06-30-2016, 04:44 PM
همیشه داشتن ایده خوب به منزله یک نتیجه خوب نیست، بلکه ایده خوب زمانی ثمره خواهد داد که به خوبی انرا رشد و نمو دهید. به عنوان مثال در یک بازی کامپیوتری سازنده فقط نمیتواند به داشتن ایده تکیه کند بلکه باید در تمام زمینه ها بازی را به خوبی رشد دهد تا در نهایت به یک محصول کلی برسد. قصه DARKEST OF DAYS هم همین است بازی ایده ای دارد که به شخصه در هیچ بازی و فیلم دیگری ندیده بودم، اما بازی فقط به ان ایده تکیه میکند و سراسر بازی پر است از ایرادات منطقی یا اشکالات گرافیکی که بازیکن را ازار میدهد. اگر این ایرادات وجود نداشت به شخصه میگویم بازی متایی بالای 70 کسب میکرد. البته بازی فقط ایراد ندارد و نکات مثبتی هم در ان دیده میشود و یکی از ان نکات القای حس قرار گرفتن در یک محیط است.
داستان
داستان بازی از جنگ Littel Big Horn میشود. شما در نقش الکساندر موریس به عنوان یکی از سربازان پیاده نظام امریکا کار خود را شروع خواهید کرد. حمله یه سرخپوست ها اغاز میشود و اینجاست که ناگهان همه چیز به هم میریزد. شما بر روی یک صخره خود را محاصره شده در میان سرخپوستانی میبینید که تشنه به خون شما هستند. خود را اماده برای مرگ کرده اید که ناگهان پرتالی باز شده و سربازی به شما میگوید که باید با او بروید. شما وارد پرتال میشوید و ناگهان خود را در اتاقی با تجهیزات بسیار پیشرفته میبینید. شخصی که در طول بازی MOTHER نامیده میشود و فقط دو چشم او را مشاهده خواهید کرد به شما توضیحاتی میدهد. او به شما میگوید که شما به شرکت KRONOTEK امدهاید، وظیفه این شرکت که بنیان گذار ان اقای KOEL است این است که از اختلات زمانی جلوگیری کند و نگذارد که تاریخ به شکل دیگری رقم بخورد. پس از این گفت و گو شما با DEXTER ملاقاتی خواهید داشت. یکی از ماموران کارکشته شرکت. او به شما کار با سلاح های جنگ جهانی اول را اموزش میدهد. سپس به ماموریتی عازم میشوید. ژنرال پتروویچ به صورت اتفاقی از مسیری که باید نیروهای ان عازمش میشدند جدا اقتاده و حال نیروهای او دارند به سمت جنگی میروند که به انها مربوط نیست. البته این تمام ماجرا نیست و شما متوجه یک اختلال دیگر نیز در خط زمان میشوید. شخصی به نام WELSH که یک سرباز خط تدارکات است به خط مقدم فرستاده شده، انتخاب با شماست که کدام را اول انجام دهید ولی بدانید هیچکدام از این کار ها ساده نخواهد بود.
یار و همراه همیشگی شما DEXTER
پس از انجام یکسری ماموریت متوجه یک گروه رقیب دیگر میشوید. انها اشخاصی هستند که میخواهند تاریخ به شکل دیگری رقم بخورد، اولین رویارویی شما با انها نیز به شکست منجر میشود زیرا مهم نیست که با چه سلاحی به انها شلیک کنید گلوله های شما تاثیری رو انها نهواهد گذاشت. پس در اولین رویارویی شما مجبور میشوید که از میدان نبرد به شکل شرم اوری فرار کرده و دیدار را به دفعه دیگری موکول کنید. پس از ان نیز دوباره با انها روبرو میشوید و هر بار نیز چاره ای جز ترک میدان نبرد ندارید پس با ایجاد یک تله هوشمندانه شما یکی از ماموران این تیم را به دام انداخته و این توانایی را به دست میاورید که ماموران این گروه را بکشید اما نکته ای عجیب به نظر میرسد و ان این است که این افراد ارم شرکت KRONO TEK را بر روی زرهشان دارند.
یکی از نکات جالب بازی این است که کارهای شما در گذشته چندان هم بی تاثیر نیست به عنوان مثال شما در یکی از مراحل باعث میشوید که یکی از طرفین جنگ داخلی امریکا به پیشروی غیرقابل پیش بینی دست پیدا کند حال وظیفه شما چیست؟ شما باید در نقش یکی از سربازان طرف شکست خورده بازی کنید و نگذارید که انها به خوبی پیشروی کنند.
چنین تصویری را در عجیب ترین رویاهایتان هم نمیبینید
از بحث داستان که بگذریم میرسیم به شخصیت پردازی، باید بگویم الکساندرموریس به اندازه یک مورچه هم شخصیت ندارد. او در تمام طول بازی صامت است و هیچ چیز نمیگوید. حتی شما چهره او را هم نخواهید دید. یکی از اشکالات بزرگی که وجود دارد این است که در ابتدای بازی شما ناگهان وارد یک سازمان پیشرفته میشوید و شخصیت بازی هم هیچ چیز نمیگوید. او حتی تعجب هم نمیکند فقط به دستورات گوش میدهد و این خود ایراد بزرگی است. بقیه شخصیت ها هم بهتر از این نیستند، تنها تفاوتی که دارند این است که انها صحبت میکنند و موریس نمیکند. بهتان قول میدهم نهایت بعد از یک هفته تمام این شخصیت ها را به فراموشی خواهید سپرد.
یکی دیگر از مشکلاتی که بازی دارد ایرادات منطقی بسیار زیاد ان است. شما در طول بازی بسته به منطقه ای که به ان میروید سلاحی مناسب دریافت خواهید کرد. حال امکان دارد که به سلاحی فوق پیشرفته هم دست پیدا کنید، اینجاست که ایردات شروع میشود. چطور تمام افرادی که در ان منطقه هستند از سلاح شما تعجب نمیکنند؟ چطوری شما میتوانید یک سلاح فوق پیشرفته را در گذشته رها کنید و مطمئن باشید کسی انرا پیدا نمیکند؟ در این مواقع بود که احساس میکردم بازی تمام تلاش خود را میکند تا به شعور من توهین کند.
گیمپلی
در رابطه با گیمپلی میتوان گفت سازندگان به خوبی عمل کردهاند. به دلیل موضوع بازی شما تنوع خوبی در بخش اسلحه ها خواهید داشت. در یکی از مراحل با هفت تیر خود به دشمنان شلیک میکنید و در مرحله ای دیگر با یک سلاح نیمه اتوماتیک به جنگ المان ها خواهید رفت. البته گاهی اوقات شاهد ترکیب های عجیب غریب هم خواهید بود،به عنوان مثال در یکی از مراحل برای جلوگیری از پیشروی برق اسای المان ها باید یک موشک انداز فوق پیشرفته از اینده را برداشته و به سمت المانها شلیک کنید.
شلیک کردن با تفنگ ها هم بسیار لذت بخش است و تفاوت هر تفنگ را احساس خواهید کرد. به عنوان مثال وقتی با یکی از سلاح های زمان قدیم شلیک میکنید دود نسبتا زیادی از لوله ان بیرون می اید که برای لحظاتی دید شما را مختل خواهد کرد. در طول بازی افرادی را خواهید دید که هاله ای ابی دور خودشان دارند. شما مجاز نیستید که انها را بکشید و اگر بکشیدشان از امتیاز های ارتقا اخر مرحله محروم میشوید. پس باید چه کاری بکنید؟ شما دو راه پیش رو دارید یکی این است که به پا یا شانه انها شلیک کنید و فقط انها را مجروح کنید، راه دوم استفاده از تکنولوژی است شما در طول بازی تعدادی گوی سبزرنگ دارید که فقط به سراغ این دشمنان خواهند رفت و با بعد از اینکه بالای سر این دشمنان قرار گرفتند با زدن کلیک راست موس منفجر میشوند که باعث میشود شوکی الکتریکی به فرد وارد شود و او را بیهوش کند.
در رباطه با هوش مصنوعی باید بگویم بازی در بعضی مواقع خوب عمل میکند و در بعضی مواقع نمیکند. به عنوان مثال در طول بازی بارها دکستر را دیدم که در وسط یک درگیری بزرگ همینجوری ایستاده بود و هیچ کاری نمیکرد. برعکس در بعضی مواقع به خوبی شلیک میکرد و دشمنان را از پا در میاورد.
البته درگیری با دشمنان اینده هم حال و هوای خود را دارد مخصوصا اگر یک سلاح قدیمی دستتان باشد و با یک مسلسل تمام اتوماتیک با قابلیت قفل کردن روی حریف به شما حمله کنند اینجاست که شما با تمام توان برای زندگی خود میجنگید. البته ذکر یک نکته ضروری است که داشتن سلاح های پیشرفته شما را شکست ناپذیر نمیکند و مطمئن باشید اگر روبروی صف یکدسته از دشمنان قرار بگیرید سلاح پیشرفته تان کمکی نخواهد کرد پس همیشه گوش به زنگ باشید و از کاورها و جان پناه ها به خوبی استفاده کنید.
گرافیک
در بخش گرافیک فنی بازی زیاد جالب عمل نمیکند و در نهایت با بالاترین تنظیمات گرافیکی متوسط تحویل میدهد. البته بازی خالی از باگ هم نیست و یک بار مشاهده کردم که سربازانی که از دور می ایند رندر نشده اند و فقط از فاصله نزدیک به خوبی دیده میشدند. اما یکی از نکات خوبی که بازی دارد تعداد زیاد دشمنان در یک نبرد است، به شخصه هیچوقت صحنه ای را که در یک کلبه با سربازان گیر افتاده بودم و پیاده نظام دشمن حمله وحشتناکی را شروع کرده بود و از طرفی دیگر سواره نظام انها که تقریبا 50 نفر میشدند در هر لحظه کلبه را دور میزدند به سمت ما شلیک میکردند.
البته یکی دیگر از نکات خوب بازی فضاسازی ان است. تصور کنید که در مقابل دشمن صف ارایی کرده اید و دستور اتش صادر میشوید، ناگهان همه جا پر از دود ناشی از باروت میشود و سربازان به زمین می افتند و شما فرصت کمی دارید تا تفنگ خود را دوباره پر کنید. شما این حس را در بازی خواهید داشت و باید به سازندگان برای این کار افرین گفت.
موسیقی و صداگزاری
در رابطه با موسیقی بازی نسبتا خوب عمل میکند و مشکل خاصی در این زمینه ندارد. صداگزاری ها هم خوب کار شده ولی بسیار بیروح هستند و هنگامی که دکستر تیر میخورد هیچگونه احساسی در صدایش وجود ندارد.
امتیاز:5
نکات مثبت:گیمپلی خوب، فضاسازی عالی، ایده جالب
نکات منفی:صامت بودن شخصیت بازی، ایرادات منطقی، صداهای بیروح، اشکلات جزِِئی در گرافیک فنی
در کل باید گفت با بازی طرف هستیم که علاوه بر داشتن ایده خوب نتوانسته به خوبی بدرخشد و همانطور که یکی از منتقدان گفته بازی برای پروژه اول یک شرکت مستقل زیادی بزرگ بود و اگر زیرنظر یک تیم باتجربه تر و با بودجه بیشتری بود مطمئنا نتیجه کار بهتر از این میشد.