07-20-2012, 11:20 PM
نسل فعلی بازیهای کامپیوتری یا به عبارتی نسل هفتم هم کم کم دارد به ایستگاه آخر می رسد. زمزمه های نسل بعدی همه جا پیچیده. موتورهای گرافیکی قدرتمند تر میشوند وکنسولهای فعلی جوابگوی آنها نیستند. همه منتظر سونی ومایکروسافت هستند تا از غولهای بعدی خود رونمایی کنند. نسل حاضر هم خوبی ها وبدی های خود را داشت. عناوین موفق زیادی در طی این چند سال عرضه شد و به هر حال خاطرات خوشی رقم خورد. اما این دلیل نمیشود بدیهایش دیده نشود ونقاط سیاه آن بازگو نشود. در اینجا قصد داریم به ده نکته اشاره کنیم که جزو لکه های سیاه این نسل محسوب میشوند و شدیدا آرزومند آن هستیم که در نسل هشتم شاهد آنها نباشیم.
۱۰) دعوا
متاسفانه چیزی که هر روز بیشتر از دیروز گسترش می یابد افزایش درگیریهای لفظی وحقوقی بین بزرگان صنعت گیم است. از دعوای بین سران EA و MICROSOFT بر سر حق استفاده انحصاری ماشینها در بازیهایشان گرفته تا درگیری VALVE و BLIZZARDبر سر اسم بازی! تخریب بازی شرکتهای دیگر هم به یک امر رایج تبدیل شده است. سران EA بر CALL OF DUTY می تازند .نویسنده ی بازی کرایسیس داستان هیلو را ضعیف میخواند ونویسنده ی بازی فضای مرده بر داستان چرخ های جنگ خرده میگیرد. حتی اگر فرض کنیم حرف این نویسندگان درست باشد دلیلی ندارد همه جا جار بزنند وبازی رقیب را خدشه دار کنند. این درگیری حتی به میان منتقدان و بازیباز ها هم رسیده . KILLZONE2 را به یاد بیاورید که برخی از فن های PS3 چگونه به یکی از منتقدین که نمره پایینی به این عنوان داده بود لطف کردند!
6) بخش تک نفره ی رو به افول
نسلهای قبلی به دلیل گسترده نبودن شبکه های آنلاین به مانند امروز, شاهد کمپین قدرتمند و با شکوه در اکثر بازی ها بودیم . اما در این نسل بازی های همکاری و آنلاین به اوج خود رسیده است. البته منظورم این نیست که این بخش ها ضعیف هستند یا اینکه باید حذف شوند . منظورم این است که به هر حال تاثیر منفی بر بخش تک نفره بازی ها گذاشته .خیلی از عناوین دارای یک کمپین ساده هستند که در کنار آن سازندها یک بخش آنلاین قدرتمند ارائه داده اند . خیلی از عناوین هم در بخش تک نفره بر مبنای کار تیمی وگروهی ساخته شده اند که همین امرلذت تک نفره بازی کردن را کاهش می دهد .از نمونه های بارز میتوان به LOST PLANET2 ویا BORDERLANDS اشاره کرد . عنوان ترسناکی چون DEAD SPACE هم به این جمع پیوسته است.
سواستفاده از عناوین پول ساز
اکثر سازندگان در این نسل وقتی مشاهده میکنند بازیشان خوب می فروشد سریع آستین را بالا میزنند و به سرعت هر چه تمام یک نسخه از آن را با کمترین تغییرات ودر کوتاهترین زمان ممکن عرضه میکنند . دو عنوان مکاشفات وبرادری از سری فرقه ی اساسین نمونه ای واضح از این اقدام هستند . CALL OF DUTY و NEED FOR SPEED پای ثابت بازی های پاییزی هستند که میلیونها دلار را جذب خود میکنند .حتی شرکت والو که بازیهایش را چند سال به چند سال منتشر میکند به سال نرسیده دومین شماره ی LEFT FOR DEAD را عرضه کرد.
۷) بازی در حاشیه!
گسترش شبکه هایی نظیر LIVE و PSN باعث شد که صاحبان کنسول ها خدماتی ارائه کنند که کمتر بازیبازی به آنها نیاز داشته باشد یا دلبسته ی آنها شود . همواره بخش قابل توجهی از کنفرانس های سونی ومایکروسافت به معرفی امکانات شبکه هایشان اختصاص پیدا میکند وفراموش میکنند هدفشان بازی است نه اینها.از مشاهده ی فیلم و موسیقی گرفته تا اینترنت اکسپلورر. اگر هزینه و وقتی که صرف اینگونه خدماتی که به راحتی بر روی PC قابل اجراست صرف ساخت چند بازی بیشتر میشد به نظر من رضایت بازیکننده ها را بیشتر جلب میکرد.
۶) ترس این حس دوست داشتنی کجاست؟!
نسلهای قبل را به یاد بیاورید.سایلنت هیل ۲…رزیدنت اویل ۱و۲و۳…تنها در تاریکی …سیرن و… بازیهایی که ادعای هورور بودن داشتند واقعا ترسناک بودند. ضربان قلبهارا بالا میبردند و مو را بر تن سیخ میکردند . اما در این نسل ترس , ترس ندارد.بازیهایی که روزی ترس را معنی میکردند بیشتر به اکشن گرایش پیدا کرده اند. از اندک نمونه های موفق در این نسل DEAD SPACE است که آن هم تا پایان بازی قدرت ترساندن را نمیتواند حفظ کند ضمن اینکه شماره ۳ این عنوان که سال بعد عرضه میشود هم دستخوش تغییراتی شده که ناامیدمان میکند. یکی از مضحکترین صحنه های نسل هفتم من دیدن عبارت درشت A FEAR YOU CANT FORGET بر پشت قاب بازی RESIDENT EVIL5 است!!
5) نقش آفرینی های پوچ
البته خودم به شخصه تجربه ی این سبک را در نسل قبل نداشتم وشروع کار من در این سبک با عنوان عصر اژدها ریشه ها بود .اما بر طبق اطلاعاتی که کسب کرده ام ومقالاتی که خوانده ام متوجه شده ام که نقش آفرینیهای نسل فعلی در مقایسه با نسل های قبل افول قابل ملاحظه ای داشته اند .البته در این سالها هم عناوین موفقی چون DRAGON AGE,WITCHER,DEUS EX وخیلی های دیگه منتشر شدند که شایسته ی احترام بودند ولی در حال حاضر عناوین ناموفق نقش آفرینی بر عناوین موفق چربش بیشتری دارد . سازنده ها فکر میکنند به هر بازی ای که xp دارد میتوان لقب نقش آفرینی داد! بازیهای این سبک کم عمق ترشده اند وکمتر به تفکر و تاکتیک نیاز دارند وبه کشتن و جلو رفتن و لول گرفتن محدود شده اند. حرفهای آقای متین ایزدی که همواره در نقدهای خود از بازیهای آر پی جی میزند گویای همه چیز است.
۴) کپکام!
خیلی از شرکتهای بازیسازی که زمانی چیزی جز شاهکار نمی آفریدند در این نسل تنزل پیدا کرده اند .شاید آشکارترین این شرکتها Capcom است .شرکتی که روزگاری هر عنوانی که به بازار میفرستاد به سرعت دل بازیبازها را می ربود وتحسین منتقدین را به همراه خود می آورد .اما این کپکامی که اکنون میبینیم حال و روز خوشی ندارد.بزرگان خود نظیر شینجی میکامی را از دست داده وبرای ساخت بازیهایش دست به دامان دیگر شرکتها میشود. شاید تنها عنوانش که هنوز هم در اوج است بازی مبارزه ای استریت فایتر باشد. آخرین شماره ی رزیدنت اویل فاجعه به بار آورد .عنوان جدیدشان خشم آسورا ناامیدکننده بود و دراگونز دوگما را هم نمیتوان بازی خیلی بزرگی محسوب کرد .دویل می کرای را هم که به سازندگان enslaved سپرده .ختم کلام اینکه کپکام در وضعیت خوبی به سر نمیبرد وکسانی که عناوین این شرکت دوست داشتنی را در نسل های قبل تجربه کرده اند این عناوین جدید برایشان دردناک است.
۳) کمبود ip های جدید
جسارت سازندگان کم شده است .این را با توجه به عناوینی که منتشر میشوند میتوان دید. اکثریت عناوینشان نام آشناست وبارها چند شماره از آنها را تجربه کرده ایم .کمتر میبینیم به خلق آی پی جدید رو بیاورند و تمرکز خود را بر تولید عناوینی میگذارند که امتحان خود را پس داده اند. این اصلا برای دنیای گیم چیز خوبی نیست .عنوانهای کلیشه ای همه جا را کرده اند.کمبود بازی جدید یعنی کمبود ایده ی جدید و در نتیجه یعنی تکراری شدن بازی ها .بازیبازها از عناوین جدید استقبال میکنند . نمونه ی واضح آن همین نمایشگاه E3 بود که در آن دو IP جدید WATCH DOGS و THE LAST OF US محبوترینها بودند.امیدواریم نسل بعد نسل شکوفا شدن بازیهای جدید باشد که سرشار از خلاقیت وتنوع باشند.
۲) بازی چه زود تموم شد…بازی چه راحت تموم شد!
یکی از راههایی که بازی سازها برای جذب مخاطب بیشتر و در نتیجه فروش بیشتر درپیش گرفته اند ساده سازی بازی از هر جهت است . این ساده سازی بازی ها را خسته کننده میکند وهیجان را از بازی میگیرد در نتیجه سبب میشود تا مخاطب کمتر با بازی درگیر شود . احساس هیجان واسترس و لذت پیروزی بعد از یک نبرد طاقت فرسا در کمتر عنوانی یافت میشود .بعضی وقتها احساس میکنید بازی را دارید با کد تقلب میروید .سازنده ها شما را هل میدهند به سمتی که بازی را تمام کنید . کمبود خلاقیت هم باعث شده تا برای اینکه بازی تکراری نشود زمان آن کوتاه شود وتا می آیید با یک بازی و شخصیت آن انس بگیرید تمام میشود. کمتر عنوان چالشی وجود دارد که بعد از تمام کردن حس غرور وجودتان را بگیرد.البته قبول هم ندارم بازی ها نظیر DARK SOULS یا همان ارواح گیمر آزاری باشند ولی حداقل باید آن قدر باشد که فکر و دستانتان را به چالش بکشد . امروز همه دارند COD بازی میکنند حتی پدر بزرگ ها ! من میخواهم عنوانی بازی کنم که آماتورها وکسانی که اهل گیم نیستند نتوانند بازیش کنند…نتوانند درکش کنند.
۱) DLC اینجا…DLC آنجا…DLC همه جا!
یکی از بهترین راه ها برای خالی کردن جیب بازیباز بیچاره همین دی ال سی ها هستند. خیلی از عناوینی که منتشر میشوند پشت سرخود چندین وچند DLC به همراه دارند .خیلی از بخشها و امکاناتی که میبایستی در بازی اصلی باشد در این بسته های الحاقی عرضه میشوند .وخیلی از این بسته ها ارزش آن همه پول را ندارد. خلاصه اینکه DLC یعنی جدا کردن قسمتی از بازی اصلی وعرضه کردن جداگانه ی آن برای در آمد بیشتر. البته همه ی این دی ال سی ها بد نیستند اتفاقا در بین آن ها میشود نمونه های ارزشمندی هم یافت ولی اکثر آنها فقط برای پول است .شاید روزی برسد که یک بازی اصلی ۳یا۴ ساعت زمان داشته باشد ولی به اندازه ی دهها ساعت برایش بسته ی الحاقی عرضه شود. امیدواریم نسل این پدیده ی منفور به زودی منقرض شود.
۱۰) دعوا
متاسفانه چیزی که هر روز بیشتر از دیروز گسترش می یابد افزایش درگیریهای لفظی وحقوقی بین بزرگان صنعت گیم است. از دعوای بین سران EA و MICROSOFT بر سر حق استفاده انحصاری ماشینها در بازیهایشان گرفته تا درگیری VALVE و BLIZZARDبر سر اسم بازی! تخریب بازی شرکتهای دیگر هم به یک امر رایج تبدیل شده است. سران EA بر CALL OF DUTY می تازند .نویسنده ی بازی کرایسیس داستان هیلو را ضعیف میخواند ونویسنده ی بازی فضای مرده بر داستان چرخ های جنگ خرده میگیرد. حتی اگر فرض کنیم حرف این نویسندگان درست باشد دلیلی ندارد همه جا جار بزنند وبازی رقیب را خدشه دار کنند. این درگیری حتی به میان منتقدان و بازیباز ها هم رسیده . KILLZONE2 را به یاد بیاورید که برخی از فن های PS3 چگونه به یکی از منتقدین که نمره پایینی به این عنوان داده بود لطف کردند!
6) بخش تک نفره ی رو به افول
نسلهای قبلی به دلیل گسترده نبودن شبکه های آنلاین به مانند امروز, شاهد کمپین قدرتمند و با شکوه در اکثر بازی ها بودیم . اما در این نسل بازی های همکاری و آنلاین به اوج خود رسیده است. البته منظورم این نیست که این بخش ها ضعیف هستند یا اینکه باید حذف شوند . منظورم این است که به هر حال تاثیر منفی بر بخش تک نفره بازی ها گذاشته .خیلی از عناوین دارای یک کمپین ساده هستند که در کنار آن سازندها یک بخش آنلاین قدرتمند ارائه داده اند . خیلی از عناوین هم در بخش تک نفره بر مبنای کار تیمی وگروهی ساخته شده اند که همین امرلذت تک نفره بازی کردن را کاهش می دهد .از نمونه های بارز میتوان به LOST PLANET2 ویا BORDERLANDS اشاره کرد . عنوان ترسناکی چون DEAD SPACE هم به این جمع پیوسته است.
سواستفاده از عناوین پول ساز
اکثر سازندگان در این نسل وقتی مشاهده میکنند بازیشان خوب می فروشد سریع آستین را بالا میزنند و به سرعت هر چه تمام یک نسخه از آن را با کمترین تغییرات ودر کوتاهترین زمان ممکن عرضه میکنند . دو عنوان مکاشفات وبرادری از سری فرقه ی اساسین نمونه ای واضح از این اقدام هستند . CALL OF DUTY و NEED FOR SPEED پای ثابت بازی های پاییزی هستند که میلیونها دلار را جذب خود میکنند .حتی شرکت والو که بازیهایش را چند سال به چند سال منتشر میکند به سال نرسیده دومین شماره ی LEFT FOR DEAD را عرضه کرد.
۷) بازی در حاشیه!
گسترش شبکه هایی نظیر LIVE و PSN باعث شد که صاحبان کنسول ها خدماتی ارائه کنند که کمتر بازیبازی به آنها نیاز داشته باشد یا دلبسته ی آنها شود . همواره بخش قابل توجهی از کنفرانس های سونی ومایکروسافت به معرفی امکانات شبکه هایشان اختصاص پیدا میکند وفراموش میکنند هدفشان بازی است نه اینها.از مشاهده ی فیلم و موسیقی گرفته تا اینترنت اکسپلورر. اگر هزینه و وقتی که صرف اینگونه خدماتی که به راحتی بر روی PC قابل اجراست صرف ساخت چند بازی بیشتر میشد به نظر من رضایت بازیکننده ها را بیشتر جلب میکرد.
۶) ترس این حس دوست داشتنی کجاست؟!
نسلهای قبل را به یاد بیاورید.سایلنت هیل ۲…رزیدنت اویل ۱و۲و۳…تنها در تاریکی …سیرن و… بازیهایی که ادعای هورور بودن داشتند واقعا ترسناک بودند. ضربان قلبهارا بالا میبردند و مو را بر تن سیخ میکردند . اما در این نسل ترس , ترس ندارد.بازیهایی که روزی ترس را معنی میکردند بیشتر به اکشن گرایش پیدا کرده اند. از اندک نمونه های موفق در این نسل DEAD SPACE است که آن هم تا پایان بازی قدرت ترساندن را نمیتواند حفظ کند ضمن اینکه شماره ۳ این عنوان که سال بعد عرضه میشود هم دستخوش تغییراتی شده که ناامیدمان میکند. یکی از مضحکترین صحنه های نسل هفتم من دیدن عبارت درشت A FEAR YOU CANT FORGET بر پشت قاب بازی RESIDENT EVIL5 است!!
5) نقش آفرینی های پوچ
البته خودم به شخصه تجربه ی این سبک را در نسل قبل نداشتم وشروع کار من در این سبک با عنوان عصر اژدها ریشه ها بود .اما بر طبق اطلاعاتی که کسب کرده ام ومقالاتی که خوانده ام متوجه شده ام که نقش آفرینیهای نسل فعلی در مقایسه با نسل های قبل افول قابل ملاحظه ای داشته اند .البته در این سالها هم عناوین موفقی چون DRAGON AGE,WITCHER,DEUS EX وخیلی های دیگه منتشر شدند که شایسته ی احترام بودند ولی در حال حاضر عناوین ناموفق نقش آفرینی بر عناوین موفق چربش بیشتری دارد . سازنده ها فکر میکنند به هر بازی ای که xp دارد میتوان لقب نقش آفرینی داد! بازیهای این سبک کم عمق ترشده اند وکمتر به تفکر و تاکتیک نیاز دارند وبه کشتن و جلو رفتن و لول گرفتن محدود شده اند. حرفهای آقای متین ایزدی که همواره در نقدهای خود از بازیهای آر پی جی میزند گویای همه چیز است.
۴) کپکام!
خیلی از شرکتهای بازیسازی که زمانی چیزی جز شاهکار نمی آفریدند در این نسل تنزل پیدا کرده اند .شاید آشکارترین این شرکتها Capcom است .شرکتی که روزگاری هر عنوانی که به بازار میفرستاد به سرعت دل بازیبازها را می ربود وتحسین منتقدین را به همراه خود می آورد .اما این کپکامی که اکنون میبینیم حال و روز خوشی ندارد.بزرگان خود نظیر شینجی میکامی را از دست داده وبرای ساخت بازیهایش دست به دامان دیگر شرکتها میشود. شاید تنها عنوانش که هنوز هم در اوج است بازی مبارزه ای استریت فایتر باشد. آخرین شماره ی رزیدنت اویل فاجعه به بار آورد .عنوان جدیدشان خشم آسورا ناامیدکننده بود و دراگونز دوگما را هم نمیتوان بازی خیلی بزرگی محسوب کرد .دویل می کرای را هم که به سازندگان enslaved سپرده .ختم کلام اینکه کپکام در وضعیت خوبی به سر نمیبرد وکسانی که عناوین این شرکت دوست داشتنی را در نسل های قبل تجربه کرده اند این عناوین جدید برایشان دردناک است.
۳) کمبود ip های جدید
جسارت سازندگان کم شده است .این را با توجه به عناوینی که منتشر میشوند میتوان دید. اکثریت عناوینشان نام آشناست وبارها چند شماره از آنها را تجربه کرده ایم .کمتر میبینیم به خلق آی پی جدید رو بیاورند و تمرکز خود را بر تولید عناوینی میگذارند که امتحان خود را پس داده اند. این اصلا برای دنیای گیم چیز خوبی نیست .عنوانهای کلیشه ای همه جا را کرده اند.کمبود بازی جدید یعنی کمبود ایده ی جدید و در نتیجه یعنی تکراری شدن بازی ها .بازیبازها از عناوین جدید استقبال میکنند . نمونه ی واضح آن همین نمایشگاه E3 بود که در آن دو IP جدید WATCH DOGS و THE LAST OF US محبوترینها بودند.امیدواریم نسل بعد نسل شکوفا شدن بازیهای جدید باشد که سرشار از خلاقیت وتنوع باشند.
۲) بازی چه زود تموم شد…بازی چه راحت تموم شد!
یکی از راههایی که بازی سازها برای جذب مخاطب بیشتر و در نتیجه فروش بیشتر درپیش گرفته اند ساده سازی بازی از هر جهت است . این ساده سازی بازی ها را خسته کننده میکند وهیجان را از بازی میگیرد در نتیجه سبب میشود تا مخاطب کمتر با بازی درگیر شود . احساس هیجان واسترس و لذت پیروزی بعد از یک نبرد طاقت فرسا در کمتر عنوانی یافت میشود .بعضی وقتها احساس میکنید بازی را دارید با کد تقلب میروید .سازنده ها شما را هل میدهند به سمتی که بازی را تمام کنید . کمبود خلاقیت هم باعث شده تا برای اینکه بازی تکراری نشود زمان آن کوتاه شود وتا می آیید با یک بازی و شخصیت آن انس بگیرید تمام میشود. کمتر عنوان چالشی وجود دارد که بعد از تمام کردن حس غرور وجودتان را بگیرد.البته قبول هم ندارم بازی ها نظیر DARK SOULS یا همان ارواح گیمر آزاری باشند ولی حداقل باید آن قدر باشد که فکر و دستانتان را به چالش بکشد . امروز همه دارند COD بازی میکنند حتی پدر بزرگ ها ! من میخواهم عنوانی بازی کنم که آماتورها وکسانی که اهل گیم نیستند نتوانند بازیش کنند…نتوانند درکش کنند.
۱) DLC اینجا…DLC آنجا…DLC همه جا!
یکی از بهترین راه ها برای خالی کردن جیب بازیباز بیچاره همین دی ال سی ها هستند. خیلی از عناوینی که منتشر میشوند پشت سرخود چندین وچند DLC به همراه دارند .خیلی از بخشها و امکاناتی که میبایستی در بازی اصلی باشد در این بسته های الحاقی عرضه میشوند .وخیلی از این بسته ها ارزش آن همه پول را ندارد. خلاصه اینکه DLC یعنی جدا کردن قسمتی از بازی اصلی وعرضه کردن جداگانه ی آن برای در آمد بیشتر. البته همه ی این دی ال سی ها بد نیستند اتفاقا در بین آن ها میشود نمونه های ارزشمندی هم یافت ولی اکثر آنها فقط برای پول است .شاید روزی برسد که یک بازی اصلی ۳یا۴ ساعت زمان داشته باشد ولی به اندازه ی دهها ساعت برایش بسته ی الحاقی عرضه شود. امیدواریم نسل این پدیده ی منفور به زودی منقرض شود.