امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
یادداشت های یک بازی ساز مستقل
#1
نام داستان: یادداشت های یک بازی ساز مستقل.              سبک: نمیدونم.                نویسنده محمدمعین فرزانی
دوستان این داستان رو تو گوشی نوشتم اگه قالب صفحه به هم ریخته شده ببخشید تو اولین فرصت ویرایش میکنم.

تقریبا یک هفته از شروع لفظی کارم میگذره نمیدونم کار درستی کردم یا نه که همون اول وقتی هنوز کاری نکرده بودم به همه درباره کارم گفتم. چون اگه به هر دلیلی کار به مشکل بخوره بیاد حرف هزار نفر رو تحمل کنم ولی اگه نمیگفتم خیلی راحت بودم. اما اگه نمیگفتم، آیا مثل الان مجبور بودم که انقدر سخت و با جدیت کارم رو پیش ببرم؟؟ 
نمیدونم، راستش به عنوان یک کار مستقل سنگ بزرگی ورداشتم. خیلی چیزهایی که یاد ندارم رو باید در طول کار یاد بگیرم. یادگرفتن چیزایی که تو اکثرشون هیچ سررشته ای نداری اونم به طور هم زمان خیلی  سخت و مزخرفه. مخصوصا این که با توجه به سطح انتظار بالایی که نسبت به خودت و کارت تو دیگران ایجاد کردی باید کارت رو به بهترین نحو ممکن انجام بدی. وقتی به مسیری که پیش روت هست، به کارایی که باید انجام بدی، به مشکلاتی که وجود دارن و به نقص هایی که داری فکر میکنی مغزت سوت میکشه. اصلا میرم به همه میگم غلط کردم. میگم من نمیتونم. اما بعدش دوباره اون رویاهات و هدف هات میان تو ذهنت. یه لحظه به اون لحظه ای که کارت گرفته و موفق شدی فکر میکنی. انگار شارژ شدی. دوباره میشینی پای کار. اما بعد از مدتی کوتاه دوباره مشکلات خودشون رو نشون میدن، قبل این که باز اون حس بد بیاد سراغت، تصمیم میگری کارت رو اصولی پیش ببری و کارایی که باید بکنی رو بیاری روی کاغذ تا نظم بدی به کارت، بعد از این کار احساس سبکی میکنی و کارت یکم بهتر پیش میره. کارا خوب پیش میره تا زمانی که چشمت میوفته به خیلی ها که تو این راه شکست خوردن. خیلی ها که ماه ها تلاششون تو یه هفته خراب شد
این افکار بین اون همه کار و مشغله آدم رو دیوونه میکنه. با خودت میگی یعنی من واسه هیچی دارم تلاش میکنم؟؟ خدایا تهش چی میشه؟.....
بعد از این سوال یه دفعه باز تصویر های خوبی میاد تو ذهنت. وضعیت خودتو بعد از موفق شدن می بینی . رسیدن به اهدافت رو می بینی. دوباره یکم انگیزه میگیری اما هنوز دودلی. 
می گی گور باباش بابا، لباس میپوشی و از خونه میزنی بیرون. دم غروب یه جا می شینی. یک نوشیدنی داغ میگیری و یک نخ روشن میکنی. به یه نقطه خیره میشی و یک کام میگیری. باز  میری تو فکر، نمیخوام ببازم. چرا من مثل اون همه ادمی که موفق شدن نشم؟ مگه چقدر سخته؟ تا الان این همه کارو تونستم اینم میتونم. فقط یک کم سخت تره. فقط یک کم؟واقعا یک کم؟ آره دیگه چندتا کارکتر و چندتا محیط طراحی میکنی دیگه. مگه چقدر سخته؟ بعدشم اینارو میبری تو یونیتی و اونجام برای هرکدوم چندخط کد می نویسی. هرجا ام که موندی یک سرچ تو گوگل میزنی، به همین راحتی. بعد یک تصویر خیالی از بازیت میاد تو ذهنت......
ادامه دارد
پاسخ
#2
S0 (62) S0 (62) S0 (62) S0 (62)
واقعا زیبا بود. اون وسطاش احساس کردم چقد همدردیم ما ایرانیا. چه کار هایی رو که بخاطر همین دودلی از دست ندادم. واقعا آدمو منقلب میکرد نوشته هات مخصوصا اون بند آخر که داشتید به خودتون امیدواری میدادید. بنظرم بعضی اوقات آدم به نتایج فکر نکنه بهتره. تهش چی میشه فووووقش میخوای ضایع بشی مهم اینه که آدم تو بعضی کار ها یه تجربه هایی بدست میاره که مطمعنا میتونه کمکش کنه. شایدم به هدف رسیدیو یه شبه ره صد ساله رو طی کردی. راستش داستانت بی‌نظیر بود. آدمو به فکر فرو میبره و یه حس خوبی به آدم میداد . ولی ای کاش طولانی تر بود.

ممنون برادر ادامش خوندن داره... S0 (22)
پاسخ
#3
(02-20-2016, 08:42 PM)سجاد محمدی پور نوشته است: S0 (62) S0 (62) S0 (62) S0 (62)
واقعا زیبا بود. اون وسطاش احساس کردم چقد همدردیم ما ایرانیا. چه کار هایی رو که بخاطر همین دودلی از دست ندادم. واقعا آدمو منقلب میکرد نوشته هات مخصوصا اون بند آخر که داشتید به خودتون امیدواری میدادید. بنظرم بعضی اوقات آدم به نتایج فکر نکنه بهتره. تهش چی میشه فووووقش میخوای ضایع بشی مهم اینه که آدم تو بعضی کار ها یه تجربه هایی بدست میاره که مطمعنا میتونه کمکش کنه. شایدم به هدف رسیدیو یه شبه ره صد ساله رو طی کردی. راستش داستانت بی‌نظیر بود. آدمو به فکر فرو میبره و یه حس خوبی به آدم میداد . ولی ای کاش طولانی تر بود.

ممنون برادر ادامش خوندن داره... S0 (22)

عزیزی داداشم. اینا یه سری حرف دل بود و ایشالا ادامه میدم. البته این حرفا مال چند وقت پیشه. حرفاییه که رو دلم مونده بود. الان خدارو شکر کارا بهتره...

تو زندگی دودل بودن ادمو از خیلی کارا میندازه...
[img=0x0]http://uupload.ir/files/cv8y_photo_2016-09-08_15-12-24.jpg[/img]
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان