01-01-2016, 11:11 PM
(آخرین ویرایش: 01-01-2016, 11:12 PM، توسط Arash-Fire.)
همه چیز از یک پیشنهاد شروع شد، یک پیشنهاد دزدی! تا کجاها که نرفت... از چه خطرهایی که جان سالم بدر برد...
استودیو ناتی داگ بعد از ساخت عنوان خوش نام و موفق خود، یعنی uncharted 1، توانایی و انگیزه این را داشت که نسخه دوم آنچارتد را توسعه دهد؛ از این رو اقدام به این کار کرد و بعد از اتمام کار، این بازی توسط بخش سرگرمیهای سونی در سال 2009 منتشر گردید.
این بازی توانست نظر منتقدین را جلب کند و نمرههای کاملا عالیای را ثبت کند؛ میانگین نمرات این عنوان در متاکریتیک 96 است که نمره قابل توجهای محسوب میشود. اگر به (این لینک) مراجعه کنید، خواهید دید که آنچارتد 2 از نظر متا اسکور در بین تمامی بازیهای PS3، بعد از GTA IV و GTA V در رتبه سوم قرار دارد. شایان به ذکر است این رتبهبندی در حالی است که آنچارتد 2 به تعداد 105، GTA IV به تعداد 64 و GTA V به تعداد 50 نقد دارند. علاوه بر این برتری، یوزر اسکور آنچارتد 2 از هر دو عنوان ذکر شده بیشتر است. البته ما نمیخواهیم صرفا مقایسهای انجام دهیم تا بحث و حدیثی پیش آید، بلکه هدف بررسی آنچارتد 2 است.
وقتی خبری از یک بازی اکشن-ادونچر در سطح بالا نبود، آنچارتد پا به میدان گذاشت و توانست موفقیتهای بسیاری از جمله انتخاب شدن در جایزه"بهترین بازی سال" را کسب کند؛ از آن طرف یکی از بهترینهای این سبک، یعنی Tomb Raider در خاموشی به سر میبرد. آنچارتد جان تازه به سبک اکشن-ادونچر داد و توانست مرزهای این سبک را گسترش دهد.
قطعا و هزاران قطعا اگر شما یک نسخه از آنچارتد را بازی کنید، لذت خواهید برد. این سری با ترکیب المانهای اکشن و ادونچر به یکی از بهترین و شاید بهترین در این سبک تبدیل شد. آنچارتد صرفا یک بازیای نیست که فقط معما داشته باشد تا حوصله گیمر سر برود، بلکه علاوه بر المانهای ادونچر، المانهای اکشن را در خود جای داده بود (با توجه به سبک). دو مرحله Locomotion و Tunnel Vision (به ترتیب: چپتر 13 و 14) مثالی کامل از این نظر بنده است (علاوه بر المانهای ادونچر...).
حال ما میخواهیم نسخه بازسازی شده این عنوان را نقد و بررسی کنیم و ببینیم آیا واقعا آنچارتد لایق این همه تعریف و تمجید است؟ آیا ارزش بازی کردن را دارد یا خیر (حتی در کنسول دوستمان)؛ پس ما ما در این نقد و بررسی همراه باشید.
Uncharted 2: Among Thieves
توسعه دهنده: Na.ughty Dog
ناشر: Sony Computer Entertainment
سبک: اکشن-ادونچر
پلتفرم: PS3 و PS4 (نسخه بازسازی شده)
تاریخ انتشار: 13 اکتبر سال 2009 و 7 اکتبر 2015 (نسخه بازسازی شده)
ناشر: Sony Computer Entertainment
سبک: اکشن-ادونچر
پلتفرم: PS3 و PS4 (نسخه بازسازی شده)
تاریخ انتشار: 13 اکتبر سال 2009 و 7 اکتبر 2015 (نسخه بازسازی شده)
داستان | با یک پیشنهاد شروع شد!
داستان بازی با یک پیشنهاد شروع میشود. نیتن دریک بعد از گذراندن ماجرا El Dorado (که در نسخه اول شاهد آن بودیم)، ماجراجویی دیگری را شروع نکرده و وقت خود را به طور دیگری میگذراند! flynn (دوست و همکار سابق نیتن دریک) با یک پیشنهاد کار به سراغ وی میاید. در ابتدا نیتن علاقهای به انجام این کار نشان نمیدهد، ولی وقتی flynn توضیحات بیشتری میدهد، نیتن قبول میکند. این پیشنهاد (کار)، سرقت از یک موزه در ترکیه بود. nate، flynn و Chloe (یکی از دوستان flynn) آماده سرقت میشوند و از اینجاست که ماجرا شروع میشود...! (برای جلوگیری از لو رفتن داستان، بیش از این درباره آن توضیح نمیدهم)
داستان نسبت به نسخه اول بهتر جلوه میکند و پیچ و خم بیشتری نیز دارد؛ منظور از پیچ و خم آن نیست که داستان بسیار عمقی است، بلکه درخت داستان نسبت به نسخه اول، شاخ و برگ بیشتری دارد. داستان به خوبی روایت میشود و عیب و نقص خاصی را نمیتوان در آن دید و به آن اشاره کرد. داستان آنچارتد 2 فقط در خدمت گیمپلی نیست و جذابیتها و سوپرایزهای مخصوص به خود را دارد. هر چقدر در بازی پیشروی کنید، هیجان بازی دوچندان خواهد شد. با وارد شدن النا به داستان، نیتن بین دو عشق خود، یعنی النا و chloe گیر میکند که این موضوع داستان بازی را دو چندان زیباتر جلوه میدهد.
حال خوب است که نگاهی به چند شخصیت اصلی بازی بکنیم...
Nathan Drake
نقلقول: اوه، لعنتی!
— Nathan Drake
نیتن دریک یک ماجراجو و شکارچی گنج است. وی شخصیتی شوخ طبع دارد. در این نسخه، دشمن اصلی وی Zoran Lazarević محسوب میشود. نیتن باور دارد که از نوادگان Francis Drake، ماجراجو معروف انگلیسی است. او با Elena Fisher در نسخه سوم ازدواج میکند. تیکه کلام وی oh! crap است. صدا پیشگی و موشن کپچر نیتن، بر عهده Nolan North است.
Elena Fisher
نقلقول: من سمج نیستم، فقط نگرانم!
— Elena Fisher
النا مستند ساز آمریکایی است. او در هر سه نسخه یکی از یاران نیتن بوده و کمکهای بسیاری به نیتن کرده است. همانطور که ذکر شد، النا در نسخه سوم با نیتن ازدواج کرد. صدا پیشگی و موشن کپچر او، بر عهده Emily Rose است.
Chloe Frazer
نقلقول: نیتن، تو عاشق اونی (النا)؟
— Chloe Frazer
chloe نیز به مانند نیتن، ماجراجویی میکند. chloe اهل استرالیا است. او در نسخه اول حضور نداشته، ولی در دو نسخه بعدی حضور داشته است. chloe وقتی با نیتن آشنا میشود که flynn پیشنهاد دزدی از موزه را به نیتن داده بود. همچنین او به عنوان یکی از دوستان flynn نیز محسوب میشود. کار صدا پیشگی و موشن کپچر او با Claudia Black بوده است.
Victor Sullivan
نقلقول: ما انتخاب نمیکنیم که چجوری زندگیمون شروع بشه
— Victor Sullivan
Victor Sullivan (سالی) از نزدیکترین دوستان نیتن است (میشود گفت نزدیکترین). سالی نیز به مانند نیتن شخصیتی شوخ طبع را داراست. وی یک جستوجو کننده (گنج) آمریکایی است و به مدتی مربی نیتن نیز بوده است! کار موشن کپچر و صدا پیشگی سالی با Richard McGonagle است.
Zoran Lazarević
نقلقول: دلسوزی بلای جون هست. رحمت و بخشش باعث شکست میشه.
— Zoran Lazarević
رقیب اصلی نیتن در این نسخه zoran است. هدف او پیدا کردن شهر مخفی shambhala، برای پیاده کردن اهداف شیطانی خود است. او از flynn برای رسیدن به خواسته و هدف خود سو استفاده میکند. (صدا پیشه و موشن کپچر: Graham McTavish)
Harry Flynn
flynn یکی از دوستان و همکاران قدیمی نیتن است. او اهل برتانیا بوده است. بعد از دزدی (از موزه ترکیه)، flynn به نیتن خیانت میکند و در جلوتر به رقیب نیتن، یعنی zoran میپیوندد! شخصیت flynn در کامیکهای آنچارتد نیز حضور دارد. (صدا پیشگی و موشن کپچر: Steve Valentine)
با توضیحاتی که داده شده و همانطور که خودتان میدانید، حتما میشود به آنچارتد در بخش داستان نمره قابل قبولی را داد.
(به ترتیب از راست به چپ: flynn، nate و chloe)
گرافیک | یک گام به جلو
گرافیک بازی واقعا پیشرفت خیلی خوبی داشته است. در بیشتر مواقع (انفجارها و...) با افت فریم مواجه نخواهید شد. در کل تقریبا اصلا افت فریم وجود ندارد و بازی به طور ثابت با نرخ 60 فریم اجرا میشود. اگر به چشمان عقابی و فریم سنج بنده اعتماد ندارید، با کلیک بر روی این لینک، خودتان بعد از مشاهده تصویر، قضاوت کنید! یکی از نکات مثبت این است که در طول تجربهای که از بازی داشتم، باگی را مشاهده نکردم!
در مراحلی از بازی، افکتهای مختلف دست نوازشی بر چشمانمان میکشد. نمونهاش یکی از مراحلی است که با شخصیت (tenzin) در محیطی مخلوط از برف و یخ همراه هستیم (چپتر 18: Heart of Ice). واکنشهای صورت شخصیتها به اتفاقات طبیعی به نظر میرسد. شایان به ذکر است که فقط صورتهای شخصیتهای اصلی به حوادث واکنش نشان نمیدهند و این مورد برای شخصیتهای فرعی نیز صدق میکند. حرکات دهانها نیز موقع حرف زدن خوب است و مشکلی ندارد. مراحل، اسلحهها، محیطها و... بازی نیز به خوبی طراحی شدهاند. اگر دشمنان تیری به سمت شما شلیک کنند و آن تیر به دیوار بخورد، جای تیر و علامت آن باقی خواهد ماند.
نورپردازی، بافتها و... به بهترین شکل ممکن پیاده سازی شدهاند که در طول تجربه بازی، میتوان شاهد آن بود. این نورپردازی در مناطق و مناظر طبیعی کاملا به چشم میاید (کلیک). با وجود این نکات مثبت، چند نمونه اشکالهای گرافیکی در بازی دیده میشوند، ولی میشود به راحتی از آنها چشم پوشی کرد.
همانطور که متوجه شدید گرافیک آنچارتد 2 (نسبت به PS3) پیشرفت فوقالعادهای داشته است. 60 فریم بر ثانیه، نورپردازی فوقالعاده، انیمیشنها و همه و همه باعث شد که گرافیک این عنوان، به یکی از بهترین عناوین بازسازی شده تبدیل شود.
همانطور که متوجه شدید گرافیک آنچارتد 2 (نسبت به PS3) پیشرفت فوقالعادهای داشته است. 60 فریم بر ثانیه، نورپردازی فوقالعاده، انیمیشنها و همه و همه باعث شد که گرافیک این عنوان، به یکی از بهترین عناوین بازسازی شده تبدیل شود.
(آیا وقتش نیست که به چشمان عقابی و فریم سنج بنده ایمان بیاورید؟)
گیمپلی | یک اکشن-ادونچر ناب
قطعا بهترین بخش این عنوان، گیمپلی آن است. گیمپلیای که حس یک ماجراجویی ناب و واقعی را القا میکند. با اینکه گیمپلی آنچارتد 2 المانهای جدید و خاصی را معرفی نمیکند، به هیچ وجه تکراری نخواهد شد. همانطور که ذکر شد آنچارتد 2 المانهای جدید و خاصی را معرفی نمیکند، ولی واقعا این وسط چه اتفاقی میافتد که بازی تکراری نمیشود و در هر لحظه در بازی حس میکنید که تازه بازی را شروع کردهاید. این شگرد ناتی داگ است که با همان المانهای تکراری، بازیای را تحویل میدهد که انگار تا به حال هیچ یک از ما چنین چیزی را ندیدهایم.
یکی از مهمترین بخشهای گیمپلی یک عنوان اکشن-ادونچر، بدون شک اکشن آن است. این بخش جایگاه خاصی در آنچارتد 2 دارد و هر لحظه با صحنهای نفسگیر و کاملا اکشن مواجه خواهیم شد. این صحنههای را باید مدیون داستان بازی بود، چرا که اگر همچین صحنههایی در داستان نوشته نمیشد، اکشنترین صحنه بازی به مربوط به تیر اندازی بود! به شخصه حسی که هنگام این سکانسها تجربه کردم، نه تنها در هیچ بازیای در این سبک، بلکه در هر سبکی دیگر تا به حال تجربه نکرده بودم؛ قطعا اگر شما هم این بازی را به اتمام رسانده باشید با من هم عقیده هستید!
در آنچارتد 2 بر خلاف نسخه اول، پازلهایی (معما) آسانتر وجود دارد. درباره مثبت یا منفی بودن این نکته، خود گیمر باید قضاوت کند. به شخصه با این تغییر موافق بودم؛ زیرا بازی با سرعت بیشتری پیش میرفت. البته شاید کسانی باشند که از حل کردن این پازلها لذت ببرند! نوع و روش حل کردن پازلها نسبت به نسخه اول تغییر زیادی نکرده بود، همچنین در بیشتر مواقع به دفتر (راهنما) دریک نیاز بود. برای حل کردن بعضی پازلها به کمک همیار خود نیاز دارید و بدون همیاری و کمک آنها قادر به حل پازلها نخواهید بود.
سیستم پلتفرمینگ همچنان در بازی وجود دارد و همچنان لذت بخش نیز است! پلتفرمینگ در بیشتر مواقع با صحنههای اکشن همراه است که در آنچارتد 2 آن را میتوان به دو دسته تقسیم کرد که عبارتاند از: پرش و بالا رفتن از موانع. اگرچه این سیستم ساده به نظر میرسد، ولی بسیار لذت بخش است؛ برای مثال در مرحلهای که chloe همراه شماست و هلیکوپتری قصد جا به جا کردن شما را دارد، به دلیل اکشن بودن این مرحله، لذت بردن از پلتفرمینگ دو چندان خواهد شد. شایان به ذکر است که سیستم پلتفرمینگ آنچارتد 2، چیز جدیدی نیست و مشابه آن را میتوان در دیگر بازیها دید.
(حس و حال این مرحله را به هیچ نحوی نمیتوان توصیف کرد!)
موسیقی و صداگذاری | بسیار خوب
در آنچارتد 2 موسیقیهای زیبایی گنجانده شده است؛ از موسیقی درون منو گرفته تا خود بازی. همه نوع موسیقی برای هر نوع صحنهای در بازی وجود دارد؛ غمناک، هیجان انگیز و... البته مواقعی نیز هست که گیمر به دلیل اکشن و هیجان انگیز بودن چپتر، اصلا به موسیقی توجه نمیکند. برای مشاهده لیست soundtrackهای آنچارتد 2، میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
صداگذاری شخصیتها نیز به بهترین شکل صورت گرفته است. صدا و حس و حال شخصیتها به توجه به محیط (شاد، غم و...) عوض میشود. همین موارد است که حس زنده بودن کاراکتر را القا میدهد. علاوه بر کاراکترها، صداگذاری محیط، اسلحهها و... خوب و به جا است. زنده جلوه دادن محیط علاوه بر طراحی آن، به صداگذاری آن نیز بستگی دارد که آنچارتد 2 در این امر نیز موفق عمل کرده است. اگر کمی دقت کرد، این زنده بودن به وضوح مشاهده میشود. در کل بخش صداگذاری و موسیقی آنچارتد 2 دست کمی از دیگر بخشهای آن ندارد.
کلام آخر:
همانطور که پی بردید، آنچارتد 2 لایق این همه تعریف و تمجید است. عنوانی که همه چیز آن بالاتر از استاندارد آن روزها بود. این عنوان به القا حس یک ماجراجویی تمام عیار پرداخت و برای همیشه یاد و خاطر خود را در خاطرات گیمری ما ثبت کرد. این بازی توانست مرزهای سبک اکشن-ادونچر را گسترش دهد و نشان داد که برای ساخت یک اثر به یاد ماندنی و شاهکار، نیاز نیست که آن بازی از پایه نو و تازه باشد. حال میتوانیم به سوالی که در اول نقد و بررسی شده بود، جواب دهیم. "آیا واقعا آنچارتد لایق این همه تعریف و تمجید است؟ آیا ارزش بازی کردن را دارد یا خیر (حتی در کنسول دوستمان)؟". جواب من که به این سوال بله است؛ جواب شما چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
(Uncharted 2: Among Thieves)
یکی از مهمترین بخشهای گیمپلی یک عنوان اکشن-ادونچر، بدون شک اکشن آن است. این بخش جایگاه خاصی در آنچارتد 2 دارد و هر لحظه با صحنهای نفسگیر و کاملا اکشن مواجه خواهیم شد. این صحنههای را باید مدیون داستان بازی بود، چرا که اگر همچین صحنههایی در داستان نوشته نمیشد، اکشنترین صحنه بازی به مربوط به تیر اندازی بود! به شخصه حسی که هنگام این سکانسها تجربه کردم، نه تنها در هیچ بازیای در این سبک، بلکه در هر سبکی دیگر تا به حال تجربه نکرده بودم؛ قطعا اگر شما هم این بازی را به اتمام رسانده باشید با من هم عقیده هستید!
در آنچارتد 2 بر خلاف نسخه اول، پازلهایی (معما) آسانتر وجود دارد. درباره مثبت یا منفی بودن این نکته، خود گیمر باید قضاوت کند. به شخصه با این تغییر موافق بودم؛ زیرا بازی با سرعت بیشتری پیش میرفت. البته شاید کسانی باشند که از حل کردن این پازلها لذت ببرند! نوع و روش حل کردن پازلها نسبت به نسخه اول تغییر زیادی نکرده بود، همچنین در بیشتر مواقع به دفتر (راهنما) دریک نیاز بود. برای حل کردن بعضی پازلها به کمک همیار خود نیاز دارید و بدون همیاری و کمک آنها قادر به حل پازلها نخواهید بود.
سیستم پلتفرمینگ همچنان در بازی وجود دارد و همچنان لذت بخش نیز است! پلتفرمینگ در بیشتر مواقع با صحنههای اکشن همراه است که در آنچارتد 2 آن را میتوان به دو دسته تقسیم کرد که عبارتاند از: پرش و بالا رفتن از موانع. اگرچه این سیستم ساده به نظر میرسد، ولی بسیار لذت بخش است؛ برای مثال در مرحلهای که chloe همراه شماست و هلیکوپتری قصد جا به جا کردن شما را دارد، به دلیل اکشن بودن این مرحله، لذت بردن از پلتفرمینگ دو چندان خواهد شد. شایان به ذکر است که سیستم پلتفرمینگ آنچارتد 2، چیز جدیدی نیست و مشابه آن را میتوان در دیگر بازیها دید.
(حس و حال این مرحله را به هیچ نحوی نمیتوان توصیف کرد!)
اگر قبل از تجربه نسخه اول، آنچارتد 2 را بازی کنید و بعد از آن به بازی کردن آنچارتد 1 بپردازید، سیستم شوتینگ نسخه اول را مساوی با مزخرف میدانید! این جمله را گفتم تا بتوانم پیشرفت سیستم شوتینگ در آنچارتد 2 را بیان کنم. با اینکه سیستم شوتینگ نسخه دوم مشکلات مخصوص به خود را دارد، ولی قطعا بهتر و لذت بخش تر از آنچارتد 1 است. دیگر نکته مثبت این است که بازی به لطف زحمات Blue Point، شصت فریم بر ثانیه اجرا میشود که تاثیر به سزایی در کل گیمپلی و شوتینگ دارد. سیستم نارنجک اندازی به بهترین شکل وجود دارد و نمیتوان عیب و نقض خاصی را در آن دید. در بعضی مراحل به غیر از شوتینگ، میتوان با مخفیکاری بازی را پیش برد. در واقع مخفیکاری نسبت به نسخه اول، روح و جان تازهای گرفته است؛ البته باید مراقب بود، چرا که اگر بازی را بر روی هر درجه سختی دنبال کنید، هوش مصنوعی جواب کاملی به شما خواهد داد! در موقع کاور گیری به دو شکل میتوانید تیر اندازی کنید؛ مثل آدم سر را بالا گرفته و با نشانه گیری تیر اندازی کرد یا اینکه تفنگ را بالا گرفته و همینطوری تیر اندازی کرد. شایان به ذکر است که هر دو روش در مواقعی خاص به کار خواهند آمد. run and gun نیز در مواقعی به کار میاید؛ برای مثال، وقتی کاری کردید که همه دشمنان دیار فانی را وداع گفتند و به فقط یک نفر جان سالم به در برده و از قضا شات گان هم دارد و در نزدیکی شما کمین کرده است، نمیتوانید با نشانه گیری آن را از پای در آوردید، زیرا تا بخواهید نشانه را بگیرید، ایشان یک هدشات تمیز تحویل جامعه میدهد؛ در اینجا باید از روش run and gun استفاده کرد. مبارزات تن به تن عالی کار شدهاند. زدن ضربات آخر که دشمن جان خود را از دست میدهد، بسیار لذت بخش است. مبارزه با کسی که لباس معمولی پوشیده تا کسی که یک لباس ضد گلوله پوشیده، زمین تا آسمان فرق دارد. برای کشتن دشمنی که لباس ضد گلوله پوشیده، باید با ضرباتی، کلاه ضد گلوله را از سر وی درآورد و بعد اقدام به کشتن او کرد.
موسیقی و صداگذاری | بسیار خوب
در آنچارتد 2 موسیقیهای زیبایی گنجانده شده است؛ از موسیقی درون منو گرفته تا خود بازی. همه نوع موسیقی برای هر نوع صحنهای در بازی وجود دارد؛ غمناک، هیجان انگیز و... البته مواقعی نیز هست که گیمر به دلیل اکشن و هیجان انگیز بودن چپتر، اصلا به موسیقی توجه نمیکند. برای مشاهده لیست soundtrackهای آنچارتد 2، میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
صداگذاری شخصیتها نیز به بهترین شکل صورت گرفته است. صدا و حس و حال شخصیتها به توجه به محیط (شاد، غم و...) عوض میشود. همین موارد است که حس زنده بودن کاراکتر را القا میدهد. علاوه بر کاراکترها، صداگذاری محیط، اسلحهها و... خوب و به جا است. زنده جلوه دادن محیط علاوه بر طراحی آن، به صداگذاری آن نیز بستگی دارد که آنچارتد 2 در این امر نیز موفق عمل کرده است. اگر کمی دقت کرد، این زنده بودن به وضوح مشاهده میشود. در کل بخش صداگذاری و موسیقی آنچارتد 2 دست کمی از دیگر بخشهای آن ندارد.
کلام آخر:
همانطور که پی بردید، آنچارتد 2 لایق این همه تعریف و تمجید است. عنوانی که همه چیز آن بالاتر از استاندارد آن روزها بود. این عنوان به القا حس یک ماجراجویی تمام عیار پرداخت و برای همیشه یاد و خاطر خود را در خاطرات گیمری ما ثبت کرد. این بازی توانست مرزهای سبک اکشن-ادونچر را گسترش دهد و نشان داد که برای ساخت یک اثر به یاد ماندنی و شاهکار، نیاز نیست که آن بازی از پایه نو و تازه باشد. حال میتوانیم به سوالی که در اول نقد و بررسی شده بود، جواب دهیم. "آیا واقعا آنچارتد لایق این همه تعریف و تمجید است؟ آیا ارزش بازی کردن را دارد یا خیر (حتی در کنسول دوستمان)؟". جواب من که به این سوال بله است؛ جواب شما چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
نکات مثبت:
داستان جذاب
اجرا شدن بازی با نرخ 60 فریم بر ثانیه
پیشرفت گرافیکی
گیمپلیای بالاتر از شاهکار (شامل پیشرفت شوتینگ و...)
نکات منفی:
چند مورد مشکل گرافیکی
نمره: 10/10
داستان جذاب
اجرا شدن بازی با نرخ 60 فریم بر ثانیه
پیشرفت گرافیکی
گیمپلیای بالاتر از شاهکار (شامل پیشرفت شوتینگ و...)
نکات منفی:
چند مورد مشکل گرافیکی
نمره: 10/10
(Uncharted 2: Among Thieves)