امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چه رنگی؟ | توضیح و بررسی داستان فصل دوم انیمه Psycho-Pass
#1
[تصویر:  19279607985542172643.jpg]

در ذهن خود جامعه‌ای را تجسم کنید که پر است از پیشرفت بشر در تکنولوژی، در درک احساسات و دنیایی که به لطف این‌ها سراسر آرامش است. خود را شهروند عادی این جامعه تصور کنید. لذت بخش است! اما چه می‌شود که در این دنیای پر از روح، در این دنیای بزرگ، فقط و فقط شما تنها باشید؟ هیچ‌کس به شما توجه نکند؟ هیچ‌کس حضورتان را نبیند؟ و هیچ‌کس حتی درکتان نیز، نکند؟ قطعاً افسرده و حتی از درون پوسیده و نابود خواهید شد! دیگر کسی نیست که با او درد دل کنید. رازهای‌تان را برایش بگویید و از تجربیات زندگی، خوشی‌ها بدی‌ها و دیگر لحظه‌های زندگی‌تان برایش بگویید. احساسی مانند یک روح خواهید داشت! دلی تنگ و خاموش! دلی که کسی تا کنون قدمی برای درک آن، برای دوست داشتن آن و برای فهمیدن درد آن برنداشته است! نومیدی روح شما را تسخیر می‌کند. مطمئناً دیگر نمی‌توانید مانند بقیه، شهروندی سالم باشید. اگر به غیر از افراد جامعه، تکنولوژی حاکم بر آن نیز، وجودتان را انکار کند؟ دیگر حتی یک آهن پاره نیز شما را نشناسد؟ چگونه احساسی خواهید داشت؟ این احساسی است که شخصیت منفی فصل دوم انیمه Psycho-Pass دارد. این زندگی، احساسات و تجربیات Kamui Kirito است.

قابل توجه است که مقاله اسپویل کامل این انیمه را داراست.

ناجی جنایتکاران!

[تصویر:  f019qmx4gomvnbxjzpbl.png]
آکانه، با تجربه‌تر و قوی‌تر از گذشته!

داروهای کاهش ضریب جرم! داروهایی که باعث کم شدن ضریب جرم و روان-گذر شما و نیز تعادل روحی روانی‌تان می‌شوند. این داروها که توسط شیبیل نیز به تایید رسیده‌اند در داروخانه‌ها و مراکز درمانی یافت می‌شوند و عجیب آن است که اثر هم دارند! اما همانند گذشته سالم شدن روان-گذر بیشتر به خود شخص و افکار او ربط دارد. البته قابل ذکر است که مصرف بیش از حد این داروها باعث مشکلات روحی-روانی فراوان و حتی بدتر از بالا رفتن ضریب جرم می‌گردد. تبلیغ آن‌ها و ربات‌های فروشنده‌شان در همه جا دیده می‌شود. و ناگهان بوم! انفجاری عظیم رخ می‌دهد. مطمئناً یک بمب گذاری است. بازرس‌های اداره امنیت به همراه مجری‌ها عازم منطقه می‌شوند. در راه آنالیزور اداره امنیت کارانوموری شیون به آن‌ها می‌گوید که ویدئویی به تازگی در اینترنت منتشر شده که مالکیت بمب گذاری‌های این چنینی در چند ماه اخیر را فردی در پشت یک ماسک به عهده گرفته است. او همچنین می‌گوید در محل آخرین بمب گذاری فردی وجود داشته که بعد از بمب گذاری ضریب جرمش بالا رفته است. آکانه می‌گوید قیافه او را با شخص ماسک‌دار درون ویدئو مقایسه کند. پس از مقایسه می‌بینیم 98.2 درصد شباهت وجود دارد! پس آن شخص همان بمب گذار است. اسم او کیتازاوا آکی.را هست. توانایی هایی دارد و در شرکتی به عنوان سرپرست تخریب ساختمان مشغول به کار است. سپس ما مجری‌ها را می بینم که از ماشین پیاده می‌شوند. دو مجری جدید به گروه اول اضافه شده‌اند. یکی با صورتی خشن و موهایی که کمی از آن بر روی صورتش است و دیگری با موهایی سرخ و کمی خجالتی و دست و پا چلفتی. گروه اول با گروه دوم همکاری کرده و وارد ساختمان می‌شوند. مجری‌های جدید با آکانه و مجری‌های قدیمی با بازرس جدید شیموتسوکی میکا می‌روند. سپس گروه دوم نیز می‌آید و جستجو برای یافتن هدف شروع می‌شود. سپس به نظر می‌رسد که هدف در داخل ساختمان کمین‌هایی آماده کرده است. بخشی از گروه دو وارد ساختمان می‌شوند و در یکی از راهروهای آن، یک بمب را می‌یابند! آن ها بلافاصله فرار می‌کنند ولی بمب منفجر می‌شود. در نتیجه آن انفجار، بازرس و دو مجری که وارد ساختمان شده‌اند کمی زخمی شده و یکی از مجری‌ها زیر آوار گیر می‌کند. سپس هدف از قسمتی که آکانه و دو مجری جدید زیر نظر دارند با یک ماشین و زنی که گروگان گرفته است، بیرون می‌رود. آکانه نیز به خاطر گروگان اجازه نمی‌دهد کسی شلیک کند. به مجری‌های همراهش دستور می‌دهد به تنهایی به تعقیب مجرم بپردازند. سپس آکانه، بعد از تجزیه روباتی که به آن‌ها حمله کرده بود با استفاده از حالت دوم تجزیه یعنی Destroy Decomposer سوار ماشین دیگری شده و به تعقیب کیتازاوا می‌پردازند. هدف در کنار یک پارک ماشینش را نگه می‌دارد و گروگان را پیاده می‌کند و سپس دوباره به راه خود ادامه می‌دهد! در نهایت تعجب می‌بینیم آن زن گروگان نبوده بلکه نوعی هولوگرام بوده که آن فرد برای گول زدن افراد اداره امنیت از آن استفاده کرده است! آکانه غیر فعال کردن بمب‌هایی که به هولوگرام