01-13-2014, 04:20 PM
به نام خدا
با عرض سلام خدمت تمامی دوستان،کاربران و مخالفان.
این درست که اینجا انجمن گیم هست ولی خب بد نیست کمی هم به طالب دیگر بپردازیم .
برای تمامی دوستانم تا این لحظه آرزوی موفقیت در امتحاناتشون رو دارم.
از عنوان موضوع معلومه می خوام پس نیازی به توضیح نیست.
![[تصویر: 6m12xxuury4gcwjj75fx.jpg]](http://www.pic.tooptarinha.com/images/6m12xxuury4gcwjj75fx.jpg)
چارلز دیکنز با نام کامل چارلز جان هوفام دیکنز در هفتم فوریه سال 1812 در "پورتس موث" انگلستان به دنیا آمد.وی دومین فرزند از هشت فرزند الیزابت و جان دیکنز بود.وی در کودکی خود را پسری کوچک و دور از مراقبت می پنداشت.اینطور که گفته شده است او در بیشتر مواقع وقت خود را بیرون از خانه می گذرانده است.او در همان ابتدا علاقه ی خاصی به رمان های افرادی همچون توبیاس اسمولت و هنری فیلدینگ داشت.
در آن ابتدا خانواده دیکنز ثروتمند بودند و چارلز به مدرسه ای به نام ویلیام گیلز می رفت.
اما به دلیل اینکه پدر چارلز،پول زیادی را صرف کار های تفریحی و حفظ موقعیت اجتماعی خویش کرد،بدهی هایی را بالا آورد و در زندان بدهکاران لندن یعنی زندان مارشالسی زندانی شد.
![[تصویر: 147135_0KR3EJSN.jpg]](http://images2.persianblog.ir/147135_0KR3EJSN.jpg)
مدتی بعد چارلز برای تامین نیاز های خانواده به یک کارخانه واکس سازی فرستاده شد اما وی مدتی بعد مجددا به مدرسه رفت و دوران تحصیل را به پایان رساند.
چارلز دیکنز مانند خیلی از نویسندگان کار خود را از روزنامه نگاری شروع کرد.وی بسیار به حرف ها و سخن های دیگران توجه می کرد.بعد از مدتی او گزارشگر مذاکرات پارلمانی شد که همین کار باعث سرعت و دقت بخشیدن در کار او شد.حتی او بعد ها وقتی نویسنده هم شد باز هم سردبیر مجلات بود و مطالب سرگرم کننده می نوشت.
خبرنگاری وی کاملا نشان داد که او چه استعدادی در نوشتن دارد.
![[تصویر: Quotes-by-Charles-Dickens.jpg]](http://healthythoughts.in/wp-content/uploads/2013/02/Quotes-by-Charles-Dickens.jpg)
دیکنز فعالیت های اجتماعی بسیار قوی هم داشت.او مخالف ظلم و ستم به فقیران بود و از فقر نفرت داشت.دیکنز در حدود سال های 1830 عاشق دختری به نام ماریا بیندل شد اما پدر و مادر دختر به دلایل مختلفی مانع این وصلت شدند.چارلز دیکنز در طول زندگی خود به کشور های زیادی سفر کرد و بسیاری از کتاب های بزرگش را در طی همین سفر ها خلق کرد.وی به کشور هایی همچون آمریکا،فرانسه و ایتالیا و خیلی مکان های دیگر مسافرت کرده و آثار مشهوری از خود در این کشور ها بر جای گذاشته است.
![[تصویر: 2db976b907d508f197b214bad82b8e72.jpg]](http://panbeh.com/templates/compiled/2db976b907d508f197b214bad82b8e72.jpg)
آرزو های بزرگ:
این اثر بزرگ که نامش آرزو های بزرگ است در سال های 1860 تا 1862 منتشر می شد که به صورت داستان های دنبال دار بود.
آرزو های بزرگ روایت پسری هفت سال به نام پیپ است که در فقر زندگی می کند.وی مادرش را از دست داده و روزی به سر قبر مادرش می رود که با یک زندانی فراری مواجه می شود و زندانی با تعریف ماجرایی دروغین او را وادار به کمک می کند تا فرار کند.ادامه داستان را بر عهده خود شما خوانندگان عزیز می گذارم.
![[تصویر: 1172714b3b55a3d5015a575b5660d397.jpg]](http://panbeh.com/templates/compiled/1172714b3b55a3d5015a575b5660d397.jpg)
الیور توییست:
این داستان یکی دیگر از آثار بزرگ دیکنز است که در یک ماهنامه انگلیسی به چاپ می رسید و روایت پسری یتیم بود که در جامعه خطرناک خودش بدون هیچ تجربه ای زندگی می کرد.
از دیگر آثار دیکنز می توان به دیوید کاپر فیلد و داستان دو شهر و نیکلاس کلبی اشاره کرد که بسیار آثار بزرگی بودند.
![[تصویر: images?q=tbn:ANd9GcRg-urhFqEMxUiWUAN43ei...xxqDKD2o8W]](http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRg-urhFqEMxUiWUAN43eip5J-NE2w8b7N_4CQyBnxxqDKD2o8W)
![[تصویر: -D8-AF-DB-8C-D9-88-DB-8C-D8-AF.jpg]](http://up.bia2ironi.com/uploads/-D8-AF-DB-8C-D9-88-DB-8C-D8-AF.jpg)
چارلز دیکنز تا مدت ها برای نوشت تلاش می کرد.او در سال 1865 با یک حادثه قطار رو در رو شد اما آسیب جدی به او نرسید.در سال 1868 وی بسیار ثروتمند بود اما دیگر توانی در خود نداشت و این کاملا مشخص بود.
چارلز دیکنز در 9 ژوِئن 1870 در اثر سکته ی قلبی از دنیا رفت اما آثار او هیچوقت او را از یاد ما نمی برند.
محقق و نویسنده:هامون حمزه
منابع این مطلب وبسایت های مختلفی چون ویکیپدیا بوده اند و تدوین متن با خود بنده بوده است.
این مطلب انحصاری گیمفا نمی باشد چون قبلا یکبار در کلاس پرورشی توسط من خوانده شده است.[img]images/smi/s0 (45).gif[/img]
با عرض سلام خدمت تمامی دوستان،کاربران و مخالفان.
این درست که اینجا انجمن گیم هست ولی خب بد نیست کمی هم به طالب دیگر بپردازیم .
برای تمامی دوستانم تا این لحظه آرزوی موفقیت در امتحاناتشون رو دارم.
از عنوان موضوع معلومه می خوام پس نیازی به توضیح نیست.
چارلز دیکنز با نام کامل چارلز جان هوفام دیکنز در هفتم فوریه سال 1812 در "پورتس موث" انگلستان به دنیا آمد.وی دومین فرزند از هشت فرزند الیزابت و جان دیکنز بود.وی در کودکی خود را پسری کوچک و دور از مراقبت می پنداشت.اینطور که گفته شده است او در بیشتر مواقع وقت خود را بیرون از خانه می گذرانده است.او در همان ابتدا علاقه ی خاصی به رمان های افرادی همچون توبیاس اسمولت و هنری فیلدینگ داشت.
در آن ابتدا خانواده دیکنز ثروتمند بودند و چارلز به مدرسه ای به نام ویلیام گیلز می رفت.
اما به دلیل اینکه پدر چارلز،پول زیادی را صرف کار های تفریحی و حفظ موقعیت اجتماعی خویش کرد،بدهی هایی را بالا آورد و در زندان بدهکاران لندن یعنی زندان مارشالسی زندانی شد.
مدتی بعد چارلز برای تامین نیاز های خانواده به یک کارخانه واکس سازی فرستاده شد اما وی مدتی بعد مجددا به مدرسه رفت و دوران تحصیل را به پایان رساند.
چارلز دیکنز مانند خیلی از نویسندگان کار خود را از روزنامه نگاری شروع کرد.وی بسیار به حرف ها و سخن های دیگران توجه می کرد.بعد از مدتی او گزارشگر مذاکرات پارلمانی شد که همین کار باعث سرعت و دقت بخشیدن در کار او شد.حتی او بعد ها وقتی نویسنده هم شد باز هم سردبیر مجلات بود و مطالب سرگرم کننده می نوشت.
خبرنگاری وی کاملا نشان داد که او چه استعدادی در نوشتن دارد.
دیکنز فعالیت های اجتماعی بسیار قوی هم داشت.او مخالف ظلم و ستم به فقیران بود و از فقر نفرت داشت.دیکنز در حدود سال های 1830 عاشق دختری به نام ماریا بیندل شد اما پدر و مادر دختر به دلایل مختلفی مانع این وصلت شدند.چارلز دیکنز در طول زندگی خود به کشور های زیادی سفر کرد و بسیاری از کتاب های بزرگش را در طی همین سفر ها خلق کرد.وی به کشور هایی همچون آمریکا،فرانسه و ایتالیا و خیلی مکان های دیگر مسافرت کرده و آثار مشهوری از خود در این کشور ها بر جای گذاشته است.
آرزو های بزرگ:
این اثر بزرگ که نامش آرزو های بزرگ است در سال های 1860 تا 1862 منتشر می شد که به صورت داستان های دنبال دار بود.
آرزو های بزرگ روایت پسری هفت سال به نام پیپ است که در فقر زندگی می کند.وی مادرش را از دست داده و روزی به سر قبر مادرش می رود که با یک زندانی فراری مواجه می شود و زندانی با تعریف ماجرایی دروغین او را وادار به کمک می کند تا فرار کند.ادامه داستان را بر عهده خود شما خوانندگان عزیز می گذارم.
الیور توییست:
این داستان یکی دیگر از آثار بزرگ دیکنز است که در یک ماهنامه انگلیسی به چاپ می رسید و روایت پسری یتیم بود که در جامعه خطرناک خودش بدون هیچ تجربه ای زندگی می کرد.
از دیگر آثار دیکنز می توان به دیوید کاپر فیلد و داستان دو شهر و نیکلاس کلبی اشاره کرد که بسیار آثار بزرگی بودند.
چارلز دیکنز تا مدت ها برای نوشت تلاش می کرد.او در سال 1865 با یک حادثه قطار رو در رو شد اما آسیب جدی به او نرسید.در سال 1868 وی بسیار ثروتمند بود اما دیگر توانی در خود نداشت و این کاملا مشخص بود.
چارلز دیکنز در 9 ژوِئن 1870 در اثر سکته ی قلبی از دنیا رفت اما آثار او هیچوقت او را از یاد ما نمی برند.
محقق و نویسنده:هامون حمزه
منابع این مطلب وبسایت های مختلفی چون ویکیپدیا بوده اند و تدوین متن با خود بنده بوده است.
این مطلب انحصاری گیمفا نمی باشد چون قبلا یکبار در کلاس پرورشی توسط من خوانده شده است.[img]images/smi/s0 (45).gif[/img]