انتقام مافیایی | اولین نگاه به عنوان Mafia III

[Writer Bot]

---

• توجه شود که این مقاله حاوی اسپویل داستانی کل مجموعه عنوان Mafia III است. و خواندن این بخش داستانی به آن دسته که هنوز آن را تجربه نکرده اند و می خواهند به زودی آن را تهیه کنند توصیه نمی شود.
  

همه ما بازیباز ها حداقل با یک عنوان خاطره داریم، هیچ بازیباز یا به اصطلاح گیمری نمی تواند این را تکذیب کند. چون زندگی ما در آن ها جریان دارد و نظاره گر تمام اتفاقات پیش آمده آن ها هستیم و تمام لحظات شاد و غمگین را در کنار آن ها تجربه می کنیم. شما با چه عنوانی زندگی کرده اید؟ این جا است که یک عنوان خود را در ذهن نمایان می کند و آژیر خاطرات ما به صدا در می آید. احساسات حرف اول را می زند، در واقع عنوانی باید مدنظرتان باشد که احساسات شما را برانگیزد و اشک های فراوانی در تمام لحظات خود از گونه بازیبازان سرازیر کند، بر عکس این هم وجود دارد و ممکن است با لحظات طنز گونه و شاد قلب بازیباز را قرص کند. مسلما خیلی از بازیبازان با دو عنوان بازی مافیا خاطرات بسیاری دارند. سری که از سال 2002 توسط 2k منتشر و چنان زلزله ای در صنعت دنیای بازی ها به بار آورد که انقلابی جدید از سری های جهان باز به راه انداخت. نگاهی به تاریخچه این مجموعه ارزشمند و به یاد ماندنی می اندازیم و سپس به پردازش مقدمه می پردازیم:

هیچوقت توماس آنجلو را به یاد نخواهیم برد، در اولین سکانس مافیا1 که در سال 1938 با نمایی زیبا از شهر آغاز می شود که خیلی از ما بازیبازان با این صحنه خاطره داریم، تماس تکیه بر ماشین و مشغول سیگار کشیدن است. با ژست او می شود فهمید از همان اول یک مافیا زاده است. همانطور که از دنیا بی خبر سیگار می کشد، ناگهان دونفر دوان دوان به سمت او می آیند و با تهدید اسلحه به اجبار او را مجاب به نشستن در داخل ماشین و رانندگی می کنند. متوجه می شود این دونفر که خیلی هم از ترس پریشان هستند تحت تعقیب چند غریبه هستند. آن ها به توماس دستور می دهند که باید از دست این چند نفر بگریزند، توماس هم که یک راننده کاربلد، از پس وظیفه اش به درستی بر می آید و کاری می کند که آن ها را گم کنند. پس از رهایی از کند دشمنان آن ها از او می خواهند که به بار دون سالیاری(درپایین شما را با او آشنا می کنم) حرکت کند؛ که اگر آن ها را به مقصد مورد نظر برساند دست از سرش بر می دارند. پس از آن که توماس آن ها را جلوی در بار سالیاری پیاده می کند، ناگهان یکی از آن ها بسته ای به توماس می دهد.او نگاهی به بسته می اندازد و متوجه می شود که از پول پر شده است. دقیقا فردای آن روز وقتی توماس مشغول استراحت است، چند نفر قوی هیکل به او حمله و با ضربات پی در پی چوب او را در حد مرگ می زنند. او که پس از ضربات پی در پی پا به فرار می گذارد، به سمت بار دون سالیاری می رود و به آن جا پناه می برد، افراد سالیاری دمشنانی که در حال تعقیب توماس  بودند را کشته و از توماس با استقبال گرم پذیرایی کردند. سالیاری که متوجه می شود که می خواهند این راننده را آزار کنند، برای تامین امنیت توماس او را به عنوان راننده خود می پذیرد و وظیفه تامین امنیت او را بر عهد می گیرد. اما؛ قضیه به همین جا ختم نمی شود،توماس در کنار رانندگی استعداد های فراوانی برای شکوفایی دارد. در یکی از مراحل توماس ثابت می کند که هوش بالایی در استفاده از اسلحه و نشانه گیری دارد و بعد از این کار خود را تحت عنوان آدم کشی در این گروه ادامه می دهد و پس از گذشت اندکی به یکی از حرفه ای ترین قاتل ها تبدیل می شود. با شخصیت دون سالیاری  آشنا شوید:

1.  دون سالیاری:
   

شخص مدیر و اول خانواده که پیرمردی با ابهت و با تدبیر است که مدیریت و نظارت بر همه کارهای این خانواده مافیایی به دست اوست. او فردی بسیار دقیق است که باید بگویم در کارهایش هم به قدر زیادی جدی می باشد. لازم به ذکر است او آنقدر نزد افرادش قابل اعتماد است که زیر دستانش بدون هیچ چون و چرایی دستور او را اجرا می کنند.

• عظمت از چشمان این مرد می بارد
  

8سال گذشت و یک نسخه دیگر مافیا در 23 اگوست 2010 معرفی شد که این بار هم نسخه دومش خوش درخشید و بسیار بازخوردهای فراوانی از سرتاسر جهان و از سوی منتقدین داشت. این نسخه که روایتگر مردی جوان به نام ویتو (Vito Scaletta)است. وی که بسیار خوشتیپ و خوش قیافه است فردی بسیار شجاع می باشد و اگر هدفی داشته باشد، شک نکنید برایش تا پای جان می جنگد و گاهی این عادت هایش برایش دردسر ساز می شوند. ویتو اصالتا ایتالیایی و اهل جزیره سیسیل است. پدرش اوضاع مالی خوبی نداشته و برای پیدا کردن کار مناسب با پول و وقت کافی، ویتو و خواهرش را در سنین کودکی رها و به آمریکا سفر می کند تا اوضاع زندگیشان را سر و سامان دهد. زندگی آن ها در آمریکا هم همان وضع است و سامان نیافته، ویتو نوجوان با پسری به نام جو (Joe) آشنا می شود. کمی از اشنایی آنان نمی گذرد و طولی نمی کشد که این دو صمیمی می شوند، از آن جا که خانواده جو هم وضع مالی خوبی ندارند پس جو و ویتو تصمیم به سرقت از مغازه ها می گیرند؛ اما وقتی به مغازه جواهرفروشی دستبرد می زنند جو با جواهرات فرار می کند و ویتو قربانی دزدی از مغازه طلا و جواهرات و توسط پلیس دستگیر می شود. اما اتفاق جالب این است که این وقایع همزمان با جنگ جهانی دوم همراه می شود و دولت مژده می دهد که اگر زندانی به جنگ برود و بعد از تمام شدن زنده بیرون بیاید آزاد می شود. ویتو هم از این فرصت استفاده کرده و به جنگ می رود و با تنی سالم به خانه برگشته و از زندان آزاد می شود.

