در اوج نابودی میخواهم به تو برسم | نقد و بررسی انیمه Sola

[White Beard]

اسم انیمه:Sola
سال تولید:2007
تعداد قسمتها:13
کارگردان:توموکی کوبایاشی

______________________________________________________________________

[font=B Badr]آرزو؛ چیزی که همۀ ما انسان‌ها با آن بزرگ می‌شویم و همین حس است که به زندگی ما، اثر می‌بخشد و محرک و مشوق ما، برای ادامۀ حیات، در این پهنۀ خاکی است. هر کدام از ما، آرزو و امیدی داریم و در پی برآورده ساختن آنها، دست به اموراتی می‌زنیم که گاه، موجب آسیب و زیان رساندن به خود ما می‌شود، اما هنوز از آرزوی خود دست برنمی‌داریم و سعی می‌کنیم که، هر طور که شده است، به برآورده ساختن این آرزویمان نزدیک‌تر شویم. داستان انیمۀ«سولا»(sola)  نیز، حکایت از آرزوی کسانی است که به دلیل اینکه انسان نیستند، از نور خورشید محروم اند و آرزو دارند که، در آغوش آسمان آبی، نور خورشید را روی خود حس کنند و برای این آرزو، هر غیرممکنی را ممکن میدانند.[/font]

یوریتو در حال عکس گرفتن از آسمان

[font=B Badr]یوریتو، دانش‌آموزی است که، علاقۀ زیادی به گرفتن عکس از آسمان و ابرها دارد و در تمام طول روزی که در مدرسه است، بر روی پشت بام مدرسه دراز می‌کشد و با دوربین خود، از آسمان آبی و ابرهایش عکس می‌گیرد و به غیر از زمانی که در مدرسه است، هر زمانی که، فرصتی برای عکس کشیدن داشته باشد و آسمان در حالتی زیبا قرار داشته باشد(مثلاً هنگام غروب آفتاب ویا هنگام طلوع خورشید، در صبح)، بدون هیچ مکس و کلویی، شروع به عکس گرفتن می‌کند و به گونه‌ای، از کنترل خارج می‌شود. شبی ساعت چهار صبح، به کرانۀ ساحل رفت تا در آنجا، از طلوع خورشید عکس بگیرد. هنگامی که داشت دوربین را آماده می‌کرد، مشاهده کرد که، دختر در کمی بالاتر از مکانی که وی قرار دارد، مشغول ضربه زدن به چیزی است و هنگامی که به وی نزدیک شد، مشهود یک صحنۀ زیبا شد که، هیچگاه برای او، پدید نیامده بود و در همان لحضات اولیه، چنان با هم مشغول گپ و سخنگویی شدند که، انگار چندین سال است که، همدیگر را میشناسند. اسم آن دختر، ماتسوری بود. ماتسوری یک یاکا بود؛ یاکاها انسان نیستند و نمی‌توانند، در برابر اشعۀ خورشید دوام بیاورند و به همین دلیل، مجبور اند که شب‌ها به بیرون بیایند و فعالیتشان را انجام دهند(به گونه‌ای، در روز میخوابند و در شب فعالیت میکنند، مانند خون‌آشام‌ها و به گونه‌ای، زامبی‌ها). به همین دلیل بود که، ماتسوری در شب بیرون آمده بود و فعالیت خود را انجام میداد. پس از گپی طولانی که، یوریتو با ماتسوری داشت، یوریتو فهمید که، ماتسوری یک یاکا است و آرزوی دیدن آسمان آبی را در روز دارد به همین جهت، به وی قول داد که، روی آسمان را به او نشان خواهد داد و همین قول یوریتو، تأثیر به‌سزایی بر ماتسوری داشت و به حرف‌های یوریتو ایمان آورد. یوریتو اسم تمامی ابرها را به ماتسوری یاد داد و شیوۀ شناخت، آنها را نیز، به وی آموخت. خلاصه بعد از این ماجرا، اتفاقاتی افتاد که، اگر بیشتر در مورد آن شرح بدهم، موجب اسپویل بخش زیادی از داستان میگردد و این کار، خلاف عادات نگارشی من است.[/font]

