امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دیدگاه خلاق شما
#21
من می رفتم با تمام شرکت ها حرف می زدم و همه رو با هم متحد می کردم و یک شرکت واحد می ساختم بعدش با این شرکت گسترده که داشتم و این همه سرمایه یک بازی می ساختم که کل کره زمین رو شبیه سازی کنه مثل gta فقط gta در جهان :D :D :D  و با تمام شرکت های امنیتی حرف میزدم و چنان قفلی رو بازی می گذاشتم که هیچ کس نتونه براش کرک بزنه و بازی رو با قیمت ۵۰۰ دلار می فروختم و چون هیچ بازی با حال دیگه ای به جز این بازی در جهان وجود نخواهد داشت همه می خرند و بعد هورا همگی پولدار شدیم خخخخخ
اصن تخیل رو کیف کردید؟؟؟!!!!! :D
پاسخ
#22
من یه بازی می ساختم مثل سیمز البته جهان باز مثلGta.میتونی داخلش زامبی بشی ابر قهرمان بشی هکر بشی کلا هرچی که تو واقعیت و تخیل هست.بعد ازدواج می کردی و به بچه هات قدرت هات به ارث می رسید و همین طوری ادامه داشتش.
پاسخ
#23
من بازی gta میساختم سر شار از راز های مخفی همین
پاسخ
#24
با سپاس بسیار از دوستان
منتظر بقیه هم هستیم
دیدگاه و خلاقیت خودتون رو به ما هم بگید
پاسخ
#25
من بازي نمي ساختم
به جاش يك نرم افزار تهيه مي كردم تا باگ ها را از بين ببره
فريم ريت رو روي ٣٠ يا ٦٠ ثابت كنه
بازي هارو روي ١٠٨٠p قفل كنه
اينم كاريه برا خودش :D
[تصویر:  image.jpg]
پاسخ
#26
من یه بازی می ساختم به نام سربازان سگی

اکشن + ترس = انواع و اقسام تفنگ، انواع سلاح های سرد، محیط 100% تخریب پذیر ، اوپن وارلد، پر از استر اگ و

داخل جنگل های استرالیا و کلبه های چوبی و انواع ماشین و کلا همه چی رو آزاد می کردم دقیقا 100 برابر بهتر از

داینگ لایت
ناخدایی خسته در تسخیر طوفانم رفیق
در دل دریا اسیر مکر شیطانم رفیق
صخره ای هستم که سیلی میخورم از دست موج
امپراطوری غم از دست یارانم رفیق
کاش هرگز دل نمی بستم به مرجانهای آب
طعمه ای در کام خشک نارفیقانم رفیق
پاسخ
#27
من یه بازی مثه gta میسازم
یه فرد از افراد fbi میره تا باند قاچاق مواد مخدر رو منحل کنه. بعد میفهمه که رییس fbi رییس باند هم هست. بعد میره تا دستگیرش کنه. بعد از اعتراف میفهمه که رییسشم نفوذی هست و هدف بزرگتر از این حرف هاست. بعد از معامله های زیاد رییس باند رو پیدا میکنه. رییس یه بمب رو منفجر میکنه و جهان وارد جنگ میشه.
تو قسمت دوم بازی ما تو جهان جدیدیم. مثه سریال revelation. گروهی به اسم G-unit تشکیل شده تا جهان رو از دست اون رییسه نجات بده. آخر آخرم می‌فهمیم که همه ی این اتفاقات زیر سر بابای قهرمان اصلیه. این بازی آزادی عمل به معنا. واقعی کلمه وجود داره. جهانش خیلی بزرگه و امکان حمله به کاخ سفید، بانک، سوپرمارکت و...  تو بخش آنلاین وجود داره.
روششم اینطوریه که باید یه گروه با دوستات راه بندازی و سرقت کنی.




