به آینده خوش آمدید | بررسی 5 هدست واقعیت مجازی برتر

[سجاد محمدی پور]

آمیزه‌ای از علم و فناوری، با طعم واقعیت مجازی

   تلفیق علم و صنعت پس از انقلاب صنعتی ارو‌پا، تحولی در نحوه‌ی زندگی انسان‌ها بوجود آورد. این تحول، سبک زندگی انسان‌ها را نیز تحت‌تاثیر خود قرار داد و از گذشته تا کنون شاهد پیشرفت شگرفی در تمامی زمینه‌ها بوده‌ایم. از این‌ رو، تکنولوژی، صنعت بازی‌های ویدئویی را نیز تحت تاثیر خود قرار داد و زمینه را برای گسترش و ترقی این صنعت فراهم نمود. کنسول‌ها و کامپیوتر‌های خانگی اولین هدف برای پیشرفت در این زمینه بودند و در پی آن، صنعت سخت‌افزار و نرم‌افزار نیز متولد شدند. سال‌ها گذشت و سرانجام ایده‌ی نابی تحت عنوان "واقعیت مجازی" شکل گرفت و مدتی نگذشت که این ایده به مرحله‌ی تولید رسید. محصولی که دنیای سرگرمی‌های رایانه‌ای را تحت‌تاثیر خود قرار داده و فضای آن‌را به طور کلی متحول کرده است. در ادامه باهم به بررسی برترین هدست‌های واقعیت مجازی خواهیم پرداحت.

1- Oculus Rift

   Oculus Rift آمده است که تعریف جدیدی از یک هدست واقعیت مجازی را به تصویر بکشد. شرکت Appole و Oculus اینبار محصولی را تولید کرده‌اند که از نظر سخت‌افزاری قدرت بسیار بالایی دارد و  می‌توان گفت که این هدست، در کنار زیبایی و جذابیت‌های ظاهری، از توانایی‌ بسیار بالایی برخوردار است. اولین عنصری که شمارا غرق در دنیای Oculus Rift می‌کند، تلفیق صدای سه‌بعدی با Motion Tracking (چرخاندن سر و دیدن اطراف به وسیله‌ی عینک) می‌باشد. همین موضوع باعث می‌شود که عواملی مانند تهوع و خستگی چشم‌ها به طور کلی از بین برود و منظره‌ای زیبا از یک دنیای مجازی پدید آید.  این هدست چیزی در حدود 600 دلار قیمت دارد و باتوجه به این موضوع، می‌توان گفت که Oculus Rift مناسب‌ترین گزینه‌ در بین سایر هدست‌های مشابه می‌باشد، اما Oculus Rift به تنهایی کاربردی نخواهد داشت و برای اجرا، نیازمند یک سیستم سخت‌افزاری بسیار قدرتمند (یا به اصطلاح Hight End) است و این موضوع باعث می‌شود که قیمت واقعی این هدست، چیزی فراتر از یک سیستم غول‌پیکر شود! با اینکه قیمت‌های بالا برای فناوری‌های امروزی چندان باعث تعجب نیست، اما Oculus Rift چیزی فراتر از یک هدست معمولی شده و همین موضوع باعث گرانی بیش از حد آن نیز شده است. در دمویی که از سوی شرکت Crytek منتشر شده بود، Oculus Rift مارا در قعر دنیای دایناسورها قرار داد و عمق توانایی‌های این هدست را به نمایش در آورد. در کل می‌توان گفت که Oculus Rift می‌توان شمارا در دنیای مجازی غرق کند و بسته به همین موضوع، قیمت بالایی نیز دارد. محصولی که توسط دو شرکت نامدار در عرصه‌ی تکنولوژی تهیه و تولید شده است و این موضوع مهری بر تایید کیفیت این محصول می‌باشد.

2- PlayStation VR

   آخرین دستاورد شرکت Sony در زمینه‌ی واقعیت مجازی، هدست PlayStation VR می‌باشد. به گفته‌ی سازندگان، این هدست، تجلی قدرت و زیبایی در دنیای مجازی است و کارایی‌های مشابهی نسبت به یک کنسول نسل هشتمی دارد! PS VR قابلیت ردیابی کنترلر‌ها را نیز در ساختار خود جای داده است و این امر، در بهبود کیفیت فنی این دستگاه نقش اساسی را ایفا می‌کند. قیمت کلی این هدست چیزی معادل 400 دلار می‌باشد که با قیمت کنسول‌های نسل هشتمی نیز مطابقت دارد. کیفیت فنی این دستگاه باعث شده است که PS VR یک سر و گردن نسبت به رقبای خود پیشی بگیرد، چه بسا که سازنده‌ی آن نیز کارنامه‌ی درخشانی در عرضه‌ی محصولات دیجیتالی دارد. PS VR می‌تواند تجربه‌ی ارزشمندی از یک هدست واقعیت مجازی را به نمایش در آورد و این درحالی است که قیمت این دستگاه نسبت به رقبای خود نیز بسیار ارزانتر است. از این هدست می‌توان برای تماشای فیلم‌ها و اجرای بازی‌های معمولی استفاده کرد و سازندگان تمام نکات مثبت این دستگاه را در بخش فنی آن گنجانده‌اند. به طور کلی PS VR توانایی اجرای بازی‌های بسیار قدرتمند را ندارد، اما می‌تواند تجربه‌ای شیرین از یک هدست واقعیت مجازی را به مخاطبان القا نماید، از طرفی قیمت این محصول نیز مهر تاییدی بر کیفیت مطلوب آن می‌باشد. مهم‌ترین نکته‌ای که این هدست را نسبت به رقبای خود متمایز کرده است، لیست طولانی بازی‌های آن می‌باشد. در این بین نام دو عنوان Final Fantasy XIV: A Realm Reborn و Star Wars Battlefront به چشم می‌خورد و می‌توان نتیجه گرفت که PS VR انتخاب مناسب‌تری برای دوست‌داران صنعت بازی‌های ویدئویی نسبت به گزینه‌های دیگر می‌باشد.  این هدست در اکتبر سال 2016 میلادی در سرتاسر جهان عرضه خواهد شد.

3-HTC Vive

   می‌توان گفت که هدست HTC Vive قصد دارد با رویکرد کاملا متفاوتی نسبت به رقبای خود پا به عرصه‌ی رقابت بگذارد. این واقعیت مجازی مخاطبان را متقاعد می‌کند که HTC Vive از آن‌ دسته هدست‌هایی است که عمری طولانی دارد و تجربه‌ای بیاد ماندنی از یک دنیای مجازی را به ارمغان می‌آورد. فضای HTC Vive مکانی مناسب برای کاوش در دنیای جاه‌طلبانه‌ای است که اینبار HTC آن را پرورش می‌دهد و ماجراجویی در آن طعمی متفاوت را به مخاطبان القا می‌کند. مهم‌ترین عنصری که در دموهای منتشر شده از این هدست به چشم می‌خورد، آزادی عمل و جلوه‌های بصری باکیفیت آن می‌باشد. این هدست 800 دلار قیمت دارد که چیزی فراتر از یک دستگاه معمولی شده است و با چنین قدرتی، مسلما اجرای عناوین پرقدرت امروزی نیز بر روی این هدست کار بسیار ساده‌ای خواهد بود. برعکس سایر هدست‌های واقعیت مجازی که مخاطبان را نشسته نگه می‌دارند، Vive به صورت مداوم کاربران را به تحرک و گشتن در محیط تشویق می‌کند. در جلوی این هدست، یک دوربین طراحی شده است که به شما امکان مشاهده‌ی دنیای پیرامون خود را می‌دهد تا دیگر خطر برخورد با اجسام دنیای واقعی، شمارا تهدید نکند. به طور کلی می‌توان گفت که HTC Vive آمده است که تصویری متفاوت از یک دنیای توأم با تحرک و نشاط را به ارمغان بیاورد. علاقه‌مندان می‌توانند در آوریل 2016 تجربه‌ی گشت و گذار در دنیای HTC Vive را کسب نمایند.

4-Hololens

   اما می‌رسیم به گران‌قیمت‌ ترین هدست موجود در دنیای واقعیت مجازی. Hololens آخرین محصول کمپانی Microsoft در زمینه‌ی واقعیت مجازی می‌باشد که چیزی حدود 3000 دلار قیمت دارد! سخت‌افزار بکار رفته در این محصول بی‌نظیر ترین جلوه‌های بصری را تولید می‌کند و مهم‌تر از آن، عملکرد خیره‌ کننده‌ی این محصول در بخش صدا و تصویر می‌باشد. Hololens با اینکه قیمت بسیار بالایی دارد، اما می‌تواند اوج قدرت یک هدست واقعیت مجازی را به نمایش درآورد. این سخت‌افزار به‌قدری پیشرفته و تکامل‌یافته است که از این محصول در کاوش‌های بین سیاره‌ای نیز استفاده می‌شود! با وجود سخت‌افزار بسیار قدرتمند، این هدست از زیبایی منحصر به‌فردی نیز بهره می‌برد. حجم کلی این محصول نسبت به سایر رقبا، بسیار کم‌تر می‌باشد و در عین‌حال قابلیت‌های بیشتری را در خود گنجانده است. در کنار قابلیت‌های ذکر شده، Hololens توانایی پردازش بالایی دارد و با سرعت خوبی دستورات را پاسخ می‌دهد. عینک بکار رفته در این محصول نیز قابلیت‌های جالبی دارد. با وجود چنین عینکی، شما همزمان با گشت و گذار در دنیای مجازی، می‌توانید دنیای واقعی را نیز زیر نظر داشته باشید و همین موضوع جنبه‌ی دید را در دنیای مجازی به طور کلی متحول خواهد کرد. چنین قابلیتی، امنیت کاربران را نسبت به اجناس موجود در محیط واقعی نیز افزایش می‌دهد. درکل Hololens تلفیقی از یک تکنولوژی تمام‌عیار در زمینه‌ی واقعیت مجازی با جلوه‌های بصری بسیار پیشرفته می‌باشد که می‌تواند بزرگترین تجربه‌ی مجازی شما در این زمینه را به ارمغان بیاورد. بزرگترین محصول Microsoft در عرصه‌ی واقعیت مجازی قرار است در چهار ماهه‌ی ابتدایی سال 2016 عرضه شود.

5- Sulon Cortex

   Sulon Cortex تلفیقی از زیبایی و هنر سازنده‌ی آن، یعنی AMD می‌باشد که در واقع قدرت‌نمایی این محصول را در بخش سخت‌افزار آن به اثبات می‌رساند. از این گذشته، ظاهر Sulon Cortex بسیار زیبا و کلاسیک طراحی شده است و می‌توان نتیجه گرفت که این محصول در کنار زیبایی، توانایی نسبتا بالایی در اجرا و پردازش دستورات دارد. حرف از سرعت پردازش این محصول شد، باید بگویم که Sulon Cortex در سخت‌افزار خود از تکنولوژی AMD در زمینه‌ی گرافیک و پردازنده‌ استفاده می‌کند و می‌توان گفت در بخش سخت‌ افزار رقیب بزرگی برای Hololens مایکروسافت محسوب می‌شود. این محصول، 4 هسته‌ی پردازنده و 8 هسته پردازنده‌ی گرافیکی دارد و از تکنولوژی DirectX 12 نیز پشتیبانی می‌کند که حاصل آن تصویری با کیفیت 2K خواهد شد. این هدست قابلیت صدای 360 درجه‌ای را نیز در سخت‌افزار خود گنجانده است و این موضوع باعث می‌شود که گشت و گذار در محیط‌های مختلف، تجربه‌ای مساوی با دنیای واقعی را به مخاطبان خود القا کند. این محصول هم‌اکنون در دسترس عموم مردم قرار دارد و کسانی که به زیبایی و کیفیت یک فناوری اهمیت بالایی می‌دهند، Sulon Cortex آن‌ها را راضی خواهد کرد.

دنیایی به وسعت واقعیت

در دنیای مجازی همه چیز به وسعت واقعیت طراحی شده است و سازندگان متناسب به سلیقه‌ها، قابلیت‌های چشم‌گیری در محصولات خود گنجانده‌اند. به طور کلی می‌توان گفت که Oculus Rift تجربه‌ای مانند Sulon Cortex را به ارمغان خواهد آورد و از طرفی هرکدام از این هدست‌ها زیبایی و خلاقیت‌های خاص خود را دارند. اگز از آن دسته کاربرانی هستید که به فناوری و کیفیت یک محصول اهمیت می‌دهید، قطعا Hololens مناسب‌ترین گزینه در این زمینه می‌باشد و متناسب به همین موضوع، قیمت کلی این محصول نیز چیزی معادل یک سیستم غول‌پیکر می‌باشد. Vive نیز تمام ویژگی‌های یک هدست واقعیت مجازی منحصر به‌فرد را در خود گنجانده است و توانایی نسبتا خوبی در زمینه‌ی سخت‌افزاری دارد. از این گذشته نمی‌توان کیفیت و قیمت PlayStation VR را فراموش کرد که در کنار کیفیت، قابلیت‌های بسیار خوبی دارد، چه بسا که سازنده‌ی آن نیز محصولات بسیار قدرتمندی تولید می‌کند. فراموش نکنیم که تمام این هدست‌ها قابلیت‌های بسیار خوبی دارند و از جهات مختلف، تقاوت‌های بزرگی نسبت به هم دارند. به هرحال همه‌چیز به زمان عرضه‌ی این محصولات و تجربه‌ی آن بر‌میگردد و پاسخ سوال‌هایمان تنها با تجربه‌ی این محصولات بدست خواهد آمد...


گالری تصاویر
                 

[RoleX]

اصن نمیدونم چجوری تا مهر صبر کنم که PSVR بیاد

از وقتی معرفی شد ۲ تا سوال مغزمو شدید درگیر کرد

یکیش این بود که همه بازی هارو میشه روش انجام داد یا نه

که جوابمو گرفتم

یکیم این که وقتی VR ‌رو میذاری رو صورتت

تصویری که میبینی

به وضوح همین تصویریه که با چشم خودت میبینی یا نه (زاویه دید)

نمیدونم چجوری منظورمو برسونم

اطراف تصویری که میبینی سیاهه یا هیچ پــِــرتی نداره

در کل امیدوارم سونی ناامیدمون نکنه

[سجاد محمدی پور]

اصن نمیدونم چجوری تا مهر صبر کنم که PSVR بیاد

از وقتی معرفی شد ۲ تا سوال مغزمو شدید درگیر کرد

یکیش این بود که همه بازی هارو میشه روش انجام داد یا نه

که جوابمو گرفتم

یکیم این که وقتی VR ‌رو میذاری رو صورتت

تصویری که میبینی

به وضوح همین تصویریه که با چشم خودت میبینی یا نه (زاویه دید)

نمیدونم چجوری منظورمو برسونم

اطراف تصویری که میبینی سیاهه یا هیچ پــِــرتی نداره

در کل امیدوارم سونی ناامیدمون نکنه

درود بر شما...
وضوح تصویری این هدست، تقریبا در سطح معمولی رو به بالا قرار داره و تو این زمینه نسبت به بقیه‌ی هدست‌ها توانایی کمتری داره...
زاویه دید این هدست 120 درجه هست (117 درجه‌ی خالص)...
قطعا این هدست آینده خوبی داره، چراکه سازندش تو این زمینه‌ سابقه‌ی خوبی داشته...
موفق باشید...

[مجیدنصر]

سلام خدمت سجاد عزیز
مقاله‌ی خوبی بود و اطلاعات خوبی رو در بر داشت و به شخصه اصلا با هدست شماره 5 آشنایی نداشتم و توی این مقاله از وجودش اطلاع پیدا کردم.
به رسم همیشگی میریم سراغ مشکلات
غلط املایی
گذسته
اگز
قابلت‌
و بقیه موارد که با یکبار خوندن حل میشه.
حالا یه چیزی که خیلی روی مخ بود این بود فعل "می‌باشد" بود که تا حالا چند بار توی تمام مقاله ها و یا خبر ها گفتم که نبای داز این فعل استفاده کنید. برای همین جمله ای رو نقل قول می کنم از کسی که قبلا در بین ما بوده و حالا نیست.

بار ها بیان کردم که استفاده از فعل "می باشد " اشتباه است زیرا این فعل در زبان فارسی وجود ندارد و باید به جای آن از "است" و مانند آن استفاده شود

فعلا همین ها بود تا بعدا دوباره اگه وقت شد مقاله رو بخونم و بازم نظرم بدم. چند مورد نیم فاصله هم بود که زیاد مهم نیست و مطمئنا در آینده چنین چیز هایی رخ نمیده.
حتما مقالاتت رو بخون قبل انتشار یا اینکه اگه خودت خسته بودی بده یک فرد قابل اطمینان اون رو بخونه و فقط مشکلاتی مثل همین غلط املایی رو بهت بگه.
موفق باشی
منتظر بقیه مقالاتت هستم.

[سجاد محمدی پور]

سلام خدمت سجاد عزیز
مقاله‌ی خوبی بود و اطلاعات خوبی رو در بر داشت و به شخصه اصلا با هدست شماره 5 آشنایی نداشتم و توی این مقاله از وجودش اطلاع پیدا کردم.
به رسم همیشگی میریم سراغ مشکلات
غلط املایی
گذسته
اگز
قابلت‌
و بقیه موارد که با یکبار خوندن حل میشه.
حالا یه چیزی که خیلی روی مخ بود این بود فعل "می‌باشد" بود که تا حالا چند بار توی تمام مقاله ها و یا خبر ها گفتم که نبای داز این فعل استفاده کنید. برای همین جمله ای رو نقل قول می کنم از کسی که قبلا در بین ما بوده و حالا نیست.

بار ها بیان کردم که استفاده از فعل "می باشد " اشتباه است زیرا این فعل در زبان فارسی وجود ندارد و باید به جای آن از "است" و مانند آن استفاده شود

فعلا همین ها بود تا بعدا دوباره اگه وقت شد مقاله رو بخونم و بازم نظرم بدم. چند مورد نیم فاصله هم بود که زیاد مهم نیست و مطمئنا در آینده چنین چیز هایی رخ نمیده.
حتما مقالاتت رو بخون قبل انتشار یا اینکه اگه خودت خسته بودی بده یک فرد قابل اطمینان اون رو بخونه و فقط مشکلاتی مثل همین غلط املایی رو بهت بگه.
موفق باشی
منتظر بقیه مقالاتت هستم.

ممنون استاد...
لطف کردید که ایرادات مقاله رو به بنده گوش‌زد کردید. اما جا داره یک گله هم بنده از قالب انجمن بکنم. شاید باور نکنید، ولی من این مقاله رو 3 بار بازنویسی کردم و همش بخاطر یک باگ مسخره بود. این آخرین بار هم که داشتم مقاله رو می‌نوشم یک سری مشکلات از دستم در رفت... البته عمده‌ی اون مشلات برمی‌گرده به همین غلط های املایی که اکثرا بخاطر تایپ بود و بنده قبل از اینکه نظر رو ارسال کنید خیلی زود متوجه شدم و تصحیح کردم (بخشی از اون هارو). اما در مورد فعل "می‌باشد" حرفتون کاملا صحیحه... با اینکه خودم هم از این موضوع کاملا آگاهی داشتم، یه جاهایی بخاطر تکرر و تکلف جملات مجبور شدم از این فعل استفاده بکنم. تا الان هم کسی چنین مشکلی رو به بنده نگفته بود و احساس کرده بودم که انجام اینکار از نظر منتقدای ایرانی دیگه مشکلی نداره. عمده‌ی دلیلش هم بر می‌گرده به مقالات سایر دوستان که اون‌ها هم از این فعل استفاده کردن و کسی ازش اشکال نگرفته بود، در نتیجه احساس کردم استفاده از این فعل دیگه مشکلی نداره که کاملا اشتباه فکر می‌کردم.
به هرحال خیلی ممنونم از اینکه برای بنده و مقالاتم ارزش قائل میشید آقا مجید. در آینده طوفانی‌تر و با یک موضوع همه‌پسند بازخواهم گشت (دو روز دیگه)...
بهتون قول میدم که اون مقاله طوفانی در انجمن بپا می‌کنه

[Edge And Christian]

درود سجاد جان  

اولای یه تشکر کنم ازت بابت مقاله خوبی که نوشتی. اون انتظاراتی که ازش داشتم رو برآورده کردی. اشکالات رو مجید جان گفت و اینکه طبق صحبت ها تمام اون اطلاعاتی که لازم بود رو آوردی دمت گرم

به شخصه اگه پول داشتم حتما حتما یکی از اون هدست های پلیستیشن رو تهیه میکردم. ولی خب انتظار دارم که بتونه در آینده [ بعد از عرضه] بازی های Sportsرو هم اجرا کنه.  

واقعا کشتی کج با این خیلی حال می ده. خب دیگه نسل هشتم هستیم باید همه چیز مهیا بشه برای نسل نهم. تمامی اینها فقط یک آزمایش هستند و از نظر من نسل نهم تازه میشه نسل هدست های واقعیت مجازی و هرکدوم به همراه کنسولشون یه دنیا رو برای بازیکن به نمایش میذارن.

بازم بهت تبریک میگم بابت مقاله خیلی خوبت

[Last Warrior]

سلام سجاد جان و خدا قوت بابت نوشتن مقاله
مقاله ی خوبی بود؛ از لحاظ ظاهری که تر‌و‌تمیز و مرتب و از لحاظ نگارشی هم تقریبا بی اشکال . . .  اون مواردی هم که مجید گفت درسته و با یکی دوبار خوندن برطرف میشه و چیز خاصی نیست البته اگه مواردش زیاد نباشه. موارد جزئی دیگه ای هم بود که با یه بار چک کردن می تونی اونها رو هم پیدا کنی.

 از لحاظ محتوایی هم نوشته اطلاعات خوبی رو در اختیار مخاطب قرار میده اما این قبیل مقالات که خیلی جنبه‌ی علمی داره میتونه خیلی راحت به ورطه‌ی خسته‌کننده و خشک بودن بیفته، برای همین باید یکم توشون خلاقیت بیشتری به خرج داد. ممکنه در متن این کار کمی سخت‌تر باشه( که البته اونجا هم میشه باز هم ابتکاراتی به خرج داد) ولی مقدمه و موخره بهترین مکانها برای جذاب کردن یه نوشته‌ست. مقدمه بد نبود ولی فرض کن بعضی از دوستان اصلا با این هدست‌ها آشنایی ندارن  و یا یه فردی برای کسب اطلاعات سرچی میکنه و مقاله‌ی شما رو میبینه و شروع به خوندن میکنه، خب، این دوستان انتظار دارن در ابتدای مقاله یه شِمای کلی از نحوه‌ی کار این هدست‌ها یا دنیا و فضایی که خلق میکنن دستگیرشون بشه، اما مقدمه شما از دوران انقلاب صنعتی(!) شروع میشه و به سرعت میرسه به کامپیوتر و هدست و.م، بدون اینکه اصلا دربارشون به صورت کلی اطلاعاتی بده!  حالا، همون بحث خلاقیت رو میشد با فضاسازی ترکیب کرد تا خواننده کم کم  متوجه کار این هدست ها بشه؛ مثلا چه جوری؟!  مثلا اینجوری:

" تا بحال به این موضوع فکر کرده‌اید که بجای سر‌و‌‌کله  زدن با موس و کنترلر برای دیدن زوایای مختلف سرزمینی همچون اسکایریم، خود درون بازی و درقالب اژدهازاده در مناظر بی‌نظیر آن قدم بزنید؟ کوهستان‌‌های پوشیده از برف را در سمت راست خود ببینید و جنگل‌های مه‌‌‌آلود و اسرارآمیز آن را درسمت چپ، و در همان حال که خیره به بند بند زیبایی‌ها هستید، ناگهان اژدهایی بالای سر شما ظاهر شود! آرزویی محال به نظر می‌رسد، نه؟! اما اولین قدم به سوی این افق به ظاهر دست نیافتنی برداشته شده‌ است، آن هم به کمک دستگاهی که آینده را به چند قدمی ما ‌می‌آورد؛ هدست واقعیت مجازی! . . . "

خب این یه نوشته‌ی فی‌البداهه و یهویی بعنوان مثال و در عین حال با اغراق عمدی بود . . .  نمیگم حالا حتما اول نوشته اینجوری باشه ولی یکم خلاقیت چاشنی کار بشه بد نیست، یا میشه یکم خشکتر یا بهتر بگم با رطوبت کمتر(!) هم نوشت که دیگه لازم نیست در مورد اون هم مثال زد. . . حالا بعد این شروع میشد موضوع هدست رو باز کرد و در موردش توضیحاتی داد تا خواننده بدونه با چه جور وسیله‌ای طرفه.
همین ابتکار و تنوع به خرج دادن های کم و زیاد در طول مقاله و تا پایان اون یکم به مقاله طراوت میده؛ طراوتی هم در خود نوشته و هم در مدل نوشته ( اینا دو موضوع جدا هستن!)
در هر حال اینا مواردی بود که نصفه شبی و خواب‌آلود به ذهنم میرسید!
در کل مقاله‌ی خوبی بود و
موفق باشی

[سجاد محمدی پور]

سلام سجاد جان و خدا قوت بابت نوشتن مقاله
مقاله ی خوبی بود؛ از لحاظ ظاهری که تر‌و‌تمیز و مرتب و از لحاظ نگارشی هم تقریبا بی اشکال . . .  اون مواردی هم که مجید گفت درسته و با یکی دوبار خوندن برطرف میشه و چیز خاصی نیست البته اگه مواردش زیاد نباشه. موارد جزئی دیگه ای هم بود که با یه بار چک کردن می تونی اونها رو هم پیدا کنی.

 از لحاظ محتوایی هم نوشته اطلاعات خوبی رو در اختیار مخاطب قرار میده اما این قبیل مقالات که خیلی جنبه‌ی علمی داره میتونه خیلی راحت به ورطه‌ی خسته‌کننده و خشک بودن بیفته، برای همین باید یکم توشون خلاقیت بیشتری به خرج داد. ممکنه در متن این کار کمی سخت‌تر باشه( که البته اونجا هم میشه باز هم ابتکاراتی به خرج داد) ولی مقدمه و موخره بهترین مکانها برای جذاب کردن یه نوشته‌ست. مقدمه بد نبود ولی فرض کن بعضی از دوستان اصلا با این هدست‌ها آشنایی ندارن  و یا یه فردی برای کسب اطلاعات سرچی میکنه و مقاله‌ی شما رو میبینه و شروع به خوندن میکنه، خب، این دوستان انتظار دارن در ابتدای مقاله یه شِمای کلی از نحوه‌ی کار این هدست‌ها یا دنیا و فضایی که خلق میکنن دستگیرشون بشه، اما مقدمه شما از دوران انقلاب صنعتی(!) شروع میشه و به سرعت میرسه به کامپیوتر و هدست و.م، بدون اینکه اصلا دربارشون به صورت کلی اطلاعاتی بده!  حالا، همون بحث خلاقیت رو میشد با فضاسازی ترکیب کرد تا خواننده کم کم  متوجه کار این هدست ها بشه؛ مثلا چه جوری؟!  مثلا اینجوری:

" تا بحال به این موضوع فکر کرده‌اید که بجای سر‌و‌‌کله  زدن با موس و کنترلر برای دیدن زوایای مختلف سرزمینی همچون اسکایریم، خود درون بازی و درقالب اژدهازاده در مناظر بی‌نظیر آن قدم بزنید؟ کوهستان‌‌های پوشیده از برف را در سمت راست خود ببینید و جنگل‌های مه‌‌‌آلود و اسرارآمیز آن را درسمت چپ، و در همان حال که خیره به بند بند زیبایی‌ها هستید، ناگهان اژدهایی بالای سر شما ظاهر شود! آرزویی محال به نظر می‌رسد، نه؟! اما اولین قدم به سوی این افق به ظاهر دست نیافتنی برداشته شده‌ است، آن هم به کمک دستگاهی که آینده را به چند قدمی ما ‌می‌آورد؛ هدست واقعیت مجازی! . . . "

خب این یه نوشته‌ی فی‌البداهه و یهویی بعنوان مثال و در عین حال با اغراق عمدی بود . . .  نمیگم حالا حتما اول نوشته اینجوری باشه ولی یکم خلاقیت چاشنی کار بشه بد نیست، یا میشه یکم خشکتر یا بهتر بگم با رطوبت کمتر(!) هم نوشت که دیگه لازم نیست در مورد اون هم مثال زد. . . حالا بعد این شروع میشد موضوع هدست رو باز کرد و در موردش توضیحاتی داد تا خواننده بدونه با چه جور وسیله‌ای طرفه.
همین ابتکار و تنوع به خرج دادن های کم و زیاد در طول مقاله و تا پایان اون یکم به مقاله طراوت میده؛ طراوتی هم در خود نوشته و هم در مدل نوشته ( اینا دو موضوع جدا هستن!)
در هر حال اینا مواردی بود که نصفه شبی و خواب‌آلود به ذهنم میرسید!
در کل مقاله‌ی خوبی بود و
موفق باشی

واقعا احساس خوبی دارم وقتی منتقدای بسیار خوبی مثل شما برای بنده و مقالاتم وقت می‌ذارند و با این کارشون باعث دلگرمی بنده میشن. در کل با حرفاتون کاملا موافقم. راستشو بخواین بنده واقعا روی متن مقاله خیلی زوم کردم و دوست داشتم تنوع و ابتکار توش دیده بشه، ولی واقعا دستم خالی بود. از طرفی این مقاله یه موضوع همه‌پسند نیست و بیشتر علاقه‌مندان به تکنولوژی طرف اینجور پست‌ها میان. خیلی تلاش کردم که در داخل متن یک طاوتی به جملات بدم، اما از یه طرف بحث مقاله سر موضوعی بود که نمی‌شد توش آزادانه عمل کرد و از طرفی چندان با روند مقالات جانبی آشنایی نداشتم. در نتیجه تصمیم گرفتم که تمام ابتکار‌ها و طراوت رو بیارم تو بخش ظاهری مقاله! برای مثال تصاوی مقاله، که بنده تصمیم گرفتم تمام عکس‌های موجود در متن پس‌زمینه‌ی سفید داشته باشه تا ظاهر کلی مطلب حداقل زیبا بنظر برسه. حتی اولش تصمیم داشتم بجای تصاویر از GIFها استفاده کنم و اما ترجیح دادم که این اتفاق نیفته (به دلایلی)... در کل بنده به عنوان نویسنده‌ی این مطلب، خودم هم گهکاهی احساس خستگی و یکنواختی بهم دست می‌داد و بابت چنین اتفاقی از همه‌ی کاربران و اساتید عذر می‌خوام...
و اما در مورد بخش مقدمه‌ی این مقاله. در واقع حرفتون درسته، اما بنده تو زمانی که داشتم مقالات و منابع خارجی و ایرانی رو مطالعه می‌کردم، در اغلب موارد از یک مقدمه‌ی تکراری استفاده کرده بودن و به اصطلاح مقدمه‌ای کلیشه‌ای رو ارائه می‌دادن. این شد که بنده تصمیم گرفتم همزمان 5 مقدمه برای این مقاله بنویسم و گزینه‌ای که بنظرم متفاوت‌تر و جدیدتر هست رو انتخاب کنم. همون‌طور که مشاهده کردید مقدمه‌ی مقاله‌ی بنده، با یک بینش متفاوتی بحث در مورد "واقعیت مجازی" رو آغاز کرده اما با این وجود هیچ ابتکاری به خرج ندادم متاسفانه و یه مقدمه‌ی نسبتا معمولی رو پیش گرفتم... در کل نسبت به مقدمه‌ی خودم حس خاصی ندارم و نمی‌تونم بگم خوب بود و همین‌طور نمی‌تونم بگم بد بود!...
در کل از اینکه وقت با ارزشتون رو برای این بنده‌ی حقیر صرف کردید ازتون سپاس‌گذارم و امیدوارم در آینده هم مقالات بنده رو زیر ذره بین ببرید. تمام نکاتی رو که عرض کردید حتما حتما رعایت می‌کنم...
موفق و سربلند باشید

---

درود سجاد جان  

اولای یه تشکر کنم ازت بابت مقاله خوبی که نوشتی. اون انتظاراتی که ازش داشتم رو برآورده کردی. اشکالات رو مجید جان گفت و اینکه طبق صحبت ها تمام اون اطلاعاتی که لازم بود رو آوردی دمت گرم

به شخصه اگه پول داشتم حتما حتما یکی از اون هدست های پلیستیشن رو تهیه میکردم. ولی خب انتظار دارم که بتونه در آینده [ بعد از عرضه] بازی های Sportsرو هم اجرا کنه.  

واقعا کشتی کج با این خیلی حال می ده. خب دیگه نسل هشتم هستیم باید همه چیز مهیا بشه برای نسل نهم. تمامی اینها فقط یک آزمایش هستند و از نظر من نسل نهم تازه میشه نسل هدست های واقعیت مجازی و هرکدوم به همراه کنسولشون یه دنیا رو برای بازیکن به نمایش میذارن.

بازم بهت تبریک میگم بابت مقاله خیلی خوبت

سلام خدت استاد و معلم بسیار خوبم، آقای علی جلیلی...
نظر لطفتونه آقا علی. سعی کردم در حد توانم اولین مقاله‌ی جانبی‌م (به صورت جدی) تو انجمن رو به شکلی قانع‌کننده پیش ببرم. اما حقیقتش اینه که چندان رضایت‌بخش نیست ولی قطعا در اینده در این زمینه هم مقالات موفق تری ارائه میدم. شما نسبتبه بنده خیلی لطف دارین و بنده حالا حالاها بهتون بدهکارم...
اما در مورد PS VR باید بگم که این هدست واقعا عالیه. قیمت کم در کنار قابلیت‌های زیاد، چیزیه که این هدست رو نسبت به بقیه متفاوت جلوه میده. اما به شخصه اگه پولش رو داشتم ( ) میرفتم سراغ Hololens چون فراتر از یه هدست معمولیه... 

درکل ازتون ممنونم که اینقدر برای بنده وقت میذارید و نسبت به مقالاتم چنین نظری دارین... موفق باشید آقا علی

[The White Witcher]

سلام بر سجاد عزیز، 
مقاله بسیار خوب و با کیفیتی نوشتی، ولی چند تا مشکل کوچیک هست که می‌گَمشون:

• اولا که باید بهت آفرین بگم که واقعا به‌خوبی از نیم‌فاصله استفاده کردی و همچنین از «ی» میانجی که نشون می‌ده می‌خوای سطح مقالاتت رو بالا ببری و خودتو آپدیت می‌کنی
  صنعت سخت‌افزار و نرم‌افزار نیز متولد شدند

توی این جمله، ما داریم درباره کلمه صنعت صحبت می‌کنیم و «سخت‌افزار» و «نرم‌افزار»، مضاف‌الیه هستند؛ درنتیجه قعل ما هم مثل صنعت که مفرده، باید به‌صورت مفرد بیاد

• به طور=به‌طور
  در کل می‌توان گفت که Oculus Rift می‌توان 

اینجا بعد از اسم محصول، به‌جای «می‌توان» باید «می‌تواند» بیاد؛ اما به‌دلیل این‌که اگر دو تا فعل از بن مضارع «توان» پشت سر هم بیاد جلوه‌ی خوبی نداره، بهتره از «قادر است» استفاده کنی

• مارا= ما را
  
• نامدار=نام‌دار
  
• ارزانتر=ارزان‌تر
  

  به طور کلی PS VR توانایی اجرای بازی‌های بسیار قدرتمند را ندارد، اما می‌تواند

  
  
  

به طور باید با نیم‌فاصله بیاد و بعد از فعل «ندارد» باید نقطه‌کاما قرار بدی

• گشت و گذار=گشت‌و‌گذار
  

  بالایی دارد، اما

• بعد از دارد باید نقطه‌کاما بیاد
  
• برمیگردد=برمی‌گردد
  

خب شجاد جان، مشکلاتت تقریبا فقط همینا بودن و واقعا مقاله‌ی عالی‌ای نوشتی. خسته نباشی

[سجاد محمدی پور]

سلام بر سجاد عزیز، 
مقاله بسیار خوب و با کیفیتی نوشتی، ولی چند تا مشکل کوچیک هست که می‌گَمشون:

• اولا که باید بهت آفرین بگم که واقعا به‌خوبی از نیم‌فاصله استفاده کردی و همچنین از «ی» میانجی که نشون می‌ده می‌خوای سطح مقالاتت رو بالا ببری و خودتو آپدیت می‌کنی
  صنعت سخت‌افزار و نرم‌افزار نیز متولد شدند
  

توی این جمله، ما داریم درباره کلمه صنعت صحبت می‌کنیم و «سخت‌افزار» و «نرم‌افزار»، مضاف‌الیه هستند؛ درنتیجه قعل ما هم مثل صنعت که مفرده، باید به‌صورت مفرد بیاد

• به طور=به‌طور
  در کل می‌توان گفت که Oculus Rift می‌توان 
  

اینجا بعد از اسم محصول، به‌جای «می‌توان» باید «می‌تواند» بیاد؛ اما به‌دلیل این‌که اگر دو تا فعل از بن مضارع «توان» پشت سر هم بیاد جلوه‌ی خوبی نداره، بهتره از «قادر است» استفاده کنی

• مارا= ما را
  
• نامدار=نام‌دار
  
• ارزانتر=ارزان‌تر
  به طور کلی PS VR توانایی اجرای بازی‌های بسیار قدرتمند را ندارد، اما می‌تواند

به طور باید با نیم‌فاصله بیاد و بعد از فعل «ندارد» باید نقطه‌کاما قرار بدی

• گشت و گذار=گشت‌و‌گذار
  بالایی دارد، اما
• بعد از دارد باید نقطه‌کاما بیاد
  
• برمیگردد=برمی‌گردد
  

خب شجاد جان، مشکلاتت تقریبا فقط همینا بودن و واقعا مقاله‌ی عالی‌ای نوشتی. خسته نباشی

بازهم سلام آقا کوروش.
قبل از گفتن هرچیزی جا داره از شما بابت وقتی که برای این بنده‌ی حقیر گذاشتید تشکر بکنم. از اون مهم‌تر بیان مشکلات این مقاله هست که با افتخار اشتباهاتم رو می‌پذیرم. خب حرفاتون کاملا درسته و بنده هم فقط می‌تونم به شما این قول رو بدم که این اشکالات در آینده در مقالات بنده دیده نخواهند شد (و یا به حداقل می‌رسن). جا داره یه دفاعی هم از خودم بکنم، با اینکه اشکالات ذکر شده تقریبا هیچ توجیهی نداره، اما باید بگم مشکلات انجمن هم در بوجود اومدن این ایرادات دخیل بوده. شاید باورتون نشه ولی مقاله‌ی ابتدایی بنده اصلا این نبود و سر یه اشتباه (یا باگ) همش حذف شد و من مجبور شدم که دوباره مقاله رو بنویسم... دقیقا دو روز پیش بود که می‌خواستم مقاله رو ارسال کنم که متاسفانه به دلایل بسیار عجیبی مقاله ارسال شد، اما وارد انجمن نشد!! این شد که بازهم همه‌ی تلاش‌هام خراب شد و من موندم و یه مقاله‌ای که بایستی از اول نوشتنش رو شروع می‌کردم (البته بخشی از اون مقاله در نرم افزار ورد ذخیره شده بود)... به هرحال تقصیر رو گردن کسی نمی‌اندازم و اشتباهاتم رو قبول دارم ولی می‌تونم بگم که اکثر مشکلات اعم از ایرادات املایی و نگارشی بر می‌گرده به بازنویسی این مقاله برای بار سوم...
در کل ازتون خیلی ممنونم و امیدوار در آینده هم مقالات بنده رو زیر نظر بگیرید. خیلی خیلی ممنون...