10-05-2016, 03:26 PM
به نام خدا
سال انتشار:2008
تعداد قسمتها:12
رویا و واقعیت، دو بخش از زندگی یک انسان است. در واقعیت ما محدودیتهایی داریم اما رویا جایی است که هر کسی میتواند هر کاری انجام بدهد. شخصی میتواند یک ابرقهرمان باشد، پولدار باشد یا حتی یک خدا باشد! بله مرزهای رویا نامحدود است و چیزی وجود ندارد که شما را محدود کند. رویا بخش مهمی از زندگی انسان را تشکیل میدهد به مانند خواننده گروه Hollywood Undead که میگوید "وقتی نمیتوانی رویا پردازی کنی، زندگی چه معنی دارد؟" به نظرم درست میگوید. هر کسی برای خود یک رویا دارد، بعضی رویاها قابل دسترسی هستند و بعضی هیچگاه به واقعیت تبدیل نمیشوند اما مگر انسان به امید زنده نیست؟ شاید روزی رویاهای غیرقابل باور نیز حقیقت پیدا کنند! داستان انیمه chaos;head نیز در همین باره است. جایی که قرار است مرز واقعیت و رویا شکسته شود و با ایده عالیش به شما یک انیمه عالی تحویل بدهد ولی خب با روایت بد داستان شما را خسته و زده میکند.
داستان
تنها دلیلی که انیمه را شروع کردم به خاطر انیمه stein;gate بود. چند جا خوانده بودم که انیمه chaos;head که پیش درامدی است از این انیمه و احساس کردم بهتر است که قبل از شروع انیمه steins;gate این انیمه را ببینم. باید بگویم دقیقه به دقیقه این انیمه یک شکنجه است! هیچ چیز جذابی در ان وجود ندارد، نه یک شخصیت خوب نه یک جواب خوب به سوالات پیش امده در انیمه، همه چیز در پایان ماسمالی میشود و شما را با یک علامت سوال بر روی مغزتان تنها میگذارد.
تاکی، شخصی که تا اخرین لحظات نیز تبدیل به شخصیتی جذاب نمیشود.
سکانس اول انیمه با صحنهای از قسمت اخر انیمه شروع میشود. دیالوگهایی مجهول گفته میشود و ما شهری خرابه را میبینیم که ناگهان یک دختر که راوی به فرشته میگوید به سمت مردی میرود که بی حال بر روی زمین افتاده است. بوسهای بر روی لبهای او میزند و شمشیرش را در قلب او فرو میکند! پس از ان انیمه به سراغ تاکی میرود. یک اوتاکوی منزوی و به درد نخور، که به قدری در دنیای انیمه غرق شده است که (سراتان) شخصیت مونث محبوب خود را در واقعیت نیز میبیند، به نوعی او از شدت تنهایی یک توهم برای خود درست کرده است.
ببینید همینجا است که بزرگترین مشکل شخصیت اصلی معلوم میشود، او هیچ نقطه جذابیتی ندارد. او نه خوشتیپ است، نه شجاع است، نه یک مبارز است نه هیچی، تاکی هیچ نیست. تاکی کسی است که حتی اگر بمیرد هم کسی از او خبری نمیگیرد، او رقت انگیز است، او ترسو است و همیشه فرار میکند، او متوهم است و بارها در سکانسهای مختلف توهم میزند، او منحرف ذهنی است و او به شدت از لحاظ بدنی ضعیف است_ببینید بنده با شخصیتهای ضعیف مخالف نیستم و شخصیتهای ضعیف جذاب نیز داریم به عنوان مثال :ناتسوکی سوبارو_ میبینید او هیچ چیزی ندارد که بخواهید به ان تکیه کنید و از او خوشتان بیاید، واقعا باید به نویسنده تبریک گفت که توانسته چنین فاجعهای خلق کند.
ایاسه، خواننده گروه فانتازم و یکی از متحدین تاکی در راهش
بگذریم، او اولین روز را به مدرسه میرود و در انجا از قتلهایی میشوند که توسط گروهی به نام (نسل جدید) میشوند. گروهی مریض که هدفشان از کارهایشان معلوم نیست، هیچ اثری نیز از قاتلهای انها نیز در دست نیست. تاکی به خانه برمیگردد و لینکی از دوستش در چتروم دریافت میکند که در ان به قتلهای نسل جدید اشاره شده است. دو قتل به این شرح است: واقعه اول درباره 5دانشاموز دبیرستانی است که خود را از یک ساختمان به پایین پرت کردهاند و دیگری درباره پسر نوجوانی است که با یک جنین در داخل شکمش به قتل رسیده است. دقایقی پس از ان تاکی لینکی از فردی به نام (شوگون) دریافت میکند که در ان عکسهایی است، تاکی به صورت اتفاقی عکسی را باز میکند و متوجه میشود که عکس درباره مردی است که به صلیب کشده شده است، تاکی که ترسیده است سریع صفحه را میبندد و به دنیای واقعی خودش یعنی بازیهای کامپیوتری باز میگردد.
یکی دیگر از ضعفهای انیمه در اینجا مشخص میشود، گروهی که نسل جدید نام دارد. هیچگاه جدی به انها پرداخته نمیشود. در بعضی قسمتها به انها اشاره کوتاهی میشود و سپس ناپدید میشوند. دوباره اشارهای کوتاهی و سپس ناپدید شدن. به نوعی تنها دلیل حضور انها این است که انیمه طولانیتر شود و به قول یکی از دوستان"برچسب جنایی بخورد". جالب است که در یکی از قسمتها ما میبینیم که شوگون برای اطلاع دادن به تاکی جملهای کنار یکی از مقتولها مینویسد و حتی مطمئن میشویم که همه چیز زیر سر شوگون است ولی ناگهان به شکلی غیر منطقی متوجه میشویم که همه چیز زیر سر یک فرقه مذهبی بوده و یکی از فرعیترین شخصیتهای ممکن نیز از افراد این گروه بوده و بعد از ان نیز به طور ناگهانی رییس این فرقه از بین میرود و همه چیز تمام میشود. اصلا سازنده برایش مهم نیست که خب هدف این قتلها چی بود؟ اصلا این فرقه چی بود؟ چجوری شوگون از زیر انگشت اتهام بیرون امد؟ هیچ چیز، این گروه فقط صحنه پرکن بوده و بس!
ریمی دختری است که ادعا میکند دوست تاکی است اما تاکی میتواند به او اعتماد کند؟
در یکی از سکانسها تاکی با دختری روبرو میشود که شمشیری بزرگ در دست دارد و مردم بی توجه به ان شمشیر از کنارش میگذرند. دختر متوجه میشود که تاکی دارد به شمشیرش نگاه کند پس او را پیدا کرده و به او میگوید که تاکی باید یک di_sword پیدا کند. شمشیری که جلوتر متوجه میشویم که میتواند رویاها و توهمهای شما را تبدیل به واقعیت کند و باعث شود که دیگران نیز آن را ببینند. دختر دیگر در مدرسه نیز به این مورد اشاره میکند ولی راهنمایی به او درباره پیدا کردن این شمشیر نمیکند. تا مدتی دغدغه تاکی پیدا کردن یک di_sword میشود که در اخر با سختی انرا به دست میاورد.
البته پای افرادی دیگر نیز به داستان باز میشود به مانند شرکتی که با استفاده از قدرت توهم میخواهد برای قدرتی بزرگ دست و پا کند یا میهئوا پارتی که به نظر میرسد پشت تمامی قضایای نسل جدید است ولی مشکل این است که برای هیچکدام از این شرکتها زمینه سازی خوبی نشده است. شرکتی که میخواهد از قضایای توهم سودی ببرد 3 رئیس دارد که تا اخر داستان هویت 2 نفر از انها اصلا معلوم نمیشود. نفر سوم نیز از همان اول هدفش مشخص است و از همان دفعه اولی که او را میبینید متوجه خواهید شد او یکی دیگر از ان شخصیتهای منفی کلیشهای است که فقط برای یک بچه 7 ساله جذابیت دارد نه کسی که به امید یک داستان خوب است. میهئوا پارتی نیز تا اخر داستان کوچکترین بخشی از ان مشخص نمیشود و فقط متوجه میشویم که شاید قتلهای نسل جدید زیر سر انها هستند.
در رابطه با دیالوگها باید بگویم بخش عظیمی از دیالوگها گنگ هستند! نصف چیزهایی که شخصیتها را میگویند به سختی متوجه شدم، یا حرفهای انها بیش از حد تخصصی است یا اصلا قابل فهم نیستند، به عنوان مثال شخصیتی در داستان است که علاقمند به داستانهای کلاسیک است و گاهی در دیالوگهایش حرفهایی میزند که اصلا قابل فهم نیستند. به صورت کلی دیالوگها یا خیلی گنگ هستند یا بسیار سطح بالا علمی هستند.
اما اوج فاجعه در جایی دیگر است، شخصیت پردازی در حد کارتونهای جمعه صبح نیز نیست! تاکی در کل طول داستان شخصیتی ضعیف ترسو است که حتی نمیداند چگونه دماغش را بالا بکشد اما در اخرین قسمت او ناگهان دچار انفجار شجاعت میشود و با استفاده از کردن مهارتهای سطح بالای توهم و di_sword مخصوص به خود به جنگ با شخصیت منفی میرود و با زیرکی و کمک او را شکست میدهد، سناریو خوبی است برای یک کارتون مخصوص کودکان اما نه برای یک انیمه روانشناختی که قرار است داستانی پیچیده روایت کند. اوضاع دیگر شخصیتهای داستان نیز بهتر از این نیست، یکی از شخصیتها در طول داستان کاشف به عمل میاید که لال است ولی این توانایی را دارد که به کمک تلهپاتی با افراد دیگر صحبت کند! اصلا توضیحی داده نمیشود که خب لال شدن یک نفر چه ربطی به تلهپاتی دارد؟ یا در جای دیگری خواننده یک گروه راک تا مدتها به خاطر مشکلات روانی بستری بوده اما هیچگاه در طول انیمه هیچگاه توضیح داده نمیشود که اصلا چرا این فرد در ان بیمارستان باید شکنجه روحی و جسمی میشد؟ اصلا ربط اینها به هم چیست؟ به اوج رسیدن یکی دیگر از شخصیتها که دیگر اوج فاجعه است و علاوه بر اینکه به شدت گنگ و مضحک است اصلا معلوم نمیشود دلیل اتفاقی که برایش میافتد و باعث میشود که استعداد واقعی خود را نشان دهد چیست؟
انیمه حتی به جایی میرسد که برای جذب بیشتر مخاطب از صحناتی غیر اخلاقی در توهمات تاکی استفاده میکند ولی یک مشکل بزرگ وجود دارد، حتی این صحنات نیز جالب در نیامدهاند. یعنی خودتان به عمق فاجعه پی ببرید که سازنده حتی نتوانسته یکسری صحنه غیر اخلاقی را جذاب درست کند. البته از حق نگذریم مبارزات انیمه جذاب و زیبا درست شدهاند. شمشیرزنی های هیجان انگیز و استفاده از قدرت توهم باعث ایجاد صحنات جالب و هیجانی شده است. همچنین یک مورد وجود دارد که در تمام طول انیمه به ان جوابی داده نشد، تاکی در یکی از عکسهای نسل جدید دیده میشود در حالی که یک الت قتاله نیز در دست دارد و پلیس نیز ان عکس را میبیند اما تاکی هیچگاه دستگیر نمیشود!
طراحی
در این زمینه کار چشمگیری را مشاهده نمیکنیم. همه چیز در سطح معمولی قرار دارد و چیز خیلی خاصی دیده نمیشود، البته لازم به ذکر است که چهره یکسری از شخصیتهای مونث کاملا یکی است و فقط رنگ مویشان عوض شده است یا یکسری تغییر بسیار ریز در چهرهاشان داده شده است. چهره تاکی هماهنگ با شخصیتیش ساخته شده و چهره یک فرد منزوی و ترسو را کاملا دارد و از این لحاظ اشکالی دیده نمیشود. همچنین طراحی شمشیرهای درون انیمه و همچنین توهمهای موجود به صورت کامل درست شده است. خشونت موجود در انیمه به زیبایی به تصویر کشیده شده است.
امتیازکل:5
نکات منفی:گرههای داستانی بی شمار و ندادن یک جواب کامل به انها، دیالوگهای نامفهوم، شخصیت پردازی ضعیف، نداشتن یک شخصیت اصلی کامل
نکات مثبت: ایده خوب انیمه، طراحی نسبتا جالب
به صورت کلی هرگز به سراغ این انیمه نروید، به هیچ وجه ارزشش را ندارد هیچ جذابیت واقعی در انیمه وجود ندارد و واقعا با اثر ضعیفی روبرو خواهید شد. ولی اگر بخواهم یک لیست بدهم که در ان کارهایی باشد که بیهوده هستند مطمئنا باشید chaos;head در صدر خواهد بود!