وصل است را به بازرس شیسویی از گروه دوم می‌سپارد و خود به همراه گروهش به تعقیب هدف می‌پردازند. سپس ماشین او با گروهی از ربات‌های اداره امنیت برخورد کرده و تقریباً نابود می‌شود. او از ماشینش پیاده شده و خود را در محاصره افراد گروه اول اداره امنیت می‌بیند. آکانه ضریب جرم او را اندازه می‌گیرد. ضریب جرم 302 می‌باشد! پس سلطه‌گر به حالت تجزیه بروزرسانی می‌شود. سپس کیتازاوا که به خود بمب بسته است به آن‌ها هشدار می‌دهد که جلو نیایند. یکی از ربات‌ها که نزدیک باک بنزین ماشین کیتازاوا است یک جرقه می‌زند و ماشین منفجر می‌شود! خوشبختانه قبل از انفجار آکانه متوجه شده و هم مجرم و مجری‌ها و هم یک دختر کوچک و مادرش که در آن جا هستند را نجات می‌دهد. کیتازاوا که می‌بیند حواس آن‌ها پرت شده می‌گریزد. یکی از مجری‌های جدید که توگانه نام دارد با سلطه‌گر او را هدف می‌گیرد اما آکانه اجازه شلیک نمی‌دهد. زیرا ضریب جرم او اول 302.01 بوده و سپس شده 302.0 و آکانه می‌خواهد این ضریب جرم را به 299 کاهش دهد تا هدف تجزیه نشود. سپس او به داخل یک ساختمان بزرگ فرار می‌کند. هولوگرام‌های اداره امنیت هشدار می‌دهند که بهتر است افراد آن جا زودتر ساختمان را ترک کنند تا صدمه‌ای نبینند. سپس بازرس اصلی بخش دوم یعنی آئویاناگی می‌رسد و از آن‌ها می‌خواهد توضیح بدهند چرا مجرم را نکشته‌اند و از هدف اصلی‌شان که اجرای عدالت در مورد مجرم بوده سرپیچی کرده‌اند. گینوزا به او می‌گوید که آکانه می‌خواهد به مجرم شانسی دوباره بدهد. سپس آن‌ها در پشت بام ساختمان او را محاصره می‌کنند. او می‌خواهد بمب‌هایی که به خودش وصل کرده است را منفجر کند و از شیبیل و جامعه شکایت می‌کند. اما آکانه با او حرف زده و با حرف‌هایش مقداری او را آرام می‌کند و ضریب جرمش به 299 کاهش پیدا می‌کند. دستور سلطه‌گر به فلج کننده بروزرسانی شده و مجرم می‌شود. سپس ماموران او را به اداره امنیت منتقل می‌کنند. بعد از پایان تیتراژ، ما می‌بینم که بارزس شیسویی به همراه مجری که با او است به دنبال هولوگرام می‌روند. آن‌ها هنگامی که به او می‌رسند متوجه می‌شوند حتی بمب‌ها نیز هولوگرام بوده‌اند. سپس هولوگرام می‌گوید:« واقعیت اینه که، قرار نیست چیزی که کذبِ، وجود هم نداشته باشه.» سپس فردی از میان آن هولوگرام ظاهر شده و آمپولی را به بازرس شیسویی تزریق می‌کند. مجری همراه بازرس سعی می‌کند آن فرد را با سلطه‌گر نشانه بگیرد اما تنها ضریب جرمی که سلطه‌گر نشان می‌دهد ضریب جرم خود بازرس است! آن فرد سلطه‌گر را با دستان خود و بازرس به طرف مجری نشانه می‌گیرد. سلطه‌گر به حالت تجزیه بروزرسانی می‌شود و آن فرد شلیک می‌کند. قابل ذکر است چون شیبیل این فرد را نمی‌شناسد و دستان بازرس نیز بر روی سلطه‌گر قرار دارد او نیز می‌تواند شلیک کند. سپس ما می‌بینیم که با خون روی دیوار نوشته شده است WC؟ و این به نظر می‌رسد که خون همان مجری باشد و نوشتن کار آن فرد است. زیرا بازرس بعد از تزریق آمپول به او کاملاً بی‌حس شده بود.

دنیایی عاری از احساسات، فردی عاری از توجه

[تصویر:  sj96f7nv9od8f3umf1kd.png]
چه رنگی؟... به راستی ماشینی که خود را خدای جامعه جدید می‌داند، چه رنگی است؟

آن فرد کیست؟ چرا شناسایی نشد؟ چگونه هیچ اسکنری ردی از او به دست نیاورده بود؟ آکانه و یکی از مجری‌های جدید به نام توگانه به بازجویی از کیتازاوا می‌پردازند. در حین بازجویی او اشاره می‌کند که فردی در هنگام بمب گذاری‌های قبلی روان-گذر او را ثابت نگه می‌داشته و آن فرد در حق او لطف زیادی کرده است! او همچنین نمی‌دانسته که آن زن یک هولوگرام بوده و می‌گوید بردن هولوگرام به همراه خود از دستورات آن فرد است. سپس آکانه به همراه یکی دیگر از مجری‌های جدید به بازرسی هولوگرام می‌پردازند. آن‌ها در می‌یابند که هولوگرام بسیار با کیفیت بوده و حجم عظیمی از داده در ساخت آن به کار رفته است و چنین چیزی صرفاً به خاطر گول زدن ماموران نیاز نمی‌بود. یکی از مجری‌های جدید که هیناتاوا نام دارد خود در گذشته یک طراح هولوگرام بوده و در این مورد اطلاعات زیادی دارد. با توجه به حرف‌های او آن هولوگرام از روی یک شخص احتمالاً مرده ساخته شده است. آن‌ها با بررسی اطلاعات، در می‌یابند که هولوگرام با یک دختر بچه مطابقت دارد! در واقع هولوگرام نسخه‌ی 23 یا 24 ساله آن دختر بچه است! کمی عجیب است! چگونه فردی حاظر می‌شود یک مرده را در قالب هولوگرام زنده کند؟ و فقط برای گول زدن ماموران اداره امنیت؟ چنین چیزی به راستی عجیب است. سپس به آکانه می‌گویند که ضریب جرم کیتازاوا به شدت پایین آمده به طوری که او دیگر مجرم بالقوه نیست! آکانه فوراً برای بررسی می‌رود. کیتازاوا می‌گوید که آن فرد به سراغش آمده و روان-گذرش را روشن کرده است! اما دوربین‌ها تنها دکتر روان‌کاو اداره را نشان می‌دهند که او نیز برای درمان کیتازاوا آمده و محال است در چنین مدت کمی با هر روشی که باشد ضریب جرم شخص را تا این حد پایین آورد. پس یا کیتازاوا دروغ می‌گوید، یا آن شخص یک روح است!  قطعاً همه ما فرضیه اول را قبول می‌کنیم. در چنین داستانی قطعاً یک روح نمی‌گنجد! کیتازاوا را به دلیل پایین آمدن ضریب جرمش به یک مرکز پزشکی منتقل می‌کنند. آکانه به دلیل خسته بودن به خانه باز می‌گردد. وقتی وارد خانه می‌شود هولوگرام آن، به دلیل خشی که روی دیوار افتاده است، مشکل پیدا کرده است. آکانه هولوگرام را خاموش می‌کند و می‌بینیم که روی دیوار WC؟ حک شده است! چگونه این ممکن است؟ درحالی که هیچ شخصی به آن جا وارد نشده است؟ حضور کسی مشاهده نمی‌شود؟ سپس به آکانه خبر می‌دهند که کیتازاوا فرار کرده است! آن‌ها با بررسی دوربین‌ها و اسکنرها بالاخره او را تا وارد شدن به درون مجرای فاضلاب شهر تعقیب می‌کنند. سپس او را در آن جا محاصره می‌کنند. او به دلیل عصبانیت زیاد و ناثباتی روانی، یکی از بمب‌های آماده‌اش در میدان‌های شهر را منفجر کرده و باعث مرگ هزاران انسان بی‌گناه می‌شود. مجری توگانه به او نزدیک شده و ضریب جرمش را اندازه می‌گیرد. ضریب جرم 357 است! او از آکانه اجازه شلیک می‌خواهد و در این وقت کیتازاوا می‌گوید:« ببخشید کامویی... این همه زحمت کشیدی تا روان-گذرم ثابت بشه... .» آکانه هر چه از او می‌پرسد که کامویی کیست او جوابی نمی‌دهد و در ادامه حرف‌های قبلی‌اش می‌گوید:« بگو ببینم... حالا چه رنگیم؟» آکانه در می‌یابد که منطور آن فرد از WC؟ چه رنگی است! او رنگ روان-گذر افراد را مورد سوال قرار می‌دهد! سپس بازرس  آئویاناگی از گروه دوم که او نیز در تعقیب کیتازاوا بوده است، جای او را پیدا کرده و از پشت سر آکانه، با شلیک سلطه‌گر، کیتازاوا را تجزیه می‌کند. سپس ما آن فرد مشکوک که اسمش ظاهراً کامویی است را می‌بینیم که می‌گوید:« اداره امنیت خیلی احمقه... باز هم می‌شد روشنش کرد. باز هم می‌شد نجاتش داد. سونموری آکانه... امیدوار بودم متوجه بشی.» او مشت محکمی به دیوار می‌زند که از دستش خون می‌آید، سپس برای کیتازاوا گریه می‌کند. این فرد، هر کس که هست، نمی‌توانست بگذارد فردی که می‌توانست زندگی شادی داشته باشد، فردی که می‌توانست نجات پیدا کند، بمیرد.