[font=B Badr][/font]

[font=B Badr]ماتسوری؛ تلاشگری بی همتا[/font]

[font=B Badr]اگر بخواهیم داستان این انیمه را مورد انتقاد قرار بدهیم، باید از بیخ موضوع تا پایان داستان را در یک قالب بسیار تنگ بگنجانیم و گنجایش آن را مورد بحث قرار بدهیم. داستان انیمه، از نظر کلیشه و محدودیت موضوعی، هیچگونه آثاری را به ارث نبرده[/font]‌[font=B Badr]است و به قولی دیگر، هیچ بحث کلیشه[/font]‌[font=B Badr]ای در داستان یافت نمی[/font]‌[font=B Badr]شود و نمیتوان آن را به موضوع اصلی خود، محدود دانست. شیوۀ بیان داستان و اتفاقات رایج در آن، بسیار کم[/font]‌[font=B Badr]کاری دارد و هنگامی که، اوایل انیمه را می[/font]‌[font=B Badr]بینید، احساس میکنید که، این انیمه، فصل دوم یک انیمۀ دیگر است و باید قبل از آنکه این انیمه را ببینم، باید فصل اول آن را دیده[/font]‌[font=B Badr]باشیم، تا با داستان آن، آشنایی پیدا کنیم. معرفی شخصیت[/font]‌[font=B Badr]ها و مکان[/font]‌[font=B Badr]ها و نحوۀ سرایندگی داستان، بسیار ضعیف است و مخاطب، اصلاً اشخاص اصلی را از فرعی، جدا نمی[/font]‌[font=B Badr]داند و این حس نادانی در مورد اشخاص، از کمبود دانش سرایندگی تهیه[/font]‌[font=B Badr]کنندگان و کارگردان سرچشمه می[/font]‌[font=B Badr]گیرد. مشکل اصلی داستان انیمه این است که، نویسندۀ داستان انیمه می[/font]‌[font=B Badr]خواسته است که، علوم فلسفه را با داستان انیمه الفت بدهد، اما در همان اوایل کار خود، دچار شکست و بحرانی شده است که، تمامی داستان انیمه را مورد آشفتگی درکی قرار داده[/font]‌[font=B Badr]است. اگر داستان انیمه، این مشکلات اصلی را نداشت، داستانی جذاب و عالی برای کسانی میشد که، به این[/font]‌[font=B Badr]گونه انیمه[/font]‌[font=B Badr]های رازآلود و احساسی علاقه دارند و مصلم است که، این انیمه، از نظر داستان، هیچ حرفی برای گفتن ندارد و موضوع اصلی کم بودن نمرۀ انیمه، به بخش داستانی آن، مربوط می[/font]‌[font=B Badr]شود. خلاصه بخش داستانی انیمه، شکستی بزرگ را بر انیمه زده[/font]‌[font=B Badr]است و خطاکار اصلی نیز، نویسندۀ آن است.[/font]

[font=B Badr][/font]
[font=B Badr]آرزوی بزرگ ماتسوری؛ قرار گرفتن در زیر آسمان آبی[/font]

[font=B Badr]پیش از اینکه، نقد و بررسی طراحی محیط انیمه را مورد بررسی قرار بدهیم، لازم به ذکر است که، به شما خوانندۀ گرامی و گران[/font]‌[font=B Badr]قدر، عرض کنیم که، این بخش از نقد و بررسی، با توجه به سال ساخت انیمه، نگاشته شده است و با انیمه[/font]‌[font=B Badr]های هم[/font]‌[font=B Badr]زمان خود، مورد مقایسه قرار گرفته است و نباید آن را با انیمه[/font]‌[font=B Badr]هایی که در حال حاضر موجود اند، مورد بررسی قرار داده[/font]‌[font=B Badr]شوند.[/font]

[font=B Badr]طراحی محیط انیمه، بسیار زیبا و محسوس است و بیان شگرفی موضوع اصلی داستان، وظیفۀ محیط و اجزای آن و طراحی آن است و هر چند که، طراحی محیط زیباتر و عالی‌تر باشد، بر نحوۀ روایت داستان تأثیر می‌گذارد و ممکن است که، این طراحی زیبا و شگفت‌آور محیط، بسیاری از مشکلات داستان را که در بالا به آنها اشاره کردیم، از عیان مخاطب، غائب گرداند و مخاطب آن، هرگز به این مشکلات اساسی داستان، پی نبرد. زیبایی محیط، رنگارنگ بودن اجزای موجود در محیط انیمه، یکسان نبودن سکانس‌ها و جلوگیری از تکراری شدن تکسچرها و افکت‌ها، همه و همه، بر زیبایی نقوش موجود در انیمه، می‌افزایند.[/font]

[font=B Badr][/font]
[font=B Badr]این‌ها خواهر دوقلو نیستند ها؛ دو عدد رفیق هستند.[/font]

[font=B Badr]طراحی چهره و به زبانی دیگر، چهره[/font]‌[font=B Badr]پردازی انیمه، بسیار ضعیف و ناکار آمد است و همانگونه که در تصویر بالا میبینید، این دو دختر، اگر رنگ چشمان و مدل موهایشان را مثل هم بکنیم، دقیقاً مثل هم می[/font]‌[font=B Badr]شوند و هیچ فرق و تفاوتی میان آنها وجود نخواهد داشت. در برخی از سکانس[/font]‌[font=B Badr]ها، دختران و پسران آن قدر به هم شبیه هستند که نمیتوان فرق میان آنها را حس کرد. هنگامی که از دور، به شخصی نگاه می[/font]‌[font=B Badr]کنید، مشاهده می[/font]‌[font=B Badr]کنید که آن فرد، جز یک صورت و یک خط بیش نیست و این امر را نمی[/font]‌[font=B Badr]توان یک ضعف در آن زمان به شمار آورد و همانگونه که در ابتدا گفتیم، ما نمی[/font]‌[font=B Badr]خواهیم این انیمه را با عناوین امروزی مانند«[/font]Steins;Gate 0[font=B Badr]» مقایسه کنیم، بلکه آن را با انیمه[/font]‌[font=B Badr]هایی مقایسه می[/font]‌[font=B Badr]کنیم که در سال 2007 منتشر شده[/font]‌[font=B Badr]اند و از همان کیفیت طراحی محیط برخوردار هستند. انیمۀ سولا از نظر داستانی، به غیر از داستان عمیقی که دارد، شیوۀ بیان و بلاغت موضوع انیمه، بسیار ضعیف کار شده است و نمیتوان داستان آن را به عنوان یکی از نکات قوت انیمه در نظر گرفت و به[/font]‌[font=B Badr]گونه[/font]‌[font=B Badr]ای، به داستان انیمه و بیانات آن بالید و افتخار کرد. در کنار داستان ضعیف انیمه، کیفیت طراحی انیمه، برای زمان خود، بسیار جذاب و به دور از هرگونه نقض و کاستی است و به غیر از برخی موارد جزئی که در بالا به آنها اشاره کردیم، نقص دیگری را نمی[/font]‌[font=B Badr]توان از کیفیت طراحی محیط انیمه گرفت و آن را از نکات ضعف طراحی به شمار آورد؛ البته مشکلات ریزی دارد که، فقط یک منتقد واقعی می[/font]‌[font=B Badr]تواند آن را حس کند و به بیان[/font]‌[font=B Badr] امر بپردازد و در اینجا لازم نیست که این موارد را بازگو نماییم و آن را مورد نقد و انتقاد قرار دهیم، اما به چند موردی اشاره میکنم؛ وجود برخی از باگ[/font]‌[font=B Badr]ها، تغییر چهره یافتن افراد در برخی از مکانها، خالی شدن سکانس از تکسچر و بافت[/font]‌[font=B Badr]های ریز در مکانهای باز و...[/font]

[font=B Badr][/font]
[font=B Badr]چتری به رنگ آسمان[/font]

[font=B Badr]به طور خلاصه، طراحی محیط انیمه، برای زمان خود، بسیار زیبا و جذاب و رباینده بوده است و فقط برخی از مشکلات، که در بالا به آنها اشاره کردیم، نمرۀ کیفیت طراحی را پایین می[/font]‌[font=B Badr]آورند و موارد جزئی که به آنها اشاره کردیم و گفتیم که فقط یک منتقد واقعی این نکات را مشاهده می[/font]‌[font=B Badr]کند، نمرۀ انیمه را بسیار متأثر نمی[/font]‌[font=B Badr]سازد، اما حتماً تأثیر کمی دارد و بر نمرۀ واقی آن متأثر است.[/font]

[font=B Badr][/font]
[font=B Badr]اوریگامی پیوندها؛ دوستی تمامیت‌گر[/font]

از نقد داستان و کیفیت طراحی انیمه گذشتیم و حال باید مروری بر وقایع انیمه داشته باشیم، تا برای خوانندۀ این مقاله، پارادوکس ایجاد نگردد و در تفکر خود، دچار بهت و حیرتی نقیض نشود. 

[font=B Badr]داستان انیمه را از آنجا قطع کردیم که، یوریتو به ماتسوری، اسم ابرها را شناساند و شیوۀ تفکیک آنها از یکدیگر را نیز به او آموخت؛ اگر کسانی که مثل من، رشتۀ انسانی را خوانده باشند، با اسامی ابرها آشنایی دارند و در شناخت آنها دچار مشکل نمی‌شوند.[/font]

[font=B Badr]یوریتو خواهری دارد به اسم آئونو که او هم، مانند ماتسوری، یک یاکا است و همانگونه که اشاره کردیم، یاکاها نمیتوانند در برابر نور خورشید دوام بیاورند و به همین دلیل، خواهر یوریتو، خود را به بیماری زده است تا کسی به او شک نکند که، او هم یک یاکا است و توان بیرون رفتن در روز را ندارد. یاکاها یک عادت دارند و آن این است که فقط شب‌ها و روزهای بارانی به بیرون از خانه می‌روند، زیرا نور خورشید در آن لحضات پدیدار نیست و هیچ مشکلی را برای آنان، به‌وجود نمی‌آورد. برای جامع و کامل بودن مقاله، لازم است که در مورد شخصیت و نوع رفتار افراد توضیحاتی را ارائه بدهیم.[/font]

[font=B Badr]
[/font]

آئونو؛ بازماندۀ پایانی

یوریتو، شخصیتی ساده و روان دارد و هرگونه آلایندۀ موجود در رفتار افراد دیگر، بر موجودیت وی تأثیر می‌گذارد و به افرادی که در ارتباط با او قرار دارند، اهمیت زیادی می‌دهد و بسیار زیاد احساساتی است و در همان قسمت اول، که با ماتسوری روبه‌رو می‌شود، به وی قول می‌دهد که، روزی آسمان آبی را به او نشان خواهد داد، بدون اینکه او را از قبل شناخته باشد ویا با او دوست باشد. 

بعد از یوریتو، نوبت به ماتسوری می‌رسد و باید احوالات وی را مشروح شویم. ماتسوری اخلاقی بسیار کودکانه و زود رنج دارد و می‌خواهد هر چیزی را با لگد و ضربات سنگین پا و دست، راه‌ بیاندازد؛ در همان ابتدای قسمت اول، هنگامی که یوریتو با ماتسوری برخورد می‌کند، ماتسوری را در حال لگد زدن به یک بوفۀ ثابت، می‌بیند و در همان لحضات میتوان به کله‌شق بودن ماتسوری پی برد و او را درک کرد.

در پایان نیز لازم است که در مورد آئونو، توضیحاتی را ارائه کنیم. آئونو اخلاقی سرد و خشن دارد و در کمتر لحضات، با افراد مقابل خود، حرف می‌زند و تنها کسی که با آو حرف می‌زند و در تمام طول روز با او است، کویوری نام دارد که خواهر یکی از دوستان یوریتو است، به نام مانا. کویوری نیز مانند آئونو در بیمارستان بستری شده است، اما او یک یاکا نیست و یک انسان واقعی است. آئونو و کویوری زمانی با هم آشنا شدند که، در سالن بیمارستان با هم دیگر روبه‌رو شدند و هر دوتای آنان، در مورد احساسی که در بیمارستان داشتند، یک نظر بودند و آئونو به دلیل استعدادی که در ساختن اوریگامی داشت، کویوری را به سمت خود کشانده بود و هر روز، یک عدد اوریگامی را برای او می‌ساخت و با روشی جالب، هر دو سر اوریگامی را در دستان کویوری می‌چرخاند و کویوری از این کار به شدت لذت می‌برد.

به دلیل اینکه، از اسپویل داستان جلوگیری شود و این امر به تحقق نپیوندد، از تعریف شخصیتهای دیگر موجود در انیمه صرف نظر میکنیم و بحث داستان را در همینجا پایان می‌دهیم و سراغ قسمت‌های دیگر نقد و بررسی میرویم. 

[font=B Badr][/font]
آسمان شب؛ مرادگاه یاکاها

صداگذاری انیمه، بسیار دلنشین و زیبا است و اپنینگ و اندینگ‌های انیمه، بسیار جذاب و گیرا هستند و در طول تماشای این انیمه، هر سکانس آهنگ و وزن خاص خود را دارد و هیچ آهنگی در جایی به کار نرفته است که، مربوط به آن مکان نباشد و باعث به وجود آمدن نقص مصوتی انیمه گردد. به شخصه از اپنینگ این انیمه بسیار لذت بردم و تمامی فریم‌ها و سکانس‌های موجود در اپنینگ این انیمه، بسیار هماهنگ و زیبا کار شده است و آهنگ آن نیز متناسب با حال و هوای انیمه ساخته شده است و احساسی جوشنده و در عین حال، ملایم را به مخاطب ارائه می‌کند. اندینگ آرام و لذت بخش انیمه، متناسب با حال و هوای پایانی انیمه است و دقیقاً با حس و حال پایان هر قسمت متناسب است و فقط در برخی از قسمت‌ها، اندینگ با پایان یافتن قسمت هماهنگ نیست و دلیل آن نیز، کم‌کاریی است که کارگردان انیمه و سازندگان آن، در نحوۀ پایان یافتن انیمه به خرج داده‌اند و پیوندی جداگانه را با اندینگ انیمه، برقرار ساخته‌اند. صداگذاری شخصیت‌ها و نحوۀ بیان تکلم آنان، زیاد جالب نیست و دقیقاً نمی‌توان در مورد عالی بودن آن، اظهار نظر کرد و با قاطعیت گفت که، صدا گذاری آن شاهکار است و دقیقاً نیز نمیتوان گفت که صداگذاری آن، بسیار ساده و ابتدایی است. قاطی شدن صدای زنان با مردان و در هم آمیختگی بسیار بد صدا، در مکان‌های شلوغ و پر سرو صدا، کم بودن تفاوت صدای زنان و مردان، بالا و پایین رفتن صدای افراد و  داشتن نوسانات صوتی و صامتی، تکراری بودن برخی از دیالوگ‌ها، کیفیت کم صدای افراد و مشکل در نحوۀ تکلم آنان، از مشاکلی است که همواره در انیمه‌های این دوره دیده‌ می‌شود و یکی از نکات ضعف انیمه‌های این دوره است.

خلاصه صداگذاری انیمه، بسیار زیبا و روان و گیرا است و آهنگهای موزون و زیبا، بر زیبایی صداگذاری افزوده است و مکلات صداگذاری، فقط در نحوۀ تکلم و صداگذاری افراد و اشخاص موجود در انیمه دیده می‌شود و در اندینگ و اپنینگ‌های انیمه، مشکل چندانی دیده نمی‌شود.