تقسیم نمود. اول مراحل کمپینگ بخش های دریایی و دوم، مراحلی که در شهرهای بندری می‌گذرد؛ در ماموریت های دریایی، همه چیز به همان نحوی است که در بازی های قبلی دیده اید و نوآوری خاصی به چشم نمی خورد. برای مثال قبلا با دیگر شخصیت ها فردی را تعقیب می کردید و اینبار با کشتی ادوارد، کشتی های هدف را دنبال می‌کنید؛ البته ماموریت های خاص در بازی کم نیست اما عموما از یک طراحی قدیمی بهره برده می شود. به همین دلیل می توان گفت، یوبیسافت از تمام پتانسیل ایده های خود بهره نبرده است. او بیش تر فضا را تغییر داد تا بازی کسالت آور نشود. بخش دریایی جذابیت فراوانی را به همراه دارد ولی با گذشت زمان و این که بیش تر زمان خود را در دریا سپری می کنید، سبب خسته شدن از این قسمت می شوید. بخش دوم مراحل کمپینگ به بندرگاه ها و خشکی ها بر می‌گردد که در واقعیت تغییری نسبت به نسخه ی قبل در آن ها دیده نمی شود. فقط شاید بودن در نقش دزدان دریایی آن را بهتر کند. قتل، حمله به مواضع دشمن و خیلی مواردی دیگر که با آن ها آشنا هستید. یوبیسافت دیگر مثل گذشته برای ایجاد مراحل فرعی گوناگون تلاش نکرده و بیش تر توان خود را بر روی دریاها متمرکز نگاه داشته است؛ شاید گرفتن کوسه به شخصه برای من جذاب باشد اما بحث بالا در باب کلیت طراحی های انتخاب شده است و مطمئنا در بعضی موارد نیز نوآوری دیده می شود. در سمت دیگر آکروبات ها و مسیرهای پیشروی معروف این سری بسیار روان تر، هیجان انگیز تر و با برنامه تر از قبل شده اند. این را زمانی متوجه می شوید که کوشش و تلاش کنید، به شیوه ی مد نظر سازندگان مراحل را به اتمام برسانید یا حداقل به مخفیانه ترین حالت ممکن به پایان ماموریت های خود برسید. البته نوع پیشروی ماموریت ها مثل گذشته به خود شما بستگی دارد و حق انتخاب ها محدود نشده است. اکثر مواقع ASSASSIN'S CREED در نوع ارائه سیستم مخفی کاری، بالاتر از دیگر عناوین قرار می‌گیرد؛ شما می‌توانید بازی را بدون هیچ صدمه ی خاصی پیش ببرید. پناهگاه های مختلف در بندرگاه ها، لابه لای بوته های گیاهان و پارکور در بین شاخه های درختان، همه و همه شما را در پیشروی مخفیانه ماموریت ها به خوبی یاری می دهند. اضافه شدن سیستم سوت (فریب!) می توانید با استفاده از این سیستم، حواس دشمن را پرت کنید و سربازان را مجبور کنید بدون مشاهده شما، به سمتتان بیایند؛ آن ها غافل از این که چه خطری در انتظارشان است، خود را به مکانی می رسانند که شما به راحتی می توانید آن ها را به قتل برسانید. دید بیشتر NPC های دشمن کم می باشد و به راحتی می توانید آن ها را فریب دهید. اگر بیشتر فکر کنید، شاید در بعضی از مواقع، احمق بودن آن ها واجب به نظر می رسد تا بازی ریتم خود را از دست ندهد اما راحت فریب خوردن آن ها، مشکلات هوش مصنوعی را برملا می سازد. این همان نکات منفی هوش مصنوعیست! اضافه شدن زنگ خطر برای NPC های دشمن می تواند میدان مخفیانه تحت تسلطتان را تبدیل به میدان نبرد با چندین تن از افراد دشمن کند و با توجه به افزایش قدرت آن ها در مراحل بالاتر مطمئنا کار شما سخت و سخت تر می شود. خطر بعدی در پیشروی مخفیانه ادوارد، تک تیرانداز های دشمن است. این خطر تنها شما را در چند بخش از بازی تهدید نمی کند، بلکه در بیش تر قسمت های بازی شما تحت فشار می گذارند و در هنگامی که شما با خیال آسوده در حال جنگیدن با دشمنان هستید، آن ها شما را راحت نگذاشته و سعی بر نابود کردن شما دارند؛ اما اگر شما خیلی سریع باشید می توانید قبل از این که تک تیراندازان متوجه حضور شما شوند، آن ها را بی سر و صدا به قتل برسانید. استفاده از NPC حریف به عنوان سپر دفاعی در برابر تیر همرزمانشان اضافه کاری یوبیسافت برای آسان نمودن هرچه بیشتر بازی به شمار می رود. باقی قسمت های این بخش از گیم پلی، مانند فرار از دست دشمنان به همان صورت گذشته است. مخفی کاری جزئی از این فرانچایز ASSASSIN'S CREED است و همیشه به صورتی زیبا پدیدار می شود. درگیری های رزمی ادوارد با سربازان و دشمنان، درست مثل عناوین گذشته است و تغییر خاصی مشاهده نمی شود. دوربین درست مثل نسخه های قبلی گاهی شما را آزار می دهد؛ سیستم بلاک و بدل حملات دشمنان نیز هنوز می تواند دردسر های بسیاری را برای ما ایجاد کند. حرکات ادوارد در هنگام جنگ نرم تر از کانر نشان می دهد و با اینکه تغییراتی جزئی در آن دیده می شود اما ممکن است در ابتدا با این تغییرات کنار نیایید ولی با گذشت زمان، به آن عادت می کنید. حملات گوناگون وی برای مقابله با NPC های مختلف دشمن، محدودیت های قبلی را به همراه دارند. سیستم بدل زدن در هنگام حملات ناگهانی دشمنان نیز بهتر از گذشته عمل می‌کند و حداقل با خیال آسوده به جنگ می پردازید. آیتم های مختلفی برای نبرد شما فراهم شده تا به پیشبرد سریع تر درگیری ها کمک کنند؛ چند آیتم جدید نیز به کلیت بازی اضافه شده است، تیرهای خواب آور یا مجنون کننده از مهمترین اسلحه های دور برد اضافه شده به مجموعه آیتم های در دسترس ادوارد می باشد. با اینکه وسیله ی خیلی خاصی نیست اما در مراحل مخفی کاری به شدت کارتان را آسان تر می کند. جنگیدن با ادوارد لذت بخش است. مخصوصا اگر بتوانید از آیتم های مختلفی نیز بهره ببرید. ضربات نهایی نیز در این نسخه به خوبی خود را نشان می دهند؛ سلاح های ادوارد کنوی عبارت اند از: دو شمشیر که با گرفتن هر دوی آن ها در دست، به مبارزه با دشمنان می پردازد، تیر های خواب آور که می تواند بی سر و صدا دشمن را از پای در آورد، دو تپانچه که با کمی کوشش و کارهای خواسته شده، می توان آن ها را به چهار تپانچه نیز تبدیل کرد؛ در بازی مغازه هایی وجود دارند که می توانید از آن جا سلاح های مختلفی خریداری کنید و همچنین مغازه هایی هستند که لباس های گوناگونی می توانید از آن جا بخرید. خاصیت عقابی چشم اساسینزها با محدودیت هایی به ادوارد ارث رسیده است و می توانید با این خصوصیت، دشمنان و اهداف مورد نظر را علامت گذاری کنید؛ البته علامت گذاری، آن طور که باید نیست و به شکلی خیلی بد انجام داده می شود. باقی ویژگی های ادوارد مانند شنا، شیرجه و خیلی از حرکات سریع وی حالتی سینمایی تر به خود گرفته و تغییری در نوع اجرای آن ها دیده نمی شود. البته همین حالت سینمایی نیز کلی بر روی شکل و شمایل آن ها تاثیر گذاشته است. سازندگان بیش تر تمرکزشان را بر روی بخش دریانوردی بازی گذاشته اند و این موضوع بیش از هر چیزی خود نمایی می‌کند. شما مانند یک کاپیتان، مسئولیت تمام وضعیت کشتی و ملوانان خود را بر عهده دارید؛ می توانید کشتی را به فرمت های محدودی آپگرید کنید و یا تغییرات عمده ای در ظاهر آن ایجاد نمایید، سیستم تدافعی آن را تقویت کنید تا هنگامی که دشمنان قوی تر هستند، کشتی سالم تر باقی بماند یا سریع تر قدرت آتش توپخانه ی کشتی خود را افزایش دهید. بیشتر وقت شما در دریاها و امواج مناطق آزاد آبی می‌گذرد. همانطور که گفته شد، آپگرید های کشتی محدود اما کافی به نظر می رسند. اگر به آپگرید کشتی خود بهاء ندهید به هیچ عنوان، حتی در مراحل کمپینگ دوام نمی آورید و شکست بزرگی می خورید. سازندگان به شما این امکان را می دهند تا کشتی های دیگر را زیر نظر بگیرید، اگر خواستید به آن ها حمله کنید، غرقشان نمایید یا کشتی مورد نظر را با بی رحمی غارت کنید. با تصرف کشتی مقابل نیز گزینه های مختلفی در اختیار شما قرار می‌گیرد؛ برای مثال می‌توان کشتی مذکور را به ملوانان خود بسپارید تا قوای دزدان دریایی متحد ادوارد افزایش یابد یا کشتی مورد نظر را برای تعمیر کشتی خود نابود کنید. البته بیشتر درگیری شما با قوای دریایی حکومت انگلیس و اسپانیاست و از این نظر بازی تنوع خاصی ندارد. گاهی نیز دزدان دریایی دیگر شما را طعمه خود قرار می‌دهند و سعی بر تصرف کشتی شما دارند؛ برای تصرف یک کشتی هم باید به میزان مشخص از افراد آن را بکشید تا افراد باقی مانده تسلیم شوند؛ تمامی نقشه ی محیط دریایی بازی به بخش های گوناگون و تحت تسلط گروه یا حکومتی تقسیم می شوند. شما با حمله به قلعه ها و نیرو های دفاعی می توانید بخش های مختلف نقشه دریایی را به دست آورید و به راحتی در آن بخش ها کشتی رانی کنید؛ البته جنگ دریایی با ستون دفاعی دشمن به مراتب سخت تر از بالا رفتن از یک برج چند صد متریست. از دیگر امکانات سفرهای دریایی شما Fast Travel است. این یک مورد خیلی به کارتان می‌آید؛ مخصوصا در بخش کمپینگ، وقتی مجبور به طی مسافت طولانی می شوید، ویژگی های مختلف این سیستم کاملا به کمک ادوارد و شما می آیند. البته کمی طول می‌کشد، تمام گزینه های Fast travel برای استفاده باز شود. در سوی دیگر مناطق قرمز هم مثل همیشه می‌تواند قتل گاه شما باشد. اگر باهوش عمل کنید به راحتی می توانید از دست کشتی های نگهبان این مناطق در امان بمانید و به راحتی از دستشان بگریزید و اگر میلی به پیشروی این چنینی ندارید، راه دیگری نیز وجود دارد. یک توپخانه ی قوی، مقداری حوصله و نابودی تمام کشتی های نگهبان! جنگ های دریایی در سطح بسیار خوبی طراحی شده اند. علاوه بر درگیری همه جانبه ی دشمن با کشتی تحت فرمان ادوارد، درگیری با آن ها متناسب با سطح قدرتشان سخت و سخت تر و مبتنی بر برنامه ریزی می شود. با پایان سطح مقاومت کشتی دشمن، می توان آن را به وسیله ی افردتان به تسخیر خود در آورید؛ در مواقعی که به کشتی دشمن صدمه ی زیادی وارد کرده اید که نمی تواند حرکت کند، می توانید به آن نزدیک شده و با طناب های مخصوص وارد کشتی آن ها شده و آن ها را نابود سازید. مطمئنا سازندگان برای ساخت این جور صحنه های سینمایی، کار خود را خوب انجام داده اند؛ در طرف دیگر محیط های زیر آب از دیگر نکات مثبت بخش دریایست. جذابیت های خاص خود را دارد و با انواع اقسام تهدیدات و صندوقچه ها تزئین شده است. در نهایت یوبیسافت اتمسفر جدیدی را به بازی تزریق نمود اما از تمام پتانسیل ایده های خود هم استفاده نکرد.
![[تصویر: 65658973829351769055.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-04/65658973829351769055.jpg)
موسیقی و صداگذاری
کیفیت صدا های انتخاب شده برای شخصیت ها و تمامی موارد دیگر قابل قبول است. دوبلور ها نیز به خوبی از پس شخصیت ها برآمده اند؛ اما کار سازندگان به بنادر و سفرهای دریایی بر می‌گردد. به دلیل این که بخش دریایی بسیار مهم است، صداگذاران فضای شنیداری مناسبی را برای این بخش از بازی طراحی کرده‌اند. صدای امواج، بادها ، توپ ها و خیلی موارد دیگری که بخش صداگذاری بازی را در نقطه ی خوبی نگاه می دارد. با توجه به داینامیک بودن وضعیت هوا این دقت در صداگذاری برای القای تغییرات قابل ستایش است. اما برای بررسی موسیقی باید به دو بخش مهم توجه داشته باشیم؛ اول نکات تکنیکی و فنی موسیقی و دوم انطباق موسیقی با اتمسفر موجود! از لحاظ تکنیکی، موسیقی ASSASSIN'S CREED BLACK FLAG به مانند دیگر آثار حرفه ای در سطح خوبی قرار دارد. تنظیم ها نیز مطابق با فضای موجود است. استفاده از سازهای متداول در دوران دزدان دریایی و البته استفاده از سرودهای دسته جمعی، مجموعه موسیقی ها و آواهای Black Flag را تکمیل می‌کند. تمام آهنگ ها با فضای فلکلور زندگی دریایی همخوانی بسیاری دارد و همین یک مورد به خودی خود وزنه ی سنگینی برای بخش موسیقی به حساب می آید؛ البته خبری از آهنگ های آنچنان حماسی نیست، ایردات و عدم انطباق موسیقی با تصویر در بعضی لحضات، اثر را مقداری ناقص نشان می دهد. با تمام این نکات اما فضای موسیقی در بازی با به کار بردن سازهای زهی (سیمی) و تک نوازی های مختلف، مطمئنا شما را به یاد دزدان دریایی کارائیب معروف والت دیزنی و هانس زیمر می اندازد؛ شباهت فعلی به دلیل شنیده شدن زیاد آثار زیمر به چشم می آید و الا استاندارد های هنری با توجه به تم آن دوران احتمالا در این حول و حوش معنا می یابد. بخش صدا گذاری نیز خوب انجام داده شده است؛ صدای شلیک توپ ها و گلوله ها، صدای حیوانات وحشی، بسیار خوب است و بازیباز را از خطرات موجود با خبر می سازد و همچنین بر روی صدای مردم نیز نسبتا خوب کار شده است.
![[تصویر: 88777925240204307966.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-04/88777925240204307966.jpg)
سخن آخر
تمامی سری های ASSASSIN'S CREED ، سرگرمی هایی را برای بازیبازان فراهم کردند؛ با انتشار اولین نسخه در همان سال 2007، تمامی گیمران عنوانی سرگرم کننده را تجربه و اوقات فراغت خود را به خوبی پر کردند؛ Ubisoft به تازگی اعلام نمود که نسخه جدیدی به نام ASSASSIN'S CREED UNITY در دست ساخت است و کسی خبر ندارد که Ubisoft این بار قرار است چه چیزی را به مردم ارائه دهد؛ تاریخ، ایده هایی مختلف و بسیاری را برای یوبیسافت به ارمغان می آورد. شاید اگر کمی هوش و ذوق به خرج دهند، ما را با تصاویری هیجان انگیزتر غافلگیر کنند. داستان دزدان دریایی شاید برای طرفدارن Assassin's Creed، نا امید کننده باشد، زیرا با تمام این تغییرات بازی فقط یک عنوان خوش ساخت است اما باید پذیرفت مسیر فعلی، آینده‌ی جدیدی را برای این سری ترسیم می‌کند. امید وارم از نقد و بررسی ASSASSIN'S CREED BACK FLAG لذت کافی را برده باشید.
![[تصویر: 63306364348558707797.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-04/63306364348558707797.jpg)
نکات مثبت: برخی نوآوری ها، استفاده از دو شمشیر، کشتیرانی راحت تر و مراحل زیر دریا لذت بخش
نکات منفی: وجود برخی باگ ها در بازی، وجود نداشتن شهر های دیدنی، طراحی مراحل بازی و کشتیرانی بیش از حد
![[تصویر: 63863648592408529182.jpg]](http://*****/images/63863648592408529182.jpg)
نام بازی: ASSASSIN'S CREED BLACK FLAG
سازنده: Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft
سبک: اکشن/ماجراجویی/مخفی کاری/ جهان آزاد
پلتفرم: PS4،PS3،Xbox360،Xboxone،PC
شروع بازی هیچ سنخیتی با اصالت این عنوان ندارد ولی پایان فوق العاده قوی و آرامش بخش آن، یکی از نکات مثبت به حساب می آید. اتفاقاتی که در بازی پیش می آید متناسب با داستان است. شخصیت کاملا معرفی می شود، در دریا های بسیار طوفانی و خشمگین پا می گذارد، ماجراجویی های بسیار می کند و در آخر به آرامش خاطر می رسد. پس از به پایان رساندن بخش داستانی، دیگر با ماجراجویی ها، اتفاقات هیجان انگیز و خطرات فاصله می گیرد و بی هدف در دریا ها پیش می رود. با اینکه ارتباط های داستانی با نسخه های دیگر و جزئیاتی از این دست حفظ شده ولی داستان ادوارد خیلی متفاوت تر از یک عضو فرقه ی اساسینز بیان می شود. او واقعا یک دزد تمام عیار است و ورود شخصیت های فرعی کاملا به پیشبرد داستان کمک می کنند؛ هر چند روند حضور آن ها تکراری و قابل پیشبینی است! شخصیت هایی مختلف می آیند، با ادوارد درگیر ماجراجویی می شوند، عده ای به او خیانت می‌کنند و عده ای در راه هدف کشته می شوند. داستان پیچ و خم مناسبی دارد. از طرفی شاید ریتم و پیوستگی خود را به دلیل وقت گذرانی در بین ماموریت های فرعی و کشتیرانی از دست دهد. به نوعی روند داستان گم نمی شود، فقط به تاخیر می افتد. بازی با اصالت گذشته ی خود فاصله دارد اما باید قبول کرد، روند داستان متناسب با دوره ی تاریخی مورد نظر انتخاب شده است. در نسخه ی قبلی این سری، کانر نه قهرمان بود، نه شور خاصی برای انتقام داشت، به عقیده بسیاری وی حتی در ابعاد یک عضو فرقه ی اساسینز جای نمی گرفت؛ اما ادوارد وضعیتش فرق می کند و او یک دزد است. کاراکتر اصلی با تصمیماتی که می گیرد و نوع تفکرش، ما را از کار هایی که می خواهیم در آینده انجام دهیم، خبردار می کند. از شروع آشنایی ما با ادوارد، او یک دزد است و هدفش غارت کردن ثروت دیگران است. در طول مسیر بازی اجازه می دهد به هر چیزی بر روی آب ها حمله شود. با اینکه تغییرات شخصیتی وی در طول بازی روند مثبتی را به خود می گیرد اما با پایان دراماتیک داستان نیز دزد بودن ادوارد فراموشتان نمی شود. از سوی دیگر او در بر قراری حس مناسب با گیمرها بسیار موفق است. به راحتی شخصیت ادوارد را درک می‌کنید و این، نقطه ی قوت اوست. ادوارد برعکس کانر، هیچ وقت نمی خواهد کار بزرگی انجام دهد و قهرمان باشد؛ اما در حرفه خود یعنی دزدی، خوب به نظر می رسد. شروع داستان ادوارد پایانی مناسب و شیرین دارد اما باز هم نمی توانید او را حتی شبیه اعضای دیگر فرقه ی اساسینز بنامید. او سود جوست و بعید به نظر می رسد، دیگران را به خود ترجیح دهد. داستان بازی روایتگر مردی تاثیر‌گذار در دنیای اساسینز ها است که با دیگر اساسین ها متفاوت است. ادوارد و داستان او می تواند جزئی تاثیر گذار در دنیای AC باشد. آن ها در لابه لای داستان ادوارد، شما را در نقش فردی در زمان حال قرار می دهند که نه حرف می زند، نه اطلاعات خاصی از گذشته اش بیان می‌شود! او به عنوان کارمند به یکی از شرکت های تحت پوشش تمپلارها نفوذ کرده است. تمپلارها تحت پوشش شرکتی فعال در عرصه ی سرگرمی به دنبال مقاصد گذشته ی خود پیش می روند و فرد مذکور برای دریافت اطلاعاتی از دزموند و دیگر اهداف شرکت وارد این ماجرا می شود. داستان این بخش به شدت کم حجم و سوال برانگیز است. فقط شما را برای آینده آماده می کند و با انتخاب نمای اول شخص برای پیگیری این بخش وجهه ی جدیدی را به گیم پلی بازی اضافه می‌کند. شما در این چند مرحله با بعضی معما های ساده ای رو برو می شوید تا با هک کامپیوتر های شرکت به اطلاعات متعددی دست یابید. این قسمت از داستان به سادگی طراحی شده و اصلا شما را درگیر خود نمی کند. فقط به خاطر اهمیت و سوال بر انگیز بودن داستان مطمئنا به صورت موقتی شما را با خود همراه می سازد. در حقیقت در نگاه ابتدایی داستان زمان حال این نسخه کمی پوچ است اما حقیقت این است که این داستان ساده نشان می دهد که شما در نسخه های آینده داستانی بسیار زیباتر از نسخه های قبلی را برای زمان حال مشخص می کنید. داستانی که همه چیز آن برای شما گنگ است...
اما اگر بخواهم نگاهی به داستان زمان گذشته این بازی بیندازم و این دزد دریایی را نظاره کنم به جز تحسین چه خواهم گفت؟ آری این عنوان داستانی بسیار خاص و زیبا را یدک می کشید. داستانی که به همه چیز یک بازی اصالت و ارزش می بخشد و همواره داستان های عالی از نقاط قوت سری اساسینز بوده است. نمی دانم چه شد و که خواست که داستان این بار از همیشه جدی تر باشد. دقیقا سازندگان گفته بودند که داستان این نسخه همانند سریال های HBO خواهد بود و من در لحظه ای که ریش سیاه کشته شد ناباورانه نگاه می کردم و به آن موسیقی دردناک گوش می دادم. این بازی استاندارد های بسیاری را برای بخش داستانی معرفی کرد. در سری گذشته با فردی طرف بودیم که در لحظه به لحظه بازی مشخص می شد توانایی پیوستن به فرقه قاتلان را ندارد اما ادوارد چه زیبا تغییر کرد و چه قدر فوق العاده توانست یک داستان را به تصویر بکشد. داستانی که متفاوت شدن های انسانی را نشان می دهد و هر کس که این عنوان را تجربه کرده باشد و این داستان عالی را درک کرده باشد قطعا در صحنه هایی از این بازی به عمق داستان فرو رفته و به مثل من به سازندگان برای خلق این داستان عالی تبریک گفته است. به طور کلی داستان این بازی از بخش های ساده و پیچیده تشکیل شده است. این سخنم یک حرف ساده نیست. منظور بنده این است که شما در تمام مراحل بازی به علت جذابیت داستان همراه با ادوارد بودید اما در بعضی زمان ها دیگر داستان به قسمت پیچیده و اصلی خود وارد میشد و در همان زمان ها بود که این عنوان قدرت خود را در روایت داستانی نشان می داد. داستان کسل کننده نبود و بلکه تمی نو را یدک می کشید و همه ما از همراهی ادوارد در رنج و سختی لذت بردیم و با او مدتی را گذراندیم و خندیدیم و گریه کردیم تا در نهایت با یک پایان زیبا با او خداحافظی کنیم. به شخصه امیدوارم شخصیت ادوارد هنوز هم در این سری بازی حضور داشته باشد و باز هم او را ملاقات کنیم؛ به کسانی که این عنوان را تجربه نکرده اند نوید یک داستان عالی را میدهم و علتی نمی بینم که بدون جهت برایتان داستان را کامل شرح دهم. خودتان تجربه اش کنید. پشیمان نخواهید شد.
در ادامه با معرفی شخصیت ها همراه باشید...
Edward Kenway: ادوارد کنوی شخصیت اصلی بازی است و همچنین ادوارد پدربزرگ کانر و پدر Haytham kenway است. پدر ادوارد هم کسی نیست جز Brnard Kenway. او در ابتدا یکی از فرمانده های ارتش بریتانیا است که در یک جنگ پس از اعلام آتش بس، ادوارد بیکار شده و برای بیرون آمدن از بیکاری و به دست آوردن پول، به دزدان دریایی می پیوندد. او بعد ها توسط اساسینز ها آموزش های لازم را می بیند و کاپیتان کشتی می شود. قدرت مبارزه و بی رحم بودن او، سبب ترسیدن دیگر دزدان دریایی از او شده است.Blackbeard: یکی از معروف ترین و قوی ترین دزدان دریایی در تاریخ، Blackbeard است. او در سال 1680 در انگلستان متولد شد و در سال 1718 در یک دعوا در گذشت؛ در بازی او یک همراه، همدم و دوست برای Edward kenway است و در یک درگیری در کشتی از دنیا می رود.Rekham: یکی دیگر از دزدان دریایی معروف است؛ او در سال 1682 متولد شده و تا سال 1718 به چارلز پره خدمت کرده است. سرانجام او محکوم به قتل و در سال 1720 به قتل رسید. چارلز پره: او یکی از همراهان ادوارد کنوی است؛ چالز در سال 1720 و در یک طوفان، کشتی خود را از دست می دهد. پس از مدت ها چارلز را در جزیره ای کوچک پیدا می کنند و به عنوان یک دزد دریایی شناخته شده، دار می زنند. Anne Bonny: او در سال 1702 و در Kinsale به دنیا آمد؛ او در نقش معشوقه ادوارد کنوی می باشد و سرانجام در سال 1720 دستگیر می شود اما به دلیل بارداری حکم مجازاتش به تعویق می افتد.بخش بصری بازی از لحاظ هنری قابل تامل است. به کار بردن رنگ های گرم متناسب با اتمسفر بازی، لذت دوچندانی را در بازی زنده می کند. طراحی کاراکتر اصلی بازی با دقت فراوان انجام شده است؛ چهره ها به صورتی بسیار خوب مورد طراحی قرار گرفته است تا به واقعیت نزدیک باشد. طراحی لباس ها در سطح بسیار بالایی قرار دارد، این لباس ها به صورت چند تکه طراحی شده اند و روی یکدیگر قرار می گیرند. این موضوع در زمانی که شخصیت بازی در حال دویدن و راه رفتن است به خوبی قابل مشاهده است و لباس شخصیت نسبت به حرکات وی، تکان می خورند. شهر های بازی ضعیف و ساده طراحی شده اند اما جزایر و مناطق دریایی به خصوص مراحل فرعی زیر دریا، بسیار عالی طراحی شده اند؛ در طراحی کشتی ها، کم کاری دیده می شود برای مثال شباهت آن ها با یک دیگر کاملا احساس می شود؛ اما با وجود چند مدل کشتی تکراری، جزئیات به کار رفته در آن ها بسیار است. شاید بگوییم که این چیز یا آن چیز کمی بد یا کمی خوب بود ولی در کل طراحی محیط کارائیب در چنین فضایی به شکلی عالی انجام گرفته است. ساخت موجودات زیر آب و محیط زیر دریا، به خوبی انجام داده شده است ولی انیمیشن های بازی تغییر زیادی با نسخه های قبلی نکرده اند. در سمت دیگر این بار یوبیسافت تا حدودی ایرادات تکنیکی موتور خود را رفع نموده است و برای مثال باید پذیرفت که باگ ها به شدت کم شده و بعضی اتفاقات عجیب فیزیک بازی، دیگر دیده نمی شود. بافت ها به سادگی بارگذاری می‌شوند، لودینگ ها کمتر از گذشته طول می‌کشند و آبجکت ها کیفیت مناسبی دارند. با اینکه جهشی در این زمینه دیده نمی شود، اما یوبیسافت برای رفع مشکلات گذشته قدم های مثبتی برداشته است، با وجود اینکه هنوز گاهی باگ های اعجاب انگیز در بازی به چشم می خورد. فیزیک بازی جای حرف بسیاری دارد. بازی از فیزیک پیچیده ای بهره نمی برد ولی جزئیات قابل قبول است؛ انفجارها، تخریب ها و یا آتش و دود ناشی از شلیک گلوله سلاح ها، بسیار خوب طراحی شده اند؛ نورپردازی به شکلی بسیار زیبا طراحی شده است و یکی از نکات مثبت بازی به حساب می آید. محیط های جنگلی و برفی، درختان، شهرها، مغازه ها، مکان های تاریک و روشن به دلیل نورپردازی بسیار طبیعی، حیرت آور هستند. همین موضوع سبب به وجود آمدن سایه های بی نظیر شده است؛ از سایه اشیا تا سایه موجودات زنده به خوبی کار شده است. طراحی دریا و رود ها نیز از دیگر قسمت های شگفت انگیز این بازی به حساب می آید و نسبت به سری های گذشته خیلی بهتر شده است. در کل یوبیسافت قدم های برای پیشرفت در گرافیک برداشته که راضی کننده بوده اند. در حقیقت آن ها شرط هایی لازم بوده اند اما کافی نیستند. طراحی خود دریا در این بازی واقعا عالی انجام شده است و همچنین نقشه بازی نیز تا حدودی خوب مورد طراحی قرار گرفته است؛ نقشه خیلی بزرگ نیست ولی بزرگ به نظر می رسد.
بر روی گیم پلی این عنوان نسبتا خوب کار شده است. در بازی با شهرهای عظیم و بناهای تاریخی چشم نواز رو به رو نیستید. تمام شهرهای بازی به نوعی بندرگاهایی کوچک به شمار می‌روند. حتی بزرگترین شهر بازی نیز چیز خاصی جزء کلیسایی قدیمی و چند ساختمان حکومتی ندارد. ساختمان های بلندی در کار نیست و گاهی اوقات فکر می کنید، دلیل به وجود آمدن این شهر ها چیست؟! مطمئنا سازندگان با چند بندرگاه کوچک نیز می توانستند مراحل بخش های مختلف خود را سرهم بیاورند. در عوض طراحی راه های آبی و جزایر بسیار خوب انجام گرفته است. جزایری با رازهای گوناگون! جزایری پر از گنج های مختلف و ماجراجویی های سرگرم کننده! مراحل فرعی و آیتم های مخفی نیز مثل همیشه جزء جدا ناپذیر از AC به شمار می روند. طراحان ASSASSIN'S CREED BLACK FLAG در این زمینه خوب کار کرده اند تا برای گیمران قسمت های مختلفی را فراهم سازند؛ قسمت های زیر آب و صندوقچه های گنج تا پیدا کردن آیتم های مخفی به وسیله ی نقشه های رمز آلود. از طرف دیگر شما به عنوان کاپیتان کشتی دزدان دریایی همواره آماده ی حمله به باقی کشتی ها، به ویژه مجموعه ناو های اسپانیایی و انگلیسی هستید. با توجه به انتخاب آن دوره زمانی، اسپانیایی ها و انگلیسی ها بر سر مرزهای آبی خود درگیری بسیاری دارند و دزدان دریایی نیز به عنوان ضلع سوم، همیشه با ناو ها و کشتی های جنگی این دو حکومت درگیر هستند. بندرگاه ها و شهرها پر از ماموریت های فرعی مختلف است. البته به نظر می رسد، یوبیسافت از لحاظ تنوع انتخاب این ماموریت ها کم کاری کرده است و چیز جدیدی به مردم ارائه نکرده است. ماموریت های فرعی درون دریاها، اتمسفر و جو جدیدی را ارائه می دهند و تمامی بازیبازان را مجذوب خود می کند. از سوی دیگر می توانید بدون دنبال کردن ماموریت خاصی در دریاها پیش بروید، مناطق جدیدی را بیابید، قعله های دریایی حکومت ها را فتح کنید و نهایتا باعث رشد مالی خود بشوید. با توجه به حجم بالای قیمت های آپگرید ها و آیتم ها، نیاز به این گشت زنی و دزدی ها کاملا احساس می شود. سیستم آپگرید، خرید و فروش بازی نیز به مانند گذشته توسط مغازه ها و فروشگاه ها درون شهرها انجام می پذیرد. در اوایل بازی نیز شما بندرگاهی مختص خود را در یکی از جزایر مخفی شمالی نقشه به دست می آورید؛ می‌توانید با امتیازات و پول های به دست آمده، به توسعه ی بندرگاه مذکور و ساخت مغازه های مختلف اقدام کنید. با این کار دسترسی شما به بعضی مراحل فرعی نیز باز می‌شود؛ البته بندرگاه تحت تسلط شما چیز جدیدی به ارمغان نمی آورد و به واقع چیزی به نام سلطه ی شما بر دزدان دریایی وجود ندارد. نه کشتی هایی که فتح می کنید، نه آپگرید بندرگاه اصلی و نه حتی خانه ی قدیمی و اشرافی که نسیب شما می شود. هیچ یک به شما حس ریاست بر گروهی از دزدان دریایی را نمی دهد. علت این امر عدم توجه بازیساز به قابلیت ایده های موجود است. آن ها تنها از چند ایده ی ساده بهره برده‌اند و گیم پلی با اتمسفر متفاوت را ارائه داده اند. احتمال می رود سازندگان به علت محدودیت زمان ساخت و توسعه، ایده های بزرگ تر را کنار گذاشته و به همان ایده های کوچک تر بسنده کرده اند. نقشه ی بازی از لحاظ بصری و جغرافیایی به آن صورت وسیع و متنوع نیست. فقط بزرگ تر از گذشته به نظر می‌رسد. با اینکه مراحل فرعی و آیتم های زیادی به جای آن قرار دارد اما نمی توان گفت رمز و راز های گوناگونی، متناسب با داستان دزدان دریایی در گوشه کنار آن نهفته شده است. جزیره ای با صندوقچه ی گنج راز و رمز عجیبی نیست؛ اما مراحل فرعی، به دست آوردن اچیومنت ها و درگیری های دریایی می تواند، شما را وادار به گشت گذار کند. شکار حیوانات و موجودات در این عنوان نیز وجود دارد؛ با شکار کردن حیوانات می توانید اعضای بدن آن ها را بفروشید و پول به دست آورید. شکار کردن یک حیوان در این بازی به هیچ وجه ساده نخواهد بود اگر آنقدر سریع نیستید که نمیتوانید در صورت فرار حیوان به او برسید باید از فکر خود بهره ببرید و به شکل مخفیانه و با سلاح های کم سر و صدا به شکار آن بپردازید. دنبال کردن حیوان از بالای درختان یا لا به لای بوته ها، بهترین روش برای شکار است. یکی از مهم ترین مشکلات سری های ASSASSIN'S CREED به وجود بعضی باگ های آن باز می‌گردد. با گذر زمان، یوبیسافت تصمیم به ساده سازی بعضی موارد مخصوصا برای قسمت های پارکور و آکروبات ها گرفت. تا حدی نیز موفق بود اما هنوز بعضی مشکلات کوچک، گیمر ها را آزار می داد. سازندگان در Black Flag تغییر آن چنانی در این بخش به وجود نیاورده اند، هر چند به نظر می رسد مشکلات و باگ های آن به مراتب کمتر از نسخه ی قبلیست و گیمر به راحتی با آن ارتباط بر قرار می‌کند. کنترل حرکات ادوارد در ابتدا کمی مشکل به نظر می آید ولی به مراتب کنترل ادوارد نیز آسان تر می شود. نحوه ی کنترل کشتی تحت فرمان شما نیز بسیار کار آمد است؛ به طوری که کاملا بر روی کشتی خود تسلط دارید و به راحتی با آن در دریا ها پیشروی می‌کنید. در این نسخه خبری از هوش مصنوعی پیچیده ای برای مردم نیست؛ در Black Flag آن ها کاری به کار شما ندارند، گاهی می ترسند و گاهی به حرکات ادوارد واکنش های کوچک نشان می دهند ولی دیگر از این حد بیش تر پیش نمی روند. در جهت دیگر هوش مصنوعی برای NPC های دشمن بهتر از قبل شده است. در مراحل مخفی کاری با توجه به حساسیت آن ها نسبت به محیط، زودتر به ادوارد مشکوک می‌شوند البته به همان سرعت هم می‌توانید از دید آن ها خارج بشوید و از دست آنان فرار کنید. در هنگام جنگ با این که می توانید به تنهایی عده ی بسیاری از دشمنان مسلح را نابود سازید، اما به دلیل هوش مصنوعی بالا تیرندازان و طراحی درست حملات دشمنان، مبارزه با آنان سخت تر از قبل به نظر می‌رسد. این پیشرفت ها در قسمت مخفی کاری بازی بیش تر احساس می شود. مخصوصا زمانی که NPC ها احساس خطر کنند و در نزدیکی همدیگر باشند. اما تعامل کشتی های دیگر با کشتی تحت فرمان ادوارد طراحی بسیار خوبی دارد. دشمنان قوی تر، خوب می جنگند و با گلوله های بی پایان توپ، برایتان خطر ساز می شوند. به همین علت بهتر است، آپگرید های کشتی خود را جدی بگیرید. در محدوده های خطر (قرمز) نیز احتملا با کمی بی دقتی در بین کشتی های جنگی لو می روید اما نگران نباشید! زیرا فرار کردن از دست کشتی های جنگی هم کار چندان سختی نیست ولی اگر آن ها شما را محاصره کنند، احتمال نابود کردنتان زیاد است. به طور کلی تعامل هوش مصنوعی در بخش های مختلف، قابل قبول است و در کنار دردسر ساز بودن، شما را راضی نگاه می دارد؛ البته به نکات منفی و ضعف هوش مصنوعی دشمنان در جلو تر می پردازیم اما این بخش با وجود همان مشکلات نابخشودنی، نمره ی قابل قبولی می گیرد و کار خود را به خوبی انجام می دهد. یکی دیگر از نقاط منفی بازی ASSASSIN'S CREED BLACK FLAG طراحی مراحل آن است؛ برای توضیح این بخش، باید کمپینگ بازی را به دو دسته تقسیم نمود. اول مراحل کمپینگ بخش های دریایی و دوم، مراحلی که در شهرهای بندری می‌گذرد؛ در ماموریت های دریایی، همه چیز به همان نحوی است که در بازی های قبلی دیده اید و نوآوری خاصی به چشم نمی خورد. برای مثال قبلا با دیگر شخصیت ها فردی را تعقیب می کردید و اینبار با کشتی ادوارد، کشتی های هدف را دنبال می‌کنید؛ البته ماموریت های خاص در بازی کم نیست اما عموما از یک طراحی قدیمی بهره برده می شود. به همین دلیل می توان گفت، یوبیسافت از تمام پتانسیل ایده های خود بهره نبرده است. او بیش تر فضا را تغییر داد تا بازی کسالت آور نشود. بخش دریایی جذابیت فراوانی را به همراه دارد ولی با گذشت زمان و این که بیش تر زمان خود را در دریا سپری می کنید، سبب خسته شدن از این قسمت می شوید. بخش دوم مراحل کمپینگ به بندرگاه ها و خشکی ها بر می‌گردد که در واقعیت تغییری نسبت به نسخه ی قبل در آن ها دیده نمی شود. فقط شاید بودن در نقش دزدان دریایی آن را بهتر کند. قتل، حمله به مواضع دشمن و خیلی مواردی دیگر که با آن ها آشنا هستید. یوبیسافت دیگر مثل گذشته برای ایجاد مراحل فرعی گوناگون تلاش نکرده و بیش تر توان خود را بر روی دریاها متمرکز نگاه داشته است؛ شاید گرفتن کوسه به شخصه برای من جذاب باشد اما بحث بالا در باب کلیت طراحی های انتخاب شده است و مطمئنا در بعضی موارد نیز نوآوری دیده می شود. در سمت دیگر آکروبات ها و مسیرهای پیشروی معروف این سری بسیار روان تر، هیجان انگیز تر و با برنامه تر از قبل شده اند. این را زمانی متوجه می شوید که کوشش و تلاش کنید، به شیوه ی مد نظر سازندگان مراحل را به اتمام برسانید یا حداقل به مخفیانه ترین حالت ممکن به پایان ماموریت های خود برسید. البته نوع پیشروی ماموریت ها مثل گذشته به خود شما بستگی دارد و حق انتخاب ها محدود نشده است. اکثر مواقع ASSASSIN'S CREED در نوع ارائه سیستم مخفی کاری، بالاتر از دیگر عناوین قرار می‌گیرد؛ شما می‌توانید بازی را بدون هیچ صدمه ی خاصی پیش ببرید. پناهگاه های مختلف در بندرگاه ها، لابه لای بوته های گیاهان و پارکور در بین شاخه های درختان، همه و همه شما را در پیشروی مخفیانه ماموریت ها به خوبی یاری می دهند. اضافه شدن سیستم سوت (فریب!) می توانید با استفاده از این سیستم، حواس دشمن را پرت کنید و سربازان را مجبور کنید بدون مشاهده شما، به سمتتان بیایند؛ آن ها غافل از این که چه خطری در انتظارشان است، خود را به مکانی می رسانند که شما به راحتی می توانید آن ها را به قتل برسانید. دید بیشتر NPC های دشمن کم می باشد و به راحتی می توانید آن ها را فریب دهید. اگر بیشتر فکر کنید، شاید در بعضی از مواقع، احمق بودن آن ها واجب به نظر می رسد تا بازی ریتم خود را از دست ندهد اما راحت فریب خوردن آن ها، مشکلات هوش مصنوعی را برملا می سازد. این همان نکات منفی هوش مصنوعیست! اضافه شدن زنگ خطر برای NPC های دشمن می تواند میدان مخفیانه تحت تسلطتان را تبدیل به میدان نبرد با چندین تن از افراد دشمن کند و با توجه به افزایش قدرت آن ها در مراحل بالاتر مطمئنا کار شما سخت و سخت تر می شود. خطر بعدی در پیشروی مخفیانه ادوارد، تک تیرانداز های دشمن است. این خطر تنها شما را در چند بخش از بازی تهدید نمی کند، بلکه در بیش تر قسمت های بازی شما تحت فشار می گذارند و در هنگامی که شما با خیال آسوده در حال جنگیدن با دشمنان هستید، آن ها شما را راحت نگذاشته و سعی بر نابود کردن شما دارند؛ اما اگر شما خیلی سریع باشید می توانید قبل از این که تک تیراندازان متوجه حضور شما شوند، آن ها را بی سر و صدا به قتل برسانید. استفاده از NPC حریف به عنوان سپر دفاعی در برابر تیر همرزمانشان اضافه کاری یوبیسافت برای آسان نمودن هرچه بیشتر بازی به شمار می رود. باقی قسمت های این بخش از گیم پلی، مانند فرار از دست دشمنان به همان صورت گذشته است. مخفی کاری جزئی از این فرانچایز ASSASSIN'S CREED است و همیشه به صورتی زیبا پدیدار می شود. درگیری های رزمی ادوارد با سربازان و دشمنان، درست مثل عناوین گذشته است و تغییر خاصی مشاهده نمی شود. دوربین درست مثل نسخه های قبلی گاهی شما را آزار می دهد؛ سیستم بلاک و بدل حملات دشمنان نیز هنوز می تواند دردسر های بسیاری را برای ما ایجاد کند. حرکات ادوارد در هنگام جنگ نرم تر از کانر نشان می دهد و با اینکه تغییراتی جزئی در آن دیده می شود اما ممکن است در ابتدا با این تغییرات کنار نیایید ولی با گذشت زمان، به آن عادت می کنید. حملات گوناگون وی برای مقابله با NPC های مختلف دشمن، محدودیت های قبلی را به همراه دارند. سیستم بدل زدن در هنگام حملات ناگهانی دشمنان نیز بهتر از گذشته عمل می‌کند و حداقل با خیال آسوده به جنگ می پردازید. آیتم های مختلفی برای نبرد شما فراهم شده تا به پیشبرد سریع تر درگیری ها کمک کنند؛ چند آیتم جدید نیز به کلیت بازی اضافه شده است، تیرهای خواب آور یا مجنون کننده از مهمترین اسلحه های دور برد اضافه شده به مجموعه آیتم های در دسترس ادوارد می باشد. با اینکه وسیله ی خیلی خاصی نیست اما در مراحل مخفی کاری به شدت کارتان را آسان تر می کند. جنگیدن با ادوارد لذت بخش است. مخصوصا اگر بتوانید از آیتم های مختلفی نیز بهره ببرید. ضربات نهایی نیز در این نسخه به خوبی خود را نشان می دهند؛ سلاح های ادوارد کنوی عبارت اند از: دو شمشیر که با گرفتن هر دوی آن ها در دست، به مبارزه با دشمنان می پردازد، تیر های خواب آور که می تواند بی سر و صدا دشمن را از پای در آورد، دو تپانچه که با کمی کوشش و کارهای خواسته شده، می توان آن ها را به چهار تپانچه نیز تبدیل کرد؛ در بازی مغازه هایی وجود دارند که می توانید از آن جا سلاح های مختلفی خریداری کنید و همچنین مغازه هایی هستند که لباس های گوناگونی می توانید از آن جا بخرید. خاصیت عقابی چشم اساسینزها با محدودیت هایی به ادوارد ارث رسیده است و می توانید با این خصوصیت، دشمنان و اهداف مورد نظر را علامت گذاری کنید؛ البته علامت گذاری، آن طور که باید نیست و به شکلی خیلی بد انجام داده می شود. باقی ویژگی های ادوارد مانند شنا، شیرجه و خیلی از حرکات سریع وی حالتی سینمایی تر به خود گرفته و تغییری در نوع اجرای آن ها دیده نمی شود. البته همین حالت سینمایی نیز کلی بر روی شکل و شمایل آن ها تاثیر گذاشته است. سازندگان بیش تر تمرکزشان را بر روی بخش دریانوردی بازی گذاشته اند و این موضوع بیش از هر چیزی خود نمایی می‌کند. شما مانند یک کاپیتان، مسئولیت تمام وضعیت کشتی و ملوانان خود را بر عهده دارید؛ می توانید کشتی را به فرمت های محدودی آپگرید کنید و یا تغییرات عمده ای در ظاهر آن ایجاد نمایید، سیستم تدافعی آن را تقویت کنید تا هنگامی که دشمنان قوی تر هستند، کشتی سالم تر باقی بماند یا سریع تر قدرت آتش توپخانه ی کشتی خود را افزایش دهید. بیشتر وقت شما در دریاها و امواج مناطق آزاد آبی می‌گذرد. همانطور که گفته شد، آپگرید های کشتی محدود اما کافی به نظر می رسند. اگر به آپگرید کشتی خود بهاء ندهید به هیچ عنوان، حتی در مراحل کمپینگ دوام نمی آورید و شکست بزرگی می خورید. سازندگان به شما این امکان را می دهند تا کشتی های دیگر را زیر نظر بگیرید، اگر خواستید به آن ها حمله کنید، غرقشان نمایید یا کشتی مورد نظر را با بی رحمی غارت کنید. با تصرف کشتی مقابل نیز گزینه های مختلفی در اختیار شما قرار می‌گیرد؛ برای مثال می‌توان کشتی مذکور را به ملوانان خود بسپارید تا قوای دزدان دریایی متحد ادوارد افزایش یابد یا کشتی مورد نظر را برای تعمیر کشتی خود نابود کنید. البته بیشتر درگیری شما با قوای دریایی حکومت انگلیس و اسپانیاست و از این نظر بازی تنوع خاصی ندارد. گاهی نیز دزدان دریایی دیگر شما را طعمه خود قرار می‌دهند و سعی بر تصرف کشتی شما دارند؛ برای تصرف یک کشتی هم باید به میزان مشخص از افراد آن را بکشید تا افراد باقی مانده تسلیم شوند؛ تمامی نقشه ی محیط دریایی بازی به بخش های گوناگون و تحت تسلط گروه یا حکومتی تقسیم می شوند. شما با حمله به قلعه ها و نیرو های دفاعی می توانید بخش های مختلف نقشه دریایی را به دست آورید و به راحتی در آن بخش ها کشتی رانی کنید؛ البته جنگ دریایی با ستون دفاعی دشمن به مراتب سخت تر از بالا رفتن از یک برج چند صد متریست. از دیگر امکانات سفرهای دریایی شما Fast Travel است. این یک مورد خیلی به کارتان می‌آید؛ مخصوصا در بخش کمپینگ، وقتی مجبور به طی مسافت طولانی می شوید، ویژگی های مختلف این سیستم کاملا به کمک ادوارد و شما می آیند. البته کمی طول می‌کشد، تمام گزینه های Fast travel برای استفاده باز شود. در سوی دیگر مناطق قرمز هم مثل همیشه می‌تواند قتل گاه شما باشد. اگر باهوش عمل کنید به راحتی می توانید از دست کشتی های نگهبان این مناطق در امان بمانید و به راحتی از دستشان بگریزید و اگر میلی به پیشروی این چنینی ندارید، راه دیگری نیز وجود دارد. یک توپخانه ی قوی، مقداری حوصله و نابودی تمام کشتی های نگهبان! جنگ های دریایی در سطح بسیار خوبی طراحی شده اند. علاوه بر درگیری همه جانبه ی دشمن با کشتی تحت فرمان ادوارد، درگیری با آن ها متناسب با سطح قدرتشان سخت و سخت تر و مبتنی بر برنامه ریزی می شود. با پایان سطح مقاومت کشتی دشمن، می توان آن را به وسیله ی افردتان به تسخیر خود در آورید؛ در مواقعی که به کشتی دشمن صدمه ی زیادی وارد کرده اید که نمی تواند حرکت کند، می توانید به آن نزدیک شده و با طناب های مخصوص وارد کشتی آن ها شده و آن ها را نابود سازید. مطمئنا سازندگان برای ساخت این جور صحنه های سینمایی، کار خود را خوب انجام داده اند؛ در طرف دیگر محیط های زیر آب از دیگر نکات مثبت بخش دریایست. جذابیت های خاص خود را دارد و با انواع اقسام تهدیدات و صندوقچه ها تزئین شده است. در نهایت یوبیسافت اتمسفر جدیدی را به بازی تزریق نمود اما از تمام پتانسیل ایده های خود هم استفاده نکرد.
کیفیت صدا های انتخاب شده برای شخصیت ها و تمامی موارد دیگر قابل قبول است. دوبلور ها نیز به خوبی از پس شخصیت ها برآمده اند؛ اما کار سازندگان به بنادر و سفرهای دریایی بر می‌گردد. به دلیل این که بخش دریایی بسیار مهم است، صداگذاران فضای شنیداری مناسبی را برای این بخش از بازی طراحی کرده‌اند. صدای امواج، بادها ، توپ ها و خیلی موارد دیگری که بخش صداگذاری بازی را در نقطه ی خوبی نگاه می دارد. با توجه به داینامیک بودن وضعیت هوا این دقت در صداگذاری برای القای تغییرات قابل ستایش است. اما برای بررسی موسیقی باید به دو بخش مهم توجه داشته باشیم؛ اول نکات تکنیکی و فنی موسیقی و دوم انطباق موسیقی با اتمسفر موجود! از لحاظ تکنیکی، موسیقی ASSASSIN'S CREED BLACK FLAG به مانند دیگر آثار حرفه ای در سطح خوبی قرار دارد. تنظیم ها نیز مطابق با فضای موجود است. استفاده از سازهای متداول در دوران دزدان دریایی و البته استفاده از سرودهای دسته جمعی، مجموعه موسیقی ها و آواهای Black Flag را تکمیل می‌کند. تمام آهنگ ها با فضای فلکلور زندگی دریایی همخوانی بسیاری دارد و همین یک مورد به خودی خود وزنه ی سنگینی برای بخش موسیقی به حساب می آید؛ البته خبری از آهنگ های آنچنان حماسی نیست، ایردات و عدم انطباق موسیقی با تصویر در بعضی لحضات، اثر را مقداری ناقص نشان می دهد. با تمام این نکات اما فضای موسیقی در بازی با به کار بردن سازهای زهی (سیمی) و تک نوازی های مختلف، مطمئنا شما را به یاد دزدان دریایی کارائیب معروف والت دیزنی و هانس زیمر می اندازد؛ شباهت فعلی به دلیل شنیده شدن زیاد آثار زیمر به چشم می آید و الا استاندارد های هنری با توجه به تم آن دوران احتمالا در این حول و حوش معنا می یابد. بخش صدا گذاری نیز خوب انجام داده شده است؛ صدای شلیک توپ ها و گلوله ها، صدای حیوانات وحشی، بسیار خوب است و بازیباز را از خطرات موجود با خبر می سازد و همچنین بر روی صدای مردم نیز نسبتا خوب کار شده است.
تمامی سری های ASSASSIN'S CREED ، سرگرمی هایی را برای بازیبازان فراهم کردند؛ با انتشار اولین نسخه در همان سال 2007، تمامی گیمران عنوانی سرگرم کننده را تجربه و اوقات فراغت خود را به خوبی پر کردند؛ Ubisoft به تازگی اعلام نمود که نسخه جدیدی به نام ASSASSIN'S CREED UNITY در دست ساخت است و کسی خبر ندارد که Ubisoft این بار قرار است چه چیزی را به مردم ارائه دهد؛ تاریخ، ایده هایی مختلف و بسیاری را برای یوبیسافت به ارمغان می آورد. شاید اگر کمی هوش و ذوق به خرج دهند، ما را با تصاویری هیجان انگیزتر غافلگیر کنند. داستان دزدان دریایی شاید برای طرفدارن Assassin's Creed، نا امید کننده باشد، زیرا با تمام این تغییرات بازی فقط یک عنوان خوش ساخت است اما باید پذیرفت مسیر فعلی، آینده‌ی جدیدی را برای این سری ترسیم می‌کند. امید وارم از نقد و بررسی ASSASSIN'S CREED BACK FLAG لذت کافی را برده باشید.
نکات منفی: وجود برخی باگ ها در بازی، وجود نداشتن شهر های دیدنی، طراحی مراحل بازی و کشتیرانی بیش از حد
نمرات بازی!
داستان: 10/8
گرافیک: 10/8.5
گیم پلی: 10/8
موسیقی و صداگذاری: 10/8.5
نمره نهایی: 10/8
داستان: 10/8
گرافیک: 10/8.5
گیم پلی: 10/8
موسیقی و صداگذاری: 10/8.5
نمره نهایی: 10/8
نقد و بررسی نوشته شده دارای 6000 کلمه می باشد
![[تصویر: 56sc_the_north_remembers_by_ertacaltinoz...-_copy.jpg]](http://uupload.ir/files/56sc_the_north_remembers_by_ertacaltinoz-da1cmqg_-_copy.jpg)
![[تصویر: call-of-duty-modern-warfare-4251.jpg]](http://img3.goodfon.su/original/1680x1050/a/5c/call-of-duty-modern-warfare-4251.jpg)
![[تصویر: 5b7th9dl7afci0p5zblo.jpg]](http://*****/images/5b7th9dl7afci0p5zblo.jpg)
![[تصویر: 1g9m3x2615avtcitkeoy.png]](http://*****/images/1g9m3x2615avtcitkeoy.png)
![[تصویر: 51d24e4529f35b9228ba4c32e6acdbba.gif]](http://s13.picofile.com/file/8401763200/51d24e4529f35b9228ba4c32e6acdbba.gif)
![[تصویر: s0%20%2874%29.gif]](https://forum.gamefa.com/images/smi/s0%20%2874%29.gif)