• مدل ایتالیایی!
  

اما این بود تاریخچه کلی مافیا 1و2 و سال 2016، یعنی همین سالی که در آن قرار داریم مافیا 3 منتشر می شود. تاریخ انتشار به صورت رسمی هنوز از سوی 2K اعلام نشده؛ اما طبق احتمالی که  توسط خرده فروشی گیم استاپ داده شده که بسیار هم معتبر و منبع خوبی است نسخه سوم مافیای جهان باز در تاریخ 26 آوریل 2016 (7اردیبهشت1395) انتشار جهانی پیدا می کند. لازم به ذکر است نسخه سوم بر روی پلتفرم های مایکروسافت ویندوز، اکس باکس وان و پلی استیشن 4 قابل اجراست و برای دارندگان هر یک از این پلتفرم ها بسی خوشحالی است. اطلاعات زیادی از این عنوان به دست نیامده؛ اما در جریان نمایشگاه گیمزکام نشان می داد که ما یعنی بازی کننده کنترل شخصیت لینکلن سرباز اسبق جنگ ویتنام را در دست داریم که دنبال انتقام به سبک مافیایی است. اتفاقات بازی در سال 1968 و در شهر نیو اورلان آمریکا جریان پذیر است. در ادامه نگاهی به تک تک بخش های بازی می اندازیم و باید ببینیم طبق احتمالات چه چیزی دست ما را می گیرد و آیا Hanger 13 یا 2K Czech این بار هم موفق می شوند؟ یا با افت عنوان جدید مافیا همراه هستیم.

• Mafia III
  

---

• تاریخ انتشار:2016، تاریخ دقیق مشخص نیست.
  
• پلتفرم ها: مایکروسافت ویندوز، پلی استیشن4 و اکس باکس وان
  
• سازنده: Hanger13 And 2k Czech
  
• منتشرکننده: 2K
  

---

2K استودیو قبل از استودیو هنگر13( Hanger 13 ) ایده های نوآورانه ای بر سر داشت، هدفش این بود که شهری برای بازی انتخاب کند که برازنده او باشد و دوران ساز این عنوان زیبا باشد.

شهری که تحمل سنگینی جنایات مافیایی را داشته باشد و برای یک سری بزرگ لیاقت کافی را دارا باشد. پس تصمیم بر این گرفته شد که شهر نیو اورلان به عنوان مقصد لینکلن انتخاب شود. و با این کار تصورات ذهن خود را تصویر سازی کرد که با ایجاد فضایی ناب حوادث را در آن به نمایش بازیبازان بگذارد. شهر و مکانی بسیار مناسب که برای معرفی شخصیت فقیر که با جرم و جنایت خود را بزرگ می کند و می خواهد انتقام خودش را بگیرد. تنها و تنها یک هدف در این میان بود و می خواستند دامنه ایتالیایی مافیا را گسترده تر و پا به فراتر گذارند. بحث این جاست که مافیا فقط یک دسته ایتالیایی نیست و می تواند حتی به گروهی ایرلندی یا دورگه آفریقایی و آمریکایی هم گفته شود پس کمی خلاقیت لازم بود برای معرفی یک گروه دورگه جدید. خیلی از جامعه بازیبازان از گفتن این جمله ترسیده و با خود می گویند: شاید دیگر شاهد ایتالیایی ها نباشیم، باید بگویم که اشتباه فکر می کنند، زیرا همواره دسته ایتالیایی برتر هستند و از کلیدی ترین گروه های این عنوان اکشن هستند. اما پس از انتخاب شهر و این که مافیای جدید در کجا به تصویر کشیده شود، که سازندگان مکان خوبی هم انتخاب کرده اند، مبحث زمان است که یکی از قطب های مهم بازی به شمار می رود و باید به درستی انتخاب شود. استودیو هنگر 13 تصمیم گرفت بدترین و پر فراز و نشیب ترین سال آن دوران آمریکا را انتخاب کند تا به خوبی معنای بدختی به بازیکن القا شود. حالا با خود می پرسید که سال 1968 چه خبر بوده و چرا به عنوان سالی آشفته برگزیده شده؟ جواب شما پیش ماست. در واقع در آن دوران کشور درگیر جنگ با ویتنام بود و تحت شعاع مبارزه ای بزرگ قرار داشت. مردم زجر دیده برای حق شروندی خود به بیرون آمده و جریانات حق شهروندی را به اجرا گذاشته اند. آزاد خواهی زنان، قتل یکی از مهم ترین سناتور های آمریکا به نام رابرت اف کندی که مقامی برتر و مطرح داشت از مهم ترین چرخه های این اعتراضات گسترده بود. در این سال ها زمان مناسبی برای تشکیل گروه های جنایتکار و خلافکار بود و جو آن به خوبی منتقل کننده دوران بدبختی جنگ با ویتنام و اعتراضات شهروندی است. همه این ها دست به دست هم دادند تا استودیو هنگر13 دستش برای طراحی یک ضد قهرمان باز باشد و به راحتی یک شخصیت با خل و خوی جدید خلق کند که نامش لینکلن کلی باشد. این شخصیت عجیب که یکی از کهنه کاران جنگ ویتنام است و دشمنی خونی با رئیس جنایتکاران به نام ( سال مارکانو ) دارد که در جدی بودنش شکی نیست و می خواهد انتقام بگیرد. اگر کنجکاو به دلیل به وجود آمدن این دشمنی هستین پس ادامه را از دست ندهید. ماجرا از این قرار است لینکلن آنطور که بنظر می آید یتیم بود و پدر و مادری نداشته پس خانواده ای آن را به فرزندی قبول می کنند ولی طولی نمی کشد که افراد مارکانو اعضای این خانواده را می کشد و از خوش شانسی لینکلن، او زنده می ماند و قسم می خورد تا انتقام خانواده نا تنی اش را بگیرد و به آن ها نشان دهد که حس و حال او بعد از مرگ اعضای خانواده اش چیست. لینکلن خودش تنها از پس کارها بر نمی آید و به سرش می زند که هنوز دو نفر پست او هستند، اولین شخصی که یار و یاور لینکلن است و مانند کوه پشتش ایستاده پدر جیمز نام دارد. او مدیریت و مسئول یتیم خانه ای است که لینکلن در آن بزرگ شده و قد کشیده، بعد از جنگ هم لینکلن پیش او مانده بود. پدر جیمز مخالفتی برای انتقام از مارکانو ندارد و تازه لینکلن را ترغیب به کشتن او می کند. بر این اساس پدرجیمز همیشه به لینکلن کمک می کند؛ اما یک چیز را نباید فراموش کرد که بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند، پس همیشه پدر جیمز نگران صدمه دیدن لینکلن است و می داند که اگر آسیبی به لینکلن وارد شود او هم ادامه ای برای زندگی نمی بیندف پس همیشه مراقب اوست. اما فرد دیگری که معرفی می کنیم یک مامور CIA است که همراه با لینکلن در جنگ شرکت کرده اسمش جان دانوان است. او که فردی بسیار بی رحم است، که وقتی اسلحه ای به او بدهید و دشمنان حمله کنند و قاطی مردم باشند او همه را می کشد و ترتیب و دسته بندی آن ها را به خالق هستی می سپارد و معتقد است همه افراد مقابل و دشمن را باید کشت. به همین جهت او لینکلن را به جهتی از انتقام بی رحمانه هدایت می کند. این دو شخصیت یعنی دانوان و جان همیشه و در همه حال لینکلن را همراهی خواهند کرد و او را حمایت می کنند؛ اما لینکلن می داند که سه نفر برای پایین کشیدن مارکانو دیکتاتور و رژیمش کافی نخواهد بود، پس به این جهت با افراد دیگری هم پیمان می شود. 

• این کاور پر معنی، بیانگر تمامی حوادث پیش آمده این سری مافیا است. آنقدر مفهوم و عمق خاص و زیبایی دارد که این همه اتفاقات را در یک تصویر به نمایش درآورده.
  

معرفی شخصیت ها:

---

سمت راست(ویتو اسکالتا): حضور او یکی از قوت قلب های بازی است و حرف های زیادی از گذشته برای ما آورده، حالا چند سال گذشته و می بینید که ویتو چقدر شکسته شده است. او شخصیت اصلی بازی Mafia II بود و حالا برگشته تا به کمک لینکلن آید.

سمت چپ(بروک): او رئیس و فرماندار دار و دسته ایرلندی است که فردی نژادپرست است و از همه اینها که بگذریم دشمنی جدی با مارکانو دارد و خواستار قتل اوست. 

وسط(کاساندرا): او رئییس گروه Haitian است. فردی که موقعیت را مناسب دیده و معتقد است که بهترین زمان به قتل رساندن مارکانو به کمک لینکلن است.

---

طبق یک اصول و اساس منطقی مجموعه مافیا، باز هم تمرکز سازنده این عنوان بر روی ساخت مراحل جدید و ایجاد داستانی برای درگیری ذهن بازی کننده است و خواستار این است که ماموریت ها به داستان تکیه کنند و به هم متصل باشند. در این مدت زیاد که 5 سال از انتشار نسخه قبلی گذشته، آن ها فرصت زیادی برای رشد عنوان جهان باز خود داشته اند و می توانند در این زمینه پیشتاز باشند و دنیایی طراحی کنند که بتوانیم در آن جست و جو کنیم و هر زمان نکته های جدیدی کشف کنیم. این قابلیت یعنی گردش و جست و جو در جهان باز در نسخه 2 سری مافیا می توانیم بگوییم افتضاح به تمام معنا بود و هیچ مرحله فرعی و یا نکته قابل کشفی نبود که بازیکن قادر به بازی باشد و لذت ببرد و فقط مراحل اصلی آن که بعضا تکراری بودند وجود داشت. سازندگان حالا می توانند با جبران گذشته مراحل فرعی و نکات مخفی برای بازی در نظر بگیرند که لذت یک گشت و گذار حرفه ای را شاهد باشیم و هر لحظه چیز های جدیدی کشف کنیم. در واقع هیچ انگیزه ای برای گشت در محیط بازی برای بازیکن نبود، چون هیچ چیز جدیدی وجود نداشت. در صورتی که یک جهان باز نباید اینگونه باشد و باید دنیایش بی کران و پر جزئیات باشد. ولی الان هنگر13 عبرت گرفته و فهمیده باید دنیایی پویا بسازد که تجربه فراوانی از گشت و گذار به دست آوریم و طبق شایعات و احتمالات در این کار بسیار موفق بوده. البته به بازیکنان باید ثابت شود و حرف فقط کافی نیست و گفتنش از انجام دادنش راحت تر است که از قدیم گفتند: شنیدن کی بود مانند دیدن. این جمله به راحتی برای این بخش صدق می کنه. باید بگوییم حفظ یک داستان پیچیده در یک جهان باز راحت نیست و خیلی تعداد محدودی هستند که موفق به انجام آن می شود و این عناوین محدود هم اکثرا مشهور هستند. در واقع باید داستان حول محور محیط بازی باشد و با هم مرتبط شوند و اگر عکس این اتفاق بیفتد بازیکن گیج خوهاد شد و از جزئیات بازی خبر دار نمی شود و سر در نمی آورد. به ندرت مشاهده کرده ایم که یک جهان باز با مرحله های فرعی خود باعث تغییر مسیر داستان اصلی و به سمت دیگری صعود کند. قرار است که این مسئله در mafia III مورد اهمیت باشد و مراحل جانبی مسیر خود را طی کنند. باید بگوییم مهمترین مراحل جانبی عبارتند از شکار کردن، جمع آوری وسایل مهم و یافتن عتیقه و اشیای قیمتی. دیدن گیم پلی بازی در همان وهله اول همه چیز را اثبات نمی کند؛ ولی تا حدودی از اولین تریلر می توان حدس زد که موفق بوده یا خیر؟
تجربه من در سری بازی های Mafia نشان می دهد که بخش عظیمی از مبارزات، همراه با وسیله نقلیه است و شما با ماشین باید افراد دشمن را سرنگون کنید و در واقع هسته و بخش مرکزی مبارزات رو وسایل نقلیه تشکیل می دهند. در بسیاری از عناوین اکشن مشاهده کردیم که اگر همراه با ماشین هستیم و دشمن با وسیله نقلیه دیگر به دنبال ماست می توانیم سر خود را بیرون برده و شلیک کنیم. در واقع این چالش صدمه جدی در مواقع اکشن به راننده می زند و تجربه رانندگی را برای بازیکنان تلخ می کند؛ اما مکانیزم جدید Mafia III به شما اجازه می دهد که تمام تمرکز و حواستان به رانندگی خود باشد؛ البته به این معنا نیست که دیگر نتوانید شلیک کنید و دشمنانتان را از بین ببرید. آپگرید کردن ماشین ها هم کلاس خود را دارد و لینکلن قادر همه نوع مدل ماشینی از هر نوع حالا از ماشین های عضله ای گرفته تا اسپورت در گاراژ خود حداقل یکی را داشته باشد و تا حد توانش آن را آپدیت کند و توانی هایش را در هر مرحله آپگرید کند، که در این صورت استحکام و زیبایی ماشین بیشتر و داستان جذاب تر می شود. شما برای آپگرید ماشین خودتان باید در مسابقه های مختلف برای به دست آوردن وسیله موردنظر شرکت کنید و باید برای آن بجنگید و اگر بردید، آن را تصاحب می کنید.
برای آپگرید کردن سلاح یا ماشین، سلامتی، نیرو باید در چالش های مختلف برنده از میدان خارج شوید و امتیازات لازمه را کسب کنید. همانند نسخه قبل هم هر چیزی را می توانید بردارید و همه اشیاء قابل دسترس هستند.
به گفته سازنده هم بازی درگیر مشکلات فنی نخواهد بود. اندی ویلسون تهیه کننده اجرایی بازی mafia III در مصاحبه ای اعلام کرده که وضعیت بازی هنگام انتشار مثال زدنی است:

---

• ما نمی خواهیم عنوانی با مشکلات فنی فراوان عرضه کنیم. مطمئن باشید. ما از کاری که در حال انجام آن هستیم، بسیار آگاهیم. کاملا مشخص است که ما هنوز در نیمه راه توسعه بازی هستیم
  

---

در بخش دیگری از مصاحبه اش اعلام کرد که تا زمان تمام شدن بازی صبر می کنند و عجله ای برای انتشار آن ندارند. این مسئله اثبات می کند که می خواهند عنوانی بدون مشکلات ریز و درشت عرضه کنند:

---

• من فکر می کنم بازی ساخته ایم که می تواند با بهترین ها رقابت کند. پس من نگرانی بابت آن ندارم.
  

---

• انتظار می رود گیم پلی بازی روان و خوش ساخت باشد
  

یکی از عواملی که استودیو سازنده بازی یعنی هنگر13 به آن توجه زیادی داشته کنترل ماشین ها بر اساس فیزیک است، که در مافیا2 هم شاهد آن بودیم. در واقع باید طوری این بخش را طراحی کنند که بازیکن حس دهه 60 را در خود حس کند و حس تازه ای نسبت به سیستم رانندگی این عنوان داشته باشد. در واقع تصمیم اول سازندگان سرعتی و سریع کردن ماشین های اسپورت و عضله کردن ماشین ها و چاق نشان دادن آن ها بوده که بازیکن با سرعت بالا بتواند دریفت های لذت بخشی بزند، که به گونه ای ارتباط برقرار می کند. خیلی عالی می باشد که مثلا دارید با سرعت 100 کیلومتر بر ساعت حرکت می کنید و برای لذت خودتان ناگهان دکمه ترمز را با جهت فشار دهید و با دریفت زدن خوشحال شوید. ماشین های نوستالزی آمریکایی آن زمان هم در نوع خود جالب طراحی شده و با اولین گیم پلی بازی فهمیدیم چقدر در بازی طراحی شان عالی صورت گرفته. منظورم همان ماشین های عضله ای آمریکایی می باشد که در بازی هم وجود دارند.

مصاحبه ای با کارگردان خلاق عنوان Mafia III و توضیحاتی راجب به قابلیت های لینکلن:

---

• ما همیشه می خواهیم در بازی مهارت ها و قابلیت هایی را برای بازیباز طراحی کنیم. بنظر من این یک ایده جذاب است که ترکیبی از چالش و انتخاب را برایتان فراهم می سازد. شما دوست دارید چیزی داشته باشید تا توسط آن بر دشمنانتان غلبه کنید؛ اما، در عین حال می خواهید برای چگونه انجام دادن این کار گزینه هایی هم داشته باشید.
  

---

هیدن بلک من ادامه می دهد:

---

• برای مثال در مورد خودروها ما قابلیت شلیک در حال رانندگی را میسر ساخته ایم؛ اما، هدف ما در این مورد این نیست که شلیک کردن برای شما سخت شود، بلکه هدف آن است که در چنین شرایطی رانندگی کردن برایتان چالشی بزرگ باشد.
  

نگران صداگذاری شخصیت لینکلن هم نباید بود، چرا که آقای کینگزبوری قهرمان سابق UFC در جدیدترین توئیت اش در جدیدترین قسمت پادکست  Joe Rogan اعلام کرده که صدا گذاری توسط خودش انجام شده.  صداپیشگی خوب یکی از مهم ترین ملاک های ارتباط برقرار کردن بازیکن با شخصیت اصلی و دیگر شخصیت های بازی است. فکر می کنید آقای کینگزبوری از پس وظیفه خود به خوبی بر می آید؟ اطلاعات دیگری توسط صداپردازی ها در دسترس نیست و بزودی باید منتظر اخبار جدید باشیم.

آیا می دانید های Mafia III:

• در بازی هر وسیله ای قابل دسترس است و می توانید آن ها را جمع آوری کنید مانند کتاب، سکه، مجلات و ....
  
• به برخی از پرسش های به وجود آمده ذهنتان در نسخه 2 طی مراحل کم کم پاسخ داده خواهد شد، مانند اینکه چه بلایی سر Joe آمده یا .......
  
• بعد از اتمام مراحل اصلی بازی می توانید مانند بسیاری از بازی Open World به گشت و گذار بپردازید و مراحل جانبی را تکمیل کنید.
  
• قسمت سوم از عنوان Mafia بسیار خشن خواهد بود و شما طی مراحل شاهد شکنجه های عذاب آوری هستید که باید از دشمنانتان بازجویی کنید و برای به حرف آوردن آن ها باید شکنجه شان کنید. 
  
• در این عنوان می توانید با دیگر گروه ها ارتباط برقرار کنید و با آن ها متحد شوید؛ البته، این ویژگی هنوز به طور رسمی اعلام نشده.
  
• کل بازی در 9 ماه رخ می دهد پس تنوع آب و هوایی زیاد نداشته باشید به مانند برف، بلکه فقط شاهد باران هستیم و اثر گذاشتن آن بر روی رانندگی.
  
• در بازی بخش آموزشی وجود دارد. البته نباید انتظار داشته باشید که این بخش طی رخدادهای جنگ ویتنام رخ دهد، یا مانند موردی که در Mafia II شاهد بودیم، بلکه تمام تمرکز بخش آموزشی چگونگی نشان دادن جو حاکم بر شهر نیو اورلان و شخصیت های جدید می باشد.
  این دانسته ها توسط مجله گیم اینفورمر منتشر شده و آن ها را هیدن بلک من لو داده.
  

• چه چیزی در انتظارمان است؟
  

Mafia 3 هم معرفی شد و چقدر زمان سریع گذشت، انگار تازه با شخصیت دون سالیاری آشنا شده بودم. انتظار می رود که این نسخه سری مجموعه بازی مافیا هم موفق شود و باز هم خاطراتی در ذهن بازیکنان کهنه کار خود باقی بگذارد و جواب انتظارات و این همه صبر برای انتشار را به علاقه مندان خود بدهد. با این که نسخه سوم داستان پیچیده ای دارد و هر مرحله فرعی ممکن است مسیر داستان اصلی را تغییر دهد؛ ولی هنوز هم می تواند پاسخگوی منتقدان خارجی باشد و همه را راضی نگه دارد. در واقع استودیو سازنده خیالش آسوده است و هیچ نگرانی بابت بازی ندارد و می دانند که لیاقت این را دارند که دوست داشته شوند و در خاطرات بمانند. اما نکته ای که همه ما را کنجکاو کرده این که استودیو سازنده چگونه جواب سوالات ما در برخی سکانس های مافیا 2 را می دهد و چگونه جوابی برایش انتخاب می کند. برای مثال این که چه بلایی سر Joe آمده؟ آیا پاسخی می دهند که سردرگم نشویم یا باز هم چالش فکری پیش روی ماست. نگرانی بیشتر مردم در مورد بازی همین است که چگونه از این چالش سربلند بیرون می آید؟ باید تا روز انتشار صبر کرد و قضاوتی نکنیم، چون هر لحظه سازندگان سورپرایزی برای ما دارند و با این حال Mafia III یک عنوان بسیار متفاوت نسبت به شماره های قبلی و عناوین رقیب است که در ذهن شما می گنجد. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که تا روز انتشار جهانی صبر کنیم.

[Mr.Payne]

اولین نگاه خیلی خوبی بود ممنون!

به نظرم III موفقیت II و 1 رو نخواهد داشت.

[Writer Bot]

اولین نگاه خیلی خوبی بود ممنون!

به نظرم III موفقیت II و 1 رو نخواهد داشت.

نظر لطفته برادرم
درسته چون اونا تو زمان خودشون تک بودن
ولی بنظرم 3 هم به یاد موندنی بشه مثل نسخه اول و دوم

[JAFARI.A]

من که به این قسمتش امیدوارم .
ولی فکر نکنم به موفقیت 1 برسه.

[Destiny]

اول از همه یک خسته نباشید میگم خدمت شما

یک اولین نگاه کامل بود و یک مقاله تر و تمیز ارائه دادید

درمورد بازی هم بگم این نسخه تنها ایرادی که داره شاید ایراد هم نشه گفت شخصیتش نسبت به شخصیت های قبلی این سری پخته نیست و باید یه زره روش کار بشه ولی اوایل بازی اینطوره و بعدها لینکلن با این مافیا و اینا مچ میشه و یه عنوان به یاد ماندنی میشه به خصوص با حضور ویتو

ممنون از شما

[Writer Bot]

من که به این قسمتش امیدوارم .
ولی فکر نکنم به موفقیت 1 برسه.

دقیقا عقیده من هم این هست که این نسخه هم می تونه موفق باشه.
موفق و پایدار باشید.

---

اول از همه یک خسته نباشید میگم خدمت شما

یک اولین نگاه کامل بود و یک مقاله تر و تمیز ارائه دادید

درمورد بازی هم بگم این نسخه تنها ایرادی که داره شاید ایراد هم نشه گفت شخصیتش نسبت به شخصیت های قبلی این سری پخته نیست و باید یه زره روش کار بشه ولی اوایل بازی اینطوره و بعدها لینکلن با این مافیا و اینا مچ میشه و یه عنوان به یاد ماندنی میشه به خصوص با حضور ویتو

ممنون از شما

خیلی ممنون نظر لطف شماست
بنظرم نمیشه زود قضاوت کرد و اونطور که توی تریلر ها دیدم خیلی با ابهته
از این که مقاله رو خوندید و نظر دادید نهایت سپاس دارم.

