"شاهکاری تکرار ناشدنی"
همانطور که اطلاع دارید چندی پیش مایکروسافت از gears of war ultimate edition در نمایشگاه E3 رونمایی کرد، حال خالی از لطف نیست که به بررسی نسخه ی اولیه ی آن بپردازییم!
در ادامه مطلب همراه ما باشید...
let's do this
کسب ۹۰ جایزه ی بین المللی از جمله افتخارات این شاهکاره زیباست.
gears of war اولین بار در دمویی که هدف آن نشان دادن قدرت خارق العاده ی آنریل انجین ۳ بود (البته در سال ۲۰۰۶) در e3 ظاهر شد، که با حضور خارق العاده ی خود توانست نظر خیلی از گیمر ها و منتقدان مختلف را به خود جلب کند و حتی جوایز بسیاری را به خاطر گرافیک زیبا و نور پردازی بسیار خوب خود کسب کند و به دلیل همین زیبایی بی حد و مرز خود نسبت به دیگر بازی ها در ان زمان محبوبیت بیشتری را پیدا کرد. سبک این بازی نیز نوعی نو آوری محسوب میشود چون تلفیقی از دو سبک action shooter و tactical shooter است در یک بازی با سبک tactical shooter کنترل تیم و مراقبت از افراد گروه از مهم ترین عوامل است، در بازی GoW هم این چاشنی یعنی کنترل و راهنمایی گروه به وسیله ی دستورات به کار گرفته شده است. سبک action shooter هم حاوی کارهایی مثله مراقبت از جان خود و نشان دادن واکنشهای مختلف در زمان حمله است. همچنین بازی GoW در ساله ۲۰۰۶ بازی منتخب سال از دید منتقدان گیم اسپات لقب گرفت. البته نقد اساسی که بر این بازی بزرگ وارد است تکراری شدن روند بازی پس از دو یا سه ساعت برای گیمر است البته با این حال این موضوع باعث نمیشود که از این بازی بزرگ به سادگی گذشت.
نام اثر: Gears of war
سازنده: Microsoft games
پلیفرم های انتشار یافته: Xbox 360 & PC
سال انتشار: ۲۰۰۶
دنیایی سرد و بی روح عاری از تمدن، مردمانی که از راه رفتن برروی زمین سست و لرزنده ی خود وحشت دارند و درندگانی دهشتناک که زیر پایشان سکونت دارند و اینک آن ها بدنباله سکونت گاهی بهتر برای خود هستند، آن ها زمین انسان هارا میخواهند زمینی که روزی انسان ها حاکم مطلق آن بودند اکنون ماله آن هاست.
موجوداتی که امروز ساکن زمین اند با قلبی عاری از هرگونه رحم و دارا بودنه ظاهری سخت و وحشتناک، آماده ی نابود ساختن هرگونه تمدنی هستنتد… حال باید چه کرد؟ جنگید آن هم تا پای جان برای دفاع از شرف و خانه ای که روزی برای ما بوده و اکنون برای آن هاست؟ اما چگونه؟ با چه امید و هدفی!؟ در چه راهی؟ امید و هدفی که مارکوس فینیکس باورش داشت!
چه امیدواری بهتر از همراهی و هم یاری دوستی که تا پای جان با شما خواهد بود؟ مارکوس شاید فردی باشد که در نگاه اول به نظر رسد که از هرگونه عاطفه تو خالیست، اما هنگامی که دوستانش در معرض خطر هستند جان آن ها را جان خود دانسته و با تمام وجود از آن ها دفاع میکند...
مایکروسافت به دلایل نا معلومی حتی پس از انتشار بازی اطلاعات بیشتری از مارکوس و همراهانش منتشر نکرد و تنها دلیلی که میتوان برای آن دانست؛ داستان سازی بهتر و باز بودن دسته سازندگان در ادامه راه مارکوس و همراهانش است.