کوجیما 2 :D. منم
راستی تنوع میحیطیش رو یادم رفت. با هواپیما به همه جا میتونی بری
پاسخ
#28
داستان بازی سربازان سگی:

سال 2025 ــه  در اسکاتلند جنگلی وجود داره که هر کس برای گردش به آن جا می ره ناپدید می شه گروهی آماده

شدن که برای مبارزه با دشمنان، قراره بعد از ظهر یکشنبه با هلیکوپتر با اون جنگل برن و دشمنان رو نابود کنند.

از هلی کوپتر پیاده میشن و راه می افتن به سوی اونطرف جنگل ساعت 7.30 شب پاییزه گروه گرسنه شدن میشینن

غذایی میخورن و بعد از دمویی به راه می افتن فرمانده دستور میده پخش بشید و بعد از جدایی گروه همه یک به یک

ناپدید میشن و شخصیت بازی (به نام آلکس)منوری رو میبینه و به سرعت میره اونجا بله فرمانده اونجا دل و رودش

ریخته بیرون و گروهی دیگه اونجا نشستند پیش فرمانده آلکس میرسه اونجا: فرمانده چی شده ؟ چی شده ؟

دشمن شکمم رو پاره کرد و... با اون گروه آشنا میشه فرمانده ی گروه دختری زیبا به نام الیه و تصمیم میگیرن که

کلبه ای برای پناهگاهشون پیدا کنند و راه می افتند از دست دشمنا فرار می کنند ویک ماشینی میبینند و سوار 

اون میشن تا دنبال کلبه ای بگردند و بازی از این جا شروع می شود ...

در ضمن داستان بازی رمانتیک،اول شخص شوتر و ترسناکه و صد البته اکشن و سه قسمت به طول می انجامه.
ناخدایی خسته در تسخیر طوفانم رفیق
در دل دریا اسیر مکر شیطانم رفیق
صخره ای هستم که سیلی میخورم از دست موج
امپراطوری غم از دست یارانم رفیق
کاش هرگز دل نمی بستم به مرجانهای آب
طعمه ای در کام خشک نارفیقانم رفیق
پاسخ
#29
ایده ی دومم اینه که یه بازی بسازم مثه آنچارتد.
یه فردی تو یه جزیره به هوش میاد. هیچ چیزی یادش نمیاد. میره میگرده تا اینکه یه پادگان پیدا میکنه. یکی از نگهبان رو میکشه و سلاح به دست میاره. میره و دوتا زندانی رو آزاد میکنه. یه خواهر برادر. بعد برادره میمیره. خواهره به شخصیت اصلی علاقه پیدا میکنه. میرن و میگردن و پادگان های بیشتری پیدا میکنن تا اینکه یه مدرک از هویت فرد پیدا میشه. بعد بازی تموم میشه تا نسخه ی بعد.
نسخه ی بعد خیلی محرمانست. تازه با بازی بالا در یه یونیورسن. این بازی ها انحصاری pc میباشند :cool: :cool: :cool: :cool: :P :P :P :D :D :) :) Confusedhy: Confusedhy:

اسم بازی اول Quarel (نزاع و جنگ) هست.
اسم بازی دوم lost (گمشده ) میباشد

محمد امین جان نظرت رو بگو.
بقیه رو هم برات پ.خ میکنم
این یونیورس 10 تا بازیه. ایده ها رو هم پرداختم :D

راستی بازی Grimm رو هم میساختم. تو سال های 1670 تا 1750 . این بازی هم سبک اساسین. البته خیلی بهتر. باید وسن ها رو پیدا کنی با تبر سرشون رو جدا کنی. بعد باید مراقب دشمنا هم باشی(دروگر ها). ماموران نظامی هم چیزی نباید بفهمن
پاسخ
#30
یه بازی میساختم عین اساسین باشه تو زمان گذشته مثلا قرون وسطایی بعد از همه مهم تر  بازی سرشار از باگ باشه همیم
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان