پیروز جنگ کیست؟ کدام گروه؟ با این همه جنگ،کشتار و خون ریزی ها هنوز هم به پایان نرسیده است! بازی های شوتر اول شخص طرفداران بسیار دارند ولی آیا هر بازی در این سبک می تواند موفقیت بزرگی را کسب کند؟ این بازی در 2011 منتشر و به عنوان انحصار کنسول نسل هفت سونی یعنی PS3 به فروش رسید. نمرات این سری واقعا عالی بود برای مثال تمامی نمرات از 85 تا 100 بوده اند. Killzone 3 از آن دسته بازی هایی است که قدرت کنسول سونی را نشان می دهد. سازندگان بازی خیلی بر روی این سری کار کرده اند و از همه نظر، این عنوان موفق بوده است. در ادامه با نقد و بررسی killzone 3 با ما همراه باشید.
داستان بازی
داستان بازی از آن جایی شروع می شود که نیروهای ISA با تمام قدرت به محل فرماندهی Helghast حمله می کنند و رهبر آن ها را می کشند که این کار اشتباه بود. پس از انجام این کار Helghastها با تمام توانایی و قوایی که داشتند به ISA حمله می کند و تمامی صفینه ها، ربات ها و تجهیزات جنگی آن ها را نابود می سازند.اندکی از افراد قادر به فرار می شوند ولی دیگر افراد محکوم به ماندن در سرزمین Helghanها می شوند. پس از گذشت 6 ماه افراد ISA با مخفی کاری تلاش بسیار می کنند تا با مرکز کنترل فضایی برای نجات یافتن خود و تخیله آنجا ارتباط برقرار کنند و زمانی که این کار را انجام دادند، فرمانده کنترل فضایی به آن ها اعلام می کند که در حال حاظر، مذاکراتی با Helghan در حال انجام است و تمامی نیروهای انسانی و ربات های خود را باید تسلیم کنند. در حالی که Helghastها شروع به حمله کرده و Narville را اسیر می کنند. در آن سوی داستان helghan ها بر سر گرفتن قدرت به بحث و دعوا پرداخته اند. یکی از دانشمندان مورد علاقه Visari با تهدید و تفرقه، موفق می شود تا به هدف خود برسد و سر انجام نقشه حمله را عملی کند. در جریان انتقال Narville و همراهانش، به طرز خوف ناکی Sevchenko نجات پیدا می کند(فردی که شما کنترل آن را در دست دارید) و سعی می کند Narville و دیگر نیروها را از کشته شدن نجات بدهد. در حین انجام این عملیّات نجات، آن ها متوجه می شوند که helghastها در حال حمله به زمین هستند. تقریبا می توان گفت داستان بازی آن طور که باید نیست و می توان آن را بهتر ساخت. یک نکته دیگر این است که 3 تا 4 تا دوست یک لشکر را نابود می سازند که قابل باور نیست. روایت داستان نیز با مشکلاتی رو برو است که باز هم سازندگان می توانستند آن را بهتر روایت کنند و کامل تر وقایع مورد نظر را به تصویر بکشند. در کل باید در باره داستان این عنوان بگویم، داستان بازی خوب است ولی در برخی جا ها دارای مشکلاتی است اما نمی توان به داستان بازی صفت بد را داد.
در کل داستان بازی خوب است.
گرافیک ...
پس از موفقیت های نسخه دوم این بازی، انتظار های فراوان می رفت که این سری هم گرافیک چشم نوازی داشته باشد که همین طور هم شد، همان طور که پیش بینی شده بود گرافیک این عنوان واقعا فوق العاده است. طراحی محیط بسیار واقع گرایانه است. دیوار ها، شخصیت های بازی، طراحی چهره ها و لباس ها، ترک های روی دیوار ها و دشمنان و ... بسیار عالی بر روی آن ها کار شده است. همین طور این بازی از نظر گرافیک بصری خیلی خوب کار شده است. جنگل هایی که با جنگل های درحال حاضر زمین تا آسمان فرق دارد، حس غریبی به گیمر را در آن لحضه می دهد. طراحی خرابه ها و ... آنقدر عالی است که بازیباز آن را می بیند، هر لحظه به آن فکر می کند که چیزی بر سر راهش سبز نشود. برف های درون بازی بسیار زیبا است و می توان سرمای درون آن را درک کرد. گرافیک این عنوان استاندارد است تمامی انفجار هایی که در بازی دیده می شود، آتش ها در بازی و یا آتشی که از لوله تفنگ بیرون می آید، نور پردازی زیبا و انیمیشن های نرم، روان و طبیعی از این بازی یک عنوان فراموش نشدنی می سازد. گرافیک هنری این بازی نیز کمک بسیار به این سری کرده است. سازندگان این سری از نظر گرافیک واقعا یک شاهکار را به مردم ارائه دادند. یک همچین گرافیکی در سال 2011 جای تعجب دارد. در کل از نظر گرافیک بازی بسیار عالی است و ...
گیم پلی بازی بسیار عالی است. نوآوری ها زیاد تر شده است و کار کردن با اسلحه ها، تیر اندازی با آن ها خیلی بهتر شده است. کاور گیری ها لذت بخش تر شده است و تیر اندازی با اسنایپ هم خیلی بهتر شده است. در نسخه قبلی کار کردن و تیر اندازی با اسنایپ دارای مشکلاتی بود و این مشکلات، سبب ناراضی بودن گبمر از اسنایپ می شد و بازیباز سمت این اسلحه نمی رفت اما در این سری، شلیک کردن با اسنایپ و نابود ساختن دشمنان، بسیار لذت بخش است. مراحل بازی نیز تنوع بسیار دارد و هیچ کدام شبیه هم نیستند از مراحل جنگلی تا مراحل برفی بازی واقعا لذت بازی را افزایش داده و به گیم پلی این بازی کمک می کند.هوش مصنوعی دشمنان و یاران خود در بازی افزایش یافته. وقتی شما تیر خورده و در حال مردن هستید، دوستانتان با یک وسیله الکتریکی که برق تولید می کند، شما را زنده می کنند ولی در برخی از جاها هوش مصنوعی اندکی مشکل دارد برای مثال شما در حال مردن هستید و همکارتان به جای اینکه شما را زنده کند راه دیگری را انتخاب کرده و اصلا به شما هیچ توجهی نمی کند و شما می میرید. دربازی امکان دارد همیارتان بر اثر شلیک دشمنان صدمه ببیند و روی زمین افتاده و در حال مرگ باشد، آن موقع در یک زمان مشخص شما باید به کمک همکارتان بشتابید و آن را نجات دهید، اگر این کار را در آن زمان مشخص شده انجام ندهید همیارتان می میرد. وسایل نقلیه و اسلحه های متنوع و با کارایی های مختلف بازیبازان را، راضی کرده است. برای مثال یک اسلحه وجود دارد که با شلیک کرده چیزی سبز مانند از آن بیرون می آید و اگر به دشمنان شلیک کنید دیگر چیزی از آن ها باقی نمی ماند. در یک مرحله سوار یک ربات می شوید که تا حد مشخصی می تواند بپرد و سمت راست ربات یک اسلحه نصب است که با استفاده از آن می توانید به دشمنان شلیک کنید، به طور کلی اسلحه ها و وسایل نقلیه هیجان بازی را افزایش داده است. در بازی یک مرحله وجود دارد که شما باید به صورت مخفی کاری پیش بروید، البته می توانید همین طور بکشید و جلو بروید ولی در این صورت بازی خیلی سخت می شود و انواع ربات ها و دشمنان مختلف به سمت شما حمله ور می شوند که شما نمی توانید مقاومت کنید پس بهتان پیشنهاد می کنم این مرحله را با مخفی کاری به پایان برسانید. مخفی کاری نیز یکی از نوآوری ها در این بازی بود که این نیز کمک بسیار می کند. مرحله در جنگل helghan است، جنگلی عجیب با موجودات عجیب. شما یک سلاح با صدا خفه کن دارید که می توانید با استفاده از آن بدون آن که کسی مطلع شود دشمنان را از بین ببرید یا می توانید با استفاده از چاقو دشمنان را از پشت بدون هیچ سر و صدایی، بدون اینکه کسی متوجه شما بشود بکشید. در جنگ های تن به تن نیز می توانید با فرو کردن چاقو در گلوی دشمن، فرو بردن انگشتان در چشم آن ها و یا با کلت گلوله ای در مغزشان یادگاری بگذارید. اگر به صورت تکنفره این عنوان را به پایان رساندید و به نظرتان کم بود، حتما بخش مولتی پلیر را تجربه کنید. بخش مولتی پلیر در این سری بهتر از سری های قبل است. بخش مولتی پلیر بازی جذابیت بسیار به همراه خود دارد و به نظر من یکی از نقاط قوت این سری، همین بخش مولتی پلیر آن است. در کل باید بگویم بخش گیم پلی بخشی فوق العاده است که هر کسی که این سری را بازی کرده باشد، قطعا از این بخش راضی است.
موسیقی و صدا گذاری
صدا گذاری بسیار خوب است. صدای دشمنان، صدای شخصیت بازی، صدای اسلحه و انفجار هایی که رخ می دهد بسیار عالی است و جو خاصی را به گیمر می دهد. موسیقی بازی نیز از آن قسمت ها است که بازیباز را جو گیر می کند. موسیقی بازی از همان اول تاثیر خود را بر روی بازیباز می گذارد. موسیقی حماسی که جنگی پر از خون ، خون ریزی و تکنولوژی را نشان می دهد. در آخر باید درباره موسیقی بگویم، این عنوان از لحاظ موسیقی بسیار کار خود را درست انجام داده و موسیقی عالی را به همراه خود دارد.
سخن آخر
برویم سراغ سخن آخر! با این همه صحبت در باره بازی، قطعا شما الان می دانید بازی چطور است. داستان بازی کمی مشکل داشت ولی این بازی ارزش تجربه کردن را دارد. گیم پلی بازی همان طور که گفته شد عالی بود. گرافیک شاهکاری داشت و موسیقی لذت بخش. پس نتیجه می گیریم KILLZONE 3 عنوانی فوق العاده است.
نکات مثبت: نوآوری در گیم پلی. گرافیک چشم نواز. موسیقی زیبا. مولتی پلیر لذت بخش.
نکات منفی: مشکلاتی در روایت داستان.
نمرات بازی!
داستان: 10.8
گرافیک: 10.10
گیم پلی: 10.9.5
موسیقی: 10.10
نمره نهایی: 10.9
نام بازی:Killzone 3
سازنده: Guerilla Games
ناشر:SONY
پلتفرم:PS3
سبک:شوتر اول شخص
تاریخ انتشار:3 اسفند 1389
سازنده: Guerilla Games
ناشر:SONY
پلتفرم:PS3
سبک:شوتر اول شخص
تاریخ انتشار:3 اسفند 1389
داستان بازی
داستان بازی از آن جایی شروع می شود که نیروهای ISA با تمام قدرت به محل فرماندهی Helghast حمله می کنند و رهبر آن ها را می کشند که این کار اشتباه بود. پس از انجام این کار Helghastها با تمام توانایی و قوایی که داشتند به ISA حمله می کند و تمامی صفینه ها، ربات ها و تجهیزات جنگی آن ها را نابود می سازند.اندکی از افراد قادر به فرار می شوند ولی دیگر افراد محکوم به ماندن در سرزمین Helghanها می شوند. پس از گذشت 6 ماه افراد ISA با مخفی کاری تلاش بسیار می کنند تا با مرکز کنترل فضایی برای نجات یافتن خود و تخیله آنجا ارتباط برقرار کنند و زمانی که این کار را انجام دادند، فرمانده کنترل فضایی به آن ها اعلام می کند که در حال حاظر، مذاکراتی با Helghan در حال انجام است و تمامی نیروهای انسانی و ربات های خود را باید تسلیم کنند. در حالی که Helghastها شروع به حمله کرده و Narville را اسیر می کنند. در آن سوی داستان helghan ها بر سر گرفتن قدرت به بحث و دعوا پرداخته اند. یکی از دانشمندان مورد علاقه Visari با تهدید و تفرقه، موفق می شود تا به هدف خود برسد و سر انجام نقشه حمله را عملی کند. در جریان انتقال Narville و همراهانش، به طرز خوف ناکی Sevchenko نجات پیدا می کند(فردی که شما کنترل آن را در دست دارید) و سعی می کند Narville و دیگر نیروها را از کشته شدن نجات بدهد. در حین انجام این عملیّات نجات، آن ها متوجه می شوند که helghastها در حال حمله به زمین هستند. تقریبا می توان گفت داستان بازی آن طور که باید نیست و می توان آن را بهتر ساخت. یک نکته دیگر این است که 3 تا 4 تا دوست یک لشکر را نابود می سازند که قابل باور نیست. روایت داستان نیز با مشکلاتی رو برو است که باز هم سازندگان می توانستند آن را بهتر روایت کنند و کامل تر وقایع مورد نظر را به تصویر بکشند. در کل باید در باره داستان این عنوان بگویم، داستان بازی خوب است ولی در برخی جا ها دارای مشکلاتی است اما نمی توان به داستان بازی صفت بد را داد.
در کل داستان بازی خوب است.
گرافیک ...
پس از موفقیت های نسخه دوم این بازی، انتظار های فراوان می رفت که این سری هم گرافیک چشم نوازی داشته باشد که همین طور هم شد، همان طور که پیش بینی شده بود گرافیک این عنوان واقعا فوق العاده است. طراحی محیط بسیار واقع گرایانه است. دیوار ها، شخصیت های بازی، طراحی چهره ها و لباس ها، ترک های روی دیوار ها و دشمنان و ... بسیار عالی بر روی آن ها کار شده است. همین طور این بازی از نظر گرافیک بصری خیلی خوب کار شده است. جنگل هایی که با جنگل های درحال حاضر زمین تا آسمان فرق دارد، حس غریبی به گیمر را در آن لحضه می دهد. طراحی خرابه ها و ... آنقدر عالی است که بازیباز آن را می بیند، هر لحظه به آن فکر می کند که چیزی بر سر راهش سبز نشود. برف های درون بازی بسیار زیبا است و می توان سرمای درون آن را درک کرد. گرافیک این عنوان استاندارد است تمامی انفجار هایی که در بازی دیده می شود، آتش ها در بازی و یا آتشی که از لوله تفنگ بیرون می آید، نور پردازی زیبا و انیمیشن های نرم، روان و طبیعی از این بازی یک عنوان فراموش نشدنی می سازد. گرافیک هنری این بازی نیز کمک بسیار به این سری کرده است. سازندگان این سری از نظر گرافیک واقعا یک شاهکار را به مردم ارائه دادند. یک همچین گرافیکی در سال 2011 جای تعجب دارد. در کل از نظر گرافیک بازی بسیار عالی است و ...
در اینجا شما می توانید تصویری از گرافیک این عنوان را مشاهده کنید.
گیم پلی. آن ها بیش ترند ولی بجنگ تا کشته نشوی ...گیم پلی بازی بسیار عالی است. نوآوری ها زیاد تر شده است و کار کردن با اسلحه ها، تیر اندازی با آن ها خیلی بهتر شده است. کاور گیری ها لذت بخش تر شده است و تیر اندازی با اسنایپ هم خیلی بهتر شده است. در نسخه قبلی کار کردن و تیر اندازی با اسنایپ دارای مشکلاتی بود و این مشکلات، سبب ناراضی بودن گبمر از اسنایپ می شد و بازیباز سمت این اسلحه نمی رفت اما در این سری، شلیک کردن با اسنایپ و نابود ساختن دشمنان، بسیار لذت بخش است. مراحل بازی نیز تنوع بسیار دارد و هیچ کدام شبیه هم نیستند از مراحل جنگلی تا مراحل برفی بازی واقعا لذت بازی را افزایش داده و به گیم پلی این بازی کمک می کند.هوش مصنوعی دشمنان و یاران خود در بازی افزایش یافته. وقتی شما تیر خورده و در حال مردن هستید، دوستانتان با یک وسیله الکتریکی که برق تولید می کند، شما را زنده می کنند ولی در برخی از جاها هوش مصنوعی اندکی مشکل دارد برای مثال شما در حال مردن هستید و همکارتان به جای اینکه شما را زنده کند راه دیگری را انتخاب کرده و اصلا به شما هیچ توجهی نمی کند و شما می میرید. دربازی امکان دارد همیارتان بر اثر شلیک دشمنان صدمه ببیند و روی زمین افتاده و در حال مرگ باشد، آن موقع در یک زمان مشخص شما باید به کمک همکارتان بشتابید و آن را نجات دهید، اگر این کار را در آن زمان مشخص شده انجام ندهید همیارتان می میرد. وسایل نقلیه و اسلحه های متنوع و با کارایی های مختلف بازیبازان را، راضی کرده است. برای مثال یک اسلحه وجود دارد که با شلیک کرده چیزی سبز مانند از آن بیرون می آید و اگر به دشمنان شلیک کنید دیگر چیزی از آن ها باقی نمی ماند. در یک مرحله سوار یک ربات می شوید که تا حد مشخصی می تواند بپرد و سمت راست ربات یک اسلحه نصب است که با استفاده از آن می توانید به دشمنان شلیک کنید، به طور کلی اسلحه ها و وسایل نقلیه هیجان بازی را افزایش داده است. در بازی یک مرحله وجود دارد که شما باید به صورت مخفی کاری پیش بروید، البته می توانید همین طور بکشید و جلو بروید ولی در این صورت بازی خیلی سخت می شود و انواع ربات ها و دشمنان مختلف به سمت شما حمله ور می شوند که شما نمی توانید مقاومت کنید پس بهتان پیشنهاد می کنم این مرحله را با مخفی کاری به پایان برسانید. مخفی کاری نیز یکی از نوآوری ها در این بازی بود که این نیز کمک بسیار می کند. مرحله در جنگل helghan است، جنگلی عجیب با موجودات عجیب. شما یک سلاح با صدا خفه کن دارید که می توانید با استفاده از آن بدون آن که کسی مطلع شود دشمنان را از بین ببرید یا می توانید با استفاده از چاقو دشمنان را از پشت بدون هیچ سر و صدایی، بدون اینکه کسی متوجه شما بشود بکشید. در جنگ های تن به تن نیز می توانید با فرو کردن چاقو در گلوی دشمن، فرو بردن انگشتان در چشم آن ها و یا با کلت گلوله ای در مغزشان یادگاری بگذارید. اگر به صورت تکنفره این عنوان را به پایان رساندید و به نظرتان کم بود، حتما بخش مولتی پلیر را تجربه کنید. بخش مولتی پلیر در این سری بهتر از سری های قبل است. بخش مولتی پلیر بازی جذابیت بسیار به همراه خود دارد و به نظر من یکی از نقاط قوت این سری، همین بخش مولتی پلیر آن است. در کل باید بگویم بخش گیم پلی بخشی فوق العاده است که هر کسی که این سری را بازی کرده باشد، قطعا از این بخش راضی است.
موسیقی و صدا گذاری
صدا گذاری بسیار خوب است. صدای دشمنان، صدای شخصیت بازی، صدای اسلحه و انفجار هایی که رخ می دهد بسیار عالی است و جو خاصی را به گیمر می دهد. موسیقی بازی نیز از آن قسمت ها است که بازیباز را جو گیر می کند. موسیقی بازی از همان اول تاثیر خود را بر روی بازیباز می گذارد. موسیقی حماسی که جنگی پر از خون ، خون ریزی و تکنولوژی را نشان می دهد. در آخر باید درباره موسیقی بگویم، این عنوان از لحاظ موسیقی بسیار کار خود را درست انجام داده و موسیقی عالی را به همراه خود دارد.
سخن آخر
برویم سراغ سخن آخر! با این همه صحبت در باره بازی، قطعا شما الان می دانید بازی چطور است. داستان بازی کمی مشکل داشت ولی این بازی ارزش تجربه کردن را دارد. گیم پلی بازی همان طور که گفته شد عالی بود. گرافیک شاهکاری داشت و موسیقی لذت بخش. پس نتیجه می گیریم KILLZONE 3 عنوانی فوق العاده است.
نکات مثبت: نوآوری در گیم پلی. گرافیک چشم نواز. موسیقی زیبا. مولتی پلیر لذت بخش.
نکات منفی: مشکلاتی در روایت داستان.
نمرات بازی!
داستان: 10.8
گرافیک: 10.10
گیم پلی: 10.9.5
موسیقی: 10.10
نمره نهایی: 10.9
تصویری از شخصیت اصلی بازی
نقد ما هم به پایان رسید!