[Be the story]

فکر کنم یکی از بهترین بازی های عمرم قراره بشه

[مجیدنصر]

با سلام
خسته نباشید میگم خدمت نویسنده عزیز
مقاله ی نسبتا خوبی بود ولی پر از مشکلات ریز و درشت بود که من فقط کمی از اون ها رو بهتون گوشزد می کنم.
در مقاله های رسمی ( نه اداری) به کار بردن نام خدا درست نیست.
از همون صحبت های اولیه شروع می کنم.

همه ما بازی‌باز‌ها حداقل با یک عنوان خاطره داریم، هیچ بازی‌باز یا به اصطلاح گیمری نمی‌تواند این را تکذیب کند، چون زندگی ما در آن‌ها جریان دارد و نظاره‌گر تمام اتفاقات پیش آمده آن‌ها هستیم و تمام لحظات شاد و غمگین را در کنار آن‌ها تجربه می‌کنیم. شما با چه عنوانی زندگی کرده‌اید؟ این‌جا است که یک عنوان خود را در ذهن نمایان می‌کند و آژیر خاطرات ما به صدا در می‌آید. احساسات حرف اول را می‌زند، در واقع عنوانی باید مدنظرتان باشد که احساسات شما را برانگیزد و اشک‌های فراوانی در تمام لحظات خود از گونه بازی‌بازان سرازیر کند، بر عکس این هم وجود دارد و ممکن است با لحظات طنز گونه و شاد قلب بازی‌باز را قرص( معنی این کلمه چیه؟) کند. مسلما خیلی از بازی‌بازان با سری مافیا( این دو کلمه اصلا به هم نمیاد و یه جورایی کند میکنه خوندن رو می تونستی بگی دو عنوان بازی مافیا) خاطرات بسیاری دارند. سری(عناوینی) که از سال 2002 توسط 2k منتشرشد و چنان زلزله‌ای در صنعت دنیای بازی‌ها به بار آورد که انقلابی جدید از سری های جهان باز( ) به راه انداخت. نگاهی به تاریخچه این مجموعه ارزشمند و به یاد ماندنی می‌اندازیم و سپس به پردازش مقدمه می‌پردازیم:

هیچ‌وقت توماس آنجلو را به یاد نخواهیم برد، در اولین سکانس مافیا1 که در سال 1938 با نمایی زیبا از شهر آغاز می‌شود؛ که خیلی از ما بازی‌بازان با این صحنه خاطره داریم، تماس(توماس) تکیه بر ماشین و مشغول سیگار کشیدن است. با ژست او می‌شود فهمید از همان اول یک مافیا زاده است. همانطور که از دنیا بی خبر سیگار می‌کشد، ناگهان دو نفر دوان دوان به سمت او می‌آیند و با تهدید اسلحه به زور(بهتره نوشته بشه اجبار ) او را مجاب به نشتن داخل ماشین و حرکت آن میشوند(نشستن در داخل ماشین و رانندگی می‌کنند) . متوجه می‌شود این دو نفر که خیلی هم از ترس پریشان هستند تحت تعقیب چند نفر می باشند( استفاده از فعل می‌باشد اشتباه است)، آن‌ها به آقای آنجلو دستور می‌دهند که باید از دست این چند نفر بگریزند و فرار کنند(این دو کلمه جفتشون یه معنایی رو میدند پس بهتره از یکی استفاده کنی نه هر دو) ، توماس هم که یک راننده کاربلد، از پس وظیفه‌اش به درستی بر می‌آید و کاری می‌کند که آن‌ها را گم کنند. پس از رهایی از کند( ) دشمنان آن‌ها از او می‌خواهند که به بار دون سالیاری(درپایین شما را با او آشنا می کنم) حرکت کند؛ که اگر آن ها را به آن جا برساند دست از سرش بر می دارند.( کلا این یه تیکه از نظر جمله بندی و ترتیب کلمات زیاد تو دست نیست و خوندنش برای خواننده جذاب نیست) پس از آن که توماس آن‌ها را دم(جلوی) در بار سالیاری پیاده می‌کند، ناگهان یکی از آن‌ها بسته‌ای به آقای آنجلو می‌دهد. توماس نگاهی به بسته می‌اندازد و متوجه می‌شود که از پول پر شده و تراول ها در آن خودنمایی می کنند(تراول:| شوخی میکنی نه در ضمن این یه جلمه از کلمات عامیانه استفاده کردی). دقیقا فردای آن روز وقتی توماس مشغول استراحت است، چند نفر قوی هیکل به او حمله و با ضربات پی در پی چوب او را در حد مرگ می زنند. او که فرار می‌کند(جلمه بندیت جالب نیست) به سمت بار دون سالیاری می‌رود و به آن جا پناه می‌برد، افراد سالیاری افراد دشمن که در حال تعقیب توماس  بودند را کشته و از او پذیرایی کردند( یا کشتن یا پذیرایی کردند یکی رو بنویس). سالیاری که متوجه می‌شود که می‌خواهند این راننده را عذیت(اذیت) کنند، برای تامین امنیت توماس او را به عنوان راننده خود می‌پذیرد و وظیفه تامین امنیت او را بر عهد می‌گیرد اما؛ قضیه به همین جا ختم نشد نمی‌شود، در یکی از مراحل توماس ثابت می‌کند که استعداد زیادی در نشانه گیری و استفاده از اسلحه(استفاده از اسلحه و نشانه گیری) دارد و بعد از این کار خود را تحت عنوان آدم کشی در این گروه ادامه می‌دهد و پس از اندی( ) به یکی از حرفه‌ای‌ترین قاتل‌ها تبدیل می‌شود. با شخصیت دون سالیاری  آشنا شوید:

جلمه بندی هات توی کل مقاله مشکل داره.
علائم نگارشی رو به هیچ عنوان رعایت نکردی و یا بعضی جاها اشتباه استفاده کردی.
غلط املایی داری و یا اینکه یه حرف رو جا گذاشته.
از کلمات عامیانه استفاده کردی.
شکل ظاهری مقاله ات اصلا جالب نیست بهتره اول مقاله یه تصویر شاخص جذاب قرار بدی.
ببین اسم مقاله ات انتقام مافیایی | نقد و بررسی عنوان Mafia III هست و همه اون رو می بینند دیگه لازم نیست توی مقاله هم چنین چیزی بنویسی.
اسم نویسنده رو یا توی تصویر شاخص می نویسند یا آخر مقاله
چیز هایی که می خوایبنویسی و به نظر مهم هستند رو توی نقل قول بنویس نه توی لیسن نقطه ای ظاهر مقاله رو زشت می کنه.
یه جا نوشتی توماس یه جا نوشتی آقای آنجلو اصلا به هم نمی خوره.
اصلا و به هیچ وجه نیم فاصله رو رعایت نکردی.
  قبل از استودیو هنگر13 یا (Hanger 13) این "یا" اینجا اضافیه
و یکسری دیگه که بعدا در فرصتی مناسب بهت میگم ولی همیشه سعی کن مقاله رو قبل از انتشار چند بار خودت بخون یا اگگه وقت نداری یا حوصله نداری بده یکی بخونه تا مشکلات املایی رو بهت بگه.
من از خوندن این مقاله ممتوجه شدم که اصلا وقت کافی و به اندازه حوصله نداشتی که این مقاله رو نوشتی. شما که این همه وقت گذاشتی خب کمی بیشتر دقت می کردی تا با چنین مشکلاتی مواجه نشی.
در هر صورت آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم چنین مواردی توی مقاله های بعدیت تکرار نشه.

[The Last King On The Earth]

بیا صادق باشیم. مقالت  از لحاظ نگارشی خوبه ولی نسبت به اولین نگاه زیاده. منکه با دیدن مقاله تصمیم گرفتم قیدشو بزنم. ولی خو تقسیمش کردم و بخش بخش خوندمش. اینو بدون کیفیت بهتر از کمیت است. درسته از بازی اطلاعات چندان زیادی منتشر نشده و باید برای نو شتن از نسخه های قبلی کمک گرفت ولی توی مقاله جزییات دو نسخه قبل زیاد هستند. مثلا داستان دو نسخه قبلی رو گفتی که خوبه. تاریخچه رو گفتی بازم خوبه ولی بیشتر از در حد مناسبه.
بازم گفتم مقالت خوبه ولی بدون هیچ شکی میشه گفت کمتر کسی مقالتو کامل خونده.
مشکلات نگارشی هم که مجید گفت و حاشیه نمیرم.
از مقالت لذت بردم. واقعا عالی بود. سعی کن بار بعدی بیشتر روی خود بازی مانور بدی نه دیگر نسخه ها.
پ.ن: زیاد بودن مقاله رو از نظر شخصی گفتم.
پ.ن2: از پیش نمایش کوانتم بیشتر لذت بردم تا این

[Writer Bot]

بیا صادق باشیم. مقالت  از لحاظ نگارشی خوبه ولی نسبت به اولین نگاه زیاده. منکه با دیدن مقاله تصمیم گرفتم قیدشو بزنم. ولی خو تقسیمش کردم و بخش بخش خوندمش. اینو بدون کیفیت بهتر از کمیت است. درسته از بازی اطلاعات چندان زیادی منتشر نشده و باید برای نو شتن از نسخه های قبلی کمک گرفت ولی توی مقاله جزییات دو نسخه قبل زیاد هستند. مثلا داستان دو نسخه قبلی رو گفتی که خوبه. تاریخچه رو گفتی بازم خوبه ولی بیشتر از در حد مناسبه.
بازم گفتم مقالت خوبه ولی بدون هیچ شکی میشه گفت کمتر کسی مقالتو کامل خونده.
مشکلات نگارشی هم که مجید گفت و حاشیه نمیرم.
از مقالت لذت بردم. واقعا عالی بود. سعی کن بار بعدی بیشتر روی خود بازی مانور بدی نه دیگر نسخه ها.
پ.ن: زیاد بودن مقاله رو از نظر شخصی گفتم.
پ.ن2: از پیش نمایش کوانتم بیشتر لذت بردم تا این

از اظهار نظر شما و گفتن مشکلات مقاله تشکر فراوان دارم و امیدوارم در مقاله های بعدی جبران کنم
موفق و پایدار باشی حسین جان

---

با سلام
خسته نباشید میگم خدمت نویسنده عزیز
مقاله ی نسبتا خوبی بود ولی پر از مشکلات ریز و درشت بود که من فقط کمی از اون ها رو بهتون گوشزد می کنم.
در مقاله های رسمی ( نه اداری) به کار بردن نام خدا درست نیست.
از همون صحبت های اولیه شروع می کنم.

همه ما بازی‌باز‌ها حداقل با یک عنوان خاطره داریم، هیچ بازی‌باز یا به اصطلاح گیمری نمی‌تواند این را تکذیب کند، چون زندگی ما در آن‌ها جریان دارد و نظاره‌گر تمام اتفاقات پیش آمده آن‌ها هستیم و تمام لحظات شاد و غمگین را در کنار آن‌ها تجربه می‌کنیم. شما با چه عنوانی زندگی کرده‌اید؟ این‌جا است که یک عنوان خود را در ذهن نمایان می‌کند و آژیر خاطرات ما به صدا در می‌آید. احساسات حرف اول را می‌زند، در واقع عنوانی باید مدنظرتان باشد که احساسات شما را برانگیزد و اشک‌های فراوانی در تمام لحظات خود از گونه بازی‌بازان سرازیر کند، بر عکس این هم وجود دارد و ممکن است با لحظات طنز گونه و شاد قلب بازی‌باز را قرص( معنی این کلمه چیه؟) کند. مسلما خیلی از بازی‌بازان با سری مافیا( این دو کلمه اصلا به هم نمیاد و یه جورایی کند میکنه خوندن رو می تونستی بگی دو عنوان بازی مافیا) خاطرات بسیاری دارند. سری(عناوینی) که از سال 2002 توسط 2k منتشرشد و چنان زلزله‌ای در صنعت دنیای بازی‌ها به بار آورد که انقلابی جدید از سری های جهان باز( ) به راه انداخت. نگاهی به تاریخچه این مجموعه ارزشمند و به یاد ماندنی می‌اندازیم و سپس به پردازش مقدمه می‌پردازیم:

هیچ‌وقت توماس آنجلو را به یاد نخواهیم برد، در اولین سکانس مافیا1 که در سال 1938 با نمایی زیبا از شهر آغاز می‌شود؛ که خیلی از ما بازی‌بازان با این صحنه خاطره داریم، تماس(توماس) تکیه بر ماشین و مشغول سیگار کشیدن است. با ژست او می‌شود فهمید از همان اول یک مافیا زاده است. همانطور که از دنیا بی خبر سیگار می‌کشد، ناگهان دو نفر دوان دوان به سمت او می‌آیند و با تهدید اسلحه به زور(بهتره نوشته بشه اجبار ) او را مجاب به نشتن داخل ماشین و حرکت آن میشوند(نشستن در داخل  ماشین و رانندگی می‌کنند) . متوجه می‌شود این دو نفر که خیلی هم از ترس پریشان هستند تحت تعقیب چند نفر می باشند( استفاده از فعل می‌باشد اشتباه است)، آن‌ها به آقای آنجلو دستور می‌دهند که باید از دست این چند نفر بگریزند و فرار کنند(این دو کلمه جفتشون یه معنایی رو میدند پس بهتره از یکی استفاده کنی نه هر دو) ، توماس هم که یک راننده کاربلد، از پس وظیفه‌اش به درستی بر می‌آید و کاری می‌کند که آن‌ها را گم کنند. پس از رهایی از کند( ) دشمنان آن‌ها از او می‌خواهند که به بار دون سالیاری(درپایین شما را با او آشنا می کنم) حرکت کند؛ که اگر آن ها را به آن جا برساند دست از سرش بر می دارند.( کلا این یه تیکه از نظر جمله بندی و ترتیب کلمات زیاد تو دست نیست و خوندنش برای خواننده جذاب نیست) پس از آن که توماس آن‌ها را دم(جلوی) در بار سالیاری پیاده می‌کند، ناگهان یکی از آن‌ها بسته‌ای به آقای آنجلو می‌دهد. توماس نگاهی به بسته می‌اندازد و متوجه می‌شود که از پول پر شده و تراول ها در آن خودنمایی می کنند(تراول:| شوخی میکنی نه در ضمن این یه جلمه از کلمات عامیانه استفاده کردی). دقیقا فردای آن روز وقتی توماس مشغول استراحت است، چند نفر قوی هیکل به او حمله و با ضربات پی در پی چوب او را در حد مرگ می زنند. او که فرار می‌کند(جلمه بندیت جالب نیست) به سمت بار دون سالیاری می‌رود و به آن جا پناه می‌برد، افراد سالیاری افراد دشمن که در حال تعقیب توماس  بودند را کشته و از او پذیرایی کردند( یا کشتن یا پذیرایی کردند یکی رو بنویس). سالیاری که متوجه می‌شود که می‌خواهند این راننده را عذیت(اذیت) کنند، برای تامین امنیت توماس او را به عنوان راننده خود می‌پذیرد و وظیفه تامین امنیت او را بر عهد می‌گیرد اما؛ قضیه به همین جا ختم نشد نمی‌شود، در یکی از مراحل توماس ثابت می‌کند که استعداد زیادی در نشانه گیری و استفاده از اسلحه(استفاده از اسلحه و نشانه گیری) دارد و بعد از این کار خود را تحت عنوان آدم کشی در این گروه ادامه می‌دهد و پس از اندی( ) به یکی از حرفه‌ای‌ترین قاتل‌ها تبدیل می‌شود. با شخصیت دون سالیاری  آشنا شوید:

جلمه بندی هات توی کل مقاله مشکل داره.
علائم نگارشی رو به هیچ عنوان رعایت نکردی و یا بعضی جاها اشتباه استفاده کردی.
غلط املایی داری و یا اینکه یه حرف رو جا گذاشته.
از کلمات عامیانه استفاده کردی.
شکل ظاهری مقاله ات اصلا جالب نیست بهتره اول مقاله یه تصویر شاخص جذاب قرار بدی.
ببین اسم مقاله ات انتقام مافیایی | نقد و بررسی عنوان Mafia III هست و همه اون رو می بینند دیگه لازم نیست توی مقاله هم چنین چیزی بنویسی.
اسم نویسنده رو یا توی تصویر شاخص می نویسند یا آخر مقاله
چیز هایی که می خوایبنویسی و به نظر مهم هستند رو توی نقل قول بنویس نه توی لیسن نقطه ای ظاهر مقاله رو زشت می کنه.
یه جا نوشتی توماس یه جا نوشتی آقای آنجلو اصلا به هم نمی خوره.
اصلا و به هیچ وجه نیم فاصله رو رعایت نکردی.
  قبل از استودیو هنگر13 یا (Hanger 13) این "یا" اینجا اضافیه
و یکسری دیگه که بعدا در فرصتی مناسب بهت میگم ولی همیشه سعی کن مقاله رو قبل از انتشار چند بار خودت بخون یا اگگه وقت نداری یا حوصله نداری بده یکی بخونه تا مشکلات املایی رو بهت بگه.
من از خوندن این مقاله ممتوجه شدم که اصلا وقت کافی و به اندازه حوصله نداشتی که این مقاله رو نوشتی. شما که این همه وقت گذاشتی خب کمی بیشتر دقت می کردی تا با چنین مشکلاتی مواجه نشی.
در هر صورت آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم چنین مواردی توی مقاله های بعدیت تکرار نشه.

مجید جان مشکلات کاملا درسته و اگر کم و کسری در این مقاله مشاهده کردید به بزرگی خودتون ببخشید چون درگیر درس هستم زیاد وقت نمی کنم ولی از گفتن مشکلات نقد بنده نهایت سپاسو دارم 
امیدوارم در همه مراحل زندگی موفق و پایدار باشید