مانند بسیاری از بازی های دیگر در صنعت گیم داستان این بازی هم بر پایه ی انتقام جویی نوشته شده است که به طور کل میتوان گفت که سازنده از پیچیدگی های گسترده در داستان بازی اجتناب کرده و سعی داشته که با یک داستان ساده بهترین تجربه را برای گیمر محیا کند درکل اگر قرار باشد به داستان این بازی امتیازی داده شود امتیاز هفت از ده برای آن مناسب است اما در کنار داستان ساده باید شخصیت سازی عالی تیم سازنده را هم در نظر گرفت که از نظر بنده لایق امتیاز کامل می باشد، گیم پلی این عنوان نیز به طرز خارق العاده ای زیبا و منحصر به فرد طراحی شده است و از این بخش جز این که روند بازی (تا حدی) پس از گذشت مدته نچندان طولانی، برای گیمر تکراری سپری میشود ایراده دیگری برآن وارد نیست! همچنین در بخش گرافیک نیز کیفیت بافت ها از لحاظ کیفی دارای حد مطلوبی میباشند و آنچه که این بازی را در این بخش خاص و ویژه میکند نورپردازی فوق العاده ی آن است که به لطف فناوری دایرکست مایکروسافت امکان پذیر شده است و در نهایت هم بخش صداگذاری، که میتوان به جرات گفت روح و فضای اکثریته بازی ها توسطه صدای آن به گیمر منتقل میشود، که در این بخش هم باید به صراحت اعلام داشت که سازنده جای هیچ حرفی را باقی نگذاشته است، موسیقی های زمان درگیری به شدت زیبا و گیرا کار شده اند و ذهن گیمر را در زمان شنیده شدن، به شدت به خود درگیر میکنند صداگذاری های شخصیت ها هم که به شکله کاملا متناسبی بجا هستند بخصوص شخصیت مارکوس که صدای کاملا درخوری را داراست.
ضمن این که روایت کامله شخصیت ها و داستان بازی را به وحله ای دیگر موکول میکنیم تا اگر فرصتی باقی بود، پس از انتشاره عنوان ریمستر GoW به بررسی همه جانبه ی آن .
موفق وکام روا باشید.
همانطور که اطلاع دارید چندی پیش مایکروسافت از gears of war ultimate edition در نمایشگاه E3 رونمایی کرد، حال خالی از لطف نیست که به بررسی نسخه ی اولیه ی آن بپردازییم!
در ادامه مطلب همراه ما باشید...
let's do this
کسب ۹۰ جایزه ی بین المللی از جمله افتخارات این شاهکاره زیباست.
gears of war اولین بار در دمویی که هدف آن نشان دادن قدرت خارق العاده ی آنریل انجین ۳ بود (البته در سال ۲۰۰۶) در e3 ظاهر شد، که با حضور خارق العاده ی خود توانست نظر خیلی از گیمر ها و منتقدان مختلف را به خود جلب کند و حتی جوایز بسیاری را به خاطر گرافیک زیبا و نور پردازی بسیار خوب خود کسب کند و به دلیل همین زیبایی بی حد و مرز خود نسبت به دیگر بازی ها در ان زمان محبوبیت بیشتری را پیدا کرد. سبک این بازی نیز نوعی نو آوری محسوب میشود چون تلفیقی از دو سبک action shooter و tactical shooter است در یک بازی با سبک tactical shooter کنترل تیم و مراقبت از افراد گروه از مهم ترین عوامل است، در بازی GoW هم این چاشنی یعنی کنترل و راهنمایی گروه به وسیله ی دستورات به کار گرفته شده است. سبک action shooter هم حاوی کارهایی مثله مراقبت از جان خود و نشان دادن واکنشهای مختلف در زمان حمله است. همچنین بازی GoW در ساله ۲۰۰۶ بازی منتخب سال از دید منتقدان گیم اسپات لقب گرفت. البته نقد اساسی که بر این بازی بزرگ وارد است تکراری شدن روند بازی پس از دو یا سه ساعت برای گیمر است البته با این حال این موضوع باعث نمیشود که از این بازی بزرگ به سادگی گذشت.
نام اثر: Gears of war
سازنده: Microsoft games
پلیفرم های انتشار یافته: Xbox 360 & PC
سال انتشار: ۲۰۰۶
دنیایی سرد و بی روح عاری از تمدن، مردمانی که از راه رفتن برروی زمین سست و لرزنده ی خود وحشت دارند و درندگانی دهشتناک که زیر پایشان سکونت دارند و اینک آن ها بدنباله سکونت گاهی بهتر برای خود هستند، آن ها زمین انسان هارا میخواهند زمینی که روزی انسان ها حاکم مطلق آن بودند اکنون ماله آن هاست.
موجوداتی که امروز ساکن زمین اند با قلبی عاری از هرگونه رحم و دارا بودنه ظاهری سخت و وحشتناک، آماده ی نابود ساختن هرگونه تمدنی هستنتد… حال باید چه کرد؟ جنگید آن هم تا پای جان برای دفاع از شرف و خانه ای که روزی برای ما بوده و اکنون برای آن هاست؟ اما چگونه؟ با چه امید و هدفی!؟ در چه راهی؟ امید و هدفی که مارکوس فینیکس باورش داشت!
چه امیدواری بهتر از همراهی و هم یاری دوستی که تا پای جان با شما خواهد بود؟ مارکوس شاید فردی باشد که در نگاه اول به نظر رسد که از هرگونه عاطفه تو خالیست، اما هنگامی که دوستانش در معرض خطر هستند جان آن ها را جان خود دانسته و با تمام وجود از آن ها دفاع میکند...
مایکروسافت به دلایل نا معلومی حتی پس از انتشار بازی اطلاعات بیشتری از مارکوس و همراهانش منتشر نکرد و تنها دلیلی که میتوان برای آن دانست؛ داستان سازی بهتر و باز بودن دسته سازندگان در ادامه راه مارکوس و همراهانش است.
مانند بسیاری از بازی های دیگر در صنعت گیم داستان این بازی هم بر پایه ی انتقام جویی نوشته شده است که به طور کل میتوان گفت که سازنده از پیچیدگی های گسترده در داستان بازی اجتناب کرده و سعی داشته که با یک داستان ساده بهترین تجربه را برای گیمر محیا کند درکل اگر قرار باشد به داستان این بازی امتیازی داده شود امتیاز هفت از ده برای آن مناسب است اما در کنار داستان ساده باید شخصیت سازی عالی تیم سازنده را هم در نظر گرفت که از نظر بنده لایق امتیاز کامل می باشد، گیم پلی این عنوان نیز به طرز خارق العاده ای زیبا و منحصر به فرد طراحی شده است و از این بخش جز این که روند بازی (تا حدی) پس از گذشت مدته نچندان طولانی، برای گیمر تکراری سپری میشود ایراده دیگری برآن وارد نیست! همچنین در بخش گرافیک نیز کیفیت بافت ها از لحاظ کیفی دارای حد مطلوبی میباشند و آنچه که این بازی را در این بخش خاص و ویژه میکند نورپردازی فوق العاده ی آن است که به لطف فناوری دایرکست مایکروسافت امکان پذیر شده است و در نهایت هم بخش صداگذاری، که میتوان به جرات گفت روح و فضای اکثریته بازی ها توسطه صدای آن به گیمر منتقل میشود، که در این بخش هم باید به صراحت اعلام داشت که سازنده جای هیچ حرفی را باقی نگذاشته است، موسیقی های زمان درگیری به شدت زیبا و گیرا کار شده اند و ذهن گیمر را در زمان شنیده شدن، به شدت به خود درگیر میکنند صداگذاری های شخصیت ها هم که به شکله کاملا متناسبی بجا هستند بخصوص شخصیت مارکوس که صدای کاملا درخوری را داراست.
ضمن این که روایت کامله شخصیت ها و داستان بازی را به وحله ای دیگر موکول میکنیم تا اگر فرصتی باقی بود، پس از انتشاره عنوان ریمستر GoW به بررسی همه جانبه ی آن .
موفق وکام روا باشید.