طرد شده توسط جامعه

[تصویر:  l4jdmncq3470hnpw1ubs.png]
کامویی کی.ریتو! فردی که توسط جامعه، انسان‌ها و شیبیل، طرد شد!

کامویی کیست؟ یا بهتر است بگویم چیست؟ چگونه می‌تواند ضریب جرم افراد را ثابت نگه دارد؟ چگونه می‌تواند مانند یک روح باشد؟ آیا او یک روح است؟ خیر. کامویی، مانند هر فردی، زندگی شادی داشت، دوست داشت، خانواده داشت، هویت داشت و مهم‌تر از همه، توسط هر کسی درک می‌شد. روزی، او به همراه 147 نفر دیگر از دوستانش و در یک هواپیما، توسط مدرسه‌شان به مقصد اردویی تحقیقاتی، به راه افتادند. در میان این سفر، هویت کامویی، شخصیت او، دوستانش، زندگیش و همه چیزش از او گرفته شد. کامویی تبدیل به فردی تنها شد که نه در قلب کسی و نه در جامعه، جایگاهی ندارد. هواپیما به دلایلی سقوط کرد و 147 نفر کشته شدند. تنها یک فرد به سختی زنده ماند در حالی که مرگش، بهتر از زنده ماندن بود. موسسه توگانه، خرج عمل جراحی و مشکلات دیگر و نیز انجام عمل بر روی او را قبول کرد. موسسه توگانه با مجری توگانه ساکویا ارتباط کاملی دارد. مادر او رئیس و سرپرست این موسسه درمانی بود که زیر نظر شیبیل کار می‌کرد. بدن کامویی، مغزش، قلبش و تمام قسمت‌های بدنش، با بدن 147 نفر دیگر پیوند خورد. در نهایت، کامویی زنده ماند. زندگی که مرگ بهتر از آن است. در روزهای اول، او توسط اسکنرها شناسایی می‌شد و مشکلی نداشت. رفته رفته، با بالا رفتن سنش و نیز بهبود او و فرو رفتن در کالبد 147 نفر دیگر، او به روحی تبدیل شد. شخصیت خود را در میان شخصیت 147 نفر دیگر گم کرد. خود را از جامعه، دنیا و زندگی‌اش دور کرده و به روحی تبدیل شد که خود نیز، دلیل وجودش را نمی‌داند. کامویی تغییر کرد. شخصیت خود را در آخر یافت، اما او آن فرد گذشته نشد. او تصمیم گرفت رنگ شیبیل را، رنگ سیستمی که خود را خدای دنیا می‌داند، به همه‌گان نشان دهد. شیبیل، نمی‌تواند کامویی را قضاوت کند! درک کامویی، برای شیبیل نیز سخت است. شیبیل نیز؛ در هنگام درک کامویی، خود را درون 147 نفر دیگر گم می‌کند! شیبیل باید برای شناسایی کامویی 148 نفر را مخلوط کند! 148 روان-گذر مختلف، 148 احساس ختلف، 148 هویت مختلف، به راستی که قضاوت در مورد آن، از حد قدرت شیبیل، فراتر است. در واقع، مجری توگانه ساکویا نیز، فردی است که توسط آزمایشاتی به وجود آمده و انسان کاملی نیست. ضریب جرم او بالای 700 است و او نیز توسط موسسه توگانه ساخته شده است. تمایل عجیب او به خون، کشتن افراد و جنایت‌های وحشیانه بسیار مشخص است. او به خاطر مادرش حتی یک بچه بیگناه را نیز می‌تواند بکشد! او وابستگی شدیدی به مادرش دارد و وقتی از مادرش درخواست می‌شود که به جمع سیستم شیبیل بپیوندد او بسیار عصبانی شده و شب هنگام، مادرش را با قیچی تیکه تیکه می‌کند! اما مغز مادرش سالم بوده و به سیستم شیبیل منتقل می‌شود. در حین حوادث انیمه، مغزی که در داخل رئیس اداره امنیت قرار داد مغز اوست.

شکستن مرزهای توانایی شیبیل

[تصویر:  fnpfd1rte7w75xuld7uu.png]
شیبیل، اگر ادعای بی‌نقص بودن داری، پس ما را قضاوت کن! -کامویی

سیستم شیبیل، سیستمی به ظاهر کاملاً بی‌نقص و پیشرفته، آیا توان قضاوت کامویی را دارد؟ آیا می‌تواند فردی را قضاوت کند که 147 شخصیت متفاوت دارد؟ آکانه بعد از فهمیدن حقیقت در مورد هویت کامویی، از شیبیل می‌خواهد کامویی را قضاوت کند! کامویی و افرادش قطاری را که پر از مسافر است به سرقت برده می‌برند! افراد نظارت کننده قطارها، برای این که آن قطار با قطار دیگری برخورد نکند همه قطارها را به بخش تخلیه می‌برند. کامویی نیز دقیقاً به همان‌جا می‌رود. با رسیدن به آن جا آن‌ها بعضی جا ها را منفجر کرده و دروازه بسیاری از بخش ها را هک می‌کنند تا بسته شود. با منفجر شدن دیوار، آب فاضلاب به داخل نفوذ کرده دیگر کسی نمی‌تواند در کارشان دخالت کند. کامویی 500 نفر را گروگان گرفته و سعی می‌کند با استفاده از وسیله‌ای که ساخته است، باعث شود کل افرادش بتوانند از سلطه‌گر استفاده کنند. او با نشانه گرفتن سلطه‌گر بر روی افراد، ضریب جرم آن‌ها را بالا برده و با حالت فلج کننده شلیک می‌کند! با این کار در واقع حجم عظیمی از اطلاعات با سرعتی بسیار زیاد به شیبیل ارسال شده و امکان ایجاد یک راه اضطراری برای بررسی داده ایجاد می‌شود؛ این راهی است برای رسیدن به شیبیل. سیستم شیبیل، کامویی را مسئول مرگ مادربزرگ آکانه، که در واقع توسط توگانه ساکویا به قتل رسیده است، جلوه می‌دهند و باعث بروز خشمی نسبت به کامویی در وجود آکانه می‌شوند. او، با فکر کردن بالاخره خود را آرام کرده و با کامویی تماس می‌گیرد! او می‌گوید در قبال آزاد سازی گروگان‌ها، به کامویی هسته شیبیل را نشان می‌دهد! و نیز از قصد سیستم شیبیل، که دفن او و مسافران در زیر آوار است به او اطلاع می‌دهد. آکانه نقشه‌ای از زیر زمین برای کامویی می‌فرستد و به او می‌گوید که به آن جا بیاید. در بین راه که آکانه برای ملاقات کامویی در آن قسمت زیر زمین می‌رود، توگانه ساکویا را می‌بیند. توگانه به او می‌گوید که این وظیفه اوست که هیولایی را که مادرش ساخته است از بین ببرد و آکانه نباید جلویش را بگیرد. آکانه، حقیقت را در مورد توگانه ساکویا فهمیده است. در واقع او با هر بازرسی که کار کرده بود، یک مجرم بالقوه شده بود! قصد او این بود که آکانه نیز، مجرمی بالقوه بشود. سپس کامویی به آن جا می‌رسد. او سلطه‌گرش را به طرف توگانه نشانه می‌گیرد. ضریب جرم 729 است! کامویی وقتی می‌‌خواهد شلیک کند آکانه سپری می‌شود به دلیل ضریب جرم پایین او، ماشه قفل می‌شود. آکانه با توگانه درگیر شده و او را خلع سلاح می‌کند. آکانه او را به ریل قطار دست بند زده و نمی‌گذارد کامویی نیز، او را بکشد. سپس به همراه کامویی، به طرف هسته سیستم شیبیل می‌روند. سپس رئیس اداره امنیت، سد راه آن‌ها شده و به حقوق آکانه به عنوان بازرس را باطل کرده و شغلش را از او می‌گیرد. کامویی با نشانه گرفتن سلطه‌گر به طرف سر او، تجزیه‌اش می‌کند و توگانه میساکو، رئیس موسسه توگانه و یکی از جنایت کار ترین افراد را، به پایانی سزاوار گناهانش می‌رساند. سپس آن‌ها وارد هسته اصلی سیستم شیبیل می‌شوند. کامویی سلطه‌گر را به طرف مغز داخل سیستم شیبیل می‌گیرد. ضریب جرم 307 است! شیبیل، برای قضاوت کامویی، توانایی خود را نیز مورد قضاوت قرار داده است! سپس شیبیل، هرچیزی را که باعث بالا رفتن ضریب جرمش می‌شود حذف می‌کند. ضریب جرم به 0 کاهش می‌یابد! نوبت قضاوت کامویی است. توگانه دستبند خود را می‌شکند و برای کشتن کامویی به راه می‌افتد. در هنگام رسیدن به هسته شیبیل، او مادرش را می‌بیند که تجزیه شده است. به حد دیوانگی پیش می‌رود! ضریب جرم کامویی توسط سلطه‌گر آکانه که بر روی او نشانه گرفته است، مشخص می‌شود. ضریب جرم 400 است! شیبیل، از آکانه می‌خواهد کامویی را تجزیه کند اما آکانه این کار را نمی‌کند. سپس توگانه از راه می‌رسد که به آکانه می‌گوید که او بوده که مادربزرگش را به قتل رسانده است. سعی می‌کند آکانه را عصبانی کند تا به جنایت کاری شود که راه برگشتی ندارد. کامویی، نمی گذراد دستان آکانه به خون آلوده شود. او را کنار زده و سلطه‌گر را بر روی توگانه نشانه می‌گیرد. توگانه نیز، سلطه‌گرش را بر روی کامویی نشانه می‌گیرد. هر درو شلیک می‌کنند. در این میان، تنها کسی که نابود می‌شود، کامویی است. توگانه تنها یکی از دست‌هایش قطع شده و سپس از آن جا می‌رود. سر انجام او نیز به دلیل خونریزی زیاد، جان می‌دهد.

یک فرد، توانایی تغییر جامعه را ندارد

[تصویر:  eleq1a5gtlh7vsxqat37.png]

راهی که کامویی برگزید، تنها با مرگش خاتمه یافت. به راستی که چنین سرنوشتی، حق او نبود.

کامویی نتوانست آن طور که باید، خودش، زندگی‌اش و جامعه‌اش را نجات دهد. یک فرد، هرگز نمی‌تواند جامعه را تغییر دهد. کامویی با مرگش، راهی جدید برای زندگی در جامعه و توانایی جدید برای شیبیل به ارمغان آورد. کامویی برای نجات جامعه‌اش از یک دروغ، هر کاری کرد؛ همان کاری که ماکیشیما شوگو در فصل اول انجام داد. سر انجام کامویی نیز، به مانند سر انجام ماکیشیما، مرگی بود که حقش نبود. حق ماکیشیما نیز، مرگ نبود. چنین افرادی، تنها خواهان نشان دادن روی واقعی خطر به جامعه هستند؛ اما دیگر جامعه از خط قبول نکردن شیبیل، از خط قبول نکردن دروغی بزرگ، گذشته است و هیچ کس نمی‌تواند آن را عوض کند. شیبیل، پایه‌اش ذهن و قلب مردم است. مردم دیگر شیبیل را به عنوان ناجی خود، به عنوان چیزی که آرامش را آورده است قبول دارند. نه کامویی، نه ماکیشیما و نه هیچ کس دیگر، نمی تواند آن چه که مردم به آن قوی‌ترین باور را دارند، از بین برده و یا نامش را لکه دارد کنند. چنین نمونه‌ای، در جهان ما نیز یافت می‌شود. چه خوب است که ما، با تغییر خود مردم را نیز تغییر داده و سپس بتوانیم جامعه را نیز عوض کنیم. اگر سعی در عوض کردن جامعه، در همان گام اول داشته باشیم، مطمئناً سرنوشتی همانند کامویی و ماکیشیما در انتظارمان است.


از همه دوستانی که به مطالعه مقاله بنده پرداختند تشکر می‌کنم. امیدوارم از مقاله راضی بوده باشید. لطفاً ایرادات مقاله، از هر نوعی باشه حتی نظر شخصی خودتون در به اطلاع بنده برسونید تا به حداقل برسه. قابل ذکره که عکسا کاملاً توسط خود بنده و از انیمه گرفته شده. به خاطر هارد ساب بودن انیمه، زیرنویس انگلیسی رو در بعضی عکس ها مشاهده می‌کنید، بابت این کار عذر می‌خوام نتونستم نسخه ی بدون هاردساب رو پیدا کنم. نقل قول ها به شکل گفتاری نوشته شده ان و نیم فاصله درشون رعایت شده. بابت کیفیت کم عکس ها نیز عذر خواهی می کنم! کیفیت انیمه 480 بود. امیدوارم از مقاله لذت برده باشید. همچنین تمام قسمت ها و جزییات انیمه ذکر نشده و پیشنهاد می دم حتماً خود انیمه رو تهیه و سپس ببینید.

با تشکر از Mr.Lord


[تصویر:  e4f7_3ea4f3ff8d45616e224e2b324bba4603.png]
پاسخ
#2
نه شوخی شوخی مثله اینکه واقعا انیمه قشنگیه ولی حیف که به گروه خونی من نمیخوره !
الان که یه لحظه چشم خورد به اینکه استاد کاموایی مرده دیگه کلا صرف نظر کردم از دیدنش ولی واقعا مقاله قشنگیه 
مطمئنا اگه کسی بخواد تو اینترنت بگرده دنبال نقد این انیمه حتما باید این نقد زیبا رو بخونه
دست مریزاد YOUR NEVER WELCOME عزیز
پاسخ
#3
هایپ شدم دانلودش کنم ولی
اینترنت ایران...
خوب بود کم کم با داستانش اشنا شدم
[تصویر:  AAR2.jpg]
پاسخ
#4
(04-10-2016, 09:29 PM)BadBoy4Ever نوشته است: نه شوخی شوخی مثله اینکه واقعا انیمه قشنگیه ولی حیف که به گروه خونی من نمیخوره !
الان که یه لحظه چشم خورد به اینکه استاد کاموایی مرده دیگه کلا صرف نظر کردم از دیدنش ولی واقعا مقاله قشنگیه 
مطمئنا اگه کسی بخواد تو اینترنت بگرده دنبال نقد این انیمه حتما باید این نقد زیبا رو بخونه
دست مریزاد YOUR NEVER WELCOME عزیز

بله انیمه به شدت زیباست! از هر لحاظ فوق العاده ست! امیدوارم بالاخره یه روزی بتونی ببینی!
والا به نامردی مرد! وگرنه نمی مرد! گرچه در آخرین لحظه هم برای محافظت از یه نفر جونشو داد.
نظر لطفته!
خواهش می کنم! چیزی بود که برای چنین شاهکاری از دستم بر میومد! امیدوارم تمام دوستانی که مقاله رو می خونن حداقل برای کامل کردن نکات ریز داستان یه بار انیمه رو ببیند.
[تصویر:  e4f7_3ea4f3ff8d45616e224e2b324bba4603.png]
پاسخ
#5
عالیه پسر مقالت از هر لحاظ کامله!! S0 (62) 

میخواستم یک ذره درس بخونم با خودم گفتم درس کیلو چنده برم مقاله رو بخونم. تصمیم گرفتم مقالتو کامل بخونم S0 (2) 

خسته نباشید. S0 (29)
[تصویر:  Serv5.jpg]
Negan
پاسخ
#6
(04-10-2016, 09:32 PM)..:ロルド_マジャル:.. نوشته است: هایپ شدم دانلودش کنم ولی
اینترنت ایران...
خوب بود کم کم با داستانش اشنا شدم

والا به نظرم زیبایی انیمه و روایت داستان فوق العاده ش و شخصیت پردازی بی همتاش، بتونه انگیزه گذر ار هر محدودیتی رو بده!
خواهش می کنم! بازم بگم این کامل نیست و به روایت داستان اصلی پرداخته و در میان انیمه هم فصل اول و هم فصل دوم چیز هایی وجود داره که در مقاله ها ذکر نشده و توضیحش خودش یه مقاله دیگه رو می طلبه!
[تصویر:  e4f7_3ea4f3ff8d45616e224e2b324bba4603.png]
پاسخ
#7
عالی بود استاد  S0 (62)
به افتخارت سه تا لایک زدم Ghelion
راستی تا یادم نرفته  S0 (14).
انشاالله وقتم خالی شد شروع میکنم دیدن این شاهکار.
حیف که معدود کسایی هستن که لذت دیدن انیمه رو درک میکنن.
اینایی هم که درکش نمی کنن میان سرکوبش میکنن
[تصویر:  1404979668197580.jpg]
پاسخ
#8
عالی بود سامرند جان 113
پاسخ
#9
(04-10-2016, 09:37 PM)Yves Guillemot نوشته است: عالیه پسر مقالت از هر لحاظ کامله!! S0 (62) 

میخواستم یک ذره درس بخونم با خودم گفتم درس کیلو چنده برم مقاله رو بخونم. تصمیم گرفتم مقالتو کامل بخونم S0 (2) 

خسته نباشید. S0 (29)

ممنونم!
S0 (2)  عجب! من الان خودمو گناه کار می دونم برای مقاله من از درست زدی! نوکرتم!
خواهش می کنم! امیدوارم از مقاله لذت کامل برده باشی! و انیمه رو حتماً ببینی! S0 (2)
[تصویر:  e4f7_3ea4f3ff8d45616e224e2b324bba4603.png]
پاسخ
#10
(04-10-2016, 09:44 PM)arshia.hidden12 نوشته است: عالی بود استاد  S0 (62)
به افتخارت سه تا لایک زدم Ghelion
راستی تا یادم نرفته  S0 (14).
انشاالله وقتم خالی شد شروع میکنم دیدن این شاهکار.

خواهش می کنم! ما کوچک تر از اونیم که استاد صدا بشیم!
S0 (2)  گیمفا است دیگر!
کار خیلی نیکی می کنی! این انیمه واقعاً ارزش دیدن رو داره و نمونه ش به شدت کمه!
[تصویر:  e4f7_3ea4f3ff8d45616e224e2b324bba4603.png]
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  لیست انیمه های برتر جهان mohadeseesmaeeli 10 3,286 08-03-2022, 07:08 PM
آخرین ارسال: javad0765
  تاپیک معرفی انیمه و انیمیشن You Never Win 45 17,959 12-16-2021, 10:06 AM
آخرین ارسال: mostafaemami
  تصویر کاراکتر مورد علاقۀ شما در انیمه‌ها[پست اول خوانده شود] White Beard 13 5,505 09-25-2021, 04:19 PM
آخرین ارسال: abzarone
  اسم اون انیمه که پسره کارمند فروش کرکره برقی بود رو می‌دونید؟ hvonisenbourne 0 2,167 09-06-2021, 05:12 PM
آخرین ارسال: hvonisenbourne
  دانلود انیمه Vampire Knight فصل اول و دوم Lamar Davis 7 18,071 02-28-2021, 01:01 AM
آخرین ارسال: Deli

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان